eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) وضعیت مردم در زمان «معاویه» را چگونه پیش بینی می کند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۵۷ ، از حاكم شدن بر امّت پيشگويى مى كند و به كه از اين حاكميت سرچشمه مى گيرد اشاره مى فرماید. ایشان نخست مى فرمايد: «أَمَّا إنَّهُ سَيَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ، مُنْدَحِقُ البَطْنِ، يَأْكُلُ مَايَجِدُ وَ يَطْلُبُ ما لا يَجِدُ» (آگاه باشيد بعد از من مردى و بر شما مسلّط خواهد شد كه هر چه بيابد مى خورد و آنچه را نمى يابد جستجو مى كند). 🔹در ادامه اين سخن، دستور چنين فردى را صادر كرده، مى فرمايد: «فَاقْتُلُوهُ وَ لَنْ تَقْتُلُوهُ» (او را ولى هرگز نخواهيد كشت!). اما اینکه چرا اين فرد از ديدگاه (عليه السلام) بوده، روشن ترين دليل آن همان است كه در ميان مسلمين بر پا كرده بود و از بارزترين مصداق هاى بود؛ چرا كه علاوه بر ايجاد در كشور اسلام، هايى به راه انداخت كه خون بسيارى از در آن ريخته شد. گذشته از اين، هايى در اسلام گذاشت كه اگر ادامه مى يافت به كلّى دگرگون مى شد. 🔹اضافه بر اينها او دستور (عليه السلام) را صادر كرده بود؛ همان كسى كه (صلی الله علیه و آله) درباره اش فرموده بود: «مَنْ سَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ سَبَّنی» [۱] (كسى كه را دشنام دهد مرا دشنام داده)؛ و به يقين كسى كه (صلی الله علیه و آله) را سب كند مهدورالدّم است. در ادامه اين سخن، از يكى ديگر از حوادث آينده پرده برمى دارد و مى فرمايد: «أَلاَ وَ إِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبِّي وَ الْبَرَاءَةِ مِنِّی» (آگاه باشيد، او به شما فرمان مى دهد كه مرا دشنام دهيد! و از من بيزارى جوييد!). 🔹اين نشان مى دهد كه تا چه حدّ كينه توز و حريص بر مقام بود. او مى دانست فضائلى كه (صلی الله علیه و آله) درباره (عليه السلام) گفته است و همه اصحاب و ياران شنيده اند، شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت؛ و هر يك از اين احاديث دليلى بر بى اعتبارى حكومت او و باطل بودن ادعاهاى اوست. از سوى ديگر، دستور سبّ و آن حضرت را در منابر و در خطبه هاى نماز جمعه رواج داد، و اين يكى از زشت ترين بدعت هاى بود كه هيچ توجيه گر متعصّبى نيز توجيهى براى آن ندارد؛ 🔹و به گفته شاعر عرب: «أَ عَلَى الْمَنابِرِ تُعْلِنُونَ بِسَبَّهِ ؛ وَ بِسَيْفِه نُصِبَتْ لَكُمْ أَعْوادُها»؛ [۲] (آيا بر منبرها آشكارا او را مى دهيد در حالى كه چوبه اين با او براى شما بر پا شد). جالب توجه اين كه نيز به اين حقيقت «كه اين را براى تحكيم غاصبانه و خود گذارده اند» اعتراف كرده اند؛ از جمله اين كه كسى از سؤال كرد: چرا را بر منابر مى گوييد؟ او در جواب گفت: «إنَّهُ لايَسْتَقيمُ لَناَ الاَمْرُ إلاّ بِذلِكَ»؛ [۳] (كار حكومت ما بدون آن [يعنى سب على] سامان نمى يابد). 🔹سپس (علیه السلام) در برابر اين ، به يارانش چنين دستور مى دهد: «فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي، فَإِنَّهُ لي زَكاةٌ وَ لَكُمْ نَجَاةٌ وَ أَمَّا الْبَراءَةُ فَلاَ تَتَبَرَّأُوا مِنِّي، فَإِنّی وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ وَ سَبَقْتُ إِلَى الايمَانِ وَ الْهِجْرَةِ» (اما بدگويى را [به هنگام اجبار دشمن] به شما اجازه مى دهم؛ چرا كه اين موجب فزونى من و باعث نجات شماست؛ ولى در مورد بيزارى جستن، هرگز از من بيزارى مجوييد، زيرا من بر فطرت پاك توحيد تولّد يافته ام و در و و بر ديگران پيشى گرفته ام!). 🔹از اين سخن، به خوبى روشن مى شود كه اگر از سوى و بى ايمان، مورد هتك قرار گيرد، يا مردم را اجبار به هتك او كند، نه تنها از مقامات او كاسته نمى شود، بلكه خداوند به جبران اين اهانت بر كرامت و او مى افزايد. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۲، ص ۶۴۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسلمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ، وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسلمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ».  🔹هر كس صبح كند، در حالى كه به امور اهميّتى نمى دهد (و به فكر مسلمين نيست)، او از آنان نيست؛ و هر كس بشنود كه كسى را به كمك فرا مى خواند ولى پاسخش ندهد، نيست. 📕وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۵۵۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امت اسلامی در عصر معاويه و يزيد، دچار مرگ اراده شده بود؟ 🔹در روزگار و (لعنت الله علیهم)، ، و اختياری از خود نداشت و كالبدی بی جان بود كه نه احساسی داشت و نه اختيارى؛ زيرا قيد و بندهای گرانی بر آن بسته بودند و روزنه های نور و بينش را به رويش مسدود كرده و ميان آن و ميان اراده اش حايل ساخته بودند. ، به تخدير مسلمين و فلج ساختن انديشه آنان همّت گماشت‌. 🔹، دل‌هايشان همراه (عليه السلام) بود، اما آنان نمی توانستند از قلب ها و ضميرهايشان پيروى كنند، از آن جهت كه ، به زور بر آنها تسلط يافته بودند و چيزى از كارهای خود را مالك نبودند؛ نه بر ايشان بود و نه ، نه و نه تصميمى، همچون مجسمه هايى شده بودند كه در آنها نه احساسی بود و نه حركتى، 🔹جامه خواری بر آنها پوشانيده شده و در زير تازيانه های و تجاوز آنان، فرومايه و بی مقدار گشته بودند. (علیه السلام)، به سوی صحنه های و فداكاری رهسپار گشت تا در ، روح و بدمد. شهادت آن حضرت، نقطه تحولی در تاريخ مسلمين و حيات آنان بود، آنگاه آنان به يكباره دگرگون گشتند و به سلاح نيروی و ، مسلح شدند، 🔹و از همه منفی بافی هايى كه بر آنها دست يافته بود، رها گشتند و مفاهيم ترس و تسليم كه بر آنان پنجه زده بود، به اصول انقلاب و مبارزه مبدّل شدند. آنان دست در دست، های فراوانی را به پا كردند كه تخت های سلطنت را درهم كوبيد و قدرت شان را به نابودی كشيد. منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 9⃣در حديث قدسى مى خوانيم: به (عليه السلام) فرمود: «هرگز براى من انجام داده اى؟ موسى عرض كرد: آرى! براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق كرده ام و به ياد تو بوده ام؛ فرمود: امّا نماز براى تو نشانه [ايمان] است و روزه سپر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است؛ كدام را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض كرد خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما! فرمود: آيا هرگز به خاطر من كسى را داشته اى و به خاطر من كسى را داشته اى؟ [در اينجا بود كه] (عليه السلام) دانست برترين اعمال و [دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا] است». [۱] 🔟اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم (هر چند احاديث در اين زمينه، بسيار فراوان است)، فرمود: «مَنْ اَحَبَّ لِله وَ اَبْغَضَ لِله وَ اَعْطى لِلّهِ وَ مَنَعَ لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُهُ» [۲] (كسى كه «به خاطر » بدارد و به خاطر خدا بدارد و به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا ترك بخشش كند، او از كسانى است كه كامل شده است!». 💠از احاديث دهگانه بالا استفاده مى شود كه در حساب مهمّى براى و باز شده است؛ تا آنجا كه به عنوان و نشانه و برتر از نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل الله معرّفى شده و صاحبان اين صفت، پيشگامان در بهشتند و دارند كه انبياء و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند. اين تعبيرات، پرده از نقش مهمّ مسأله و و در تمام برنامه هاى دينى و الهى بر مى دارد. 🔹دليل آن هم روشن است، زيرا انسان پيشوايان بزرگ را به خاطر و و و اعمال صالحه ديگر، دوست مى دارد، با اين حال چگونه ممكن است به آنان تأسّى نكند و همگام و همدل و همرنگ نشود! اين همان است كه علماى اخلاق از آن به عنوان يك اصل اساسى در ياد كرده اند، و پيروى و كردن به را شرط موفّقيّت در سير و مى دانند. يكى از دلايل مهمّى كه در هر مورد و در هر مناسبت از انبياى الهى سخن مى گويد و پيغمبر اكرم و را دستور مى دهد كه به ياد آنها و تاريخ و زندگانى شان باشند، همين است كه از آنان بگيرند و راه و را در تاريخ زندگى آنها بجويند. 🔹اين نكته شايان توجّه است كه معمولاً داراى روح قهرمان پرورى هستند؛ يعنى هركس مى خواهد به شخص بزرگى عشق بورزد و او را در زندگى خود قرار دهد و در ابعاد مختلف زندگى به او اقتدا كند. انتخاب چنين قهرمانى در و شكل دادن به زندگى او تأثير فراوانى دارد و با تغيير شناخت اين قهرمانها، زندگى ممكن است دگرگون شود. بسيارى از افراد يا ملّت ها كه دستشان به دامان نرسيده، قهرمانان خيالى و افسانه اى براى خود ساخته اند و در ادبيّات و فرهنگ خود جايگاه مهمّى براى آنها قائل شده اند. 🔹محيط زندگى اجتماعى و تبليغات مطلوب و نامطلوب در گزينش قهرمانها مؤثّر است. اين قهرمانها ممكن است مردان الهى، رجال سياسى، چهره هاى ورزشى و يا حتّى بازيگران فيلمها بوده باشند. هدايت اين تمايل فطرى بشر به سوى و «الگوهاى والاى انسانى» مى تواند كمك مؤثّرى به پرورش در فرد و جامعه بنمايد. مسأله در حقيقت، در همين راستا است؛ و به همين دليل آيات و روايات اسلامى اهمّيّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است و بدون آن بقيّه برنامه ها را ناقص و حتّى در خطر مى شمرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ج۶۶، ص۲۵۲، باب۳۶ [۲] همان، ص۲۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خطرات «زبان» بیشتر از سایر اعضاست؟ (بخش دوم) 🔸مسلم است كه خطرات بیشتر از سایر اعضاست؛ چرا كه سایر اعضای بدن معمولاً ندارند، بلكه خطر فردى دارند؛ ولى چنان است كه آتش جنگى را روشن يا آتش جنگى را خاموش مى كند، يعنى خطرش هم مى تواند مثل نفعش را در برگيرد. دارای ريشه ها و علل مختلفی است که به ۷ علت و ريشه آن اشاره مى كنيم: 4⃣ در نظر بسيارى چندانى ندارد و آن گناهان شكسته شده؛ و اين خود عاملى براى و رشد مضرّات آن شده است. هر چه زشت‌تر و قبيح‌تر جلوه كنند، سدّ محكم ترى در برابر ارتكاب آنها زده شده است؛ مثلاً اگر به شما بگويند به مدت پنج دقيقه به صورت عريان و بدون پوشش در ملأ عام حاضر شويد، دست به چنين كارى نمى زنيد، حتى اگر دنيا را به شما بدهند، زيرا اين عمل در نزد شما زشت و قبيح است و هر چه داريد براى آبروى خود مى خواهيد، حتى دنيا را هم براى آبروى خود مى خواهيد، به طورى كه اگر به شما پيشنهاد شود آبروى خود را بدهيد و دنيا را بگيريد، نمى پذيريد. 🔹چرا چنين است؟ آيا جز اين است كه اين عمل زشت در نزد شما شكسته نشده است. حال شما ، ، ، مسخره و را نظاره كنيد كه چه آسان رواج پيدا كرده و تنقلات روحى مجالس شده است. در روايت (صلی الله علیه و آله) وارد شده: «اَلغِيبَةُ اَشَدُّ مِنَ الزِّنَا» [۱] (، گناه و عقابش از زنا بيشتر و شديدتر است). با توجه به اين روايت چرا اين قدر براى ما سهل است؟ زيرا برای ما شكسته شده، ولى ابهّت زنا شكسته نشده است. 🔹نعوذبالله اگر بشنويم ناموس ما دست به چنين عمل زشتى زده و روابط نامشروع با مرد اجنبى پيدا كرده چه مى كنيم؟ چقدر ناراحت مى شويم؟ اما در برابر ما همين همسر شروع به مى كند كه و عقابش بيشتر از زنا است و به مقتضاى آيات [۲] و روايات، گوشت انسان مرده را اكل و تناول مى كند، ولى ما منعش كه نمى كنيم با سر تكان دادن تشويقش هم مى كنيم و چه بسا خودمان هم هيزم آور اين معركه مى شويم. در روايت از (عليه السلام) وارد شده: «دِرْهَمٌ رِبًا أَعْظَمُ عِنْدَ اللهِ مِنْ ثَلَاثِينَ زَنْيَةً كُلُّهَا بِذَاتِ مَحْرَمٍ مِثْلِ خَالَتِهِ وَ عَمَّتِهِ» [۳] (يك درهم ، گناهش نزد پروردگار بزرگتر از سی زناى با محرم مثل خاله و عمه است). 🔹در روايت ديگرى از آن حضرت وارد شده: «الرِّبَا سَبْعُونَ‏ جُزْءاً أَيْسَرُهُ أَنْ يَنْكِحَ الرَّجُلُ أُمَّهُ فِی بَيْتِ اللهِ الْحَرَام‏» ( هفتاد جزا دارد كه: كوچكترين جزء آن مثل اين است كه: مرد با مادرش [نعوذ بالله] در خانه خدا زنا كند). اى برادر و خواهر چرا با وجود اين روايات زياد كه دو نمونه از آن را ذكر كرديم، اينقدر در بين افراد رايج شده است؟ چرا از اين كه بشنود كسى با محرمش زنا كرده ناراحت مى شود، ولى خودش مى خورد كه كوچكترين جزء آن مثل زناى با مادرش در خانه كعبه است و يك درهمش از حيث گناه برابر با سی زنا است كه تمامش با محرم مثل خاله و عمه است، چرا بايد اينقدر براى ما شكسته شود؟! 🔹آيا به نظر شما خوردن قبيح تر است يا گفتن؟ در جامعه ما اوّلى قبيح تر است، در حالى كه (عليه السلام) میفرمايد: «إِنَ‏ اللهَ جَعَلَ‏ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْكَ الْأَقْفَالِ الشَّرَاب‏ وَ الكِذبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ» [۴] (خداوند براى شرّ، قفل هايى قرار داد و كليد آن را قرار داد [يعنى شراب موجب شرارت مى شود، زيرا در آن حال سُكر و مستى احتمال اين كه انسان مست به هر كار شرّى دست بزند هست] و بدتر از شراب است [يعنى دروغ، بدتر و شرورتر از شرابى است كه خود، كليد شرور است]). 🔹از اين روايت فهميده مى شود كه در مكتب نجات بخش ، دروغ از شراب خوردن قبيح تر و در نتيجه گناهش بيشتر است، ولى در نزد به ظاهر مسلمانان عكس اين مطلب صادق است. آيا بين با اين و بين مكتب امام صادق (عليه السلام) و اين شاگردان منسوب به اين مكتب هماهنگى ديده مى شود؟ خداوند ما را هرچه بيشتر با مكتبش آشنا گرداند و توفيق دهد كه علم ما از عمل ما جدا نگردد، انشاء الله تعالى. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۲، ص۲۴۲، باب۶۶ [۲] رجوع کنید به قرآن کریم، سوره حجرات، آيه۱۲ [۳] بحارالأنوار، همان، ج۱۰۰، ص۱۱۶، باب۵ [۴] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۳۳۹ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۱، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️یهودیان چه ویژگی هایی دارند و چرا دشمن مسلمانان هستند؟ 🔸برخی‌از ویژگیهای و پیروان آیین که در بدان اشاره شده است عبارتند از: 1⃣برتر دانستن آیین یهود 🔹قرآن می فرماید: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصارى عَلى شَیْ ءٍ وَ قالَتِ النَّصارى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلى شَیْ ءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ؛ [بقره، ۱۱۳] گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند، و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان هیچ موقعیتی ندارند (و بر باطلند)؛ در حالی که هر دو دسته، کتاب آسمانی را می خوانند (و باید از اینگونه تعصبها برکنار باشند) افراد نادان (دیگر، همچون مشرکان) نیز، سخنی همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قیامت، درباره آنچه در آن اختلاف داشتند، داوری میکند». این آیه به وضوح نشان میدهد که آیین خود را برترین آیین دانسته و ادیان بعد از خود را قبول نمی کردند. البته این امر در میان مسیحیان نیز رواج داشت. 2⃣اعتقاد به تفویض 🔹از باورهای ، اعتقاد به تفویض امور از ناحیه خداوند است. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ...؛ [مائده، ۶۴] و گفتند: دست خدا (با زنجیر) بسته است؛ دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، می‌بخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها می‌افزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم...». 3⃣فتنه انگیزی و فساد در زمین 🔹قرآن را معرفی کرده می‌ فرماید: «...کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً وَ اللهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ؛ [همان] ...هر زمان آتشی را برای جنگ [با اهل ایمان] افروختند خدا آن را خاموش کرد، و همواره در زمین برای می کوشند، و خدا مفسدان را دوست ندارد». 4⃣دشمنی با مسلمانان 🔹از دیگر ویژگی های یهودیان آنان با است، قرآن کریم در این مورد می فرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا...؛ [مائده، ۸۲] بطور مسلّم، نسبت به مؤمنان را، و مشرکان خواهی یافت...». 5⃣مخالفت با توحید 🔹 جزو اولین گروه‌ هایی بودند که توحید را به شرک آلوده کردند و معتقد شدند «عُزیر» پسر خداوند است. قرآن در توضیح این باور آنان می‌فرماید: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِیحُ ابْنُ اللهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ یُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ؛ [توبه، ۳۰] گفتند: «عزیر پسر خداست!» و نصاری کفتند: «مسیح پسر خداست!» این سخنی است که با زبان خود می‌گویند، که همانند گفتار کافران پیشین است؛ خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف می‌یابند؟!». «(آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند، و (همچنین) مسیح فرزند مریم را؛ در حالی که دستور نداشتند جز خداوند یکتائی را که معبودی جز او نیست، بپرستند، او پاک و منزه است از آنچه همتایش قرار می‌دهند!». [ترجمه آیه ۳۱ سوره توبه] 6⃣پیمان‌شکنی و مخالفت با احکام الهی 🔹از دیگر خصوصیات عمل نکردن به اوامر و احکام الهی است. قرآن کریم در این مورد می فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛ [بقره، ۸۳] و (به یاد آورید) زمانی را که از پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛ و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید؛ و به مردم نیک بگویید؛ نماز را برپا دارید؛ و زکات بدهید. سپس (با اینکه پیمان بسته بودید) همه شما - جز عده کمی - کردید؛ و (از وفای به پیمان خود) رویگردان شدید». منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
⭕️حق طلبی امیرالمؤمنین (ع) در هر شرایطی 🔹یک‌سطراز سطور کتاب قطور منقبت (ع) این است که این بزرگوار درطول این زندگی پرماجرای خود به چیزهایی اهتمام داشتند، از جمله و . اینها برای ما درس است. وحدت امت اسلامی برای امیرالمؤمنین (ع) مهم بود. استقرار در میان امت اسلامی هم برای امیرالمؤمنین (ع) مهم بود. آن بزرگوار در هر دوجا خود را نشان میدهد؛ هم در آنجایی که در پی دشوارترین آزمونهای زندگی خود را تحمل میکند؛ 🔹آن سختیها را، آن مجاهدتهای دشوار را، آن جنگهایی را که بر آن بزرگوار تحمیل شد - آن سه جنگ دوران کوتاه حکومت، که اینها را تحمل میکند؛ چون دنبال است. را در اینجا با قاطعیت تعقیب میکند - هم در آنجایی که (ع) به خاطر خدا، به خاطر ، به خاطر ، از حقی که برای خود او مسلّم است، چشم‌ پوشی میکند و در مقام معارضه برنمی‌آید؛ را، را، را، وحدت اسلامی را پاس میدارد. 🔹«فامسکت یدی حتّی رأیت راجعة النّاس قد رجعت عن الاسلام یدعون الی محقّ دین محمّد (ص)»؛ یعنی آن وقتی که دیدم مسئله مطرح است، مصالح اسلامی، مصالح جامعه اسلامی مطرح است، در آنجا دیگر سکوت را جایز ندانستم، آمدم وسط میدان برای ایجاد وحدت. مال دوران اولِ پس از رحلت پیغمبر و آن دوران محنت امیرالمؤمنین است؛ آنجا هم را با قاطعیت دنبال میکند. این حق در اینجا وحدت است. اینها برای ما درس است. بیانات مقام معظم رهبری۸۸/۴/۱۵ منبع: وبسایت دفتر معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش چهارم و پایانی) 💠سوره نصر و انتساب «استغفار» به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) 🔹آیه دیگری که در موضوع بحث ما محل مناقشه قرار گرفته، «آیه ۳ سوره نصر» است که در آن پس از فتح مکه (صلی الله علیه و آله) را مخاطب قرار داده می فرماید: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ»؛ (پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او بخواه). در توضیح فلسفه این می گوییم چنین دستوری است ، زيرا: 🔹اولا در طول طولانى بین (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان از یک طرف، و از طرف دیگر كه سال هاى زيادى به طول انجاميد (حدود بيست سال) و روزهاى بسيار سخت و دردناكى را طى كردند، گاهى آن چنان حوادث پيچيده مى شد كه جانها به لب می رسيد و در بعضى در مورد وعده هاى الهى پيدا مى شد. [۱] اما اكنون كه پيروزى فرا رسيده، مى فهمند كه همه آن و بوده و بايد در مقام برآيند. 🔹ثانيا هر قدر حمد و كند، باز او را ادا نخواهد كرد، و لذا در پايان اين حمد و ثنا بايد از روى به درگاه خدا آورد و كند. 🔹ثالثا معمولا بعد از پيروزی ها، وسوسه‌ های‌ شروع مى شود و حالت از يک سو، و و انتقام جويى از سوى ديگر نزد اشخاص به وجود مى آيد. در اينجا بايد به بود و پيوسته كرد تا هيچ يک از اين حالات پيدا نشود يا اگر پيدا شده بر طرف گردد. 🔹رابعا: اعلام بر در جریان تقريبا به معناى اعلام پايان مأموريت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اتمام عمر آن حضرت و شتافتن به لقاى محبوب بود، و اين حالت مناسب و و است، و لذا در روايات وارد شده است كه بعد از نزول اين سوره پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) اين جمله را بسيار تكرار مى فرمود: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»؛ [۲] (خداوندا! منزهى و تو را حمد و مى كنم. خداوندا! مرا ببخش كه تو بسيار توبه پذير و مهربانى). [۳] 🔹با این توضیحات دقیق و صحیح راجع به مشخص می شود که اخبار آیات قرآن مجید درباره به هیچ وجه تناقضی با ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] همان گونه كه قرآن در مورد جنگ احزاب و در آیه ۱۰ سوره احزاب مى فرمايد: «وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا»؛ (و دل ها به گلوگاه رسيده بود و گمان هاى [نامناسبى] در باره خدا داشتيد). [۲] تفسير القمی‏، قمى، على بن ابراهيم‏، دار الكتاب‏، قم، ۱۴۰۴ق، چ ۳، ج ۱، ص ۴۴ [۳] تفسير نمونه، همان، ج‏ ۲۷، ص ۴۰۱ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️علامت ایمان 🔹این ، ها، ها و زیارت قبور علیهم‌ السلام علامت آن است که به آن‌ها اتصال و الصاق (ارتباط و پیوند) دارند و هنوز از آن‌ها منحرف نشده‌اند؛ لذا و دست‌ نشانده‌ های آن‌ها دستور داشتند که بین و ـ تا چه برسد به مساجد و تکایا و مجالس عزا و روضه‌خوانی ـ جدایی بیندازند؛ زیرا همۀ این‌ها ضد خواسته‌های سلاطین جور بود؛ لذا فرمان هدم قبور یا تعطیلی مجالس روضه‌خوانی را دادند. 📕 رحمت واسعه، ص٢٧٣ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟ 🔹 (ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ به وضع و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع و و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از نجات نمى يابد، مگر كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!». 🔹بديهى است در زمان هايى كه ، را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند ، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار و با شخصيّت در اين است كه و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد. 🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و براى افراد آگاه و بيدار، است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. 🔹سپس در توصيف اين گروه از مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به روی‌شان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن و طوفانى، خداوند عنايتش را از - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ ، دوران و زمان حفظ مى كند. 🔹سپس در ادامه اين بحث، (ع) به پيشگويى صريح‌تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه و از دست رفتن حقيقت آن؛ 🔹زيرا تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، هم در آن زمان مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از در آنها ديده مى شود، نه ، نه بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان غوطه ورند و جز و و و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. پی نوشت: [۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است. [۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش دوم) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 2⃣نفی سلطه کفار بر سرزمین اسلامی و سرنوشت مسلمین 🔹با دقت در آیات و روایات، از جمله آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء « ...لَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا»، (خداوند هرگز را بر تسلّطی نداده است) در می‌یابیم که در سیاست خارجی ، پس از موضوع جهاد، بر هیچ مسئله سیاسی دیگری، نظیر «نفی ولایت غیر مسلمانان بر مسلمان» تأکید نشده است؛ به عبارت بهتر در دیدگاه ، خصوصاً فقه امامیه، و چیرگی بر جامعه اسلامی و امری نارواست. با توجه به این عقیده، هر گونه مبادلات و که باعث افزایش و گسترش نفوذ غیر مسلمانان و در جامعه اسلامی گردد، به نحوی که آنان بتوانند در دخالت کنند، و نادرست تلقی می‌شود. 🔹 (ره) در ذیل آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء «لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» چنین می‌نویسد: «ممکن است بگویم قاعده وجه دارد، و در مقام توجه دادن به این امر مهم که لازم است از به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا تسلط آنان امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد، بلکه رضایت دادن به این ، و است و خداوند از این بری است». [۱] 🔹براساس این قاعده فقهی، نظام پادشاهی که از خودش نداشت و در قانونگذاری و از حامیان خود دستور می گرفت، تلقّی می شد؛ جریان لایحه نمونه بارز از بر سرنوشت مسلمانان می باشد. امام خمینی (ره) بعد از تصویب این قانون با آن مخالفت و چنین فرمودند: «مجلس به پیشنهاد دولت، ملت ایران را امضا کرد... بدون اطّلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، را در تحت قرار داد... اکنون من اعلام می کنم که این رأی ننگین مجلسین، و قرآن است». [۲] 🔹ایشان در جای دیگر نیز می فرماید: «ما را فروختند، ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این رأی ننگین، اگر یک یا یک خادم مستشار آمریکایی به یکی از ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از عالی رتبه ایران هر بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!». [۳] 🔹بنابراین یکی از اصول و که ، بر اساس آن شکل گرفت، قاعده فقهی نفی سبیل و بر سرزمین اسلامی و سرنوشت آنان می باشد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۲، ص ۷۲۵ [۲] همان، ج ۱، ص ۴۰۹ [۳] همان، ص ۴۱۱ و ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نیم نگاهی به چهره صهیونیسم‌ بین‌ الملل 🔹مدتها پس از پیروزی بر با فرماندهی امیر صلاح الدین ایوبی، به فكر تسخیر افتاد، و تنها مانع را می‌دید كه آن هم در اثر جنگ‌های داخلی و تبعیض‌ها سست شد، و آن‌ها از فرصت استفاده كردند و به فكر تجزیه حكومت عثمانی افتادند. نشست سری در سال ۱۹۱۶ میلادی ضربه نهایی را بر پیكر امپراطوری عثمانی وارد ساخت. 🔹 ، و ، مناطق خاورمیانه و مستعمرات عثمانی را تقسیم كردند و در این تقسیم بندی شوم به رسید. پس از این نشست - كه در آخرین سال جنگ جهانی اول بود - تمامی خاك را در یك جنگ خونین با امپراطوری عثمانی، به خود درآورد. بعد از این اشغال ناجوانمردانه، وزیر خارجه وقت با صدور اعلامیه‌ای بر ضرورت تشكیل یك در سرزمین تاكید و راه را برای سلطه‌ بر مسلمین مظلوم دنیا هموار نمود. 🔹صدور در سال ۱۹۱۷ میلادی، آغاز فاجعه و نقطه نیم نگاهی به چهره شروعی برای دور جدید ضدیت و با شد. این اعلامیه برای نخستین بار را یك كشور یهودی تلقی كرد كه اقلیت‌ های اعراب هم در آن حضور دارند. با این حركت خصمانه، سراسر جهان با استفاده از مجوزی كه برایشان صادر كرده بود و با كمك و مساعدت‌ مالی دولت‌ های و و مؤسسات مالی ، گروه گروه رهسپار شدند. 🔹ظهور در اروپا و وقوع جنگ دوم جهانی نیز به این مهاجرت شدت بیشتری بخشید. در ۱۹۲۰ میلادی، «هربرت صموئیل» را به حكومت فلسطین نصب نمود. با این ابتكار استكباری ، به استقلال داد، زبانشان را رسمی كرد و بر روی سكه‌ها نام را حك نمود و در حقیقت حاكمیت بر كشور را رسمیت بخشید و پایه گذار دشمنی‌ای تازه با و مسلمین شد. منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ پس از اشاره به جنایات در چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر از را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، آن لشكر بر من روا بود. زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را منكر نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، بودند] و حال آنكه، از به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، كرده اند.). 🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى را مى كشتند بود تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از مسلمين بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از: 1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه را مباح مى شمرند و اين نوعى است و به اين ترتيب مى شوند. 2⃣برخى گفته اند: به دليل بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است. 3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق بودند؛ چرا كه به راه انداختند و خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، به راه انداختند؛ بنابراين داخل در مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [مائده، ۳۳] و اگر (عليه السلام) مى فرمايد: اين بود كه در برابر سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات و آنها. 4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر (عليه السلام) و بر ضدّ خروج كند، است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۱] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ»؛ (كسانى كه با (عليه السلام) به برخيزند )؛ زيرا مى دانيم (صلى الله عليه و آله) به (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است). 🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا امام (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان و را قصاص نفرمود؟ حتى به حكم با و قيام بر ضدّ و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم (عليه السلام) او را با به مدينه بازگرداند؟ 🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و بود كه اگر (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، به آسانى مى توانستند توده هاى را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از مى خوانيم كه به گفت: «اى كاش در روز كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما را بزرگترين بر ضدّ قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى (عليه السلام) كه از صرف نظر كرد و با اين كار خود، را نجات داد. • 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اول باور نمی‌کردیم، بعد دیدیم آسان است! 🔹فرض کنید و در ما اثر نکرد، چطور؟ به خدا پناه می‌بریم! ما که معصوم نیستیم، مگر از طرف الهام و شویم. خدا می‌داند چه زحمت‌ هایی می‌کشند تا و را به جای راست و درست در تحویل دهند، و هر روز با و علیه به میدان می‌آیند تا ، آگاه نشوند. ما هم اول باور نمی‌کردیم، ولی بعد دیدیم آسان است. 🔹 شخصی را اجیر کرده بود تا در بازار به انگلیس فحش و بدهد، تا بدین وسیله دشمن‌های انگلیس را بشناسد و از کارهای آنها گردد و دشمنان خود را کشف کند. آری، تا به این درجه برای کار خود فکر می‌کنند! 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۱۳۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️ماه‌ترین ماه 🔹بی‌شک یکی از که در هرساله تکرار می‌شود و از جمله مناسباتی است که به فرقه خاصی از مسلمانان تعلق ندارد، ماه مبارک است؛ ماهی که در بین مسلمین به و او مشهور است. ماهی که همه در تلاشند تا زیر بدون چترِ به رقص بندگی درآیند؛ 🔹که صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم فرمود: «[ماه رمضان] ماهی که اول آن ، میانه‌اش و آخر آن و آزادی از است». [۱] ماهی که به هر بهانه‌ای مستحق و می‌شوی؛ « هایتان در این ماه، و ، است». [۲] 🔹ماهی که در آن جز ، در باقی نمی‌ماند و همه از جاری زلال این ماه و پاک می‌گردند؛ «در آخر هر روز از ماه مبارک ، خداوند را هزارهزار از است؛ چون شب و روز جمعه شود، هر ساعتی هزارهزار و در شب و روز آخر ماه رمضان به تعداد تمام آزادشدگان در طول ماه، از نجات می‌یابند». پی نوشت‌ها؛ [۱] کافی، ج۴، ص۶۷ [۲] امالی شیخ صدوق، ص۸۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف امام حسن (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹 و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که دربر داشته باشد، و این یک در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط را به وى واگذار کرد که در اداره امور تنها بر اساس قوانین و روش (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر امام تنها رسیدن به قدرت و تشکیل نبود، بلکه هدف اصلى، و نگهدارى در اجتماع و بر اساس این قوانین بود و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه را به عهده بگیرد، و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع و بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک ریشه دارى در آمده بود و و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹 که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال ، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه مرتکب شده‏ اند؟! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى حکومت اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیحه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد به وقوع پیوست به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: «معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب و (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - (بخش اول) 🔹اعتقاد به و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌های متفاوت، به صورت‌های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از و حاکمان زورگو رها خواهد کرد و پر از و به وجود خواهد آورد. زمان دقیق (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشخص نیست، اما گفته شده که پس از در جهان خواهد بود. 🔹در روایات، نشانه‌هایی برای ظهور ذکر شده، که به مشهور است. در روایاتی ، منطقه معرفی شده است. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را از مکه و آغاز می‌کند. آن حضرت در کنار کعبه خود را می‌افرازد و در بین رکن و مقام از یاران خود بیعت می‌گیرد. 💠مفهوم‌شناسی 🔹 به معنای آشکار شدن چیز پنهان است [۱] و را نمایان شدن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از برای برپایی و داد تعریف کرده‌اند. [۲] بر اساس این معنا، با متفاوت و در مرحله‌ای پیش از آن قرار دارد؛ البته در برخی روایات ظهور به معنای قیام نیز به کار رفته است؛ در این صورت قیام و ظهور به یک معنا و در یک زمان و مکان رخ می‌دهد. [۳] در برخی روایات از واژه (برانگیختن) [۴] و [۵] برای اشاره به ظهور استفاده شده است. کلمه بر مواردی چون آشکار شدن [۶]، آشکار شدن امر امامان معصوم، و حکومت آن حضرت [۷] نیز به کار رفته است. [۸] 💠پیشنیه باور به ظهور منجی 🔹 به معنای اعتقاد به یک (نجات‌بخش) است که در برای نجات و و برقراری و خواهد آمد. [۹] و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌ های متفاوت، به صورت‌ های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از ستم و رها خواهد کرد و جامعه‌ای پر از عدل و داد به وجود خواهد آورد. [۱۰] 🔹برای نمونه: انتظار دهمین اَوَتاره با نام کَلْکی یا کَلکین را دارند. [۱۱] در انتظار سوشیانت به سر می‌برند؛ [۱۲] (ماشیح) را نجات دهنده می‌دانند؛ [۱۳] ، بازگشت عیسی را به عنوان منجی موعود منتظرند؛ [۱۴] بالاخره که قائل به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و یکی از القاب مشهور او را می‌دانند. [۱۵] 💠جهان در آستانه ظهور 🔹در روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است: و و که بر هر خانه‌ای وارد می‌شود. [۱۶] دشمنانی مانند و و دیگرانی که در عراق و دیگر مناطق سرزمین‌های اسلامی مشغول فعالیت علیه هستند و سپس سوریه را تصرف کرده و حکومت آنجا را می‌گیرند. [۱۷] جریان و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در سرزمین‌های اسلامی در تلاشند تا یاد و نام امام زمان در عالم پراکنده شود. [۱۸] ... نویسنده: محمدحسين فاضلی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«مَن وَلّى مِن أمرِ المُسلِمينَ شَيئا فَوَلّى رَجُلاً و هُوَ يَجِدُ مَن هُوَ أصلَحُ لِلمُسلِمينَ مِنهُ فَقَد خانَ اللهَ و رَسُولَهُ». 🔹كسى كه عهده دار يكى از امور شود، و فردى را كارى كند، با اين كه مى تواند كسى را كه براى مسلمانان بهتر از او باشد بيابد، به خدا و رسولش كرده است. 📕سنن بيهقى، ج ۱۰، ص ۱۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا اکتفا به قرائت و روخوانی «قرآن» در هدایت و اثربخشی آن کافی است؟ 🔹 تنها كتاب تلاوت نيست، بلكه قرآن، است، و اهمّيّتِ آن نيز به خاطر اين است كه مقدمه اى براى باشد، و به همين جهت ، آن چنان روشن و قابل فهم است كه می تواند براى عموم طبقات و باشد. گرچه با نهايت تأسّف مشاهده می كنيم كه امروز عده اى تنها به آن به عنوان يك كتاب مقدّس و آسمانى و قطع نظر از نگاه می كنند. 🔹در مراسم تشريفاتى آنها قرآن حضور دارد، ولى در آنان اثرى از آن نيست. حتى جلساتى به نام قرآن تشكيل مى شود، و روى و حتى تجويدِ آن، وقت زياد به عمل می آيد، اما گويى ماوراى قرائت و تجويد چيز ديگرى وجود ندارد. اگر در رواياتى كه در زمينه آمده دقّت كنيم روى محتواى سوره و جنبه هاى عملى آن كاملا تكيه شده است؛ 🔹مثلا می بينيم از (علیه السلام) در فضيلت تلاوت «سوره نور» چنين نقل شده: «حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ وَ فُرُوجَكُمْ بِتِلَاوَةِ سُورَةِ النُّورِ وَ حَصِّنُوا بِهَا نِسَاءَكُمْ فَإِنَّ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِي كُلِّ يَوْمٍ أَوْ فِي لَيْلَةٍ لَمْ يَزْنِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَبَداً حَتَّى يَمُوتَ...» [۱] (اموال و دامان خود را با تلاوت محفوظ داريد، و هم چنين به وسيله آن همسران خود را [از سقوط در دامان فساد] حفظ كنيد، هر كس هر شب يا هر روز اين سوره را بخواند، هيچ يك از اعضای خانواده او گرفتار نخواهد شد...). 🔹روشن است كه «سوره نور» با بحث هاى مؤثرى كه درباره و مبارزه با كرده، و هم چنين دستورات مؤكَّدى كه در زمينه دختران و پسران و مانند اينها داده، داروى مؤثرى است براى مبارزه با بی عفتى، و همچنين حيف و ميل اموالى كه از اين رهگذر به درّه نيستى ريخته می شود. شكّی نيست كه منظور از تلاوت اين سوره در هر شب و روز در محيط و هشدارهاى پى در پى و يادآورى هاى مكرّر در زمينه هاى و است، و بنابراين افراد بايد آن را بخوانند و مضمون آن را درك كنند، نه تنها تلاوت و قرائت خالى از هر گونه فهم و درك. 🔹به هر حال مدارك فراوانى در دست داريم ـ و اصولا احتياج به مدرك هم ندارد ـ كه وظيفه دارند را با نهايت و به طور بخوانند؛ ولى خواندنى كه مقدمه و سازنده بوده باشد. البته مفهوم اين سخن اين نيست كه ما اگر قرآن را نفهميم تلاوت نكنيم (آن چنان كه بعضى تصور كرده اند)، بلكه منظور آن است كه آن را بخوانيم و همين خواندن اخطارى باشد براى ياد گرفتنِ آن؛ زيرا هر زمان آن را مى خوانيم به ياد اين مطلب مى افتيم كه بايد برويم و معناى آن را ياد بگيريم. پی نوشت: [۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ابن بابويه، دار الشريف الرضى، قم‏، ۱۴۰۶ق، چ دوم‏، ص ۱۰۹ 📕تفسير به رأى و هرج و مرج ادبى، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه امام امیرالمؤمنین(ع)، قم، ص ۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در آيات قرآن، موارد زير به چشم مى خورد: 9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان سخن از او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً» [۱] ( را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و اشاره مى كند. 🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه و و دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و نكن، بر زمين راه نرو، در اعتدال را رعايت كن، ، فرياد نكش و و شكيبايى و در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام را به خاطر برخوردارى از موهبت و و دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است! 1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده و به ميان آمده است، كه زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ» [۳] (آنها هر چه مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند ، ، همانند حوض و ديگ هاى ثابت!) و در آيه قبل از آن، به دستيابى (عليه السلام) به اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ» [۴] (ما چشمه هاى [مذاب] را براى او روان ساختيم). 2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ» [۵] ( را كشت و خداوند و و را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است و در اينجا دانشى است كه براى تدبير و لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود. 💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از علوم ديگر به ميان نياورده است، براى اين بخش از اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از مى شمرد، و را تشويق به فراگيرى هر گونه و نافع در زندگى و مى نمايد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره كهف، آيه ۹۶ [۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹ [۳] سوره سبأ، آيه ۱۳ [۴] همان، آيه ۱۲ [۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️شهید علم و دانش 💠حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹در حقیقت (علیه‌ السلام) در راه کشته شد؛ زیرا اگر می‌گفت من عالم نیستم کارش نداشتند. از روی تقیه هم حاضر نبود اظهار کند، ولی مجبورش کردند تا اظهار کرد و جواب داد، و همان اظهار علم و فضل باعث و و با او، و سرانجام منجر به قتل او گردید. در حقیقت و را از بین بردند و به رساندند. اگر هیچ امتیازی برای و نبود، جز اینکه آنها، با مخالف هستند، برای امتیاز و کافی بود. 🔹قتل و رجم انبیا (علیهم‌ السلام) بر این اساس بوده که مردم با نور و و مخالفند، و کمال را منحصر در و و تناکح و تسلط و بر دیگران و ریاست و و پست و می‌دانند. به زندگی جنگل می‌ماند، و حکومت انسانیت حکومت حیوانیت شده است؛ لذا در اعتراض به رسالت (علیه‌ السلام) می‌گوید: «فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنين» [۱] (پس چرا بر او دست‌بندهای زرین آویخته نشده؟ یا فرشتگان همراه او نیامده‌اند؟). 🔹بله، مخالفین انبیا و ائمه با نور و مخالفت دارند و اهل زر و زور هستند. می‌بینید به (علیه‌ السلام) اعتراض می‌کند که اگر او رسول خداست، پس چرا این امتیازات را ندارد، دست‌بند زرین ندارد، یا چرا فرشتگان آسمان همراه او نیستند؟! شما را چه با ملائکه؟! اگر ملائکه آشکار بودند، کار آنها را هم می‌ساختید؛ چون هرچه ملائکه دارند، پیامبران (علیهم‌ السلام) هم دارند، بلکه افضل از آنها هستند، ولی شما به اَسْوِرَه و زر و زیور دل بسته‌اید! 🔹الحمدلله واضح و آشکار است که (علیهم‌ السلام) مخالف و هستند! هرجای دنیا اگر شخصی بود که مانند حضرت (علیه‌ السلام) هزاران را در یک مجلس حل می‌کرد و جواب صحیح می‌داد، به او جایزه می‌دادند، نه اینکه به او حسد بورزند و با او کنند و سرانجام او را بکشند! هم به همین کیفیت است. مخترع را یا از کار منصرف می‌کنند، یا به قتل می‌رسانند، چون صاحب امتیاز می‌شود. می‌گویند: فقط باید ما دارای امتیاز باشیم، نه دیگران. 🔹آقایی قبل از جنگ جهانی دوم در کربلا مدعی شده بود که می‌شود هواپیمای بدون خلبان ساخت و در این‌باره تلاش می‌کرد، تا اینکه به بغداد رفت، ولی از آلمان مکرر تلگراف و نوشته پشت نوشته به‌سوی او آمد که زحمت نکش، کار شما بی‌فایده و نشدنی است؛ زیرا ما هرچه تلاش کردیم نشد! سرانجام آلمان خود هواپیمای بدون خلبان ساخت، در حالی‌که پیش از آن می‌گفت: ساختن هواپیمای بدون خلبان امکان‌پذیر نیست! 🔹صحبت بر سر نیست و مسابقه‌ آنها ذاتاً برای پیشرفت دانش و فرهنگ نیست، بلکه برای آنها جنبه مقدمیت دارد و منظور اصلی آنان و است. به کره‌ ماه برای این نمی‌روند که به علم خدمت کنند، بلکه برای موضع‌گیری در برابر رقیب و قطب مخالف است، برای اینکه بتوانند در آنجا کاری کنند که در کره‌ زمین از لحاظ و بر همه مقدم باشند و دولت‌های مخالف و رقیب را در روی زمین خوب مورد هدف قرار دهند و نابود کنند، با این‌ وجود، ما فریب آنها را می‌خوریم و می‌گوییم: اینها راست می‌گویند که بشردوستند. بله! شردوستند، نه بشردوست! پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم سوره زخرف، آيه ۵۳ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۲ـ۳۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️مشخص شدن تکلیف امت اسلامی و اکمال دین در روز غدیر 🔸حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله): 🔹 را فرموده‌اند: «عید الله الاكبر»؛ از همه‌ی اعیاد موجود در تقویم اسلامی این بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همه‌ی این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تكلیف امت اسلامی در زمینه‌ی ، در زمینه‌ی ، در این حادثه‌ی معیّن شده است. حرفی نیست كه بر طبق توصیه‌ی در عمل نشد - پیغمبر هم طبق بعضی از روایتها خبر داده بود كه عمل نخواهد شد - اما مسئله‌ی ، مسئله‌ی ایجاد یك است، یك و است. 🔹تا آخر دنیا می توانند این شاخص را، این معیار را جلوی خودشان قرار بدهند و تكلیف مسیر عمومیِ امت را معیّن كنند. اینی كه حساس ترین زمان را برای اعلام مسئله‌ی انتخاب كرد، این انتخابِ پیغمبر نبود، انتخابِ بود. از طرف پروردگار رسید كه: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك». نه اینكه مسئله‌ی و را از سوی پروردگار قبلاً نمی دانست؛ چرا، از اولِ بعثت برای پیغمبر مسئله روشن بود. 🔹بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این حقیقت را عریان كرد و آشكار كرد كه جای تردیدی باقی نمی گذاشت؛ اما باید در اتفاق می‌افتاد و به دستور پروردگار اتفاق افتاد: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك و أن لم تفعل فما بلّغت رسالته»؛ یعنی این یك است كه باید بگوئی. بعد هم كه در ، در نزدیكی جحفه، مردم را متوقف كردند، كاروانهای حجاج را جمع كردند و این مطلب را اعلان كردند، 🔹آیه‌ی شریفه آمد كه: «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی»؛ كامل شد، كامل شد. در سوره‌ی مبارك مائده قبل از آیه‌ی «الیوم اكملت»، این آیه‌ی مبارك است: «الیوم یئس الّذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز یأس و است؛ یعنی مشخص شد، معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز كنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند كرد، تردیدی باقی نخواهد ماند. اهمیت این است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۸۸/۰۹/۱۵ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه اسلامی داشت؟ 🔹 در عموماً، و در عصر حاکمیّت و خصوصاً، نبودند. آنها نمیدانستند که «بنى امیّه» جانشینان برحق رسول الله (ص) نیستند و دلسوز و حامى اسلام نمیباشند، و آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا بودند. آیا آنها نمى دانستند بازماندگان دوران و کینه دیرینه اى از دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خونها هستند، 🔹و از آنجا که پیامبر (ص) پیش بینى این روزها را مینمود، خلافت را بر حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب ، امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! 🔹 فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همانگونه که دیشب در مجلس ولیدبن‌عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که ميفرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به کرد». [۱]  🔹مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مینویسد: دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او میگوید: «پس از شهادت (ع) و حسن مجتبى(ع) که بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على(ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام ميگيرم که نام (ص) را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲]  🔹عناد و مخصوصاً با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیرقابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمیشناختند. که معروف به ، آدم کشى، و و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳]  🔹هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هرکس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هرچند میتوان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] 🔹(ع) براى بیدارى و قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱]لهوف ص۲۰؛ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج۵ ص۱۳۰؛ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴]همان؛ [۵] جواهرالکلام ج۲۰ ص۴۸-۴۶؛ و ج۴۱ ص۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصولاً چرا باید نماز را به سمت «قبله» خواند؟ 🔹با اینکه خداوند در همه جا حاضر است، پس چرا بايستی را به سمت بخوانیم؟ نشانه وحدت و است. توضيح اينكه به هنگام نماز، خانه ، مركز دايره و تمام صفوفى كه مى خوانند دايره هايى هستند كه در اطراف كعبه تشكيل مى شوند. بنابراين در هر جاى كره خاكى كه هستند به سمت مى ايستند، تا همگام و با ساير مسلمانان باشند و بر خلاف اتّحاد و همبستگى آنها حركت نكرده باشند. 🔹اگر بنا باشد هر كس به هر سمتى كه مايل است نماز بخواند صحنه بسيار بدى در مساجد و نمازخانه ها و نماز جماعت ها رخ مى دهد؛ و (صلى الله عليه و آله) بر همين اساس فرمود: «اهل قبله را تكفير نكنيد». [۱] از آنچه در بالا گفته شد پاسخ سؤال ديگر نيز روشن مى شود كه: چرا بايد را به بخوانيم؟ زيرا انتخاب براى نيز «رمز وحدت» و است. 🔹اگر در ، مخصوصاً جمعه قبل از عرفات كه بزرگترين نماز جماعت تشكيل مى شود، هر كس اذكار نماز را به زبان خود بگويد، چه وضعيّت نابسامانى رخ مى دهد. امّا زمانى كه همه يك صدا، الله اكبر مى گويند، يا همه با هم بقيّه اذكار نماز را به زبان مى آورند، و عظمتى پيدا مى كند كه قابل توصيف نيست. بنابراين، به «زبان واحد» و به سوى «قبله واحد» است و به مسلمانان پيام مى دهد كه با يكديگر متّحد و يك پارچه باشند. 🔹امّا متأسّفانه امروزه در مركز توحيد، وحدت و اتّحاد، قهرمان ايجاد ، و تنش شده اند و هر كجا اختلافى در بين مسلمانان ديده مى شود، جاى پاى آنها به چشم مى خورد. عجيب‌تر از همه اينكه براى نابودى «پيروان مكتب اهل بيت» (عليهم السلام) حاضر به اتحاد با كثيف‌ترين و بى آبروترين كشورها و گروه ها، نظير رژيم اشغالگر صهيونيستى می شوند، هر چند اتّحاد با اينگونه كشورها و گروه ها لااقل براى حفظ ظاهر هم كه شده خلاف عقايد و خواسته هاى آنها باشد و اين مطلب جدّاً جاى تأسّف دارد! پی نوشت: [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسه الرساله، بيروت، چ ۵، ج ۱، ص ۳۷۵ 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۹۰ش، ‏چ ۱، ص ۱۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel