✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انسان های صاحب بصيرت چه علاماتی دارند؟ 🔹وقتى حاصل شد، از آن زاييده مى شود. در اين‌باره ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُّبْصِرُونَ؛ [اعراف، ۲۰۱] هنگامى که گرفتار وسوسه‌هاى شیطان شوند، به یاد [خدا و پاداش و کیفر او] مى‌افتند و [در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و] در این هنگام میشوند»؛  خواهد توانست جنت و اهل آن و دوزخ و ساكنان آن را نظاره گر باشد، اگر اين حاصل شد، همانگونه كه آتش را در دهان نمى گذارد، خوردن مال يتيم را هم جایز نمى شمرد؛ زيرا چنان كه از قرآن استفاده مى شود، مال يتيم خوردن مثل خوردن آتش است، «اِنّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَموَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنّمَا يَاكُلُونَ فِى بُطُونِهِم نَاراً وَ سَيَصْلَونَ سَعِيراً؛ [نساء، ۱۰] محققاً كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و به غير حق مى خورند [دخل و تصرف مى كنند] جز اين نيست كه در شكم هاى خود آتش داخل مى كنند و به زودى به آتش انداخته مى شوند». 🔹همچنين خداوند متعال درباره علماء يهودى كه با اخذ رشوه كلمات حق را در تورات بدل كرده و كتمان مى كنند مى فرمايد: «اُولئِكَ مَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِم اِلَّا النّارَ؛ [بقره، ۱۷۴] آنها جاى نمى دهند در شكم هاى خود مگر آتش را». آرى اگر آمد حقايقِ اشيا براى بصير آشكار شده تا جايى كه امیرالمؤمنین امام علی (ع) درباره خود مى فرمايد: «لَو كُشِفَ الغِطَاءُ مَا اِزْدَدْتُ يَقِيناً؛ [۱] (اگر پرده ها كنار رود [ذره اى] به يقين من افزوده نمى شود». صاحب كتاب «سفينة البحار» [۲] در ماده يقين روايتی را از اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) آورده كه حضرت فرمودند: «پيامبر گرامى اسلام (ص) نماز صبح را با مردم اقامه كردند، سپس نظر كردند به جوانى كه در حال چُرت زدن بود، و سرش به طرف پايين متمايل مى شد، رنگى زرد و جسمى نحيف و چشمانى گود رفته داشت؛ 🔹پيامبر (ص) از او پرسيدند: «كَيفَ اَصبَحتَ يَا فُلَانُ؛ چگونه صبح كردى؟»؛ گفت: «اَصبَحتُ يَا رَسُولَ اللهِ مُوقِناً؛ اى رسول خدا صبح كردم در حال يقين»؛ پيامبر تعجب كرده و فرمودند: «اِنّ لِكُلِّ يَقِينٍ حَقِيقةً فَمَا حَقِيقَةُ يَقِينِكَ؟؛ براى هر يقينى علامتى است، پس علامت يقين تو چيست؟»، عرض كرد: يقين من، مرا محزون و خواب را از ديدگانم ربوده، و مرا به تشنگى روزه در روزهاى گرم وادار كرده است، نَفْسَم را از دنيا و آنچه در آن است كنار كشيده ام و «گويا نظر مى كنم و مى بينم عرش الهى را كه حساب برپا شده، و خلایق محشور شده براى محاسبه، و من در بين آنها هستم، و گويا نظر مى كنم و [بالعيان مى بينم] كه اهل بهشت متنَعّم در آن هستند، و يكديگر را شناخته و بر تخت ها تكيه زده اند، و گويا نظر به اهل آتش مى كنم كه در آن مَعَذَّبند و ناله مى كشند و مثل اين است كه الان صداى آتش در گوشم طنين افكن است». 🔹پيامبر (ص) فرمودند: «هَذَا عَبدٌ نَوَّرَ اللهُ قَلبَهُ بِالاِيمَانِ؛ اين بنده اى است كه خداوند قلب او را با نور ايمان روشنى بخشيده است»؛ سپس پيامبر اكرم (ص) به او سفارش كردند: دائماً با اين حالت ملازم باش. آن جوان از پيامبر خواست كه براى او از خداوند شهادت طلب كنند، پيامبر دعا كرده و پس از مدتى در يكى از غزوات بعد از نُه نفر ديگر به شهادت رسيد». بعضى از محققين گويند: اين و بينايى كه در روايت به آن اشاره شده به زيادى و شدت ميسر گردد، و اين دو، صاحب خود را به مرحله اطلاع بر حقايق اشياء اعم از محسوس و معقولش مى رسانند، پس حجاب‌ها منكشف و پرده ها كنار مى رود و به وضوح و يقين، آنها را بدون شائبه شكى بالعيان مى بيند، و قلب او مطمئن و روحش در استراحت به سر مى برد، و اين حكمت حقيقتى است كه به هر كس اعطاء شود، خير كثير به او اعطا شده است. پی‌ نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار ج ‏۴۰، ص ۱۵۳، باب ۹۳ [۲] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، ج ‏۱۰، ص ۵۹۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان، چ اول، ج ۱، ص ۲۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel