خبر نهم ربیع؛ خلاصه بحث و مستندات از کانال غلوپژوهی عید نهم ربیع که در دوران اخیر شهرت یافته، خبری طولانی است که برای این روز فضائل زیادی بر می‌شمارد. پیشتر تحقیقات متعددی دربارۀ این روایت صورت گرفته و نشان داده‌اند سند این روایت با داشتن ناشناختگی بیشتر رجالش و انقطاع در طریق، قابل‌اعتماد نیست. متن آن نیز بر خلاف منابع تاریخی، سالروز مرگ خلیفۀ دوم را در نه ربیع دانسته، و غرائب دیگری نیز دارد. در مصادر امامیه تنها همین یک خبر عید نه ربیع، که صراحت چندانی در غلو ندارد، به دلیل صراحت کم‌تر در غلو و مجهول‌بودن اکثر راویان آن نزد امامیه، ونسبت آن به یک راوی عامی (محمد بن العلاء الهمدانی) و یک راوی امامی (احمد بن اسحاق)، مجال راه‌یابی در برخی منابع ضعیف متأخر را یافته است.[1] با این حال، کهن‌ترین منبع خبر که البته، آن را به سند به ظاهر متصل هم نقل می‌کند، در میان نصیریه وکتاب مجموع الأعیاد متعلق به قرن پنجم است، و بر خلاف مصادر امامیه که در آنها هیچ خبر دیگری در عید دانستن نه ربیع در دست نیست، در چند مصدر نصیریه قرن 4 و 5، دستکم 6 خبر در این زمینه وجود دارد، که در اسناد آنها شخصیت‌های سرشناس غالیان مانند خصیبی، ابن‌مهران، عبد الله بن ایوب و البته ابن‌نصیر وجود دارند.[2] در متن عموم این اخبار شواهد آشکار غلو وجود دارد، مانند الوهیت اهل بیت ع، قطبیت سران غلو که در احادیث امامیه شدیداً لعن شده‌اند و... عموم این اخبار ناظر به پیشینه عجمی ایرانی و گاه آداب مجوس هستند، که در منابع متقدم تر امامیه به این رویکرد عجمی اشاره شده است. به نظر می‌آید غیر از اشتراکاتی مانند موضوع و تناسب گفتمانی و شعائری، می‌توان اشتراکات جزئی‌تری رانیز میان تک سند راه‌یافته به منابع متأخر امامی با دیگر روایات نصیری یافت.[3] همچنین، در خبر مشترک تعبیر«وَ يَوْمُ إِذَاعَةِ السِّر» ممکن است ناظر به رویکرد نداهای علنی غالیان بر غلو فهمیده شود، و به هر حال در منابع امامی اذاعة السر همواره مطلبی مذموم است.[4] به همین صورت کاربرد «یوم الوقت المعلوم» در این خبر برای مرگ خلیفه، کاربردی متناسب با جریان غلو است. زیرا در آیات و اخبار این تعبیر برای روز نابودی ابلیس است،[5] و گویی در خبر مشترک این دویکی فرض شده‌اند. تعبیر رفع قلم از همۀ خلائق تا سه روز نیز با اباحۀ غالیانه تناسب بیشتری دارد؛ تا اخبار نوشتن گناه مؤمن پس از هفت ساعت،[6] یا اخبار رفع قلم از شیعه.[7] با این همۀ این سند و متن این روایت مشخصاً نصیری نیست، و احتمال تعلق آن به جریان‌های غلوگرای میانی‌تر وجود دارد. ____ [1]. نک.: انصاری، «سرنوشت یک روایت ساختگی دربارهٔ نهم ربیع»، سرتاسر؛ عبد علی، فرحة الزهرة: الأصل، الطقوس، والدلالات، سرتاسر؛ مسائلی، نهم ربیع، جهالت‌ها، خسارت‌ها، ص13-49؛ مشکانی و صادقی، «بازكاوى داستان رفع‏ القلم»، سرتاسر؛ فلاحی قهرودی و دیگران، «روایت روز قتل خلیفه دوم در منابع شیعی، ارزیابی سندی و متنی روایت نهم ربیع‌الاول»، ص29-53. [2]. الأکوار النورانیة، ص98-102؛ طبرانی، الأعیاد، 1943، ص5-14،175، 180، 212 و ...؛ همو، مجموع الأعیاد، 2006، ص229-235؛ همو، المعارف، ص71. [3]. درنخستین خبر نصیری الأعیاد، شخصی به نام ابوالحسین احمد بن محمد بن اسحاقالجهمیدی (بمدینة طرابلس) واسطۀ طبرانی و خصیبی در سند است (طبرانی، الأعیاد، 1943، ص4؛ همو، المعارف، ص63)، که با نام «احمدبن اسحاق بن محمد البغدادي‏» در سند منسوب به دلائل الإمامة (جزائری، الأنوارالنعمانية، ج‏1، ص84) شباهت دارد. هم‌چنین سیاق اوایل خبر مشترک با خبر دوم خصیبی (طبرانی، الأعیاد، 1943، ص133-143) [4].برای نمونه: کلینی، الکافی، ج‏2، ص369-372. [5]. الحجر:38؛ ص:81؛ بحرانی، البرهان، ج‏3، ص365. نیز نک.: خصیبی، الرسالة، 2016، ص27؛ عبد علی، فرحة الزهرة: الأصل، الطقوس، والدلالات، ص30-31. [6].برای نمونه، نک.: کلینی، الکافی، ج‏2، ص437-439. [7]. ابن‌شعبه، التمحيص، ص41؛ ابن بابویه، فضائل الشيعة، ص14؛ همو، عيون أخبار الرضا، ج‏2، ص236. منبع: کانال غلوپژوهی @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis