آمدم سوی تو راهی وا کنم تا وقت هست آمدم شاید تو را پیدا کنم تا وقت هست تا ببخشی بنده را کارم توسل کردن است قصد دارم خویش را احیا کنم تا وقت هست نامه ی اعمال من را می دهی در دست راست زود باید برگه را امضا کنم تا وقت هست من امان می خواهم از یَومَ یَعِزُّ ظالِمَ تا سحر مولایَ یا مولا کنم تا وقت هست آرزوهای دراز عمر مرا بر باد داد می نشینم با خودم دعوا کنم تا وقت هست ای رفیقِ لا رفیقَ لَه! شدم من بی رفیق با تو حالا آمدم نجوا کنم تا وقت هست من همانم که یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِیمِ آمدم که خوب با تو تا کنم تا وقت هست کاشکی با یا کریم العفو های نیمه شب بین خوبانت خودم را جا کنم تا وقت هست عاشقی بی دست و پایم دست داده در دعا روضه ای جانکاه دست و پا کُنم تا وقت هست دست من زیر عبا و پیکرت روی عبا چاره ای باید بر این اعضا کنم تا وقت هست دست هرکس قطعه ای افتاده دارد می برد کاش می شد سرهمت اینجا کنم تا وقت هست عمه ات را می برم از حلقه ی نا محرمان تا مراعات دل زهرا کنم تا وقت هست ای علی این خنده ها در کوفه بدتر می شود کاش فکر معجر زن ها کنم تا وقت هست @shia_poem