۱۲۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران 👤آقای محمدی از قبل نام شهید عباس دانشگر را شنیده بودم. به‌طور اتفاقی یکی از عکس‌هایش را در فضای مجازی دیدم. آن موقع زیاد درمورد ایشان تحقیق نکردم و مثل شهدای دیگری که شهید شدند، از این شهید هم گذشتم. در مسیر زندگی‌ام یک دوره و مقطعی برایم پیش آمد که خیلی در گیر گناه شدم و ارتباط خوبی با خدا نداشتم و قلبم هیچ‌جوره پاک نمی‌شد. از ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) کمک خواستم. دنبال شهیدی بودم که واسطه بشود تا قلبم بهبود پیدا کند و ارتباطم با خدا وصل بشود. تا اینکه یکهو اسم شهید عباس دانشگر توی ذهنم آمد. در فضای مجازی نامش را جست‌وجو کردم. مستند شهید عباس دانشگر را دیدم. خیلی گریه کردم و در انتها وقتی شنیدم که همسرشان چگونه متوجه شدند که ایشان شهید شده، آه کشیدم. دلم لرزید و گریه امانم نداد. جوری زدم زیر گریه که انگار آمده‌اند گفته‌اند برادرت شهید شده. دستانم یخ کرد و به‌شدت بغض گلویم را فراگرفت. اشکم بند نمی‌آمد. همان گریه باعث شد قدری سبک شوم و دلم پاک شود. احساس کردم شهید دانشگر بهم نگاه کرده و حالم از قبل خیلی بهتر شده است. از آن روز، مسیر زندگی‌ام تغییر کرد. به‌لطف خدا و ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) و شهدا روزبه‌روز حال روحی‌ام رو به بهبودی است. امیدوارم بتوانم راه شهدا را ادامه دهم. 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