﷽ 📌 | قسمت دوم در کتاب شریف " رساله سرالفتوح و فقهای حکیم ، ص ۱۳۸ " آمده است: ✅ حدیث دوم :حدیثی است منقول از "حدیقة الشیعه" که می فرماید: "عُلَماوُهم شِرارُ خَلقِ عَلی وَجهِ الأرضِ ، لِانَّهم یَمیلونَ الی الفَلسفَة وَ التَّصوَّفِ؛ و ایمُ اللهِ إنَّهُم مِن اهل العُدول و التَّحرُّف... (حدیقة الشيعة ، ص٧٨٥) ✍🏻درباره این حدیث نکاتی قابل توجه است: ❖ این حدیث در هیچ یک از کتب حدیثی شیعه وجود ندارد، و اولین منبع آن "حدیقة الشيعة" منسوب به مرحوم مقدس اردبیلی (متوفی قرن ۱۰) میباشد ❖ انتساب "حدیقة الشیعة" به مرحوم مقدس اردبیلی ثابت نیست. نسخه های قدیمی این کتاب با نام "کاشف الحق" و منسوب به ملامعز اردستانی میباشد که در نسخه های جدیدتر اسم کتاب تغییر یافته و نام نویسنده آن مقدس اردبیلی ثبت شده است! بزرگانی که قریب العصر مقدس اردبیلی بوده اند، همچون میرزا استرابادی و علامه مجلسی و محقق سبزواری و ملا محمود خراسانی این کتاب رااز تالیفات ایشان نشمرده اند، و علامه مجلسی احادیث آن را نیز نقل ننموده است ❖ فصل "مذمت صوفیه" که این حدیث در آن قرار دارد، در نسخه های قدیمی کتاب نیست؛ و میرزای قمی از۲ تن از بزرگان نقل کرده اند که برخی از قشریین را میشناخته اند که این باب رااز خود ساخته وبه کتاب ملحق نموده اند‌.از ملامحمدباقر خراسانی و حاج زین العابدین شیروانی نیزهمین مطلب نقل شده است ❖ برخی مضامین این فصل با آراء مقدس اردبیلی در "حواشی شرح تجرید" و "رساله اصول دین" ناهماهنگ است، وادب نگارش ایشان نیز باقلم این فصل تناسب ندارد ❖ این حدیث درخود "حدیقه الشیعه" نیز به صورت مرسل نقل شده و بی اعتبار میباشد 💠 بر فرض که این حدیث جعلی نباشد، کلمه "فلسفه" را درآن باید بر طبق اصطلاح همان عصر صدور روایات تفسیر نمود. فلسفه در آن عصر به معنای مجموعه مطالب ترجمه شده از کتب یونانیان و... بوده که شامل مکاتب مادی و الحادی نیز میگشته است؛وهرگز در آن دوره به معنای"بحث عقلی از احوال موجود بما هو موجود" به کار نمیرفته 💠 اعتبار روایات به اعتبار معصومین و اعتبار معصومین به حقانیت نبوت و توحید میباشد که همگی از طریق برهان وعقل قطعی فلسفی اثبات می شود، و امکان ندارد که یک خبر واحد ظنی در برابر برهان قطعی عقلی قرار گیرد، زیرا نهایة منجر به بی اساسی خود آن خبر خواهد شد | ادامه دارد... | 🔰 @sire_salehan |