eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
 ✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️اسراف و تبذير در قرآن (بخش چهاردهم) 💠آثار سوء اسراف 🔷الف) ؛ ، علاوه بر زيانهای اقتصادی كه بر جامعه و ملت تحميل ميكند، برای خود نيز زيانهای جبران‏ناپذيری به بار می‌آورد: 1⃣ ؛ چون تعادل و توازن اقتصادی جامعه را برهم ميزند، از رحمت‏ خدا بدور و گرفتار خشم خدا ميشود، همان‏گونه كه در قرآن مجيد آمده است: «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين؛ خداوند را دوست نمي‏دارد‏» [اعراف، ۳۱] و امام صادق(ع) فرمود: «ان السرف امر يبغضه الله‏؛ مورد غضب خداست». [۱] 2⃣ ؛ خدای متعال كه همواره درهای رحمتش بر بندگان گشوده است‏، خود را «غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ»؛ [غافر،۳] معرفی كرده است، لكن نسبت‏ به ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ؛ همانا خداوند كسی را كه و دروغگوست هدايت نميكند.» [مومن، ۲۸] 3⃣ ؛ روشن‏ترين اثر اقتصادی ، است، زيرا كه اسرافكار در اثر مصرف ناروای خود، هم جامعه را به ورطه فقر ميكشاند، و هم خود دچار فقر ميشود. لذا يكی از راههای مبارزه اسلام با فقر و محروميت، ايجاد هماهنگی اقتصادی و ريشه‏ كن ساختن است. امام علی (ع) ميفرمايند: «القصد مثراة و السرف متواة‏؛ اقتصاد و ميانه‏روی باعث توانگری، و و ولخرجی، مايه و تنگدستي است»، [۲] نيز فرمودند: «سبب الفقر اسراف‏؛ عامل فقر است». [۳] 4⃣ ؛ از هر نوعی كه باشد، انسان را به نابودی ميكشاند. قرآن مجيد اين حقيقت را چنين بيان ميفرمايد: «ما به وعده‏هايی كه به انبياء و اوليا داديم، وفا كرديم و سپس آنها را با هر كه اراده كرديم نجات داديم، اما مسرفان و ستمگران را هلاك كرديم‏»؛ [انبیاء، ۹۰] امام علی (ع) ميفرمايد: «كثرة السرف تدمر؛ زياد، انسان را به هلاكت ميكشاند». [۴] 5⃣ ؛ كيفر كسانی كه از حدود الهی تجاوز كرده، و اوامر و نواهی خدا را ناديده گرفته باشند، تنها و در دنيا نيست‏، بلكه نيز در انتظار آنان است. قرآن مجيد در اين‏باره ميفرمايد: «كَذلِكَ نَجْزي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآياتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى‏؛ اين چنين جزا ميدهيم، كسی را كه كند و ايمان به آيات پروردگارش نياورد، عذاب آخرت شديدتر و پايدارتر است»؛ و در جای ديگر ميفرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ؛براستی كه اهل دوزخند». 🔴به اين ترتيب معلوم است كه وضع افرادی كه در مسير باطل و هرزگی ها دچار ميشوند چه خواهد بود! ... پی‌نوشتها: [۱] وسائل‏الشيعه، ۱۵/۲۶۲ [۲] همان، ۱۵/۲۸۵ [۳] فهرست غررالحكم، ص‏۱۵۹ [۴] همان، ص‏۱۹۵ نویسنده: محمدرضا عطايی - مجله مشكاه، ش ۵۵ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) درباره ناگهانی بودن «مرگ» چه هشدارهايی داده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از نامه ۳۱ - که به امام حسن مجتبی (عليه السلام) نوشته شده و در واقع خطاب به تمام انسان هاست - مى فرمايد: «وَ أَنَّكَ طَرِيدُ الْمَوْتِ الَّذِی لَا يَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لَا يَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِكُهُ؛ و [بدان] تو رانده شده هستى [و مرگ پيوسته در توست و سرانجام تو را شكار خواهد كرد] همان مرگى كه هرگز فرار كننده از آن نجات نمى يابد و او هركس را كه در جستجويش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت». 🔹تعبير به يعنى شخصى كه در او هستند، يا شكارى كه صياد به دنبال او مى دود؛ تعبير بسيار جالبى است، گويى از آغاز عمر، در تعقيب انسان است؛ گاه در كودكى گاه در جوانى و گاه در پيرى بالاخره او را خواهد كرد و هيچ كس از دست اين صياد نمى تواند فرار كند؛ و همان گونه كه مى فرمايد: «أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِى بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ؛ [نساء، ۷۸] هر جا باشيد شما را در مى يابد، هر چند در برج هاى محكم باشيد». 🔹در جاى ديگر مى فرمايد: «قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ؛ [احزاب، ۱۶] بگو: اگر از يا كشته شدن فرار كنيد، سودى به حال شما نخواهد داشت». آرى انسان در هر چيز شك كند، در اين معنا نمى تواند ترديدى به خود راه دهد كه روزى بايد از اين جهان رخت بربندد، روزى كه نه تاريخش معلوم است و نه ساعت و دقيقه آن؛ ممكن است دور باشد و شايد بسيار نزديك؛ فردا يا امروز؟ قابل توجّه اينكه هيچ استثنايى در اين قانون نيست. زورمندان، قوى پيكران، صاحبانِ ثروت و قدرت و طبيبان حاذق و حتى انبيا و اولياء. 🔹«قرآن مجيد» خطاب به پيغمبر اكرم (صلّی الله علیه و آله) مى گويد: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ؛ [زمر، ۳۰] تو مى ميرى و آنها نيز خواهند مرد». آن گاه امام (عليه السلام) به نكته مهمى اشاره مى كند و مى فرمايد: «فَكُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ يُدْرِكَكَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَيِّئَةٍ، قَدْ كُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَكَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ، فَيَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ ذَلِكَ، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَكْتَ نَفْسَك‏َ؛ بنابراين از اين بترس كه ، زمانى تو را بگيرد كه در حال بدى باشى [در حال گناه] در صورتى كه تو پيش از فرا رسيدن مرگ با خويشتن گفتگو مى كردى كه كنى؛ ولى ميان تو و توبه حائل مى شود و اينجاست كه تو خويشتن را به افكنده اى». 🔹حضرت در اين هشدار، فرزندش را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه در هر حال مبهم و ناپيداست و گاه انسان گرفتار گناهى مى شود و تصميم مى گيرد لحظه اى بعد آن را با آب توبه از صفحه نامه اعمالش بشويد؛ ولى ناگهان فرا مى رسد و اين فرصت را از او مى گيرد. همه ما در زندگى خود ديده يا شنيده ايم افرادى را كه تصميم به انجام كارهاى خوب يا بدى داشتند ناگهان در همان لحظه از ادامه كار و رسيدن به مقصود باز ماندند. در حديث معروف مفضّل مى خوانيم كه: 🔹«امام صادق (عليه السلام) خطاب به مفضّل فرمود: اگر سؤال كنى چرا خداوند را مستور داشته و در هر ساعتى كه مشغول انجام و ارتكاب است، ممكن است فرا رسد، در پاسخ مى گوييم: حكمت آن اين است كه با اينكه تاريخ مرگ خود را نمى داند باز هم هر زمان به سراغ مى رود، اگر تاريخ آن را مى دانست و اميد به طول بقاى خود داشت بيشتر پرده درى مى كرد؛ بنابراين در هر حال براى او از اطمينان به بقا بهتر است، و اگر اين انتظار در گروهى از مردم اثر نكند در گروه ديگر به يقين مؤثر خواهد بود؛ دست از مى كشند و به سراغ مى روند و از اموال نفيس خود براى انفاق به فقرا و مساكين بهره مى گيرند». [۱] پی نوشت؛ [۱] توحيد المفضل‏، مفضل بن عمر، محقق: