eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
424 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمیشود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) «عدالت» و «احسان» چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ 🔹(عليه السلام) در حکمت ۲۳۱ با اشاره به تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، ميفرمايد: « همان رعايت [و پرداختن حق مردم] و احسان به معناى نيكى بيشتر [از حد انصاف] است». خداوند در اين آيه شريفه به سه چيز امر و از سه چيز نهى كرده است، ميفرمايد: «خداوند به و و كمك به فرمان، و از و و نهى میكند»، و در پايان آيه مى افزايد: (خداوند به شما اندرز میدهد تا متذكر شويد)؛ «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ». 🔹اين آيه دربرگيرنده يكى از جامع ترين برنامه هاى اجتماعى بشر است كه هرگاه جامه عمل به خود بپوشد، و بر او حكمفرما میشود. در اينكه ميان و چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذكر كرده‌اند؛ بعضى گفته اند: ، اداى واجبات و ، انجام مستحبات است. برخى ديگر عدل را توحيد و احسان را اداى واجبات میدانند، و عدّه اى را به معناى هماهنگى ظاهر و باطن، و را به معناى برترى باطن نسبت به ظاهر دانسته اند. اين تفسير نيز از سوى گروهى عنوان شده كه مربوط به جنبه هاى عملى، و مربوط به جنبه هاى گفتارى است. 🔹ولى از همه اين تفسيرها بهتر همان است كه در كلام (ع) آمده كه را به معناى تفسير فرموده؛ زيرا رعايت انصاف آن است كه حق هر كسى را به خودش بپردازند (و به نظر میرسد كه اين واژه از ماده «نصف» گرفته شده؛ زيرا هرگاه انسان در حقوق مشترك، آن را تنصيف كند رعايت را به طور كامل كرده است). سپس اين واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است. همانگونه كه از مفهوم آن استفاده میشود، نيكى كردن به ديگران است و اين نيكى همان است كه حضرت در كلام بالا به آن اشاره فرموده است. از این رو برقرار شدن بدون و و و امكان پذير نيست؛ زيرا ترك عدالت و انصاف سبب خشم كسانى میشود كه حقوقشان پايمال شده و طبعاً برمى‌خيزند و نظم جامعه را به هم میريزند و اى بسا منجر به خونريزى هاى وسيعى گردد. 🔹در مورد بسيار میشود كه تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف مشكلات جامعه حل نمیگردد؛ مثلاً سيل عظيمى آمده و خانه هاى فراوانى را ويران كرده و يا زلزله شديدى رخ داده و منجر به ويرانی هاى وسيعى شده است. در اينجا نمى‌توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى مالياتهاى معمولى مشكلات را حل كرد. اينجاست كه اصل و بايد به ميدان آيد و دامن همت به كمر بزنند، ويرانى ها را آباد و ضايعات را جبران و ناشى از حوادث را حل كنند. گاه در يك نيز مشكلاتى به وجود مى آيد. مثلاً شوهر در حادثه اى از دنيا مى رود و اطفال صغير او باقى مى مانند. 🔹اينجاست كه بايد افراد صرفه نظر از اصل ، به سراغ و بروند و ايتام را تحت حمايت خود قرار دهند و مشكلات آن خانواده را حل كنند، خواه يك نفر اقدام به اين كار كند يا همه فاميل دست به دست هم بدهند. در «معانى الاخبار» كه اين حديث را قبل از سيد رضى نقل كرده، میخوانيم: (ع) بر اصحاب وارد شد در حالى كه آنها درباره بحث ميكردند، فرمود: چرا در اين باره به سراغ قرآن نمیرويد، عرض كردند: كجاى قرآن درباره مروّت بحث كرده؟ فرمود: اين آيه شريفه كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، همان است و همان ». [۱] 🔹در حديثى كه مرحوم طبرسى آن را در «مجمع البيان» ذيل آيه مورد بحث نقل كرده میخوانيم: «عثمان بن مظعون كه از صحابه معروف پيامبر اسلام (ص) است ميگويد: من در آغاز به صورت ظاهری اسلام را پذيرفته بودم نه با قلب و جان، و اين وضع ادامه داشت تا آنكه روزى در خدمت آن حضرت، ديدم در فكر فرو رفته، ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت، گويا پيامى را دريافت میدارد. وقتى كه به حال عادى برگشت از ماجرا پرسيدم، فرمود: هنگامى كه با تو سخن میگفتم ناگهان جبرئيل را مشاهده كردم كه اين آيه را براى من آورد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ...» عثمان ميگويد: چنان محتواى آيه در قلب من اثر گذاشت كه اسلام همان لحظه در جان و روح من جاى گرفت». پی نوشت: [۱]معانى‌الأخبار، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ۱، ص۲۵۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۷۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) درمورد محدوده «حُبّ و بُغض» چه بیانی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از در بيان اوصاف آنها می فرمايد: « به كسى كه با او دشمنى دارد، روا نمى دارد و به خاطر كسى كه دوستش دارد نمى كند». (علیه السلام) در اين دو فراز اشاره به دو مطلب مهم مى كنند، يكى اينكه اگر به واسطه معيارهاى انسانى اسلامى با كسى عداوت و پيدا كرد بر او روا نمى دارد، با اينكه زمينه و انگيزه ظلم كه بُغْض و عداوت است موجود است؛ و ديگر اين كه اگر برحسب همان معيارها با كسى ورزيد به خاطر دوستى مرتكب نمى شود و براى رضا و خشنودى او پا روى اصول اعتقادى خود نمى گذارد. 🔹معمولا اگر انسان با كسى شد، وسوسه مى كند كه به او ضربه اى زند، و توجيهاتى نيز در جلو پاى او مى گذارد كه چنين و چنان كن، او بود كه به تو اهانت كرد، او بود كه حق تو را پايمال كرد، او بود آبروى تو را بُرد، او بود كه به تو ستم روا داشت... حتى اگر خودش نتواند در برابر او بايستد، مى گويد دوستان ديگر خود را ببين و وادارشان كن او را تنبيه كنند و گاهى مى گويد او را ادب كنند، يعنى وجهه اخلاقى به مسئله مى دهد، در حالى كه عمل خود و دوستانش است. از طرف ديگر وقتى انسان پيدا كرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گويد انجام دهد، و اين در بين دو بيشتر است؛ 🔹خدا نكند پسرى عاشق دخترى نااهل يا برعكس دختری عاشق پسرى نااهل شود، كه چه بسا اين عشق و محبت كاذب انسان را كور و كر مى كند، و حتى پا روى و مسلم و پذيرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد و دست به آلوده مى كند و محدوديت هاى مرزهاى الهى را مى شكند. چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فكر مى كند اگر در برابر اين دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دين را رعايت كند، اُمّل و غير مترقى است، و چه بسا دختر بواسطه اين كه پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى كشد و حريم عفّت را مى شكند! 🔹 (عليه السلام) در اين دو فراز، مرز و را مشخص مى كند كه نبايد از خارج شود. مثل بعضى قضات و يا اُمراءِ جور مباش كه وقتى بغض كسى را به دل گرفتند، در صدد ظلم به او هستند، و نه مثل كسى باش كه به خاطر دوست داشتن كسى، اگر خلاف كرد حكم شرعى او را نگويد. به خاطر به همسرش، دلش نمى آيد بگويد: چادر نازك و جوراب نازك مپوش چون رنجيده خاطر مى شود، بدين ترتيب را مى رنجاند، تا همسرش رنجيده نشود! 🔹حكماء گفته اند: پنج نوع است: ، مثل محبت اولاد؛ ، مثل محبت دوستان و ياران؛ (از روى شهوت و ميل درونى)، مثل محبت همسران؛ ، مثل محبت انعام كنندگان؛ و ، مثل محبت اهل خير. [۱]  به خاطر هيچكدام از اين محبت ها و دوستى ها مرز و حدود را نمى شكند. به خاطر خلاف مكن، را ناحق مكن و به ديگرى منما. و دو نيرو در روان آدمى است كه يكى جذب و ديگرى دفع مى كند. 🔹در صورتى اين دو نيرو خوب عمل مى كنند كه برآيند حاصل از اينها تحقق باشد، و نبايد انگيزه اى براى و شكستن حدود باشد، بلكه بايد وسيله اى براى سرعت دادن به باشد. به خاطر بغض ديگرى ظلم به او مكن، كه (عليه السلام) فرمودند: «البَغْىُ سَائِقٌ اِلَى الحِينِ» [۲] ( و تجاوز انسان را به مى برد). فكر مكن اگر به او كردى هنرى كرده اى و پيروزى و افتخارى نصيب خود كرده اى، كه (عليه السلام) فرمودند: «لَاظَفَرَ مَعَ البَغىِ» [۳] (با ، پيروزى حاصل نمى شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] اخلاق محتشمی، طوسی، نصيرالدين محمد بن محمد، دانشگاه تهران، چ سوم، ‏ص ۳۳ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية چ چهارم، ج ‏۸، ص ۱۹ [۳] مطلوب كل طالب من كلام أمير المؤمنين على بن أبى طالب، رشید وطواط، بی جا، ج ۱، ص ۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ انسان ظالم آفریده نشده است (بخش اول) 🔸خداوند متعال هر بنده ای را که خلق می کند، او را فطرتاً و می آفریند. تمام نوزادان براساس توحید آفریده شده اند، لذا همه نوزدان خداجو و خداپرستند. چیزی که هست، کودکان در خانواده یهودی، یهودی، در خانواده مسیحی، مسیحی و در خانواده مجوسی، مجوسی می شوند. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلَّا عَلَی الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه‏». [۱] در نتیجه هیچ کودکی در ابتدای خلقت، ، و آفریده نشده است، بلکه به مرور و با تربیت خانواده، و کسب صفات حسنه و یا صفات سیئه، به راه راست و یا راه کج هدایت می شود، و بخصوص بعد از بلوغ و استفاده از عقل و دستورات شرع، سعادتمند و با پرهیز از دستورات عقل و شرع به گمراهی و فساد کشیده می شود. پس مقصر اصلی، است که به بیراهه رفته و متعرض حقوق دیگران می شود و در حق آنان می کند. «خودکرده را تدبیر نیست!». 💠درباره مسائلی که معمولا در میان جوامع اجتماعی مسلمانان اتفاق می افتد، چند مطلب را باید مد نظر قرار داد: 1⃣«سوء استفاده از قوه اختیار»: 🔹خداوند متعال را موجودی آفریده است؛ می تواند دست به هر ظلمی و جنایتی بزند، حتی تا آنجا پیش برود که بتواند پیامبران و اولیاء خدا را به قتل برساند. البته خداوند هر وقت اراده کند، می تواند جلوی فساد انسان را بگیرد و یا او را از روی زمین بردارد، ولی ، براساس نوع خلقت، دارای است. می تواند و ستم کند و یا و دستگیری نماید. پس اگر در جهان امروز این همه قتل و می شود، به خاطر این است که انسان از قوه اختیارش، میکند. به جای خدمت و دستگیری، و مزاحمت ایجاد میکند. در نتیجه تبعات قتل و ظلم و فساد متوجه انسان هایی است که مرتکب این اعمال شنیع می شوند نه خداوند متعال. 2⃣«ظلم ستیزی و منع ظالم پروری»: 🔹خداوند براساس دو حجت ظاهری و باطنی (پیامبران و عقل) به آموخته است که بوده و با مظاهر ظلم مبارزه کرده و آن را را از سر راهش بردارد. با پیروی از دستورات عقل و شرع مقدس، ظلم و خانه ظالم، ویران می شود. انسان عاقل نباید ظالم پرور باشد. پس اگر جامعه ای و یا فردی در مقابل و سکوت کرد و با سکوتش، او را تقویت نمود، مقصر کیست؟ اگر امروز دنیا مملو از ظلم و ظالم است، تقصیر بشریت است که در مقابل ظلم سکوت و بی تفاوتی را اختیار کرده است و روزی دامنگیر او هم خواهد شد. 3⃣«خداوند ارحم الراحمین است»: 🔹خداوند بندگانش را دوست دارد، لذا با ارسال رسل و نزول کتب آسمانی، اسباب هدایت و سعادت انسان را فراهم کرده است. همان گونه که والدین مهربان، با یک یا چند خطای فرزندانشان، خواستار قتل و نابودی آنان نیستند، خداوند که از همه عالم به انسان مهربان تر و دلسوزتر است، به مراتب بیشتر از والدین، بندگانش را دوست دارد و راه برگشت و نجات را به رویشان زود نمی بندد. در جریان طوفان حضرت نوح (ع) خداوند خیلی به امت ایشان فرصت داد تا توبه نمایند و خیلی زود بر آنها عذاب نفرستاد. حضرت نوح (ع) خواستار عذاب عاجل بود، ولی خداوند سالیان زیادی به آن ها مهلت داد تا شاید ایمان بیاورند و هیج عذر و بهانه ای برای ایمان نیاوردن نداشته باشند. ... پی نوشت؛ [۱] من ‏لایحضره ‏الفقیه، ج۲، ص۴۹ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خداوند در دنیا به «ظالمان» مهلت می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ، وَ هُوَ لَهُ بِالمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ، وَ بِمَوْضعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ؛ اگر خداوند، و را [چند روزى] مهلت دهد، چنان نيست كه فرصت مجازات او از دستش برود، او در ، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ هر زمان بخواهد مى فشارد، آنچنان كه نتواند آب دهان را فرو بَرَد». 🔹اين همان چيزى است كه كراراً به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ؛ [آل عمران، ۱۷۸] آنها كه شدند تصوّر نكنند اگر به آنان مى دهيم به سودشان است؛ ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنكه بر خود بيفزايند و براى آنها اى است». و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ؛ [فجر، ۱۴] به يقين پروردگار تو در [ظالمان] است». اين موضوع، نه تنها در عصر امام على (علیه السلام) و درباره ستمگران شام و گردنكشان لشكر عراق صادق است، بلكه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است كه درباره ، نبايد سبب غرور و غفلت آنها گردد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه: «خداوند فرشته‌اى را [براى مأموريتى] به زمين فرستاد؛ مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج كرد؛ به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب‌ ترين چيزهايى كه ديدم اين بود كه بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم؛ رزق و روزىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى كرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از حلم تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از من تعجّب كردى؟! من چهارصد سال به او مهلت دادم، كمترين ناراحتى جسمانى پيدا نكرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او كمترين تغييرى پيدا نمى كرد [اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش كنم]». پی نوشت‌؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، انتشارات اسلامى‏، قم، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۴۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ انسان ظالم آفریده نشده است (بخش دوم و پایانی) 🔸خداوند متعال هر بنده ای را که خلق می کند، او را فطرتاً و می آفریند. تمام نوزادان براساس توحید آفریده شده اند، لذا همه نوزدان خداجو و خداپرستند. چیزی که هست، کودکان در خانواده یهودی، یهودی، در خانواده مسیحی، مسیحی و در خانواده مجوسی، مجوسی می شوند. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلَّا عَلَی الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه‏». [۱] در نتیجه هیچ کودکی در ابتدای خلقت، ، و آفریده نشده است، بلکه به مرور و با تربیت خانواده، و کسب صفات حسنه و یا صفات سیئه، به راه راست و یا راه کج هدایت می شود، و بخصوص بعد از بلوغ و استفاده از عقل و دستورات شرع، سعادتمند و با پرهیز از دستورات عقل و شرع به گمراهی و فساد کشیده می شود. پس مقصر اصلی، انسان است که به بیراهه رفته و متعرض حقوق دیگران می شود و در حق آنان ستم میکند. «خودکرده را تدبیر نیست!». 💠درباره مسائلی که معمولا در میان جوامع اجتماعی مسلمانان اتفاق می افتد، چند مطلب را باید مد نظر قرار داد: 4⃣ «خداوند حلیم و بردبار است نه عجول» 🔹یکی از حقوق موجود مختاری که می تواند راه راست و یا راه کج را طی کند، این است که به او اشتباه داده شود؛ لذا خداوند به انسان عمر طولانی و فرصت و جبران گناه داده است. اقتضا می کند که و بردبار باشد و زود افراد را به خاطر گناهانشان مؤاخذه ننموده و نابود ننماید. پس از حلم خداوند می کند. اگر هر فردی با کوچکترین ظلم و گناه بمیرد و فرصت توبه نداشته باشد، می تواند در قیامت، اعتراض کند که می‌خواستم جبران کنم، ولی فرصت داده نشد. در نتیجه از این فرصتی که برای بشر گذاشته شده تا ظلم و ستمش را جبران کند، سوء استفاده می کند. 5⃣ «انقراض نسل بشر» 🔹خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی‏ أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُون؛ [نحل، ۶۱] و اگر خدا مردم را به سبب ستمشان مؤاخذه کند، هیچ جنبنده ای را [که مستحقّ مؤاخذه است] بر روی زمین باقی نمی گذاشت، ولی آنان را تا مدتی معین می دهد، پس هنگامی که اجلشان سرآید، نه ساعتی پس می مانند و نه ساعتی پیش می افتند». بر اساس این آیه شریفه اگر بنا باشد، هر انسانی که مرتکب گناه و ظلمی شد از بین برود، منقرض و انسانی بر صفحه کره زمین نمی ماند. چه بسا هیچ موجودی در کره زمین نماند، زیرا سایر موجودات بخاطر انسان خلق شده اند. [۲] به همین دلیل اگر فردی، گناهی انجام داد، سریع گرفتار نمی شود تا نسل او محفوظ باشد. چه بسا افرادی که ظالم و فاسقند، ولی در نسل های آینده او انسان های مؤمن و خداترس به دنیا می آید. 6⃣ «سیاه شدن پرونده اعمال» 🔹چه بسا خداوند به برخی از و فرصت و امکانات بیشتری می دهد تا بیشتر گناه کرده و پرونده اعمالشان به اوج سیاهی و بدی برسد تا حجت بر آنان تمام شود و در قیامت هیچ راهی برای نجات نداشته باشند. لذا و ، برای یک گنهکار و ، بیشتر او را فراهم کرده و بار گناه او را سنگین تر می کند. خداوند به ، اموال و قدرت بیشتری می دهد تا از آخرت، غفلت و به دنیا بپردازند و به یک باره طومار زندگی آنان را ببندد تا در جهان دیگر، گرفتار عذابی سخت دردناک شوند. پی نوشت‌ها؛ [۱] من ‏لایحضره ‏الفقیه، ج۲، ص۴۹ [۲] رجوع کنید به آيه ۲۹ سوره بقره منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) واکنش صحیح در مقابل ظلم و ستم ديگران را چه می داند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ «نهج البلاغه» می فرماید: «وَ لَا يَكْبُرَنَّ عَلَيْكَ ظُلْمُ مَنْ ظَلَمَك، فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَسْعَى فِي مَضَرَّتِهِ وَ نَفْعِك‏َ». (و هرگز نبايد و كسى كه بر تو ستم روا مى دارد بر تو گران آيد؛ زيرا او در واقع سعى در زيان خود و سود تو دارد [بار گناه خود را سنگين مى كند و ثواب و پاداش تو را افزون مى سازد]). اشاره به اينكه انسان نبايد در برابر هايى كه به او مى شود زياد ناراحت و مأيوس گردد و اميد به زندگى را از دست دهد، و بايد اين سخن مايه تسلى خاطر او باشد كه تيشه به ريشه خود مى زند، و بار گناهان مظلوم را نيز بر دوش مى كشد. در واقع نخست دامن او را مى گيرد و با دست خود بار مظلوم را سبك مى كند. 🔹اين سخن شبيه داستانى است كه در باب غيبت وارد شده است كه يكى از بزرگان شنيد كسى درباره او غيبت كرده است، هديه اى براى او فرستاد؛ او تعجب كرد؛ آن مرد بزرگ فرمود: شنيدم حسناتت را به نامه اعمالم منتقل كردى و سيئاتم را پذيرفتى، من هم در برابر اين خدمت خواستم تشكرى كرده باشم. اين سخن بدان معنا نيست كه انسان در مقابل سكوت كند؛ زيرا مى دانيم شعار اسلام اين است: «لَا تَظْلِمُونَ وَ لَا تُظْلَمُونَ» [۱]؛ (نه مى كنيد و نه بر شما ستم مى شود)، و مى دانيم امام على (عليه السلام) در وصيّتنامه خود كه در بستر شهادت بود به فرزندان خود تأكيد كرد:  «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» [۲]؛ (دشمن و كمك كار باشيد). 🔹بلكه منظور اين است، هنگامى كه بر انسان وارد مى شود و او توانى براى برطرف كردن ندارد، گرفتار يأس و نااميدى و بدبينى نشود و زبان به نفرين و آه و ناله نگشايد. شاهد اين سخن حديث معروفى است كه: «از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل شده زمانى كه شنيد گردنبند عايشه را سارقى برده است و عايشه پيوسته به سارق نفرين مى كند. پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود:  «لا تَمْسَحِى عَنْهُ بِدُعائِكِ عَلَيْهِ» [۳]؛ (عذاب او را با نفرين هاى خود از ميان نبر)؛ يعنى خويشتندار باش و بدان او به خود ستم كرده و خداوند در برابر صبر و تحمل به تو پاداش خواهد داد. 🔹در اينجا نكته باريكى است كه بايد به آن توجّه داشت و آن اينكه (مثلا سارق) هم خسارت مالى بر مظلوم وارد مى كند، و هم او را گرفتار آزار روحى مى سازد، و خدا به هر دو علت او را مجازات خواهد كرد؛ ولى اگر مظلوم با نفرين هاى مكرر تشفىِ قلب و آسودگى خاطر پيدا كند طبعا عذاب ظالم كمتر مى شود. از آنچه گفتيم روشن مى شود آنچه بعضى از شارحان مانند ابن ابى الحديد تمايل بدان پيدا كرده اند كه خاموش نشستن در برابر ظلمِ ظالم قاعده اى كلى است، اشتباه بزرگى است، بلكه بايد گفت: اين يك استثنا و مربوط به موارد خاص است و اصل كلى در اسلام «نه ظلم كردن» و «نه تن به ظلم دادن» است. پی نوشت: [۱] سوره بقره، آيه ۲۷۹ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۲۱، (نامه ۴۷) [۳] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم،‏ ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۱۶، ص ۱۱۱ 📕پیام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش اول) 💠عصمت انبیای الهی و منطقی نبودن انتساب «استغفار» به آنها 🔹در آیاتی را می بینیم که حکایت از این دارد که همچون حضرات ، و (علیهم السلام) از خداوند متعال طلب میکنند. علاوه بر آن در آیه ای از سوره نصر از (ص) خواسته میشود که: «پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه». [۱] با توجه به اینکه و غیرمعصوم فقط وقتی میکنند که مرتکب شده باشند، ممکن است این سؤال پدید آید که مگر نیز همچون انسانهای معمولی - نعوذبالله - مرتکب گناهی میشوند که بخاطر آن از درگاه الهی کنند؟ در پاسخ این سؤال باید تک تک آیاتی را که در این بحث مورد مناقشه قرار میگیرند، به صورت جداگانه بررسی کرد. 1⃣استغفار حضرت داوود (ع) و ماجراهای مربوط به آن 🔹در قرآن کریم در «آیات ۲۱ تا ۲۵ سوره ص» و در گزارش بخشی از داستان (علیه السلام) می خوانیم: «وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ - إِذْ دَخَلُوا عَلى‏ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ - إِنَّ هذا أَخي‏ لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنيها وَ عَزَّني‏ فِی الْخِطابِ - قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغي‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَليلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ - فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏ وَ حُسْنَ مَآبٍ». 🔹ترجمه آیه: (آيا داستان هنگامى كه از محراب [داوود] بالا رفتند به تو رسيده است؟! - در آن هنگام كه [بى مقدمه] بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد. گفتند: «نترس، هستيم كه يكى از ما بر ديگرى كرده، اكنون در ميان ما به حق كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن - اين برادر من است و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم، امّا او اصرار میكند كه: اين يكى را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه كرده است!» - [داوود] گفت: «مسلّماً او با درخواست يک ميش تو براى افزودن آن به ميش هايش، بر تو ستم نموده و بسيارى از شريكان [و دوستان] به يكديگر ستم ميكنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عدّه آنان كم است!». (ع) دانست كه ما او را [با اين ماجرا] ، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد - ما اين عمل را بر او بخشيديم و او نزد ما داراى و سرانجامى نيكوست) 🔹با توجه به در اين آيات و روايات اسلامى كه در تفسير اين آيات آمده، (علیه السلام) اطلاعات و مهارت فراوانى در امر داشت و خدا مى خواست او را كند، لذا چنين (وارد شدن بر (ع) از طريق غيرمعمول از بالاى محراب) براى او پيش آورد. او گرفتار دستپاچگى و عجله شد و پيش از آنكه از طرف مقابل توضيحى بخواهد داورى كرد، هرچند بود. گرچه او به زودى متوجه لغزش خود شد و پيش از گذشتن وقت جبران نمود، ولى هرچه بود كارى از او سر زد كه شايسته مقام والاى نبوت نبود، لذا از اين استغفار كرد و خداوند هم او را مشمول عفو و بخشش قرار داد. 🔹یکی از شواهد صحت چنین تفسیری «آیه ۲۶ همین سوره ص» است که در آن می خوانیم: «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَق». (اى ! ما تو را و (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس در ميان مردم بحق داورى كن). اين تعبير نشان میدهد كه لغزش (ع) در طرز قضاوت و داورى بوده است. به اين ترتيب در آيات فوق چيزى كه مخالف شأن و مقام اين پيامبر بزرگ باشد وجود ندارد. [۲] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱]سوره نصر،آیه۳: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ». [۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۱۹، ص۲۵۰ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نهضت امام حسین علیه السلام 🔹 - سلام الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ، در مقابل ، در مقابل چه باید کرد. با اینکه از اول می‌دانست که در این راه که می‌رود، راهی است که باید همه خودش و خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای قربانی کند، لکن عاقبتش را هم می‌دانست. 🔹اگر نبود این نهضت؛ - علیه السلام - و اتباع یزید، را وارونه به مردم نشان می‌دادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به حقد و حسد داشتند. با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائله‌ای و چه وارد شد. 🔹و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع شد، علاوه بر این، در طول آموخت به همه که راه همین است. از نترسید، عدد، کار پیش نمی‌برد، اعداد، ، اعدای ، آن است که کار را پیش می‌برد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در توانا باشند و . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۷/۲۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ به گوشه اى از خدماتش به و كسانى كه او مى زيستند اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه را در مورد شما به كار بستم). منظور از اين است كه انسان، در برابر و همزيستى مسالمت آميز و توأم با و و خوشرفتارى و داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمع‌شان احساس و خوشوقتى كنند. 🔹بررسى تاريخ زندگانى (عليه السلام) به خصوص در ، نشان مى دهد كه در همه جا با و با رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را مى كرد؛ را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با همدردى مى كرد؛ با مُدارا مى نمود و با ، نهايت محبّت را مبذول مى داشت. 🔹به عكسِ دوران كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ، ياسر و رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد. 🔹اگر (عليه السلام) حتى برادرش را با ديگران در سهم كاملا يكسان مى شمرد، ، چنان بر اموال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِي مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير اطاعت و از وسوسه هاى جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند از شما نمودم. 🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند و حلقه هاى زنجيرِ آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت و سيطره و بر حكومت اسلامى، دامنه و در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، (عليه السلام) آنها را از اين فاميلى و قبيلگى كه به دست همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد. 🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين نه به جهت و شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ». (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر از سوى شما و از بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد). 🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين است كه شما به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد؛ بلكه و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى‌ بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به و و هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است. 🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي‏». (همواره از در وحشت بوده اند، ولى من از بيمناكم). پی نوشت: [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي‏، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «دشنام» و «لعن» افراد جایز است؟ 🔹بسيارى از لغت دانان تصريح كرده اند كه «سبّ» همان شتم و و كردن است و بعضى را هم مصداقى از آن دانسته اند. به يقين هيچ را نبايد و كرد، و درباره و نيز اصل بر آن است، چرا كه غالباً با دو اثر منفى همراه است: نخست اينكه چه بسا طرف مخالف، كند و به توهين نمايد. 🔹خداوند در آيه ۱۰۸ سوره انعام میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم»؛ (به [معبود] كسانى كه غير خدا را مى پرستند، ندهيد مبادا آنها نيز از روى نادانى [و ظلم] خدا را دشنام دهند). ديگر اينكه ممكن است اينگونه آنها را كند و به اصطلاح روى دنده بيفتند و آنها در و بيشتر گردد. ولى اين قاعده نیز مانند هر قاعده كلى ديگر موارد استثنايى دارد. 🔹به همين دليل در يا عبارات ديگر (ع) گاه مذمت هايى نسبت به شده و نيز بعضی گروهها را فرموده است. در خطبه ۱۹ نهج البلاغه، (ع) به منافق كه و بى ادبانه در برابر امام (ع) گفت، فرمود: «عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللهِ وَ لَعْنَةُ اللاّعِنينَ حائِكٌ بْنُ حائِكَ مُنافِق بْنُ كافِر»؛ ( و لعنت همه لعنت كنندگان بر تو باد اى بافنده [دروغ] فرزند بافنده و اى فرزند كافر). 🔹همچنین هنگامى كه در اسير شد و او را خدمت (ع) آوردند، (ع) و (ع) نزد پدر خود براى او شفاعت كردند و حضرت او را آزاد ساخت. امام حسن (ع) و امام حسين (ع) عرض كردند: اى امير مؤمنان! لازم است مروان با شما بيعت كند؟ امام (ع) فرمود: مگر بعد از قتل عثمان با من بيعت نكرد من نياز به بيعت او ندارم. دست او همچون دست يهودى است «إِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةُ». 🔹ولى از است؛ در حديثى از (ص) مى خوانيم كه فرمود: «سبّ و گناه بزرگى است، و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشت او (غيبت كردن) معصيت است، و احترام مالش همچون احترام خون است». [۱] همچنین در حديث ديگرى مى خوانيم كه مردى خدمت پيامبر اكرم (ص) عرض كرد: مرا وصيّتى كن! از جمله امورى كه رسول خدا به او سفارش كرد اين بود: «به مردم سبّ و ندهيد كه سبب و دشمنى در ميان آنها مى شود». [۲] 🔹اين نكته قابل توجّه است كه ، هر چند جزء و ظالمان و بودند باز امام (ع) اصحاب خود را از آنها در ايّام نهى فرمود، زيرا در آنجا شرايط خاصّى بود كه ممكن بود سبّ آنها را شعله ورتر سازد. در مورد نيز از استفاده مى شود كه خداوند عده اى را كرده و يا اجازه لعن آنها را داده است؛ از جمله درباره مى فرمايد: «وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِى إِلَى يَوْمِ الدِّين»؛ [۳] (و مسلماً من بر تو تا روز قيامت خواهد بود). 🔹و در ارتباط با گروهى از مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»؛ [۴] (كيفر آنها اين است كه و و همگى بر آنها خواهد بود). و درباره نيز مى فرمايد: «أَلاَ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين». [۵] و درباره و و در زمين مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار» [۶] و درباره كسانى كه مى كنند، مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون»؛ [۷] (خداوند و همه لعنت كنندگان آنها را مى كنند). 🔹بى شك در لغت به معناى طرد كردن و دور ساختن است، كه گاه به صورت عملى انجام میشود، و گاه به صورت لفظى يا در شكل نفرين؛ مثلا گفته مى شود: «لعنة الله عليك» يعنى تو را از دور دارد. مسلّم است كه هيچ را نمیتوان كرد؛ ولى و و كسانى كه گناه عظيمى مانند و و و ايجاد در زمين و امثال آن مرتكب میشوند مستحق ، بنابراين لعن مخصوص كافران و منافقان نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴ ج ۲ ص۳۶۰ ح۲؛ [۲] همان؛ [۳] قرآن کریم، سوره ص آيه۷۸؛ [۴] همان، سوره آل عمران آيه۸۷؛ [۵] همان، سوره هود آيه۱۸؛ [۶] همان، سوره رعد آيه۲۵؛ [۷] همان، سوره بقره آيه۱۵۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ۱، ۸، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️هدایت بشریت به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹وقتی که ایشان [امام زمان] کنند - ان شاء الله خداوند تعجیل کند در ظهور او - تمام را از بیرون می‌آورد، تمام را می‌کند: «یَمْلاُ الاَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً» (زمین را پر از و می‏کند، پس از آنکه پر از شده باشد)؛ همچو نیست که این همان که ماها از آن می‌فهمیم که نه یک حکومت عادلی باشد که دیگر جور نکند آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست. 🔹معنی «یَمْلَاُ الاَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً»، الآن زمین و بعد از این، از این هم بدتر شاید بشود، پر از است، تمام نفوسی که هستند در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست و لو خودش نداند. در انحراف هست، در انحراف هست، در انحراف هست و در کارهایی هم که می‌کند انحرافش معلوم است. 🔹و برای اینکه تمام این را مستقیم کنند، و تمام این را برگردانند به که واقعاً صدق بکند «یَمْلَاُ الاَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً».  را ایشان خواهند کرد ان شاء الله، و و را از تمام روی بر می‌دارند به همان معنای مطلقش. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۹/۰۴/۰۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (ششم و پایانی) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 6⃣تعهد نداشتن نسبت‏ به حاکمان جور 🔹 ‏ (علیه السلام) فرمود: «یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة»؛ [۱] ( ما در حالی می‏کند که در گردن او برای احدی عهد و پیمان و بیعتی نیست». برنامه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با سایر (علیهم السلام) تفاوت دارد. ‏ علیهم السلام مامور بودند که در و و و تا سر حد امکان کوشش نمایند، 🔹ولی سیره و رفتار ‏(عجل الله تعالی فرجه الشریف) متفاوت با آنان بوده و با و ، جور و و ‏دینی را ریشه ‏کن می‏نماید. اصلا این گونه رفتار از علائم و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شمرده می‏شود. به بعضی از امامان (علیهم السّلام) که گفته می‏شد: چرا در مقابل ستمکاران قیام نمی‏کنید؟ پاسخ می‏دادند: این کار به عهده ماست. 🔹به بعضی عرض می‏شد: آیا شما قائم هستید؟ پاسخ میفرمودند: من قائم به حق هستم، لیکن که را از پاک می‏کند نیستم. از اوضاع آشفته جهان و و محرومیت مومنین شکایت می‏شد، می‏فرمودند: (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مسلم است، در آن وقت اوضاع جهان و از گرفته خواهد شد. مومنین و هم به این نویدها دلخوش بودند و هرگونه رنج و محرومیتی را بر خود هموار می‏کردند. 🔹اکنون با این همه انتظاراتی که مؤمنین بلکه از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارند، آیا امکان داشت که آن جناب با عصر بیعت و پیمان ببندد، که در صورت امضاء پیمان و بیعت ناچار باشد به عهد و پیمان خویش وفادار بماند، و در نتیجه هیچ وقت اقدام به و نکند؟ زیرا اسلام عهد و پیمان را محترم شمرده و عمل به آن را لازم دانسته است؛ 🔹از این رو در احادیث تصریح شده که یکی از و مخفی شدن ولادت حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است که ناچار نشود با بیعت کند تا هر وقت ‏خواست، کند و کسی در گردنش نباشد.  ‏(علیه السلام) فرمود: «خداوند عز و جل او را می‏کند، و شخص او را از دیده‏ها می‏سازد، تا هنگامی که می‏کند کسی را در گردن او نباشد». [۲] پی نوشت ها [۱] اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲ [۲] کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۱۰۱ منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
⭕️امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ 🔸«أنَا الَّذی أملأَُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَورا». 🔹منم كه زمين را از لبريز مى كنم، چنان كه از آكنده است. 📕بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سرلوحه برنامه های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹 ، خصلت همه است و این خصلت در وجود (عج) در حدّ اوج و کمال است. معیار پاک سازی اجتماعات بشری نیز همین است. (عج) در راه و روش خویش، است و در اجرای و و مبارزه با قاطعیتی خدایی دارد. چشم پوشی و در راه و روش او نیست. از ملامت نمی هراسد، از هیچ مقام و نمی ترسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای را کیفر می دهد. 🔹در حدیثی از (ع) آمده است: « قیام می کند ... بر اعراب سختگیر است و راه و روش او شمشیر بوده و در راه اجرای از ملامتِ بیم نمی کند». [۱] (ع) نیز فرموده است: «خداوند برای از خاندان ما هر دشواری را آسان می گرداند و به دست او هر سرسختی نابود می شود و هر هلاک می گردد». [۲] 🔹بزرگترین آرمان دولت (عج)، گسترش در است که از هدف های اساسی آن می باشد؛ چنان که این اصل از نخستین هدف ها و اصلی ترین برنامه های همه بوده است که در گذشته تاریخ، اجتماعات و مردمان را به آن فرا خوانده اند و در راه تحقق آن های فراوان کرده اند. (عج)، با طبقات آگاه و عالمان و روشنفکرانی که بخواهند به گونه ای در برابر اجرای بایستند، می جنگد و با کسانی که با توجیه کلام خدا و تأویل آیات قران کریم، قصد او را دارند، می شود و آنان را از سر راه انقلاب بر می دارد. 🔹 ، تنها زمینه حیات اجتماعی در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد و ، عامل اصلی حیات و زندگی انسان، اصل و عدل است. ، حیات زندگی است و زندگی بی عدالت، مرگی است که حیات پنداشته می شود. در سخنی از (ع) آمده است: «اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، آن روز را طولانی گرداند تا کند و را از و داد پر کند، آن گونه که از و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر خدا شنیدم». [۳] 🔹در روایتی نیز آمده است هنگامی که (عج) در لحظات نخستین پس از تولد، دهان به سخن گشود، فرمود: «خداوندا! به آنچه بر من وعده دادی، وفا کن و امر مرا به کمال برسان و گام های مرا استوار بدار و را به دست من آکنده از و داد ساز». [۴] (ع) نیز درباره این بزرگترین آرمان حکومت (عج) فرموده است: « را کنار می گذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه می کند، و را عزل می نماید و زمین را از هر و خائنی پاک می سازد». [۵] 💠عوامل موفقیت امام مهدی (عج) در گسترش عدل 🔹در که عهده دار اجرای و است، که در رأس حکومت قرار دارد، نمونه و و نمایش عملی و تجسم ظهور تمام و تعلیمات آن و نیز نسخه بشری است. در این حکومت (علیهم السلام) هم قوانینی که اساس عمل است، بیانگر ، و برقراری توازن و به معنای حقیقی است، و هم و و قوه مجریه ای که اجرای این قوانین را بر عهده دارد، در طریق گام بر می دارد. 🔹در روایتی از (ع) آمده است: «هنگامی که ما قیام کند، خداوند دست لطفش را بر سر بندگانش می گذارد و به این وسیله عقول آن ها را کامل و افکارشان را پرورش می دهد». [۶] ضمن این موضوع، عامل مهم دیگری که موفقیت (عج) در گسترش عدل در جامعه را تضمین می کند، در آن عصر است. افرادی با و داد درگیرند و با آن مقابله می کنند که کامل نیست. وقتی مردم از نظر عقلی ضعیف باشند، زیر بار نمی روند؛ زیرا طبق احادیث، از جنود به شمار می آید و از جنود و لشکریان . [۷] به این دلیل و نیز عظمت است که در دوران (عج) همگان به سرعت تمام، پذیرای حکومت آن حضرت خواهند بود. [۸] پی نوشت ها: [۱] الغیبة، نعمانی، ص۲۳۳؛ [۲] کمال الدین، ج۲، ص۳۶۹؛ [۳] همان، ج۱، ص۳۱۸؛ [۴] بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳؛ [۵] همان، ص۱۲۰؛ [۶] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸؛ [۷] کافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ح۱۴ ؛ [۸] ر.ک: رضوانی کاشانی، علی اصغر، موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۸۳ - ۴۸۶ نویسنده: زهرا رضائیان، بخش مهدویت تبیان منبع: تبیان @tabyinchannel
⭕️قبل از ظهور امام زمان (عج) هنگامه امتحان، و بعد از ظهور هنگامه آرامش 🔹شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا را برای آماده کنید؛ دورانی که در آن، و به هیچ شکلی وجود ندارد؛ دورانی که در آن، و ، از همیشه و و است؛ دورانی که با یکدیگر نمی‌جنگند؛ 🔹 عالم - همانهایی که جنگ های منطقه‌یی و جهانی را در گذشته به راه انداختند و می‌اندازند - دیگر نمی‌توانند جنگی به راه بیندازند؛ در ، و هست؛ باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران ، آسایش و و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحّصن» و «والله لتغربلن» است؛ به شدت می‌شوید؛ فشار داده می‌شوید. 🔹 در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که هست. قبل از ، در ، انسانهای پاک می‌شوند؛ در وارد می‌شوند و سربلند بیرون می‌آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفیِ (ارواحنافداه) روزبه‌روز نزدیکتر می‌شود؛ این، آن است... بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۷۰/۱۱/۳۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) زشت ترین نوع «ظلم» كدام است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ مى فرمايد: «وَ ظُلْمُ الضَّعِيفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ»؛ ( بر ، زشت ترين [نوعِ] ستم است)؛ زيرا قادر بر از خويشتن نيست. 🔹مرحوم كلينى در كتاب «كافى» از (عليه السلام) نقل مى كند: «لَمَّا حَضَرَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ الْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي (عليه السلام) حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ قَالَ يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللهَ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روایت:] (هنگامى كه پدرم در آستانه رحلت از دنيا بود مرا به سينه خود چسبانيد و فرمود: اين سخنى است كه پدرم در آستانه وفات [شهادت] سفارش كرد و او از پدرش [امير مؤمنان علی (عليه السلام)] نقل فرمود: كه بپرهيز از كردن بر كسى كه يار و ياورى جز خدا ندارد). 🔹البتّه درباره همه كس و همه جا قبيح است، ولى اگر كسى مثلا به ظلم كند و مقدارى از مال او را ببرد، گرچه كار خلافى كرده، اما لطمه زيادى بر او وارد نمى شود به خلاف آن كس كه از مالى را ببرد. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۳۳۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - (بخش اول) 🔹اعتقاد به و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌های متفاوت، به صورت‌های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از و حاکمان زورگو رها خواهد کرد و پر از و به وجود خواهد آورد. زمان دقیق (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشخص نیست، اما گفته شده که پس از در جهان خواهد بود. 🔹در روایات، نشانه‌هایی برای ظهور ذکر شده، که به مشهور است. در روایاتی ، منطقه معرفی شده است. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را از مکه و آغاز می‌کند. آن حضرت در کنار کعبه خود را می‌افرازد و در بین رکن و مقام از یاران خود بیعت می‌گیرد. 💠مفهوم‌شناسی 🔹 به معنای آشکار شدن چیز پنهان است [۱] و را نمایان شدن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از برای برپایی و داد تعریف کرده‌اند. [۲] بر اساس این معنا، با متفاوت و در مرحله‌ای پیش از آن قرار دارد؛ البته در برخی روایات ظهور به معنای قیام نیز به کار رفته است؛ در این صورت قیام و ظهور به یک معنا و در یک زمان و مکان رخ می‌دهد. [۳] در برخی روایات از واژه (برانگیختن) [۴] و [۵] برای اشاره به ظهور استفاده شده است. کلمه بر مواردی چون آشکار شدن [۶]، آشکار شدن امر امامان معصوم، و حکومت آن حضرت [۷] نیز به کار رفته است. [۸] 💠پیشنیه باور به ظهور منجی 🔹 به معنای اعتقاد به یک (نجات‌بخش) است که در برای نجات و و برقراری و خواهد آمد. [۹] و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌ های متفاوت، به صورت‌ های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از ستم و رها خواهد کرد و جامعه‌ای پر از عدل و داد به وجود خواهد آورد. [۱۰] 🔹برای نمونه: انتظار دهمین اَوَتاره با نام کَلْکی یا کَلکین را دارند. [۱۱] در انتظار سوشیانت به سر می‌برند؛ [۱۲] (ماشیح) را نجات دهنده می‌دانند؛ [۱۳] ، بازگشت عیسی را به عنوان منجی موعود منتظرند؛ [۱۴] بالاخره که قائل به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و یکی از القاب مشهور او را می‌دانند. [۱۵] 💠جهان در آستانه ظهور 🔹در روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است: و و که بر هر خانه‌ای وارد می‌شود. [۱۶] دشمنانی مانند و و دیگرانی که در عراق و دیگر مناطق سرزمین‌های اسلامی مشغول فعالیت علیه هستند و سپس سوریه را تصرف کرده و حکومت آنجا را می‌گیرند. [۱۷] جریان و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در سرزمین‌های اسلامی در تلاشند تا یاد و نام امام زمان در عالم پراکنده شود. [۱۸] ... نویسنده: محمدحسين فاضلی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️امام علی عليه السلام : 🔸«مَنْ سَلَّ سَيْفَ الْبَغْىِ قُتِلَ بِهِ». 🔹هر كس شمشير از غلاف بيرون كشد، خود با آن كشته شود 📕نهج البلاغه (صبحی صالح)، از حکمت ۳۴۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «ظلم» و بیدادگری و همکاری با ظالمان چیست؟ 🔹در آيات بسيارى از ، و بيدادگران به آتش سوزانِ تهديد شده اند، و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مى شود. اين، نشان مى دهد كه تا چه حدّ، براى ترك و ستم اهميت قائل است. 🔹در «آيه ۲۹ سوره كهف» در شديدترين تهديدات مى فرمايد: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِينَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً» (ما براى آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!). 🔹در تعبير كوبنده ديگرى در «آيه ۱۵ سوره جنّ» مى خوانيم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما ، هيزمِ آتشِ دوزخند!). اين تعبير نشان مى دهد كه از زبانه مى كشد، و همان گونه كه در اين عالم آتش سوزانى بر بودند، در آنجا كه عالَم تجسّم اعمال است وجودشان يك پارچه آتش مى شود و تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره و ظالم وجود ندارد. [۱] 🔹نه تنها و ستم، را به دوزخ - آن كانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلكه به فرموده (در آيه ۱۱۳ سوره هود) كسانى كه بر آنها تكيه كنند، و يا جزء و آنان باشند نيز مشمول خواهند بود؛ مى فرمايد: «وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (تكيه بر نكنيد كه شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد). 🔹«تركنوا» از ماده «ركون» به گفته ارباب لغت به معناى اعتماد و تمايل به چيزى است كه لازمه آن قوّت و قدرت است؛ زيرا انسان به چيزى اعتماد مى كند كه داراى قوّت است و لذا واژه «ركن» به ستون يا ديوارى كه ساختمان يا اشياء ديگر را سرپا نگه مى دارد اطلاق مى شود. [۲] با توجه به اينكه آيه فوق هم از نظر عنوانِ ، مطلق است و هم از نظر تعبير به «ركون» شامل هرگونه وابستگى و اعتماد به هر و مى شود و مى فرمايد: سرانجام همه آنها، گرفتارى در چنگال است؛ بلكه در اين نيز غالباً نتيجه اى جز و ناكامى نمى گيرند؛ زيرا هنگامى كه قوى شد بر آنها نيز رحم نمى كند. 🔹به هر حال جايى كه تكيه بر آنها اين گونه مايه بدبختى است، مسلماً كمك كردن به آنها و و ستمگران به طريق اولى، انسان را به مى كشاند و به همين دليل با صراحت تعاون و همكارى بر هرگونه و را ممنوع شمرده و (در آيه ۲ سوره مائده)مى فرمايد: «وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». در نيز و مجازات براى كسانى كه به نحوى از انحاء، را تقويت كنند، و حتى قلم يا دواتى براى نوشتن يك حكم ظالمانه در اختيارشان بگذارند بيان شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره هاى سبأ، آيه ۴۲؛ سوره زخرف، آيه ۶۵؛ سوره آل عمران، آيه ۱۵۱؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۲؛ سوره مريم، آيه ۷۲؛ سوره اعراف، آيه ۴۱؛ سوره انبياء، آيه ۲۹ و سوره شورى، آيه ۴۵ نيز آمده است. [۲] المصباح المنير فی غريب الشرح الكبير للرافعی، المقری الفيومی، موسسه دار الهجرة، قم‏، بی تا، چ۲، ج ‏۲، ص ۲۳۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر،، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ما به زمان ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک شده‌ایم 🔹امروز وجود مقدّس ارواحنا فداه در میان انسانهای روی زمین، منبع ، منبع ، منبع ، و است. برکات وجود او و از وجود او، امروز هم به بشر میرسد. امروز هم با همه ضعف‌ها، گمراهی‌ها و گرفتاری هایش از انوار تابناک این و الهی که بازمانده اهل بیت است، استفاده میکند. 🔹چشم‌های ناقابل و تیره ما آن را از نزدیک نمی‌بیند؛ اما او مثل خورشیدی درخشان است، با مرتبط و با و متّصل است و برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند ، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار اوست؛ او را می‌بیند و با او مرتبط است. آرزوی همه بشر، وجود چنین عنصر والایی است. 🔹عقده‌های فروخورده انسان‌ها در طول تاریخ، چشم به انتهای این افق دوخته است تا انسان والا و برگزیده‌ای از برگزیدگان خدا بیاید و تار و پود و را - که در همه تاریخ تنیده‌اند - از هم بدرد. امروز، هم بیش از بسیاری از دورانهای تاریخ، دچار ظلم و جور است... ما به‌  ارواحنا فداه، این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شده‌ایم؛ زیرا معرفت‌ها پیشرفت کرده است. بیانات مقام معظم رهبری ۷۸/۰۹/۰۳ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «شفاعت» مخصوص روز قیامت است؟ 🔹بى شك از جمله زمان هايى كه در آنها صورت مى گيرد روز است؛ چرا كه بسيارى از ناظر به آن روز مى باشد؛ ولى آيا در و يا حتى در عالم نيز شفاعت صورت مى گيرد و در آخرت قبل از پايان حساب شفاعتى هست يا نه؟ جاى بحث و گفتگو است. مرحوم علّامه طباطبايى (ره) در اينجا بحث مشروحى دارد و در پايان چنين نتيجه مى گيرد كه مسئله در از مواقف روز انجام مى گيرد، در اينجاست كه تقاضاى مغفرتِ شفاعت شونده را مى كند تا بدين وسيله وارد نشود و يا به كمك شفاعتِ او بعضى از كسانى را كه در دوزخ‌اند خارج شوند. 🔹وى در بعضى ديگر از كلماتش اشاره به كرده و رواياتى را كه بر حضور (صلى الله عليه وآله) و (عليهم السلام) به هنگام و و كمك به دلالت دارد مورد توجه قرار داده، مى افزايد: اينها از قبيل شفاعت نيست، بلكه از قبيل تصرّف و است كه خدا به آنها بخشيده است. [۱] عجب اينكه ايشان هنگامى كه از حقيقت سخن مى گويد، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثير اسباب را در عالم تكوين و تشريع مشمول شفاعت مى شمرد؛ ولى در اينجا كمك و اعانت اولياء الله به گروهى از مؤمنان را براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى داند. 🔹به هر حال آنچه از مجموعه و به دست مى آيد اين است كه به معناى وسيع كلمه در هر سه عالم ، و صورت مى پذيرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در روز و براى نجات از عذاب است. در «آيه ۶۴ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اَسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً»؛ (اگر آنها هنگامى كه به خود مى كردند [و مرتكب گناه مى شدند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و (صلى الله عليه وآله) نيز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند). 🔹آيا از سوى (صلى الله عليه و آله) براى مؤمنانِ خطاكار چيزى جز شفاعت مى تواند باشد؟! همين معنا در داستان حضرت يعقوب (عليه السلام) و فرزندانش نيز در «قرآن کریم » آمده است؛ آنها از خواستند در پيشگاه خدا براى آنان كند او هم پذيرفت. [۲] و نيز بسيار شده است كه در همين جهان، افراد يا اقوامى به خاطر و از عذاب دنيا نجات يافته اند و اين، چيزى جز شفاعت نيست. 🔹در نيز روايات بسيارى داريم كه آدمى همچون نماز، روزه، ولايت و امثال آن يا حضور اولياء الله سبب و مجازات‌ها مى گردد و يا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در يك مقبره سبب تخفيف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود. اينها همه نيز اشاراتى است به در عالم برزخ؛ حتى نماز ميِت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلماً بى تأثير نيست، اين نيز خود، نوعى شفاعت است. بنابراين محدود به عالم خاصى نيست، بلكه همه را در بر مى گيرد، منتها جايگاه اصلی و مهم شفاعت همان و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج ۱، ص ۱۵۶ [۲] سوره يوسف، آيه ۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۶، ص۵۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد و توجه به «عدل الهی» چه تأثيری بر عمل و اخلاق انسان دارد؟ 🔹در از مسائل علمى جدا نيست. توجّه به سبب مى شود كه انسان چشم دل را عميقاً به آن نقطه بدوزد و سعى كند در سير درونى و برونى، خود را به او نزديك و نزديكتر سازد و اين نزديكى سرانجام سبب تخلّق به و انعكاس صفات او در و مى شود. بنابراين هر قدر انسان به او نزديكتر شود، اين صفات در او قوى تر مى گردد، 🔹مخصوصاً در مسأله (خواه را به مفهوم وسيعش تفسير كنيم كه قرار دادن هر چيزى در جاى شايسته خويش است، يا به معناى اداى حقوق و مبارزه با هرگونه تبعيض و اجحاف) اين عقيده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامى اثر مى گذارد و آنها را به سوى در كارها و برافراشتن پرچم و ، نه تنها در كشورهاى اسلامى كه در كل جهان دعوت مى كند. اهميّت مسأله در اسلام به قدرى است كه هيچ چيز نمى تواند مانع آن گردد، دوستى ها و دشمنى ها، قرابت و خويشاوندى، دورى و نزديكى در آن اثر ندارد، و هرگونه انحراف از آن، متابعت از است، 🔹چنانكه در «آيه ۲۶ سوره ص» خطاب به داود نبی (عليه السلام) مى خوانيم: «يا داوُدُ إِنّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ» (اى ! ما تو را [و نماينده خود] در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم به داورى كن و از پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد)؛ و در «آيه ۸ سوره مائده» مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامينَ للهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلّا تَعْدِلُوا» (اى کسانى که آورده اید! همواره براى خدا قیام کنید، و از روى ، گواهى دهید. دشمنى با جمعیّتى، شما را به گناه و ترک نکشاند). 🔹اهميّت اين موضوع تا آن حد است كه اگر از طرق مسالمت آميز ميسّر نشود، مى توان از يك سو مظلومان را بسيج كرده و به دعوت نمود، و از سوى ديگر براى حمايت از آنان با ستمگر ؛ چنانكه در «آيه ۷۵ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبيلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ» (چرا در راه خدا، و [براى رهايى] و و كه [به دست ستمگران] شده اند، نمى كنيد؟!). 🔹اين بحث را با چند روايت ناب خاتمه مى دهيم: اميرالمؤمنين (عليه السلام) در كلام كوتاه و تعبير جالب و پرمغزى مى فرماید: «اَلْعَدْلُ حَياةٌ» ( مايه حيات و زندگى است!). در حديث ديگرى (عليه السلام) مى فرمايد: «اَلْعَدْلُ اَحْلى مِنَ الْماءِ يُصيبُهُ الظَّمْآنُ» ( گواراتر از آبى است كه تشنه كام به آن مى رسد). همچنین در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده: «جَعَلَ اللهَ الْعَدْلَ قِواماً لِلأَنامِ وَ تَنْزيهاً مِنَ الْمَظالِمِ وَ الآثامِ وَ تَسْنِيَةً لِلأسْلامِ» (خداوند، را قوام مردم و سبب پاكسازى جامعه از و و موجب شكوه و قرار داده است). 🔹حضرت در حديث ديگرى می فرماید:  «اَلْعَدْلُ رَأسُ الأيمانِ وَ جِماعُ الأَحْسانِ، وَ اَعْلى مَراتِبِ الأيمانِ» ( به منزله سر براى پيكر ايمان است، تمام نيكى ها در آن جمع است و برترين مراتب محسوب مى شود). نیز در كلام بسيار والایى (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «عَدْلُ ساعَة خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعِيْنَ سَنَة، قِيامٌ لَيْلُها وَ صِيامٌ نَهارِها وَ جَوْرُ ساعَة فى حُكْم، اَشَدُّ وَ اعْظَمُ عِنْدَالله مِنْ مَعاصِى سِتِّينَ سَنَة» (يك ساعت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه همه شب تا صبح عبادت كند و همه روز با روزه بگذرد؛ و يك ساعت در حكم و داورى نزد خدا سخت‌تر و بزرگتر است از معصيت هاى شصت سال!). 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چاپ نهم، ج ۴، ص ۵۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ» (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى ] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «و يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً» (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند نيست، بلكه است، و اگر بيش از مقداری که به او شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة»؛ (به دندان گزيدن) كنايه از است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، كه از خود او سر زده و باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» [۱] (آن كس كه ابتدا كرده تر است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»، ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از (عليهم السلام) نقل شده است. (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ» [۴](، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه (عليه السلام) فرموده است: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم»؛ و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ»؛  🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه خداوند از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد، همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معصومين» (علیهم السلام) نسبت به خيانت در اموال عمومی و «بيت‌ المال» چگونه عمل می کردند؟ (بخش اول) 🔸از منظر اسلام، و سرمايه هاى معنوى و مادى، که به جامعه تعلق دارد، داراى‌ است و فلسفه آن نيز روشن است؛ زيرا اولا اين اموال به تعلق دارد و باید عادلانه تقسیم شود تا هر کس به اندازه سهمش از آن برخوردار شود، و ثانياً با رواج‌ در اموال عمومى و ، نظام جامعه از هم گسيخته شده، و چنين جامعه اى هرگز روى سعادت را نمى بيند. 🔹براى پى بردن به اهميت اين موضوع كافى است كه داستان «حديده مُحْماة» را به خاطر بياوريم. آنجا كه برادر اميرمؤمنان (عليه السلام)، از آن حضرت تقاضا كرد كمى بر سهميه او از گندم بيت المال بيفزايد، و بين مسلمين را به سبب رابطه برادرى كمى تغيير دهد، (عليه السلام) آهنى را در آتش گذارد، و نزديك دست او برد، که فرياد «عقيل» بلند شد، و (عليه السلام) با عصبانيت فرمود: «اى از آهن تفتيده اى كه انسانى آن را به بازى سرخ كرده [و نزديك دست تو آورده] ناله مى كنى، اما مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته؟ آيا تو از اين ناراحتى مختصر مى نالى و من از آن آتش سوزان ننالم؟». [۱] 🔹آن حضرت در سخن تكان دهنده دیگری، در هنگام باز گرداندن عطايايی که بى حساب از به اقوام و بستگانش بخشیده بود، فرمودند: «به خدا سوگند اگر آنها را بيهوده از به اين و آن بخشيده شده بيابم، به بيت المال باز مى گردانم، هر چند مهر و كابين زنان شده باشد، و يا كنيزانى را با آن در اختيار گرفته باشند، چرا كه سبب‌ گشايش و پيشرفت‌ جامعه است، و آن كس كه بر او گران آيد تحمل جور، بر او گران تر است». [۲] 🔹در موردی دیگر هنگامى كه به آن حضرت پيشنهاد كردند براى پيشرفت كار حكومت (حداقل در آغاز كار) براى افراد صاحب نفوذ، امتيازى در عطاياى قائل باشد، (عليه السلام) از اين پيشنهاد خشمگين شده و فرمودند: «آيا به من دستور مى دهيد كه براى پيروزى خود، از جور و در حق كسانى كه بر آنها حكومت مى كنم استفاده كنم؟ به خدا سوگند تا زنده ام و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب مى كنند، هرگز به چنين كارى دست نمى زنم، اگر اين اموال از خودم بود، به طور مساوى در ميان آنها تقسيم مى كردم [و عدالت را رعايت مى نمودم] تا چه رسد به اين كه اين اموال، [و متعلق به است]». [۳] 🔹گاهی اوقات نزديكترين دوستان خود را در خيانت به تهديد مى‌كردند، تا ديگران به حساب خود برسند، و بدانند اين مسأله بسيار جدى است. در همين رابطه در نامه اى كه اميرمؤمنان (عليه السلام) به بعضى از فرمانداران كشور اسلامى كه به خاطر بروز پاره اى از جنگ ها از آشفتگی جامعه اسلامى سوء استفاده كرده، و را به غارت می بردند، مى نويسد: «از خدا بترس و [اموال بيت المال] را به آنها بازگردان كه اگر اين كار را نكنى و خداوند مرا بر تو مسلط سازد، وظيفه ام را در برابر خدا درباره تو انجام خواهم داد، و با اين كه هيچ كس را با آن نزدم، مگر اين كه داخل دوزخ شد به تو خواهم زد، به خدا سوگند اگر حسن و حسين كارى همانند تو انجام دهند، هيچ پشتيبانى و هواخواهى از سوى من نخواهند داشت، و در اراده من تأثير نمى كند، تا آن زمان كه حق را از آنها بستانم». [۴] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ ق، چاپ اول، ص۳۴۷، خطبه۲۲۴ و من كلام له يتبرأ من الظلم. [۲] همان، ص۵۷، خطبه۱۵ و من كلام له فيما رده على المسلمين من قطائع عثمان [۳] همان، ص۱۸۳، خطبه۱۲۶ و من كلام له لما عوتب على التسوية في العطاء [۴] همان، ص۴۱۳، نامه۴۱ و من كتاب له إلى بعض عماله 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج۳، ص۱۹۵ منبع: وبسایت‌ آیت‌ الله‌ العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️قدرت بدون انسانیت سبب فساد دنیا 🔹مرحوم مدرس - رحمة الله علیه - آن طوری که من شنیدم که ایشان گفتند. ایشان گفتند که  (بوعلی سینا) می‌گفته است که من از می‌ترسم، برای اینکه دارد و ندارد. این یک مسئله است. حالا فرضاً هم شیخ نگفته باشد، اما مسئله است. گاو شاخ دارد و عقل ندارد، قدرت دارد عقل ندارد. 🔹این هایی هم که در دنیا الآن راه می‌اندازند از همان سنخ هستند که شاخ دارند ندارند، دارند ندارند‌... شما ملاحظه بکنید در هر جای دنیا که یک وارد می‌شود برای همین معنا است که آن کسی که در آنجا، در آن نقطه قدرت دارد، این دارد ندارد، قدرت دارد ندارد. این عقلی که من عرض می‌کنم آن عقلی است که «ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمن» [۱] و الّا - تدبیر - و تدبیر را اینها هم دارند. 🔹اما آن عقلی که باشد و بتواند انسان را به برساند ندارند. مجرد دانشمند بودن به یک معنا، این فایده ندارد. ممکن است که یک کسی بسیار بزرگی باشد لکن آن را نداشته باشد، خودش را صرف بکند، صرف تباه کردن بکند. اینها دارند قدرت خودشان را صرف می‌کنند در اینکه ملت‌ها را بکنند، تحت بکشند. پی نوشت؛ [۱] آنچه که خدای بخشنده به آن، پرستش می‌شود. 📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۰۷ و ۲۰۸ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel