ادامه ..... آن جا بود که عاشقان واقعی آن خورشید فروزان بشریت . آن امام مظلوم . آن حسین شهید و لب تشنه آشکار گشت و آن جا بود که عزاداری بدون هیچ گونه ریا . کبر و غرور و هر چیز دیگر آشکار گشت . و آن عزاداری واقعا مخلصانه بود و هیچ گونه جای تردید ی موجود نبود . قطرات اشگ همچون مروارید سفید از بهر آن گوهر آسمانی می جوشید و خود را همچون شمع برای روشنی هر چه بهتر بشریت آماده . نشان می دادند و خود را حاضر از بهر شهادت آماده کرده بودند .و دل آن ها به آن منظور می سوخت که چرا ور کربلا نبودند بعد از ساعتی که اکثر جمعیت از حال رفته بودند و مسئولین برای اینکه تلفاتی بوجود نیاید هر چه سعی می کردند مردم آرام نمی گرفتند ودر آن شلوغی هم که صدای بلند گو کار نمی کرد و هرچه سعی می کردند صدا به گوش کسی نمی رسید بعد از چندی عده ای قوی هیکل وارد جمعیت شدند و عده ای هم در جلوی درب جمعیت را به بیرون هدایت می کردند بعد از چندی مردم با قسم دادن به امام حسین (ع) و جان امام کمی آرام شدند بعد از آن مصیبتی خوانده شد بعد موقع نماز شد . بعد از نماز از طرف پادگان غذا آماده کرده بودندکه بعد از صرف غذا و کمی استراحت هر گردان بل نوحه خوانی و سینه زنی به طرف وسایل نقلیه حرکت کردند و بعد به اردوگاه خود برگشتیم . و ساعت ۴ رسیدیم . و بعد از کمی استراحت آماده برای نماز مغرب و عشا شدیم و دوباره همگی به طرف مسجد دهکده با نوحه خوانی و سینه زنی حرکت کردیم ودر آنجا هم عزاداری خوبی انجام شد @sharikerah