💢ما مکلف به نتیجه هستیم یا انجام وظیفه؟! این تعارض چگونه حل می شود؟! ⁉️ ❇️ سلام علیکم، محمد حسنین میر هستم از دانشجویان پاکستانی ساکن ایران یک سوال از پستی که ارسال کردید دارم (https://eitaa.com/bineshemotahar_qom/158) اینکه در بعضی از جاها مثل وصیتنامه های و حتی کلام‌ بزرگانی مثل و امثالهم شنیده میشه که ما مکلف به انجام وظیفه هستیم، چه به نتیجه برسیم چه نرسیم. این دو ضد همند یا مکمل هم؟ حتی از امام خمینی هم در این زمینه مطالبی هست. ✅ : حجت‌الاسلام علیکم سلام تشکر می کنم از سوال خوب و بجایی که پرسیدید و احتمالا خیلی های دیگر نیز همچون شما این سوال را داشته باشند. 1️⃣ اگر به متن شهید دقت شود ایشان تکالیف را دو دسته می کنند. شهید مطهری در اموری که مربوط به روابط اجتماعی و اصطلاحا باب احکام اسلامی است می فرمایند که ما مسئول دستیابی به نتیجه هستیم اما نسبت به می فرمایند که ما صرفا مامور به انجام تکلیف هستیم و در قبال نتیجه مسئولیتی نداریم. هیچ کسی از علمای اعلام اخیر از قبیل حضرت امام خمینی(ره) (دام ظله) و سائر علما در این قبیل مسائل با مرحوم شهید مطهری (ره) مخالف نیست اتفاقا بر فقه نیز موید همین مسئله است. 2️⃣ (ره) کلماتی از حضرت امام وجود دارد که شائبه تناقض را ایجاد می کند. جایی که حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند: «ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده‌ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است... ...همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه...» ✳️اگر بخواهیم قضاوت درستی نسبت به کلمات حضرت امام داشته باشیم باید همه کلامات حضرت امام را دید. ایشان در مقام پاسخ دادن به برخی شبه افکنان هستند که نامه علنی نوشتند که جنگ کردن بی فایده بود و بیهوده جوانان کشته شدند و ... اما ایشان در پاسخ شروع می کنند ثمرات جهاد و مبارزه را شمردن، شاید نزدیک به یک صفحه کامل از برکات می نویسند و در انتها این جمله را می نویسند که در هر حالی ما مکلف به انجام تکلیف خویش می باشیم و نتیجه گرفتن فرع آن می باشد. اینکه نتیجه گرفتن فرع آن است به معنای این نیست که باید انجام بدهیم و یا عقل خویش را در این مسیر تعطیل کنیم بلکه در مقام بیان این مسئله است که در هر حالی باید به تکلیف خویش عمل بکنیم. 3️⃣ ✳️اما این عمل به تکلیف در امور غیر با امور عبادی متفاوت است. تفاوت در اینجا آشکار می شود که در امری مثل نماز ولو اینکه هیچ ثمره و نفعی در آن نتوانیم درک کنیم بازهم ملزم به انجام آن می باشیم لکن در جایی مثل جهاد و جنگ مسئله متفاوت است. ✳️این مسئله در کلمات حضرت امام به وضوح روشن است، ایشان در ادامه همین جملات خود که فرموده بودند «ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است » می فرماید: «ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است» ✳️یعنی در امر جنگ و جهاد با ملاحظه در برهه ای تکلیف را جنگ دید و در برهه ای تکلیف را قبول قطعنامه دید؛ بنابراین همیشه در انجام تکلیف، نتیجه را در نظر داشته است اما نتیجه را تابع انجام تکلیف می دیده است. 🔶این نگاه غلط به جمله حضرت امام از جایی شروع می شود که برخی ها و های مومن و خالص، بخاطر اشتباهات محاسباتی خویش از دستیابی به مطلوب و نتیجه باز می مانند و این اشتباه یا ناکامی خود را با مستمسک قرار دادن این جمله توجیه می کردند. برای روشن تر شدن مسئله عرض می کنم که مثلا فرض کنید در یک بجای استفاده بیشتر و بهتر از مواهب و امکانات بشری، با خودسری و اشتباه به نتیجه مطلوب نمی رسیم و در این حال برای تسکین درد خود می گوییم که «ما مکلف به انجام تکلیف بودیم نه حصول نتیجه» ✳️شهید مطهری می فرمایند که این نگاه غلط است، بلکه در این قبیل امور باید به نتیجه برسیم و نتیجه را باید در نظر داشته باشیم و از مسیری برویم که ما را به نتیجه برساند و یا نزدیک کند. با این نگاه علاوه بر اینکه هیچ تعارضی بین این دو کلام دیده نمی شود که اتفاقا این دو بیان مکمل همدیگر هستند. @bineshemotahar_qom بینش مطهر استان قم