...عشق است و مُفلسی و جوانی و نوبهار عذرم پذیر و جُرم، به ذیل کرَم بپوش تا چند همچو شمع، زبان‌آوری کنی؟ پروانه‌ی مُراد رسید، ای مُحِب، خموش ای پادشاهِ صورت و معنی که مثل تو نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش، چندان بمان که خرقه‌ی اَزرَق کند قبول بختِ جوانت از فلکِ پیرِ ژنده‌پوش نکات: زبان‌آوری: کنایه از سخنوری و گستاخی در سخن. زبان‌آوری شمع، اشاره است به سرکشیِ شعله‌ی شمع پروانه‌ی مراد: اجازه و رخصت آرزو محب: دوستدار و عاشق ازرق: کبود. مقصود از خرقه قبول کردن، جانشین مرشد شدن است شاخ نبات حافظ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast