@shere_aeini می‌ریزد از سراسر طوبای دین گله از غش در وفای به عهد و مبادله خاکی خمیده دست به پهلو رسیده از راه پر از نشیب و فراز مجادله او رفته بود تا فدکش را درآورد از لای بایگانی اسنادباطله جرثومه‌ای که هیکل منحوس دیو داشت گردن کشید تا که نماید مقابله باخانمی که بار به همراه می‌کشید با حضرت به شیشه ی زر دار ، حامله رعدی رسید و برق ز چشمان او پرید رویش دچار گشت به تغییر شاکله راضی نشد به سیلی تنها و با لگد انداخت در میان نفس‌هاش فاصله درکوچه‌ها رساندن مادر به خانه شد بهر پسر بدل به معمای غائله رکعت به رکعت است به منزل رسیدنش انگار در رکوع و سجود است و نافله 🔸شاعر: ======================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini