✔️ ادامه...
🔹اصلاح فرهنگ عمومى حاکم و اندیشة غلط (جدایى دین از سیاست) که به طور طبیعى جدایى روحانیت از اجتماع و مردم و رشد کردن اندیشههاى انزواطلبى و گوشه نشینى و رهبانیت را در پی دارد؛ پایه اصلی فهم حکومتی از آموزههای عملی و شریعت دین است. به تعبیر امام موسی صدر در کتاب (ادیان در خدمت انسان): «این جامعه فقط به فردیت توجه ندارد و تنها به مسائل اجتماعی نمینگرد، بهطوری که مسائل فردی را رها کند، و به جسمِ بدون روح، یا روحِ جدا از جسم، اصالت نمیدهد. بنابراین، در اسلام رهبانیت وجود ندارد. جامعه برای انسانهاست، همۀ استعدادهای افراد را رشد میدهد و برای تواناییهای مثبتِ همۀ افراد، فرصتِ رشد فراهم میآورد.»
🔸شهید مطهری(ره) در تبیین تفات زهد اسلامی با رهبانیت مسیحی مینویسد: «زاهد و راهب هر دو از تنعم و لذتگرایى دورى مىجویند ولى راهب از جامعه و تعهدات و مسؤولیت هاى اجتماعى مىگریزد و آنها را جزء امور پست و مادى دنیایى مىشمارد و به صومعه و دیر و دامن کوه پناه مىبرد، اما زاهد به جامعه و ملاک هاى آن و ایدههاى آن و مسؤولیت ها و تعهدهاى آن رو مىآورد.
🔹...زاهد و راهب هر دو آخرت گرایند، اما زاهد آخرتگراى جامعهگراست و راهب آخرتگراى جامعهگریز. در لذتگریزى نیز ایندو در یک حد نمىباشند، راهب سلامت و نظافت و قوت و انتخاب همسر و تولید فرزند را تحقیر مىکند اما زاهد حفظ سلامت و رعایت نظافت و برخوردارى از همسر و فرزند را جزء وظیفه مىشمارد. زاهد و راهب هر دو تارک دنیایند اما دنیایى که زاهد آن را رها مىکند سرگرم شدن به تنعم و تجمل و تمتعات و این امور را کمال مطلوب و نهایت آرزو دانستن است، ولى دنیایى که راهب آن را ترک مىکند کار، فعالیت و تعهد و مسؤولیت اجتماعى است. این است که زهد زاهد بر خلاف رهبانیت راهب در متن زندگى و در بطن روابط اجتماعى است و نه تنها با تعهد و مسؤولیت اجتماعى و جامعهگرایى منافات ندارد بلکه وسیله ی بسیار مناسبى است براى خوب از عهده مسؤولیت ها بر آمدن.» (سیری در نهج البلاغه، ص221)
💢آیتالله خامنهای در نقد تفکر رهبانیت در اسلام فرمودند: «عالم اسلامی رهبانیت ندارد، گوشهگیری ندارد، فرار ندارد.» نوع استدلال ایشان در تبیین مسئله بسیار اهمیت دارد. ایشان در نقد تفکر رهبانیتگرا، حداقلی و سکولار از اسلام، نسبت اسلام و حس مسئولیت جمعی را پیش میکشند. تلازم اسلام و مسئولیت برای نجات محوریترین نکته در نقد تفکر رهبانیتگراست.
⚜️
@Taammolat74