eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در مورد به تأخیر انداختن «توبه» چه بیانی دارند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از حکمت ۱۵۰ می فرماید: «وَ يُرَجِّى التَّوْبَةَ بِطُولِ الاَمَلِ»؛ ([از كسانى مباش كه] را با آرزوهاى دور و دراز به تأخير مى اندازد). اشاره به اين كه اگر و لغزشى از تو سر زد بلافاصله به دامن لطف الهى چنگ بزن و با و به درگاه او بازگرد. 🔹مبادا آرزوهای دور و دراز مانع اين كار شود، كه هيچ كس اطمينان ندارد كه يك روز ديگر و يا يك لحظه ديگر زنده است و درهاى به روى او باز است. به همين دليل در روايات زيادى از تسويفِ توبه و تأخير آن نهى شده است. 🔹در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه خطاب به اباذر فرمود: «إِيَّاكَ وَ التَّسْوِيفَ بِأَمَلِكَ فَإِنَّكَ بِيَوْمِكَ وَ لَسْتَ بِمَا بَعْدَه»؛ [۱] (از تأخير [انداختن] به سبب تكيه بر برحذر باش، زيرا تو به امروز تعلق دارى نه به فردا). 🔹 (عليه السلام) نيز در حديثى می فرماید: «إِنْ قَارَفْتَ سَيِّئَةً فَعَجِّلْ مَحْوَهَا بِالتَّوْبَةِ»؛ [۲] (اگر مرتكب شدى براى محو آن با شتاب كن). همچنین در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «مُسَوِّفُ نَفْسِهِ بِالتَّوْبَةِ مِنْ هُجُومِ الاَجَلِ عَلَى أَعْظَمِ الْخَطَرِ»؛ [۳] (كسى كه را عقب مى اندازد در برابر هجوم در معرض خطر است). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۷۴، ص ۷۵، باب ۴ [۲] بحار الأنوار، همان، ص ۲۰۸، باب ۸ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامي‏، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۷۱۲، قصار ۱۶۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۲۳۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف از فرستادن «حضرت آدم» (علیه السلام) به زمین چه بود؟ 🔹(ع) در خطبه ۹۱ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ لِيَعْمُرَ أَرْضَهُ بِنَسْلِهِ، وَ لِيُقِيمَ الْحُجَّةَ بِهِ عَلَى عِبَادِهِ» (خداوند (ع) را بعد از توبه از بهشت فرو فرستاد تا با كمك خود، زمين را آباد سازد، و را بر بندگانش، اقامه كند). با توجه به عبارت قبل از این فراز که حضرت میفرماید: خداوند (ع) را در زمين جاى داد، استفاده میشود كه منظور از هبوط و نزول (ع)، هبوط و نزول مكانى نيست، بلكه «مقامى» است؛ يعنى خداوند (ع) را از آن مقام والايى كه داشت به خاطر اين ترك اُولى تنزّل داد. 🔹تعبير به و به وسيله (ع) و نسل او نشان میدهد كه بايد هدف همه عمران و آبادى زمين باشد، نه تخريب آن بوسيله جنگها و اختلافات ويرانگر و يا تنبلى و سستى و بيكارى و يا حتّى تخريب محيط زيست! و جالب اينكه اين عمران و آبادى بعد از توبه صورت گرفته، و تا انسان از خطاهاى خود نكند توفيق اين عمران و آبادى دست نمیدهد. در نيز ميخوانيم: «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ...» [۱] (اوست كه شما را از آفريد و آن را به شما واگذاشت؛ پس از او آمرزش بطلبيد سپس به سوى او بازگرديد...). 🔹در ضمن از جمله «فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ» به خوبى استفاده میشود كه هبوط آدم بعد از توبه صورت گرفته است. از بعضى از آيات «قرآن مجيد» استفاده میشود كه توبه قبلاً بوده و از بعضى استفاده مى شود كه توبه بعداً صورت گرفته است و جمع ميان آنها كاملاً ممكن است، كه (ع) توبه از خطاى خود را مكرّر انجام داد: هم قبل از هبوط و هم بعد از هبوط؛ و بسيار میشود كه انسان خطايى مرتكب شود و ساليان دراز هر زمان به يادش مى آيد، از آن استغفار ميكند. 🔹نكته ديگرى كه در عبارت فوق به چشم مى خورد و بارها در آيات «قرآن مجيد» به آن اشاره شده، مسئله بر بندگان است. گرچه خداوند به انسانها داده است، ولى به آن اكتفا نفرموده، بلكه با فرستادن «پيامبران» و «نزول كتابهای آسمانى» و «ابلاغ مبلّغان الهى» - كه در هر عصر و زمان صورت مى گرفته - را بر بندگانش تمام كرد، همانگونه كه در ادامه اين سخن مى فرمايد: «و لَمْ يُخْلِهِمْ بَعْدَ أَنْ قَبَضَهُ، مِمَّا يُؤَكِّدُ عَلَيْهِمْ حُجَّةَ رُبُوبِيَّتِهِ، وَ يَصِلُ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَعْرِفَتِهِ، بَلْ تَعَاهَدَهُمْ بِالْحُجَجِ عَلَى أَلْسُنِ الْخِيَرَةِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ، وَ مُتَحَمِّلِي وَدَائِعِ رِسَالَاتِهِ، قَرْناً فَقَرْناً؛ حَتَّى تَمَّتْ بِنَبِيِّنَا مُحَمَّد(ص) حُجَّتُهُ، وَ بَلَغَ الْمَقْطَعَ [۲] عُذْرُهُ وَ نُذُرُهُ». 🔹(بعد از مرگ (ع)، بندگان را از بر ربوبيّتش خالى نگذاشت و ميان فرزندان آدم (ع) و معرفت خويش پيوندى برقرار ساخت و قرن به قرن، و دليلها را بر زبان برگزيده و حاملان ودايع رسالت خويش براى آنها اقامه نمود، تا اينكه به وسيله پيامبر ما (ص) حجّتش تمام شد [و سلسله پيامبران ختم گرديد] و بيان و [و بشارت] به آخر رسيد). جمله «لَمْ يُخْلِهِمْ بَعْدَ أَنْ قَبَضَهُ» نشان میدهد كه (ع) يكى از «پيامبران الهى» و از «حجّت» هاى او بوده است، و بعد از رحلت او، خدا پيامبران ديگرى در هر زمان فرستاد و همچنان ادامه يافت تا به (ص) رسيد. [۳] 🔹در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه اگر اتمام حجّت در هر عصر و زمان لازم است چرا با ظهور (ص)، سلسله پيامبران پايان گرفت و آن حضرت خاتم انبياء بود؟ پاسخ اين سؤال با توجّه به يك نكته روشن میشود و آن اينكه خداوند آخرين دستورات و را بر (ص) نازل كرد و اصول جامع و ضوابط متينى را مقرّر داشت كه دانشمندان هر قوم و هر ملّت در سايه آن مى توانند راه خود را به سوى خدا و طريق خويش را به سعادت بازيابند، بخصوص اينكه (ص) تا دامنه قيامت خواهند بود. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره هود، آيه ۶۱ [۲] «مَقْطع» به معناى پايان است [۳] جمله «لِيُقِيمَ الْحُجَّةَ بِهِ عَلَى عِبَادِهِ» (بنابراين كه ضمير «به» به آدم بر گردد)، نيز دليل ديگرى بر نبوّت آدم (ع) است و تعبير به «عِبَادِهِ» اشاره به حوّا و فرزندان آدم است. به علاوه سرنوشت آدم و خروج از بهشت بعد از ارتكاب خطا، حجّتى براى همه بندگان تا روز قيامت مى تواند باشد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۸ نهج البلاغه، درباره لزوم حسابرسی اعمال چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ مى فرمايد: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ».(هر كس به خود برسد مى برد و آن كس كه بماند مى بيند). هميشه مسئله در زندگى ماديِ مردم، وسيله اى براى پرهيز از بوده است و وسايل مختلفى براى ثبت و ضبط حساب ها از قديم الايام فراهم كرده اند. در عصر و زمان ما اين وسايل بسيار متنوع و پيچيده شده و دقيق ترين حساب ها را نگهدارى مى كند. سبب مى شود كه اگر انسان احساس كرد، به سراغ نقطه هاى آسيب پذير برود و آنها را كند تا ، تبديل به سود گردد. 🔹اصولاً تمام اين بر اساس و آميخته با آن قرار گرفته است. هر گاه درون خود را ملاحظه كنيم در منطقه خون ما حكمفرماست؛ بيش از بيست فلز و شبه فلز و مواد مختلف حاصل از آن خون ما را تشكيل مى دهد و به مجرد اين كه آن به هم بخورد بيمارى حاصل مى شود. به همين دليل پزشكان اولين دستورى را كه مى دهند اجزاى تشكيل دهنده خون از طريق آزمايش است تا به وسيله اين جلوى بيمارى را بگيرند. 🔹آن كس كه اين آزمايش ها را به فراموشى بسپارد ممكن است زمانى متوجه شود كه و زيان وسيعى دامن او را گرفته، در امور مادى دنيا ورشكست و در مسائل طبيعى مانند سلامتى جسم گرفتار بيمارى هاى غير قابل علاج شده است. مى گويد: در نيز بايد همين گونه؛ بلكه دقيق تر به رسيد. آن كس كه مراقب خويش باشد و دقيق كند مى برد، و كسى كه از آن گردد گرفتار و در و مى شود. 🔹از این رو (صلى الله عليه وآله) در حديثى می فرمایند: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبُ نَفْسَهُ أشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَرِيكَهُ وَ السَّيِّدُ عَبْدَهُ»؛ [۱] ( فرد باايمانى نخواهد بود، مگر زمانى كه با خود را كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريك خود مى رسد يا مولا به حساب بنده خويش). 🔹 در مسائل معنوى و بايد و باشد؛ زيرا غير ما هستند كه حساب دقيق ما را دارند، در حالى كه در امور مادى، هر كس خودش حسابگر خويش است و معمولاً كسى بر او نظارتى ندارد. در این رابطه مى فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ • كِرَاماً كَاتِبِينَ • يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»؛ [۲] «و به يقين بر شما گمارده شده • و [اعمال نيك و بد شما] • كه شما چه مى كنيد). 🔹همچنین در آیه ديگر، در خطاب به ، مى فرماید: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ [۳] (اين شماست كه ما نوشته ايم و به بر ضدّ شما سخن مى گويد، ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم). در تأكيد شده است كه همه روز به خود برسيد، يعنى شب هنگام همان گونه كه معمول بسيارى از بازرگان ها و تجار دفاتر خود را به خانه مى برند و به حساب روز خود مى رسند، شما هم شب هنگام به كه در روز انجام داديد نگاهى بيفكنيد، اگر خطايى بوده كنيد و اگر كار خوبى بوده خدا به جا آوريد و آن را تكرار نماييد. 🔹 (عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اِسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ»؛ [۴] (كسى كه همه روز به خود نرسد از ما نيست؛ اگر كار خيرى انجام داده از خداوند فزونى بطلبد و خدا را بر آن بگويد، و اگر انجام داده كند و توبه نمايد و به سوى خدا باز گردد). ارباب سير و سلوك نيز براى پيمودن مسير از نخستين توصيه هايى كه به رهروان اين راه مى كنند و سپس آن است، چرا كه بدون آن، پيمودن اين راه پر خوف و خطر امكان پذير نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۶۷، ص ۷۲، باب ۴۵ [۲] قرآن کریم، سوره انفطار، آيه ۱۰ تا ۱۲ [۳] همان، سوره جاثيه، آيه ۲۹ [۴] بحار الأنوار، همان. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۵۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین نقش و اهمیت «خوف الهی» چه می فرمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ تاكيد مى كند كه اگر كسى خواهان و است بايد باشد؛ هميشه ، سپرى است در برابر و راز اين كه خداوند آن را در وجود انسان قرار داده، اين است كه اگر در كار نباشد، خيلى زود انسان خود را به مى افكند و در چنگال گرفتار مى سازد و به مبتلا مى شود. البته اگر اين در حد باشد به يقين سپرى در برابر بلاهاست، و اگر به بينجامد انسان را از تلاش و كوشش باز مى دارد و به محروميت دچار مى شود، و اگر به گرايد و از موجودات خطرناك نترسد گرفتار انواع حوادث مرگبار خواهد شد. 🔹شك نيست كه در كلام (عليه السلام) اشاره به يعنى خوف از عدالت و اوست. كسانى كه داراى چنين خوفى باشند، از در دنيا و آخرت در امانند، و به عكس آنها كه تنها به رحمت او اميدوار گردند، و اثرى از در وجود آنها نباشد آلوده انواع شده و گرفتار در اين سرا و آن سرا مى شوند. به همين دليل در تعليمات دينى ما كراراً آمده است كه بايد با دو بال و پرواز كند. در وصاياى به فرزندش مسائل شگفت آورى وجود دارد. 🔹 (عليه السلام) از وصاياى «لقمان حكيم» جمله اى را نقل کرده و مى فرمايد: «خَفِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خِيفَةً لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَيْنِ لَعَذَّبَكَ وَ أرْجُ اللهَ رَجاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ لَرَحِمَكَ»؛ [۱] (آن گونه از عز و جل باش كه اگر تمام اعمال نيك جن و انس را به جا آورى، احتمال ده كه تو را [به سبب بعضى از اعمالت] عذاب مى كند و آنچنان به خداوند باش كه اگر گناه انس و جن را انجام داده باشى ممكن است مشمول رحمت او واقع شوى). 🔹سپس امام صادق (عليه السلام) افزود: پدرم چنين مى فرمود: «إنّه لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إلَّا وَ فِي قَلْبِهِ نُورَانِ: نُورُ خِيفَةٍ وَ نُورُ رَجاءٍ لَوْ وُزِنَ هذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هذَا وَ لَوْ وُزِنَ هذَا لَمْ يَزِدْ هذَا»؛ [۲] (در قلب هر فرد با ايمانى دو نور هست: و ، اگر اين را وزن كنند چيزى اضافه بر آن نيست و اگر آن را وزن كنند چيزى اضافه بر اين نخواهد بود). البته منظور اين نيست كه واقعاً همه گناهان را انجام مى دهند و با همان حالت از دنيا مى روند، بلكه مقصود اين است كه اميدوار باشند سرانجام مى كنند و در مقام بر مى آيند و سپس از دنيا مى روند. 🔹در روايت ديگرى در همان باب از (عليه السلام) نقل شده كه: «راوى عرض مى كند: جمعى از دوستان شما هستند كه خود را آلوده مى كنند و مى گويند: اميد [به رحمت خدا و محبت اهل بيت (عليهم السلام)] داريم، امام فرمود: «كَذَبُوا لَيْسُوا لَنا بِمُوالٍ»؛ (آنها از دوستان ما نيستند)، سپس افزود: «اُولئِكَ قَوْمٌ تَرَجَّحَتْ بِهِمِ الاَمانِىُّ مَنْ رَجَا شَيْئاً عَمِلَ لَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَىْءٍ هَرَبَ مِنْهُ»؛ [۳] (آنها كسانى هستند كه در چنگال گرفتار شده اند؛ [زيرا] كسى كه به چيزى داشته باشد براى آن مى كند و كسى كه از چيزى از آن ). پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۶۷ [۲] الكافی، همان [۳] الكافی، همان، ص ۶۹ 📕پيام امام امير المؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۶۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«قرآن» چه کسانی را به عنوان «زیانکارترین مردم» معرّفى کرده است؟ 🔹خداوند متعال در «آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف» مى فرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْ َخْسَرِینَ أَعْمالاً - الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»؛ (بگو: آیا به شما خبر دهیم که (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ - آنها که در زندگى دنیا [و نابود] شده؛ با این حال، مى پندارند انجام مى دهند!). در زندگى خود و دیگران بسیار دیده ایم گاه، انجام مى دهد در حالى که فکر مى کند و مهمى انجام داده است، این گونه ، ممکن است یک لحظه و یا یک سال و یا حتى یک ادامه یابد، و راستى از این بزرگتر تصور نمى شود. 🔹 چنین کسانى را نام نهاده، دلیلش هم روشن است؛ زیرا کسانى که مرتکب مى شوند، اما مى دانند خلافکارند، غالباً حدّ و براى خلافکارى خود قرار مى دهند، و لااقل چهار اسبه نمى تازند، و بسیار مى شود که به خود مى آیند و براى جبران آن به سراغ و مى روند. اما آنها که و در عین حال را ، را و را ها مى پندارند، نه تنها در صدد نخواهند بود، که با شدت هر چه تمام تر به کار خود ادامه مى دهند؛ حتى هاى وجود خود را در این مسیر به کار مى گیرند، و چه تعبیر جالبى قرآن درباره آنها ذکر کرده: «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً». 🔹در تفسیرهاى گوناگونى براى «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً» آمده است که هر یک از آنها اشاره به مصداق روشنى از این مفهوم وسیع است، بى آن که آن را محدود کند. در حدیثى از «اصبغ بن نباته» مى خوانیم: شخصى از «اميرالمؤمنين » (علیه السلام) از تفسیر این آیه سؤال کرد، امام فرمود: «منظور و هستند، اینها در آغاز بر بودند، سپس در خود گذاردند، و این بدعت ها آنها را به راه کشانید اما مى کردند انجام مى دهند». [۱] در حدیث دیگرى از علی (علیه السلام) مى خوانیم: پس از ذکر گفتار فوق، فرمود: « نیز چندان از آنها فاصله نداشتند»! [۲] 🔹در حدیث دیگر، مخصوصاً اشاره به (مردان و زنان تارک دنیا) و گروه هاى از مسلمین شده است. [۳] و در بعضى از روایات، به «منکران (علیه السلام)» تفسیر گردیده. که یک ، در گوشه «دیرها» تن به مى دهند، از ازدواج چشم مى پوشند، از لباس و غذاى خوب صرف نظر مى کنند، دیرنشینى را بر همه چیز مقدم مى شمرند، و مى کنند این محرومیت ها سبب قرب آنها به خدا است آیا مصداق «أَخْسَرِینَ أَعْمالاً» نیستند؟ آیا هیچ مذهب و ممکن است بر خلاف قانون و ، اجتماعى را به دعوت کند؟ و این کار را سرچشمه به خدا بداند؟ 🔹همچنین آنها که در آئین خدا گذاردند، را به جاى و (علیه السلام) بنده خدا را به عنوان فرزند خدا، و دیگر از این قبیل را وارد نمودند، به گمان این که دارند خدمتى مى کنند، آیا این گونه افراد از نیستند؟! ، آن جمعیت قشرى بى‌مغز و که بزرگترین گناهان (همچون کشتن علیه السلام و گروهى از مسلمانان راستین و گل هاى سرسبد اسلام) را موجب به خدا مى دانستند، و حتى بهشت را در انحصار خود فرض مى کردند آیا از نبودند؟! خلاصه آیه آن چنان مفهوم وسیعى دارد که اقوام زیادى را در گذشته، حال و آینده در برمى گیرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر «نور الثقلین»، ج ۳، ص ۳۱۲ [۲] همان مدرک [۳] همان مدرک [۴] تفسیر «نور الثقلین»، ج ۳، ص ۳۱۱ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۶۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در حکمت ۱۳۵ نهج البلاغه چه آثاری را برای «استغفار‌» بیان می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۱۳۵ مى فرمايد: «وَ مَنْ أُعْطِيَ الاِسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ»؛ (كسى كه توفيق يابد از محروم نمى شود). به معناى از گذشته و به سوى و يكى از شرايط آن است؛ 🔹البته گاه استغفار و به يك معنا نيز استعمال مى شوند، به هر حال و ودود، وعده داده كه را مورد محبت قرار دهد و آنها را مشمول و خويش سازد. بر این اساس خداوند در «آیه ۱۱۰ سوره نساء» مى فرمايد: 🔹«وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللهَ يَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحِيماً»؛ (هر كس انجام دهد يا به خود ستم كند، سپس از خداوند نمايد، را و خواهد يافت».‌ همچنین (ص) در حديثى می فرماید: «خَيْرُ الْعِبادَةِ اَلاِسْتِغْفَارُ»؛ [۱] (بهترين عبادت، است). 🔹آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «أَكْثِرُوا مِنَ الاِسْتِغْفارِ فَإنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يُعَلِّمْكُمُ الاِسْتِغْفارَ إلَّا وَ هُوَ يُريدُ أنْ يَغْفِرَ لَكُمْ»؛ (زياد كنيد، زيرا متعال را به شما نياموخته، مگر به اين جهت كه مى خواهد شما را ). [۲] تأثير در برطرف شدن ، هِمَم (جمع همّ) و و فزونى ، بر اساس روايات قابل انكار نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ج ۲، ص ۵۱۷ [۲] ميزان الحكمه، محمدی ری شهری، مترجم: شیخی، حمید رضا، ج ۸، ص ۴۶۳، ح ۱۵۲۰۹ 📕 پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۱۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت «عمر» را به مردم یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ ، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن ، پيش از پايان گرفتن ، هشدار مى دهد و مى فرمايد: «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ»؛ 🔹[ترجمه:] (اى بندگان خدا! هم اكنون كه ريسمان بر گلوى شما نيفتاده و [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و راحت و مى توانيد با كمك يكديگر را حل كنيد و هنوز داريد و براى تصميم گرفتن باقى است و راه و بازگشت از باز است [از اين استفاده كنيد] پيش از آنكه در ، تنگنا، ترس و قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قوى مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها را مغتنم بدانيد و زاد و سفر را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه سودى دارد!]». 🔹آنچه (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف فرصت هايى است كه در دست دارد: باقى بودن ، «آرامش روح»، «راحتى جسم»، «امكان »، امكان اجتماع و مشورت، بقاء فرصت براى تصميم گيرى، توانايى بر و بازگشت از . 🔹هر يك از اينها بخشى از هاى عظيم و آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر و قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۳، ص ۴۵۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه توصیه ای به فرماندار خود درباره برخورد با نیکوکاران و بدکاران می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، خطاب به او می فرماید: «وَ لاَ يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ». (هرگز نبايد افراد و در نظرت باشند؛ زيرا اين كار سبب مى شود به نيكى ها و به اعمال بد گردند، بنابراين هر يك از اينها را مطابق آنچه براى خود خواسته اند ده). 🔹آنچه (عليه السلام) در اين دستور بيان كرده يكى از است؛ از مديريت خداوند و پيامبران بر جهان انسانيت گرفته تا مديريت يك پدر در خانواده. (صلی الله علیه و آله) را به بشارت و انذار دستور مى دهد و او را «مُبشر» و «نذير» مى نامد. خداوند وعده را به و را به داده است. اين اصل در با تمام اختلافاتى كه در عقايد و فرهنگ و حكومت دارند تحت عنوان و ، سارى و جارى است. 🔹دليل آن روشن است؛ زيرا ادامه انگيزه مى خواهد و بازايستادن از كار خلاف نيز انگيزه اى مى طلبد. ممكن است و اعتقادات دينى آثار مطلوبى از خود در اين زمينه به يادگار بگذارند، ولى اين انگيزه ها در همه نيست؛ به علاوه اگر مسأله و نباشد آن انگيزه ها نيز سست مى شود. جمله «وَ أَلْزِمْ كُلاًّ...» اشاره لطيفى به اين نكته است كه وقتى آنها چيزى را براى خود بپسندند دليل ندارد حاكم آن را به آنان ندهد. را براى خود پسنديده و را، بنابراين خواسته خودش را بايد به او داد. 🔹از اين بالاتر، انگيزه اى براى و كيفر بدكار انگيزه اى براى ادامه كار نيكوكار مى شود، همان گونه كه حضرت در عبارت زيباى ديگرى در فرموده: «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ»؛ [۱] ( را به واسطه مجازات كنيد). اشاره به اينكه وقتى خود را از هاى مادى و معنوى محروم مى بيند مى شود، و بر سر عقل مى آيد و چه بسا از كار خود كند و باز ايستد. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۰۱، (حکمت ۱۷۷) 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش اول) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است از شبانه روز را با خود داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم ‏ و معراج افراد با ايمان است و كسى كه را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. 🔹در حديث معروف پيامبر اسلام (صلّى الله عليه و آله) آمده است: « ‏_دين‏ است، كسى كه عمدا آن را ترك كند خود را ويران كرده است». [۱] و در حديث ديگرى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است: « همچون است، هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است، و هنگامى كه بشكند، نه طناب ها بدرد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش». [۲] به همین دلیل موقعيت در ميان به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد. [۳]  💠فلسفه نماز چیست؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 1⃣«یاد خدا»:  🔹 و و و و و و بالآخره همان است، همان است كه در آيه ۴۵ سوره عنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»؛ (آنچه را از به تو شده كن، و را بر پا دار، كه نماز [انسان را] از و باز مى دارد و از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). 🔹البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد، چنان كه در حديثى از (علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله‏ «وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ‏ وَ حَرَّم‏»؛ [۴] ( كردن است به هنگام انجام و [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]). 2⃣«سبب مغفرت معصیت ها و خطاها»:  🔹 وسيله شستشوى از ، و مغفرت و است؛ چرا كه خواه ناخواه انسان را دعوت به و گذشته مى كند؛ لذا در حديثى مى خوانيم: پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما از و پاكيزه باشد، و در هر خود را در آن دهد، آيا چيزى از و كثافت در بدن او مى ماند؟». در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: « درست همانند اين است، هر زمان كه انسان مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود». [۵] و به اين ترتيب جراحاتى كه بر و جان انسان از مى نشيند، با مرهم التيام مى يابد و كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۹، ص۲۰۲؛ [۲] همان، ص۲۱۸؛ [۳] ر.ک: آيين ما (اصل الشيعة)، كاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه: مكارم شيرازى، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(ع)، چ۱، ص۱۹۱؛ [۴] بحارالانوار، همان، ص۲۰۰؛ [۵] وسائل الشيعه، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، چ۱، ج۳، ص۷، ح ۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) هنگام ورود به ماه «رمضان» چه سفارشی به مومنین می فرمایند؟ (بخش اول) 🔹سفارش‌ (صلی الله علیه و آله) برای ورود به ماه رمضان؛ «قَالَ النَّبِىُّ (صلى الله عليه و آله): ... وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَاءِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ احْفَظُوا ألْسِنَتَكُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الاِسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أسْمَاعَكُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أيْتَامِكُمْ وَ تُوبُوا إلَى اللهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ ارْفَعُوا إلَيْهِ أيْدِيكُمْ بِالدُّعَاءِ فِى أوْقَاتِ صَلَاتِكُمْ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روايت:] (پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد: ... بر و دهيد، و را كنيد، و بر كنيد و كنيد، و را حفظ كنيد، و را از آنچه كه نظر به آن است بپوشانيد، و را از آنچه كه شنيدن آن است حفظ كنيد، به محبّت كنيد تا به يتيم‌هاى شما محبّت كنند، و به سوى خدا از گناهان‌تان كنيد، و دست‌هايتان را براى در اوقات به درگاهش بلند كنيد). 🔹شرح حديث: در ميان رواياتى كه در مورد ماه وارد شده، ، حديث معروفى است كه هر چه انسان در مورد آن تعمّق كند مطالب جديدى به دست مى‌آورد؛ عبارات فوق چند جمله از آن روايت است. در فصلى از اين حديث (صلى الله عليه و آله) مى‌دهد، كه پنج و مردمى، و پنج دستور و سازنده است که در نوشتار ارائه خواهد گردید. با دقّت به اين حديث متوجّه مى‌شويم كه ماه بايد سازنده باشد، هم رابطه خلق با خلق و هم رابطه انسان با خالق را روشن مى‌سازد و در ضمن معلوم مى‌شود كه اسلام، آيين محبّت است. ... پی‌نوشت: [۱] عيون‌أخبارالرضا(ع)‏، ابن بابويه، لاجوردى، مهدى‏، نشر جهان‏، تهران،‏ ۱۳۷۸ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۹۵ 📕مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ‏ص ۱۰۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) هنگام ورود به ماه «رمضان» چه سفارشی به مومنین می فرمایند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در فصلى از حديث (ى که در بخش اول این نوشتار آورده شده)، اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‌دهد كه پنج و مردمى، و پنج و است. با دقّت به اين حديث متوجّه مى‌شويم كه بايد سازنده باشد، هم رابطه خلق با خلق و هم رابطه انسان با خالق را روشن مى‌سازد و در ضمن معلوم مى‌شود كه ، آيين محبّت است. 1⃣دستورات اجتماعى: 🔹۱) كمك به فقرا و : هميشه بايد در فكر فقرا و باشيم؛ ولى اين يك سفارش مضاعف است. 🔹۲) احترام به بزرگترها: را بزرگ بداريد، نه اينكه وقتى استقلال فكرى و جسمى پيدا مى‌كنيد، و را كنار بگذاريد؛ به طورى كه پدر و مادر را به خانه سالمندان بفرستيم. گويا خيال مى‌كنند كه هميشه جوان خواهند بود و غم و سراغ آنان نخواهد آمد و سرنوشت و براى آنها پيش نخواهد آمد. متأسّفانه اين كم كم در كشور ما هم رواج پيدا كرده است؛ ولى انتظار اين گونه افراد را مى‌كشد. 🔹۳) ترحّم بر كوچكترها: را كنيد و به آنها ارزش قائل شويد، تا بتوانند راه استقلال را پيدا كنند. 🔹۴) صله رحم: ماه ، ماه است؛ البتّه در ماه‌هاى ديگر هم صله رحم است؛ ولى در ماه تأكيد بيشترى شده است. نبايد به جامعه ما هم نفوذ كند كه از پدر و مادر، و يا به عكس و از حال فرزندان و بقيّه از يكديگر بى‌اطّلاع باشند؛ ما كه داراى فرهنگ و مكتب غنى هستيم نبايد غربى‌ها را در اخلاق الگو قرار دهيم. 🔹۵) محبّت به يتيمان: يكى از آثار وضعيّه محبّت به اين است كه اگر اكرام ايتام مردم كرديد، مردم هم يتيمان شما را اكرام مى‌كنند كه ثمره اين عمل در اين دنيا ديده مى‌ شود. 2⃣دستورات خودسازى 🔹۱) حفظ زبان: گام اوّل و سير و سلوك الى الله، است و تا زبان اصلاح نشود هيچ چيز اصلاح نخواهد شد. ، بزرگترين عامل قرب الى الله و بزرگترين وسيله براى شيطان است. زبان را از ريختن آبروى مردم حفظ كنيد. 🔹۲) چشم‌پوشى از حرام: گاهى يك ، زندگى انسان را عوض كرده و باعث مى‌شود و خلاف‌هاى متعدّدى به دنبال مى‌آورد، كه اگر آن نگاه اوّل نبود، كار به اينجا نمى‌رسيد. جوان‌هايى كه گرفتار شده‌اند، از ما راه حل مى‌خواهند و ما براى آنها نسخه‌اى داريم و مى‌گوييم: «به فيلم‌هاى مستهجن نگاه نكنيد، در شركت نكنيد، با دوستى نكنيد، نكنيد، و خود را به خدا بسپاريد و هميشه خود را به و مشغول كنيد كه اين باعث مى‌شود خود را حفظ كنيد تا توفيق پيدا كنيد». 🔹۳) گوش نكردن به صداى حرام؛ را هم از شنيدن صداهايى مانند ، ، ، تشويق به گناه و... حفظ كنيد. 🔹۴) توبه كردن از گناهان: از گناهان كنيد، البتّه هميشه بايد توبه كرد؛ ولى بهار توبه، ماه مبارك است. 🔹۵) دعا و مناجات با خدا. 📕مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ‏ص ۱۰۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️شرط اول‌قدم 💠آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹تا انسان خود را از غیر خالی نکند، در آن جای نگیرد؛ «ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في‏ جَوْفِه‏». [۱] و راستین نیاز است تا انسان را از هر آنچه سبب دوریش از خداست، گرداند، تا به سراپرده‌ی محبوب درآید. 🔹«كُلُّ تائِبٍ مُتَطَهِّرٌ لأنَّ التَّوْبَةَ تَخْلِيَةٌ وَ تَطْهيرٌ مِنَ الذُّنوُبِ؛ فَالتَّوْبَةُ تَخْلِيَةٌ وَ تَحْلِيَةٌ بِالطَّهارَةِ، وَالتَّطْهيرُ وَالتَّوْبَةُ تَحْلِيَةٌ. وَالتَّحْلِيَةُ لُبْسٌ لِلْمُتَطَهِّرِ، فَهُوَ لُبْسٌ بَعْدَ لُبْسٍ»؛ (هر پاكيزه است، زيرا تخليه و پاكيزگى از است؛ پس توبه، و و آراسته‌ شدن به است، و پاكيزگى و توبه است؛ و يك نوع براى شخص پاكيزه است؛ پس ، پوششِ بعد از پوشش است). 🔹 دارای مراتبی است و تنها جز خسارت دنیا و آخرت ثمری ندارد. شرط اول نیز ادای است و پس از آن، خروج از فردی. «البته هر چيز به حسب خود آن چيز است؛ اگر كسى را از بين برده باشيم، بايد اول آن را به برگردانيم، سپس از آن كنيم». 🔹 باید به از خویش بپردازد، و خود را هر لحظه به بکشد که «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْم‏». [۲] تمام و حرکات و خود را به می‌داند؛ از این‌رو وقتی عمل در کارنامه خود می‌بیند، به خود نمی‌بالد و از خدا توفیق بیشتر می‌طلبد، و چون کار از او سر زد، به تضرع و سعی در جبران گذشته دارد. 🔹«ما بايد اهل باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز و فلان روز هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك كنيم». پی نوشت‌ها؛ [۱] أمالی شیخ مفيد، ص۲۳۳؛ بحارالأنوار، ج‏۲۴، ص۳۱۸. [۲] کافی، ج‏۲، ص۴۵۳؛ وسائل الشيعة، ج‏۱۶، ص۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
تبیین
⭕️آستان طلب 💠آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹 در سیر به سوی الله ـ که خطرهاست در آن ـ خود را به مجهز می‌کند و با هیچ‌ترسی به دل راه نمی‌دهد و حرکت به سوی او را از ماه مبارک آغاز می‌کند که «الدُّعا سِلاحُ المُؤْمِن» [۱] و «سِلاحُهُ البُکاء». [۲] 🔹«آيا ما كه در اسلحه‌سازى و تجهيزات نظامى از كفار عقبيم، بايد در هم مؤخّر باشيم؟! در آمده است: «أَلُّدعآءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ» و در بعضى داريم: «أَلّلهُمُّ، إِنَّكَ أَقْرَبُ مَنْ دُعِىَ»؛ [۳] (خدايا، تو كسى هستى كه مى‌توان از او چيزى خواست)؛ يعنى خدا و است. 🔹خیلی از مؤمنین می‌کنند و از خدا می‌خواهند، ولی اگر و از بر نیاید کارگر نیست. شرایطی دارد که اگر آنها رعایت شوند، قطعاً است؛ مگر می‌شود با از خدا چیزی را خواست و با آن را رد کرد. 🔹«استجابت دعا شرطش است. اگر جمع باشد، دعا حتمى خواهد بود. البته استجابت به اين معنا نيست كه تا دعا كرديم فوراً نتيجه‌اش را ببينيم، بلكه گاهى بعد از خالص و مُخلَص مى‌شود كه جزو اخيرِ علّت تامّه است. ما بايد كنيم تا توفيق حال دعا را پيدا كنيم». 🔹 را باید یک‌به‌یک به‌جا آورد: «جهت اين امور لازم است: ۱) و و ساحت مقدس حضرت حق تبارك و تعالى؛ ۲) اقرار به و اظهار از آن، كه تقريباً به‌منزله‌ى يا ملازم آن است؛ ۳) بر محمد و آل‌محمد عليهم‌ السلام، كه و هستند؛ ۴) بكا و ، و اگر نشد ، و لو خيلى مختصر. 🔹و بعد از اينها درخواست كه در اين صورت، حاجت برو‌برگرد ندارد. البته اگر اين مطالب در باشد، مناسب‌تر است و تأثير در اين ميان به جايى مى‌رسد كه در عمل ام‌داوود و نيز در قنوت وتر آمده: «فَإِنَّ ذلِكَ عَلامَةُ الْإجابَةِ» [۴] (اين نشانه‌ى است)؛ يعنى راه تكوينى به خدا، و ارتباط با است، البتّه براى كسى كه اين مطالب را باور كند». پی نوشت‌ها؛ [۱] کافی، ج‏۲، ص۴۶۸؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج‏۲، ص۳۷. [۲] إقبال الأعمال، ج‏۲، ص۷۱۰؛ مصباح کفعمی (جنة‌الأمان‌الواقية)، ص۵۶۰. [۳] إقبال الأعمال، ج‏۱، ص۳۴۶؛ بحار الأنوار، ج‏۹۵، ص۲۲۳. [۴] إقبال الأعمال، ج‏۲، ص۶۶۳؛ بحار الأنوار، ج‏۹۵، ص۴۰۴. منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️ماه رمضان گاه مستجاب‌ شدن دعاست 🔹ماه ، گاهِ شدن که «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ».‌ باید را غنیمت شمرد و را از خدا خواست. نباید ورزید؛ باید برای حل تمامی مؤمنین، بلکه کرد. 🔹«راه خلاص از منحصر است به در خَلَوات براى عجّل‌ الله تعالى‌ فرجه‌ الشّريف. نه دعاى هميشگى و و صِرف گفتن «عَجِّلْ فَرَجَهُ»، بلكه دعاى با و و همراه با . ما خود را از اطرافيان و دوستان آن حضرت مى‏‌دانيم؛ ولى در اين امر، يعنى براى تعجيل ظهور او، مسامحه مى‌‏كنيم! 🔹 آن حضرت اَهَمّ حاجات ماست، ولى ما «عَجِّل فَرَجَهُ» مى‌‏گوييم، فقط براى اينكه بفهمانيم مجلس ختم شد، و يا اينكه در موارد ازدحام مردم، صلوات مى‏‌فرستيم تا مردم جابه‌جا شوند؛ نه اينكه جدّاً بخواهيم صلوات بفرستيم. 🔹با اينكه مى‌‏دانيم او بين ما و خداست، مَعَ ذلك به فكر او نيستيم! اى كاش مى‌‏دانستيم كه احتياج او به ما و دعاى ما براى او، به نفع خود ماست؛ وگرنه و او در نزد خدا معلوم است». منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت عمر را برای بدست آوردن سعادت اخروی به یارانش یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۹۴ ، طىّ بيانى كوتاه و بسيار پرمحتوا، تذكّراتى بسيار آموزنده بيان مى فرمايد. نخست مى فرمايد: «إِعْمَلُوا، رَحِمَكُمُ اللهُ»؛ (به بپردازيد خدا شما را رحمت كند!). سپس به مسير اشاره كرده، مى فرمايد: «عَلَى أَعْلَامٍ بَيِّنَةٍ»؛ (و بايد شما بر طبق نشانه هاى روشن [ و (عليهم السلام) بوده باشد]). 🔹سپس اين نكته را يادآورى مى كند كه تشخيص اين راه و مقصد آن، كار مشكلى نيست: «فَالطَّرِيقُ نَهْجٌ يَدْعُو اِلَى دَارِ السَّلَامِ»؛ (راه، است و شما را به خانه امن و امان [ و جاويدان] دعوت مى كند). آنگاه به هاى بسيار گرانبهايى كه در اختيار دارند و غالباً به آن توجّه ندارند، اشاره كرده و طىّ هشت جمله، جوانب مختلف اين را روشن مى سازد. 🔹حضرت مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ فِي دَارِ مُسْتَعْتَبٍ، عَلَى مَهَلٍ وَ فَرَاغٍ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِيَةٌ، وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَ التَّوْبَةُ مَسْمُوعَةٌ، وَ الْأَعْمَالُ مَقْبُولَةٌ»؛ (شما در سرايى هستيد كه مى توانيد از ، [در پيشگاه خداوند] كنيد و رضايت او را جلب نماييد، كافى و فراغت خاطر [براى انجام حسنات و كسب فضايل] داريد، گشوده و قلم ها آماده نوشتن است [و اين، فرصت گرانبهايى است كه نبايد آن را از دست دهيد]، بدن هاى شما سالم و زبان ها آزاد است [و آماده انجام هر كار خير و بيان هر سخن نيكى هستيد]، پذيرفته مى شود، و مقبول مى گردد). 🔹از يك سو، فراهم، و از سوى ديگر، موانع راه قابل برطرف كردن است؛ اگر از اين استفاده نشود، به راستى جاى تأسّف است! به خصوص اينكه، هيچ تضمينى سپرده نشده كه اين تا كى پايدار مى ماند؛ ممكن است در يك لحظه كوتاه، همه چيز پايان گيرد؛ درهاى بسته شود، پرونده هاى مختومه گردد، از نوشتن حَسَنات باز ايستد، عليل و ناتوان به بستر بيمارى افتد، زبان ها از كار بيفتد و هيچ گونه راه بازگشتى وجود نداشته باشد! بارها هشدار داده و همگان را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه بعد از ، پشيمانى و سودى ندارد، و تقاضاى بازگشت به و به جايى نمى رسد. 🔹در آیات ۱۰ و ۱۱ سوره منافقون مى فرمايد: «وَ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِىَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلاَ أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ» (از آنچه به شما روزى داده ايم انفاق كنيد، پيش از آن كه يكى از شما فرا رسد و بگويد: پروردگارا چرا مرا مدّت كمى به تأخير نينداختى تا در راه خدا صدقه دهم و از باشم!)؛ و بلافاصله مى افزايد: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَ اللهُ خَبيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (خداوند هرگز كسى را هنگامى كه اجلش فرا رسد، به تأخير نمى اندازد و خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عاقبت قیام بر ضد خدا 🔹آن کسی که بر ضد قیام کند، بر ضد قیام کند، آن کسی که کند بر اسلام، خیانت کند بر مملکت مسلمین، عاقبتش این است، و این عاقبت سهلی است؛ عاقبت‌های بالاتر در کار هست. این الآن بهشتش این است که در دنیا باشد با همه ! این موفق به نخواهد شد. من نمی‏ گویم نباید بشود اما نخواهد شد! 🔹 - سلام الله علیه - از قراری که منقول است به یاد داد که از چه راه توبه کن. حضرت می‏ گویند: حضرت زینب فرمود، آخر به این!؟ [امام سجاد پاسخ فرمودند] این موفق نمی‏شود به توبه. کسی که را بکشد موفق به توبه نمی ‏شود. اگر موفق می ‏شد به صحیح، قبول می‏ کرد خدا لکن نمی‏ شود. 🔹یعنی جوری می ‏شود، قلب انسان طوری می ‏شود که دیگر برای انسان امکان ندارد آن قلب را از آن طبعی که برایش واقع شده است، از آن که برایش واقع شده است، بتواند نجات بدهد. دعا کنید که انسان این طور نشود. خداوند در مُهر نگذارد؛ یک مُهری که دیگر نتواند خودش هم هیچ کاری بکند. 📕صحیفه امام، ج ۶، ص ۳۱۵ منبع: پرتال امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حقيقت «وجدان» چيست و از چه راه هایی می توان آن را شناخت؟ 🔹ترديدى نيست كه هر كس «نيروى مرموزى» را در درون خود احساس مى كند كه بر تمام ، و حتّى بر و انديشه های او نظارت دارد. گرچه مردم در اين احساس با هم تفاوت بسيار دارند، ولى كمتر كسى را مى توان پيدا كرد كه اصل وجود آن را انكار كند، مگر افراد استثنايى و احياناً بيمار! هرگز اين راحت نمى نشيند و هميشه احساس مى كنيم كه با خود، ما را به تشويق مى كند و از باز مى دارد. 🔹مثلاً به ما مى گويد: پيمان شكنى مكنيد، ظلم و ستم روا مداريد، نسبت به يكديگر مهربان باشيد، ناتوانان را دستگيرى و حمايت كنيد، در برابر كسانى كه بر شما حقِّ تعليم و تربيت دارند خضوع نماييد، حقّ شناس، پاكدامن و راستگو باشيد و... اگر تصميم بر انجام عمل خلافى بگيريم، ما به جنگ با ما بر مى خيزد و در درونِ وجود ما، طوفان و انقلابى بر پا مى سازد. آری اين به صورت رنگ پريدگى، عصبانيت، پراكندگى حواس و بى خوابى در وجود ما ظهور مى كند، آيا هرگز چنين حالتى را در هنگام تصميم بر انجام يك در خود مشاهده مى كنيم؟ 🔹البته كه خير؛ زيرا در آن حال، ما با آن هماهنگ است و در محيطِ روحِ ما، حكم فرماست. اگر ، سودمند نيفتاد و عملِ خلاف انجام گرفت، شروع به سرزنش و مى كند، سيل اعتراض خود را متوجّه فكر انسان كرده و او را ناراحت و متأثّر مى نمايد، او را در دادگاه خود محكوم و مجازات مى كند، شلّاق بر او مى زند و او را وادار به مى سازد. 🔹بسيار اتفاق افتاده است كه افراد جنايتكار، پس از انجام عمل خود نه تنها به شدّت مى شوند، بلكه در وجود خود شعله هاى سوزانى را احساس مى كنند كه به جان آنها افتاده و آنها را شكنجه مى دهد. [۱] درست مانند اين است كه دستگاه مخصوصى از جنايت هولناكِ آنها فيلم بردارى كرده و به تكرار نمايش آن در مقابل چشم آدم ها مى پردازد. (مانند: ناله هاى جانخراشِ مظلومِ بى گناهى كه در لحظات آخر با لحن تضرّع آميزى به آنها التماس مى كرد) اين حالت باعث مى شود كه او با تازيانه وجدان، مورد شكنجه سختى قرار بگيرد! 🔹به همين دليل بسيار ديده شده كه براى رهايى از شكنجه دردناكِ ، خود را به دادگاه هاى بشرى معرفى مى كنند و گردن خود را زير شمشيرِ قانون مى گذارند، تا شايد آسوده شوند. داستان كه در جنگ دوم جهانى بر روى شهر هيروشيما  انداخت و در چند لحظه، شهر آبادى را به تلّ خاكستر تبديل نمود و ده ها هزار نفر از افراد بى گناه (كودكانِ شيرخوار، بيمارانِ بيمارستان ها و حيوانات بى زبان) را نابود كرد و بر اثر فشار و ، ديوانه شد، نمونه اى از است. 🔹اين افسر جنايتكار را ـ كه مجرى فرمان جنايتكاران ديگرى بود ـ چه چيزى ديوانه كرد؟ آرى، تنها و تنها فشار و شكنجه وجدان! اما هنگامى كه انسان تصميم به كار نيكى مى گيرد، او را تشويق مى كند، پس از انجام عمل، از وی تقدير و تحسين مى نمايد و تا آخر عمر هرگاه خاطره آن عمل را به ياد مى آورد، مورد نوازشِ وجدان قرار مى گيرد؛ به همين جهت احساس يك نوع خوشحالى، انبساط، غرور و سربلندى در خود مى كند. 🔹در همان لحظاتى كه انسان مشغول انجام يك عمل يا است، آرام نمی نشيند و با مى كوشد تا در صورت اوّل، انسان را و در صورت دوّم، نمايد، شجاعتى را كه انسان در هنگام انجام كارهاى خوب، و تزلزل، سرافكندگى، لكنتِ زبان، رنگ پريدگى و لرزش دستى را كه در هنگام انجام كارهاى بد در خود احساس مى كند، بر اثر فعّاليّت است. 🔹شايد ما نتوانيم براى تعريف جامعى ـ جز از راه همين آثار ـ پيدا كنيم، زيرا وجدان هم مانند ساير نيروهاى درونى ما (مانند روح، حقيقت مرموزى دارد كه تنها آن را از راه آثارش مى توان شناخت). ممكن است كه ـ كه جزء سرشت آدمى است ـ جلوه اى از عشق به كمال و فرار از نقصان باشد، اما آنچه كه مسلّم است اين است كه چنين با چنان در نهاد آدمى وجود دارد. پی نوشت؛ [۱] يك دانشمند روانشناس مى گويد: «بايد عدم ارضاى وجدان اخلاقى و شكنجه هاى ناشى از آن را در نظر گرفت: پشيمانى، خشم، هيجان در تبرئه خود و كينه، همه از شكنجه هاى وجدان اخلاقى هستند. اين شكنجه وجدان ممكن است بيمارى هاى روحى را به وجود آورد». (بيمارى هاى روحى و عصبى، با‌روک‌، ها‌نری، مترجم: اردوبا‌دی، احمد، معرفت‌، چاپ دوم، ص ۷۰). 📕رهبران بزرگ، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول‏، ص ۶۱ الی ۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحان» و «آزمودن» انسان ها چيست؟ 🔸خداوند متعال را آفريده و آنها را به سوی هدايت كرده است. انسان ضمن برخورداری از اين هدايت عمومی، از نيز بهره می‌برد. هدايت خاص انسان، با تحقق می‌يابد، تا او با اختيار و اراده خود را پيموده و از اين رهگذر، خود را پس داده، خود را به فعليت، و كمال های مكنون خود را به منصه ظهور برساند، و به جايگاه‌ نهايی‌ لايق‌ خود، سعادت ابدی يا شقاوت دائمی، شكر يا ناسپاسی، پيروزی يا شكست برسد. در برخی آياتی كه از نمونه ها و مصاديق سخن به ميان آورده، به جزييات نيز اشاره كرده، كه در ادامه به آنها می‌پردازیم. 💠توبه و بازگشت به حق 🔹خداوند برخی بندگان را با و و و آزموده، تا اندرز گرفته كنند، و به حق بازگردند: «وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ [اعراف، ۱۶۸] و آنها را به نيكيها و بدی‌ها ، شايد بازگردند». 💠خالص كردن مومنان و نابودی كافران 🔹خداوند در گذر زمان و به تدريج با آزمونها را از شائبه های كفر و نفاق و... دور ساخته، و آنها را خالص ميگرداند و را كه كفر و شرك آنها را فرا گرفته به محق و نابودی ميكشاند: «وَ لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ [آل عمران، ۱۴۱] و تا خداوند را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و را تدريجا نابود سازد». 💠ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاك از خبيث 🔹 برای ظاهر کردن سريره های انسانها، و پيدا شدن يا آنان است: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِكُمْ...؛ [آل عمران، ۱۵۴] ...و اينها برای اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است ، و آنچه در دلهای شما (از ايمان) میباشد خالص گرداند...». بنابراين خداوند براساس سنت ، پاكان را از افراد خبيث و پليد جدا میسازد: «...حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...؛ [آل عمران، ۱۷۹] ...تا آنكه را از جدا سازد...». 💠شناخته شدن نيكوكارتران 🔹خدای سبحان آسمانها و زمين و مرگ و زندگی و... را آفريد تا انسانها را و معلوم شود چه كسی عملش نيكوتر است: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ [هود، ۷] او كسی است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد... (به خاطر اين آفريد) تا شما را كند تا كداميك عمل‌تان بهتر است». 💠سنجش ميزان صبر بر محروميتها و رضايت از برخورداریها 🔹انسانها بوسيله يكديگر میشوند تا اينكه شكيبايی آنها معلوم گردد: «...وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ...؛ [فرقان، ۲۰] ...و بعضی از شما را، وسيله بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبایی میكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر می آئيد)». و رضايت هركس به آنچه از آن برخوردار شده يا از آن محروم گشته آشكار شود. 💠شناخته شدن مجاهدان و صابران 🔹از ديگر اهداف ، شناخت پيكارگران و صابران بيان شده، تا بدين وسيله ايشان خود را دريافت كنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ...؛ [محمد ص، ۳۱] ما همه شما را قطعا می‌كنيم، تا معلوم شود و از ميان شما كيانند...». 💠دستيابی به تقوا 🔹خداوند مومنان را تمرين داده يا سختی و مشقت را بر آنها تحميل میكند، تا با اين ، قلب هايشان به متخلق گردد. «أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى؛ [حجرات، ۳] كسانی هستند كه خداوند قلوبشان را برای خالص نموده است». 💠مشخص شدن شاكر و ناسپاس 🔹بجز مواردی كه خداوند در آن مستقيما فلسفه امتحان را بيان داشته، در آيه ای نيز از قول (ع) چنين نقل كرده كه برخورداری وی از برای اوست، تا معلوم گردد كه وی سپاسگزاری میكند يا كفران می‌ورزد: «...قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ...؛ [نمل، ۴۰] ...گفت اين از فضل‌ پروردگار من است تا مرا كند، كه آيا او را بجا می آورم يا ميكنم...». 💠گذشته از موارد ياد شده، در روايات نيز تهذيب نفس و رسيدن به مقام رضا و رسيدن انسانها به پاداش و كيفر اعمال نيك و بد خويش، از فلسفه‌ های امتحان ياد شده است. [۱] پی‌نوشت؛ [۱] دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، ج۴، ص ۲۶۸-۲۷۰ منبع: وبسایت انوارطاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جزئیات پیوستن «حرّ ریاحی» به کاروان حسینی 🔹لحظه به لحظه ماجرای (علیه السلام) و جریان پر از شور و احساس و ، و نیز سرشار از «درس‌ های عبرت‌ آموز» است، به گونه‌ای که می‌توان گفت ، کاروانِ و چشمه ارزش‌هاست؛ ارزش‌ هایی که هر کدام از آنها برای رسیدن به کافی است. ماجرای کاروان حسینی به ما آموخت یعنی در پناه (علیه السلام) بودن، به خاطر (علیه السلام) بودن و در عالی‌ترین درجه، «حسینی شدن و حسینی زیستن». 🔹«حرّ بن یزید ریاحی» از افرادی بود که هرچند دیر به این حقیقت رسید، اما زمانی که خداوند قلب او را با روشن کرد، پای این حقیقت تا جان در بدن داشت، ایستاد و در این مسیر شربت را در پیشگاه مولای خویش نوشید و در جوار قرب الهی جای گرفت. 🔹راوی می‌گوید ، کم کم به (عليه السلام) نزدیک می‌شد. «مُهاجر بن اوس» او را با وضع غیر عادی دیده، پرسید اراده کجا داری؟ آیا می‌‏خواهی بر حمله کنی؟ ، پاسخی نداد و همان وقت لرزه سختی اندامش را فرا گرفته بود. مهاجر که وضع غیرعادی او را مشاهده می‏‌کرد اظهار کرد: عمل امروز تو مرا به شک می‌‏اندازد؛ سوگند به خدا در هیچ کارزاری تو را مانند امروز بیمناک ندیده بودم، و هر گاه از دلاورترین اهل کوفه از من بپرسند، غیر تو نمی‌گویم و امروز چه پیش آمده که ترا بر خلاف انتظار می‌‏بینم؟ 🔹، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیّر میان بهشت و دوزخ می‌‏یابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتی را بر بهشت بر نمی‏‌گزینم. سپس اسب خود را به سوی (علیه السلام) راند و دستها بر سر نهاده می‏‌گفت: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسْتُکَ عَن‏ الرُّجُوعِ وَ سَایَرْتُکَ فِی الطَّرِیقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ مَا عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَبْلُغُونَ مِنْکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ اللهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ إِلَی مَا أَرَی مَا رَکِبْتُ مِنْکَ الَّذِی رَکِبْتُ وَ إِنِّی تَائِبٌ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِمَّا صَنَعْتُ فَتَرَی لِی مِنْ ذَلِکَ تَوْبَة» 🔹(خدا مرا فدای تو کند ای پسر رسول خدا، من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم، و در طول راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاردم از راه منحرف شوی و تو را در این مکان فرود آوردم، و خیال نمی‏‌کردم این مردم حق جدّ تو را رعایت نکنند، و تو را با این حال گرفتار کنند. به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم هیچ گاه چنان رفتاری با تو انجام نمی‌دادم. اینک از در و انابه درآمده و از خدا می‏‌خواهم از کرده من درگذرد. شما درباره من چه نظری دارید، آیا توبه مرا می‏‌پذیرید؟)؛ «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ نَعَمْ یَتُوبُ الله عَلَیْکَ فَانْزِل‏» ( فرمود: بله خدا تو را می‌‏پذیرد؛ اینک فرود آی). سپس با اذن (علیه السلام) به عنوان اولین فرد از لشکر امام به دشمن هجوم برد و در این مسیر به رسید. 📚الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏۲، ص۱۰۰؛ اللهوف علی قتلی الطفوف (ترجمه فهری) ص۱۰۳ منبع: مشرق به نقل از تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش سوم و پایانی) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠اثر اخروى تقوا 🔹اثر در این است که گذشته را پاک مى‏کند، کفاره عمل گذشته است، یعنى [گناهان گذشته را] محو مى‏کند: «وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ». مقصود این است‏ که اثر گناهان گذشته را جبران مى‏کند، چون [همراه با] است. کسى که یک آلودگی هایى در گذشته داشته، هنگامى خواهد بود که از آن آلودگی‌ها کند. پس اثر آن گناهان گذشته پاک مى‏شود، مجازات اخروى هم از انسان سلب مى‏شود، یعنى خدا دیگر بنده باتقوایش را به خاطر گناهان گذشته‏اش مجازات نمى‏کند.  🔹«وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ‏» (خدا صاحب فضل و بزرگ است). در این آیات مى‏خواهد ما را توجه بدهد که اگر ایمان ما باشد، و اگر عمل ما باشد، و اگر جامعه ما باشد، مشمول انواعى از خواهیم بود و موفقیتها خواهیم داشت. «انْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» ( داشته باشید تا باشید)؛ و این خودش چه است که یک فرد یا یک جامعه روشن‏بین باشد. 🔹گاهى بر همین اساس داستان نقل مى‏کند، یعنى جریان هایى از تاریخ مسلمین را نقل مى‏کند که به موجب این جریان‌ها نشان مى‏دهد که در صدر اول، خداوند چگونه پیغمبر خودش را و به تبع، مؤمنینى را که همراه او بودند، چون بر راه حق و بر راه خدا و بر راه بودند مؤیَّد کرد و از چه مضایق و نجات داد، و برعکس آنها را با آن همه قدرت و سطوت، با آن همه طنطنه و طُمطُراق نیست و نابود کرد. همه اینها را به صورت بیان مى‏کند. [۱] پی نوشت [۱] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، آشنایى با قرآن ۱-۵، ۱۳۷۷ش، ج ۲۶، صص ۲۲۳-۲۲۲ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۲۳ نهج البلاغه، چه راهکاری برای بیداری از خواب غفلت و رهایی از گناهان ارائه می دهد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۲۳ مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الاِْنْسَانُ، مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ، وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ، وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟» (اى انسان! چه چيز تو را بر جسور ساخته؟ و چه چيز تو را در مقابل كرده؟ و چه چيز تو را بر علاقه مند نموده است؟). اشاره به اينكه در انسان نيرومندترين غرائز است؛ به طور طبيعى خود را بيش از هر كس دوست دارد و هرگاه ببينيم كسى خنجر برداشته، بر سينه و بازو و پهلوى خود مى زند وحشت مى كنيم و با خود مى گوييم آيا گرفتار جنون شده است. مگر ممكن است انسان عاقل، علاقمند هلاكت خويش شود؟ 🔹اگر كمترين علاقه اى به هلاكت خويش ندارد، پس چرا و غرورى كه مايه اوست را پذيرا مى شود؟! در ادامه سخن مى افزايد: «آيا درد تو درمان ندارد، يا از اين بيدارى ای نيست؟ چرا آن گونه كه به ديگران رحم مى كنى به خودت نمى كنى؟!». سپس با ذكر مثالى اين حقيقت را روشن تر مى سازد و مى فرمايد: «چه بسا كسى را در دل آفتاب سوزان مى بينى، و در برابر حرارت آفتاب بر او سايه مى افكنى، يا بيمارى را مشاهده مى كنى كه درد جانكاهى بدن او را سخت آزرده، و از روى ترحّم بر او مى گريى [پس چرا درباره خود بى تفاوت هستى] چه چيز تو را بر اين شكيبا ساخته، و بر مصائب خود صبور كرده و از گريه‌ بر خويشتن باز داشته است، در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از نيست». 🔹اشاره به اينكه چرا انسان هايى را مى بينيم كه گرفتار تناقض در عمل و دوگانگى در قضاوت هستند، در برابر ناراحتى ديگران و بيمارى بيماران، سخت عكس العمل نشان مى دهند، و گاه سيلاب اشكشان فرو مى ريزد، در حالى كه سخت‌تر و مصائبشان سنگين تر است و هيچگونه عكس العملى در برابر آن نشان نمى دهند. (عليه السلام) مى خواهد اين ، و اين را با اين بيان منطقى و گويا از بيدار كند و به كه در پيش رو دارد متوجّه سازد، شايد كنند و به سوى خدا بازگردند. 🔹در ادامه سخن مى افزايد: «وَ كَيْفَ لا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ نِقْمَة، وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ! فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِكَ بِعَزِيمَة، وَ مِنْ كَرَى الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقَظَة» (چگونه ترس از و هاى شبانه تو را بيدار نكرده، در حالى كه بر اثر الهى هر روز، خود را به مرحله بالاترى از مى افكنى! حال كه چنين است بيمارى‌ سستى‌ دل خود را با داروى تصميم و مداوا كن، و اين كه چشمت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز). می‌دانيم براى و رهايى از خطر دو چيز لازم است: بيدارى و هوشيارى از يكسو و تصميم و عزم راسخ از سوى ديگر؛ 🔹و (عليه السلام) در اين عبارت كوتاه به هر دو اشاره فرموده است، و را هشدار مى دهد كه از برخيزند و براى نجات خويش از چنگال ، كه آتش خشم و را بر مى افروزد، تا وقت نگذشته است تصميم بگيرند. تعبير به «بَيَاتِ نِقْمَة» (عذاب شبانه) براى اين است كه كه در شب نازل مى شود، قربانى زيادترى مى گيرد؛ زلزله ها، سيلاب ها و طوفان هايى كه در شب رخ مى دهد، هنگامى كه مردم در خوابند و هيچ گونه دفاعى از خود ندارند. 🔹 مى فرمايد: «أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتاً وَ هُمْ نَائِمُونَ - أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحىً وَ هُمْ يَلْعَبُونَ» [۱] (آيا اهل شهرها و آبادی‌ها از اين ايمنند كه ما به سراغ آنها بيايد، در حالى كه در باشند؟ آيا اهل شهرها و آبادی‌ها از اين ايمنند كه عذاب ما هنگامه روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟). سپس در پايان اين فقره می‌فرمايد: «وَ كُنْ للهِ مُطِيعاً، وَ بِذِكْرِهِ آنِساً» ([بنابراين بيدار باش] و مطيع خداوند شو و با ياد او انس گير). 📕پيام امام اميرالمومنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۸، ص۳۷۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شيوه های کنترل فشارهای جنسی (بخش دوم و پایانی) 💠شيوه های عملی کنترل فشارهای جنسی 1⃣«تقويت ايمان و پرورش معنويت و تقوا». بی شک يکی از دستاوردهای بزرگ ايمان واقعی و عبادات، مهارکردن و تسلط بر و تمايلات غيرمشروع است. [۱] «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ» [۲]. با شرکت در و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و خواندن و و به وسيله با حضور قلب، با خدا ارتباط معنوی برقرار کنيد. 2⃣«هفته ای يکی دو روز، بگيريد». (صلی الله علیه و آله) در حديثى پس از ترغيب جوانان به ازدواج می‌فرمايد: «هر کس برايش مقدور نبود، بسيار بگيرد؛ زيرا که روزه از نيروى شهوت می‌کاهد». [۳] 3⃣«حفظ و تقويت کرامت و عزت نفس». اگر به گوهر و نفس خود توجه داشته باشد، هيچ گاه دنبال و شهوت نمی‌رود. (عليه السلام) می‌فرمايد: «آن کس که واجد بزرگواری و باشد، تمايلات شهوانيش در نظر او خوار می‌نمايد». [۴] گاندی می‌گويد: «، اگر غربيان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به مسائل جنسی نموده است، به خاطر اين است که غربی به جای در پی نسيان و هدر ساختن خويش است». 4⃣«دوری از نگاه های مسموم و مناظر تحريک آميز». هيچ عضوی در بدن به اندازه از عالم خارج متأثر نمی‌شود، و ارتباط بسيار عجيب و پيچيده ای بين و ، خيالات و حالات روانی انسان وجود دارد؛ [۵] و اين قدرت را به انسان داده است که اگر اراده کند، با فرو انداختن و و توجه نکردن به دختران محيط اطراف، به خود بپردازد. 5⃣«از فکر و ترسيم صحنه های محرک در ذهن و خيال پرهيز کنيد». 6⃣«تقويت اراده». با تلقين به نفس و ، عدم پراکنده کاری، سر و سامان دادن به کارهای نيمه تمام، ، از افراد با اراده، ، خود را تقويت کنيد و هر لحظه به خود بگوييد: من می‌توانم، چون دارم. [۶] 7⃣«اعتماد به نفس داشته باشيد و برای کسب آن، به خدا داشته باشيد». و بردبار باشيد؛ و با نشاط باشيد، داشته باشيد؛ هيچ وقت نترسيد؛ [۷] و بدانيد که قدرت مقابله با گناه و شهوت را در وجود انسان قرار داده است. 8⃣«هيچ وقت بيکار نباشيد و اوقات فراغت خود را به و مطالعه و کارهای فکری بپردازيد». 9⃣«ورزش». هر روز به منظور تقويت جسم و تخليه انرژی خود مقدارى کنيد. 🔟«در خوردن مواد غذايى پرکالری و محرک مثل پياز، فلفل، خرما، تخم مرغ و... به حداقل لازم اکتفا کنيد». 1⃣1⃣ بصری، شنیداری، تخيلی جنسی اطراف مثل فيلم، عکس و.... را حذف کرده و هيچ وقت به موسيقی تحريک کننده گوش ندهيد. بر قوه تخيل خود با مطالعه، ذکر خدا، انصراف توجه و افکار مثبت جايگزين و کارهای هنری و خلاقانه و... مديريت داشته باشيد. 2⃣1⃣«در دقت کافی را به عمل آوريد». 3⃣1⃣اگر مرتکب گناهى شده ايد کنيد، و بدانيد که توبه کننده گان را دوست دارد. برخی افراد چون از اين امر بی اطلاع اند، لحظه به لحظه با سياست «آب که از سرگذشت چه يک نی چه صد نی» در مرداب گناه فرو ميروند. 📚برای مطالعه بيشتر به این کتب مراجعه گردد: کنترل رابطه جنسی، احمد مطهری، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۶۰. آنچه يک جوان بايد بداند، رضا فرهاديان، قم، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۷۴. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری. دنيای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، نشر تربيت. پی نوشت‌ها؛ [۱] قاسمی، حميد محمد، اخلاق جنسی در ديدگاه اسلام، تهران، سازمان تبليغات اسلامی، ص۱۹۱. [۲] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۳] مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۳۱. [۴] نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ص ۱۲۸۳. [۵] اخلاق جنسی از ديدگاه اسلام، همان، ص ۱۹۶. [۶] ليندن فيلد، گيل، اعتماد به نفس برتر، ترجمه حميد و نگار اصغری پور، تهران، جوانه رشد، ۱۳۸۲، ص ۱۰۲. [۷] همان، ص ۱۶۳ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضرورت‌ شناخت‌ امام‌ زمان (بخش دوم و پایانی) 🔹بسيار اتفاق افتاده که مردم با کمبود باران مواجه شده‏ اند، و بر اثر آن به خشکسالی و قحطی و گرانی دچار گرديده ‏اند و خسارت‏های سنگينی به آنان رسيده است. اما پس از و نيايش‌ به‌ درگاه‌ خداوند، باران سودمندی برایشان باريده، و بر مردم فرو ريخته و طراوت و شادابی همه جا را فرا گرفته است. 🔹در احاديث‌ تأکيد شده که علت کمبود باران، امور طبيعی و مادی نيست، بلکه علّت اصلی، بعضی‌ از است، به خصوص که در مقابله با و ‏های‌الهی و روی‌ گرداندن از اوليای حق و به بازی‌ گرفتن امور معنوی و امدادهای غيبی صورت می‌ گيرد. خداوند اين کمبودها و فشارها را پيش می‌‏آورد تا از بيدار شوند و «قدرت کامل دست غيب و قادر متعال» را لمس کنند، و با نهايت اشتياق و اخلاص و تواضع به سوی روی آورند و از گناهان خود کنند و به عجز و درماندگی خويش اقرار نمايند. 🔹جز کيست که آب گوارا و شيرين از آسمان فرو ريزد؟! و تشنگان را سيراب و مزارع را سرسبز و خرّم و زمين‏های خشک را با طراوت و شاداب گرداند و روح تازه‏‌ای در اجزای گيتی بدمد؟! از نماز و تضرّع پيامبران و امامان و مردمان با ايمان در طلب باران و استجابت دعای ايشان در طول تاريخ، حکايت‏ های خواندنی و شنيدنی فراوانی بر جای مانده و نکته‏‌ های بسياری ضبط گرديده است. 🔹البته عدّه‌ای‌ هم‌ در چنين‌ مواقعی به يأس و نااميدی دچار می‌گردند و به شکل‏های مختلف، از قبيل خودباختگی و کفرورزی و انکار ضروريات دينی و تمسخر مردان دينی و... واکنش‏ های منفی از خود نشان می‌دهند. نظير همين وضع در مورد فقدان هر يک از نعمت‏های بزرگ، در هر جامعه‏‌ای پيش می‌آيد و از جمله در جريان‌ غيبت های‌ انبياء و اولياء (عليهم السلام) همواره پديد آمده است، که بر اثر بعضی‌ از و های مردمان نسبت به نعمت‏ها و آيت‌‏های خاصّ الهی، خداوند خويش‌ را از ديدگان‌ شان پنهان داشته و از و توفيق ديدار پيامبر و امام، عموم افراد جامعه را محروم ساخته است، 🔹و چون مردم به سختی‌ها و تلخی‌ها دچار گشتند و راه را بر خود بسته ديدند، افراد هوشمند به فکر چاره افتادند و راه‌ علاج‌ و درمان‌ درد را تنها به‌ دست‌ ديدند، پس به درگاه خداوند چاره ‏ساز بنده‏ نواز، دست نياز بلند کردند و به آستانه او پناه بردند، و با و نيايش و اظهار عجز، را خواستار شدند. خداوند آنان را به اجابت رسانيد و ‏گرخويش را آشکار گردانيد. 🔹 از اين سنّت حکيمانه الهی برکنار نيست، بنابراين تنها وسيله‌ی رهايی از ، و يگانه‌ راه‌ بيرون‌ شدن و آزاد گشتن از اين حصار جهنّمی ظلم و بيداد و و ، عمومی برای آشکار شدن آن‌ و تنها مصلح و ، و يکتا بازمانده کاروان مردان ربّانی، حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) ميباشد. 📕مکیال‌المکارم (سیدمحمدتقی موسوی‌ اصفهانی)، ج۱، نشر اکرام،۱۳۹۰، صص ۱۸-۳۵ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش اول) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در آیات و روایات بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر انسانی لازم است ساعاتی از شبانه روز را با خدای خود و داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم «نماز» ‏ و افراد با ايمان است و كسى كه «نماز» را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. 🔹در حديث معروف (صلّى الله عليه و آله) آمده است: «الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّينِ‏ فَمَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِينَه‏» [۱] ( ستون‏ دين‏ است، كسى كه عمدا آن را ترك كند خود را ويران كرده است). و در حديث ديگرى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَثَلُ‏ الصَّلَاةِ مَثَلُ‏ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء» [۲] ( همچون است، هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است و هنگامى كه ستون بشكند نه طناب ها بدرد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش). به همین دلیل موقعيت در ميان عبادات اسلامى به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد. [۳] 💠فلسفه نماز؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی‌قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 1⃣«یاد خدا» 🔹روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالآخره همان ياد خدا است، همان «ذكر الله» است كه در آيه ۴۵ سوره العنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ» (آنچه را از كتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت كن، و را بر پا دار كه [انسان را] از و باز مى دارد و از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). 🔹البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد؛ چنان كه در حديثى از (علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله‏ «وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ‏ وَ حَرَّم‏» [۴] ( ياد خدا كردن است به هنگام انجام حلال و حرام [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]). 2⃣«سبب مغفرت معصیت ها و خطاها»  🔹 وسيله شستشوى از و مغفرت و است، چرا كه خواه ناخواه انسان را دعوت به و گذشته مى كند، لذا در حديثى مى خوانيم: (صلی الله علیه و آله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند؟». در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: « درست همانند اين آب جارى است، هر زمان كه انسان مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود». [۵] و به اين ترتيب جراحاتى كه بر روح و جان انسان از مى نشيند، با مرهم التيام مى يابد و زنگارهايى كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ۷۹، ص ۲۰۲. [۲] همان، ص ۲۱۸. [۳] ر.ک: آيين ما (اصل الشيعة)، كاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه: مكارم شيرازى، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۸۸ش، چ ۱، ص ۱۹۱. [۴] بحار الانوار، همان، ص ۲۰۰. [۵] وسائل الشيعه، تفصيل، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت، لإحياء التراث، چ ۱، ج ۳، ص ۷، ح ۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا روايات اسلامی جنبه تربيتی «مصائب و بلايا» را تأييد می كند؟ 🔸در روايات اسلامى تعبيرات روشنى كه حاكى از رابطه ميان بعضى از و مشكلات زندگى با مى باشد، ديده مى شود كه آنچه را از طريق و درک می کنیم تأييد مى كند؛ مانند: 1⃣در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در مى خوانيم: «اِنَّ اللهَ يَبْتَلى عِبادَهُ عِنْدَ الأَعْمالِ السيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمراتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ وَ اِغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ، لِيَتُوْبَ تائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ!» [۱] (خداوند خويش را به هنگامى كه انجام مى دهند، با كمبود ميوه ها و جلوگيرى از و بستن درهاى گنج هاى خيرات به روى آنان، مى سازد، تا توبه كاران كنند و آنها كه بايد دست از بكشند خوددارى نمايند و پند پذيران گيرند و آنها كه آماده اند از باز ايستند). 2⃣در حديث ديگرى از اميرمؤمنان (عليه السلام) مى خوانيم: «اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ اِمْتِحانٌ وَ لِلأَنْبِياءِ دَرَجَةٌ وَ لِلأَوْلياءِ كَرامَةٌ!» [۲] ( براى «ادب»، و براى «آزمايش» و براى «درجه» و براى «كرامت» است). 3⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْمُؤْمِنُ لايَمْضى عَلَيْهِ اَرْبَعُونَ لَيْلَةً اِلاّ عَرَضَ لَهُ اَمْرٌ يُحْزِنُه يَذَّكَّرُ بِهِ» [۳] ( چهل شب بر او نمى گذرد، مگر اين كه حادثه غم انگيزى براى او رخ مى دهد كه مايه و او گردد). 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد خَيْراً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِقْمَة، فَنُذكِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ وَ اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد شَرّاً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِعْمَة، لِيُنْسِيَهُ الاْسْتِغْفارَ وَ يَتَمادى بِه وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعاصى!» [۴] (هنگامى كه خير و براى بنده اى بخواهد، اگر كند او را به ناراحتى مبتلا مى سازد و و را به ياد او مى آورد و هنگامى كه براى بنده اى [بر اثر طغيانگرى زياد] شرّى بخواهد، اگر گناهى كند نعمتى به او مى دهد! تا استغفار را فراموش كند و به راه خود ادامه دهد! و اين همان چيزى است كه خداوند فرموده: ما آنها را از آنجا كه نمى دانند به سوى مى بريم به اين گونه كه به هنگام ، نعمت به آنها مى دهيم). 5⃣اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم، امير مومنان (عليه السلام) فرمود: «اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ اَلبَلاءَ فَقَدْ اَيْقَظَكَ، اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ النَّعَمَ مَعَ الْمَعاصى فَهُوَ اِسْتِدراجٌ لَكَ» [۵] (هنگامى كه مشاهده كنى [بعد از ارتكاب گناه] خداوند پشت سر هم بر تو مى فرستد تو را كرده، و هنگامى كه خداوند متعال با انجام هايش را بر تو مى فرستد اين، نوعى است). پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۱۹۹، خطبه۱۴۳. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۸، ص۱۹۸. [۳] الكافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، تهران، چ۴، ج ‏۲، ص ۲۵۴. [۴] الكافی، همان، ص ۴۵۲. [۵] عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ۱، ص۱۳۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۴، ص ۵۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel