eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (عليه السلام) در خطبه ۱۹۵ نهج البلاغه، «باورهاى دينی» دارای چند مرحله هستند؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۵ پس از حمد خداوند مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، شَهَادَةَ إِيمانٍ وَ إِيقَانٍ، وَ إِخْلَاصٍ وَ إِذْعَانٍ [۱]» (و گواهى مى دهم كه جز نيست، گواهی‌ای برگرفته از و و و ). 🔹اين چهار تعبير (ايمان و ايقان و اخلاص و اذعان) اشاره به چهار مرحله از است؛ ، مرحله اوّل است كه انسان چيزى را مى پذيرد و باور مى كند، هر چند ممكن است در اطراف آن، شك ها و شبهات جزئى وجود داشته باشد؛ 🔹ولى مرحله ، مرحله اى است كه گرد و غبار آن شبهات و شك ها زدوده مى شود و باورهاى قلبى شفاف و درخشنده مى گردد. مرحله ، مرحله نفى ما سوى الله است كه همه چيز را غير از خدا كنار مى زند، تنها او را مى بيند و به او عشق می ورزد و با او سخن مى گويد و از او طلب مى كند، 🔹و سرانجام مرحله فرا مى رسد كه به گفته اهل لغت به معناى اقرار آميخته با خضوع است؛ يعنى او در جاى جاى و و او آشكار مى شود و همه زندگى او به رنگ الهى در مى آيد و مصداق «صِبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً» [۲] مى شود. بديهى است هر گاه ايمان و يقين و اخلاص در وجود انسان ريشه دار شود ثمره نهايى آن همان اعمال انسان است. پی نوشت: [۱] «اذعان» از ريشه «ذعن» بر وزن «وطن» به معناى خضوع و فرمانبردارى و اطاعت است، لذا در عبارت بالا امام (عليه السلام) آن را در چهارمين مرحله قرار داده است. نخست ايمان و بعد يقين و بعد مرحله اخلاص فرا مى رسد و نتيجه آن اطاعت و فرمانبردارى حق است. [۲] سوره بقره، آيه ۱۳۸ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نصیحت پیر میکده 💠آیت الله العظمی بهجت(ره): 🔹وقتی ، پیر خود را می‌یابد، از او برای رسیدن به راهنمایی و دستگیری می‌خواهد. او می‌گوید: راه رسیدن به محبوب در طریق است. «اساس و بندگى، است. خداوند مى‌فرمايد: «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ» [۱] (خداوند آنان را دارد و آنان خدا را دوست دارند)؛ و نيز مى‌فرمايد: «وَ الَّذِينَ ءَامَنُوآ أَشَدُّ حُبًّا لِله» [۲] (و كسانى كه آورده‌اند، را به خدا دارند). 🔹سرسلسله عشاق، سیّدی است از تبار طاووس. او به مطالبی می‌گوید که تا آن زمان کسی از آنها اطلاعی نداشت. او دقایقی از را بیان می‌دارد که سرآغاز طریق عشق است. شیوه‌اش ، مرامش است. «مرحوم رحمه‌الله در و از ذخاير بوده است. 🔹او مدّعی است که خداوند را به او عطا کرده است. در كتاب ضمن اعمال ربيع‌الاول يا ربيع‌الثانى صريحاً مى‌گويد كه برخى از را خود انشا نموده است، و دعاهاى زيادى نيز با عدم تصريح به انشاى خود ذكر نموده كه واقعاً با از حضرات عليهم‌السلام سنخيت دارد و از لحاظ علوّ مضامين، از كلام غيرمعصومين برتر است». 🔹کتاب «اِقبال‌ُالاَعمال» کتاب سال است که توسط سید نگاشته شد. این کتاب مورد اقبال و عاشقان طریق محبوب قرار گرفت و تشنه را جرعه وصال نوشانید. «هر کس را نداشت، اساتید ما او را رفیق خود نمی‌شمردند. هر مقدار از را که مطالعه کردنی است، مطالعه و هر مقدار را که عمل کردنی است، به هر اندازه حال دارید عمل کنید». 🔸در دوران ما نیز وقتی خدمت و عاشق آستان الهی و ائمه اطهار، شیخ قدس‌سره، می‌رسیدند و برای عمل در ماه مبارک و نیز رجب و شعبان در خواست دستورالعمل می‌کردند، این‌طور جواب می‌شنیدند: «، اقبال، اقبال»؛ «مطالعه و عمل به اقبال سیّد کافی است» و یا «اَنسب [مناسب‌تر] از کتاب سراغ ندارم». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۵۴ [۲] همان، سوره بقره، آیه ۱۶۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه آيات و روايات اسلامي چه عواملی باعث ثبات و یا تزلزل «ایمان» می شوند؟ 🔹 و بى توجهى به ، به يقين از اسباب و سرانجام بد است؛ ولى در و روى موارد خاصى تكيه شده است، از جمله: همنشينى با و ؛ در آيات ۲۸ و ۲۹ سوره فرقان می خوانیم، در برخى از از داشتن اظهار تأسف کرده و مى گويند: «يَا وَيْلَتا لَيْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِيلاً - لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِى» (اى واى بر من كاش فلان [شخص گمراه] را به انتخاب نكرده بودم، - او مرا از يادآورى [حق] گمراه ساخت بعد از آنكه [يادِ حق] به سراغ من آمده بود). 🔹در آيه ۵۶ و ۵۷ سوره صافات از قول بعضى از مى خوانيم كه از فراز بهشت نگاهى به دوزخ مى افكند و به دوست گمراه دوزخيش مى گويد: «تَاللهِ إِنْ كِدْتَّ لَتُرْدِينِ - وَ لَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ» (به خدا سوگند! نزديك بود مرا [نيز] به بكشانى - و اگر نبود من [نيز] از احضارشدگان [در دوزخ] بودم). 🔹در حديثى نيز از (عليه السلام) مى خوانيم كه از آن حضرت پرسيدند: چه چيز را در انسان ثابت و راسخ مى كند؟ در پاسخ فرمود: «اَلَّذِي يَثْبُتُهُ فِيهِ الْوَرَعُ، وَ الَّذى يُخْرِجُهُ مِنْهُ الطَّمَعُ» [۱] (ورع و ايمان را در انسان تثبيت مى كند، و آن را بيرون مى سازد). هم چنین آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «مَنْ كانَ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوافِقاً فَاثْبُتْ لَهُ الشَّهادَةُ بِالنَّجاةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوافِقاً فَإنَّمَا ذلِكَ مُسْتَوْدَعٌ» [۲] (كسى كه با هماهنگ است، به نجات او گواهى ده، و آن كس كه موافق نيست ايمانش عاريتى است [و بر باد مى رود]). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) نيز راه پايدار بودن را به «كميل» نشان داد و فرمود: «يا كُمَيلَ! إِنَّما تَسْتَحِقّ أنْ تَكُونَ مُسْتَقَرّاً إِذَا لَزِمْتَ الْجَادَّةَ الْوَاضِحَةَ الَّتِي لَا تُخْرِجُكَ إِلَى عَوْجٍ وَ لَا تَزِيلُكَ عَنْ مِنْهَجٍ مَا حَمَلْنَاكَ عَلَيْهِ وَ هَدَيْنَاكَ إِلَيْهِ» [۳] (اى كميل! تنها در صورتى مستحق هستى كه از كه تو را به كژى نمى برد حركت كنى، و از روشى كه به تو آموخته ايم و به سوى آن هدايت شده اى، جدا نشوى). البتّه عوامل ثبات و تزلزل منحصر به آنچه گفته شد نيست، ولى بخش مهمى را مى توان در عوامل فوق جستجو كرد. پی نوشتها؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۹ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۲، ص ۴۲۰ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ‏۷۴، ص ۲۷۲، باب ۱۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۱۴ نهج البلاغه، درباره «امدادهای الهی» چه بیانی دارند؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۱۴ به رهروان راه خداوند بشارت مى دهد كه در برابر انبوه مشكلات اطاعت، تنها نيستند و پى در پى به يارى آنها مى آيد؛ ایشان مى فرمايد: «وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدَ كُلِّ طَاعَة عَوْناً مِنَ اللهِ سُبْحَانَهُ يَقُولُ [۱] عَلَى الاَْلْسِنَةِ، وَ يُثَبِّتُ الاَْفْئِدَةَ، فِيهِ كِفَاءٌ لِمُكْتَف، وَ شِفَاءٌ لِمُشْتَف»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] «به يقين براى شما در انجام هر طاعتى يار و از جانب خواهد بود كه را گويا مى كند، و را ثابت نگه مى دارد، به گونه اى كه براى آن كس كه بخواهد به آن اكتفا كند كافى است و براى آن كس كه جويد مايه شفاست». 🔹آرى! خويش را تنها نمى گذارد. را گويا و و آنها را محكم مى دارد. اين امر كراراً در آيات منعكس شده است، (عليه السلام) از خدا زبان گويا مى خواهد و خدا به او ارزانى مى دارد، افزون بر اينكه برادرش هارون را به يارى او مى فرستد، و تأكيد مى كند كه تنها نيستيد و من با شما هستم، همه چيز را مى شنوم و مى بينم:  🔹«إِنَّنِى مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى» [۲] و در جاى ديگر مى فرمايد: «يُثَبِّتُ اللهُ الَّذِينَ امَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» [۳] (خداوند كسانى را كه آوردند به جهت گفتار و اعتقاد ثابتشان، مى دارد، هم در اين جهان و هم در سراى ديگر). و اين همان چيزى است كه پيوسته و همه روزه در نمازها از خداوند تقاضا مى كنيم و مى گوييم: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ». پی نوشت‌ها؛ [۱] ضمير «يقول» به «الله» بر مى گردد كه قبلا ذكر شده و معناى جمله اين است كه خداوند زبان آنها را گويا مى كند و خير را بر آن جارى مى سازد. [۲] سوره طه، آيه ۴۶ [۳] سوره ابراهیم، آيه ۲۷ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول‏، ج ۸، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️جمهوری اسلامی، امانتی در دست ما 🔹شما ملت عزیز با قدرت خودتان، با خودتان، با تحولی که درتان واقع شد، دست تبهکاران را در داخل و دست غارتگران را که از خارج دراز شده بود قطع کردید. شما یک حکومت طاغوتی را برداشتید و به جای او یک گذاشتید. شمایی که این کار را کردید باید دنبالش باشید تا نگهش دارید، نمی‌شود که انسان یک کاری بکند و نیمه کاره رهایش کند. 🔹امروز که و در دست شما و ما و همه ملت ایران است، اگر چنانچه خلاف بکنیم، خلاف مصالح جمهوری اسلامی بکنیم، خلاف مصالح اسلام بکنیم، به این امانت کردیم، و در پیشگاه مقدس حق تعالی مجرم و خائن هستیم. خیانت همه‌اش این نیست که منافقین می‌کنند، آنها هم یک قسمش است... بیانات حضرت امام ۶۳/۰۶/۲۳ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «تولّی» و «تبرّی» که به عنوان دو دستور اسلامی به ما آموخته اند چیست؟ و آیا این دو دستور را در دنیای امروز نیز می توان انجام داد؟ 🔹معمولا را تشبیه به درخت برومندى مى کنند که ، و ریشه هاى آن را و هاى وسیع ، و شاخه هایش را تشکیل مى دهد. و نیز معمولا ده موضوع را به عنوان و برنامه های عملی ذکر می کند در حالی که گسترده تر از آن است که در ده موضوع خلاصه شود. ولى اهمّیّت این سبب شده است که آنها را در ردیف اوّل بشمارند، وگرنه مسلّماً منحصر به اینها نیست. 🔹از این دستورات ده گانه، مربوط به و نیایش و پیوند با خداست - نماز، روزه، حج - و مربوط به مسائل و پیوند با خدا - زکات، خمس و مربوط به مسائل و و است - جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، تولّى و تبرّى - فعلا سخن از دو دستور اخیر است که به معناى و است. چه کسى را دوست بداریم و از که متنفّر باشیم؟ 🔹دوستان خدا، مردم حق طلب، انسانهاى ارزنده و حامیان حقّ و عدالت را بداریم، و از آلودگان، ستمگران، بى بند و باران و دشمنان خدا و مردم، باشیم. چرا همه را دوست نداریم؟ چرا با همه خلق خدا خوب نباشیم؟ مگر در دنیاى امروز مى توان اصل زندگى مسالمت آمیز را با همه کس و در همه جا فراموش کرد؟ 🔹باید از کسانى که طرفدار «تز» دوستى با همه و در تحت هر شرایطى هستند پرسید: آیا در جهانى که و و و ، و ، و و و وجود دارد همه را دوست بداریم؟! با همه خوش باشیم؟! و به همه کمک کنیم؟! آیا چنین اجازه اى را به ما مى دهد؟ آیا عاطفه زنده هیچ مردمى با این ، هماهنگى دارد؟ 🔹اگر این در اصول اساسى برنامه هاى عملى گنجانیده شده، به خاطر آن است که طرفداران حقّ و عدالت و آزادگى و پاکى و درستى، صفوف خود را هر چه فشرده تر سازند و و و آلودگان هرچه تنهاتر بمانند و در یک محاصره اجتماعى و اخلاقى از طرف انسانهاى مثبت و ارزنده قرار گیرند. 🔹آیا بدن آدمى هر غذایى را مى پذیرد؟ آیا ذائقه انسان یک وسیله و ، براى جدا کردن غذاهاى مفید از زیانبخش نیست؟ آیا به هنگام خوردن غذاهاى مسموم و گرفتار شدن بدن به غذایى، «معده» راه سازشکارى را پیش مى گیرد و انسان را تسلیم مى کند یا این که تمام قدرت خود را به کار مى اندازد تا از طریق «استفراغ» خود را از غذاى مسموم ابراز کرده، آن را به بیرون پرتاب کند؟ 🔹آیا تعادل نیروى و ، رمز بقاى جهان هستى نیست؟ چگونه مى تواند از تعادل این دو نیرو که در شکل تولّى و تبرّى ظاهر مى شود مستثنا بماند؟ اگر به جاى این دو دستور، با همه کس و هر مکتب و بى تفاوت بودن در برابر هر چیز و هر صحنه پیدا شود، و و سازنده را جذب نکند، و و منفى را از خود نراند، نابودى چنان اجتماعى سریع خواهد بود؛ به همین دلیل، در حدیثى از (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «اَوْثَقُ عُرَى الإیَمانِ الحُبُّ فِى اللهِ وَ البُغْضُ فِى اللهِ»؛ (محکم ترین دستگیره هاى ، دوست داشتن براى خدا، و ابراز تنفّر کردن براى خداست). پی نوشت: [۱] سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۳ 📕پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چ دوم، ص ۴۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن انگيزه مخالفت يهود با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را در چه مى داند؟ 🔹خداوند در آيات ۴۱ و ۴۲ سوره بقره را مخاطب ساخته و ضمن تأكيد بر لزوم به «كتاب آسمانى» (صلى الله عليه و آله) كه موافق با نشانه هاى نزد آنها است، مى فرمايد: «و آمِنُوا بِما اَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا اَوَّلَ كافِر بِهِ» (و به آنچه نازل كرده ام بياوريد؛ كه نشانه هاى آن، با آنچه در كتاب شما است، مطابقت دارد؛ و نخستين كافر به آن نباشيد). 🔹يعنى اگر بت پرستان عرب به آن كافر شوند، عجيب نيست، عجيب اين است كه شما آن را انكار كنيد، چرا كه از شما انتظار مى رفت نخستين مؤمنان به او باشيد؛ مگر به خاطر شوق ديدار او و درك حضورش از شهرها و ديار خود به مدينه نيامديد و در انتظار ظهورش روز شمارى نمى كرديد؟! پس چرا قضيه برعكس شود و شما باشيد؟ 🔹سپس به انگيزه اين تغيير روش، اشاره كرده مى فرمايد: به خاطر ، حقايق را پنهان نكنيد: «وَ لا تَشْتَروُا بِآياتى ثَمَناً قَليلا وَ اِيّىَ فَاتَّقُونِ». (و آيات مرا به نفروشيد؛ و تنها از [مخالفت] من بپرهيزيد). اشاره به اين كه هر بهايى در مقابل آن بگيريد ناچيز است، هر چند تمام جهان باشد؛ اما شما دون همتان به خاطر (احياناً براى يك ميهمانى ساليانه) آياتى كه نشانه هاى (صلى الله عليه و آله) را در بر دارد پنهان نموديد. 🔹سپس براى تأكيد بيشتر مى فرمايد: «وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِل وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمُونَ». (و را با نياميزيد؛ و حقيقت را با اينكه [از آن] آگاهيد كتمان نكنيد). در حقيقت در اين زمينه مرتكب چندين تخلف شدند: 1⃣عهد كرده بودند كه اولين مؤمنان به پيامبر (صلى الله عليه و آله) باشند در حالى كه از شدند. 2⃣ را با آميختند تا چهره آن را مكتوم دارند و مردم را به بيفكنند. 3⃣ را آگاهانه كردند و را به بهاى كمى فروختند. آيات متعدد ديگرى: نيز در آمده كه از همين معنا، يعنى از سوى حكايت دارد و ظاهراً همه آنها اشاره به همين مسأله كتمان است. 📕پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش ، ج ۸، ص ۳۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نظرها غایب است؟ 🔹نعمانی از (عليه السلام) نقل ميكند كه ايشان را غربال انسان های صالح از گمراه، و دانايان از نادانان ميداند. (عليه السلام) نيز در روايتی فرمود: « (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد كه تخلف ناپذير است و هر جوينده درباره آن به شك مى افتد و اجازه نداريم علت آن را بيان كنيم.  او همان حكمتى است كه در غيبت وجود داشته است، و پس از روشن خواهد شد، چنانكه حكمت كارهاى خضر براى موسى روشن شد. امرى از و سرّى از اسرار و غيبى است از غيب های او». 🔹علّت‌ غيبت‌ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از است كه به «حقيقت» آن نمی توانيم پى ببريم. براى ، نمونه هايى از زندگى اولياى خدا در گذشته و امت هاى پيشين وجود دارد. مثلاً (عليه السلام) چهل روز از امت خويش غايب شد و همه آن مدت را در ميقات گذراند. [ر.ک اعراف، ۱۴۲] (عليه السلام) به خواست خدا از چشم امتش پنهان شد و دشمنانش نتوانستند او را بكشند و از بين ببرند. [ر.ک نساء، ۱۵۸] (عليه السلام) نيز مدتى از ميان قوم خود پنهان بود. [ر.ک صافات، ۱۴۰] پس غيبت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ديده ها، موضوع تازه اى نيست و اين هر چه هم به درازا بكشد، نمی تواند بهانه انكار اصل وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گردد. 🔹اساساً هر چه كه از راه ثابت شود، اما انسان نتواند آن را تجربه يا مشاهده كند، نمی تواند آن را انكار يا در پذيرش آن ترديد كند، چون اين تواتر در نقل، اطمينان آور است؛ در غير اين صورت، بسيارى از مطالب مسلّم و ضروريات دين در معرض انكار و ترديد قرار خواهد گرفت، با اين حال بايد گفت: در حدّ فكر بشرى ما، شناخت ممكن است، و آن اين است كه از آنجا كه خداوند متعال اراده فرموده كه و را در سطح جهان به وسيله او قرار دهد، 🔹و اين آرزوى بزرگ و آرمان متعالى پس از گذشت مدت زمانى تحقق پذير خواهد بود، يعنى دورانى كه به كمال برسد و آمادگى فكرى براى آن مرحله پيدا كند و جهان با اشتياق، از موكب آن امام عدالت گستر و آزادى بخش استقبال كند. طبيعى است كه اگر آن در ميان مردم آشكار باشد و با آنان زندگى كند، پيش از آنكه آن مسأله پخته شود و مقدمات و زمينه لازم و مناسب آن فراهم گردد، سرانجام و سرنوشت او سرنوشت پدران بزرگوارش خواهد بود، يعنى ، و پيش از آنكه آن هدف و آرمان بزرگ به دست او تحقق يابد كشته خواهد شد. 🔹در برخى روايات اهل بيت به اين حكمت اشاره شده است: (عليه السلام) فرمود: « (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پيش از ظهورش خواهد داشت. راوى پرسيد: براى چه؟ فرمود: از بيم كشته شدن». [۱] يعنى ، براى جلوگيرى از كشته شدن، پيش از تحقق آن هدف مورد انتظار است. در روايات، جهات ديگرى هم براى غيبت او ذكر شده است، همچون آزمايش و در ، تا معلوم شود تا چه حدّ در راه و اعتقاد، ثابت قدم و استوارند. [۲]   پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين، ص ۴۸۱، باب ۴۴، حديث ۸ [۲] سيماى عقايد شيعه، ص ۲۵۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
⭕️امام رضا عليه السلام:  🔸«لا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقيقَةَ الايمـانِ حَتّى تَكُونَ فيهِ خِصالٌ ثـَلاثٌ: اَلتـَفـَقـُّهُ فى الدّينِ، وَ حُسْنُ التَّقْديرِ فِى الْمَعيشَةِ وَالصَّبْرُ عَـلَى الرَّزايا».  🔹«هيـچ بنده اى به كمال حقيقى نمى رسد، تا اينكه اين سه خصلت در او باشد: ، اندازه و در زندگى، و بر سختی ها و ناملايمات». 📕تحف العقول، ص ۴۴۶ @tabyinchannel
⭕️امام رضا عليه السلام:  🔸«اَلاْءيمـانُ هـُوَ مَعْرِفـَةٌ بِالْقـَلْبِ وَ اِقْرارٌ بِالّلِسانِ وَ عَمَلٌ بِالْأرْكانِ».  🔹 عبارت است از: شناخت قلبى، اعتراف زبانى، عمل با اعضاء و جوارح. 📕تحف العقول، ص ۴۲۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۹ نهج البلاغه، «ایمان» را به چند دسته تقسیم نموده است؟ 🔹(عليه السلام) در بخش اوّل خطبه ۱۸۹ ، با اشاره به اقسام مى فرمايد: «فَمِنَ الْاِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ، وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ، إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ». (بعضى از ثابت و در دل هاست و بعضى ديگر و عاريتى است در ميان قلبها و سينه ها تا سرآمدى معلوم). تقسيم به و مستقر و و ناپايدار و به بيان ديگر عاريتى، چيزى است كه در احاديث اسلامى به آن اشاره شده است. 🔹در حديثى از (عليه السلام) در تفسير آيه شريفه «وَ هُوَ الَّذِى أَنشَأَكُمْ مِّنْ نَّفْس وَاحِدَة فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» [۱] اين چنين مى فرماید: «فَالْمُسْتَقَرُّ اَلْإِيمَانُ الثَّابِتُ وَ الْمُسْتَوْدَعُ الْمُعَارُ» [۲] (مستقرّ به معناى است و مستودع، است). در حديث ديگرى از (عليه السلام) در تفسير همان آيه آمده است: «مَا كانَ مِنَ الْإِيمَانِ اَلْمُسْتَقَرِّ فَمُسْتَقَرٌّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَبَداً وَ مَا كَانَ مُسْتَوْدَعاً سَلَبَهُ اللهُ قَبْلَ الْمَمَاتِ» [۳] ( كه مستقر باشد تا ابد ادامه خواهد يافت، و اما ، خداوند آن را قبل از ممات مى گيرد). 🔹گرچه در تفسير آيه فوق نظرات مختلفى داده شده است، از جمله اينكه منظور از ، آنهايى هستند كه از قرارگاه رَحِم به دنيا گام نهادند و ، آنهايى هستند كه هنوز در رَحِم مادرانند؛ ولى مانعى ندارد كه يك آيه داراى چند تفسير باشد. به هر حال اگر انسان داراى شود و در اعماقش نفوذ كند، ايمان او است و با دگرگونى شرايط، تهديدها و تطميع ها متزلزل نمى شود؛ ولى اگر نباشد، زوال آن در برابر زر و زور كاملا ممكن است. 🔹عوامل متعدد است؛ از دلايل محكم و ها و ضعف نفس و آلودگى به . هر يك از اينها امورى هستند كه ممكن است در پايان عمر، انسان را متزلزل سازند و سرانجام آدمى بى ايمان از دنيا برود. تعبير به «عَوَارِيَ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ»؛ كنايه از اين است كه هنوز در قلب و آدمى نفوذ نكرده و به همين دليل استقرار نيافته است. درست مانند انسانى كه به كنار ديوار خانه اى مى رسد و وارد آن نمى شود. به يقين چنين شخصى استقرارى ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره انعام، آيه ۹۸ [۲] قرب الإسناد، حميرى، مؤسسة آل البيت(ع)‏، قم‏، چ ۱، ص ۳۸۲ [۳] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان‏، قم‏، ‏چ ۴، ج ‏۱، ص ۷۵۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۷، ص۲۷۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد و توجه به «عدل الهی» چه تأثيری بر عمل و اخلاق انسان دارد؟ 🔹در از مسائل علمى جدا نيست. توجّه به سبب مى شود كه انسان چشم دل را عميقاً به آن نقطه بدوزد و سعى كند در سير درونى و برونى، خود را به او نزديك و نزديكتر سازد و اين نزديكى سرانجام سبب تخلّق به و انعكاس صفات او در و مى شود. بنابراين هر قدر انسان به او نزديكتر شود، اين صفات در او قوى تر مى گردد، 🔹مخصوصاً در مسأله (خواه را به مفهوم وسيعش تفسير كنيم كه قرار دادن هر چيزى در جاى شايسته خويش است، يا به معناى اداى حقوق و مبارزه با هرگونه تبعيض و اجحاف) اين عقيده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامى اثر مى گذارد و آنها را به سوى در كارها و برافراشتن پرچم و ، نه تنها در كشورهاى اسلامى كه در كل جهان دعوت مى كند. اهميّت مسأله در اسلام به قدرى است كه هيچ چيز نمى تواند مانع آن گردد، دوستى ها و دشمنى ها، قرابت و خويشاوندى، دورى و نزديكى در آن اثر ندارد، و هرگونه انحراف از آن، متابعت از است، 🔹چنانكه در «آيه ۲۶ سوره ص» خطاب به داود نبی (عليه السلام) مى خوانيم: «يا داوُدُ إِنّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ» (اى ! ما تو را [و نماينده خود] در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم به داورى كن و از پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد)؛ و در «آيه ۸ سوره مائده» مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامينَ للهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلّا تَعْدِلُوا» (اى کسانى که آورده اید! همواره براى خدا قیام کنید، و از روى ، گواهى دهید. دشمنى با جمعیّتى، شما را به گناه و ترک نکشاند). 🔹اهميّت اين موضوع تا آن حد است كه اگر از طرق مسالمت آميز ميسّر نشود، مى توان از يك سو مظلومان را بسيج كرده و به دعوت نمود، و از سوى ديگر براى حمايت از آنان با ستمگر ؛ چنانكه در «آيه ۷۵ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبيلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ» (چرا در راه خدا، و [براى رهايى] و و كه [به دست ستمگران] شده اند، نمى كنيد؟!). 🔹اين بحث را با چند روايت ناب خاتمه مى دهيم: اميرالمؤمنين (عليه السلام) در كلام كوتاه و تعبير جالب و پرمغزى مى فرماید: «اَلْعَدْلُ حَياةٌ» ( مايه حيات و زندگى است!). در حديث ديگرى (عليه السلام) مى فرمايد: «اَلْعَدْلُ اَحْلى مِنَ الْماءِ يُصيبُهُ الظَّمْآنُ» ( گواراتر از آبى است كه تشنه كام به آن مى رسد). همچنین در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده: «جَعَلَ اللهَ الْعَدْلَ قِواماً لِلأَنامِ وَ تَنْزيهاً مِنَ الْمَظالِمِ وَ الآثامِ وَ تَسْنِيَةً لِلأسْلامِ» (خداوند، را قوام مردم و سبب پاكسازى جامعه از و و موجب شكوه و قرار داده است). 🔹حضرت در حديث ديگرى می فرماید:  «اَلْعَدْلُ رَأسُ الأيمانِ وَ جِماعُ الأَحْسانِ، وَ اَعْلى مَراتِبِ الأيمانِ» ( به منزله سر براى پيكر ايمان است، تمام نيكى ها در آن جمع است و برترين مراتب محسوب مى شود). نیز در كلام بسيار والایى (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «عَدْلُ ساعَة خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعِيْنَ سَنَة، قِيامٌ لَيْلُها وَ صِيامٌ نَهارِها وَ جَوْرُ ساعَة فى حُكْم، اَشَدُّ وَ اعْظَمُ عِنْدَالله مِنْ مَعاصِى سِتِّينَ سَنَة» (يك ساعت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه همه شب تا صبح عبادت كند و همه روز با روزه بگذرد؛ و يك ساعت در حكم و داورى نزد خدا سخت‌تر و بزرگتر است از معصيت هاى شصت سال!). 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چاپ نهم، ج ۴، ص ۵۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحان» و «آزمودن» انسان ها چيست؟ 🔸خداوند متعال را آفريده و آنها را به سوی هدايت كرده است. انسان ضمن برخورداری از اين هدايت عمومی، از نيز بهره می‌برد. هدايت خاص انسان، با تحقق می‌يابد، تا او با اختيار و اراده خود را پيموده و از اين رهگذر، خود را پس داده، خود را به فعليت، و كمال های مكنون خود را به منصه ظهور برساند، و به جايگاه‌ نهايی‌ لايق‌ خود، سعادت ابدی يا شقاوت دائمی، شكر يا ناسپاسی، پيروزی يا شكست برسد. در برخی آياتی كه از نمونه ها و مصاديق سخن به ميان آورده، به جزييات نيز اشاره كرده، كه در ادامه به آنها می‌پردازیم. 💠توبه و بازگشت به حق 🔹خداوند برخی بندگان را با و و و آزموده، تا اندرز گرفته كنند، و به حق بازگردند: «وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ [اعراف، ۱۶۸] و آنها را به نيكيها و بدی‌ها ، شايد بازگردند». 💠خالص كردن مومنان و نابودی كافران 🔹خداوند در گذر زمان و به تدريج با آزمونها را از شائبه های كفر و نفاق و... دور ساخته، و آنها را خالص ميگرداند و را كه كفر و شرك آنها را فرا گرفته به محق و نابودی ميكشاند: «وَ لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ [آل عمران، ۱۴۱] و تا خداوند را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و را تدريجا نابود سازد». 💠ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاك از خبيث 🔹 برای ظاهر کردن سريره های انسانها، و پيدا شدن يا آنان است: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِكُمْ...؛ [آل عمران، ۱۵۴] ...و اينها برای اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است ، و آنچه در دلهای شما (از ايمان) میباشد خالص گرداند...». بنابراين خداوند براساس سنت ، پاكان را از افراد خبيث و پليد جدا میسازد: «...حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...؛ [آل عمران، ۱۷۹] ...تا آنكه را از جدا سازد...». 💠شناخته شدن نيكوكارتران 🔹خدای سبحان آسمانها و زمين و مرگ و زندگی و... را آفريد تا انسانها را و معلوم شود چه كسی عملش نيكوتر است: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ [هود، ۷] او كسی است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد... (به خاطر اين آفريد) تا شما را كند تا كداميك عمل‌تان بهتر است». 💠سنجش ميزان صبر بر محروميتها و رضايت از برخورداریها 🔹انسانها بوسيله يكديگر میشوند تا اينكه شكيبايی آنها معلوم گردد: «...وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ...؛ [فرقان، ۲۰] ...و بعضی از شما را، وسيله بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبایی میكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر می آئيد)». و رضايت هركس به آنچه از آن برخوردار شده يا از آن محروم گشته آشكار شود. 💠شناخته شدن مجاهدان و صابران 🔹از ديگر اهداف ، شناخت پيكارگران و صابران بيان شده، تا بدين وسيله ايشان خود را دريافت كنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ...؛ [محمد ص، ۳۱] ما همه شما را قطعا می‌كنيم، تا معلوم شود و از ميان شما كيانند...». 💠دستيابی به تقوا 🔹خداوند مومنان را تمرين داده يا سختی و مشقت را بر آنها تحميل میكند، تا با اين ، قلب هايشان به متخلق گردد. «أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى؛ [حجرات، ۳] كسانی هستند كه خداوند قلوبشان را برای خالص نموده است». 💠مشخص شدن شاكر و ناسپاس 🔹بجز مواردی كه خداوند در آن مستقيما فلسفه امتحان را بيان داشته، در آيه ای نيز از قول (ع) چنين نقل كرده كه برخورداری وی از برای اوست، تا معلوم گردد كه وی سپاسگزاری میكند يا كفران می‌ورزد: «...قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ...؛ [نمل، ۴۰] ...گفت اين از فضل‌ پروردگار من است تا مرا كند، كه آيا او را بجا می آورم يا ميكنم...». 💠گذشته از موارد ياد شده، در روايات نيز تهذيب نفس و رسيدن به مقام رضا و رسيدن انسانها به پاداش و كيفر اعمال نيك و بد خويش، از فلسفه‌ های امتحان ياد شده است. [۱] پی‌نوشت؛ [۱] دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، ج۴، ص ۲۶۸-۲۷۰ منبع: وبسایت انوارطاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق روایات و تفاسیر اهل سنت آيه «اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» درباره چه کسی نازل شده است؟ 🔹در «آيه ۹۶ سوره مريم» آمده است: «اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» (به يقين كسانى كه آورده و انجام داده اند به زودى خداوند رحمان محبتى براى آنان [در دلها] قرار میدهد». اين آيه به خوبى دلالت دارد كه و سرچشمه در ميان توده هاى مردم است. آرى ايمان و عمل صالح جاذبه عجيبى دارد كه دلها را همچون آهن ربا به سوى خود جذب میكند، حتّى افراد ناپاك و آلوده نيز از پاكان و صالحان لذّت مى‌برند. 🔹در تفسير اين آيه شريفه روايات زيادى در منابع معروف اهل سنّت به وسيله راويان متعدد از شخص (ص) نقل شده كه اين آيه درباره (ع) است. البته بارها گفته ايم كه نزول آيه در شأن كسى به معنى آن است كه مصداق اتمّ و اكمل آن آيه، او است و منافاتى با گستردگى مفهوم آيه ندارد. در اينجا به سراغ منابع اسلامى ميرويم و گوشه هايى از اين روايات را مورد بررسى قرار میدهیم: 🔹در «شواهد التنزيل» روايات متعددى از براء بن عازب و ابورافع و جابربن عبدالله انصارى و ابن عباس و ابوسعيد خدرى و محمدبن حنفيه با طرق مختلف نقل ميكند كه اين آيه درباره (ع) است كه خداوند او را در دل هر فرد با ايمانى جاى داده است. در حديثى از ابوسعيد خدرى آمده است كه (ص) به (ع) فرمود: «اى ابوالحسن! بگو خداوندا! براى من نزد خودت عهد و پيمانى (اين تعبير اشاره به آيه ۸۷ همين سوره است كه در مسأله شفاعت میگويد: «آنها مالك شفاعت نيستند مگر كسى كه نزد خداوند عهد و پيمانى دارد») قرار ده و محبت مرا در دل هاى مؤمنان بيفكن». 🔹در اين هنگام آيه «اِنَّ الَّذيْنَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدّاً» نازل شد، سپس افزود: «به همين جهت فرد با ايمانى را ملاقات نمى كنيم مگر اينكه در دل او محبت (ع) است». [۲] در حديث ديگرى از جابربن عبدالله همين معنى با تفاوت بسيار كمى ديده مى شود. [۳] و نیز همين مضمون از براء بن عازب از (ص) نقل شده است. [۴] و همين معنى از محمدبن حنفيه (به چند طريق) نقل شده با اين تفاوت كه در اين روايات محبت ذرّيه و (عليهم السلام) نيز در كنار محبّت او قرار گرفته است. [۵] 🔹در اين كتاب بطور كلى حدود ۲۰ روايت كه همگى اين معنا را تعقيب ميكند به طرق گوناگون آمده است. سيوطى در «الدّرالمنثور» نيز با طرق مختلف خود اين حديث را از براء بن عازب و از ابن عباس نقل كرده است. [۶] زمخشرى در «تفسير كشّاف» اين روايت را در ذيل آيه شريفه نقل كرده است كه (ص) به (ع) فرمود: از خداوند بخواه كه در نزد خودش و پيمانى براى تو [جهت شفاعت] قرار دهد و براى تو در سينه مؤمنان مودّت و بيفكند و در اينجا بود كه آيه فوق نازل شد». [۷] عين همين مضمون را قرطبى مفسّر معروف در تفسيرش و همچنين زمخشری در كشّاف - بدون اینکه ايرادى بگیرد - آورده است. [۸] 🔹از شخصيتهاى معروفى كه اين حديث را در ذيل آيه نقل كرده اند عبارتند از: سبط ابن جوزى در «تذكره» [۹] و محب الدين طبرى در «ذخائر العقبى» [۱۰] و ابن صباغ مالكى در «الفصول المهمّه» [۱۱] و هيثمى در «الصواعق» [۱۲] و ابن صبان در «اصعاف الراغبين» [۱۳] كه نام آنها در كتب مبسوط در مورد و آمده است. تنها كسى كه در ميان مفسران معروف موضع منفى در مقابل اين حديث گرفته است، آلوسى در روح المعانى است كه مطابق معمول حديث را نقل ميكند سپس سعى ميكند آنرا كمرنگ يا بى رنگ سازد. او بعد از آنكه حديث بالا را از براء بن عازب نقل ميكند و با حديث محمد بن حنفيه تأييد مى نمايد، ميگويد: معيار در تفسير آيه، عموم لفظ است نه خصوص سبب نزول. [۱۴] 🔹بارها گفته ايم و بار ديگر هم میگویيم: هيچكس نمیگوید شأن نزول، مفهوم گسترده آيات را محدود میسازد، بلكه «شأن نزول»، مصداق اتم و اكمل آيه است. به تعبير ديگر: آنچه در اين روايات درباره (ع) آمده و اينكه او را خداوند در دلهاى جميع قرار داده درباره هيچيك از امت رسول الله(ص) ديده نمیشود و اين بسيار والاست براى امیرالمومنین (ع) كه احدى با او در اين برابرى ندارد. آيا چنين كسى كه خداوند قلوب تمام مؤمنان را آكنده از مودّت و محبّت او ساخته از همه شايسته تر براى منصب الهى و پيامبر(ص) نيست؟ • مآخذ در منبع موجود است. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ۶، ج۹، ص۳۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️خلاصه بیانات آیت‌ الله‌ العظمی بهجت (ره) درباره انتخابات 💠چه کسی «حق انتخاب شدن» دارد؟ چه کسی حق دارد «امین مردم در امر دنیا و دین» باشد؟ به چه کسی حق داریم رأی بدهیم؟ تا مؤمنین چشم بسته یا با سهل انگاری گمراه نگردند. 🔹۱) دوازده امامی باشد؛ ۲) آگاه به مسائل شرعی شخصی باشد؛ ۳) آگاه به مسائل شرعی باشد؛ ۴) رجال با باشد؛ ۵) با و کامل باشد؛ ۶) التزام عملی به عقیده و ایمان داشته باشد؛ ۷) با باشد که از هیچ تهدید نترسد؛ ۸) از هیچ ملامت ‌کننده‌ و ملامتی نترسد؛ ۹) باشد؛ ۱۰) از رشوه و منافع شخصی دور باشد؛ ۱۱) از و وطن‌فروشان دور باشد؛ ۱۲) اهل اعتدال فکری و مسلکی باشد؛ 🔹۱۳) و متقی بوده و امر خدا را ترجیح دهد؛ ۱۴) زود تصمیم نگیرد و با احتیاط و توقف و عمل کند؛ ۱۵) در روشنایی توقف و در تاریکی حرکت نکند؛ ۱۶) فقط با حرکت کند و در تاریکی و جهل و شک توقف کند؛ ۱۷) اهل و باشد؛ ۱۸) باشد، نه مرتجع؛ ۱۹) در پیاده کردن کلیات باشد؛ ۲۰) بداند نه‌ تنها در مستقل بودن کشور اسلامی نقصی نیست، بلکه نقص در وابستگی است؛ 🔹۲۱) با و آگاه باشد، به آن معنا که مجهولات را از معلوم‌ها بیابد، نه همه‌چیزدان؛ ۲۲) با واجدین شرایط همراهی داشته باشد، نه با دیگران؛ ۲۳) رأی دادن فقط بر واجدین تمام شرایط جایز است؛ ۲۴) فاقد بعضی از این شروط امین نیست؛ ۲۵) رأی به فاقدین بعض شرایط بی‌اثر است؛ ۲۶) رأی به فاقدین بعض شرایط جایز هم نیست؛ ۲۷) شخص مشکوک، متروک است؛ ۲۸) اگر بداند یا احتمال دهد غیر واجد شرایط رأی می‌آورد، رأی به می‌شود با امکان. 💠آنچه رأی دهنده باید رعایت کند: 🔹۱) هرکس خود باید در جست‌و‌جوی باشد؛ ۲) جست‌و‌جو باید از عقلای متدین آگاه باشد؛ ۳) هم باید کامل باشد؛ ۴) دوستی و دشمنی نفسانی اثر نکند؛ ۵) نگاه کند کدام معتدل‌تر در فکر یا متلون است؛ ۶) کدام در تغییر نداده و نمی‌دهد؛ ۷) کدام ملکه و ائتمان دارد یا قوی‌تر است؛ ۸) در کدام راه ندارد؛ ۹) کدام در و با امیرالمؤمنین و حضرت مهدی ـ‌ علیهماالسلام‌ ـ نزدیک‌تر است؛ ۱۰) ـ‌ عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف‌ ـ در کدام یک بارزتر است؛ 🔹۱۱) اهل شر را باید شناخت تا اهل خیر را بیابد؛ ۱۲) انتخابات دول کفر و بیگانه را نگاه و از آن دوری کند؛ ۱۳) از شیوه رأی دادن دولت‌های کفر پرهیز کند؛ ۱۴) با چگونگی کار آنها مخالفت کند؛ ۱۵) ببیند دول کفر چگونه وطن‌فروشی می‌کنند با چه مقاصدی؟ ۱۶) ببیند رشوه چگونه تغییرشان می‌دهد؟ ۱۷) باید دید کدام در صفات از کفر دورتر است؛ ۱۸) کدام به و و و علیهم‌ السلام نزدیک‌تر است؛ ۱۹) در حال رأی را ناظر بداند و رضای او را مقدم بدارد. منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش «اسوه ها» و «الگوها» در رشد اخلاقی انسان 🔹یک «گرایش فطری» در بشر هست که داشته باشد، که او در زندگی قرار گیرد. قهرمانی با و ویژگی های برجسته، که دیگران فاقد آن هستند. چنین گرایشی در ابعاد اجتماعی هم مطرح می‌باشد؛ به همین دلیل است که هر ملتی قهرمان و اسطوره ای، هر چند خیالی دارد، که بخشی از هویت آن جامعه را تشکیل میدهد. این گرایش نقش مهمی در صعود و نزول در بشر دارد. وقتی پوشالی باشد، یا قهرمانی اش را مدیون و سطح پایین جامعه باشد، قرار دادنش در بهترین حالت، انسانی می‌سازد مثل خودش . 🔹پس ضروری است که هم و ارزشمند را شناخت، و هم الگویی که با آن معیارها هماهنگ باشد. برای پیروانش شخص (صلّی الله علیه و آله) را بعنوان و معرفی می‌نماید:  «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللهِ اسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً» [۱] (یقیناً برای شما در [روش و رفتار] است، برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد، و خدا را بسیار یاد می کند). 🔹آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر این آیه می‌فرماید: «این آیه ناظر به است؛ به نکته مهمّی اشاره میکند و آن اینکه، علیرغم ضعفها و بیتابی ها و بدگمانی های بعضی از تازه مسلمانان در این میدان نبرد عظیم، (صلّی الله علیه و آله) مانند کوهی استوار، و ایستادگی کردند؛ از آرایش جنگ های صحیح و انتخاب بهترین روش های نظامی، لحظه ای غافل نمی ماندند، و در عین حال از راههای مختلف برای ایجاد شکاف در جبهه دشمن از پای نمی نشستند؛ همراه دیگر مؤمنان کلنگ به دست گرفتند و خندق کندند، و برای حفظ یارانشان با آنها مزاح و شوخی می کردند؛ برای دلگرم ساختن مؤمنان، آنان را به خواندن اشعار حماسی تشویق می‌نمودند؛ آنی از غافل نبودند، و یارانشان را به و فتوحات بزرگ نوید می‌دادند. 🔹همین امور سبب حفظ جمعیّت اندک مسلمین در برابر گروه عظیم احزاب، که از نظر ظاهری کاملًا برتری داشتند، شد؛ این و مقاومت عجیب، برای‌ همه بود. می‌فرمايد: « (در میدان جنگ احزاب) بود برای آنها که امید به خدا و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد می‌کنند». نه تنها در میدان جنگ احزاب که مصداق جهاد اصغر محسوب می‌شد، (صلی الله علیه و آله) و الگو بودند، بلکه در میدان و مبارزه با هوی و هوس های نفسانی و نیز و سرمشق بسیار مهمّی بودند و می‌باشند؛ 🔹و آن کسی که بتواند گام در جای گام‌های آن بزرگوار بنهد، این راه پر فراز و نشیب را با سرعت خواهد پیمود. قابل توجّه اینکه در این آیه، علاوه بر مسأله «ایمان به خدا و روز جزا» (لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ)، روی نیز تکیه شده است، و با ذکر جمله «وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً» نشان می‌دهد، آنهایی که بسیار به هستند، از هدایت های چنین پیشوایی الهام می‌گیرند، زیرا و ، آنها را متوجّه مسئولیّت های بزرگشان می‌کند، در نتیجه به دنبال رهبر و پیشوایی می‌گردند، و کسی را بهتر از (صلی الله علیه و آله) برای این کار نمی یابند». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره احزاب، آیه ۲۱ [۲] اخلاق در قرآن، جلد ۱، ص۳۷۱ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا «وجدان» نمی تواند به اندازه «مذهب» جلوی مفاسد اخلاقى و اجتماعى را بگيرد؟ 🔹ممكن است كسى بگويد: اگر نمى تواند صددرصد و اجتماعى را ريشه كن سازد و انسان ها را به يك و خالى از هر گونه خلافكارى سوق دهد، هم تاكنون نتوانسته اند چنين كارى را انجام دهند و به اصطلاح يك انسانى به وجود آورند، پس اين ايراد تنها متوجه وجدان نيست، بلكه گريبانگير مذاهب هم مى باشد. در پاسخ بايد گفت: از نظر نظارت و كنترل اجتماع، دچار نارسايى هايی هست. 🔹البته منظور ما اين نيست كه بگوييم: در هر اجتماعى كه قدم گذارده است، مفاسد را به كلى ريشه كن ساخته است، بلكه منظور ما مقايسه و از نظر «مقدار تأثير در اصلاح فرد و اجتماع و مبارزه با » می‌باشد. ما مى خواهيم ثابت كنيم كه: اثر و «عقايد مذهبى صحيح» در كنترل و انسان به مراتب بيش از تأثير است، حتى چندان قابل مقايسه با هم نيستند. 🔹علاوه بر اين، «تعليمات پيامبران بزرگ الهی»، تأثيرات ديگرى نيز در فرد و اجتماع ـ غير از مسئله نظارت بر اعمال ـ دارد كه از اين نظر در برابر آن صفر است. ، نارسايى هايى دارد كه هيچيك از آنها در حكومت عقايد مذهبى ديده نمى شود. به همين دليل تأثير ، و ريشه دار و ، است. جوامع بزرگى بوده اند كه در سايه تعليمات ، موفق به اساسى و همه جانبه اى در شئون مختلف اجتماعى شده اند، در صورتى كه اگر مى خواستند تنها به نداى گوش دهند، هرگز چنين موفّقيّتى نصيب آنها نمى شد. 🔹راه دور نرويم؛ اگر امروزه هم ، با آن همه تحريف ها! از جوامع بشرى برداشته شود و مردمِ جهان هيچگونه مسئوليتى جز در خود احساس نكنند، به طور يقين كنونى چندين برابر مى شود و حتى عدّه اى از مردم به آدم خوارى خواهند پرداخت! اگر دائماً به وسيله رسانه هاى جهان، يك سرى مذهبى متنوع و مطابق با زبان روز و اصول روانشناسى، به گونه اى اجرا شود كه در تمام مردم دنيا زنده و تقويت گردد و به خدا، روز رستاخيز و پاداش و كيفر اعمال، در كانون دلها جاى‌گير شود، بدون شك چهره عوض خواهد شد، 🔹و اخلاقى و اجتماعى به حدّاقل كاهش خواهد يافت؛ ولى اگر همين تبليغات درباره صورت گيرد، مسلماً يك دهم اين تأثير را نخواهد داشت و علت آن، همان نواقص و نارسايى هاى مختلفى است كه در كار خود دارد. بنابراين اگر ما مى گوييم: در هيچ قسمت، حتى در قسمت نظارت و كنترل اعمال نمى تواند جاى را بگيرد، به اين دليل است. 📕رهبران بزرگ، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۳، چ اول‏، (برگرفته از) ص ۸۲ الی ۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️آنچه که جمهوری اسلامی را در مقابل تهاجم دشمن حفظ می‌کند... 🔹در دنیای مادی برای اینکه بتوانند را از تهاجم به خود منصرف کنند، را تقویت می‌کنند. آن روزی که ابرقدرت‌های متعددی وجود داشت، آنها برای اینکه خود را از شر سلاح اتمیِ طرف مقابل حفظ کنند، تولید می‌ کردند؛ در حالی‌که می‌ دانستند این سلاح هرگز مصرف نخواهد شد؛ 🔹اما برای اینکه خودشان را مصون نگه دارند، را به عنوان تهدید حفظ می‌کردند. اقتدار خود را در داخل تأمین می‌کردند، برای اینکه در مقابل از خودشان صیانت و حفاظت کنند. که ما می‌توانیم در داخل به‌ وجود بیاوریم، با بمب اتمی و و تقویت نیروی نظامی نیست. البته تقویت در حد متعارف لازم است؛ 🔹اما آنچه می‌تواند ما را در مقابل تهاجم همه‌ جانبه‌ی در سطوح مختلف حفظ کند، همین فهرستی است که عرض کردم: تقویت ، تقویت ، تقویت ، تسلط بر ، پیشاهنگ شدن در تولید علم، شکوفایی استعدادهای آحاد ملت و جوانان در رشته‌های مختلف، 🔹 - چه ، چه ، چه انواع گوناگون - همبستگی ملی و تقویت همدلی در میان مردم؛ اینهاست که می‌تواند یک را تقویت کند؛ می‌تواند هم دنیای خودشان را آباد کند، هم آنها را از آسیب محفوظ نگه دارد. اینها وسیله‌ای است برای حفظ و ؛ ما باید اینها را دنبال کنیم و خود را متعهد به انجام آن بدانیم. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۸۴/۰۲/۱۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«جنگ شناختی»، مهم‌ترین راهکار دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی 🔹سخن از سخنی تازه نیست، از روزگاران دور، هرگاه قدرتی قصد داشت را براندازد، چنانچه این کار را نداشت و یا هزینه آن را سنگین می دید، سعی می‌‌کرد تا با روش‌های مختلفی غیر از حمله نظامی به هدف خویش نائل آید. گاه از روش‌‌های و گاه از روش‌های و استفاده می‌کند. متخصصان جنگ شناختی، به حضور در همه اعصار اذعان داشته و قدمت آن را به بلندای تاریخ انسان می‌دانند. 🔹دوره معاصر که مناسبات سیاسی و فرهنگی در جهان امکان جنگ مستقیم را کاهش داده و بهتر بگوییم به صرفه و صلاح حکومت‌ها نمی‌باشد، الگوی و تقابل بی صدای طرف‌های درگیر نمایان شده و جنگجویان این نوع از جنگ با که به گلوله اندیشه و مسلح هستند، به مغز یکدیگر می‌کنند. به عنوان یک اندیشه و الگوی‌ سیاسی‌ نوین، ضربه سنگینی بر استیلای وارد کرد. 🔹نظام سلطه تمامی اشکال براندازی سخت از جمله ، و را علیه انقلاب تجربه کرد، اما ایستادگی و ملت ایران تحت رهبری «ولی فقیه»، را بر این واقعیت رهنمون ساخت که استفاده از گزینه سخت و نظامی نمی‌تواند در برابر و اعتقاد مردم ایران کارآمد باشد، بلکه برعکس موجبات برانگیختن، و همبستگی هر چه بیشتر را فراهم می‌کند، لاجرم مقابله‌ای پیچیده‌تر از پیش با رویکردی جدید با عنوان را برگزید. 🔹از دید کارشناسان سیاسی کشورهای غربی دیگر نمی‌توان با یورش نظامی و نظام را که امروزه به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در غرب آسیا به تبدیل شده است، سرنگون کرد، بلکه تنها راه پیگیری مکانیسم‌های جنگ شناختی است. در واقع برخی اعتقاد دارند گسترده‌ترین تلاشی است که علیه ملت ایران و تاکنون به مرحله اجراء گذاشته شده است. 🔹 بودن، و بودن، و داشتن، پر شمول و بودن و غلبه بُعد شناختی بر سایر ابعاد از مهمترین ویژگی‌های این جنگ است. هدف اصلی آنان در این ، مقابله با عناصر و مؤلفه‌های قدرت نرم و مقوم‌های نظام جمهوری اسلامی است، چرا که پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و مهم‌ترین انقلاب نرم و فرهنگی، خطر گسترش و نفوذ قدرت جمهوری اسلامی ایران را به دشمنانش گوشزد می‌کند. 🔹برخی معتقدند جنگ شناختی جمهوری اسلامی ایران در بستر انجام می‌شود و دارای ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نظامی است. راه و رسم زندگی است، نقش آن برای یک ، به مثابه روح برای جسم آدمی است، و اساسا موفقیت و پیروزی یک قوم و ملت در زمینه مادی و معنوی جز به بالندگی فرهنگی امکان پذیر نیست. یکی از شئون مهم و یکی از زیرساخت‌های فرهنگ ملی، است، یعنی هنر خوب عمل کردن در امر دفاع و استفاده بهینه از مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی برای حفاظت از چیزی که قصد دفاع از آن را داریم، به عبارت دیگر یعنی هنر دفع خطر بر اساس موازین و معیارهای مکتبی است.  🔹اساسا سیستم دفاعی کشورها به انحای مختلف تحت تأثیر و راهبردی آنها قرار دارد، چرا که این فرهنگ با گذشت زمان و مواجهه با تهدیدات و چالش های مختلف شکل گرفته و استحکام یافته است. استحکام بخش قدرت درونی نظام است. اگر فرهنگ دفاعی کشور به هر نحوی تضعیف و یا منحرف شود، ممکن است سنگرهای راهبردی نظام که تا کنون فتح ناشدنی بودند، مورد رخنه و هجوم قرار گیرند.  🔹در ایران با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تغییر شاخصه‌های بنیادین در عرصه‌های مختلف، در حوزه نیز مؤلفه‌هایی همچون نفی سازش، دفاع از مظلوم، استکبارستیزی و مبارزه با دشمن، جهاد و شهادت و... شکل گرفت و نهادینه شده است، به همین دلیل انقلاب اسلامی برای از پای درآوردن این درخت تناور، تمام نیروی خود برای دستیابی به اهداف خویش را به کار گرفته‌اند که می‌توان مهمترین اهرم برای دستیابی به این اهداف را «پیاده‌سازی الگوی علیه نظام جمهوری اسلامی» بیان کرد. ✍محسن علیکرمی؛ کارشناس ارشد علوم ارتباطات منبع: فارس @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد تعلیم و تربیت فرزندان چیست؟ 🔹دستور «امر به معروف» و «نهى از منکر»، یک دستور عام است، که همه نسبت به یکدیگر دارند؛ ولى از آیات قرآن، و روایاتى که درباره «حقوق فرزند» و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده، به خوبى استفاده مى شود که انسان در مقابل و خویش، سنگین ترى دارد، و موظف است تا آنجا که مى تواند، در و آنها بکوشد، آنها را از بازدارد و به دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند. 🔹در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهاى کوچکى تشکیل مى شود که نام دارد، و هرگاه این واحدهاى کوچک، که رسیدگى به آن آسانتر است گردد، کل اصلاح مى شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش و است. مخصوصاً در عصر ما که امواج کوبنده در بیرون خانواده ها بسیار قوى و خطرناک است، براى خنثى کردن آنها از طریق تعلیم و ، باید برنامه ریزى اساسى تر و دقیق تر انجام گیرد. نه تنها آتش هاى قیامت، که آتش هاى دنیا نیز از درون وجود انسان ها سرچشمه مى گیرد، و هر کس موظف است خود را از این آتش ها حفظ کند. 🔹در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ» [۱] (اى کسانى که آورده اید! و خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید)، نازل شد، کسى از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال کرد: چگونه خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت فرمود:  «تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَ اللّهُ، وَ تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، إِنْ أَطاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ، وَ إِنْ عَصُوکَ کُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ ما عَلَیْکَ» [۲] (آنها را و مى کنى، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده اى، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام داده اى). 🔹در حدیث جامع و جالب دیگرى از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «أَلا کُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، فَالاْ َمِیْرُ عَلَى النّاسِ راع، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَ الرَّجُلُ راع عَلى أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْهُمْ، فَالْمَرْئَةُ راعِیَةٌ عَلى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِها وَ وَلَدِهِ، وَ هِىَ مَسْؤُلَةٌ عَنْهُمْ، أَلا فَکُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ» [۳] (بدانید! همه شما نگهبانید، و همه در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید، ، امیر و رئیس حکومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است، ، نگهبان خویش است و در مقابل آنها مسئول، نیز، نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسئول مى باشد؛ بدانید! همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید!). 🔹این بحث دامنه دار را با حدیثى از (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ امام علی (علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود: «عَلِّمُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمُ الْخَیْرَ، وَ أَدِّبوُهُمْ» [۴] (منظور این است که خود و خویش را بیاموزید و آنها را ادب کنید). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره تحریم، آیه ۶ [۲] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۳۷۲ [۳] «مجموعه ورّام»، ج ۱، ص ۶ [۴] «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۲۴۴ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ۲۶، ج ۲۴، ص ۳۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عدم قدرت طلبی از انجام جنگها 🔹تمام که در واقع شده برای این بوده است که این جنگلی‌ها و وحشی‌ها را وارد کنند در حصار ؛ تو کار نبوده و لهذا، در سیره و سایر انبیا و اولیای بزرگ، - سلام الله علیه - اولیای بزرگ، در سیره آنها می‌بینیم که اصل قضیه قدرت طلبی در کار نبوده و اگر برای نبود و برای ساختن این انسانها نبود، حتی این را هم قبول نمی‌کردند، می‌رفتند بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۹/۰۳/۲۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش دوم) 🔸«نماز» ‏ و افراد با ايمان است و كسى كه «نماز» را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی‌قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 3⃣«سدی در مقابل گناهان» 🔹 سدى در برابر است، چرا كه را در انسان تقويت مى كند، و را در دل پرورش مى دهد، و مى دانيم و نيرومندترين سد در برابر است، و اين همان چيزى است كه در آيه ۴۵ سوره عنكبوت به عنوان و بيان شده است، و همان است كه در احاديث متعددى مى خوانيم: افراد گناهكارى بودند كه شرح حال آنها را براى پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند: غم مخوريد، آنها را اصلاح مى كند و كرد. [۱] 4⃣«غفلت زدایی» 🔹، است. بزرگترين مصيبت براى رهروان راه حق آن است كه خود را فراموش كنند و غرق در و لذائذ زودگذر كردند، اما به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود، مرتبا به انسان مى كند، هشدار مى دهد، «هدف آفرينش» او را خاطر نشان مى سازد، او را در جهان به او گوشزد مى كند، و اين نعمت بزرگى است كه وسيله اى در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويا به او بيدار باش گويد. [۲] 5⃣«از بین برنده کبر و خودبزرگ بینی» 🔹 خود بينى و را در هم مى شكند، چرا كه در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار بر خاك در برابر خدا مى گذارد، خود را ذره كوچكى در برابر عظمت او مى بيند، بلكه صفرى در برابر بى نهايت. پرده هاى و خودخواهى را كنار مى زند، و برترى جويى را در هم مى كوبد. به همين دليل (علیه السلام) در حديث معروفى كه فلسفه هاى عبادات اسلامى در آن منعكس شده است بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه است با همين هدف تبيين مى كند و مى فرمايد: «فَرَضَ‏ اللهُ الْإِيمَانَ‏ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ...» [۳] (خداوند را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است و را براى پاكسازى از كبر...). 6⃣«تکامل معنوی و اخلاقی» 🔹 وسيله پرورش، فضائل اخلاق و تكامل معنوى انسان است، چرا كه را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مى برد، به دعوت مى كند، و با هم‌صدا و هم‌راز مى سازد. خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر مى بيند و با او به برمى خيزد. همچنین تكرار اين عمل در شبانه روز، آن هم با تكيه روى ، رحمانيت و رحيميت و عظمت او اثر قابل ملاحظه اى در پرورش در وجود انسان دارد؛ مخصوصا با كمك گرفتن از سوره‏ هاى مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوى نيكى ها و پاكى ها است. لذا در حديثى از امير مؤمنان (علیه السلام) مى خوانيم كه در فرمود: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ‏ كُلِّ تَقِي‏» [۴] ( هر پرهيزكارى به خدا است). [۵] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران، ۱۳۷۴ش، چ ۳۲، ج ‏۱۶، ص ۲۹۰. [۲] همان، ج ۱۶، ص ۲۹۱. [۳] نهج البلاغه، صبحی صالح، انتشارات هجرت‏، قم، ۱۴۱۴ق، چ ۱، ص ۵۱۲، كلمات قصار ۲۵۲. [۴] همان، ص ۴۹۴، كلمات قصار ۱۳۶. [۵] تفسير نمونه، همان، ج ‏۱۶، ص ۲۹۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مراحل نفوذ «شیطان» در انسان در کلام «امام علی» (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و (علیه السلام) آن را با و و خود در لابه‌لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح میدهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمیشود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره ميفرمايد که: در وجود هر انسانى است، نه اجبارى. این هستند که به او «چراغ سبز» نشان میدهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر ميکنند. 🔹حضرت ميفرمايد: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً» ([این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند). این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده؛ ميفرمايد: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] (او بر کسانى که دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ او تنها بر کسانى است که او را به برگزیده اند و کسانى که به وسیله او می ورزند و به به جاى فرمان خدا گردن مى نهند). 🔹در مرحله دوّم ميفرمايد: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً» ([بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام میشود، شیطان نیز انتخابى میکند و آن این که] آنها را به عنوان [یا شریکان] خویش برگزیده است). سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، ميفرمايد: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ» (او در درون‌ سینه‌ هاى‌ آنها کرد، سپس آن را مبدّل به نمود). در این تشبیه جالب (عليه السلام)، «سینه‌ هاى شیطان صفتان» را و «محل تخم‌گذاری» او معرفى میکند و به دنبال آن مى افزاید: 🔹«وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ» (این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت). سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، ميفرمايد: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ» (کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت). یعنى سرانجام این که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به میشود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها میکند، بطورى که «صاحب شخصیت دوگانه‌اى» مى شوند. 🔹از یک نظر و از یک نظر ؛ ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این «سیر انحرافى تدریجى» پرداخته، ميفرمايد: هنگامى که به اینجا رسیدند: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل» (شیطان آنها را بر و سوار کرد، [مرکبى که آنها را به سوى انواع و کفر و ضلالت مى کشاند] و و هزل و باطل را در نظر آنان زینت بخشید).  🔹این سخن شبیه همان چیزى است که (عليه السلام) در کلام نورانى دیگرى ميفرمايد: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکبهاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار میشوند!». [نهج‌البلاغه، خ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، ميفرمايد: «اعمال آنها اعمال کسى است که او را در شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است». اشاره باینکه آنها بخوبى گواهى میدهد که در آنها کرده و به راهى که میخواهد مى برد. سخنانشان و نگاه هاى آنها ، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان بخوبى دیده میشود، 🔹و در واقع (عليه السلام) میخواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم میدانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به و لشکر پنهانى او نیستند، بلکه گروهى از نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «اینچنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین و قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷س، ج۱ ص۴۶۰ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel