4⃣1⃣3⃣1⃣
#خاطرات_شهدا🌷
🔆علی اولین
#ثمره زندگی مشترکمان است که در صبح🌤 25 مرداد ماه سال 1367 📆به دنیا آمد. اسمش را
#علی گذاشتیم تا قدمش برای ما بسیار با برکت باشد.
💎قبل از به دنیا آمدنش،
#نذر کردیم اگر بچه 👶سالم به دنیا بیاید او را بیمه اهل بیت (ع) کنیم. هر سال در روز عاشورا 🏴به یاد
#حضرت علی اصغر (ع) بین عزاداران با دست
#خودش نذری پخش می کرد؛
🔆علی این کار را خیلی
#دوست داشت و آرزو می کرد که بتواند دل 💓اهل بیت (ع) را شاد کند. هیچ وقت به یاد نداریم که در مقابل
#بزرگترش بی ادبی کند و هر کسی با اولین برخورد
#شیفته اخلاق، منش و رفتار او می شد.✅
💎از دوران کودکی و
#نوجوانی او را به مسجد 🕌و مراسمات مذهبی می بردیم؛ حتی اگر هوا 🌬سرد و بارانی🌧 بود،
#مادرش با صبر و حوصله لباس👚 تنش می کرد.
🔆بزرگتر که شد خودش با دوچرخه🚲 برای نماز به
#مسجد می رفت. یکی از اعضای فعال بسیج محل بود. سال 1385📅 طی
#فراخوان استخدام سپاه پاسداران عضو این نیرو شد. پوشیدن
#لباس پاسداری را خیلی دوست داشت و همیشه خودش را سرباز امام زمان (عج) می دانست.
💎از همان دوران کودکی
#فرزندی آرام و خوش برخورد بود. چون یکی از عموهایش به نام علی اصغر در جبهه به
#شهادت رسیده بود راه و روش زندگی را از عمویش الگو گرفت. هر کس که او را می دید، اقرار می کرد انگار
#شهید علی اصغر زنده شده است.
🔆به هیچ وجه برای حقانیت
#کلامش قسم جلاله نمی خورد و همیشه می گفت وجدانا درست می گویم. سجده های📿 طولانی اش بعد از
#نماز حتی زمانی که به سن تکلیف نرسیده بود،
#برایم عجیب بود. نماز می خواند و می گفت این را به
#خاطر عمو می خوانم.
راوی: پدر بزرگوار شهید
#شهید_علی_عابدینی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh