🌱❤️🌱❤️🌱
❤️🥀
🌱
#از_عشق_تا_عشق (۶)
💰با همه پولی که از حقوق من و فرشبافی حوریهسادات پسانداز کرده بودیم، یک تکه زمین کوچک توی جنوب شهر خریدیم.
👌به سلیقه خودمان یک اتاق وسط زمین ساختیم و با دیواری، اتاق را نصف کردیم. یک طرف اتاق بساط زندگیمان را چیدیم و طرف دیگر شد کارگاه کوچک کارتنسازی...
💢ماههای قبل از انقلاب بود و تظاهرات و اعتراض مردم اوج گرفته بود. یک دختر و یک پسرِ دیگر به خانواده ما اضافه شده بودند.
🌷با حوریهسادات و بچهها توی بیشتر راهپیماییها شرکت میکردیم. دلمان نمیخواست از هیچکدام از برنامهها جا بمانیم. توی محل، همه این را میدانستند.
⚠️یک روز که از راهپيمايي برگشتیم، با مغازه سوختهمان روبهرو شدیم. کارتنها و جعبههایی که سفارش ساختشان را داشتم، همه سوخته بودند. آتش حتی به خانهمان هم رسیده بود و چندتایی از وسایلمان آتش گرفته بود. بساط کارتنسازی را به هر زحمتی که بود دوباره راه انداختم.
ادامه دارد...
✍در محضر پدر معزز
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
🖥جنت فکه
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🌱❤️🥀🌱❤️🥀🌱❤️🥀🌱❤️🌱