🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_فتنهها
هاشمی و خاتمی؛
دو روی یک سکه؟
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/23539
✳️ گارتناش و حجاریان: زوجهای ناکام براندازی
قسمت یکم:
🔹ایدهی اصلاحطلبان برای ساخت «سرمایهی اجتماعی» و «نهادینهسازی جنبش اصلاحات» با بسته پیشنهادی فرانسیس فوکویاما در کتاب جدیدش که تابستان ۱۳۷۶ در ایالات متحده منتشر شد، همخوانی نزدیک داشت. (۳) بعدها طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا سر از مطبوعات درآورد و فاش شد که حجاریان و همفکرانش طرح انتخاباتیاش به خاتمی را بر اساس سند توسعهی سیاسیِ مصوب کشورهای گروه ۸ ارائه داده است. (۴)
پروژه مرسوم به «نهادینهسازی جنبشهای مدنی» از رهگذر قبضه کردن قدرتِ شوراهای شهر و روستا یکی از مقدمات ساخت «نیروی سازمانی براندازی نرم» است و راه به استراتژی تیموتی گارتناش، فیلسوف سیاسی و تاریخدان اینتلیجنس سرویس انگلستان میبرد. میتوان گفت او از جوانترین وارثان نسل آخر نظریهپردازان «فروپاشی اروپای شرقی» به شمار میرود که به ایران آمد.
پروفسور تیموتی گارتناش روز ۱۲ جولای ۱۹۵۵.م در لندن به دنیا آمد. از سال ۱۹۸۶، یعنی ۳ سال پیش از «فروپاشی اروپای شرقی» با پیوستن به مرکز محققان وودرو ویلسون در واشنگتن. دی. سی کاربستهای استراتژی «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» را صورتبندی کرد؛ (۵) همانجایی که رامین جهانبگلو و لادن برومند نیز در کنار هاله اسفندیاری (مدیر «دپارتمان خاورمیانه» مرکز ویلسون) از دهه ۱۳۷۰ سرگرم پژوهش درباره راههای تحقق «فروپاشی از درون» نظام بودند. (۶)
او اینچنین حضوری فعال در صحنهی سیاستگذاری برای سلطه کودتاهای مخملی در شرق اروپا یافت. همین ایفای نقش مؤثر مدال ملی کشورهای لهستان، چک و آلمان بههمراه جایزه جورج اورول (داستان نویس MI6) را برایش به ارمغان آورد (۷) و سِر آیزایا برلین (فلسفهدان یهودی MI6) نیز گارتناش را بهعنوان دستیار ارشد خود برگزید؛ (۸) همکاری او با برلین که نزدیک به یک دهه تا سال ۱۹۹۷ و زمان مرگِ این فیلسوف جاسوس ادامه داشت، به درک عمیقتر گارتناش از سیاستهای سِرّی انگلستان در حوزه تئوریهای سیاسی انجامید. علاقهی گارتناش در ایران بیشتر متوجه سعید حجاریان بود، چون ذائقههای سیاسی انگلیسی – آمریکایی را به واسطهی آموزشهای حسین بشیریه میدانست.
حجاریان استراتژی مشهور «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» از این استراتژیست MI6 را راهبرد اصلی «جناح چپ» اعلام کرد (۹) و اکثر ناظران سیاسی آن را تا سال ۱۳۷۹ دستور کار اصلی جبهه اصلاحات برای پیگیری مطالباتش میشناختند. حتی تحلیلهای حجاریان از پیدایش زمینهها و نتایج انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ نیز برگرفته از آراء اوست؛ تئوریهایی که ابتدا در زمان ریاست ویلیام کیسی در CIA نخستین مرحلهی اجرای آزمایشیاش را در صحنهی عمل سیاسی در کشورهای «چکسلواکی» و «لهستان» گذراند (۱۰) و حالا وارثان او آن را در ذهن رهبران اصلاحطلب ایران میپروراندند.
پس از فروپاشی بلوک شرق، تیموتی گارتناش با سالها اندوختهی مطالعات مدرن امنیتی از دهه ۱۹۹۰ همراه جان کین و فرد هالیدی مثلث نظریهپردازان انگلیسی برای «براندازی نرم» ایران را ساخت و تا این هنگام ۴ کتاب از جمله «انقلاب لهستان: همبستگی» (۱۹۸۴)، «فواید بدبختی: در باب سرنوشت اروپای مرکزی» (۱۹۸۹) و «فانوس جادویی: انقلاب ۱۹۸۹ در ورشو، بوداپست، برلین و پراگ» (۱۹۹۰) را در کارنامهاش داشت. (۱۱)
گارتناش با تحلیل منحنی تحول و دگرگونی اروپا در ربع قرن اخیر، توصیفی متفاوت از کودتاهای مخملی اروپای شرقی به دست میداد و آن را پدیدهای میان «اصلاح» و «انقلاب» میدانست. (۱۲) گارتناش معتقد است:
آنچه که در کشورهای لهستان و مجارستان به وقوع پیوست را به دشواری میتوان «انقلاب» نام نهاد. در واقع آن ترکیبی از اصلاحات و انقلاب بود. در آن هنگام من آن را Refolution نامیدم. در این پدیده، یک عنصر نیرومند و بنیادین «تغییر از بالا» وجود داشت که تحت رهبری «اقلیتی روشنبین» درون احزاب کمونیست عمل میکرد؛ اما یک عنصر زندهی «فشار تودهای از پایین» نیز حضور داشت. رابطه متقابل میان این دو عنصر عمدتاً با میانجیگری میان نخبگان حاکم و مخالف شکل گرفت. (۱۳)
استراتژی «فشار از پایین، چانهزنی از بالا»
به گمان گارتناش برای تحلیل «انقلابهای مخملی» باید از اصطلاح Refolution (رفولوسیون) که تلفیقی از ۲ اصطلاحِ «اصلاحات» (رفرم) و «انقلاب» (رولوسیون) است استفاده کرد.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/23592
🇵🇸🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚
@salonemotalee