آقــاسَـجّــادٌ
📚 خشنود خواهی شد؟ یاران! اکنون آن تقدیر محتومی که انتظار می کشیدم مرا دریافته است و باید شما را وداع گویم." و از آن پس، زهیر بن قین بجلی نیز به خیل عاشوراییان پیوست. "عبدالله" پسر "سلیم" و "مذری" پسر "مشمعل" که هر دو از طایفه "بنی اسد" بوده اند، گفته اند که ما چون از مناسك حج فارغ شدیم در این اندیشه بودیم که هر چه سریع تر خود را به کاروان حسین برسانیم و بنگریم که سرانجام کارش به کجا خواهد کشید. شتاب کردیم و چون در منزل "زَرود" خود را به آن حضرت رساندیم، مردی از اهالی کوفه را دیدیم که با دیدن کاروان حسین بن علی (ع) به بیراهه زد تا با او رودر رو نشود. امام که ایستاده بود تا او را ببیند، دل از او برید و به راه افتاد. ولكن ما خود را به او رساندیم تا از اخبار کوفه جویا شویم. از قبیله اش پرسیدیم و چون دانستیم که او نیز از بنی اسد است سؤال کردیم: "در کوفه چه خبر بود؟" و او پاسخ داد: "من کوفه را ترك نكردم مگر آنكه دیدم کشته های مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را که در بازار بر زمین می کشند." بازگشتیم و همپای کاروان امام آمدیم تا شامگاهی که درمنزل "ثعلبیه" فرود آمد. فرصتی شد که به خدمت او رسیدیم و عرض کردیم: "رحمت خداوند بر شما باد!... ما را خبری است که اگر بخواهی آشكارا و یا پنهانی بر تو بازگو کنیم." امام نگاهی به اصحاب خویش انداخت و جواب داد: "من چیزی از ایشان پنهان ندارم." گفتیم: "آن سوار را که دیروز غروب هنگام در منزل زرود از شما کناره گرفت به یاد می آورید؟ ... او مردی بود از قبیله بنی اسد، خردمند و راستگو، که ما را از آنچه در کوفه گذشته است خبر داد... می گفت که هنوز از کوفه خارج نشده، دیده است جنازه های مسلم و هانی را که در بازار بر زمین می کشیده اند." امام فرمود: "انا لله و انا الیه راجعون، رحمت خدا بر ایشان باد!" و این سخن را چند بار تكرار کرد. گفتیم: "از همین منزل بازگردید. ما در کوفیان نمی بینیم که به یاری شما قیام کنند و چه بسا که شمشیرهایشان را به سوی شما بگردانند." امام (ع) نگاهی به پسران عقیل کرد و از آنان پرسید که رأی شما در شهادت پدرتان مسلم چیست. آنان گفتند: "والله ما بازنگردیم مگر انتقام خون او را بازگیریم و یا همچون او به شهادت رسیم." امام رو به ما کرده و فرمود: "بعد از آنها خیری در حیات نیست."... و ما دانستیم که امام هرگز از قصد خویش باز نخواهد گشت. کاروان عشق شب را در آن منزل بیتوته کردند. سحرگاهان به فرموده امام آب بسیار برداشتند و کوچ کردند تا منزلگاه "زُباله"، که در آنجا امام را خبر رسید که قیس بن مسهر نیز به شهادت رسیده است. در بعضی ... 📗 🖊 📄 @shahid_sajad_zebarjady