eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
424 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمیشود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ عليه السلام:  🔸إنَّ العاقِلَ لايَكذِبُ و إن كانَ فيهِ هَواهُ. 🔹خردمند نمى گويد، اگر چه ميل او در آن باشد. 📕تحف العقول، ص ۳۹۱ @tabyinchannel
⭕️ عليه السلام:  🔸تَفَـقَّـهُوا فى ديـنِ اللهِ، فَإنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصيرَةِ وَ تَمامُ الْعِبادَةِ.  🔹در دين خـدا دانا شويد، هـمانا دين شـناسى و فـقه، كليد بصيرت و كمال عبادت است. 📕مسند الامام الكاظم عليه السلام، ج ۳، ص ۲۴۹ @tabyinchannel
⭕️مبارزه پیشوایان اسلام با شاهان‌ 🔹علمای اسلام، پیغمبر اسلام، ائمه اسلام، همیشه مخالفت با این سلاطین عصرشان کرده‌اند. زمان آنها دیگر سلاطین بوده [اند]؛ اینهایی که به اسم خلفا سلطنت می‌کردند. حضرت  (ع) را پانزده سال یا ده سال در حبس نگه می‌دارد، آیا برای اینکه نماز می‌خواند؟ ... هارون و مامون خودشان نماز می‌خواندند. امام جماعت هم بودند، امام جمعه هم بودند؛ برای اینکه نماز می‌خواند ... گرفتند ایشان را؟! برای اینکه یک سید، اولاد پیغمبری است یا امامی است؟! برای اینهاست؟ 🔹نه، برای این است که حضرت  (ع)  بوده است، با آن مخالف بوده. مخالفتش با رژیم، اسباب گرفتاری‌اش بوده، نه اینکه یک آدمی بوده است چون نماز می‌خوانده، گرفتند او را؛ چون آدم خوبی [بوده‌]، چون که پسر پیغمبر بوده. آنها پیغمبر را فریاد می‌کردند در اذانشان و پیغمبر را ثنا می‌کردند، لکن وقتی مخالف رژیم می‌بینند این آدم هست، باید بگیرند حبسش بکنند... بخشی از سخنرانی حضرت امام در جمع ایرانیان مقیم خارج (مبارزه اسلام علیه شاهان و سرمایه داران) ۵۷/۰۷/۳۰ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️امام موسی کاظم عليه السلام:  🔸«وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اَرْبَـعٍ: اَوَّلُــها اَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَالثّانِيَةُ اَنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِكَ، وَالثّـالِثَةُ اَنْ تَعْـرِفَ مـا اَرادَ مِنْكَ، وَالرّابِعَةُ اَنْ تَعْرِفَ ما يُخْرِجُكَ مِنْ دينِكَ».  🔹 را در چهار چيز يافتم: اوّل: آنكه را بشناسى؛ دوم: آنكه بدانى با تو و براى تو چه كرده است؛ سوم: آنكه بدانى از تو چه خواسته است؛ چهارم: آنكه بدانى چه چيز تو را از دينت بيرون مى كند. 📕كشف الغمّه، ج ۳ ص ۴۵ @tabyinchannel
⭕️امام موسی كاظم عليه السلام: 🔸«إنَّ لِله عِبادا فِی الأرضِ يَسعَونَ فی حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ»؛ 🔹خداوند در زمين دارد كه براى برآوردن می‌کوشند؛ اينان روز قيامت اند. 📕کافى، ج ۲، ص ۱۹۷ @tabyinchannel
⭕️امام موسی كاظم عليه السلام:  🔸«اَلْمَغْبُونُ مَن غَبَنَ مِنْ عُمْرِهِ ساعَةً».  🔹، كسى است كـه ساعتى از خويش را باخته است. 📕حياة الامام موسى بن جعفر عليه السلام، ج ۱ ص ۲۸۰ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مساله ازدواج نکردن حضرت معصومه (س) 💠درباره علّت ازدواج نکردن ایشان نظرات مختلفی وجود دارد که اجمالا آنها را بررسی میکنیم: 🔹بعضی می‌گویند که ایشان بنا به دستور پدر بزرگوارشان ازدواج نکردند. بنابر آنچه «یعقوبی» نقل می‌کند، (ع) وصیت فرمود که [دخترانشان] ازدواج نکنند. [۱] اما برخی این خبر را مجعول دانسته و آن را رد می‌کنند. [۲] ضمن اینکه (ع) دستوری بر خلاف دستور مؤکد شرع نمی دهد. آنچه در وصیت (ع) در کتاب شریف اصول کافی آمده، توصیه به تبعیت همه فرزندان از (ع) و سپردن اختیار ازدواج دختران به ایشان است، نه چیز دیگر؛ 🔹حضرت در وصیت خود می‌فرماید: «لَا یُزَوِّجُ بَنَاتِی أَحَدٌ مِنْ إِخْوَتِهِنَّ مِنْ أُمَّهَاتِهِنَّ وَ لَا سُلْطَانٌ وَ لَا عَمٌّ إِلَّا بِرَأْیِهِ وَ مَشُورَتِهِ فَإِنْ فَعَلُوا غَیْرَ ذَلِکَ فَقَدْ خَالَفُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ جَاهَدُوهُ فِی مُلْکِهِ وَ هُوَ أَعْرَفُ بِمَنَاکِحِ قَوْمِهِ فَإِنْ أَرَادَ أَنْ یُزَوِّجَ زَوَّجَ وَ إِنْ أَرَادَ أَنْ یَتْرُکَ تَرَک‏...؛ هیچ یک از دخترانم را نباید برادران مادری، سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت (ع)، اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول اکرم (ص) مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند؛ زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است، پس هر کسی را او بخواهد تزویج میکند و هر کسی را او نخواهد تزویج نمیکند». [۳] 🔹قول دیگری نیز وجود دارد که می‌گوید: «دلیل عدم ازدواج (س) عدم وجود هم شأنی برای ایشان می باشد»؛ چنانکه در مورد حضرت زهرا (س) نیز نقل شده است که اگر امام علی (ع) نبود هم‌کفوی برای ایشان پیدا نمی‌شد. این نظر نمی‌تواند درست باشد؛ چرا که بر خلاف توصیه موکّد اهل بیت به ازدواج است و در ازدواج مورد نظر آنها «مؤمن هم کفو مؤمنه است». از طرفی مقام حضرت زهرا (س) با همه زنان عالم فرق می‌کند. 🔹اما «نظر دقیق‌تر» درباره عدم ازدواج (س) این است که از آنجا که در دوران هارون الرشید و مأمون، شیعیان و علویان و به ویژه امام کاظم (ع) مورد سخت ترین فشارها و آزارها بودند و ارتباطات اجتماعی آنان به شدت محدود بود، کسی جرات نزدیک شدن به خاندان اهل بیت (ع) را پیدا نمی‌کرد؛ چه رسد به آنکه با آنان پیوند نیز برقرار سازد. وصیت امام کاظم (ع) نیز بخاطر لحاظ همین شرایط بوده است. اینکه برخی از خواهران حضرت معصومه (س) نیز موفق به ازدواج نشدند این مسأله را تایید می کند. [۴] 🔹نکته دیگر در این باره، عدم توجّه دقیق منابع تاریخی به ازدواج دختران اهل بیت (ع) است؛ علاوه بر (س) درباره ازدواج سایر دختران اهل بیت نیز خبر قطعی وجود ندارد و درباره ازدواج بسیاری از آنها شاهد اخبار مختلف و ضد و نقیضی هستیم. در مورد (س) نیز خبری مبنی بر ازدواج ایشان نقل نشده است؛ اما این بدان معنی نیست که بتوان حکم قطعی درباره عدم ازدواج ایشان و برخی خواهران ایشان داشت، بلکه ممکن است ازدواج کرده باشند، اما بخاطر فشارها و سختگیری هایی که با این خانواده صورت می پذیرفت، علنی نشده باشد. اما بر فرضی که ازدواج نکرده باشند، باز هم قطعا به معنی بی توجهی و عدم رغبت به ازدواج نبوده، بلکه همین جو خفقان حاکم علیه این خانواده مانع این امر شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] تاریخ یعقوبی، چاپ نجف، ۱۳۸۴‌ق، ج۳، ص۱۵۱؛ [۲] حیاة الإمام موسی بن جعفر ع (باقر شریف قرشی) دارالبلاغة، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴۷۹؛ [۳] الکافی، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، چ۴، ج۱، ص۳۱۷؛ [۴] حضرت معصومه فاطمه دوم، محمدی اشتهاردی، محمد،‌ انتشارات علامه، ۱۳۷۵ش، چ۱، ص۱۱۶ 📕بانوی ملکوت، کریمی جهرمی، علی، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۹۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️تحلیل زمانه و عصر امام موسی بن جعفر (ع) 🔹این مقطع سی‌وپنج ساله (از ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری) یعنی دوران امامت حضرت ابی‌الحسن (علیهما السّلام) یکی از مهمترین مقاطع زندگینامه‌ی ائمه (علیهم‌ السّلام) است. دو تن مقتدرترین سلاطین بنی عباس - منصور و هارون - و دو تن از جبّارترین آنان - مهدی و هادی - در آن حکومت می‌کردند. 🔹بسی از قیامها و شورشها و شورشگرها در خراسان، در افریقیه، در جزیره‌ی موصل، در دیلمان و جرجان، در شام، در نصیبین، در مصر، در آذربایجان و ارمنستان و در اقطاری دیگر، سرکوب و منقاد گردیده و در ناحیه‌ی شرق و غرب و شمال قلمرو وسیع اسلامی، فتوحات تازه و غنایم و اموال وافر، بر قدرت و استحکام تخت عباسیان افزوده بود. 🔹جریان های فکری و عقیدتی در این دوران، برخی به اوج رسیده و برخی زاده شده و فضای ذهنی را از تعارضات، انباشته و حربه‌ای در دست قدرتمداران و آفتی در هوشیاری اسلامی و سیاسی مردم گشته و میدان را بر عَلَم‌دارانِ صحنه‌ی معارف اصیل اسلامی و صاحبان دعوت علوی، تنگ و دشوار ساخته بود. 🔹شعر و هنر، فقه و حدیث و حتّی زهد و ورع، در خدمت ارباب قدرت درآمده و مکمل ابزار زر و زور آنان گشته بود. در این دوران، دیگر نه مانند اواخر دوران بنی‌امیه و نه همچون ده‌ساله‌ی اول دوران بنی‌عباس و نه شبیه دوران پس از مرگ هارون که در هر یک، حکومت مسلط وقت، به نحوی تهدید می‌شد، تهدیدی جدی دستگاه خلافت را نمی‌لرزاند و خلیفه را از جریان عمیق و مستمر دعوت اهل بیت (علیهم‌ السّلام) غافل نمی‌ ساخت. 🔹در این دوران، تنها چیزی که می‌ توانست مبارزه و حرکت فکری و سیاسی اهل بیت (علیهم‌ السّلام) و یاران صدیق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگی‌ ناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران بود و توسل به شیوه‌ی الهی «تقیه». و بدین ترتیب است که عظمت حیرت‌آور و دهشت‌ انگیز جهاد حضرت (علیه‌ و علی‌ ابائه‌ التحیّة والسّلام) آشکار می‌گردد. بیانات مقام معظم رهبری ۶۸/۰۷/۲۶ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌و‌نشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 1⃣محمد بن ادریس شافعى:  وى مى گوید: «قبر موسى بن جعفر التریّاق المجرّب؛ [۱] قبر موسى بن جعفر (ع) اکسیر تجربه شده اى است). این کلام اشاره به اجابت دعا در کنار قبر حضرت دارد. 2⃣حسن بن ابراهیم، ابوعلى خلال، شیخ حنابله (از علماى قرن سوّم ه.ق): «ما همّنى امر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسّلت به الاّ سهّل الله تعالى لى ما أحبّ؛ [۲] هیچ امرى بر من دشوار نشد جز آن که قصد قبر (ع) را مى نمودم و به او توسل مى کردم و خداوند متعال آنچه دوست داشتم را براى من تسهیل مى نمود». 3⃣محمّد بن ادریس بن منذر، ابوحاتم رازى (ت: ۲۷۷ ه.ق): او درباره (علیه السلام) مى نویسد: «ثقة صدوق، امام من ائمة المسلمین؛ [۳] او ثقه، صدوق، و امامى از امامان مسلمین است». 4⃣عبدالکریم بن محمّد سمعانى (ت: ۵۶۲ق):  «هو موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... و مشهده ببغداد مشهور یزار... زرته غیر مرّة مع ابنه محمّد بن الرضا على بن موسى؛ [۴] بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... مرقد او در بغداد مشهور و محلّ زیارت است... من قبر او و قبر فرزندش محمّد پسر على بن موسى (الرضا) را چندین بار زیارت کردم». 5⃣ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزى (ت: ۵۹۷ ه.ق): «کان یدعى العبد الصالح لأجل عبادته واجتهاده و قیامه باللیل و کان کریماً حلیماً، اذا بلغه عن رجل یؤذیه بعث إلیه بمال...؛ [۵] او را به جهت عبادت و کوشش فراوان و قیام در شب، عبد صالح مى خوانند. او مردى کریم و حلیم بود. هر گاه از کسى به او اذیتى مى رسید مالى براى او مى فرستاد...». 6⃣ابن اثیر جزرى (ت: ۶۳۰‌ ه.ق): «و کان یلقّب بالکاظم لأنّه کان یحسن إلى من یسىء إلیه، کان هذا عادته ابداً؛ [۶] او را لقب داده اند؛ زیرا به هر کس که او را اذیت مى کرد احسان مى نمود و این عادت همیشگى او بود». 7⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ ه.ق): «او امامى بزرگ مقدار، عظیم الشأن، مجتهدى بزرگ، کوشا در اجتهاد، مشهور به عبادت، مواظب بر طاعات و مشهور به کرامات بود. شب را تا به صبح به سجده و قیام بیتوته مى نمود، و روز را به صدقه و روزه ختم مى کرد. و به جهت کثرت بردبارى و گذشتش از متجاوزان، او را «کاظم» نامیدند. او انسان بدکار را به احسان خود پاسخ مى داد. و با انسان جنایتکار با عفو برخورد مى کرد. و به جهت کثرت عبادتش، او را عبد صالح نامیدند. و در عراق معروف به باب الحوائج الى الله است؛ زیرا حوائج متوسلین به خدا، به وسیله او برآورده مى شود. کرامت او عقل ها را متحیّر مى کند، و براى او نزد خداوند قدم صدقى است که زائل نشده و زائل نخواهد شد...  و اما مناقب او بسیار است، و اگر چیزى به جز عنایت الهى نسبت به او نباشد، همین منقبت او را بس است...». آن گاه برخى از مناقب آن حضرت را بازگو کرده است. [۷] 8⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى (ت: ۷۴۸ ه.ق): «او مردى صالح، عالم، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود». [۸] و در جایى دیگر مى گوید: «او مردى صالح، عالم، عابد و الهى... بود». [۹] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تحفة العالم، ج ۲، ص ۲۲ [۲] تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، ج ۱، ص ۱۲۰، به نقل از او؛ المنتظم ج ۹، ص ۸۹ [۳] الجرح و التعدیل، ج ۸، ص ۱۳۸ [۴] انساب السمعانى، ج ۵، ص ۴۰۵ [۵] صفة الصفوة، ج ۲، ص ۱۸۴، ترجمه رقم ۱۹۱ [۶] الکامل فى التاریخ، ج ۶، ص ۱۴ [۷] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۲۰ [۸] العبر، ج ۱، ص ۲۲۲ [۹] تاریخ الاسلام، حوادث وفیات ۱۹۰ - ۱۸۱ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 9⃣یافعى یمنى مکّى (ت: ۷۶۸ ه.ق): «و فیها توفّى السید ابوالحسن موسى الکاظم ولد جعفر الصادق کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً کبیر القدر... و کان یدعى بالعبد الصالح من عبادته واجتهاده، و کان سخیاً کریماً. کان یبلغه عن الرجل انّه یؤذیه فبعث إلیه بصرّة فیها الف دینار...؛ [۱] در سال ۱۸۳ آقاى ما ابوالحسن موسى (بن جعفر) کاظم فرزند جعفر صادق وفات یافت. او مردى صالح، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود... او را به جهت عبادت و کوشش فراوانش «عبد صالح» نامیدند. مردى سخى و کریم بود. هر گاه به او خبر مى دادند که شخصى شما را اذیت مى کند، حضرت کیسه اى با هزار دینار براى او مى فرستاد...». 🔟ابوالفداء، اسماعیل بن کثیر دمشقى (ت: ۷۷۴ ه.ق): «وکان کثیر العبادة والمروءة، اذا بلغه عن احد انّه یؤذیه ارسل إلیه بالذهب والتحف؛ [۲] او مردى کثیر العبادة و بامروّت و مردانگى بود. هر گاه به او خبر مى رسید که کسى قصد اذیت شما را دارد براى او طلا و هدایا مى فرستاد...». 1⃣1⃣ابن حجر عسقلانى (ت: ۸۵۲ ه.ق): او از یحیى بن حسن بن جعفر نسّابه نقل کرده که گفت: «کان موسى بن جعفر یدعى بالعبد الصالح من عبادته واجتهاده... ومناقبه کثیرة؛ [۳] موسى بن جعفر را به جهت عبادت و کوشش بسیارش «عبد صالح» نامیدند... و مناقب او بسیار است». 2⃣1⃣جمال الدین یوسف بن تغرى اتابکى (ت: ۸۷۴ ه.ق): «در سال ۱۸۳ ه.ق موساى کاظم فرزند جعفر صادق... وفات یافت. او به جهت عبادتش معروف به «عبد صالح» و به جهت حلمش معروف به «کاظم» بود... او سیدى عالم، فاضل، باارزش، بخشنده، مورد ستایش و مستجاب الدعوه بود». [۴] 3⃣1⃣ابن حجر هیتمى (ت: ۹۷۴ ه.ق): «موسى الکاظم و هو وارثه علماً و معرفة و کمالا و فضلا. سمّى الکاظم لکثرة تجاوزه و حلمه. و کان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله. و کان اعبد اهل زمانه واعلمهم واسخاهم...؛ [۵] موسى کاظم؛ او وارث جعفر صادق در علم و معرفت و کمال و فضل بود. به جهت کثرت حلمش او را «کاظم» نامیدند. او در عراق به «باب قضاء الحوائج عند الله» معروف است. او عابدترین و عالم ترین و سخاوتمندترین اهل زمان خود بود...». 4⃣1⃣شیخ‌محمّد‌بن‌على‌صبّان (ت: ۱۲۰۶ ه.ق): «امّا موسى الکاظم فکان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله، و کان من اعبد اهل زمانه و من اکابر العلماء الأسخیاء... و لقّب بالکاظم لکثرة تجاوزه وحلمه؛ [۶] امّا موسى کاظم؛ او نزد اهل عراق معروف به باب قضاء الحوائج عند الله بود. او عابدترین اهل زمان خود و از بزرگان علماى با سخاوت بود... و به جهت کثرت بردبارى اش او را «کاظم» لقب داده اند». 5⃣1⃣ابن تیمیه حرّانى (ت: ۷۲۸ ه.ق):  «موسى بن جعفر مشهور بالعبادة والنسک»؛ (موسى بن جعفر مشهور به عبادت و عمل صالح بود). او همچنین مى گوید: «و امّا من بعد جعفر، فموسى بن جعفر. قال فیه ابوحاتم الرازى: ثقة امین صدوق من ائمة المسلمین؛ [۷] و امّا بعد از جعفر، موسى بن جعفر است که ابوحاتم رازى او را ثقه، امین، صدوق و از امامان مسلمین برشمرده است». پی نوشت‌ها؛ [۱] مرآةالجنان، ج۱، ص۳۰۵، حوادث سال۱۸۳ ه.ق [۲] البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۱۹۷ [۳] تهذیب التهذیب، ج۸، ص۳۹۳ [۴] النجوم الزاهرة، ج۲، ص۱۱۲ [۵] صواعق المحرقة، ص ۳۰۷ و ۳۰۸ [۶] اسعاف الراغبین در حاشیه نورالابصار، ص۲۴۶ [۷] منهاج السنة، ج۲، ص۱۲۴ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه وجود «عالَم برزخ» چیست؟ 🔹فلسفه زندگى به خوبى روشن است؛ چرا كه محل و و پرورش و علمى و عملى براى عالَم ديگر است. به تعبير روايات اسلامى و بعضى از آيات قرآن، مزرعه، تجارتخانه، دانشگاه، و يا به تعبير ديگر به منزله «عالَم جنين» براى جهان ديگر است. مركز انوار الهى، دادگاه بزرگ حقّ، محل رسيدگى به و جوار قرب و رحمت خداست. در اينجا اين سؤال باقى مى ماند كه فلسفه چيست؟ 🔹در پاسخ اين سؤال مى توان گفت: كه كه در ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، مانند فلسفه هر مرحله متوسّط ديگر است؛ زيرا انتقال از محيطى به محيط ديگر كه از هر نظر با آن متفاوت است، در صورتى قابل تحمل خواهد بود كه مرحله ميانه اى وجود داشته باشد، مرحله اى كه بعضى از ويژگى هاى مرحله اول و پاره اى از ويژگى هاى مرحله دوّم در آن جمع باشد. به علاوه براى همه انسان ها در يك روز تحقق مى يابد؛ چرا كه زمين و آسمان بايد دگرگون شود و عالمى نو ايجاد گردد و حيات نوين انسان ها در آن عالم نو صورت گيرد. 🔹با اين حال راهى جز اين نيست كه در ميان دنيا و آخرت باشد و ارواح بعد از جدا شدن از بدن هاى مادّىِ عنصرى به منتقل گردند و تا پايان دنيا در آنجا بمانند، و پس از پايان دنيا و آغاز شدن قيامت، همه با هم محشور نشوند؛ زيرا ممكن است هر انسانى براى خود مستقلا قيامتى داشته باشد، چرا كه بعد از فناء دنيا و تبديل زمين و آسمان ها به زمين و آسمان هاى ديگرى است. از اين گذشته از رواياتى استفاده مى شود كه در پاره اى از كمبودهاى و تربيت جبران مى گردد، درست است كه آنجا جاى انجام عمل صالح نيست، ولى چه مانعى دارد كه محل معرفت بيشتر و آگاهى افزون تر باشد؟ 🔹در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ ماتَ مِنْ أَوْلِيائِنا وَ شِيعَتِنا وَ لَمْ‌ يُحْسِن الْقُرانَ عُلِّم فى قَبْرِهِ لِيَرْفَعُ اللهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ، فَاِنَّ دَرَجاتِ الْجَنَّةِ عَلى قَدْرِ آياتِ الْقُرآنِ، يُقالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ ارْقَ، فَيَقْرأُ ثُمَّ يَرْقى» [۱] (هركس از و ما بميرد و هنوز را به طور كامل فرا نگرفته باشد، در به او مى دهند تا خداوند بدين وسيله را بالا برد، چرا كه به اندازه آيات قرآن است به او گفته مى شود بخوان و بالا رو، او مى خواند [و از درجات بهشت] بالا مى رود). پی نوشت: [۱] الكافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ‏۲، ص ۶۰۶، باب؛ بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ‌ ۲، ج ‏۸۹، ص ۱۸۸، باب ۲۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ‌ ۹، ج ۵، ص ۳۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 5⃣با اینکه ، یکى از مهم‌ترین برنامه هاى اسلامى است، مادام که جنبه وجوب عینى پیدا نکند، یعنى داوطلب به قدر کافى باشد، بودن در از آن مهم‌تر است، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست. در حدیثى از (عليه السلام) مى خوانیم: مردى نزد (صلی الله علیه و آله) آمده عرض کرد: من جوان با نشاط و ورزیده اى هستم و را دوست دارم، ولى دارم که از این موضوع ناراحت مى شود، فرمود:  🔹«ارْجِعْ فَکُنْ مَعَ والِدَتِکَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لاَ ُنْسُهَا بِکَ لَیْلَةً خَیْرٌ مِنْ جِهاد فِی سَبِیلِ اللهِ سَنَة» [۱] (برگرد و با خویش باش، قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث ساخته است، یک شب با تو مأنوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است!). ولى، البته هنگامى که ، جنبه پیدا کند، و کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى پذیرفته نیست، حتى نارضایتی والدین. در مورد سایر واجبات کفائى و همچنین مستحبات، مسأله همان گونه است که در مورد جهاد گفته شد. 6⃣ (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِیّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوالِدَیْنِ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عام وَ لا یَجِدُها عاقٌّ» [۲] (بترسید از این که و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد هستند، نخواهد رسید). این تعبیر اشاره لطیفى به این موضوع است که چنین اشخاصى نه تنها در گام نمى گذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمى توانند به آن نزدیک شوند. 🔹«سید قطب» در تفسیر «فى ظلال» حدیثى به این مضمون از (صلّی الله علیه و آله) نقل مى کند که: مشغول طواف، را بر دوش گرفته طواف مى داد، را در همان حال مشاهده کرد، عرض کرد: آیا را با این کار انجام دادم؟ فرمود: «نه حتى جبران یکى از ناله هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى کند»! [۳] در پایان این بحث، ذکر این نکته را لازم مى دانیم: گاه مى شود پیشنهادهاى غیر منطقى و یا خلاف شرع به انسان مى کنند، بدیهى است اطاعت آنها در هیچ یک از این موارد لازم نیست، ولى با این حال باید با و انجام وظیفه امر به معروف در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. 🔹سخن خود را در این زمینه با حدیثى از (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ کسى نزد (صلّی الله علیه و آله) آمد و از و سؤال کرد؛ فرمود:  «لا یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ وَ لا یَمْشِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لا یَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لایَسْتَسِبُّ لَه» (باید او را با نام صدا نزند [بلکه بگوید پدرم!]، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشیند، و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کنند [نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى!]». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] «جامع السعادات»، ج ۲، ص ۲۶۰ [۲] همان، ص ۲۵۷ [۳] «فى ضلال»، ج ۵، ص ۳۱۸ [۴] «نور الثقلين»، ج ۳، ص ۱۴۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام‌ موسی‌ كاظم عليه‌السلام:  🔸قُلِ الحَقَّ و إن كانَ فيهِ هَلاكُكَ، فَإنَّ فِيهِ نَجاتُكَ. 🔹حق را بگو، اگرچه نابودى تو در آن باشد؛ زيرا نجات تو در همان است. 📕تحف العقول، ص ۴۰۸ @tabyinchannel
⭕️امام موسی كاظم عليه‏ السلام: 🔸«ما مِن شَى‏ءٍ تَراهُ عَيناكَ إلاّ و فيهِ مَوعِظَةٌ»؛ 🔹در هر چيزى كه چشمانت مى ‏بيند، است. 📕بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۳۱۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۸ نهج البلاغه، درباره لزوم حسابرسی اعمال چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ مى فرمايد: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ».(هر كس به خود برسد مى برد و آن كس كه بماند مى بيند). هميشه مسئله در زندگى ماديِ مردم، وسيله اى براى پرهيز از بوده است و وسايل مختلفى براى ثبت و ضبط حساب ها از قديم الايام فراهم كرده اند. در عصر و زمان ما اين وسايل بسيار متنوع و پيچيده شده و دقيق ترين حساب ها را نگهدارى مى كند. سبب مى شود كه اگر انسان احساس كرد، به سراغ نقطه هاى آسيب پذير برود و آنها را كند تا ، تبديل به سود گردد. 🔹اصولاً تمام اين بر اساس و آميخته با آن قرار گرفته است. هر گاه درون خود را ملاحظه كنيم در منطقه خون ما حكمفرماست؛ بيش از بيست فلز و شبه فلز و مواد مختلف حاصل از آن خون ما را تشكيل مى دهد و به مجرد اين كه آن به هم بخورد بيمارى حاصل مى شود. به همين دليل پزشكان اولين دستورى را كه مى دهند اجزاى تشكيل دهنده خون از طريق آزمايش است تا به وسيله اين جلوى بيمارى را بگيرند. 🔹آن كس كه اين آزمايش ها را به فراموشى بسپارد ممكن است زمانى متوجه شود كه و زيان وسيعى دامن او را گرفته، در امور مادى دنيا ورشكست و در مسائل طبيعى مانند سلامتى جسم گرفتار بيمارى هاى غير قابل علاج شده است. مى گويد: در نيز بايد همين گونه؛ بلكه دقيق تر به رسيد. آن كس كه مراقب خويش باشد و دقيق كند مى برد، و كسى كه از آن گردد گرفتار و در و مى شود. 🔹از این رو (صلى الله عليه وآله) در حديثى می فرمایند: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبُ نَفْسَهُ أشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَرِيكَهُ وَ السَّيِّدُ عَبْدَهُ»؛ [۱] ( فرد باايمانى نخواهد بود، مگر زمانى كه با خود را كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريك خود مى رسد يا مولا به حساب بنده خويش). 🔹 در مسائل معنوى و بايد و باشد؛ زيرا غير ما هستند كه حساب دقيق ما را دارند، در حالى كه در امور مادى، هر كس خودش حسابگر خويش است و معمولاً كسى بر او نظارتى ندارد. در این رابطه مى فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ • كِرَاماً كَاتِبِينَ • يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»؛ [۲] «و به يقين بر شما گمارده شده • و [اعمال نيك و بد شما] • كه شما چه مى كنيد). 🔹همچنین در آیه ديگر، در خطاب به ، مى فرماید: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ [۳] (اين شماست كه ما نوشته ايم و به بر ضدّ شما سخن مى گويد، ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم). در تأكيد شده است كه همه روز به خود برسيد، يعنى شب هنگام همان گونه كه معمول بسيارى از بازرگان ها و تجار دفاتر خود را به خانه مى برند و به حساب روز خود مى رسند، شما هم شب هنگام به كه در روز انجام داديد نگاهى بيفكنيد، اگر خطايى بوده كنيد و اگر كار خوبى بوده خدا به جا آوريد و آن را تكرار نماييد. 🔹 (عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اِسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ»؛ [۴] (كسى كه همه روز به خود نرسد از ما نيست؛ اگر كار خيرى انجام داده از خداوند فزونى بطلبد و خدا را بر آن بگويد، و اگر انجام داده كند و توبه نمايد و به سوى خدا باز گردد). ارباب سير و سلوك نيز براى پيمودن مسير از نخستين توصيه هايى كه به رهروان اين راه مى كنند و سپس آن است، چرا كه بدون آن، پيمودن اين راه پر خوف و خطر امكان پذير نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۶۷، ص ۷۲، باب ۴۵ [۲] قرآن کریم، سوره انفطار، آيه ۱۰ تا ۱۲ [۳] همان، سوره جاثيه، آيه ۲۹ [۴] بحار الأنوار، همان. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۵۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸 براى امورى را بيان كرده اند كه به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه ، است و امر كننده به و ميل كننده به و فرار كننده از خير است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوند تعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى»؛ [۱] (اى فرزند مريم، خود را ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ»؛ [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ»؛ (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر و گفتار عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! انشاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر نفسش به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام کاظم عليه السلام:  🔸«اِنَّ اَبْدانَكم لَيْسَ لَها ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةُ، فَـلا تَبيعُـوها بِغَيْـرِها».  🔹همانا بدن هاى شما را بهايى جز نيست؛ پس آنـرا به غـير بهشت نفـروشـيد. 📕تحف العقول، ص ۳۸۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نهضت علمی امام صادق (علیه السلام) پس از شهادتشان چگونه پیگیری شد؟ 🔹بررسى اوضاع و احوال زمان (علیه السلام) نشان مى‏ دهد كه هرگونه اقدام حادی كه از آغاز روى آن حساسيت نشان بدهد صلاح نيست؛ از اين رو (علیه السلام) دنباله برنامه علمى پدر را گرفت و حوزه‏ اى‏ نه به وسعت دانشگاه جعفرى تشكيل داد و به بزرگ و رجال علم و فضيلت پرداخت. 🔹«سيد بن طاووس» مى‏ نويسد: گروه زيادى از و خاص (عليه ‏السلام) و رجال خاندان هاشمى در محضر آن حضرت گرد مى‏ آمدند و سخنان گهربار و پاسخ هاى آن حضرت به پرسش هاى حاضران را يادداشت‏ مى‏ نمودند، و هر حكمى كه در مورد پيش ‏آمدى صادر مى ‏نمود، ضبط مى‏ كردند. [۱] 🔹«سيد اميرعلى» مى ‏نويسد: در سال ۱۴۸ (علیه السلام) در شهر مدينه درگذشت، ولى خوشبختانه او تعطيل نشد، بلكه به رهبرى جانشين و فرزندش (علیه السلام)، شكوفايى خود را حفظ كرد. [۲] 🔹 (علیه السلام) نه تنها از نظر علمى، تمام دانشمندان و آن روز را تحت‏ الشعاع قرار داده بود، بلكه از نظر و صفات برجسته انسانى نيز زبان زد خاص و عام بود، به طورى كه تمام كه با زندگى پرافتخار آن حضرت آشنايى دارند در برابر عظمت وى سر تعظيم فرود آورده اند. 🔹«ابن حجر هيتمى»، دانشمند و محدث مشهور جهان تسنّ، مى‏ نويسد: (علیه السلام) و دانش هاى پدر و داراى و او بود. وى در پرتو و و فوق ‏العاده ‏اى كه (در رفتار با مردم نادان) از خود نشان داد، لقب يافت، و در زمان او هيچ ‏كس در و و به پايه او نمى ‏رسيد. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] حاج شيخ عباس قمى، الأنوارالبهيه، مشهد، مؤسسه منشورات دينى مشهد، ص ۱۷۰ [۲] مختصر تاريخ‏ العرب، ط ۲، تعريب: عفيف ‏البعلبكى، دارالعلم‏ للملايين، ص ۲۰۹ [۳] الصواعق ‏المحرقه، مكتبه القاهره، ص ۲۰۳ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرزند آوری از نگاه اسلام (بخش دوم و پایانی) 🔸برای ، اهداف بسیاری یاد شده که از همه مهم‌تر است، که با آمدن فرزند زندگی ها رنگ و بوی بیشتری به خود میگیرد. یکی از اهداف مهم ازدواج و است و اکثر زوجین داشتن فرزند را به عنوان یکی از خواسته ها و های خود در زندگی مشترک مد نظر دارند؛ در ادامه بخش قبل، در این بخشِ نوشتار نیز به مواردی مرتبط با این موضوع پرداخته می‌شود.   💠عامل نشاط والدین 🔹 و نگاه به او می تواند موجب و آنها شود. «پژوهش ها نشان داده است که یکی از بزرگترین عوامل برای والدین، اولین ملاقات آنها با خویش پس از بوده است. همزمان با تولد فرزند، به زن و شوهری که صاحب فرزند شده اند، و خطاب می شود و لذا آنها خود را معنادار تر از گذشته می یابند، 🔹و بعدها نیز شنیدن الفاظ «مامان» و «بابا» از برای آنها لذت بخش است. ، هم، فی نفسه موجب نشاط والدین میشود و هم از دیدن فعالیت های شیرین و دل انگیز آنها و نگاه به و تبسم آفرین فرزندان میکنند. بنابراین، همانگونه که تولد فرزندان میتواند موجب نشاط و سلامت روانی والدین شود، نگاه به چهره فرزند نیز میتواند وصف ناشدنی برای آنان به ارمغان آورد و موجب شان شود». [۱] 🔹لذا وقتی که از امام صادق (عليه السلام) سؤال می کنند که: بهترین چیزها برای آدمی چیست؟ می فرمایند: «داشتن ، وقتی سوال می شود بدترین و تلخ ترین حالت برای انسان چیست؟ می فرمایند: از دست دادن فرزند». [۲] 💠نقش فرزند صالح 🔹در دستگیر می‌شوند و پس از مرگ والدین، سبب رشد و تعالی معنوی آنها می‌گردند.  💠فرزندان موهبت الهی هستند 🔹از نظر شرع مقدس اسلام، ، هستند که به در اختیار قرار گرفته اند، و والدین در دنیا و آخرت در برابر اعمال آنان . (علیه السلام) در رساله حقوق خود می‌فرمایند: « هرگونه که باشد، چه چه ، در دنیای گذرا به تو منسوب است، و تو در آنچه به او سرپرستی داری هستی، در و به سوی ، 🔹پس بر این کار می‌گیری اگر عمل کنی، و می بینی، اگر عمل نمایی». و فرزند در درجه اول بستگی به والدینش دارد که او را چگونه تربیت کنند. (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «خداوند متعال را با به انسان عطا می‌فرماید و این هستند که او را بدبخت و گمراه می‌کنند».    💠جواب قرآن به کسانی که بهانه می‌آورند که ما بچه نمی‌خواهیم 🔹امروزه برخی از به بهانه هایی همچون وضعیت و تربیت صحیح فرزندان از زیر بار مسئولیت، شانه خالی می کنند و زندگی دو نفره را به مشغله هایش ترجیح می دهند. این یکی از برای جلوگیری از است که: آیا اگر بچه دار شوم، می‌رسم تربیت شان کنم یا نه؟ اصلا با این مخارج سنگین مگر می‌شود بچه دار شد؟! درست است که هم تربیت می‌خواهد هم حداقل مخارجی برای تامین معاش را، اما آدمی برای رشد و باید تلاش کند و خیالش راحت باشد که کسی پشتش ایستاده است. مگر شده است کسی به اعتماد کند و جواب نگیرد؟  🔹مردی به نام بکر ابن صالح گوید به (علیه السلام) نوشتم که پنج سال است که از خودداری کرده ام، زیرا خانواده ام فرزند نمی‌خواهد و می‌گوید: بزرگ کردن ایشان به خاطر فقر و مشکل است، شما چه می‌فرمایید؟ حضرت در جواب نامه مرقوم فرمود: بخواه که به آن ها می‌دهد. همچنین خداوند در آیه ۱۵۱ سوره انعام می‌فرماید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ»؛ ( تان را از بیم نکشید، ما شما و آن‌ها را می‌دهیم). پی نوشت‌ها؛ [۱] با کودکان خود رشد کنید، جوزف براگا، لوری براگا (مترجم پروین عظیمی) ص ۱۶ و ۲۵ [۲] من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۸۸ منبع: راسخون @tabyinchannel
⭕️امام موسی كاظم عليه السلام: 🔸«كانَ لُقمانُ عليه السلام يَقولُ لاِبنِهِ: «...يا بُنَيَّ، خُذ مِنَ الدُّنيا بُلغَةً، و لا تَدخُل فيها دُخولاً يَضُرُّ بِآخِرَتِكَ، و لا تَرفُضها فَتَكونَ عِيالاً عَلَى النّاسِ».  🔹 همواره به پسرش میگفت: «...پسرم! از به اندازه كفايت (نياز) برگير، و آنچنان در فرو نرو كه به زيان رسانَد، و چنان هم رهايش مكن كه گردى». 📕بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۴۱۶ ح ۱۰ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سرلوحه برنامه های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹 ، خصلت همه است و این خصلت در وجود (عج) در حدّ اوج و کمال است. معیار پاک سازی اجتماعات بشری نیز همین است. (عج) در راه و روش خویش، است و در اجرای و و مبارزه با قاطعیتی خدایی دارد. چشم پوشی و در راه و روش او نیست. از ملامت نمی هراسد، از هیچ مقام و نمی ترسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای را کیفر می دهد. 🔹در حدیثی از (ع) آمده است: « قیام می کند ... بر اعراب سختگیر است و راه و روش او شمشیر بوده و در راه اجرای از ملامتِ بیم نمی کند». [۱] (ع) نیز فرموده است: «خداوند برای از خاندان ما هر دشواری را آسان می گرداند و به دست او هر سرسختی نابود می شود و هر هلاک می گردد». [۲] 🔹بزرگترین آرمان دولت (عج)، گسترش در است که از هدف های اساسی آن می باشد؛ چنان که این اصل از نخستین هدف ها و اصلی ترین برنامه های همه بوده است که در گذشته تاریخ، اجتماعات و مردمان را به آن فرا خوانده اند و در راه تحقق آن های فراوان کرده اند. (عج)، با طبقات آگاه و عالمان و روشنفکرانی که بخواهند به گونه ای در برابر اجرای بایستند، می جنگد و با کسانی که با توجیه کلام خدا و تأویل آیات قران کریم، قصد او را دارند، می شود و آنان را از سر راه انقلاب بر می دارد. 🔹 ، تنها زمینه حیات اجتماعی در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد و ، عامل اصلی حیات و زندگی انسان، اصل و عدل است. ، حیات زندگی است و زندگی بی عدالت، مرگی است که حیات پنداشته می شود. در سخنی از (ع) آمده است: «اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، آن روز را طولانی گرداند تا کند و را از و داد پر کند، آن گونه که از و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر خدا شنیدم». [۳] 🔹در روایتی نیز آمده است هنگامی که (عج) در لحظات نخستین پس از تولد، دهان به سخن گشود، فرمود: «خداوندا! به آنچه بر من وعده دادی، وفا کن و امر مرا به کمال برسان و گام های مرا استوار بدار و را به دست من آکنده از و داد ساز». [۴] (ع) نیز درباره این بزرگترین آرمان حکومت (عج) فرموده است: « را کنار می گذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه می کند، و را عزل می نماید و زمین را از هر و خائنی پاک می سازد». [۵] 💠عوامل موفقیت امام مهدی (عج) در گسترش عدل 🔹در که عهده دار اجرای و است، که در رأس حکومت قرار دارد، نمونه و و نمایش عملی و تجسم ظهور تمام و تعلیمات آن و نیز نسخه بشری است. در این حکومت (علیهم السلام) هم قوانینی که اساس عمل است، بیانگر ، و برقراری توازن و به معنای حقیقی است، و هم و و قوه مجریه ای که اجرای این قوانین را بر عهده دارد، در طریق گام بر می دارد. 🔹در روایتی از (ع) آمده است: «هنگامی که ما قیام کند، خداوند دست لطفش را بر سر بندگانش می گذارد و به این وسیله عقول آن ها را کامل و افکارشان را پرورش می دهد». [۶] ضمن این موضوع، عامل مهم دیگری که موفقیت (عج) در گسترش عدل در جامعه را تضمین می کند، در آن عصر است. افرادی با و داد درگیرند و با آن مقابله می کنند که کامل نیست. وقتی مردم از نظر عقلی ضعیف باشند، زیر بار نمی روند؛ زیرا طبق احادیث، از جنود به شمار می آید و از جنود و لشکریان . [۷] به این دلیل و نیز عظمت است که در دوران (عج) همگان به سرعت تمام، پذیرای حکومت آن حضرت خواهند بود. [۸] پی نوشت ها: [۱] الغیبة، نعمانی، ص۲۳۳؛ [۲] کمال الدین، ج۲، ص۳۶۹؛ [۳] همان، ج۱، ص۳۱۸؛ [۴] بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳؛ [۵] همان، ص۱۲۰؛ [۶] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸؛ [۷] کافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ح۱۴ ؛ [۸] ر.ک: رضوانی کاشانی، علی اصغر، موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۸۳ - ۴۸۶ نویسنده: زهرا رضائیان، بخش مهدویت تبیان منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در آيات قرآن، موارد زير به چشم مى خورد: 5⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ كَذلِكَ اَعْطَى [اَلاِنْسَانَ] عِلْمَ مَا فِيهِ صَلَاحُ دُنْيَاهُ كَالزِّرَاعَةِ وَ الغِرَاسِ وَ اسْتِخْرَاجِ الاَرَضِينَ، وَ اقْتِنَاءِ الاَغْنَامِ وَ الاَنْعَامِ وَ اسْتِنْبَاطِ المِيَاهِ، وَ مَعْرِفَةِ الْعَقَاقِيرِ الَّتِى يُسْتَشْفَى بِهَا مِنْ ضُرُوبِ الاَسْقَامِ، و الْمَعَادِنِ الَّتِى يُسْتَخْرَجُ مِنْهَا اَنْوَاعُ الْجَوَاهِرِ، وَ رُكُوبِ السُّفُنِ وَ الْغَوْصِ فِى الْبَحْرِ ... وَ التَّصَرُّفِ فِى الصِّنَاعَاتِ وَ وُجُوهِ الْمَتَاجِرِ وَ الْمَكَاسِبِ» [۱] 🔹(امام صادق (عليه السلام) مطابق اين روايت ضمن بر شمردن و دانش هاى مفيدى كه خداوند به لطف و كرمش بر انسان ارزانى داشته، مى فرمايد: همچنين به او علومى بخشيده كه او در آن است، مانند: كشاورزى، باغدارى، استخراج زمين [۲] دامدارى و استخراج آبها از زمين، شناخت گياهان دارويى كه براى انواع بيمارى ها مفيد است و شناخت معادنى كه از آنها انواع جواهر استخراج مى شود، و سوار شدن بر كشتى ها و غواصّى در درياها... و تصرّف در انواع صنايع و انواع تجارت ها و كسب ها). به اين ترتيب امام (عليه السلام) تمام اين را از شمرده و انسانها را به ، و آن تشويق فرموده است. 6⃣در حديثى از (صلى الله عليه وآله) ضمن بيان حقوق فرزندان بر پدران آمده است: «وَ يُعَلِّمَهُ كِتابَ اللهِ وَ يُطَهِّرَهُ وَ يُعَلِّمَهُ السِّبَاحَةِ» [۳] (از حقوق فرزندان بر پدر اين است كه را به او كند، و او را از و پاك سازد، و فن را به او بياموزد). از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه حتّى تعليم از نظر قانونگذار دور نمانده، و تعليم آن را به فرزندان توصيه كرده است. 7⃣در حديثى ديگر از (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ بَعْدَ عِلْمِ الْقُرآنِ مَا يَكُونُ اَشْرَفَ مِنْ عِلْمِ النُّجُومِ وِ هُوَ عِلْمُ الاَنْبِيَاءِ وَ الاَوْصِيَاءِ وَ وَرَثَةِ الاَنْبِيَاءِ الَّذِينَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَ عَلَامَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ» [۴] (بعد از علم قرآن، علمى شريف تر از و ستاره شناسى نيست و آن علم انبياء و اوصياء و وارثان آنها است، همانها كه خداوند متعال در حقّ آنها فرموده: خداوند علاماتى قرار داد و به وسيله ستارگان هدايت مى شوند). 💠از مجموع و فوق و نيز روايات ديگرى كه شرح همه آنها به طول مى انجامد به خوبى استفاده مى شود كه چگونه يك نيرومند را پايه گذارى كرد؛ و به همين دليل با گذشت دو سه قرن اين نهال برومند رشد و نمو كرد و شاخ و برگ آن سراسر را زير پوشش خود قرار داد، و چنان به ثمر نشست كه در مدّت كوتاهى كتاب هاى فراوان در علمى اعم از معارف ، ، ، ، ، ، و غير آنها تأليف و تصنيف شد؛ كه بخشى از آن به صورت ترجمه، و بخش ديگرى به صورت تحقيقات جديد دانشمندان اسلام، در رشته هاى مختلف علمى انتشار يافت. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۳، ص ۸۳، باب ۴ [۲] با توجّه به اينكه استخراج معادن در عبارات بعد آمده، بعيد نيست كه منظور از استخراج زمين ها، آماده كردن زمين های موات براى كشاورزى بوده باشد. [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج ‏۲۱، ص ۴۸۱، باب ۸۶ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ‏۴۸، ص ۱۴۶، باب ۶؛ سوره نحل، آيه ۱۱۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام‌ موسی‌ کاظم علیه السلام: 🔸«يا هِشامُ، إنَّ العُقَلاءَ تَرَكوا فُضولَ الدُّنيا فكَيفَ الذُّنوبُ، و تَركُ الدُّنيا مِن الفَضلِ، و تَركُ الذُّنوبِ مِن الفَرضِ». 🔹اى هشام! ، زيادىِ دنيا را هم وا گذاشتند چه رسد به ، در حالى كه رها كردن دنيا فضيلت است و رها كردن گناه واجب. 📕الكافی، ج۱، ص۱۷، ح۱۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ» (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى ] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «و يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً» (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند نيست، بلكه است، و اگر بيش از مقداری که به او شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة»؛ (به دندان گزيدن) كنايه از است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، كه از خود او سر زده و باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» [۱] (آن كس كه ابتدا كرده تر است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»، ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از (عليهم السلام) نقل شده است. (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ» [۴](، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه (عليه السلام) فرموده است: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم»؛ و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ»؛  🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه خداوند از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد، همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتماد به خدا 🔹 در می‌فرماید: « ... وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ [۱] (... و چه بسا چیزى را نداشته باشید، حال آن که شما در آن است، یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شما در آن است، در حالی که خدا می‌داند و شما نمی‌دانید). اگر ما به سمت حرکت کردیم خداوند هم قطعاً را رها نخواهد کرد. 🔹 نسبت به بندگانش از مادر هم مهربان تر است. ما باید به دست یابیم، که اگر چنین شود، خواهیم دید که تمام کارهای خداوند براساس و به خود بندگان است که چون عالم و قادر و بی‌نیاز و حکیم است، پس نمی‌کند و هر کاری که انجام می‌دهد از روی است و در برآورده کردن و یا برآورده نکردن بندگانش از غرض‌ های مادی و نفسانی ای که در انسان ها یافت می‌شود، پاک و مبرا است. 🔹کسی که به واسطه و در ادامه آن با عبادت هایی که انجام می‌دهد، به یقین می رسد و خدا را شناخته و درمی‌یابد که زیباترین موجود است، پس چون خدا از همه زیباتر است او می شود، لذا خواسته او را به خواسته همه و حتی به خواسته های خود ترجیح می‌ دهد و متوجه می شود که از خودش به خودش و مهربان تر است. 🔹به همین خاطر تمام و ، مطابق اراده و خواسته خداوند متعال می شود؛ چون خدا را دوست دارد و می داند خواسته او بهترین خواسته هاست. به همین خاطر اگر هم خواسته ای داشت که در ظاهر برآورده نشد، باز است؛ چون را بر خواهش های خودش، مقدم می داند. 🔹 (علیه السلام) می‌فرماید: «إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ باللهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ» [۲] (همانا داناترین مردم به خدا، راضی ترین آنها به عز و جل می باشند). (علیه السلام) نیز می‌فرماید: «یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللهِ أَنْ لَا یَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ وَ لَا یَتَّهِمَهُ فِی قَضَائِهِ» [۳] (سزاوار است برای کسی که خدا را شناخته، او را در رسانیدن روزیش به کندی منسوب نکند و او را در و متهم نداند». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۱۶ [۱] کافی، ج ۲، ص ۶۰ باب الرضا بالقضاء [۲] همان منبع: پرسمان @tabyinchannel