در آن جمعیت کثیر وقتی قرار بر خوابیدن بود یکی از بچه ها سرفه ای غیر عادی می کرد و همه سرفه می کردند و صدای سرفه ها مسجد را بپر می کرد. یک بار هم وسط سفره افطار یکی شروع کرد به دست زدن همه دست زدن و شلوغ کردند. یک بار هم وقتی سخنران داشت ذکر مصیبت می کرد همه گریه می کردند. یکی از خانم ها گفت پرچم گنبد امام حسین را بیاورید تا ببریم برای خواهران.... پرچم دست مداح بود و صورتش را گذاشته بود روی پرچم و گریه می کرد و جمع با او گریه می کردند به یکی گفتم پرچم را بگیر تا ببرم.... پرچم را از دست مداح گرفت و به من رساند، تا پرچم به دستم رسید یکی از بچه ها که صورتش از گریه خیس شده بود خودش را به پرچم رساند و با صدای بلند هق هق میزد و گریه می کرد، دیگری آمد و دیگران آمدند دیگر نتوانستم خودم پرچم را ببرم خیلی عجیب بود همان بچه هایی که کف می زدند و شلوغ می کردند حالا اینطور با امام حسین عشق بازی می کردند من اینطور فهمیدم، بستگی دارد چه جَوی حاکم باشد، همه همان کار را می کنند امام حسین هیاهو می خواهد، جو را باید امام حسینی کرد، خودش درست می شود. https://eitaa.com/sheikhrezaarabkashmari