2_1152921505234415901.mp3
7.62M
📢 شماره۴۹۷ 💠دعای مادر 🎙حالش خوب نبود. انگار آثار مریضی نمی‌خواست رهایش کند. سست و بی‌رمق توی رختخواب افتاده بود و نگرانی در وجودش موج می‌زد. نگرانی برای خانه و زندگی‌اش؛ نگرانی برای محمدرضا که هر وقت از مدرسه می‌آمد، احوالش را با دلهره می‌پرسید. کمی جابه‌جا شد. نمی‌خواست محمدرضا باز هم او را اینطور ببیند. دم ظهر بود و پسر نوجوانش کم‌کم از راه می‌رسید و مضطرب همه حرکاتش را دنبال می‌کرد. از جا بلند شد و نشست.... 🆔 @sedayeenghelab_ir ➖➖🍃🌺🍃➖➖🍃🌺🍃➖➖ 📻| https://rubika.ir/sedayeenghelab_ir 📻| https://t.me/sedayeenghelab_ir 📻| eitaa.com/sedayeenghelab_ir 📻| splus.ir/sedayeenghelab_ir