۶۲/۷/۲۴
مصادف با تاسوعای حسینی صبح زود ساعت ۵/۵بلند گو ها اعلام کردند در ساعت ۶آماده باشید می خواهیم به پادگان اباذر که در ۱۵ کیلو متری سر پل ذهاب است حرکت کنیم و بعد این صحبت بود که بچه هایک شور و حالی پیدا کردند و هر کس با عجله هر چه تمام تر صبحانه خورده ودر حسینیه اردوگاه حاضر شدند و بعد از چند دقیقه ای که یک نوحه ای را یاد گرفتند.
باز به دو دسته سینه زنی تقسیم شدیم و سینه زنان و با نوحه به طرف مسجد دهات حرکت کردیم و بعد که به آنجا رسیدیم ماشین ها حاضر بودند . بچه ها با تعداد زیادی پرچم که روی هر یک شعاری نوشته شده بود سوار ماشین هاس حاضر شدند و پرچم ها را همچون علمدار حسین بر روی ماشین ها برافراشتند و نمونه های شعار ها لا اله الا الله و یا حسین و خیلی چیزهای دیگر بود و هر یک از بچه ها پارچه مشگی به گردن و چفیه در گردن یا در کمر خود و پیشانی بند های رنگارنگ همراه با شعارهای متفاوت مثل یا مهدی ادرکنی یا .یا شهید کربلا و یا مسافر کربلا و عاشقان کربلا بر پیشانی داشتند . بعد ماشین ها حرکت کردند و برادر شیخ زاده هم با بلند گو در ماشین نوحه می خواند بعد از حدود نیم ساعت به پادگان رسیدیم جلو درب ورودی ارتش ،که حدود ۳۰۰ یا ۴۰۰ متر و شاید هم بیشتر با درب اصلی که مخصوص سپاه و بسیج است پیاده شدیم و جمعیتی حدود سه چهار هزار نفر جمعیت بود چون تقریبا حدود بیشتر گردان ها ی آن اطراف آمده بودند و هر کدام با نوحه ای و پرچم های خاصی و با پارچه های مشگی در حال حرکت بودند و ما هم پشت آن ها حرکت کردیم و بعد گردان موسی بن جعفر هم از پشت سر ما رسیدند.
#شهید_علی_پیرونظر
#والفجر_۴
@sharikerah