هدایت شده از المرسلات
📝 اجتهاد، رکن رکین شناخت معارف اسلامی ❗️یک آسیب ریشه دار در باب کیفیت مواجهه با منابع نقلی اسلام و بیان الگوی عملی صحیح از نگاه شهید مطهری 🔰حجت الاسلام ناصر قیلاوی زاده @ghilavi 🔷 یکی از اصول مهم اسلامی شناسی که متخذ از فرامین شریعت نبوی است، این است که در هنگام مواجهه با معارف و منابع اصیل اسلامی یا باید دارای قوه استنباط و اجتهاد باشیم یا اینکه از استنباطات و اجتهادات فقهای اسلامی بهره برداری کنیم. 🔶 این دستور در مذهب تشیع در دو بخش اجرایی می شود، هم در بخش منابع معارفی و هم در مباحث فقهی یعنی هم برای فهم روایات و آیات معارفی و هم در حوزه مباحث فقهی باید از نظرات متخصصین بهره مند شد و از مراجعه مستقیم - هرچند ثمراتی داشته باشد - پرهیز کرد. این دستور دو علت مهم دارد، علت اول این است که برداشت غیر مجتهد حجیت در مقام عمل ندارد و در ثانی اگر با مقدماتش هم انجام نگیرد، مایه انحراف و کج فهمی خواهد شد. 🔷 این کج فهمی ها گاهی اوقات در طول تاریخ باعث ایجاد مکاتب فکری و دنباله های اجتماعی غلط و دامنه داری شده اند که نمونه تام و بارز آن را می تواند در جریان فکری یا ظاهری گری های اهل حدیث مشاهده کرد. البته این جریانات بیشتر در میان اهل سنت رواج داشته است لکن در اعصار اخیر هم در میان شیعیان اتفاقات و انحرافات غلطی از این قبیل رخ داده است. جریانات شیعی تا کنون هیچگاه عموميت پیدا نکرده و این مقدار شدید نشده اند که علاوه بر یک تفکر و مبنای علمی، تبدیل به یک جریان اجتماعی اثر گذار گردند، اما كم و بيش تا آن اندازه كه آزار اهل تحقيق را فراهم كند در قرون اخیر وجود داشته و دارد. 🔶 دامنه این کج فهمی و کم فهمی به آنجا می رسد که معارف و دستورات والا و مترقی اسلامی را در حد فهم ظاهری از روایات و آیات پایین می آورد و باعث می شود یک تفسیر غلط و ناقص در مواجهه با منابع اسلامی برای خواننده خود به همراه داشته باشد. ✅ دو ثمره سلوک بر مسیر صحیح 🔷 اصلاح این رویه دو ثمره مهم و اساسی دارد، اولین ثمره آن فهم دقیق و موثر از معارف اسلامی است به نحوی که عالمِ عامل به آنها را بصیرتی ساز می بخشد و باعث می شود در مسیر حق خواهی و حق طلبی انسان به نجاح و پیروزی برسد. 🔷 دومین ثمره سلوک بر طریق صحیح، در ابلاغ رسالت الهی در عصر کثرت دنیاگرایی و خروج عباد از حیرت به هدایت روشن می گردد. در عصر حاضر که به دلایل مختلف، بسیاری از مخاطبین تبلیغ اسلامی بجای چیستی احکام و معارف به دنبال چرایی آن هستند، تنها و تنها این رویه است که ما را به سر منزل مقصود می رساند و پاسخ بسیاری از چرایی های اصیل بشری را ارائه می دهد. 💠 برای اینکه این نوشتار بیش از این امتداد نیابد به همین میزان اکتفا می کنیم و منشا این نوشتار را که روح حاکم بر یک مطلب کوتاه از استاد شهید مرتضی مطهری است را با هم مرور می کنیم. البته کل آثار استاد شهید یکپارچه از این جنس است و اگر به چنین عینکی خوانده شود ثمرات و برکات فراوانی به دنبال خواهد داشت. 🔷 استاد شهید در کتاب عدل الهی چنین می فرماید: 📖 آنچه در حساب خدا مايه ارزش اعمال است كيفيت است نه كميت. توجه نكردن به اين نكته سبب شده گروهى از مردم در برخى از اعمال فوق العاده با ارزش اولياء خدا وقتى كه حجم اجتماعى آنها را كوچك ديده ‏اند افسانه‏ سازى كنند. مثلًا درباره انگشترى كه امير المؤمنين على (ع) در حال ركوع به فقير دادند و آيه درباره‏ اش نازل گشت گفته‏ اند ارزش آن معادل خراج سوريّه و شامات بوده است؛ و براى اينكه مردم باور كنند، شكل روايت به آن داده ‏اند. 📖 به نظر اينان شگفت بوده است كه درباره انفاق يك انگشتر حقير، آيه ‏اى عظيم از قرآن نازل شود؛ و چون نتوانسته ‏اند اين معنى را باور كنند افسانه سازى كرده بهاى مادى آن را بالا برده‏ اند؛ فكر نكرده ‏اند انگشترى كه معادل خراج سوريّه و شام باشد، در مدينه فقير و بيچاره، زينت بخش دست على (ع) نخواهد بود. فرضاً چنين انگشترى در دست على (ع) مى‏ بود او آن را به يك گدا نمى ‏داد بلكه با چنان انگشترى مدينه را آباد مى ‏كرد و همه بينوايان شهر را نجات مى‏ داد. 📖 افسانه سازان درك نكرده است كه عمل بزرگ در نزد خدا حسابى غير از حسابهاى مادى دارد؛ گويى ايشان پنداشته ‏اند كه گرانقيمت بودن انگشتر چشم خدا را- معاذ اللّه- خيره كرده و او را وادار به تحسين كرده است كه آفرين به على، چه كار بزرگى انجام داد! 📖 نمى ‏دانم اين كوته ‏فكران، درباره قرصه‏ هاى جوينى كه على (ع) و خاندانش انفاق كردند و سوره «هل اتى» در شأن آنان نازل شد چه فكرى كرده‏ اند؟ لابد در آنجا هم مى‏ گويند آرد آن نانها از جو نبوده مثلًا براده طلا بوده است! 📖 نه، چنين نيست. اهميت عمل على (ع) و خاندانش از جنبه مادى كه نظرهاى ما را جلب مى ‏كند نيست؛ اهميت عمل آنان در اين است كه عملى پاك و صددرصد خالص براى خدا بوده است، در آن حدّ از اخلاص كه براى ما قابل تصوّر هم نيست، اخلاصى كه در ملكوت اعلى انعكاس يافته و عكس العمل تمجيد و تحسين به وجود آورده است. به قول شيخ فريد الدين عطّار نيشابورى: گذشته زين جهان وصف سنانش/ گذشته ز آن جهان وصف سه نانش‏ (*) 🔷 همانگونه که در کلام استاد شهید واضح است، مراجعه به منابع اسلامی و توصیف آنها بدون اتکا بر یک مبنای اسلام شناسی قوی، در حوزه معارف اسلامی باعث می شود هم سطح معارف و جایگاه انسان تنزل پیدا کند و هم به مرور زمان به انحراف در فهم و کج فهی منتهی می شود. 🔶 در انتها پیشنهاد می کنم برای آشنایی بیشتر با این منظر یکبار دیگر کتاب شریف استاد شهید مرتضی مطهری را با این نگاه بخوانید. سفارش به این کتاب نه به این خاطر است که مطالبش ساده و آسان ترین کتاب شهید مطهری است بلکه به این خاطر باید باشد که حکایاتی عبرت آموز که از یک فیلتر اجتهادی و انسان شناس عبور کرده است را در بردارد. 🔷بهترین روش القا نوع نگاه صحیح به مسائل اسلامی در مراحل پایین تربیت این است که یک مربی به مخاطب خود بیاموزد که در مواجهه با مسائل چگونه باید عبرت آموزی داشته باشد و استاد شهید مرتضی مطهری در این کتاب به صورت ناخودآگاه این عینک دید را برای خواننده بوجود می آورد، اگر به این مسئله التفات باشد! * مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏1، ص 302 ۹۹/۶/۱۳ @almorsalaat