من متعلق به نفرتِ از اسارتم و نفرت از استبداد؛ اما به باورْداشتن، عادت نمیکنم. میگویم: تو هرگز به خاطر وطنی که به عادتِ دوست داشتنش مُبتلا شدهیی به جان نخواهی جنگید.
هرگز به خاطر مردمی که به مهرورزیِ به ایشان، عادت کردهیی، زندگی نخواهی داد.
نمازی که از روی عادتْ خوانده شود، نماز نیست، تکرار یک عادت است: نوعی اعتیاد. حرفهیی شدن، پایانِ قصّهی خواستن است.
عادت، رَدّ تفکر است و ردّ تفکّر، آغازِ بلاهت است و ابتدای دَدی زیستن.
انسان، هرچه دارد، محصولِ تمامی هستی خویش را به اندیشه سپردن است.
و من، پیوسته میاندیشم که کدام راه، کدام مکتب، کدام اقدام، در فروریختنِ این بِنا میتواند تاثیرِ بیشتری داشته باشد.
📚برشی از کتاب
#یک_عاشقانه_آرام
👤
#نادر_ابراهیمی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast