.
8️⃣ «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ ... يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا ...»
📜حکایت📜
اهل سنت با سندهای متعدد نقل کردهاند که عمر چندین بار از پیامبر ص حکم کلاله را سوال کرد و حتی گاه دخترش حفصه را مامور میکرد که این را از پیامبر ص بپرسد.
خودش میگفت بقدری این را از پیامبر ص سوال کردم که یکبار بر سینهام زد و به من گفت: آیه صیف (که منظور همین آیه پایانی سوره نساء است) تو را کفایت میکند❗️
عمر بعد از پیامبر نیز از سایر اصحاب (مانند حذیفه و ...) حکم این را سوال می کرد؛
و بارها و بارها از او نقل شده که گفت: دلم میخواست واقعا حکم کلاله را درست بفهمم؛ و خودش میگفت: «خداوند در این آیه فرمود «خداوند برای شما تبیین میکند که مبادا گمراه شوید» اما هیچگاه این مساله برای عمر تبیین نشد.»‼️
📚این مطالبی است که سیوطی در الدر المنثور، ج2، ص249-252 در ضمن 22 روایت با سندهای متعدد از کتب معتبر اهل سنت (ار صحیح بخاری و مسلم گرفته تا کتب تفسیری قدیمی) نقل کرده است (همچنین ر.ک: شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج18، ص72 )
و عجیب اینجاست که با اینکه در همین روایات نقل شده که خودش بارها به ندانستن این مساله تا آخر عمرش اعتراف میکرد،
اما درباره کلاله،
صرفا برای تایید چیزی که آن را نظر ابوبکر میشمرد و خلاف قرآن بود، حکمی داد؛
و اکنون نیز بسیاری از اهل سنت بر اساس مبنایی که او پایهگذاری کرده عمل میکنند❗️
زراره، یکی از اصحاب امام صادق ع، در سخنانی به تفصیل مبنایی را که در میان اهل سنت درباره تقسیم ارث مربوط به کلاله معروف شده بود با استناد به همین آیات نقد کرده است.
📝متن استدلال زراره چنین است:
عمر بن اذینه میگوید: یکبار زراره گفت: مردم و اهل سنت درباره احکام و واجباتشان سخنانی میگویند و بر آن اجماع کردهاندن که خود همان سخنان حجتی علیه آنان است.
میگویند اگر مردی بمیرد و یک یا دو دختر، و نیز برادرِ پدر و مادریش یا خواهر پدر و مادریش یا خواهر پدریش یا برادر پدریش برجای مانده باشند، اگر یک دختر داشته باشد نصف، و اگر دو دختر داشته باشد دوسوم را میدهند و بقیه مال را به برادرِ پدر و مادریش یا خواهرِ پدریش یا خواهرِ پدر و مادریش میدهند و نه به سایر «عصبه»ی* او اعم از پسرعموها و پسر برادرهایش؛ و در عین حال به خواهر و برادرانِ مادریش چیزی نمی دهند.
به آنها گفتم این حجتی است علیه شما؛ همانا خداوند برای خواهر و برادرانِ مادری به عنوان کلاله سهم تعیین کرد؛ آنگاه اگر چنین کسی همراه با دختر باشد به او چیزی نمی دهید؛ ولی به خواهرِ پدر و مادری، و خواهر پدری بقیه مال را میدهید آن هم بدون در نظر گرفتن مانند عمو و سایر عصبهها؛ در حالی که خداوند عز و جل هم همان طور که برادران و خواهران مادری را کلاله نامید، اینها را هم کلاله نامید آنجا که فرمود «از تو فتوا میطلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا میدهد ...». پس چرا بین این دو فرق گذاشتید؟
گفتند: بر اساس سنت و اجماع جماعت.
گفتم: [کدام سنت؟] سنت خدا و رسولش یا سنت شیطان و پیروانش؟!
گفتند: سنت فلانی و فلانی!
گفتم: شما در دو جا با ما [که بر اساس سنت خدا و رسول عمل میکنیم] همراهی کردید و در دو جا مخالفت نمودید:
گفتم: اگر کسی یکی از آن چهار نفر [= پدر و مادر و پسر و دختر] را برجای بگذارد، این گونه نیست که ارث میت به کلاله برسد؛ مثلا وقتی که پدر یا پسری برجای بگذارد.
گفتند: درست است.
گفتم: اما وقتی مادر یا دختر برجای بگذارد چطور؟ آنگاه زیر بار نرفتید ولی در مورد دختر با ما همراهی کردید و به خواهران مادری، اگر میت دختری داشته باشد، چیزی ندادید؛ اما در مورد مادر با ما مخالفت کردید؛ چگونه است که به خواهران مادری، اگر خود مادر زنده باشد، یک سوم را میدهید در حالی که اینها به خاطر حق مادر و ارتباط رَحِمی با مادر بوده که ارث میبردهاند [و از این رو، تا مادر هست، به کسی که از راه مادر متصل میشود نباید ارثی برسد] و همان گونه که برادران و خواهرانِ پدر و مادری، و نیز برادران و خواهران پدری، مادامی که خود پدر زنده باشد هیچ ارثی نمیبرند؛ چون آنان به خاطر حق پدر بود که از ارث سهمی میبردند؛ به همین ترتیب خواهران و برادران مادری هم نباید وقتی مادر زنده است ارثی ببرند؛
و عجیبتر اینکه میگویید خواهران و برادران مادری یک سوم را به ارث میبرند و مانع از سهم بردن مادر در حد یک سوم میشوند و سهم مادر فقط یک ششم میشود، سخنی دروغ و جاهلانه و بناحق که بر آن اجماع کردهاید‼️
@yekaye
👇ادامه حکایت👇