ساعت تقريباً هشت صبح بود، من از اتاق خود بيرون آمدم تا به سوى حرم بروم، وقتى به طبقه همكف هتل رسيدم، ديدم مسئول هتل مرا صدا مى زند، به سويش رفتم، ديدم چشمهايش پر از اشك است. تعجّب كردم، پرسيدم: چه شده است؟ او به من گفت: وهابى ها حرم سامرا را خراب كردند! تلويزيون تصويرى از حرم سامرا را نشان مى داد، باور نمى كردم، گنبد حرم امام هادى و امام عسكرى(ع) خراب و ويران شده بود، اشك من هم جارى شد. آخر قرار بود ما فردا به سامرا برويم. من آن روز كربلا بودم، آن روز سوم اسفند سال 1386 بود. آخر چرا وهابى ها اين كار را كردند؟ چرا حرم سامرا را ويران كردند. پيش خودم با آنان سخن مى گفتم: شما خيال مى كنيد با اين كارها مى توانيد ما را از امامان خود جدا كنيد؟ حرم امامان ما در قلب هاى ماست. وقتى به وطن خود برگشتم، در فكر بودم كه درباره امام هادى(ع) بنويسم، تصميم گرفتم كه كتابى درباره "زيارت جامعه" بنويسم. نمى دانم تو چقدر از "زيارت جامعه" باخبر هستى؟ آقاى موسى نَخَعى يكى از شيعيان بود كه همواره براى زيارت به حرم امامان مى رفت، او نمى دانست كه وقتى در حرمِ آن بزرگواران است، چه بخواند و چه بگويد. يك روز او مهمان امام هادى(ع)بود و از آن حضرت خواست تا به او ياد بدهد كه در حرم امامان چگونه سخن بگويد. و اين گونه بود كه امام هادى(ع) لب به سخن گشود و "زيارت جامعه" شكل گرفت. امام به او ياد داد كه وقتى به زيارت امامان معصوم مى رود، چه بگويد. در يك سخن، "زيارت جامعه"، درس بزرگ امام شناسى است. روز پانزدهم ماه ذى الحجّه روز ولادت امام هادى(ع) است و در واقع اين روز فرصت خوبى است براى ما تا با زيارت جامعه بيشتر آشنا شويم، من كتابى به نام "نردبان آبى" در شرح زيارت جامعه نوشتم و در آن كتاب با امام هادى(ع) چنين سخن گفته ام، شما هم اگر دوست داشتيد با من همكلام شويد و اين گونه با آن امام مهربان سخن بگوييد: =======🌻======= eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59