مظفر، كاظم‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۸۲ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج۹، ص۶۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش دوم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠ثمرات و نتایج عفت ورزی (۲) 3⃣سلامت اجتماع 🔹حضور و در جامعه به صورتی که هیچ گونه تحریک و شائبه‌ جنسی با آن همراه نباشد، آن را استوار و می کند و آنان در محیط تحصیل، کار، اداره، بازار و... زمینه ساز سلامت، پیشرفت و تعالی آن جامعه خواهد شد. لکن اگر این اصل (عفاف) مورد توجه قرار نگیرد، حریم ها حفظ نشود و در جامعه رواج یابد، و سقوط آن جامعه نیز فراهم می شود. 🔹به گفته «در حرکت دموکراسی از دست رفتن ، بزرگترین و مفاسد را باعث می شود تا جایی که اساس حکومت را از بین می برد». چه در جوامع اسلامی و چه در جوامع غیر اسلامی، این مطلب را به وضوح ثابت کرده است. سردار نظامی فرانسه در سخنرانی خویش اعتراف کرده است که: «بزرگترین علت در جنگ با آلمان، فرو رفتن در گرداب های شهوت و ابتلا به و بوده است»‌. 🔹و یا دکتر دانشمند معروف فرانسوی درباره شکست مسلمانان در اندلس می نویسد: « حدود ۸۰۰ سال در قدرت را در دست داشتند، و اسپانیا در این مدت مهد علم و تمدن گردیده بود، تا آنکه با انتشار و رواج مشروبات الکلی و ، و بالاخره در اثر اختلاف بین زمامداران حکومت بر مسلمانان چیره شدند، و را به زور وادار به قبول دین مسیح کردند، و سپس محکمه های تفتیش عقاید، دستور سوزاندن این تازه مسیحیان را به بهانه اینکه واقعاً به دین مسیح در نیامده اند، صادر کرد و بقیه را وادار به مهاجرت از آن سرزمین نمود». 🔹 سرگذشت امت های بسیاری را که به دست زده، و سرانجام و نابود گشته اند را نقل می کند. در آيه ۴۰ سوره مبارکه عنکبوت، هلاکت قوم ، قوم ، ، ، و را بیان نموده، میفرماید: «فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا ۚ وَ مَا كَانَ اللهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 🔹[ترجمه‌‌ی آیه شریفه:](ما هر طایفه‌ای را به مؤاخذه کردیم، بعضی را بر سرشان سنگ بلا فرو باریدیم، و برخی را صیحه عذاب آسمانی در گرفت، و برخی را به زلزله زمین و گروهی دیگر را به غرق دریا به رسانیدیم، و خدا به آنان هیچ ستم نکرد، لیکن آنها خود در حق خویش می‌کردند). این است نتیجه جوامعی که منحرف گشته و در گرداب غوطه ور شدند. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش اول) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠شیطان دشمن آشکار 🔹 و دشمن آشکارِ انسان است. تعبیر عدوّ مبین بودنِ نسبت به را  در چندین آیه ذکر فرموده است. یکی از آن آیات این است: «وَ قُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِیناً» [اسراء، ۵۳] (و به بندگانم بگو: سخنی را که نیکوتر است، بگویند؛ زیرا میان آنان [به سبب سخنان زشت و بی منطق] و نزاع می افکند، زیرا همواره برای انسان است). ، هدفی جز ضرر و ندارد. برای رسیدن به یکی از اهداف خود که ضلالت و انسان است، با کردن تدریجاً و گام به گام انسان را به انحراف و  می کشاند. 💠نهی از پیروی از شیطان 🔹 و القائات به گونه ای نیست که  به آسانی بتواند آن را تشخیص دهد؛ او یک دفعه و ناگهانی انسان را منحرف نمی کند، بلکه او را می کند. این انسان را از و استغفار غافل می کند. ممکن است انسان در مراحل ابتدایی تصمیمی برای بازگشت به خدا بگیرد، اما به او می گوید: فقط یک بار دیگر، یک نگاه دیگر، یک گام دیگر، یک لقمه دیگر، یک سخن دیگر. 🔹 در چندین آیه از انسان را از پیروی از گام های نهی فرموده است. خداوند در سوره نور آیه ۲۱ می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَ مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ» (ای مؤمنان! از گام های پیروی نکنید؛ و هر که از گام های شیطان پیروی کند [هلاک میشود] زیرا به کار بسیار زشت و فرمان می دهد). 💠گام به گام و فریب 🔹او در اول راه، خود را به نشان نمی دهد، تا انسان بگوید که من آن جای دور که تو تصمیم بردنِ مرا داری به همراه تو نمی آیم، بلکه چون او شخص گناهکار را به سراشیبی می کشاند، انسان این سراشیبی را یکجا نمی بیند که از ادامه متوقف شود، لذا را می خورد و از گام های او پیروی می کند. او انسان است و هیچگونه نفع و نمی خواهد به او برساند، بلکه به انجام کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می دهد. 🔹خداوند رحمان را از پیروی گام های شیطان نهی می کند، لذا انسان نباید این پیروی و حرکت به سوی کجراهه را آغاز کند، اما اگر از دستور مولای خود سرپیچی کرد، باز هم از آن طرف، خداوند درِ رحمت، و را به روی بندگانش گشوده است، ولی اگر انسان در پیروی از گام های در هیچ مرحله و گامی، به سوی خدا توبه نکند، سرانجام شیطان او را به می رساند. ... منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) درمورد محدوده «حُبّ و بُغض» چه بیانی دارند؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از در بيان اوصاف آنها می فرمايد: « به كسى كه با او دشمنى دارد، روا نمى دارد و به خاطر كسى كه دوستش دارد نمى كند». (علیه السلام) در اين دو فراز اشاره به دو مطلب مهم مى كنند، يكى اينكه اگر به واسطه معيارهاى انسانى اسلامى با كسى عداوت و پيدا كرد بر او روا نمى دارد، با اينكه زمينه و انگيزه ظلم كه بُغْض و عداوت است موجود است؛ و ديگر اين كه اگر برحسب همان معيارها با كسى ورزيد به خاطر دوستى مرتكب نمى شود و براى رضا و خشنودى او پا روى اصول اعتقادى خود نمى گذارد. 🔹معمولا اگر انسان با كسى شد، وسوسه مى كند كه به او ضربه اى زند، و توجيهاتى نيز در جلو پاى او مى گذارد كه چنين و چنان كن، او بود كه به تو اهانت كرد، او بود كه حق تو را پايمال كرد، او بود آبروى تو را بُرد، او بود كه به تو ستم روا داشت... حتى اگر خودش نتواند در برابر او بايستد، مى گويد دوستان ديگر خود را ببين و وادارشان كن او را تنبيه كنند و گاهى مى گويد او را ادب كنند، يعنى وجهه اخلاقى به مسئله مى دهد، در حالى كه عمل خود و دوستانش است. از طرف ديگر وقتى انسان پيدا كرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گويد انجام دهد، و اين در بين دو بيشتر است؛ 🔹خدا نكند پسرى عاشق دخترى نااهل يا برعكس دختری عاشق پسرى نااهل شود، كه چه بسا اين عشق و محبت كاذب انسان را كور و كر مى كند، و حتى پا روى و مسلم و پذيرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد و دست به آلوده مى كند و محدوديت هاى مرزهاى الهى را مى شكند. چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فكر مى كند اگر در برابر اين دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دين را رعايت كند، اُمّل و غير مترقى است، و چه بسا دختر بواسطه اين كه پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى كشد و حريم عفّت را مى شكند! 🔹 (عليه السلام) در اين دو فراز، مرز و را مشخص مى كند كه نبايد از خارج شود. مثل بعضى قضات و يا اُمراءِ جور مباش كه وقتى بغض كسى را به دل گرفتند، در صدد ظلم به او هستند، و نه مثل كسى باش كه به خاطر دوست داشتن كسى، اگر خلاف كرد حكم شرعى او را نگويد. به خاطر به همسرش، دلش نمى آيد بگويد: چادر نازك و جوراب نازك مپوش چون رنجيده خاطر مى شود، بدين ترتيب را مى رنجاند، تا همسرش رنجيده نشود! 🔹حكماء گفته اند: پنج نوع است: ، مثل محبت اولاد؛ ، مثل محبت دوستان و ياران؛ (از روى شهوت و ميل درونى)، مثل محبت همسران؛ ، مثل محبت انعام كنندگان؛ و ، مثل محبت اهل خير. [۱]  به خاطر هيچكدام از اين محبت ها و دوستى ها مرز و حدود را نمى شكند. به خاطر خلاف مكن، را ناحق مكن و به ديگرى منما. و دو نيرو در روان آدمى است كه يكى جذب و ديگرى دفع مى كند. 🔹در صورتى اين دو نيرو خوب عمل مى كنند كه برآيند حاصل از اينها تحقق باشد، و نبايد انگيزه اى براى و شكستن حدود باشد، بلكه بايد وسيله اى براى سرعت دادن به باشد. به خاطر بغض ديگرى ظلم به او مكن، كه (عليه السلام) فرمودند: «البَغْىُ سَائِقٌ اِلَى الحِينِ» [۲] ( و تجاوز انسان را به مى برد). فكر مكن اگر به او كردى هنرى كرده اى و پيروزى و افتخارى نصيب خود كرده اى، كه (عليه السلام) فرمودند: «لَاظَفَرَ مَعَ البَغىِ» [۳] (با ، پيروزى حاصل نمى شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] اخلاق محتشمی، طوسی، نصيرالدين محمد بن محمد، دانشگاه تهران، چ سوم، ‏ص ۳۳ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية چ چهارم، ج ‏۸، ص ۱۹ [۳] مطلوب كل طالب من كلام أمير المؤمنين على بن أبى طالب، رشید وطواط، بی جا، ج ۱، ص ۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عاقبت بخيرى 🔸قال مولانا الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشريف: أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ، وَ مِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الْهُدى، وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِياتِ الْفِتَنِ؛ [۱] از پس از بينايى، و از پس از هدايت، و از رفتار هلاكت بار و فتنه‌ هاى‌ نابود كننده، به خدا پناه مى برم. 💠شرح 🔹عبارت فوق بخشى از توقيعى است كه (عج) به نايب نخست و دوم خود، عثمان بن سعيد عمرى و فرزندش محمّد فرستاده است. حضرت بعد از سفارش به امورى در امر غيبت و تثبيت قلوب شيعيان در اين امر مهم، از چند چيز به خدا پناه مى برد كه هر كدام از آن ها براى ما درسى عظيم است: 1⃣حضرت از بعد از هدايت به خدا پناه مى برد؛ زيرا اگر كسى شود و حقّ و حقيقت را درك كند، ولى پس از مدّتى دست از آن بردارد، حجّت بر او تمام شده و قطعاً، خسارتى جبران ناپذير را متحمل مى شود. چنين كسى را پس از شناخت و معرفت، ترك كرده و عذاب جاويد را بر جان خود خريده است. 2⃣همچنين‌حضرت‌از كه انسان را به و نيستى مى رساند، به خدا پناه مى برد؛ زيرا انسان هميشه در خطر از دست دادن خويش است. هوا و هوس ها و هاى ، انسان را تا دَم مرگ رها نمى كنند. از اين بخش، اهمّيت و دشوارى ايمان را مى توان فهميد. 3⃣آن حضرت از هاى خطرناك و مهلك كه انسان را از اوج عزّت به ذلّت مى كشانند، به خداوند پناه مى برد. طبق نصّ صريح قرآن، انسان در معرض هاى دائمى است. خداوند متعال مى فرمايد: أَحَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ... ؛ [۲] آيا مردم چنين پنداشتند كه به صِرف اين كه گفتند ما به خدا آورده ايم رهايشان كنند و بر اين ادعا هيچ شان نكنند؟ ما امّت هايى را پيش از اينان امتحان نموديم». اين گوناگون اند و شدّت و ضعف دارند. گاهى مربوط به بدن و مال و گاهى مربوط به دين است و... در همه‌ى اين ابتلائات، چه كوچك و چه بزرگ، بايد به خدا كرد و با سرافرازى بيرون آمدن را از او خواست. پی نوشت‌ها: [۱] كمال الدين، ج۲، ص۵۱۱، ح۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۱۰؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۹۰ و ۱۹۱، ح۱۹ [۲] سوره عنكبوت، آيات ۲و۳ نویسنده: علی اصغر رضوانی - شرح چهل حديث حضرت مهدی(عج) منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دنیا و آخرت مردم در دست دو دسته از امامان 🔹، یک مسئله‌ی مخصوص مسلمان ها یا مخصوص شیعیان نیست؛ یعنی یک ، یک بر یک جامعه‌ای می کنند و جهت حرکت آنها را در امر ، و در امر معنویت و مشخص می کنند. این یک است برای همه‌ جوامع بشری. خوب، این دو جور می تواند باشد: یک امامی است که خدای متعال در قرآن می فرماید: «و جعلنا هم یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و کانوا لنا عابدین؛ و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌ کردند؛ و انجام و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت می‌کردند». 🔹این است که به امر پروردگار، مردم را میکند؛ مردم را از خطرها، از سقوط گاه‌ ها، از عبور می دهد؛ آنها را به و مطلوب از حیات دنیوی انسان - که خداوند این حیات را به انسان داده، برای رسیدن به آن مقصود - می رساند، و به آن سمت هدایت می کند. این یک جور است که مصداق آن، اند؛ مصداق آن، است که امام باقر (عليه السلام) در منا مردم را جمع کرد و فرمود: «انّ رسول الله کان هو الامام». اولین امام، خود است. الهی، ، ، از این دسته امام های نوع اولند؛ 🔹که اینها کارشان است، از سوی خدای متعال رهنمایی می شوند، این را به منتقل می کنند: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان است، «و اقام الصّلوة»؛ نماز را برپا می دارند - که نماز رمز ارتباط و اتصال انسان به خداست - «و کانوا لنا عابدین»؛ بنده‌ خدا هستند، مانند همه‌ انسان ها که بندگان خدا هستند. عزت دنیوی آنها کمترین آسیبی به بندگی خدا در وجود آنها و در دل آنها نمی زند؛ این یک دسته. 🔹یک دسته‌ی دیگر: «و جعلنا هم یدعون الی النّار؛ و آنان [فرعونیان‌] را قرار دادیم که به (دوزخ) دعوت می‌ کنند؛ و روز رستاخیز یاری نخواهند شد»؛ که در قرآن درباره‌ وارد شده است. فرعون هم است. به همان معنا که در آیه‌ اول استعمال شده بود، در اینجا هم امام به همان معناست؛ یعنی دنیای مردم و دین مردم و آخرت مردم - جسم و جان مردم - در قبضه‌ قدرت اوست، اما «یدعون الی النّار»؛ مردم را به دعوت می کنند، مردم را به دعوت می کنند. 🔹سکولار ترین حکومت های دنیا هم، علیرغم آنچه که ادعا می کنند، چه بدانند، چه ندانند، و مردم را در دست گرفته‌اند. این دستگاه های عظیم فرهنگی که امروز را در چهار گوشه‌ی دنیا به سمت و و تباهی دارند حرکت و سوق می دهند، همان هستند که «یدعون الی النّار». دستگاه‌ های قدرت‌اند که به خاطر ، به خاطر حاکمیت های ظالمانه‌ شان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون سیاسی‌ شان مردم را می کشانند؛ هم دست آنهاست، هم دست آنهاست، جسم و جان مردم در اختیار آنهاست. بیانات‌مقام‌‌معظم‌رهبری‌ ۸۹/۰۹/۰۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ ونشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه آيات و روايات اسلامي چه عواملی باعث ثبات و یا تزلزل «ایمان» می شوند؟ 🔹 و بى توجهى به ، به يقين از اسباب و سرانجام بد است؛ ولى در و روى موارد خاصى تكيه شده است، از جمله: همنشينى با و ؛ در آيات ۲۸ و ۲۹ سوره فرقان می خوانیم، در برخى از از داشتن اظهار تأسف کرده و مى گويند: «يَا وَيْلَتا لَيْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِيلاً - لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِى» (اى واى بر من كاش فلان [شخص گمراه] را به انتخاب نكرده بودم، - او مرا از يادآورى [حق] گمراه ساخت بعد از آنكه [يادِ حق] به سراغ من آمده بود). 🔹در آيه ۵۶ و ۵۷ سوره صافات از قول بعضى از مى خوانيم كه از فراز بهشت نگاهى به دوزخ مى افكند و به دوست گمراه دوزخيش مى گويد: «تَاللهِ إِنْ كِدْتَّ لَتُرْدِينِ - وَ لَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ» (به خدا سوگند! نزديك بود مرا [نيز] به بكشانى - و اگر نبود من [نيز] از احضارشدگان [در دوزخ] بودم). 🔹در حديثى نيز از (عليه السلام) مى خوانيم كه از آن حضرت پرسيدند: چه چيز را در انسان ثابت و راسخ مى كند؟ در پاسخ فرمود: «اَلَّذِي يَثْبُتُهُ فِيهِ الْوَرَعُ، وَ الَّذى يُخْرِجُهُ مِنْهُ الطَّمَعُ» [۱] (ورع و ايمان را در انسان تثبيت مى كند، و آن را بيرون مى سازد). هم چنین آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «مَنْ كانَ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوافِقاً فَاثْبُتْ لَهُ الشَّهادَةُ بِالنَّجاةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوافِقاً فَإنَّمَا ذلِكَ مُسْتَوْدَعٌ» [۲] (كسى كه با هماهنگ است، به نجات او گواهى ده، و آن كس كه موافق نيست ايمانش عاريتى است [و بر باد مى رود]). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) نيز راه پايدار بودن را به «كميل» نشان داد و فرمود: «يا كُمَيلَ! إِنَّما تَسْتَحِقّ أنْ تَكُونَ مُسْتَقَرّاً إِذَا لَزِمْتَ الْجَادَّةَ الْوَاضِحَةَ الَّتِي لَا تُخْرِجُكَ إِلَى عَوْجٍ وَ لَا تَزِيلُكَ عَنْ مِنْهَجٍ مَا حَمَلْنَاكَ عَلَيْهِ وَ هَدَيْنَاكَ إِلَيْهِ» [۳] (اى كميل! تنها در صورتى مستحق هستى كه از كه تو را به كژى نمى برد حركت كنى، و از روشى كه به تو آموخته ايم و به سوى آن هدايت شده اى، جدا نشوى). البتّه عوامل ثبات و تزلزل منحصر به آنچه گفته شد نيست، ولى بخش مهمى را مى توان در عوامل فوق جستجو كرد. پی نوشتها؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۹ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۲، ص ۴۲۰ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ‏۷۴، ص ۲۷۲، باب ۱۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۲۳ نهج البلاغه، چه راهکاری برای بیداری از خواب غفلت و رهایی از گناهان ارائه می دهد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۲۳ مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الاِْنْسَانُ، مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ، وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ، وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟» (اى انسان! چه چيز تو را بر جسور ساخته؟ و چه چيز تو را در مقابل كرده؟ و چه چيز تو را بر علاقه مند نموده است؟). اشاره به اينكه در انسان نيرومندترين غرائز است؛ به طور طبيعى خود را بيش از هر كس دوست دارد و هرگاه ببينيم كسى خنجر برداشته، بر سينه و بازو و پهلوى خود مى زند وحشت مى كنيم و با خود مى گوييم آيا گرفتار جنون شده است. مگر ممكن است انسان عاقل، علاقمند هلاكت خويش شود؟ 🔹اگر كمترين علاقه اى به هلاكت خويش ندارد، پس چرا و غرورى كه مايه اوست را پذيرا مى شود؟! در ادامه سخن مى افزايد: «آيا درد تو درمان ندارد، يا از اين بيدارى ای نيست؟ چرا آن گونه كه به ديگران رحم مى كنى به خودت نمى كنى؟!». سپس با ذكر مثالى اين حقيقت را روشن تر مى سازد و مى فرمايد: «چه بسا كسى را در دل آفتاب سوزان مى بينى، و در برابر حرارت آفتاب بر او سايه مى افكنى، يا بيمارى را مشاهده مى كنى كه درد جانكاهى بدن او را سخت آزرده، و از روى ترحّم بر او مى گريى [پس چرا درباره خود بى تفاوت هستى] چه چيز تو را بر اين شكيبا ساخته، و بر مصائب خود صبور كرده و از گريه‌ بر خويشتن باز داشته است، در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از نيست». 🔹اشاره به اينكه چرا انسان هايى را مى بينيم كه گرفتار تناقض در عمل و دوگانگى در قضاوت هستند، در برابر ناراحتى ديگران و بيمارى بيماران، سخت عكس العمل نشان مى دهند، و گاه سيلاب اشكشان فرو مى ريزد، در حالى كه سخت‌تر و مصائبشان سنگين تر است و هيچگونه عكس العملى در برابر آن نشان نمى دهند. (عليه السلام) مى خواهد اين ، و اين را با اين بيان منطقى و گويا از بيدار كند و به كه در پيش رو دارد متوجّه سازد، شايد كنند و به سوى خدا بازگردند. 🔹در ادامه سخن مى افزايد: «وَ كَيْفَ لا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ نِقْمَة، وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ! فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِكَ بِعَزِيمَة، وَ مِنْ كَرَى الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقَظَة» (چگونه ترس از و هاى شبانه تو را بيدار نكرده، در حالى كه بر اثر الهى هر روز، خود را به مرحله بالاترى از مى افكنى! حال كه چنين است بيمارى‌ سستى‌ دل خود را با داروى تصميم و مداوا كن، و اين كه چشمت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز). می‌دانيم براى و رهايى از خطر دو چيز لازم است: بيدارى و هوشيارى از يكسو و تصميم و عزم راسخ از سوى ديگر؛ 🔹و (عليه السلام) در اين عبارت كوتاه به هر دو اشاره فرموده است، و را هشدار مى دهد كه از برخيزند و براى نجات خويش از چنگال ، كه آتش خشم و را بر مى افروزد، تا وقت نگذشته است تصميم بگيرند. تعبير به «بَيَاتِ نِقْمَة» (عذاب شبانه) براى اين است كه كه در شب نازل مى شود، قربانى زيادترى مى گيرد؛ زلزله ها، سيلاب ها و طوفان هايى كه در شب رخ مى دهد، هنگامى كه مردم در خوابند و هيچ گونه دفاعى از خود ندارند. 🔹 مى فرمايد: «أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتاً وَ هُمْ نَائِمُونَ - أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحىً وَ هُمْ يَلْعَبُونَ» [۱] (آيا اهل شهرها و آبادی‌ها از اين ايمنند كه ما به سراغ آنها بيايد، در حالى كه در باشند؟ آيا اهل شهرها و آبادی‌ها از اين ايمنند كه عذاب ما هنگامه روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟). سپس در پايان اين فقره می‌فرمايد: «وَ كُنْ للهِ مُطِيعاً، وَ بِذِكْرِهِ آنِساً» ([بنابراين بيدار باش] و مطيع خداوند شو و با ياد او انس گير). 📕پيام امام اميرالمومنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۸، ص۳۷۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel