« ☔️ » با استكان قهوه عوض كن دوات را بنويس توی دفتر من چشمهات را بر روزهای مرده تقويم خط بزن واكن تمام پنجره های حيات را خواننده‌ی كتيبه‌ی چشم و لبت منم پــر رنگ كن بـــه خاطر من اين نكات را ما را فقط به خاطر هـم آفريده‌اند آنگونه‌ای كه خواجه و شاخه نبات را نام تو با نسيم نشابور می‌رود تا از غبــار غــم بتكاند هرات را یک لحظه رو به معبد بودائیان بایست! از نو بدل بــه بتکده کـن سومنـــات را حالا بایست! دور و برت را نگاه کن تسخیــــر کرده‌ای همه کائنات را تا پلک می‌زنی همه گمراه می‌شوند بـــر  روی  مـــا  مبند  كتاب  نجات  را 🍭 @shakhee_nabat