⭕️ نذر علی‌اصغر علیه السلام چشاتو نبندی عزیز دلم چشات مال دنیای بیداریه نخوابی! پر از شمره دوروبرت تو لالاییامم خطر جاریه یه روزی، یه مادر، یه دنیا سکوت یه روزی، گلویی که بی شیر موند یه روزی، یه شیرخواره بی تاب شد یه روزی، یه تیری سکوتو شکوند تو کرب و بلا روی دست پدر یه نوزاد شیش‌ماهه بی خواب بود یه تیر سه شعبه واسه طفلی که فقط خواهشش جرعه ای آب بود تو مقتل نوشته «تلظّی» براش تلظّی ینی ماهی روی خاک همون لحظه که حتی آبم بدیش دیگه برنمیگرده، میشه هلاک چی میشد اگه بین اون معرکه علی‌اصغر اصلا نمیشد شهید چی می شد اگه «قال اصغر» یه روز به جمع روایات ما می‌رسید بمیرم یه مادر یهو پیر شد تو اوج جوونی زمینگیر شد سر بچّه‌شیرخوار رف روی نی علی‌اصغرش کشته ی شیر شد اسیری کجا داغ اصغر کجا؟ میسوزه تن روضه تو التهاب شنیدم که گهوارشم بردنو بمیرم واسه قلب زار رباب عزیزم تو نذر علی‌اصغری الهی بمونی همش با حسین گل من تو سرباز مولا میشی توی پیریاتم میگی «یاحسین» فدات شم تو شیرت غم کربلاس تو هیئت فقط غرق آرامشی دعا می‌کنم واسه صاخب زمون تو اکبر، تو قاسم، تو زینب بشی #زهرا_آراسته_نیا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

دیشب در روضه خانگی‌ای نشسته بودم و روضه‌خوان روضه شام و دلتنگی حضرت عباس می‌خواند که عطر دلکشی در مشامم پیچید. چشم گرداندم اما ندیدم کسی گلاب پخش کرده باشد. مو بر تنم سیخ شد. یا زهرایی گفتم و حس لحظه ی شهادت داشتم که .... ....جرعه ای چای سرکشیدم و دیدم عرق بهار قاطی دارد! 😅 خلاصه به عنوان یک از یک قدمی شهادت برگشته میگم این روزا حتی به عطر شهادتم نمیشه اعتماد کرد! #سواد_رسانه 😂 ✍ #زهرا_آراسته_نیا 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c