eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️برکات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹می گویند از وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید مثل استفاده کرد؛ مگر از خورشید پشت ابر هم می شود بهره برد؟ آری؛ در احادیث معتبری که پیرامون فلسفه و فایده وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در به ما رسیده است، فواید گوناگونی را عنوان فرموده اند. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و است. (عليهم السلام) و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امان اهل زمین می‌باشند و اگر زمین از این خالی بماند، دنیا و اهلش نابود خواهند شد؛ لذا وجود حضرت موجب بسیاری می باشد. 🔹پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در پاسخ به اين سؤال كه: آيا در زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از وجود او بهره مند مى شود؟ فرمودند: «إی و الّذی بَعَثَنی بالنّبوّةِ، إنّهم لَينتَفِعونَ بهِ، و يَستَضيؤونَ بنورِ وَلايتِهِ فی غَيبتهِ كانْتِفاعِ النّاسِ بالشَّمسِ و إنْ جَلّلَها السَّحابُ»؛ [۱] (آرى، سوگند به آن كه مرا به پيامبرى برانگيخت، آنان از وجود او بهره مند مى شوند، و در از او پرتو مى گيرند، همچنان كه مردم از خورشيدِ نهان در پسِ ابر، بهره مند مى شوند». [۱] 🔹خود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این باره می‌فرمایند: «همانطور که از در وقتی که توسط ابرها پنهان شده است بهره گیری می شود، از من نیز در ، به همان صورت بهره می برند و همانا من و روی زمین هستم، چنانکه امان اهل آسمانند». [۲] 🔹دیگر این که سینه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و روح بلندشان، صندوق حفظ است، که همه های نخستین و را در خود نگاهداری می کند، تا و نشانه های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید. از دیگر برکات وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اثر به و تربیت گروه و آگاه است. 🔹ایمان و به سبب مسلمانان نسبت به آینده پر مهر و صفای خویش، در امام‌شان می گردد. جامعه تشیع به اعتقاد خویش به وجود امام شاهد و زنده، هر لحظه بازگشت آن بزرگوار را می کشد. شیعه هر چند (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در میان خود نمی بیند، اما خود را جدا از آن وجود نازنین نمی‌داند. حضرت نیز همواره مراقب حال خویش می باشند؛ چنانکه خودشان فرموده اند: «ما در و شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم؛ پس پیشه کنید تا از ای که به شما رو می آورد شما را نجات بخشیم». [۳] 🔹پس بنابراین هم قطعا فایده دارد، زیرا اولا کسی نمی‌تواند منکر وجود آن شود، ثانیاً خورشید پشت ابر، هم دارد و ، او در زمین و گیاهان و انسان و... مؤثر است، زیرا تنها بر جمالش کشیده شده، که مانع آن نیست. تأثیر خورشید وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر عالم، بعنوان و محل جریان بر مردم هم قابل انکار نیست. پی نوشت‌ها: [۱] بحارالانوار ۸/۹۳/۵۲ [۲] کمال الدین و تمام النعمه (شیخ صدوق) ص ۴۸۵ [۳] احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش اول) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است از شبانه روز را با خود داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم ‏ و معراج افراد با ايمان است و كسى كه را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. 🔹در حديث معروف پيامبر اسلام (صلّى الله عليه و آله) آمده است: « ‏_دين‏ است، كسى كه عمدا آن را ترك كند خود را ويران كرده است». [۱] و در حديث ديگرى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است: « همچون است، هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است، و هنگامى كه بشكند، نه طناب ها بدرد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش». [۲] به همین دلیل موقعيت در ميان به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد. [۳]  💠فلسفه نماز چیست؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 1⃣«یاد خدا»:  🔹 و و و و و و بالآخره همان است، همان است كه در آيه ۴۵ سوره عنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»؛ (آنچه را از به تو شده كن، و را بر پا دار، كه نماز [انسان را] از و باز مى دارد و از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). 🔹البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد، چنان كه در حديثى از (علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله‏ «وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ‏ وَ حَرَّم‏»؛ [۴] ( كردن است به هنگام انجام و [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]). 2⃣«سبب مغفرت معصیت ها و خطاها»:  🔹 وسيله شستشوى از ، و مغفرت و است؛ چرا كه خواه ناخواه انسان را دعوت به و گذشته مى كند؛ لذا در حديثى مى خوانيم: پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما از و پاكيزه باشد، و در هر خود را در آن دهد، آيا چيزى از و كثافت در بدن او مى ماند؟». در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: « درست همانند اين است، هر زمان كه انسان مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود». [۵] و به اين ترتيب جراحاتى كه بر و جان انسان از مى نشيند، با مرهم التيام مى يابد و كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۹، ص۲۰۲؛ [۲] همان، ص۲۱۸؛ [۳] ر.ک: آيين ما (اصل الشيعة)، كاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه: مكارم شيرازى، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(ع)، چ۱، ص۱۹۱؛ [۴] بحارالانوار، همان، ص۲۰۰؛ [۵] وسائل الشيعه، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، چ۱، ج۳، ص۷، ح ۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش دوم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 1⃣آزمایش مردم 🔹یکی از مردم است. این سنت در تمام ‏های_گذشته نیز اجرا شده است. در می‏فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»؛ [۱] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها می شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمی گیرند؟ - در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند می شناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد.). 🔹با توجه به آیه فوق، در هر زمان و دوره‏ای، آن دوره را مورد قرار می‏دهد، تا واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. در هر زمان، و متناسب با رشد و آن زمان است. در دوران ، با غایب شدن ‏_خدا، مردم به و پایداری نسبت ‏به دین می‏شوند، تا از غیر واقعی تمیز داده شده، و هر کدام در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند. 🔹سدیر صیرفی می‌گوید: «من با سه نفر از صحابه محضر (علیه‌ السلام) رسیدیم، دیدیم آن حضرت بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده، جگر سوخته گریه می‌کرد. آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می‌فرمود: سرور من (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده، و آرامشم را از دلم ربوده. آقای من تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته است. گفتم: خدا دیدگانت را نگریاند ای فرزند بهترین مخلوق! برای چه‌ این چنین گریانی و از دیده اشک می‌باری؟ چه پیش آمدی رخ داده که‌ این گونه اشک می‌ریزی؟ 🔹 آه دردناکی کشید و با تعجب فرمود: وای بر شما، سحرگاه امروز به کتاب (جفر) نگاه می‌کردم و آن کتابی است که علم منایا و بلایا و آنچه تا روز قیامت واقع شده و می‌شود در آن نوشته شده، درباره تولد ما و و او دقت کردم. و همچنین دقت کردم در گرفتاری آن زمان، و شک و تردیدها که به خاطر او که در دلهایشان پیدا می‌شود و در نتیجه بیشتر آن‌ها از خارج می‌شوند، و ریسمان اسلام را از گردن برمی دارند… اینها باعث گریه من شده است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ (روایت تلخیص شده است). روایت برگرفته از سایت منبر عالمانه دُرر منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضرورت امام شناسی 🔹اصلاً چرا باید (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشناسیم و از او داشته باشیم؟ ، زمینه ساز و ، و در نتیجه و است. چه زیبا فرموده است امیر بیان (عليه السلام) که: «انّ قیمة کلّ امرى ء و قدرهُ معرفتُه»؛ [۱] (ارزش و هر کسى (به اندازه) او است». در و ، (عليه السلام) و به او، از اهمیتى ویژه برخوردار بوده و امرى براى هر شخص و متدین دانسته شده است، 🔹و ، پیوندى ناگسستنى با معرفت خدا و پیامبر دارد، و زمینه ساز در و منش درست و پسندیده در زندگى است. ، ، و به سوى و ، و حجّت و بر روى زمین است. ، انسان کامل، برگزیده خالق، و پاک سرشت و است و مقامى بس والا در میان آفریده هاى خداوند دارد. طریق وصول به و و است و... همانگونه که و تبعیت از امام و دوستى او، بایسته و است، شخصیت و ویژگى هاى او نیز ضرورى است. 🔹در و نصوص معتبر دینى نیز، سفارش خاصى به شده است. در یکى از روایات مشهور شیعه و سنّى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَن مات ولم یعرف امام زمانِه، ماتَ میتة جاهلیّة»؛ [۲] (هر کسى بمیرد در حالى که خود را نشناخته باشد، به مرده است». (عليه السلام) این را چنین معرفى میکند: «جاهلیة کفر و نفاق و ضلال». [۳] با توجه به این روایات، اهمیت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مى توان در موارد زیر خلاصه کرد: 🔹 ۱) شرط اسلام واقعى: بر اساس روایات مختلف (از جمله حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة»)، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، و اگر کسى بدون شناخت امام از دنیا برود، گویا از و اصیل بى بهره بوده است. پس، شناخت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آنگاه میتواند انسان را از دور کند که بتواند به او پاینده بوده و از ارشادات و هدایت هاى او بهره مند شود. ۲) رسیدن به هدایت واقعى: (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و رمز دیندارى است و نتیجه آن، دستیابى به ، خداشناسى، حق شناسى و راه کمال و است. 🔹یکى از دعاهاى مهم در عصر غیبت، این دعا است که می‌گوییم: «اللّهم عرّفنى نفسک فانّک ان لَم تُعَرّفنى نَفسَک لَم اَعرِف رَسولَکَ، اللّهُم عرِّفنى رَسولک فانّک اِن لم تُعرِّفنى رسولک لم اَعرف حجّتکَ؛ اللّهُم عَرِّفنى حجّتِک فانّک اِن لم تُعرِّفنى حُجّتک ضللتُ عن دینى»؛ [۴] (! خود را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا! رسولت را به من بشناسان که اگر رسول خود را، به من نشناسانى، را نخواهم شناخت. خداوندا! را به من که اگر را به من نشناسانى، از دین خود خواهم شد». 🔹 ۳) رسیدن به ثواب یارى او: براساس بعضى از روایات، شناخت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به او، باعث نزدیکى هرچه بیشتر انسان به او می‌شود. اگر با این از دنیا برود، از پاداش هاى بی‌شمارى برخوردار خواهد شد، که یکى از آنها درک ثواب یارى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در است؛ یعنى، چنین شخصى، همچون کسى است که در لشکر آن حضرت بوده و یا زیر پرچم او نشسته است. [۵] پی نوشتها: [۱] بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۴؛ [۲] همان، ج ۷۲، ص ۱۳۵؛ [۳] کافى، ج ۱، ص ۳۷۷، ح ۳؛ [۴] کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۳؛ [۵] کافى، ج ۱، ص ۳۷ منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف زندگی انسان 🔹مبدأ و نقطه آغاز تمام و و های معنوی انسان، عدم درک صحیح در این دنیا است. و اگر نداند یا فراموش کند که او را برای چه و در این سرای به او بخشیده و این همه در اختیارش نهاده است، زمینه چالش های بعدی را فراهم می سازد. از دیدگاه و مقصد عالی زندگی و ، « و و آمادگی برای و لقای الهی و و وصول به مبدأ نور هستی» است؛ 🔹همان‌گونه که جنین در رحم مادر، خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده می‌کند، نیز باید خود را برای زندگی در و ، کامل و آماده سازد. در چندین آیه اولاً را می‌داند: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً»؛ (آیا می‌پندارید که شما را آفریده‌ایم؟). و ثانیاً هدف‌ نهایی‌ را به سوی خدا دانسته و فرموده است: «وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الْمُنْتَهى‌»؛ «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»؛ یعنی انتهای سیر ، به سوی است. 🔹البته به دلیل اینکه پروردگار عالم را به واسطه پرورش می‌دهد، و او توسط صفات انجام می‌پذیرد؛ لذا می‌توان گفت: هدف نهایی ، «نزدیک شدن یا آراسته شدن به و دور شدن از » است، و در این راستا نیز تعبیراتی همچون به رسیدن، به خدا، به خدا رسیدن، مظهر خدا شدن و به رنگ خدا درآمدن که در جای‌جای ادبیات دینی و آموزه‌ های اخلاقی مطرح می‌شود، همه در نهایت به همین حقیقت - آراسته شدن به صفات و و دور شدن از - بازمی‌گردد و خلاصه می‌شود. 🔹همچنین از استفاده می‌شود که این ، محقق و میسر نمی‌شود، مگر با عبودیت و خدای متعال: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ»؛ (و جن و انسان را نیافریدم، جز آنکه مرا ). «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ»؛ (در حالی که نیافته بودند، جز آنکه را ، و و را برای او از هرگونه شرکی کنند، و باشند». 🔹پس اگر کسی به و حیات پس از مرگ معتقد شد، و فهمید که ، آراسته شدن به صفات و و آمادگی برای سفر و زندگی در عالم و سپس در قیامت و رسیدن به و ، و خود را در مسیر بندگی و حق‌تعالی قرار داد، چنین فردی به راستی از بیدار شده است، آنگاه تمام زندگی‌اش به‌ و در همین راستا می‌یابد، و از حیرت و و سرگشتگی نجات خواهد یافت، و به می‌رسد، ولی اگر چنین نشد، پایانی برای سرگشتگی و بی‌قراری انسان متصور نیست. 🔹بنابراین تنها کسانی که در مسیر عمل به و حفظ و تخلق به صفات الهی و حرکت و تلاش می‌کنند، از منظر و ، فرد بیدار و تلقی می‌شوند، و سایر مردمان که تلاش و کوشش آنان، تنها در محدوده پرورش تن و بهره‌مندی از و وصول به منافع و مطامع و و و و شهرت خلاصه می‌شود و نسبت به و کمال انسانی و انجام فردی و اجتماعی و عبادی و آماده شدن برای سفر آخرت بی‌توجه‌اند، در خواب و بی‌خبری زندگی خود را سپری می‌نمایند. منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «ریا» را از وجودمان ریشه کن کنیم؟ 🔹راه مبارزه با ، مانند همه اخلاق و و ناپسند، دو چيز است: نخست توجّه به و هاى آن براى و نابود كردن آنها، و سپس مطالعه در پيامدهاى آن براى آگاه شدن از كه در انتظار آلودگان به اين اخلاق مذموم است. ريشه همان و عدم توجّه به است. 🔹اگر پايه هاى «توحيد افعالى» در درون جان ما محكم شود و بدانيم و و و به دست ، و نيز در و اختيار اوست، هرگز به خاطر جلب رضاى اين و آن اعمال خود را آلوده به نمى كنيم! اگر به يقين بدانيم كسى كه با همه چيز دارد، و كسى كه از او جداست فاقد همه چيز است؛ 🔹و به مصداق آيه شريفه  «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»؛ [۱] (اگر شما را یاری کند، هیچ کس بر شما و غالب نخواهد شد، و اگر شما را ، بعد از او شما را یاری خواهد داد؟ و باید فقط بر خدا کنند)؛ 🔹و اگر به اين توجّه كنيم كه تمام نزد و به دست خداست: «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ للهِ جَمِيعًا»؛ [۲] (آيا كسانى كه با طرح دوستى مى ريزند مى خواهند و آبرو نزد آنها كسب كنند، با اين كه همه از آن ». آرى! اگر به اين امور در اعماق جان مستقر شود دليلى ندارد كه براى و كسب وجاهت و آبرو يا جلب اعتماد آنها خود را آلوده به كند! 🔹بعضى از گفته اند ريشه اصلى حبّ جاه و است، كه اگر آن را تشريح كنيم به سه اصل باز مى گردد: علاقه به ، فرار از مذّمت و ، و ورزيدن به آنچه در دست است. سپس مثالى براى آن در مورد فى سبيل الله مى زنند كه گاه به جهاد مى رود براى اينكه از و قهرمانى او سخن بگويند، و گاه به جهاد مى رود تا او را به و جُبن متّهم نسازند، و گاه به خاطر به چنگ آوردن قدم در ميدان مى گذارد! 🔹تنها كسى مى تواند از بهره بگيرد كه براى عظمت آئين حق و از خدا پيكار كند. اين از يكسو، و از سوى ديگر، هنگامى كه انسان به «آثار مرگبار » بينديشد كه: همچون آتش سوزانى است كه در خرمن مى افتد و همه را خاكستر مى كند؛ نه تنها و طاعات انسان را بر باد مى دهد، بلكه است كه مايه صاحب آن در و است. 🔹 همچون موريانه اى است كه ستون هاى كاخ را از درون تهى مى كند و بر سر صاحبش ويران مى سازد. نوعى و و است. شخصيّت انسان را در هم مى كوبد و آزادگى و حريّت و را از او مى گيرد و «بدبخت‌ترين مردم در »! توجّه به اين حقايق، اثر باز دارنده مهمّى بر دارد. 🔹اين نكته نيز قابل توجّه است كه پنهان كردن نيّت هاى آلوده به ، براى مدّت طولانى ممكن نيست، و غالباً در همين دنيا شناخته و مى شوند، و از لابه‌لاى و آنها آنها فاش مى شود، و ارزش خود را نزد خاصّ و عام از دست مى دهند؛ توجّه به اين معنى نيز اثر باز دارنده مهمّى دارد. لذّتى كه از و نيّت پاك به انسان دست مى دهد، با هيچ چيز قابل مقايسه نيست، و همين امر براى كافى است. 🔹بعضى از علماى اخلاق گفته اند: يكى از طرق عمل اين است كه انسان تلاش براى پنهان نگاه داشتن و خود كند، و به هنگام در را بر روى خود ببندد، و هنگام و كارهاى خير ديگر سعى بر آن نمايد تا تدريجاً به اين كار عادت كند. ولى اين به آن معنا نيست كه از شركت در جمعه و جماعت و مراسم حج و اعمال دسته جمعى ديگر خوددارى نمايد كه آن نيز ضايعه اى است بزرگ! پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره آل عمران، آيه ۱۶۰ [۲] همان، سوره نساء، آیه ۱۳۹ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن أبیطالب(ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ه.ش، ج ۱، ص ۲۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دو اثر شوم ترک «امر به معروف» و «نهی از منکر» 🔸 و دو واجب از در دین مبین هستند؛ این دو واجب جایگاه بسیار مهمی در این آیین، و به خصوص دارند و در لسان (علیهم‌ السلام) مورد تاکید بسیاری قرار دارند. اگر به احادیث معصومین (علیهم‌ السلام) رجوع کنیم خواهیم دید آن بزرگواران به شدّت بر انجام این دو واجب در تاکید می‌کردند و شیعیان خود را نسبت به انجام این دو واجب فرا می‌خواندند. 💠برای نمونه به چند مورد از این احادیث اشاره می‌کنیم: 🔹 (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر كس و را انجام دهد، در زمين و اوست در میان امت». [۱] (عليه السلام) فرمودند: «، حتی جهاد در راه خدا در برابر «امر به معروف» و «نهی از منکر» چون قطره‌ی آبی است در برابر دریای پهناور». [۲] همچنین در حدیث دیگری فرمودند: « به و و بر پاداشتن حدود [الهى] است. [۳] 🔹حضرت در این دو روایت بیان می‌کنند که ارزش و جایگاه و از تمام بالاتر، بلکه مانند قطره در مقابل دریاست، که به زیبایی گویای ارزش و اهمیت این است. (علیه السلام) فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر است که با آن، برپا می‌شود و به وسیله‌ی آن، برقرار می‌گردد، کسب و کار مردم حلال و تامین می‌شود و در سایه‌ی آن می‌آید و از انتقام گرفته می‌شود و کارها پیدا می‌کند». [۴] 🔹در این روایت، حضرت به زیبایی می‌فرمایند تمام به انجام این مهم بستگی دارد، و اگر این مورد رعایت نشود، دیگر واجبات نیز انجام نخواهد شد. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند (عز و جل) از كه دين ندارد نفرت دارد؛ عرض شد: مومنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نمی‌كند». [۵] 🔹در این روایت، حضرت می‌فرماید و این قدر مهم است که انجام ندادن آن، به معنای و است؛ یعنی کسی که این را انجام ندهد، اصلا دین و ایمان ندارد، و لو اینکه سایر واجبات را به خوبی انجام داده باشد. این آن‌قدر مورد مهم و حیاتی است که ترک آن علاوه بر این‌ که را از بین می‌برد، دارای آثار شومی برای است نیز می‌باشد؛ 🔹 (عليه السلام) در وصیت خود به (عليه السلام) در این باره فرمودند: « و را ترک نکنید، که و بدکار جامعه بر شما می‌شوند و آن‌گاه هر چه کنید به اجابت نرسد». [۶] در این حدیث حضرت می‌فرمایند اگر در جامعه‌ای و ترک شود، دو اثر شوم در پی خواهد داشت، یکی اینکه بَدان و جامعه بر مردم مسلط شده و زمام امور را به دست خواهند گرفت؛ دیگری اینکه جامعه نیز هر چه دعا کنند، دعایشان مستجاب نمی‌شود. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۹؛ [۲] نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴؛ [۳] غرر الحكم، حدیث ۶۸۱۷؛ [۴] وسائل الشیعه، ج ۱۱، باب اول، حدیث ۶، ص ۳۹۵؛ [۵] الكافی، ج ۵، ص ۵۹؛ [۶] نهج البلاغه، نامه‌ی ۴۷ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️امام جواد عليه السلام: 🔸«اَلدّينُ عِزٌّ وَالْعِلمُ كَنزٌ وَالصَّمْتُ نُورٌ وَ غايَةُ الزُّهدِ ألوَرَعُ وَ لا هَدْمَ لِلدّينِ مِثْلُ الْبِدَعَ وَ لا اَفسَدَ لِلرَّجُلِ مِنَ الطـَّمَعِ وَ بِالرّاعى تَصْلِحُ الرَّعِيـَّةُ وَ بِالدُّعاءِ تُصْرَفُ الْبَلِيَّةُ». 🔹 سرفرازى است، و ، گنج است، و نورى است، و نهايت پاكدامنى است، و هيچ چيز مثل دين را از بين نمى برد، و هيچ چيز مثل مرد را تباه نمى كند، و به واسطه مردم هم اصلاح مى شوند، و به وسيله بر طرف مى گردد. 📚الفصول المهمة ۲۷۴/۲۷۵؛ مسند امام جواد ۲۴۶ @tabyinchannel
⭕️ماه بندگی 🔹 در این مأمور به ساختن است. او آمده است تا با ، صورتی برای بیاراید و خود را برای آماده کند. «سيرتی كاندر وجودت غالب است - هم بر آن تصوير، حشرت واجب است». 🔹«إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِی أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» [۱] بهترین فرصت و تلاش برای رسیدن به ، استفاده از موسم ماه مبارک است؛ چرا که فرمود: «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»؛ [۲] ازاین‌رو به تکاپو می‌افتد و خود را به زحمت می‌اندازد و پا روی میگذارد 🔹و را بر خواسته‌های خود ترجیح میدهد: «هَل الدّينُ إِلاَّ التَّرجيحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟!؛ آيا جز ترجيح [آخرت بر دنيا و يا رضاى خدا بر هواى نفس و شيطان] هنگام دوران امر است؟!»؛ وقتى معلوم میشود كه بر سر دوراهى و ، و متابعت و و يا قرار گيرد». 🔹 از ناپاکیها می‌بندد و دست به‌سوی آن دراز نمیکند و خود را برای خدا خالی میکند. برای به محبوب به می‌پردازد: «امتثال نافله از امتثال فرايض اقوى است؛ يعنى اگرچه مُمْتَثَل در فريضه اقوى است، ولى امتثال و اظهار و عبديّت در نوافل، اقوى از فرايض است». خلاصه آنکه در این ماه رهسپار جاده میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالأنوار ج‏۶۸ ص۲۲۱ [۲]عيون أخبارالرضا ج‏۱ ص۲۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی 🔹در تقابل با و ، همیشه گزینه چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان ما دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید داشته باشیم. در پاسخ، برخی میگویند: ما به مرحله‌ای از تکنولوژی رسیده‌ایم که در عرض دو هفته میتوانیم به سلاح اتمی دست پیدا کنیم و همین «در آستانه دست‌یافتن به سلاح اتمی بودن»، برای ما بازدارندگی کافی دارد. 🔹اما طرفداران داشتن سلاح اتمی میگویند: دو هفته بعد از حملات اتمی، شما دیگر ضربه را خورده‌ای و داشتن سلاح اتمی ارزشی برای شما ندارد. سلاح اتمی برای بازدارندگی آن است نه استفاده؛ وقتی داشتی از همان ابتدا، کسی جرئت حمله به شما را نخواند داشت. شما الان توان ساخت بمب اتم ظرف دو هفته را دارید اما معلوم نیست بعد از حملات اتمی هم این توان را داشته باشید و دشمن اگر کار به جایی رسید که بخواهد از استفاده کند، چنان این گزینه را باقدرت تمام استفاده میکند که شما توان تدارک ضربه متقابل برایت باقی نماند. 🔹 ما به ما دستور داده است که: «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»؛ آنچه از قدرت داریم در مقابل باید به نمایش بگذاریم، تا از همان ابتدا دشمنان جرئت ضربه به ما را پیدا نکنند. اما مخالفان داشتن سلاح اتمی پاسخ می‌دهند: در دست ما، سلاحی است که هیچ‌وقت از آن را نداریم، چون حجم میلیونی که از به دنبال دارد و تبعات گسترده و همه‌گیر آن، موجب هلاک حرث و نسل امروز و آینده است. 🔹دین به ما آموخته است «و لا تَزِرُ وازرةٌ وزرَ أُخری» نباید به بیش از کسانی کشیده شود که استحقاق آن را ندارند و اگر هم موارد جزئی مثل «تترس» از این قاعده استثناء شده است و شامل «الضرورات تتقدر بقدرها» میشود؛ در خصوص حجم نفی و نقض این قاعده آنقدر عظیم و تکرار شونده است که عملا عمومیت آیه را نقض میکند؛ بنابراین چنین استثنائی پذیرفته نیست، چراکه اولا به یک بمب محدود نمیشود و حتی ظرفیت این را دارد که اصل روی را به خطر بیاندازد، ثانیا به یک بازه زمانی محدود نیست و تبعات زیست محیطی آن برای نسلها باقی میماند. 🔹حضرت آقا در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری در ۹۹/۱۲/۰۴ در مورد داشتن سلاح اتمی برای ما میگویند: «فکر ما میگوید که در [کاربرد] آن، غیر مسلّحین، غیرنظامیها، و مردم عادّی تلف میشوند، این سلاح است؛ حالا هسته‌ای باشد یا شیمیایی باشد یا غیر اینها؛ این سلاح ممنوع است. ما بخاطر نظر است که نخواستیم دنبال این سلاح برویم». 🔹موافقان داشتن در پاسخ میگویند: همه این استدلالها برای استفاده از سلاح اتمی است، نه داشتن آن، و منافعی که ما گفتیم برای داشتن و بود و اینها منافاتی با هم ندارند. اما مخالفان پاسخ میدهند: ما بخوبی میدانند ما از سلاح‌های ولو در و وقتی علیه ما استفاده شده باشد، استفاده نخواهیم کرد، تجربه هم این را نشان داده است، بنابراین این نمایش برای آنها که باید باور کنند باور کردنی نیست و برای عموم که نباید، باور کردنی است، و امکان پدیدآمدن یک اجماع عمومی علیه ما و مهجور کردنمان را فراهم میکند، 🔹درحالی‌که نداشتن این سلاح و اظهار مخالفت علنی با آن، ما را در موضع طلبکار قرار می‌دهد و میتوانیم در ، خود را محکوم کنیم. اما یک ابهام این وسط میماند، سناریوی ما در صورت برای دفاع از خودمان چیست؟! ممکن است برای این گزینه سناریوهای مختلفی از تقابل منطقه‌ای، دفاع با سامانه‌های مختلف قبل از اصابت و... را تدارک دیده باشند اما هیچکدام از این سناریوها ۱۰۰ درصد نیست. 🔹ولی یک سناریو امیدبخش و ۱۰۰ درصد است و آن اتکا به است؛ اگر ما در مسیر و باشیم، خداوند مسیر بن‌بست برای ما نمیگذارد. همان خدایی که دریا را بر موسی(ع) شکافت، همان خدای ما است. «كَلاَّ إِنَّ مَعی رَبِّی سَيَهْدينِ» مخصوص به موسی (ع) نبود. همان خدایی که طیر ابابیل را داشت، قفلهای درب را بر یوسف(ع) باز کرد، آتش را بر ابراهیم(ع) سرد کرد، همان خدا در جنگ ۸ساله هم بود، در موقعیتهای مختلف بعد از انقلاب هم بود، اگر جایی زور ما نمیرسد، آنجاست که اتفاقا باید خیالمان راحتتر از جایی که زورمان میرسد باشد. چون مضطر حتماً جواب میگیرد. «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ». نویسنده؛حمیدرضا باقری منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پاسخ امام علی (علیه السلام) برای ديدن خدايی كه ديده نمى شود چه بود؟ 🔹از روايات مختلف در شرح حال (ع) استفاده میشود كه حضرت بارها میفرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»؛ (هر را كه میخواهید از من كنيد پيش از آنكه از ميان شما بروم) و به اين ترتيب خود را براى به هر - چه مربوط به و چه مردم باشد - بيان میفرمود؛ حتى بعد از آنكه ضربه هولناك بر فرق مباركش وارد شد در ملاقاتى كه با توده هاى مردم در بستر شهادتش داشت، همين جمله را تكرار فرمود!! 🔹از جمله مواردى كه حضرت اين جمله را بيان فرمود هنگامى بود كه بر كرسى خلافت ظاهرى نشست و براى مردم خطبه اى خواند و در ضمن آن خطبه، جمله «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» را تكرار فرمود و بر اين معنا تأكيد كرد كه مخصوصاً از تمام و زمان و شأن نزول و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن با خبرم. در اين هنگام، «ذعلب يمانى» كه مردى شجاع و فصيح بود برخاست و سؤال كرد: ای آیا را دیده ای؟ و (عليه السلام) با زيبايى تمام به پاسخ او پرداخت؛ «أَفَاَعْبُدُ مَا لَا أَرَى؟» [۱] (آيا ممكن است كسى را كه نمى بينم كنم؟!). 🔹به اين معنا كه ، فرع بر است و درجاتى دارد كه بالاترين درجه آن است و حضرت در اين سخن به خود نظر دارد كه آن را همراه با مشاهده می‌شمرد. ذعلب در فكر فرو رفت كه منظور حضرت در اينجا كدام مشاهده است؟ آيا مشاهده حسّى است كه قائلان به جسميت خداوند (مجسّمه) عقيده دارند؟ يا مشاهده و میباشد كه چيزى برتر از مشاهده عقلى است؟ لذا بلافاصله سؤال كرد: «وَ كَيْفَ تَرَاهُ؟» (چگونه خدا را مى بينى؟) 🔹 (ع) در پاسخ او سخنى گفت و پرده از روى برداشت و همه حتى ذعلب را تحت قرار داد تا آنجا كه ذعلب در پايان اين سخن، مدهوش شد و بوى گلش چنانش مست كرد كه دامنش از دست برفت. حضرت چنين فرمود: «فقال: لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونَ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَ لكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ» ( هرگز او را آشكارا نبيند، اما با نیروی ، وى را درك میكند). منظور از حقايق ايمان، و است. 🔹براى توضيح اين سخن بايد به اين نكته توجّه كرد كه مشاهده بر سه گونه است: 1⃣ كه با چشم صورت میگیرد. 2⃣ كه انسان از طريق به آن میرسد و حقايقى را همچون آفتاب با چشم دل مى بيند؛ آنگونه ـ كه به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» ـ كسانى مانند مشاهده كردند؛ از افتادن يك سيب از درخت به روى زمين، را كه هرگز با چشم سر ديده نمیشود مشاهده كرد و به آن پى برد. 3⃣ و درون كه يك نوع است؛ اما نه استدلالى. انسان با واقعيت موجود را مى بيند و آن را باور میكند، بى آنكه احتياج به استدلالى داشته باشد و اين درك و ديدى است كه تا انسان به آن نرسد فهم آن مشكل است. اين موضوع، نمونه هاى فراوانى در و دارد. 🔹درباره (ع) میخوانیم: خداوند و زمين را به او نشان داد: «وَ كَذَلِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ». [۲] درباره (ع) میخوانيم: هنگامى كه برادران (ع)، پيراهن وى را در مصر از او گرفتند و حركت كردند، يعقوب (ع) گفت: «إِنِّى لاَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ» [۳] (من را احساس میكنم). 🔹در تاريخ اسلام آمده كه: « (ص) به هنگام حفر خندق، قبل از شروع جنگ احزاب، زمانى كه كلنگ را بر سنگى كه مانع پيشرفت كار خندق شده بود در سه نوبت فرو كوفت و جرقه هایى پريد، فرمود: من كاخ كسرى و قصر قيصر و قصرهاى صنعا در يمن را ديدم كه به روى اصحاب من گشوده میشود ». [۴] (ع) بارها در از خبر میدهد و در بعضى موارد میفرماید: «فلان گروه را مى بينم كه چنين و چنان خواهند كرد». 🔹حتى بعضى از به چنين كشف و شهودى نايل میشدند. داستان جوان پاكدلى كه صبحگاهان در صف جماعت پيامبر اكرم(ص) بود معروف است كه مى گفت: «هم اكنون بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در جهنم مى بينم!» و (ص) او را تصديق كرد و فرمود: اين «جوان، بنده اى است كه خداوند، قلبش را به روشن كرده است». [۵] و موارد ديگر كه شرح آن در خور كتاب مستقلى درباره كشف و شهود است و همگى دلالت بر اين میكند كه غير از مشاهده حسّى و عقلى، نوع ديگرى از شهود وجود دارد كه برتر از اينهاست. [۶] منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی @tabyinchannel
⭕️امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف): 🔸«وَ جَعَلَ الاَْمْرَ بَعْـدَهُ صلی الله عليه و آله إلى أخيهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ وَصيِّهِ وَ وارِثِهِ عَليِّ بْنِ أبیطالِبٍ ثُمَّ إلىَ الْأوْصياءِ مِن وُلْدِهِ واحِداً واحِداً أحْيا بِهِمْ دينَهُ وَ أتَـمَّ بِهِمْ نُـورَهُ».  🔹خداوند پس از صلی الله عليه و آله كار امّت را به برادر و پسرعمو و و او سپرد، سپس به او از فرزندانش يكى پس از ديگرى واگذار كرد، و توسط آنان خود را زنده كرد و نور خود را به اتمام رسانيد. 📕بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«زهد» در روايات اسلامی چگونه معرفی شده است؟ 🔹گاه تصوّر مى شود مفهوم آن است كه انسان به كلّى را ترك گويد و همچون راهبان در گوشه اى بخزد و از جامعه دورى گزيند؛ در حالى كه اين معنا با هرگز نمى سازد و در ، شديداً از آن نهى شده است. بنابراين، مفهوم ديگرى دارد و آن و دلدادگى و عشق بى قرار نسبت به و عدم اسارت در چنگال زرق و برق آن است و اين همان سرمايه عظيمى است كه اگر فاقد آن باشد، آلوده انواع مى گردد، و گاه و ايمان خود را بر سر متاع دنيا مى نهد. 🔹در روايات متعددی به توجه ويژه ای شده است. از جمله: امیرالمؤمنین (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الأَخْلاَقِ عَلَى الدِّينِ، الزُّهْدَ فِی الدُّنْيَا» [۱] (از مهم ترين اخلاقى كه انسان را بر حفظ دينش يارى مى دهد، در دنياست). (عليه السلام) درباره آن مى فرمايد: «إِذَا تَخَلَّى الْمُوْمِنُ مِنَ الدُّنْيَا سَمَا، وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حُبِّ اللهِ» [۲] (هنگامى كه از كناره گيرى كند، ترقّى و مى يابد و شيرينى محبّت خدا را مى چشد). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه: (عليه السلام) جابر بن عبدالله را ديد كه آه مى كشد! فرمود: «يَا جَابِرُ! عَلَیمَ تَنَفَسُّكَ؟! أَعَلَى الدُّنْيَا؟» (براى چه آه كشيدى؟ بر دنيا؟)، جابر عرض كرد: آرى!. [در اينجا امام (عليه السلام) تحليل جالبى درباره بيان فرموده كه لذّاتش يا در خوردنى است، يا نوشيدنى، يا لباس فاخر، يا لذّت جنسى، يا مركب، يا بوى خوش، يا نغمه ها]. سپس در تشريح آنها فرمود: بهترين غذاها است و آن چيزى جز [شيره گل هاى آميخته با] آب دهان حشره‌ای نيست؛ و شيرين ترين نوشيدنى ها است كه چيزى است كم ارزش كه بر سطح زمين جارى است، 🔹و برترين لباس ها است كه از لعاب كرمى تهيّه مى شود و بهترين لذّات جنسى در زنان است و آن هم در محلّى از بدن او كه آلوده ترين محل هاست و بهترين مركب ها است كه در بسيارى از موارد قاتل انسان است و بهترين بوى خوش، است كه از خون ناف حيوانى [آهوى خُتَن] گرفته مى شود جالب ترين نغمه ها، نغمه كه انسان را به گناه مى كشاند. اى جابر! چيزى كه چنين است، از دست رفتنش جاى تأسف نيست. جابر مى گويد: بعد از شنيدن اين سخن، هرگز زرق و برق به فكر من خطور نكرد!». [۳] پی نوشت: [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۱۲۸ [۲] همان، ص ۱۳۰ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۱۱، تتمة باب ۱۵ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هم‌سویی دین و انسانیت 🔸دین در تقابل با انسانیت نیست، بلکه دین باعث شکوفایی انسانیت در انسان است. 🔹امروزه در بیشتر دورِهمی‌ها افرادی که ادعای روشنفکری دارند همه ‌چیز را در تضاد با جلوه می‌دهند، و مسیر پیشرفت انسان را در مخالفت با تبیین می‌کنند؛ به‌ عنوان‌ مثال بیان می‌کنند بهتر از دین‌داری است! انسانیت داشته باشی نیازی به دین‌دار بودن نیست! 🔹در پاسخ به این کلام باید بیان کنیم که مخالف با نیست و ایجاد تقابل میان دین و انسانیت غالباً به‌ این‌ علت است که مشاهده که اهل نماز و روزه هستند، ولی را رعایت نمی‌کنند ما را نسبت به دین دل‌سرد می‌کند. در واقع عمل اشتباه بعضی از دین‌داران منجر به قضاوت نادرست نسبت به کل دین شده است. 🔹برای رجوع به خود بهترین راهکار است. در نگاه نخست به سه دسته تقسیم می‌شوند: ۱) برنامه‌های یا همان اصول دین. ۲) و برنامه‌های یا همان که به واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح تقسیم می‌شوند. ۳) مسائل و برنامه‌های که روح و روان انسان را پرورش داده و صفات پسندیده مانند عدالت، شجاعت و... را در انسان تقویت کرده و مبارزه با صفات رذیله مانند دروغ، دورویی و... را بیان می‌کنند. 🔹این تقسیم‌بندی روشن می‌کند که پایبندی برخی از به ، و نادیده گرفتن باعث شده است که برخی افراد، دین‌ را خلاصه در فروع بدانند و اعتقادات و مسائل اخلاقی آن را نادیده بگیرند و انسانیت را در تقابل با فرض کنند، حال‌آنکه نیز بخشی از است و «دین» به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم برای شکوفایی انسانیت در انسان توصیه می‌نماید. نویسنده: اعظمی علی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» كدامين مذهب از ميان مذاهب اسلامی بر جهان حاكم است؟ 🔹شكى نيست كه آخرين دين بشر از جانب خداوند متعال است. لذا خداوند متعال (صلى الله عليه و آله) را به عنوان [۱] توصيف كرده، آن حضرت نيز تصريح به اين نموده كه بعد از خود پيامبرى ديگر نخواهد بود. لكن سؤال اين است كه از بين مذاهب موجود كدامين از مذاهب اسلامى به اجرا در خواهد آمد؟ 🔹در پاسخ بايد گفت: مطابق آيات و روايات فراوان، دين حاكم در عصر ظهور، است. [۲] همچنين با توجه به آياتى نظير «آيه اكمال» پى مى بريم كه مذهب رايج در عصر ظهور همان است. خداوند متعال مى فرمايد: «اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» [۳] (امروز را برای شما کامل، و را بر شما تمام کردم، و را برایتان به عنوان پسندیدم). 🔹مگر در آن روز چه اتفاقی افتاده است كه خداوند به سبب آن دين را بر مردم كامل كرده و را بر آنان تمام نموده است و را همراه با آن پذيرفته است؟ كليد فهم اين سؤال ها بررسى شأن نزول آيه و روشن شدن مصداق كلمه «اليوم» در آيه شريفه است. با مراجعه به روايات و بيانات مفسرين در ذيل آيه فوق پى مى بريم كه شأن نزول آيه، قضيه اى است كه در «غدير خم» - روز هجدهم ذیحجه - اتفاق افتاده است. 🔹در آن روز (صلى الله عليه و آله) دست (عليه السلام) را بلند كرده و او را به عنوان و و بعد از خود معرفى كرده است. پس دين مرضى خداوند در كه بر همه اديان غالب خواهد شد، همان دينى است كه در يعنى پيروى از (عليه السلام) و يازده امام معصوم (عليهم السلام) از فرزندان او متبلور شده است. 🔹لذا خداوند متعال در سوره نور مى فرمايد: «...وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ...» [۴]؛ (...و را كه براى آنها پسنديده است پياده خواهد نمود...). اين دينِ پسنديده همان دينى است كه در روز با خط ولايت مستدام است. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن‌کریم، سوره احزاب، آیه ۴۰ [۲] همان، سوره توبه، آيه ۳۳ [۳] همان، سوره مائده، آيه ۳ [۴] همان، سوره نور، آيه ۵۵ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️مشخص شدن تکلیف امت اسلامی و اکمال دین در روز غدیر 🔸حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله): 🔹 را فرموده‌اند: «عید الله الاكبر»؛ از همه‌ی اعیاد موجود در تقویم اسلامی این بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همه‌ی این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تكلیف امت اسلامی در زمینه‌ی ، در زمینه‌ی ، در این حادثه‌ی معیّن شده است. حرفی نیست كه بر طبق توصیه‌ی در عمل نشد - پیغمبر هم طبق بعضی از روایتها خبر داده بود كه عمل نخواهد شد - اما مسئله‌ی ، مسئله‌ی ایجاد یك است، یك و است. 🔹تا آخر دنیا می توانند این شاخص را، این معیار را جلوی خودشان قرار بدهند و تكلیف مسیر عمومیِ امت را معیّن كنند. اینی كه حساس ترین زمان را برای اعلام مسئله‌ی انتخاب كرد، این انتخابِ پیغمبر نبود، انتخابِ بود. از طرف پروردگار رسید كه: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك». نه اینكه مسئله‌ی و را از سوی پروردگار قبلاً نمی دانست؛ چرا، از اولِ بعثت برای پیغمبر مسئله روشن بود. 🔹بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این حقیقت را عریان كرد و آشكار كرد كه جای تردیدی باقی نمی گذاشت؛ اما باید در اتفاق می‌افتاد و به دستور پروردگار اتفاق افتاد: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك و أن لم تفعل فما بلّغت رسالته»؛ یعنی این یك است كه باید بگوئی. بعد هم كه در ، در نزدیكی جحفه، مردم را متوقف كردند، كاروانهای حجاج را جمع كردند و این مطلب را اعلان كردند، 🔹آیه‌ی شریفه آمد كه: «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی»؛ كامل شد، كامل شد. در سوره‌ی مبارك مائده قبل از آیه‌ی «الیوم اكملت»، این آیه‌ی مبارك است: «الیوم یئس الّذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز یأس و است؛ یعنی مشخص شد، معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز كنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند كرد، تردیدی باقی نخواهد ماند. اهمیت این است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۸۸/۰۹/۱۵ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا «وجدان» نمی تواند به اندازه «مذهب» جلوی مفاسد اخلاقى و اجتماعى را بگيرد؟ 🔹ممكن است كسى بگويد: اگر نمى تواند صددرصد و اجتماعى را ريشه كن سازد و انسان ها را به يك و خالى از هر گونه خلافكارى سوق دهد، هم تاكنون نتوانسته اند چنين كارى را انجام دهند و به اصطلاح يك انسانى به وجود آورند، پس اين ايراد تنها متوجه وجدان نيست، بلكه گريبانگير مذاهب هم مى باشد. در پاسخ بايد گفت: از نظر نظارت و كنترل اجتماع، دچار نارسايى هايی هست. 🔹البته منظور ما اين نيست كه بگوييم: در هر اجتماعى كه قدم گذارده است، مفاسد را به كلى ريشه كن ساخته است، بلكه منظور ما مقايسه و از نظر «مقدار تأثير در اصلاح فرد و اجتماع و مبارزه با » می‌باشد. ما مى خواهيم ثابت كنيم كه: اثر و «عقايد مذهبى صحيح» در كنترل و انسان به مراتب بيش از تأثير است، حتى چندان قابل مقايسه با هم نيستند. 🔹علاوه بر اين، «تعليمات پيامبران بزرگ الهی»، تأثيرات ديگرى نيز در فرد و اجتماع ـ غير از مسئله نظارت بر اعمال ـ دارد كه از اين نظر در برابر آن صفر است. ، نارسايى هايى دارد كه هيچيك از آنها در حكومت عقايد مذهبى ديده نمى شود. به همين دليل تأثير ، و ريشه دار و ، است. جوامع بزرگى بوده اند كه در سايه تعليمات ، موفق به اساسى و همه جانبه اى در شئون مختلف اجتماعى شده اند، در صورتى كه اگر مى خواستند تنها به نداى گوش دهند، هرگز چنين موفّقيّتى نصيب آنها نمى شد. 🔹راه دور نرويم؛ اگر امروزه هم ، با آن همه تحريف ها! از جوامع بشرى برداشته شود و مردمِ جهان هيچگونه مسئوليتى جز در خود احساس نكنند، به طور يقين كنونى چندين برابر مى شود و حتى عدّه اى از مردم به آدم خوارى خواهند پرداخت! اگر دائماً به وسيله رسانه هاى جهان، يك سرى مذهبى متنوع و مطابق با زبان روز و اصول روانشناسى، به گونه اى اجرا شود كه در تمام مردم دنيا زنده و تقويت گردد و به خدا، روز رستاخيز و پاداش و كيفر اعمال، در كانون دلها جاى‌گير شود، بدون شك چهره عوض خواهد شد، 🔹و اخلاقى و اجتماعى به حدّاقل كاهش خواهد يافت؛ ولى اگر همين تبليغات درباره صورت گيرد، مسلماً يك دهم اين تأثير را نخواهد داشت و علت آن، همان نواقص و نارسايى هاى مختلفى است كه در كار خود دارد. بنابراين اگر ما مى گوييم: در هيچ قسمت، حتى در قسمت نظارت و كنترل اعمال نمى تواند جاى را بگيرد، به اين دليل است. 📕رهبران بزرگ، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۳، چ اول‏، (برگرفته از) ص ۸۲ الی ۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش اول) 🔹یکی از مشهورترین سخنان (علیه السلام) که منابع مختلف - با تفاوت هایی در جزییات - آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «يا شيعة آل سفيان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم» [۱] (ای ! اگر شما ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود باشید). این سخن هم در منابع تاریخی و هم در منابع ذکر شده است که مرحوم مجلسی در «جلد چهل و پنجم بحارالانوار» به بخشی از این منابع اشاره کرده است. 🔹بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام (علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست. معنای سخن (عليه السلام) این است که ای مردم اگر را نپذیرفته اید و «جهان پس از مرگ» برای شما باورپذیر نیست، و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل را زیر پا نگذارید و به که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید. 🔹مورخین می گویند: این کلام ایشان در و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و (عليه السلام) آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی (لعنة الله علیه)، در حالی که بین (عليه السلام) و خیمه‌های آن‌ حضرت فاصله افتاده بود، قصد حمله به (عليه السلام) را داشتند. 🔹ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در آزاده باشید و... گفت: حسین! چه می گویی!؟ (عليه السلام) فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به من جلوگیری نمایید و به حمله نکنید». این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که چنان در ورطه غوطه ور شده بودند که گویا (علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتند، بلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواستند لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ 🔹چرا که بالاخره حتی اگر دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به و بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید. به راستی دلیل این «رفتارهای جنون‌آمیز مردم» چه بود و چه می شود که یک مسلمان آنچنان دچار می گردد، که حتی با اصل دین و به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که و رسیدن به هوا و و پیروی از و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاکدامنی و ترجیح دهند، نه تنها دین و ، که حتی اولیات و و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند، 🔹و همین تهی شدن سبب می شود که اینطور در مقابل به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند، که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار عده ای زن و بچه بی گناه بود. آری این و انجام است که پایه‌های‌ را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد، و (عليه السلام) در روز بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند و لقمه حرام است. ... پی نوشت؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۴۵، ص ۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«وَ يْحَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ، اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا اَحْـراراً فِى دُنْيـاكُمْ».  🔹واى بـر شـما اى پيـروان آل ابی سـفيان، اگر نداريد و از روز نمى ترسيد، پس حداقلّ در دنياى خودتان باشيد. 📕بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش دوم) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠تقوا و آزادى‏ 🔹لازمه‌ی اینکه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یک اختیار کند این است که از و مشخصى پیروى کند، و لازمه‌ی اینکه از اصول معین و مشخصى پیروى کند، این است که خود را در همان محدود کند، و از حدود آنها نکند، و آنجا که هوا و ‏ هاى آنى او را تحریک مى‏کند که از حدود خود تجاوز کند خود را کند. نام این «خود نگهدارى» که مستلزم ترک امورى است است. 🔹نباید تصور کرد که از مختصات دیندارى است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است که داشته باشد. در زمان ما مى‏بینیم که تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح کرده‏اند. چیزى که هست یک علوّ و قداست و استحکام دیگرى دارد و در حقیقت تنها روى پایه است که مى‏توان و با مبنا به وجود آورد، و جز بر مبناى محکم نمى‏توان بنیانى مستحکم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد. 🔹قرآن کریم مى‏فرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ» [۱] (آیا آن کس که را بر مبناى و رضاى او بنا کرده بهتر است، یا آن که بنیان خویش را بر مشرف بر آتش قرار داده است؟). به هر حال ، اعمّ از تقواى مذهبى و الهى و غیره، لازمه انسانیت است و خود به خود مستلزم ترک و اجتناب و گذشت‌ هایى است. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره توبه، آيه ۱۰۹ [۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تقوا، ده گفتار، ایران، انتشارات صدرا، چ ۸، ۱۳۷۷ش، ج ۲۳، ص ۶۹۷ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار «تقوا» در انسان و جامعه (بخش دوم) 🔸 به انسان آزادى معنوى مى‏دهد، یعنى او را از اسارت و بندگى هوا و آزاد مى‏کند، رشته آز و و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رَقّیَت‌ها و بردگی هاى اجتماعى را از بین مى‏برد. 💠تقوا و آزادى‏ 🔹لازمه‌ی اینکه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یک اختیار کند این است که از و مشخصى پیروى کند، و لازمه‌ی اینکه از اصول معین و مشخصى پیروى کند، این است که خود را در همان محدود کند، و از حدود آنها نکند، و آنجا که هوا و ‏ هاى آنى او را تحریک مى‏کند که از حدود خود تجاوز کند خود را کند. نام این «خود نگهدارى» که مستلزم ترک امورى است است. 🔹نباید تصور کرد که از مختصات دیندارى است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است که داشته باشد. در زمان ما مى‏بینیم که تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح کرده‏اند. چیزى که هست یک علوّ و قداست و استحکام دیگرى دارد و در حقیقت تنها روى پایه است که مى‏توان و با مبنا به وجود آورد، و جز بر مبناى محکم نمى‏توان بنیانى مستحکم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد. 🔹قرآن کریم مى‏فرماید: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ» [۱] (آیا آن کس که را بر مبناى و رضاى او بنا کرده بهتر است، یا آن که بنیان خویش را بر مشرف بر آتش قرار داده است؟). به هر حال ، اعمّ از تقواى مذهبى و الهى و غیره، لازمه انسانیت است و خود به خود مستلزم ترک و اجتناب و گذشت‌ هایى است. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره توبه، آيه ۱۰۹ [۲] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تقوا، ده گفتار، ایران، انتشارات صدرا، چ ۸، ۱۳۷۷ش، ج ۲۳، ص ۶۹۷ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضرورت‌ شناخت‌ «امام‌ زمان» (بخش اول) 🔹ارزشمندترین‌ و اساسی‌ترین ارزش های‌ زندگی‌ انسان، و سپس شناخت یعنی «رسول اکرم» (صلی الله علیه و آله) و «ائمه معصومین» (علیهم‌ السلام) می باشد. ۱) این‌ شناخت از نوع است؛ ۲) این شناخت «لازمه‌ زندگی‌ توحیدی است»؛ ۳) این شناخت «نیاز فوری» به شمار می‌آید؛ ۴) این شناخت یک‌ «نیاز معنوی» است؛ 🔹زیرا جهل‌، و حتی‌ در امر شناخت‌ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) (اگر امام زمان شناخته نشود): ۱) موجب بروز در کسب «سعادت فردی»؛ ۲) بروز خسارت های زیانباری در کسب «سلامت اجتماعی»؛ ۳) در مسیر تکامل انسان می شود ۴) و انسان را از و زندگی خداپسندانه محروم می سازد. خداوند متعال را خلق کرده، و هدف از این خلقت را هم خودش بیان فرموده است: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» [۱] (جن و را نیافریدم، جز برای آن که مرا ). 🔹هدف‌ آفرینش، جن‌ و انس بیان شده. منِ بشر قرار است به عبودیت و برسم. این عبودیت و بندگی چیست؟ چه‌ گونه من می‌توانم به مرحله‌ای برسم که باشم؟ خودش هم‌ برای من آماده کرده و هم‌ . ابزاری به اسم ، و یک راهنمایی در کنار دین به نام و بعد از پیامبر هم . هم نقشه را به من داده هم نقشه خوان را. پس من قرار هست به‌ کمک‌ وسیله ، و (در عصر حاضر امام معصوم علیه السلام) به مرحله ای برسم به نام . 🔹به همین خاطر: ۱) من باید را بشناسم؛ ۲) باید (امام) را بشناسم؛ ۳) به کمک و (علیه السلام) باید هدف را بشناسم: عبودیت خدا، متعال. بهترین و از نظر عقل و شرع: ۱) کسی که بر عهده‌ی تو حقی دارد؛ ۲) پاداش دادن به کسی که به تو احسان نموده است. بدون تردید کسی که: ۱) از تمام مردم را به گردن من دارد، ۲) از همه بیشتر و بهتر شامل حال من شده، ۳) و بر من دارد، همان کسی است که خداوند متعال: ۱) معرفت و را من قرار داده، ۲) باور به او، اعتقاد به او را «کامل کننده‌ی یقین» من قرار داده، ۳) را «بهترین اعمال» ما قرار داده است. 🔹از طرفی چون ما نمی‌توانیم حقوق آن حضرت را ادا کنیم، و شکر وجود و فیوضات حضرت را آنطور که شایسته است به جا بیاوریم، بر ما است آن مقدار از ادای حقوق (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که از دست ما ساخته است به جا آوریم. اگرچه اصل تکلیف دشوار و مشقت‌بار باشد، در صورتی که مقداری از آن میسر است، همان مقدار را باید انجام داد. بهترین‌ امور در زمان‌ غیبت‌ (عجل الله تعالی فرجه الشریف): ۱) آن حضرت؛ ۲) برای «تعجيل فرج» حضرت؛ ۳) تلاش در انجام آنچه که مایه‌ی خشنودی آن حضرت و نزدیک شدن به ساحت مقدس ایشان میشود. ... 📕مکیال‌المکارم (سیدمحمدتقی موسوی‌ اصفهانی)، ج۱، نشر اکرام،۱۳۹۰، صص ۱۸-۳۵ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش اول) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در آیات و روایات بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر انسانی لازم است ساعاتی از شبانه روز را با خدای خود و داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم «نماز» ‏ و افراد با ايمان است و كسى كه «نماز» را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. 🔹در حديث معروف (صلّى الله عليه و آله) آمده است: «الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّينِ‏ فَمَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِينَه‏» [۱] ( ستون‏ دين‏ است، كسى كه عمدا آن را ترك كند خود را ويران كرده است). و در حديث ديگرى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَثَلُ‏ الصَّلَاةِ مَثَلُ‏ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء» [۲] ( همچون است، هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است و هنگامى كه ستون بشكند نه طناب ها بدرد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش). به همین دلیل موقعيت در ميان عبادات اسلامى به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد. [۳] 💠فلسفه نماز؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی‌قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 1⃣«یاد خدا» 🔹روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالآخره همان ياد خدا است، همان «ذكر الله» است كه در آيه ۴۵ سوره العنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ» (آنچه را از كتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت كن، و را بر پا دار كه [انسان را] از و باز مى دارد و از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). 🔹البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد؛ چنان كه در حديثى از (علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله‏ «وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ‏ وَ حَرَّم‏» [۴] ( ياد خدا كردن است به هنگام انجام حلال و حرام [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]). 2⃣«سبب مغفرت معصیت ها و خطاها»  🔹 وسيله شستشوى از و مغفرت و است، چرا كه خواه ناخواه انسان را دعوت به و گذشته مى كند، لذا در حديثى مى خوانيم: (صلی الله علیه و آله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند؟». در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: « درست همانند اين آب جارى است، هر زمان كه انسان مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود». [۵] و به اين ترتيب جراحاتى كه بر روح و جان انسان از مى نشيند، با مرهم التيام مى يابد و زنگارهايى كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ۷۹، ص ۲۰۲. [۲] همان، ص ۲۱۸. [۳] ر.ک: آيين ما (اصل الشيعة)، كاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه: مكارم شيرازى، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۸۸ش، چ ۱، ص ۱۹۱. [۴] بحار الانوار، همان، ص ۲۰۰. [۵] وسائل الشيعه، تفصيل، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت، لإحياء التراث، چ ۱، ج ۳، ص ۷، ح ۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel