eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
⭕️خود زندگی غیر از شرایط زندگی است‏ 💠علامه شهید آیت الله مطهری (ره): 🔹آیا یعنی نفس کشیدن و هوا را فرو بردن و بیرون دادن؟ نه، این معنی زندگی نیست، اینها برای ما است نه خود زندگی. خود زندگی (به معنی دانایی) و است. ما از آن جهت به خدا حی مطلق می‌ گوییم که دانا و توانای مطلق است، از آن جهت به خداوند تبارک و تعالی حی می‌گوییم که آثار حیات بر وجود مقدس او بار می‌شود. رأفت و رحمت است، رحیم و رحمن است. پس یعنی و ؛ 🔹و برنامه دانایی و توانایی است، همان برنامه‌ای که قرن‌ها آن را در عمل پیاده کرد. پس آن طرز که نتیجه‌اش دانایی یا توانایی نباشد، و نیز طرز تفکری که نتیجه‌اش و و بی‌ خبری و بی‏ اطلاعی باشد، از اسلام نیست. است. دین حیات با بی‌خبری و با ناتوانی و عجز ناسازگار است؛ شما همین را می‌توانید به عنوان یک برای شناخت اسلام همیشه در دست داشته باشید. کوشش و دارد که در خود را وابسته به او معرفی کند، یعنی انسان را متکی به اراده خودش بکند. 🔹 می‌گوید ای انسان! تو به تو بستگی دارد، تو هم به تو بستگی دارد. آیا عمل انسان به چه چیز بستگی دارد؟ به خواست و . در نتیجه انسان یک موجود متکی به خود و متکی به کردار و شخصیت خود می‌شود. آیا فکر می‌کنید این مسئله‌ شوخی است که به بشر بگویند: «وَ انْ لَیسَ لِلْانْسانِ الّا ما سَعی‏». [۱] و از این صریح‌تر دیگر نمی‌شود. برای جز آنچه با و کوشش و به دست آورده چیزی نیست. با یک حصر عجیبی می‌گوید. این خودش است، عامل بیداری و بینایی و توانایی است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۳۹ 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت‌ «خوش‌ اخلاقی» در کلام معصومین علیهم السّلام 🔹، عبارت است از «خوشرویی»، «خوشرفتاری»، «حُسن معاشرت» و «برخورد پسندیده با دیگران». دین‌ مقدس‌ ، همواره پیروان خود را به و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت میکند و آنان را از درشتی و باز می دارد. در این نوشتار مروری می کنیم بر اهمیت از منظر روایات. کسى که باشد، با مردم کند، با لب خندان سخن بگوید، در مقابل حوادث و مشکلات باشد، همه است، 🔹دوستانش زیادند، همه دوست دارند با او معاشرت و رفت و آمد کنند، و است، به ضعف اعصاب و بیماری هاى روانى مبتلا نمی شود، بر و دشواری هاى زندگى می‌گردد، از لذت مى برد و بر معاشرانش خوش می گذرد. (عليه السلام) می فرماید: «در هیچ زندگانى گواراتر از  نیست». (صلی الله علیه و آله) فرمود: « نفس خودش را در رنج و عذاب دائم قرار می‌دهد ». [۱] 🔹 گرامى بدانند اگر می خواهند اوقات خود و فرزندشان به خوشی بگذرد، بایستی را اصلاح کنند، همیشه شاد و باشند، اوقات تلخى و نکنند، خوش زبان و شیرین بیان باشند. با می توان محیط خانه را بهشتی نمود، حیف است که با به جهنمی سوزان تبدیل شود، و همه اعضای خانواده، بخصوص که حساس‌تر هستند، در آن فضا معذب باشند و آسیب ببینند. 🔹لب خندان و زبان شیرین ، دل را غرق سرور و شادمانى می گرداند و غم و اندوه را از دلشان برطرف می سازد. (عليه السلام) می‌فرماید: خداوند به انسان ثواب جهاد می دهد، و صبح و شب برایش ثواب نازل می‌شود. [۲] (صلی الله علیه و آله) نیز می‌ فرماید: «کامل ترین‌ مردم از لحاظ ایمان، آنها مى باشد. بهترین شما کسى است که نسبت به خانواده اش احسان کند». 🔹حضرت در روایت دیگری می فرماید: «هیچ عملى بهتر از نیست». همچنین فرمود: «عیشى بهتر از نیست». نیز می‌فرماید: « نصف دین است». (علیه السلام) می‌ فرماید: «نیکوکارى و خانه ها را آباد و را زیاد می کند». حضرت همچنین می فرماید: «شخص خودش را در عذاب مى‌دارد». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] آئین همسردارى (ابراهیم امینی)، ص ۳۵-۳۶ [۲] همان، ص ۴۰ [۳] همان، ص ۲۷۴ منبع: وبسایت‌ راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا زندگى چند روزه دنیا می تواند هدف آفرینش ما باشد؟ 🔹حقیقت این است که در دل این عالم پهناور گویى تابلوى بزرگى براى نشان دادن نصب شده که گاه بر اثر عظمتش نمى توانیم آن را در لحظات نخستین ببینیم و روى آن نوشته شده است و . فرض کنید من شصت سال در این زندگى کنم، همه روز از صبح تا شام براى به دست آوردن روزى تلاش نمایم و شب خسته و وامانده به منزل باز گردم و نتیجه اش این باشد که در طول عمرم چندین تُن غذا و آب مصرف کنم و با زحمت و دردسر، خانه اى فراهم سازم و بعد بگذارم و از این جهان بروم؛ آیا این ارزش آن را دارد که مرا به این زندگى پر درد و رنج بخواند؟ 🔹راستى اگر مهندسى، ساختمان عظیمى را در وسط بیابانى بر پا کند و سالیان دراز در تکمیل و تنظیم آن بکوشد و تمام وسائل را در آن فراهم سازد، و هنگامى که از او سؤال کنند منظورت چیست؟ بگوید: هدفم این است که در تمام عمر این ساختمان، رهگذرى از این راه بگذرد و یک ساعت در آن بیاساید! آیا همه تعجّب نخواهیم کرد و نخواهیم گفت: یک ساعت آسودن یک راهگذر، این همه تشکیلات و مقدّمات و ذى المقدّمات نمى خواهد. به همین دلیل آنها که عقیده به و زندگى پس از مرگ ندارند زندگى این جهان را پوچ مى دانند، و این سخن در کلمات مادّى ها زیاد به چشم مى خورد که زندگى این جهان بى هدف است، حتّى گاه افرادى از آنها دست به انتحار مى زنند، چرا که از این زندگى مادى تکرارى و بى هدف خسته شده اند. 🔹چیزى که به هدف مى دهد و آن را و مى کند این است که باشد و تحمّل این زندگى و چیدن این همه مقدّمات براى آن، به خاطر استفاده در مسیر یک باشد. در اینجا مثال جالبى می‌ زنیم و آن این که اگر جنینى که در شکم مادر است عقل و هوش کافى مى داشت و به او مى گفتند: بعد از این زندگى که تو در اینجا دارى خبرى نیست، حتماً او به زندگیش اعتراض مى کرد، و مى گفت: «این چه معنى دارد من در این محیط زندانى باشم؟ خون بخورم و دست و پا بسته در گوشه اى بیفتم و بعد هیچ؟ آفریدگار چه هدفى از این آفرینش داشت؟!» 🔹امّا اگر به او اطمینان دهند که این چند ماه یک مرحله زودگذر و دوران آمادگى براى یک زندگى نسبتاً طولانى در دنیاست، جهانى که نسبت به محیط جنین وسیع و پرنور و پرشکوه است، و نسبت به آن مواهب گوناگون دارد، در این موقع او قانع مى شد که دوران جنینى مفهوم و هدف قابل ملاحظه اى دارد و به همین دلیل قابل تحمّل است. مى فرماید: «و لقد علمتم النشأة الاولى فلولا تذکرون» [۱] (شما زندگى این جهان را دانستید، چگونه متذکّر نمى شوید (که بعد از آن جهان دیگرى وجود دارد)). 🔹خلاصه اینکه این جهان با تمام وجودش فریاد مى زند که بعد از آن جهان دیگرى است، وگرنه لغو و بیهوده و بى معنى بود. این سخن را از زبان بشنوید که مى فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون» [۲] (آیا شما گمان کردید که شما را آفریدیم و شما به سوى ما باز نمى گردید؟). اشاره به این که اگر که در قرآن از آن تعبیر به بازگشت به سوى خدا شده، در کار نبود، با بیهودگى مساوى بود. نتیجه این که مى گوید: بعد از این جهان باید جهان دیگرى وجود داشته باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره واقعه، آیه ۶۲ [۲] سوره مؤمنون، آیه ۱۹۵ 📕پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى ‏، مدرسه الامام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۶ش، ص ۳۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه تبعیت از «پیامبر» (صلى الله علیه و آله)، موجب «قرب الهى» مى شود؟ 🔹پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به «آیه ۳۱ سوره آل عمران» به دست آورد. خداى متعال در این آیه مفهوم را تبیین مى کند و فرق آن را با محبت کاذب و دروغین روشن مى سازد، مى فرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» (بگو: اگر را دوست مى دارید از من پیروى کنید، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد که خدا آمرزنده مهربان است). 🔹یعنى ، تنها یک علاقه قلبى ضعیف و خالى از هر گونه اثر نیست، بلکه باید آثار آن در منعکس باشد. کسى که مدعى و علاقه به است، نخستین نشانه اش این است که از و فرستاده او پیروى کند. در حقیقت این، یک اثر طبیعى است که انسان را به سوى و خواسته هاى او مى کشاند، البته ممکن است محبت هاى ضعیفى یافت شود که شعاع آن از قلب به بیرون نیفتد، اما این گونه محبت ها به قدرى ناچیز است که نمى توان نام محبت بر آن گذاشت. 🔹یک ، حتماً آثار عملى دارد، حتماً دارنده آن را با پیوند مى دهد، و در مسیر خواسته هاى او به تلاش پرثمر وامى دارد. دلیل این موضوع روشن است، زیرا و انسان به چیزى حتماً به خاطر این است که در آن یافته است. هرگز انسان به موجودى که هیچ نقطه قوتى در آن نیست، عشق نمى ورزد؛ بنابراین، به به خاطر این است که او منبع و سرچشمه اصلى هر نوع است. مسلماً چنین وجودى، تمام برنامه ها و دستورهایش نیز کامل است. 🔹با این حال چگونه ممکن است انسانى که عاشق تکامل و پیشرفت است از آن برنامه ها سر باز زند، و اگر سر باز زد، آیا نشانه عدم واقعیت عشق و محبت او نیست؟ این آیه، نه تنها به مدعیان محبت پروردگار در عصر پیامبر (صلى الله علیه و آله) پاسخ مى گوید، بلکه یک در منطق اسلام براى و قرون است؛ آنها که شب و روز دم از عشق پروردگار یا عشق و محبت پیشوایان اسلام و مجاهدان راه خدا و صالحان و نیکان مى زنند اما در ، کمترین شباهتى به آنها ندارند، بیش نیستند. 🔹آنها که سر تا پا آلوده اند، با این حال قلب خود را مملو از ، (صلى الله علیه و آله)، امیر مؤمنان (علیه السلام) و پیشوایان بزرگ مى دانند، و یا عقیده دارند ایمان و عشق و محبت تنها به قلب است و ارتباطى با ندارد، از منطق اسلام به کلى بیگانه اند. در کتاب «معانى الاخبار» از (علیه السلام) نقل شده که: «ما أَحَبَّ الله مَنْ عَصاه» (کسى که مى کند، خدا را دوست نمى دارد). 🔹قرآن در جمله «یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» مى فرماید: اگر داشتید و اثرات آن در و شما آشکار شد، خداوند هم شما را دوست مى دارد و به دنبال این دوستى، اثراتش در مناسبات او با شما آشکار مى گردد، را مى بخشد و شما را مشمول مى کند. دلیل دوستى متقابل نیز روشن است، زیرا او وجودى است از هر نظر و ، و به هر موجودى که در مسیر تکامل گام بردارد بر اثر سنخیت، پیوند خواهد داشت. 🔹از این آیه، ضمناً روشن مى شود: یک طرفه، نمى تواند وجود داشته باشد؛ زیرا هر محبتى دارنده آن را دعوت مى کند که عملاً در راه خواسته هاى واقعى گام بردارد، و در چنین حالى به طور قطع، نیز به او علاقه پیدا مى کند. ممکن است در اینجا سؤال شود: اگر شخص ، همواره اطاعت فرمان محبوب کند، دیگر گناهى براى او باقى نمى ماند که بخشوده شود، پس جمله «یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» موضوع نخواهد داشت. در پاسخ باید گفت: اولاً ـ ممکن است این جمله اشاره به بخشش گناهان سابق باشد؛ ثانیاً ـ شخص مُحِبّ استمرار بر معصیت محبوب نمى کند، ولى ممکن است بر اثر طغیان و غلبه شهوات، گاهى لغزشى از او سرزند که در پرتو اطاعت هاى مستمر او بخشوده خواهد شد. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج ۲، ص ۵۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️زندگینامه علما همچون کتاب اخلاق 🔹مراجعه به تراجم ، به‌ منزله مراجعه به کتاب‌ های معتبر اخلاقی است. هر کس که طالب و ترقی در است و می‌ خواهد از و خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند که چه کارها می‌ کردند. 🔹آقایی می‌ گفت: «یکی از اساتید ما اهل برهان و استدلال بود، به‌ گونه‌ای‌ که هیچ مطلبی را بدون برهان قبول نداشت» ـ به‌ طوری‌ که یکی از شاگردانش درباره او فرمود: «این مطلب را از ایشان یاد گرفتیم که همه‌ جا باید چشم‌مان را باز کنیم. اگر برهانی باشد، قبول کنیم، وگرنه خیر و هیچ مطلبی را از کسی بدون برهان نپذیریم» ـ همان استاد، با اینکه برهانی بود، احوال‌ را بدون پرداختن به استدلال و برهان ذکر می‌کرد. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر اسلام حیات و زندگی چگونه تفسیر شده است؟ 🔸از منظر ، و زندگی دارای دو جلوه اساسی است: الف) «جلوه پوچ زندگانی». ب) «جلوه حقیقی حیات«. 1⃣«جلوه پوچ حیات و زندگانی» 🔹«جلوه پوچ حیات و زندگانی» عبارت است از این که حیات خود را جز و نبیند، و به چیزی غیر از توجّهی ننماید. این گونه نگرش به حیات و را مورد و ملامت قرار داده است؛ آنجا که می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» [آل عمران، ۱۸۵] ( و اين جز متاعى فريبنده نيست). 🔹و نیز می فرماید: «اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ» [حدید، ۲۰] (بدانید تنها بازی و و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و در اموال و فرزندان است). 🔹همچنین خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَاطْمَأَنُّوا بِها وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ - أُولئِکَ مَأْواهُمُ النّارُ بِما کانُوا یکْسِبُونَ». [یونس، ۷ و ۸] (آنها که ایمان به ملاقات ما [و روز رستاخیز] ندارند، و به خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما [همه] آن ها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام می دادند). 2⃣«جلوه حقیقی حیات و زندگی» 🔹«جلوه حقیقی حیات و زندگی» آن است که انسان به خویش بیندیشد، و به حیات از افقی بالاتر از لذت جویی و بی‌بندوباری بنگرد، و هدف را ، و لقا و فنا در ذات او بداند. در این باره می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَلَلدّارُ الْآخِرَهُ خَیرٌ لِلَّذِینَ یتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ» [انعام، ۳۲] (، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست؛ و برای آنان که ، بهتر است، آیا نمی اندیشید؟). 🔹همچنین در آیه دیگر می فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَالْآخِرَهُ خَیرٌ وَ أَبْقی» [اعلی، ۱۶] (ولی شما را مقدّم می دارید، در حالی که بهتر و پایدارتر است). سپس در آیه دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیهُمْ مَشْکُوراً». [اسراء، ۱۹] (و آن کس که را بطلبد، و برای آن و کوشش کند، در حالی که داشته باشد، سعی و تلاش او [از سوی خدا] داده خواهد شد). 🔹مقصود از در این آیات که بهتر از این دنیا معرفی شده، رسیدن به دیگر است که مظهر رحمت تام الهی است، و درجه اعلای آن همان وصول به و فنای در ذات اوست. لذا خداوند متعال می فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً» [کهف، ۱۱۰] (پس هر که به لقاء پروردگارش امید دارد، باید انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند). 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چاپ سوم، ص ۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ آماده کنید 🔹من در اینجا به کشورمان، به این و ذخیره‌های عظیم الهی و به این گل های معطر و نوشکفته جهان اسلام، سفارش می‌کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین خود را بدانید؛ و خودتان را برای یک و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی آماده کنید؛ 🔹و من به همه و دست اندرکاران سفارش می‌کنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید؛ و آنان را تا مرز رسیدن به و نوآوریها همراهی کنید؛ و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارید. 📕صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۹۶ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «ايمان» در شخصيت مومنان، «خوش‌ بينی» ايجاد می‌کند؟ 🔹يكى از مهم‌ترين آثار  از نظر نشاط آفرينى و بهجت زایی، به جهان و خلقت و هستى است. از آن جهت كه تلقى انسان را نسبت به جهانْ، شكلی خاص می‌دهد، به اين نحو كه را ، و «هدف» را خير و تكامل و معرفى می‌كند، طبعاً ديد انسان را نسبت به و قوانين حاكم بر آن می‌سازد. 🔹حالت در نظام هستى، مانند حالت فردى است كه در كشورى زندگى می‌كند كه و تشكيلات و نظامات آن كشور را و می‏داند، به حسن‏ نيت گردانندگان اصلى كشور نيز ايمان دارد و قهراً زمينه و را براى خودش و همه افراد ديگر فراهم مى ‏بيند، و معتقد است كه تنها چيزى كه ممكن است موجب عقب‏ ماندگى او بشود، و خود او و انسان هايى مانند اوست كه مانند او مكلّف و مسئول ‏اند. 🔹از نظر چنين شخصى، مسئول عقب ‏ماندگى او «خودش» است، نه تشكيلات و نظامات كشور، و هر نقصى وجود دارد از آنجاست كه او و امثال او «وظيفه» و «مسئوليت خويش» را انجام نداده ‏اند. اين انديشه طبعاً او را به مى ‏آورد و با «خوش بينی» و «اميدوارى» به حركت و جنبش وادار مى ‏كند. اما يك در نظام هستى، مانند فردى است كه در كشورى زندگى مى ‏كند كه و تشكيلات و تأسيسات كشور را و مى ‏داند و از قبول آنها هم چاره ‏اى ندارد. 🔹درون چنين فردى همواره پر از و است. او هرگز به فكر نمى‏ افتد، بلكه فكر مى ‏كند در جايى كه زمين و آسمان بر ناهموارى است و سراسر هستى و جور و است، درستىِ ذره ‏اى مانند من چه اثرى دارد؟! چنين كسى هرگز از جهان لذت نمى‏ برد. جهان براى او همواره مانند يك است. اين است كه قرآن كريم مى‏ فرمايد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً» [۱] (هر كس از توجه و من رو برگرداند، ‏_تنگ و پر از فشار خواهد داشت). پی نوشت؛ [۱] سوره طه، آیه ۱۲۴ 📕انسان و ايمان، مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۴۶ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت «عمر» را به مردم یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ «نهج البلاغه»، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن ، پيش از پايان گرفتن ، هشدار مى دهد و مى فرمايد:  «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (اى بندگان خدا! هم اكنون كه ريسمان بر گلوى شما نيفتاده و [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و راحت و مى توانيد با كمك يكديگر را حل كنيد و هنوز داريد و فرصت براى تصميم گرفتن باقى است و راه و بازگشت از گناه باز است [از اين فرصت های گرانبها استفاده كنيد] پيش از آنكه در سختى، تنگنا، ترس و نابودى قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قدرت خداوند قوى مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها فرصت را مغتنم بدانيد و زاد و توشه سفر آخرت را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه پشيمانى سودى دارد!]». 🔹آنچه (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف است كه در دست دارد: «باقى بودن »، «آرامش روح»، «راحتى جسم»، «امكان كسب كمالات»، «امكان اجتماع و مشورت»، «بقاء فرصت براى تصميم گيرى»، «توانايى بر و بازگشت از ». 🔹هر يك از اينها بخشى از فرصت هاى عظيم و گرانبهاى آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر و قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام سرمايه هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۳، ص ۴۵۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️آزادی معنوی، بزرگترین برنامه انبیاء 🔹بزرگترین برنامه انبیاء «آزادی معنوی» است. اصلاً  یعنی آزادی معنوی؛ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا». [۱] (بی تردید کسی که را [از آلودگی پاک کرد و] رشد داد، شد - و کسی که آن را [به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومید شد). و بزرگترین خسران عصر ما این است که همواره می‌گویند ؛ 🔹اما جز از «آزادی اجتماعی» سخن نمی‌ گویند؛ از ، دیگر حرفی نمی‌‏ زنند، و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی‌رسند. در عصر ما یک که به صورت فلسفه و سیستم‌ های فلسفی مطرح شده است این است که اساساً درباره ، شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان هیچ بحث نمی‌کنند؛ «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی‏» [۲] (از روح خود در آن دمیدم) فراموش شده است؛ 🔹می‌گویند: اصلاً چنین چیزی وجود ندارد، انسان یک موجود دوطبقه‏‌ای نیست که طبقه عالی و طبقه دانی داشته باشد، اصلاً انسان با یک هیچ فرق نمی‌کند!، یک حیوان است، زندگی ‏تنازع بقاست! (زندگی را از دست یکدیگر گرفتن)، و جز تنازع بقا چیز دیگری نیست! یعنی زندگی جز تلاش کردن هر فرد برای خود و جنگیدن برای منافع خود چیز دیگری نیست! می‌دانید این جمله چقدر به ضربه وارد کرده است؟! 🔹می‌گویند جز و میدان جنگ چیز دیگری نیست؛ بلکه جمله‌ای می‌گویند که بعضی هم خیال می‌کنند که خیلی حرف درستی است؛ می‌گویند: « گرفتنی است نه دادنی». ، هم گرفتنی است و هم دادنی. اصلًا این جمله که حق را فقط باید گرفت و کسی به تو نمی‌دهد، ضمناً تشویق به این است که تو حق را باید بگیری، نه اینکه حق را باید بدهی؛ صاحب حق باید بیاید، اگر توانست به زور از تو بگیرد، اگر نتوانست که نتوانست. 🔹اما نیامدند این حرف را بزنند. پیغمبران گفتند «حق»، هم گرفتنی است و هم دادنی؛ یعنی و پایمال شده را توصیه کردند به اینکه برو را بگیر، و از آن طرف را وادار کردند علیه خودش قیام کند که را بدهد، و در این کار خودشان هم کامیاب و موفق شدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره شمس، آيات ۹ و ۱۰ [۲] همان، سوره ص، آيه ۷۲ 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۳۷ و ۳۸ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️امامت و ولایت 🔹امروز اگر کسانی در ، آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند، مراجعه کنند به و ضوابطی که در قرآن برای و و جهت گیری بندگان حق در معیّن شده است، امکان ندارد به نتیجه‌ای برسند جز نتیجه‌ (علیه‌السّلام) و آنچه دنباله‌ی او است. بیانات‌مقام‌‌معظم‌رهبری ۹۵/۰۶/۳۰ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
⭕️اهمیت توجه به افراد کم بضاعت 🔹باید ما فکر باشیم که را در بین این که در دنیا هست کنیم، و حفظ به این است که به گرایش پیدا کنیم، و به گرایش پیدا کنیم، و به حال این برسیم و به حال این اشخاصی که زحمت دارند برای این ملت می‌کشند، به حال اینها دولت برسد، مردم برسند. 🔹و من به اینهایی که دارای املاک زیاد هستند و دارای هستند، به اینها عرض می‌کنم که یک قدری به حال این برسید، اینها را از خانه‌ هایی که فرض کنید حالا نشستند شما دو هزار تومان می‌گیرید می‌گویید من سه هزار تومان می‌خواهم، خوب یک قدری کم [مصرف‌] بکنید اینها هم داشته باشند. 🔹هی دنبال این نباشید که یک زوری تو کار بیاید. ما امیدواریم که احتیاج به این حرف‌ها نداشته باشد و خود داوطلب، این کار را حل کنند و این را به یک زندگی، آنها بیچاره‌ها قانع هستند به یک زندگی متوسط، به یک زندگی که بتوانند اعاشه خودشان را بکنند، بتوانند یک سایه سری داشته باشند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel