🌸
#قصه_زندگی_#شهید_مهندس_هادی_جعفری 🌸
🌺گفتگوی اختصاصی کانال
#همسر_شهید_هادی_جعفری
✅قسمت سوم
🔷حماسه بانو: از رفتار های اقا هادی که در دوران عقد متوجه شدین برامون بگین.
🔶همسر شهید: خیلی برا پدر و مادرشون ارزش قائل بودن و احترام میذاشتن. هیچ کاری بدون مشورت انجام نمیدادن. چه با من چه با پدر و مادر خودش و چه پدر و مادر من. احترام پدر مادر منو خیلی نگه میداشتن. خیلی کمک میکردن به مادرشون و حتی به مادر من. براش فرقی نمیکرد چه نوع کاری باشه. حتی کوچک ترین و زنانه ترین کارها رو هم اقا هادی کمک میکرد. مثلا مامان ایشون هیچ سالی خونه تکونی رو بدون اقا هادی انجام نمیدادن..
🔷حماسه بانو: گفتید اقا هادی خوش اخلاق و شوخ طبع بودن. اهل انتقاد هم بودن؟
🔶همسر شهید: اره...شوخ طبع بود ولی به وقتش هم جدی جدی میشد و حرفش رو قشنگ میزد. انتقاد هم تا دلتون بخواد از من میکرد..(خنده)...کلا در حال انتقاد کردن از من بود..بهش میگفتم یعنی من هیچ چیز خوبی ندارم؟!😢 میخندید میگفت چرا داری . ولی من که نباید خوبی هات رو بگم . باید اینا رو بگم که برطرفشون کنی!
ولی واقعا جلو بقیه خیلی ازم تعریف میکرد. همیشه به پدرش میگفت:" بابا من بخاطر فاطمه و پدرزن و مادر زن خوب، مدیون شما هستم! من دستتون رو میبوسم.."
البته هادی واقعا اهل محبت کردن بود. سعی میکرد با کوچکترین چیز منو خوشحال کنه.! مثلا من پفک مینو خیلی دوس داشتم. میرفت تمام مغازه ها رو میگشت تا برا من پفک مینو پیدا کنه. ...سعی میکرد کارایی ک دوست دارم انجام بده.!
#ادامه_دارد ..
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/37