eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨☄✨☄✨☄✨☄✨ ☄ ✅ 💠سوال: ⭕️به نظرم باعث جلب توجه میشه چون دیگه الآن کسی با حجاب کامل توی جامعه ظاهر نمیشه، یا این افراد انگشت شمارند 💠جواب: 1️⃣ اولا کی گفته ها انگشت شمارن، اتفاقا خیلیم بیشتر از ها هستن؛ ما کم نداریم خانوم های مانتویی یا چادری که حجاب کامل دارن. 2️⃣ دوما هر جلب توجهی اینطور نیست که اشکال داشته باشه، بلکه چه بسا توجهاتی که مردم رو بیشتر یاد خدا میندازه، حتی زدن با اینکه توی کشورمون خیلی زیاد نیست، ولی بازم زدنش اشکالی نداره، چون به اصطلاح لباس عفاف هست و لباس شهرت محسوب نمیشه (۱) 3️⃣ سوما اصلا میگه محجبه باشید که شناخته بشید، شناخته بشید به پاکی و عفاف، که بددلان فکر بد نکنن؛ پس هر شناخته شدن و جلب توجهی بد نیست (۲) 4️⃣ چهارما حجاب داره جلب توجه به میکنه نه جنسیت، به نظر شما جلب توجه به جنسیت بشه بهتره یا به انسانیت؟! 5️⃣ پنجما با این استدلال شما دیگه هیچ کار خوبی نباید انجام بدیم، چون جامعه یه طوری شده که کار خوب کنی میشی! 🔺اگر در محیطی زندگی میکنید که محجبه ها کمترن، باز هم دلیل بر همرنگ شدن نمیشه؛ به جای اینکه بگیم "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو" باید اینطور بگیم: "خواهی نشوی همرنگ رسوای جماعت شو" ❌چه قدر خوبه پوششی رو انتخاب کنیم که جدای از دستور خدا، هم خودمون رو رشد میده هم جامعمون رو، پوششی که نه تنها رو توی جامعه کاهش میده، که نماد اطاعت و خدا هم هست. (۱) سایت رهبری: https://www.leader.ir/fa/book/138/www.leader.ir (۲) ... يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‌ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «احزاب/ ۵۹» @tabyinchannel
┄┅═✵❁﷽❁✵═┅┄ ♨️ تکرارپذیرترن وجه 💢 خطای خوارج در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام خطای روشنی است. این خطا مانند سکه نیست که تنها دو وجه داشته باشد بلکه یک امر چندوجهی است که از وجوه مختلفش باید به آن نگریست. 🔶 برای درک یکی از وجوه این خطا خوب است توجه کنیم که آنان در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که علی بن ابی‌طالب نباید با کسانی که در سایه قرآن هستند بجنگد. در منظومه فکری خوارج (که اکثرا از بودند) قرآن جایگاه عظیمی داشت و واقعا در محاسباتشان گمان می‌کردند امثال مالک اشتر و ابن عباس که اطراف علی را گرفته‌اند، هستند و او را به سوی جنگ با پیروان می‌کشانند! ✍ به نظر نگارنده آنان به چند نکته توجه نکردند؛ 🔺 اولا توجه نکردند که حتی اگر علی بن ابی‌طالب در اصرار به ادامه جنگ خطاکار باشد، باز هم خطای آنان که جبهه جدیدی در سپاه حق ایجاد می‌کنند و شمشیر بر روی همرزمان خود می‌کشند و با همرزمان خود با زبان تهدید و براندازی و سخن می‌گویند، آن هم در زمانی که دشمن مشترکشان مشغول رصد کردن رفتار آنها است، خطای بزرگتری است! 🔻 ثانیا توجه نکردند که وقتی معتقدیم و فرمانده‌ی ما خطا کرده است، اگر از او بکنیم ممکن است به بخشی از اهدافمان نرسیم ولی اگر از او تمرد کردیم قطعا به هیچ یک از اهدافمان نخواهیم رسید. اگر با فرماندهی که ما معتقدیم خطا کرده است، حرکت بکنیم دست کم به بخشی از اهدافمان می‌رسیم ولی اگر از او تمرد کردیم و بر او تیغ کشیدیم، ما و رهبرمان با هم شکست می‌خوریم و به هیچ یک از اهدافمان نمی‌رسیم. ♨️ گمان می‌کنم تکرارپذیرترین وجه خطای همین بی‌توجهی اخیر باشد. در درون هر یک از ما ممکن است خوارجی خفته باشد که به تکرار همین بسیار علاقمند باشد! ⚠️ یادمان باشد جهان بر مردمی تعظیم خواهد کرد که بر روی یک نقطه با هم ایستاده باشند! @tabyinchannel @daneshgahevelyat
تبیین
✅ حقیقت توحید در کلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌹سالروز ولادت پاره تن رسول الله(ص) و سرور زنا
درسلوک سياسی حضرت زهرا‌ (عليها السلام) علاوه بر روش‌هاي ، پايبندي نظري و عملي فاطمه عليها السلام به ، و فعاليت سياسي حضرت را بيش از پيش آشكار مي‌سازد. پس از خم و معرفي علي (عليه السلام) در جايگاه اميرمؤمنان و جانشين پيامبر، برای كنار زدن و امر پيامبر درباره سرپرستی امت پس از خود، شكل گرفت كه در نمود پيدا كرد. 🔺اين جريان، با شعار «ما حاكم منصوب نميخواهيم» شروع شد كه سبب شد. آن كسی كه اين جريان ايستاد و عوامل شد، حضرت عليها السلام بود. ❓ حال اين پرسش مطرح است كه چرا كردن امامت از حكومت برای اين جريان دارد و چرا حضرت فاطمه (عليها السلام) كه برخوردار از مقام است تا سر حد مرگ از ولايت كرد؟ فاطمه‌ (عليها السلام) دفاع را در محورهای زير ساماندهی كرد:  1⃣👈 ترسيم واگرايی از عترت  2⃣👈 و همه جانبه از ولایت  3⃣👈 ركن ركين و _عاطفي علي (عليه السلام) @tabyinchannel
⭕️ امام‌على عليه‌السلام:  💠ألا إنَّ الذُّلَّ فِي طاعَةِ اللّه ِ أقرَبُ إلَى العِزِّ مِنَ التَّعاوُنِ بِمَعصِيَةِ اللّه ِ 🔷آگاه باشيد كه خوارى در راه اطاعت خدا به عزّت نزديكتر است، از يارى كردن يكديگر براى نافرمانى خدا. 📕تحف العقول، ص ۲۱۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از قربانی کردن حیوان درون تا پرواز به ملکوت اعلی (بخش اول) 🔹در آیین و فرهنگ وحیانی همواره خدای متعال، برای هدایت و سعادت جامعه بشری، افرادی را به عنوان و الگو در پیش روی آحاد مردم قرار داده است، تا اینکه با اقتدا به این افراد، انسان بتواند پله های کمال و سعادت را طی نمایند. در میان و اولیای الهی، پیامبری والا مقام به نام (ع) وجود دارد که سبک‌ زندگی‌ او چراغ راهی برای فتح قله های خوشبختی است. جایگاه و اهمیت سبک زندگی (ع) تا به جایی است که خدای متعال در فرهنگ قرآن قریب به ۶۹ بار به نیکی از او یاد کرده است. 🔹تنها در گوشه ای از این آیات رحمانی، خدای متعال اینچنین او را به عنوان و اسوه مردم معرفی می فرماید: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ؛ [ممتحنه، ۴] قطعاً براى شما در [پیروى از] و کسانى که با اویند سرمشقى نیکوست‏». با اندکی دقت و تأمل در آیات رحمانی، متوجه عنایت‌ خاص‌ قرآن‌ کریم به سبک زندگی (ع) می‌ شویم؛ سبک زندگی که دارای شاخص و فاکتورهای اخلاقی ویژه ای است و درس ها و آموزه‌ های زیبایی برای غلبه بر شیطان درون و هوای نفس را در پیش افراد قرار می دهد.   💠«عید قربان» جشن رهایی انسان از وسوسه شیطان 🔹  یکی از مهم‌ترین و بارزترین اسناد و مدارکی است که گواه بر عظمت و بزرگی (ع) است. در واقع ، رزمگاه و میدان نبرد ابراهیم نبی (ع) با و هوای نفس است که پیام ها و درس های فراوانی را برای جامعه بشریت به دنبال دارد. در اهمیت و ارزش این عید بزرگ و قربانی کردن، در منابع روایی نکات طلایی و زیبایی به یادگار مانده است، ولی آنچه در این مهم از همه بیشتر اهمیت دارد، قربانی کردن هوای نفس است، که فاکتورهای خاص خود را می طلبد که در ادامه به برخی از این موارد اشاره خواهیم داشت. 1⃣انقیاد، اطاعت پذیری و تواضع در برابر خدا 🔹در سبک زندگی (ع) مدال های زرین تربیتی، اخلاقی، عرفانی و اعتقادی فراوانی وجود دارد، که هر یک از آنها به نوبه خود از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است، ولی با این وجود، یکی از برجسته ترین و پراهمیت‌ ترین درسهای سبک زندگی حضرت ابراهیم (ع) انقیاد و در برابر امر الهی است. اگر اندکی در حال و روز زندگی خودمان دقت و تأمل نماییم، متوجه می شویم در بسیاری از موارد در تقابل میان انتخاب خود و امر الهی به دنبال راهکاری می گردیم که فرمان الهی را با توجیه و بهانه تراشی دور بزنیم و از انجام آن سر باز بزنیم. این رویه نامیمون و دردسر ساز نوعاً در تمام عمر ما جریان دارد. علت و منشأ این گرفتاری نیز چیزی جز هوای نفس و تمایلات شیطانی نیست. این در حالی است که اگر زندگی حضرت ابراهیم (ع) را مورد مطالعه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که او معلم و استاد اعظم مبارزه با هوای نفس و خواهش های شیطانی است. 🔹بزرگترین مصداق این سخن را می توان در قربانگاه اسماعیل (ع) مشاهده کرد. امتحان سخت و پیچیده ای که موجب سربلندی و سرافرازی حضرت ابراهیم (ع) شد. سختی و پیچیدگی این امتحان از دو جنبه قابل ملاحظه است. جنبه اول: مهر عمیق پدری که می تواند دست هر پدری را در اجرای حکم الهی بلغزاند؛ و نکته دوم اینکه: ابراهیم (ع) مأمور شده بود، فرزندی را ذبح کند که سالیان متمادی از وجود او محروم بود و همواره برای داشتن فرزندی نیک به درگاه الهی دست به دعا بر می داشت. «رَبِّ هَبْ لی‏ مِنَ الصَّالِحینَ، فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ؛ [صافات، ۱۰۰ و ۱۰۱] اى پروردگار من! مرا [فرزندى‏] از شایستگان بخش»؛ پس او را به پسرى بردبار مژده دادیم.‏» انقیاد و اطاعت پذیری (ع) در برابر خدا و پیروی نکردن از وسوسه شیطان موجب شده است که خدای متعال این چنین شاخص اخلاقی او را به همه انسانها معرفی نماید: «وَ لکِنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً؛ [آل عمران، ۶۷] بلکه حق‏ گرایى فرمانبردار بود». ... منبع: وبسایت‌ راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه می توان با استدلال به «وجوب اطاعت الهی» حق «قانون گذاری» را برای خداوند اثبات كرد؟ 🔹آيه ۵۱ سوره نور سخن از ايمان و تسليم مطلق در برابر حكم خدا و پيامبر (ص) به ميان آورده و مى گويد: «انَّماكانَ قَولَ المُؤمِنينَ اِذا دُعُوا اِلَى اللّهِ وَ رَسوُلِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُم اَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا و اَطَعْنا و اُولـئكَ هُمُ المُفلِحُونَ؛ سخن ، هنگامى که به سوى خدا و پیامبرش دعوت شوند تا میان آنان داورى کند، تنها [و در هر حال] این است که مى گویند شنیدیم و کردیم و اینها همان رستگاران [واقعى] هستند». از شأن نزولى كه در بعضى از تفاسير براى آيات بعد از آن آمده است ـ كه جمعى از منافقان هنگامى كه وضع خود را متزلزل ديدند خدمت پيامبر (ص) رسيدند و سوگند ياد كردند كه ما تسليم فرمان تو ايم ـ روشن مى شود كه منظور از آيه فوق كه سخن از نقطه مقابل اين گروه يعنى مؤمنان مى گويد در مقابل ، و هر قانونى را غير آن از درجه اعتبار ساقط مى كند، و اگر منظور تنها مسأله قضاوت و داورى باشد باز دلالت بر مقصود ما دارد؛ زيرا مسأله داورى نيز بر اساس قانون صورت مى گيرد؛ بنابراين تسليم بودن در برابر قضاوت خدا و پيامبر (ص) به معنى تسليم بودن در مقابل قانون الهى است؛ 🔹و لذا هميشه قضات هنگام صدور احكام خود، استناد به يك يا چند ماده قانون مى كنند و بر اساس آنها حكم صادر مى كنند، بنابراین مؤمنان بايد تنها به موارد قوانين الهى استناد جويند. همچنين آيه ۱۵۳ سوره انعام در مورد ترك شرك، نيكى كردن به پدر و مادر، ترك فرزندكشى و به طور كلّى ريختن خون بى گناهان، و اعمال زشت ديگر مى فرمايد: «وَ اِنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِكُمْ وَصّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ این من است؛ از آن پیروى کنید؛ و از راههاى پراکنده [و انحرافى] پیروى نکنید، که شما را از راه او، دور مى سازد؛ این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مى کند، تا پرهیزگارى پیشه کنید». از اين تعبير به خوبى روشن مى شود كه «صراط مستقيم» همان حكم و و است، و هر آنچه غير از آن است، راههاى كج و معوج و نادرستى است كه مردم را از صراط مستقيم خداوند دور مى سازد و نيز از اين تعبير استفاده مى شود كه پيمودن راه هاى ديگر، مايه تفرقه و پراكندگى و اختلاف است. دليل آن هم روشن است؛ زيرا نظر انسان ها حتّى دانشمندان بزرگ در تشخيص مصالح و مفاسد كارها با هم تفاوت بسيار دارند، هر گاه قانون گذارى به دست انسان ها سپرده شود دائماً اختلاف و پراكندگى بر جوامع انسانى حاكم خواهد بود. 🔹ابن مسعود در حديثى از پيامبر اكرم (ص) نقل مى كند كه: «پيامبر (ص) خط مستقيمى كشيد؛ سپس فرمود: اين راه صحيح است، سپس از طرف راست و چپ آن، خطوط مختلفى كشيد و فرمود: اينها راه ها[متفرّق] است، در كنار هر يك از آنها شيطانى نشسته كه افراد را به سوى آن مى كشد!». [۱] علاوه بر اين در آيه ۳ سوره مائده گرچه مستقيماً سخنى از مسأله انحصار قانون گذارى به خداوند به ميان نيامده، ولى تعبيرى دارد كه از آن به خوبى استفاده مى شود موردى براى قانون گذارى غير خدا وجود ندارد؛ مى فرمايد: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً؛ امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين[جاويدان] شما پذيرفتم». در واقع «دين» به معنى واقعى آن شامل تمام شئون زندگى بشر مى شود، و با توجّه به اينكه خاتم اديان است و تا پايان جهان برقرار خواهد بود، مفهوم آيه اين است كه تمام آنچه مورد نياز انسان ها از نظر قوانين تا پايان جهان است در اسلام پيش بينى شده، و بنابراين زمينه اى براى قانون گذارى ديگرى باقى نمى ماند. البته بخشى از اين قوانين خاص و جزيى، و بخشى عام و كلّى است؛ وظيفه علماى دين و قانون گذاران اسلامى آن است كه آن كليّات را بر مصاديق آن تطبيق كنند و مقرّرات مورد نياز را از آنها استنباط و استخراج نمايند. پی نوشت‌؛ [۱] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ سوم، ج ‏۱۴، ص ۱۸۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ نهم، ج ۱۰، ص ۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین علیه السلام:  🔸«مَنْ عَرَفَ حَقَّ اَبَوَيْهِ الْأفْضَلَيْنِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلّىٍ وَ اَطاعَهـُما حَقَّ طاعـَتِهِ، قيـلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ فی اَىِّ جِنانٍ شِئْتَ».  🔹«كسى كه حق دو (از پدر طبيعى) خود، يعنى (ص) و (ع) را بشناسد، و آنها را آنطور كه است كند به او گفته مى شود: در هر جاى كه دوست دارى فرود آى و جاى بگير». 📕موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام ۵۹۰، ح ۵۸۹ @tabyinchannel
⭕️گزیده‌ای از «روایات جهاد با نفس» 🔹 (علیه‌ السلام) از (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) نقل می‌کند که فرمود: «کسی که را کند، را یاد نموده است، اگر چه نماز، روزه و قرآن خواندنش کم باشد، و کسی که خدای را کند، خداوند را فراموش نموده اگرچه نماز، روزه و قرآن خواندنش زیاد باشد». 📕وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۲۵۷ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ولایت و ولایت مدار و ولی به چه معناست؟ 🔹 معانى مختلفى دارد. ریشه لغوى آن به معناى قرب، اتصال و پیوند دو یا چند شىء است. یکی از معانی رایج اصطلاحى عبارت است از: «تصدى امر و اداره حکومت». مجتهد جامع الشرایطی است که با توجه به «واجدیت صلاحیت های علمی، اخلاقی و مدیریتی»، در به نیابت از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به منصوب گردیده و «متولی مدیریت جامعه اسلامی» می باشد، و اطاعت از دستورات حکومتی برای همگان واجب است. 🔹انبوهی از معانی و معارف در نهفته است. ابتدا به «آیه ولایت» اشاره و سپس را معنا می‌کنیم: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛ (سرپرست و شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که آورده اند، همانها که را برپا مى‌دارند، و در حال ، مى‌دهند). براساس‌ این‌ آیه‌ شریفه، و سرپرست و صاحب اختیار مومنین، خداوند و رسول‌ خدا و امام علی (علیهم السلام) است. (که این آیه شریفه پس از خاتم بخشی امیرالمومنین علیه‌ السلام در حالت رکوع نازل شد) 🔹در واقع مفهومی است که دارد و خدای متعال همه مومنین را به آن دستور می‌دهد. ما تنها به یک دسته از این آیات اشاره می‌کنیم. در سه بار دستور در قالب تعبیر «یُسَلِّمُوا تَسْلیما» (نساء ۶۵ و احزاب ۲۲ و ۵۶) بیان شده است. محض همراه با رضایت، یا به تعبیر لطیف دیگر «رام» بودن در برابر ، معنای «تسلیم» است که همه به آن امر شده‌اند. این‌ بسیار دقیق‌ است و تمامی ابعاد زندگی و رفتارها و حتی افکار انسان را شامل می‌شود. 🔹مصداق کامل این تسلیم محض و رام ولایت بودن، خودِ وجود نازنین امیرالمومنین‌ (علیه السلام) است که با تمام وجود، مولای خود (صلی الله علیه و آله) است و در همه حال در خدمت ایشان بودند، و انگار از خود اراده‌ای به جز آنچه مدّ نظر و مورد رضای ایشان بود نداشتند. ما هم اگر می‌ خواهیم باشیم، باید تمامی‌ و خود را بر محور رضایت ولیّ‌ الله‌ الاعظم ارواحنا فداه قرار دهیم. خواست ایشان خواست ما و رضای ایشان رضای ما باشد. 🔹 نیز به عنوان نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صاحب‌ این‌ ولایت در امر حکومت است، و هر گونه تخطی از فرمان ایشان، انسان را از مدار خارج می‌کند. این تعبیر که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله) از فرمایشات رهبر کبیر و معمار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) است که وظیفه ما را در قبال به خوبی روشن می‌سازد. با تأمل در آنچه بیان شد معارف بسیاری برای انسان حاصل می‌شود.  منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️مودت پشتوانه‌ی ولایت و اطاعت اولیاء الهی 🔹ببینید در نسبت به سه تعبیر وجود دارد: یک تعبیر، تعبیر است؛ «انّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون»؛ بحث ولایت. معلوم است که پیوند، ارتباط، معرفت، اینها داخل در زیر مجموعه‌ی است. یک بحث، بحث است؛ «اطیعوا الله و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم»؛ اطاعت و اطاعت . این، در عمل است. 🔹در میدان عمل باید کرد، کرد. اما یک بحث سومی وجود دارد و آن، بحث است. «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فی القربی». این مودت چیست دیگر؟ ولایتِ اینها را داشته باشید، اطاعت هم از اینها بکنید؛ مودت برای چیست؟ این ، پشتوانه است. 🔹اگر این نباشد، همان بلایی بر سر امت اسلامی خواهد آمد که در دوران های اول بر سر یک عده‌ای آمد، که همین مودت را کنار گذاشتند، به تدریج اطاعت و ولایت هم کنار گذاشته شد. بحث خیلی مهم است. این مودت، با این حاصل میشود؛ ماجرای های اینها را گفتن، یک جور ایجاد ارتباط عاطفی است؛ ماجرای اینها و اینها را گفتن، یک جور دیگر پیوند عاطفی است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۸۸/۰۹/۲۲ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات نخستين چيزهايی كه در «قيامت»، از انسان سؤال می‌شود چيست؟ 🔹روايات زيادى داريم كه درباره نخستين امورى كه در مورد سؤال و قرار مى گيرد بحث مى كند، كه هر كدام تعبير پرمعنايى مخصوص به خود دارند و مطالعه آنها در و نشان دادن ارزش هاى اسلامى بسيار مؤثر است؛ از جمله در حديثى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «لَا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتَّى يُسْئَلَ عَنْ عُمْرِهِ فَيْمَا اَفْنَاهُ وَ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ اَيْنَ اِكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا اَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا اَهْلَ الْبَيْتِ» [۱] (در هيچ يك از بندگان قدم از قدم بر نمى دارد، تا از چهار چيز بازپرسى شود: از كه در چه راهى آن را صرف كرده، و از كه در چه راهى آن را از دست داده، و از كه از كجا آورده و در چه راهى مصرف كرده و از محبت‌ ما !). 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «روز براى هر بنده اى از بندگان خدا براى هر روزى از ايام بيست و چهار خزانه گشوده مى شود به تعداد ساعات شب و روز؛ خزانه اى را مملو از و سرور مى بيند، و به هنگام مشاهده آن، چنان و انبساطى به او دست مى دهد كه اگر بر تمام اهل دوزخ تقسيم كنند درد آتش را فراموش مى كنند، و اين همان ساعاتى است كه را كرده است. 🔹سپس ديگرى را براى او مى گشايند، آن را و متعفن و ترسناک مى يابد و چنان ترس و وحشتى به او دست مى دهد كه اگر [آن] تقسيم بر اهل بهشت شود، لذت نعمت هاى آن را فراموش مى كنند، و آن ساعتى است كه در آن خدا را كرده است! سپس خزينه ديگرى را براى او مى گشايند، آن را خالى مى بيند، نه در آن اسباب سرور است و نه ناراحتى، و اين ساعتى است كه در آن خوابيده يا مشغول اعمال مباح دنيا بوده، چنان حالت تأسف و احساس به او دست مى دهد كه قابل توصيف نيست، زيرا مى توانست آن را از پر كند و نكرد و اين است كه خداوند مى فرمايد: «ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ». [۲] 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «اَنَا اَوَّلُ قَادِمٍ عَلَى اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَيَّ كِتابُ اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اَهْلُ بَيْتِی، ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اُمَّتِی، فَيَقِفُونَ، فَيَسْئَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ فِی كِتَابِی وَ اَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ» [۳] (من نخستين كسى هستم كه به پيشگاه خدا حاضر مى شوم، سپس [قرآن] بر من وارد مى شود، پس وارد مى گردند، بعد امتم بر من وارد مى شوند، آنها مى ايستند، و خداوند از آنها مى پرسد با كتاب من و اهل بيت پيامبرتان چه كرديد؟). 🔹در حديثى از (عليه السلام) آمده است: «اَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلَاةُ فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا» [۴] (نخستين چيزى كه بندگان بايد حساب آنرا پس دهند است كه اگر قبول شود بقيه قبول خواهد شد). در حديث ديگرى آمده است: «نخستين چيزى كه بنده در از آن سؤال مى شود درباره اوست». [۵] ممكن است در ميان احاديث مربوط به نخستين چيزى كه انسان از آن سؤال مى شود تضادّى احساس شود كه اگر اين يكى اوّل است آن يكى چگونه اوّل مى تواند باشد؟ ولى ظاهراً منظور اين است كه يك گروه از كارهاست كه در مرحله اوّل از آنها سؤال مى شود، و تمام آنچه در اين احاديث آمده جزو همان گروه است. 🔹ضمناً اين احاديث اهميّت موضوعات مزبور را از ديدگاه اسلام روشن مى سازد، يعنى «مسئله توحيد، ايمان به نبوت، محبت اهل بيت، نماز، همنشين و...». اين احتمال نيز وجود دارد كه در مواقفى است كه در هر موقف اولين چيزى كه از آن سؤال مى شود يكى از اين امور است. در حديثى نيز امير مؤمنان (علیه السلام) فرمود:  «از خدا بترسيد و را در مورد بندگان خدا و شهرها و آباديش پيشه كنيد؛ چرا كه شما در پيشگاه خدا حتى از اراضى و حيوانات سؤال مى شويد». [۶] اين حديث نشان مى دهد كه حتى در برابر ويران كردن محيط زيست و كشتن بى دليل حيوانات مسئوليت دارد و در آن روز باز خواست مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۲۵۳. [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلّى، ص ۱۱۳. [۳] بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (ص)‏، صفار، ج ‏۱، ص ۴۱۲، باب ۱۷‌. [۴] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۲، ص ۲۳۹، باب ۱۲. [۵] الدّر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، ج ۵، ص ۲۷۳. [۶] نهج البلاغة، صبحی صالح، ص ۲۴۲ (خطبه ۱۶۷) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۱۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عدم داشتن معرفت نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) 🔹نظر کردن به جمال مبارک علیه‌ السلام خوب و فضیلت دارد، اما می‌دانیم که عده‌ای در زمان حضور صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله و یا علیهم‌ السلام به جمال آنها نظر می‏‌ کردند، ولی به مقام آنها نداشتند و از آنها نمی‌‏ کردند... 📕در محضر بهجت، ج۳، ص۲۷۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روايات چگونه اهميت و فضيلت «ركوع و سجود» بيان شده است؟ 🔹 (عليه السلام) فرمود: «عَلَيكُم بِطُولِ الرُّكوُع و السُّجُودِ فَاِنَّ اَحَدَكُم اِذَا اَطَالَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ اِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ فَقَالَ يَا وَيلَه اَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ اَبَيْتُ» [۱] (بر شما باد به طولانى كردن و ، زيرا وقتى كه يكى از شما ركوع و سجده خود را طولانى كند، ندا دهد از پشت سر او، واى بر من، كرد و عصيان كردم، كرد و إبا نمودم). (عليه السلام) نيز فرمود: «مَن اَتَمَّ رُكُوعَه لَم يَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ» [۲] (كسى كه خود را تماماً به جاى آورد و حق آن را ادا كند، به او راه پيدا نكند). 🔹بيش از همه به مسئله حساس است، زيرا او به وسيله همين رانده شد؛ و در روايتى از اميرمؤمنان (عليه السلام) آمده كه را طولانى كنيد كه عملى سنگين تر بر نيست كه ببيند انسانى در سجده است، زيرا او امر به شد و عصيان كرد. [۳] چنان كه در روايات آمده طولانى كردن سجده از و است و ، گناهان را مى ريزد، چنان كه باد، برگ درختان را؛ نهايت مرتبه عبادت فرزندان آدم است. [۴] 🔹در روايتى چنين آمده: «اَقْرَبُ مايَكُونُ الْعَبْدُ اِلَى اللّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ» [۵] (نزديكترين حالت بنده به خدا وقتى است كه به مى رود). خاندانى كه ما را امر به طول كرده اند، خود به قدرى در فرو مى رفتند كه پيشانى و زانوهاى آنها پينه مى بست. (عليه السلام) مى فرمايد: «در آثار سجده و برآمدگى و تورم نمايان بود و هر سال دو مرتبه آنها را قيچى مى كرد، در هر مرتبه پنج ثَفِنات بود و او صاحب ثفنات ناميده مى شد». [۶] 🔹در جاى ديگر (عليه السلام) فرمود: «پدرم هرگاه نعمتى ذكر مى شد، یا آيه اى كه در آن سجده بود قرائت مى گرديد، يا خداوند دفع بلا و كيد از او مى كرد، يا از نمازش فارغ مى شد، يا اصلاح بين دو نفر مى كرد، در همه اينها مى كرد و اثر سجود در تمام مواضع سجده اش نمايان بود؛ و از اين رو او را مى ناميدند». [۷] (عليه السلام) گاهى در بيابان به مى رفت و هزار مرتبه مى فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حَقّاً حَقّاً لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ إِيمَاناً وَ تَصْدِيقاً وَ صِدْقا». [۸] 🔹اينها در مورد بود؛ البته سجده كامل، ضميمه شدن «سجده جسمانى» با «سجده نفسانى» است. در روايتى از (عليه السلام) آمده: « قرار دادن با خشوع قلب و اخلاص بر زمين است، ولى ، فراغت و دورى از امور فانى و روى آوردن با آخرين همّت به سوى و كندن لباس كبر و خودپسندى و قطع‌ و مزّين شدن به (صلى الله عليه وآله) است». [۹] پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ج ‏۴، ص ۱۸۹. [۲] همان. [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۶۵، ص ۲۶۵. [۴] مستدرك سفينه البحار، همان، ص ۴۷۴. [۵] همان. [۶] بحارالأنوار، همان، ج ‏۴۶، ص ۶، باب ۱. [۷] همان. [۸] بحارالأنوار، همان، ج ‏۸۲، ص ۱۶۶، باب ۲۹. [۹] غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۲۸ و ۱۲۹، شماره ۲۲۳۴ و ۲۲۳۵ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️روایات اسلامي، چگونه لزوم تعادل ميان «خوف» و «رجاء» را تبیین نموده؟ 🔹 در واقع عامل حركت به سوى و به منزله موتور محرّك دستگاه هاى عظيم توليدى است، و عامل در برابر ها و حركات بى رويه است. همان گونه كه وسيله نقليه فاقد موتور، از حركت باز مى ماند، و فاقد ترمز در برابر پرتگاه ها و جاده هاى خطرناك ايمنى ندارد، اين دو در وجود هر انسانى بايد به صورت باشد تا هم به سوى حركت كند و هم از خوددارى نمايد. 🔹اهمّيّت اين دو به اندازه اى است كه در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: در مطالب شگفت انگيزى بود، از جمله اينكه به فرزندش چنين گفت: از آن گونه باش كه اگر تمام نيكى هاى جنّ و انس را به جا آورده باشى، از او [به علت پاره اى از لغزش ها] ترسان باشى، و تو نسبت به خداوند بايد آن گونه باشد كه اگر معاصى جنّ و انس را انجام داده باشى به رحمت او داشته باشى. 🔹هنگامى كه (عليه السلام) اين حديث را از لقمان نقل كرد فرمود: پدرم چنين مى گفت: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلَّا [وَ] فِی قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ خِيفَةٍ وَ نُورُ رَجَاءٍ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا» [۱] (هيچ بنده نيست مگر اينكه كه در قلبش دو نور است؛ و اگر اين يكى را وزن كنند ذره اى از آن يكى افزون تر نيست، و اگر آن ديگر را وزن كنند ذره اى از اين زيادتر نخواهد بود). 🔹همچنین (عليه السلام) در بخشی از نامه ۲۷ نهج البلاغه مى فرمايد: «وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ يَشْتَدَّ خَوْفُكُمْ مِنَ اللهِ، وَ أَنْ يَحْسُنَ ظَنُّكُمْ بِهِ فَاجْمَعُوا بَيْنَهُمَا، فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا يَكُونُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِرَبِّهِ عَلَى قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ، وَ إِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً للهِ» (اگر مى توانيد تان از شديد باشد، و در عين حال [بسيار] به خدا داشته باشيد [چنين كنيد و] ميان اين دو جمع نماييد؛ زيرا [خاص خدا] به پروردگار خويش به اندازه از اوست، و آنها كه بيش از همه به خدا حُسن ظنّ دارند كسانى هستند كه بيش از همه از [عذاب او] ترسانند [و ميان و آنها برقرار است]). 🔹ابن ابى الحديد بعد از آنكه در شرح عبارت (عليه السلام) مى گويد: امام (عليه السلام) به محمد بن ابى بكر دستور مى دهد كه «حُسن ظنّ» به خدا و «خوف» از او را در خود جمع كند، و اين است كه جز صالحانِ آماده به آن نمى رسند. حديثى را از (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «لَوْ أنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ كِتاباً أنَّهُ مُعَذِّبٌ رَجُلاً واحِداً لَرَجَوْتُ اَنْ اَكُونَهُ اَوْ اَنَّهُ راحِمٌ رَجُلاً واحِداً لَرَجَوْتُ اَنْ أَكُونَهُ». [۲] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (اگر خداوند متعال آيه اى نازل كند كه يك نفر را در عالم مى كند، از آن دارم كه آن يك نفر من باشم، و اگر بگويد يك نفر را در همه عالم مورد قرار مى دهد، دارم آن يك نفر من باشم). اين تعبيرات به خوبى نشان مى دهد كه به هم خوردن تعادل و يا سبب غرور و دور ماندن از خدا مى شود، يا يأس از رحمت او را به دنبال دارد كه آن هم مانعى بر سر راه و بندگى است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۶۷ [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ ۱، ج ۱۵، ص ۱۶۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۹، ص ۳۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ابن ابی الحدید» در كتاب شرح نهج البلاغه خود به چه احادیثی در فضیلت «امام علی» (عليه السلام) از منابع اهل سنت اشاره كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۴ به بيان بخشى از فضايل (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً»؛ (ما [پيامبر خدا] و او و و درهاى علوم وى هستيم؛ و به تنها بايد از آن وارد شد، و هركس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!). 🔹اشاره به اين كه ما از همه به (صلی الله علیه و آله) نزديكتريم و و دانش آن حضرت به ما رسيده است و هركس ميخواهد به آن وجود مقدّس و او راه يابد بايد از ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود (صلی الله علیه و آله) درباره (عليهم السلام) عموماً و (عليه السلام) خصوصاً مى باشد. احاديثى مانند كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به و (عليهم السلام) ارجاع می دهد و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ [۱] (من و درِ آن است، هر كس میخواهد بايد از در آن وارد شود». 🔹جالب اينكه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مى پردازد، ميگويد: «آنچه (عليه السلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها است كه (صلی الله علیه و آله) در روايات بسيار درباره آن حضرت بيان فرموده است». سپس مى افزايد: «منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينه (عليه السلام) به آن استدلال كرده اند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث در كتابهاى خود از (عليه السلام) آورده اند و من مختصرى از آن را در اينجا مى آورم». و به دنبال آن ۲۴ روايت ناب در آن حضرت نقل ميكند. 🔹مناسب است در اينجا به بعضی از این روایات بسيار پرمحتوا اشاره کنیم. (صلی الله علیه و آله) به (عليه السلام) فرمود: «اى ! خداوند تو را به آراسته است كه بندگانش را به زينتى بهتر از آن نياراسته است و آن، در نزد خداست كه همان در دنياست. خداوند تو را چنان قرار داده كه چيزى از گردآورى نمیكنى و دنيا نيز چيزى از تو بر نمى گيرد و نمى كاهد. خداوند به تو را بخشيده و تو را آنگونه قرار داده كه از چنين پيروانى خشنود شوى؛ آنها نيز به همچون تو خشنود باشند». [۲] 🔹در روایت دیگری (صلی الله علیه و آله) فرمود:  «خداوند با من درباره عهدى فرمود [و اشاره به مقامات و فضايل علی كرد] عرض كردم: پروردگارا، آن را براى من بيان فرما؛ فرمود: بشنو! ، و دوستان من و كسانى است كه اطاعتم كنند، و او است كه را به آن ملزم ساختم، كسى كه او را دارد، مرا دوست داشته و كسى كه از وى كند، مرا اطاعت نموده است. او را به اين بشارت ده». 🔹در حدیثی دیگر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر آن کس که دوست دارد همچون من كند، و همچون من از برود، و ساكن جاويدانى شود كه خداوند آن را غرس كرده، پس بايد را بعد از من دارد و دوست او را نيز دوست داشته باشد و به پس از من اقتدا كند كه آنها از من اند؛ از باقيمانده گِل من سرشته شدند و فهم و به آنان داده است. واى بر كسانى از امت من كه آنها را كنند و نسبت به من كنند! خداوند هرگز آنها را مشمول شفاعت من نكند!». پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نیشابوری؛ المعجم الكبير، الطبرانی و غير آنها نقل شده است. [۲] ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود اين حديث را از ابونعيم اصفهانى در حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، نقل كرده است ● در منبع موجود است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ اللهَ جَلَّ ذِكْرُهُ ما خَلَقَ الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ما سِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ بِأَبى أَنْتَ وَ اُمّی فَما مَعْرِفَةُ اللهِ؟ قالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ». 🔹اى مردم! همانا را نيافريده مگر براى آنكه او را ، وقتى او را شناختند او را خواهند كرد، هنگامى كه او را پرستش كردند از بندگى غير او بى نياز مى شوند. مردى گفت: اى فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدايت باد، چيست؟ فرمود: عبارت است از شناخت مردم هر زمان را، آن امامى كه او بر آنها واجب است. 📕علل الشرايع، ص ۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضرورت امام شناسی 🔹اصلاً چرا باید (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشناسیم و از او داشته باشیم؟ ، زمینه ساز و ، و در نتیجه و است. چه زیبا فرموده است امیر بیان (عليه السلام) که: «انّ قیمة کلّ امرى ء و قدرهُ معرفتُه»؛ [۱] (ارزش و هر کسى (به اندازه) او است». در و ، (عليه السلام) و به او، از اهمیتى ویژه برخوردار بوده و امرى براى هر شخص و متدین دانسته شده است، 🔹و ، پیوندى ناگسستنى با معرفت خدا و پیامبر دارد، و زمینه ساز در و منش درست و پسندیده در زندگى است. ، ، و به سوى و ، و حجّت و بر روى زمین است. ، انسان کامل، برگزیده خالق، و پاک سرشت و است و مقامى بس والا در میان آفریده هاى خداوند دارد. طریق وصول به و و است و... همانگونه که و تبعیت از امام و دوستى او، بایسته و است، شخصیت و ویژگى هاى او نیز ضرورى است. 🔹در و نصوص معتبر دینى نیز، سفارش خاصى به شده است. در یکى از روایات مشهور شیعه و سنّى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَن مات ولم یعرف امام زمانِه، ماتَ میتة جاهلیّة»؛ [۲] (هر کسى بمیرد در حالى که خود را نشناخته باشد، به مرده است». (عليه السلام) این را چنین معرفى میکند: «جاهلیة کفر و نفاق و ضلال». [۳] با توجه به این روایات، اهمیت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مى توان در موارد زیر خلاصه کرد: 🔹 ۱) شرط اسلام واقعى: بر اساس روایات مختلف (از جمله حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة»)، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، و اگر کسى بدون شناخت امام از دنیا برود، گویا از و اصیل بى بهره بوده است. پس، شناخت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آنگاه میتواند انسان را از دور کند که بتواند به او پاینده بوده و از ارشادات و هدایت هاى او بهره مند شود. ۲) رسیدن به هدایت واقعى: (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و رمز دیندارى است و نتیجه آن، دستیابى به ، خداشناسى، حق شناسى و راه کمال و است. 🔹یکى از دعاهاى مهم در عصر غیبت، این دعا است که می‌گوییم: «اللّهم عرّفنى نفسک فانّک ان لَم تُعَرّفنى نَفسَک لَم اَعرِف رَسولَکَ، اللّهُم عرِّفنى رَسولک فانّک اِن لم تُعرِّفنى رسولک لم اَعرف حجّتکَ؛ اللّهُم عَرِّفنى حجّتِک فانّک اِن لم تُعرِّفنى حُجّتک ضللتُ عن دینى»؛ [۴] (! خود را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا! رسولت را به من بشناسان که اگر رسول خود را، به من نشناسانى، را نخواهم شناخت. خداوندا! را به من که اگر را به من نشناسانى، از دین خود خواهم شد». 🔹 ۳) رسیدن به ثواب یارى او: براساس بعضى از روایات، شناخت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به او، باعث نزدیکى هرچه بیشتر انسان به او می‌شود. اگر با این از دنیا برود، از پاداش هاى بی‌شمارى برخوردار خواهد شد، که یکى از آنها درک ثواب یارى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در است؛ یعنى، چنین شخصى، همچون کسى است که در لشکر آن حضرت بوده و یا زیر پرچم او نشسته است. [۵] پی نوشتها: [۱] بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۴؛ [۲] همان، ج ۷۲، ص ۱۳۵؛ [۳] کافى، ج ۱، ص ۳۷۷، ح ۳؛ [۴] کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۳؛ [۵] کافى، ج ۱، ص ۳۷ منبع: پرسمان @tabyinchannel
⭕️امام مهدى‌ (عج‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف): 🔸«إنَّ اللهَ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً و لا أهْمَلَهُمْ سُدىً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أسْماعاً وَ أبْصاراً وَ قُلُوباً وَ ألْباباً، ثُمَّ بَعَثَ اِلَيْهِمُ النَبيّينَ عليهم السلام مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرينَ، يأمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ، وَ يَنهُونَهُمْ عَنْ مَعْصيَتِهِ، وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أمْرِ خالِقِهِمْ وَ دِينِهِمْ». 🔹به راستی را بيهوده نيافريد، و آنان را و رها نساخت، بلكه آنان را با ، و براى آنان و و و قرار داد، و سپس علیهم السلام را و فرستاد، تا مردم را به از فرمان ‌دهند، و از او نهى كنند و آنچه را كه در مورد و نمى‌دانند به آنان . 📕بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۹۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۳۲۷ نهج البلاغه، چه راهکاری برای مهار نفس سرکش ارائه می دهند؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۳۲۷ می فرماید: «امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا، وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا، فَأَمْسَكَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِی اللهِ، وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللهِ»؛ (انسان بايد را با لگام [تقوا] مهار كند و آن را در اختيار گيرد، و به وسيله اين لگام او را از خدا باز دارد، و با اين زمام به سوى فرمان حق رهبرى كند». 🔹 (علیه السلام) در این جملات، را به تشبيه كرده، كه اگر مناسبى نداشته باشد، انسان را به هاى مى كشاند و از مسير منحرف مى كند. معمولاً براى مهار كردن مركب هاى سركش از دو وسيله استفاده مى شود: يكى كه طناب يا فلزى است كه در دهان حيوان گذارده مى شود و با طنابى بسته شده و در دست كسى كه سوار مركب است قرار مى گيرد؛ 🔹و آن ريسمانى است كه از سوراخى كه در بينى حيوان است مى گذرانند، و به وسيله طنابى به دست سواركار مى دهند؛ و از آنجايى كه هم دهان حيوان و هم بينى حيوان جاى حساسى است، با كشيدن اين مهار مى توان را از حركت باز داشت و با كشيدن به يك سو مى توان آن را به همان سو هدايت كرد. 🔹تعبير به «لجام‌ها» و «زمام‌ها» اشاره به اين است كه بايد و مناسبى در خور تهيه شود، كه هم بتوان به وسيله آن او را از باز داشت و هم به سوى هدايت نمود. بسيارند كسانى كه خود را به لجام و نامناسب و مهار مى كنند، و به هنگام هيجان ، اين مهار از دست مى رود و آلوده مى شوند. 🔹امّا با چه وسيله اى مى توان را مهار زد؟ در سخنان ديگرى كه از (علیه السلام) در غررالحكم و بحارالانوار نقل شده، پاسخ اين سخن را مى توان يافت. در حديثى، حضرت را عامل مى شمرد و مى فرمايد: «اَعْوَنُ شَىْء عَلى صَلاحِ النَّفْسِ الْقَناعَةُ». [۱] در جاى ديگر بر را وسيله مهار او مى شمرد و مى فرمايد:  «إذا صَعِبَتْ عَلَيْكَ نَفْسُكَ فَاصْعَبْ لَها تَذِلُّ لَكَ»؛ [۲] (هنگامى كه بر تو سخت گيرد تو هم [در طعام و استراحت و...] بر او سخت بگير تا رام تو شود). [۲] پی نوشت: [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ دوم‏، ص ۲۰۴، ح ۳۶۷ [۲] همان، ص ۲۸۸، ح ۱۳۳ 📕پيام امام امير المومنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۸، ص ۵۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تا چه اندازه انسان مجاز است، از انسان هاى دیگر اطاعت کند؟ 🔹با اندکى تأمل در «آیه ۳۱ سوره توبه» پاسخ این سؤال روشن مى شود، خداوند مى فرماید: «وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً» (و هیچگاه به آنها دستورى داده نشده که خدایان متعدد براى خود انتخاب کنند، بلکه به آنها دستور داده شده که تنها را بپرستند). «لا إِلهَ إِلاّ هُوَ» (معبودى که هیچ کس جز او شایسته پرستش نیست). «سُبْحانَهُ عَمّا یُشْرِکُونَ». ( که است از آنچه آنها شریک وى قرار مى دهند). 🔹 در این آیه، درس بسیار پر ارزشى به همه پیروان خود مى دهد و یکى از عالى ترین را ضمن آن خاطر نشان مى سازد، مى فرماید: هیچ حق ندارد بى قید و شرط انسانى را بپذیرد؛ زیرا این کار مساوی است با پرستش او؛ همه اطاعت ها باید در چهارچوبه در آید و پیروى از دستور یک تا آنجا مجاز است که با مخالفت نداشته باشد، این انسان هر کس و هر مقامى مى خواهد باشد؛ 🔹زیرا ، مساوى است با ، و شکلى است از بت پرستى و ، اما متأسفانه مسلمانان با فاصله گرفتن از این دستور مهم اسلامى و بر پا ساختن گرفتار ، پراکندگى ها، استعمارها و استثمارها شده اند، و تا این بت ها شکسته نشود و کنار نرود، نباید انتظار برطرف شدن ها را داشته باشند. 🔹اصولاً اینگونه از بت پرستى هاى زمان که در برابر سنگ و چوب سجده مى کردند، است؛ زیرا آن پرستش کنندگان خویش را هیچ گاه نمى کردند. اما انسان هایى که به شکل «بت» در مى آیند بر اثر ، پیروان خود را به زنجیر مى کشند و گرفتار همه گونه و بدبختى مى گردانند. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و دوم، ج ۷، ص ۴۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه می توان بصیرت مهدوی خود را افزایش داد و به معرفت «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسید؟ 🔹وظیفه هر فرد با ایمانی به عنوان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است که مانند یک «منتظر واقعی» زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا کسی باشد، تمام رفتار و نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب میکند، وسایل پذیرایی را آماده میکند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار میماند. چنین کسی میتواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. 🔹اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است، اگر ادعا کند که در میهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید. بنابراین باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از و او فهمیده شود. بنابراین یک اهل و به دنیا نیست، چرا که چنین کسی نمیتواند از وابستگیها و دلبستگیها و آلودگیها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. 💠با توجه به نکات ذکر شده میتوان برخی وظایف منتظر «امام زمان» را چنین ذکر کرد: 🔹اولین شرط انتظار، است. تا انسان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد، او نخواهد شد. در مورد انتظار (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم چنین است، و طبیعی است که هر مقدار انسان نسبت به بیشتر باشد، انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که و ناآگاه به ارزش ، هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت، و بدین جهت از زمره او بیرون هستند. 🔹ریشه محبّت و دلدادگى به امام در معرفت ایشان نهفته است، هرچه و عمیق‌تر باشد محبّت حاصله نیز شدیدتر و قوى‌تر خواهد بود. دومین شرط انتظار، ایجاد با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. وضعیت روحی و فکری و عملی خود را به گونه ای سامان میدهند که با امام داشته باشند. آیا میتوان منتظر قدوم کسی بود و با او و سنخیت نداشت؟ آیا می توان کسی را داشت، اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ 🔹ایجاد سنخیت با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طریق و و و درجات معنوی حاصل میشود، و تنها در این صورت است که میتوان ادعای محبت به را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت، او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت. طبیعی است که هرچه قدر این بیشتر باشد، محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت. 🔹البته شناخت و هم سنخ شدن با (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، متوقف بر عمل به دستورات دین و پیشه کردن ، یعنی انجام و ترک و عمل برای رضای خداست. اگر در این مسیر بورزید، خداوند از درون، شما را خواهد کرد و موانع را برطرف میکند، و روی توفیق، شامل حالتان خواهد شد و روز به روز بر ظرفیت وجودی شما افزوده خواهد شد. میفرماید: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...» [۱] (کسانی که در راه ما کنند راههای را به آنان می نماییم...). 🔹و نیز میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ...» [۲] (کسانی که گفتند ما است و در این راه ورزیدند، بر آنان نازل خواهد شد...). و در کلمات (علیهم السلام) آمده: «من اخلص لله اربعین یوما انبت الله الحکمة فی قلبه و یجری من قلبه علی لسانه و جوارحه» (کسی که تمام کارهایش فقط و فقط برای باشد، خداوند نور و بینایی را بر دلش میفشاند و حکمت از دلش بر زبانش و اعضا و جوارحش جاری میشود (یعنی همه رفتارش حکیمانه میشود)). بنابراین با در مسیر و عبودیت محض خداوند، ظرفیت وجودی انسان بسط پیدا میکند و و سعادت هموار میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آيه ۶۹ [۲] همان، سوره فصلت، آيه ۳۰ منبع: وبسایت سراج نت @tabyinchannel
⭕️هرچه هست از اوست 🔹خدا فرموده است بروید دست را قطع کنید. ما میرویم، آن قدری که قدرت داریم، دست را، بتوانیم قطع می‌کنیم؛ نتوانستیم، کار خودمان را انجام داده‌ایم. به ما فرموده است که «قاتلوهم»، یا خداوند تعزیرشان می‌کند به دست شما. ما می‌کنیم، اطاعت است؛ یعنی سربسته و دربسته در اختیار او باید باشیم، بکنیم، دنبال هرچی می‌رویم اطاعت بکنیم. اگر موعظه می‌کنیم برای اطاعت خدا باشد و اگر موعظه می‌شنویم هم برای خدا باشد. 🔹اگر میکنیم برای خدا باشد، اطاعت خدا باشد و اگر میکنیم، خدا. هر جا فرموده آن کار را بکنید، آن کار را میکنیم. هرجا فرموده این کار را بکنید، این کار را می‌کنیم. اگر اینطور شدیم که از خودمان یک چیزی را مایه نگذاشتیم، هرچه هست از اوست، چیزی هم نداریم که مایه بگذاریم، خیال میکنیم چیزی داریم، «هر چی هست از اوست». هرچی ما خیال می‌کنیم داریم، نه! از اوست پیش ما، است. این امانت هم یک وقتی رد میشود به خودش. اگر هم داشته باشیم به خیال خودمان، از ما نیست، اشتباه می‌کنیم. 🔹همه که در آن عالم هست برای است. خیال میکند خودش چیزی است، چون خیال میکند خودش چیزی است، می‌خواهد به همه پیدا کند. چون برای خودش هست، می‌خواهد همه چیز را برای خودش تحصیل بکند، و این است که را به میرساند. و این است که هم چیز را برای «او» بخواهد و برای او خواستن، یعنی برای ، برای . بیانات حضرت امام ۶۴/۰۱/۰۱ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ اللهَ جَلَّ ذِكْرُهُ ما خَلَقَ الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ما سِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ بِأَبى أَنْتَ وَ اُمّی فَما مَعْرِفَةُ اللهِ؟ قالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ». 🔹اى مردم! همانا بندگان را نيافريده مگر براى آنكه او را ، وقتى او را شناختند او را خواهند كرد، هنگامى كه او را پرستش كردند از بندگى غير او بى نياز مى شوند. مردى گفت: اى فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدايت باد، چيست؟ فرمود: عبارت است از شناخت مردم هر زمان را، آن كه او بر آنها واجب است 📕علل الشرايع، ص ۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️یک «شیعه منتظِر» چه وظایف و رسالت‌ هایی بر عهده دارد؟ 💠بخشی از وظایفی که می تواند در رشد و بالندگی جامعه اسلامی و منتظران فرج مؤثر باشد به شرح زیر است: 1⃣«شناخت‌ امام‌ زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» 🔹مهم‌ترین‌ وظیفه‌ شیعه، «شناخت امام خویش» است. در اهمیّت این مسأله همین بس که در روایات متواتر که شیعه و سنّی آن را نقل کرده اند، آمده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیّة» [۱] (هرکس بمیرد و را نشناسد، به مرده است). در روایات از ائمه معصومین (علیهم السلام) آمده است که: « آن است که انسان بداند که از آنها است و انسان باید از آنها پیروی کامل و خالص داشته باشد». بدون تردید مراد از ، شناختی است که شیعیان را از در امان نگه دارد، و سبب نجات از اعمال گمراه کننده مدعیان دروغین مهدویّت یا مدعیان ارتباط با حضرت باشد. 2⃣«پیوند و ارتباط‌ معنوی با امام‌ زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» 🔹دیگر وظیفه شیعه در دوران غیبت، حفظ و «تقویتِ‌ پیوند معنوی» با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تجدید دائمی‌ عهد و پیمان با حضرت است. ظهور هرگز نباید احساس کنند که در جامعه دارای مسئولیتی نیستند و هیچگونه تکلیفی نسبت به خود ندارند. از شیعیان خواسته شده که در آغاز هر روز با یکی از که مخصوص (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، با مقتدای خود و ارتباط برقرار کنند. 🔹 اگر در آغاز هر روز با حضور قلب و توجه کامل با امام خود و پیمان ببندد، هرگز تن به ذلّت و خواری، ظلم و بی‌عدالتی نمی‌دهد. نیز هرگز دچار بحران فکری و فرهنگی و از خود بیگانگی و یأس و ناامیدی نمی‌شود. یکی از دعاهایی که در این موضوع وارده شده است که از مضامین بسیار بالایی برخوردار می‌باشد. این دعا بهترین وسیله برای پیوند منتظران با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. [۲] 3⃣«خودسازی و کسب فضایل اخلاقی» 🔹یکی دیگر از وظایف امام‌ مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و آراستگی به است. در توقیع شریفی که از سوی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خطاب به شیخ مفید نگاشته شده، آمده است: «از علل طولانی شدن غیبت و محروم ماندن شیعیان از ملاقاتشان با ما، است که آنان مرتکب می‌شوند و ما را ناراحت می‌کنند». [۳] 🔹از توقیع شریف استفاده می‌شود که ، از اعمالی که سبب طولانی شدن غیبت حضرت و ناراحتی آن بزرگوار می‌شود، اجتناب می‌کند. بر این اساس با شناخت‌‌ امام‌‌ زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پرهیز از و در نهایت با و ارتباط معنوی با حضرت می‌توانیم به بخشی از وظایفی که در قبال آن امام بزرگوار داریم، دست یابیم. (علیه السلام) فرمود: «هر کس از شما بمیرد در حالی که این امر (ظهور امام مهدی) باشد، مانند کسی است که با در خیمه ایشان بوده باشد». [۴] پی نوشتها: [۱] بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ [۲] مفاتیح الجنان [۳] الاحتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۶۰۲ [۴] المحاسن (احمد بن محمد بن خالد، برقی) ج ۱، ص ۲۷۷، ح ۱۴۹ منبع: وبسایت‌ موسسه‌ تحقیقاتی حضرت‌ ولیعصر (عج) با تلخیص @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام عسکری (علیه السلام) برای تثبیت امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه تدابیری اندیشیدند؟ 🔸 (عليه السلام) براى تثبيت امامت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راههاى مختلف استفاده نمود كه در ذيل به آنها اشاره میكنيم: 💠«تعليمات و بيانات» 1⃣موسى بن جعفر بن وهب بغدادى مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَلَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله...» [۱] (گويا شما را مى بينم كه در حق من اختلاف خواهيد كرد. آگاه باشيد! هر كس به بعد از (صلى الله عليه و آله) اقرار كند، ولى منكر فرزند من شود، همانند آن است كه به جميع انبياى خدا و رسولان او اقرار كرده، ولى نبوت (صلى الله عليه و آله) را انكار كرده است...). 2⃣احمد بن اسحاق مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «الْحَمْدُ لِله الَّذِی لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِيَ الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي ...» [۲] (ستايش خداوند را سزاست كه قبل از آنكه از دنيا رحلت كنم بعد از خودم را نشانم داد...). 3⃣در روز سوم ولادت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پدرش (عليه السلام) او را بر اصحاب خود عرضه كرد و فرمود: «هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ الْأَعْنَاقُ بِالْاِنْتِظَارِ...» [۳] (اين فرزند، و شما بعد از من و من بر شما است؛ او است كه مردم در انتظار او به سر خواهند برد...). 💠«نشان دادن به خواص» 1⃣احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گويد: «خدمت (عليه السلام) رسيدم تا از آن حضرت سؤال كنم؛ حضرت در ابتدا فرمود: اى احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى هرگز را از زمان خلقت حضرت آدم (عليه السلام) تا روز از بر خلق خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت؛ توسط است كه را از اهل زمين دفع مى كند، و به واسطه اوست كه نازل كرده و را بيرون مى آورد. آن گاه عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! و بعد از شما كيست؟ حضرت فوراً از جا بلند شد و داخل اتاق گشته، در حالى كه كودكى به مانند ماه پاره با حدود سه سال بر شانه خود داشت بر من وارد شد و فرمود: «اى احمد بن اسحاق! اگر كرامت تو نزد خداوند عزوجل و نزد حجت هاى خداوند نبود اين فرزند را بر تو عرضه نمى كردم ...)». [۴] 2⃣شيخ صدوق از ابى غانم خادم نقل مى كند: «وُلِدَ لِأَبِي مُحَمَّدٍ (عليه السلام) وَلَدٌ فَسَمَّاهُ مُحَمَّداً فَعَرَضَهُ عَلَى أَصْحَابِهِ يَوْمَ الثَّالِثِ وَ قَالَ هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ...» [۵] (خداوند به (عليه السلام) فرزندى عنايت فرمود كه نام او را نهاد؛ در روز سوم از ولادتش او را به اصحابش عرضه داشت و فرمود: اين و شما و بعد از من است...). 3⃣معاوية بن حكيم و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان عمروى مى گويند: «عَرَضَ عَلَيْنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عليه السلام) وَ نَحْنُ فِي مَنْزِلِهِ وَ كُنَّا أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَقَالَ هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا ...» [۶] (ما با چهل نفر در منزل (عليه السلام) بوديم كه آن حضرت خود را بر ما عرضه كرده و فرمود: اين و شما بعد از من است؛ او را كنيد و بعد از من در اديان خود متفرق نشويد كه هلاك خواهيد شد، بدانيد كه بعد از اين روز هرگز او را مشاهده نخواهيد كرد...). 4⃣يعقوب بن منقوش مى گويد: خدمت (عليه السلام) رسيدم در حالى كه كنار اتاقى كه بر درب آن پرده اى آويزان بود نشسته بودند. عرض كردم: اى آقاى من! صاحب امر [بعد از شما] كيست؟ فرمود: پرده را كنار بزن. كنار زدم، ناگهان كودكى با شمايلى خاص بر ما وارد شد و بر دامان (عليه السلام) نشست. حضرت فرمود: «هُوَ صَاحِبُكُمْ وَ اِمَامُكُمْ بَعْدِي...» [۷] (اين فرزند، و شما بعد از من است...). 📕موعودشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ۷ ۱۳۹۰ش ص۲۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel