#تحلیل_تاریخ
#فرزند_ایران
#امیرکبیر
#تشیع_انگلیسی
🇮🇷🌷امیرکبیر🌷🇮🇷
🇮🇷🌷شهید مبارزه با تشیع انگلیسی🌷🇮🇷
📖 قسمت دوم
🔹ناگهان در مسیر تاریخ، یک تلاقی بزرگ رخ داد:
حدود ۱۷۰ سال قبل، «نهاد دولت» به صدراعظمی میرزا تقی خان امیرکبیر و «نهاد دین» که تحت ید فقیه جامعالشرایط قرار داشت، به هم آمیختند و علیه «بابیت» که از یک فرقه درویشی به گروهی مسلّح تبدیل شده بود، مبارزه کردند.
سیدعلیمحمد شیرازی (باب) که حتی از دید میرزا آقاسی صوفیمشرب نیز یک «دیوانه جاهل جاهل است که دعوی نیابت نکرده، بلکه دعوی نبوت کرده» و «نشئه آثار حشیش» است، در این دوره تفسیری پرتوپلا از مهدویت و خاتمیت داد.
🔹باب که ۵ سال را در بوشهر گذراند و با انواع کمپانیهای یهودی روس و انگلیس ارتباط داشت، در ضمن تفاسیر قرآنی، هوادارانش را به شورش و زمینهسازی برای ظهور فرامیخواند؛شورشهایی که قتل فجیع مردم، آتشزدن و دست و پا بریدن مخالفان باب را در پی داشت و ۳ جنگ داخلی را به راه انداخت: جنگهای قلعه طبرسی، نیریز و زنجان.
🔹دقیقاً در نیمه قرن نوزدهم (سال ۱۸۵۰م) و در دوره ۳ سال و ۱ ماه و ۲۷ روزه صدارت امیرکبیر، زمانیکه امیر برنامه اصلاحات دینی را فارغ از سیطره تجدد غربی پیش میبرد، «فتنه بزرگ باب» شدت گرفت.
شیرازی در دو سال و نیم آخر عمر ۴۱ سالهاش خود را «نقطه اولی» و «مظهر الاهی» خواند و گفت «من همان قائم موعود، مهدی منتظر و امام ثانی عشر هستم.»
◀️ قهرمان مبارزه با تشیع انگلیسی
سیاست مذهبی امیرکبیر برای شناخت تاریخ مبارزه علیه «تشیع انگلیسی» آن هم در برهه نوزاییِ گفتمان شیعه ناب حائز اهمیت است.
در کنار فقهای متعهد شیعه، آن زمان هم مانند امروز، روحانیت وابسته به استعمار (به روایت امام خمینی از دو نوع ملاهای بیشعور و آخوندهای فاسد) در سیاست و حکومت فعال بود.
🔹امیرکبیر اساساً با آخوندهای انگلیسی سر جنگ داشت و نمونهی آن، مناسباتش با میرزا محمدمهدی امام جمعه تهران بود؛ امام جمعهای که یکبار مردم میخواستند او را برای حقستانی و تظلمخواهی نزد دربار بفرستند، اما به حرمسرایش در رفت و همیشه یک پایش در سفارت انگلیس بود.
او با خرافات دینی، از «قمهزنی» و «جنگیری» تا «مارنویسی» و دعوی «معجزه» امام جمعه تبریز مبارزه میکرد و به تحرکات کنسول و سفارت انگلیس که در گسترش این خرافهها پیشقدم بودند، سخت حساس بود.
🔹کار به جایی رسید که امیرکبیر عملاً امام جمعه مورد توجه انگلیسیها را حصر کرد و به حمزه میرزا حکمران آذربایجان نوشت:
«قدغن صریح بفرمایند که از جای خود حرکت نکرده و در همانجا مشغول دعاگویی باشد!»
همین سیاست بود که وزیر مختار انگلیس را به دشمن درجه یک او بدل ساخت و برخلاف امیرکبیرهای جعلی معاصر! پادشاهی بریتانیا نمیتوانست چشم طمع به او بدوزد.
🔹امیرکبیر را سیاستمداری دلیر میدانیم که به عشوه و رشوه کسی فریفته نمیشد.
در کنترل فتنه بابیه نیز همین شخصیت مستحکم به یاریاش آمد و صبر و حوصلهای قهرمانانه داشت.
یک سال پیش از سلطنت ناصرالدین شاه، باب در جلسه مناظره با روحانیون در تبریز همه ادعاهای خود را پس گرفت و در حضور ولیعهد توبهنامه نوشت،
اما مدت کوتاهی بعد (سال ۱۸۴۹م) حواریون باب مدعی «فتح کره ارض» شدند و ۳ جنگ خونین را آغاز کردند.
🔹امیرکبیر در مواجهه با «تشیع انگلیسی» تدبیری چندلایه داشت که کنت دوگوبینو در کتابش شرح داده است. او مینویسد:
"صدراعظم فهمید که: بهترین راه برای برانداختن باب آن است که او را از معنا نابود کند.
بنابراین، او را از زندان چهریق ارومیه بیرون آورد تصمیم گرفت باب را آنطور که هست به مردم نشان دهد، چون وقتی در زندان بود، بهواسطه تبلیغات، هالهای از رنج و پارسایی و دانش و سخندانی او را فراگرفته بود…
در واقع، میرزا تقی خان باب را عامی شارلاتان و آشفتهخیال کمدلی میدانست که اول باید رسوا میشد."
🔹امیرکبیر جامعهشناسیِ فرقههای تشیع انگلیسی را به خوبی میشناخت.
کار او از چند جهت زیرکانه بود و توانست در بدنه هواداران بابیت شکاف عظیمی بیاندازد.
همانطور که شیخ حسین لنکرانی نیز در خاطرات خود روایت کرده، مؤمنین سادهدلی که بهسراغ آوازه باب رفتند، بهزعم خود بهسراغ کسی رفتهاند که صرفاً داعیه ارتباط مستقیم با حضرت ولیعصر (عج) را داشت و ادعای دیگری اعم از مهدویت و نبوت نمیکرد.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
https://eitaa.com/salonemotalee/4047
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee