♦️سلطنت بدون تحصیل علم شریعت، ثمره اخروی ندارد 🔹حدودا 200 سال قبل، یکی از علمای تشیع به نام «سید جعفر دارابی»(۱۱۸۹-۱۲۶۷ق) معروف به کَشفی از دانشمندان علوم عقلی و دینی قرن دوازدهم و سیزدهم مکتوبی از خود به یادگار گذاشت که در آن شرایط سلطنت را مشخص کرده بود. ➖➖➖➖➖➖➖ 👈 برای اطلاع بیشتر از شخصیت علمی و معنوی ایشان لینک زیر را در ایتا باز کنید: 🌐 https://eitaa.com/sm_javaheri2/7 ➖➖➖➖➖➖➖ 🔹ایشان از شاگردان علامه بحرالعلوم در نجف بود و دارای ذائقه عرفانی و مکاشفات فراوانی بود. از این رو به کشفی ملقب گشت. 🔹از ایشان مکتوبات مختلفی باقی مانده است. مکتوب زیر در سال 1228 قمری (حدودا 212 سال قبل) نوشته شده است که از کتاب «مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه دوره قاجار» جلد اول، تألیف محمد حسن رجبی (دوانی) آن را خلاصه کرده ام: ♨️ علما به حسب رتبه در مرتبه اول از خلافت از جانب خداوند می باشند و خلافت ایشان، اعظم و اقدم از جمیع انواع خلافت می باشد. چون که سایر خلافت های دیگر، همگی از باب عمل می باشد و مرتبه عمل بعد از علم است. ♨️ مجتهدین و سلاطین هر دو یک منصب را می دارند که همان منصب «امامت» است که به طریق نیابت از امام، منتقل به ایشان گردیده است و مشتمل بر دو رکن است: که یکی ، علم به اوضاع رسولی است که آن را «دین» گویند و دیگری اقامه نمودن همان اوضاع است در ضمن نظام دادن عالم، که آن را «ملک» و «سلطنت» گویند و همین دو رکن است که آن ها را سیف و قلم گویند و هر دو رکن در امام جمع بوده است. ♨️ هر دو رکن باید در نایب امام جمع شود، لکن چون علما و مجتهدین به جهت معارضه نمودن سلاطین با آن ها و منجر شدن امر معارضه به فتنه و هرج و مرج، دست از سلطنت و رکن سیفی کشیده اند و سلاطین ایضاً به جهت میل نمودن ایشان در اول الامر از سلطنت به سوی سفلیه (امورحقیر) و به سلطنت دنیویه محضه که همان نظام دادن امر عالم فقط است، دست از تحصیل نمودن علم دین و معرفت اوضاع رسولی کشیدند و اکتفا به علم نظام به تنهایی نمودند، لاجرم امر نیابت در مابین علما و سلاطین منقسم گردید و مجتهدین و علما حامل یک رکن آن که دین و سلاطین متکفل یک رکن دیگر که اقامه ی دین است گردیدند. ♨️ سلطنت بدون علم نمی شود، و سلطان باید که اول تحصیل علم شریعت خود را در اصول و فروع و اخلاق نماید بر وجه بصیرت خود و به نحوی که آن را در این زمان ها «اجتهاد» گویند. یا بر وجه تقلید و مصاحبت نمودن او با عالم صاحب بصیرتی که عالم به علم خود و تمام عیار باشد تا آنکه در جمیع حرکات و سکنات و عقاید و معارف و اخلاق او را بر جاده شریعت و صواب وادارد. ♨️ اقامه ی دین با عدم سلطنت سلطان و عدم نظام، غیر متحقق الوقوع است؛ و امارت و سلطنت بدون دین، طریقه ی مشیت و معاشرت حیوانات است و ثمره معادیه اخرویه ندارد. ♨️ پس امارت و سلطنتی که از برای بنی نوع انسان است و آیات و احادیث در مدح و فضیلت آن رسیده است، همان امارت و سلطنتی است که با دین توأم و به هم بسته باشد، نه غیر آن. ♨️ ولکن از آنجایی که دین را بدون سلطنت و نظام، اصلا تحققی و وقوعی نمی باشد و از برای سلطنت بدون دین، تحققی و منفعتی فی الجمله می باشد، و حصول نظام و دفع هرج و مرج بر آن مترتب می گردد، لهذا خداوند و رسل و ائمه (ع) و هیچیک از اهل عقل، متعرض افناء و تخریب سلطنت سلاطینی که سلطنت ایشان سلطنت حیوانیه دنیویه و بدون دین بوده است و می باشد، نشدند و آن ها را بر حال خود واگذاردند و تقیه و مدارا با ایشان نمودند چونکه سلطنت ایشان لااقل سبب حصول نظام و دفع هرج و مرج که ضد نظام است بوده و می باشد. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 🔰ملاحظات و محاکمات (دستنوشته های سید مجتبی جواهری) 💠 @sm_javaheri