از نحسی گناه بهایم عوض شده حال دعا و سوز و نوایم عوض شده خیلی دعا برای ظهورت نکرده‌ام یادت نبوده‌ام که دعایم عوض شده یک روز غرق شهوت و یک روز مست جاه معلوم می‌شود که خدایم عوض شده چشمی که خشک شد به امامش نمی‌رسد حالات چشمِ عقده گشایم عوض شده دیشب دعام کردی و بی‌خود نبوده که از صبح زود٬ حال و هوایم عوض شده تو رحمتی و با نظرت سوی نامه‌ام با فعل خیر٬ جرم و خطایم عوض شده آلوده‌ام قبول، ولی بی‌پناه نه اصلا مگر امام رضایم عوض شده؟! خیبرشکن مقابل زهرا نشست و گفت: در بستری و حال سرایم عوض شده زهرا تمام قوّت جان منی، بخند با گریه‌ات زمانه برایم عوض شده دیشب عبام را رویت انداختم ولی دیدم سحر که رنگ عبایم عوض شده @shia_poem