دیشب در روضه خانگیای نشسته بودم و روضهخوان روضه شام و دلتنگی حضرت عباس میخواند که عطر دلکشی در مشامم پیچید. چشم گرداندم اما ندیدم کسی گلاب پخش کرده باشد. مو بر تنم سیخ شد. یا زهرایی گفتم و حس لحظه ی شهادت داشتم که ....
....جرعه ای چای سرکشیدم و دیدم عرق بهار قاطی دارد! 😅
خلاصه به عنوان یک از یک قدمی شهادت برگشته میگم این روزا حتی به عطر شهادتم نمیشه اعتماد کرد!
#سواد_رسانه 😂
✍
#زهرا_آراسته_نیا
🔥سوزستان⬇️
https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c