۴ اما از اون زمان به بعد متوجه شدم نسبت به موضوع پاکی و نجاسات وسواس پیدا کردم دقت نظرم در همه موارد بالا رفته بود خودم دو دختر بچه ی شیطون داشتم و خواهرم تازه صاحب دوقلو شده بود هروقت به خونمون میومد بعد از رفتنشون یادم میومد که فلان اتفاق افتاده و فرش یا یه جایی از خونه نجس شده. خودم سه ماهه باردار بودم وقتی بچه بدنیا اومد وسواسم خیلی تشدید پیدا کرد هرروز متوجه موضوع جدیدی میشدم صبح و شب درحال شستشو و پاک کردن مواضع نجاست بودم. تا اینکه یک روز همسرم پیشنهاد داد با مشاور صحبت کنم یک مشاور مذهبی خوب پیدا کردم و باهم درتماس بودیم..