eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه اهدافی را برای بعثت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بيان می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ به برنامه هاى مختلف و اهداف‌ (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنين مى فرمايد: «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ، وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ». (او را براى بيان حجت هاى لازم و پيروزى آشكار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد). به اين ترتيب در جمله هاى سه گانه بالا، را كه اتمام حجت و پيروزى حق بر باطل، و روشن ساختن راه سعادت می‌باشد بيان فرموده است. 🔹آنگاه به برنامه هاى عملى (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنين مى فرمايد: «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَيْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً، وَ عُرَا الْاِيمَانِ وَثِيقَةً».او خود را آشكارا كرد، و را بر مسير حقّ قرار داد؛ در حالى كه راه پيشرفت را به آنها نشان داده بود، را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ريسمان هاى [خيمه] را محكم نمود و دستگيره هاى ايمان را استوار ساخت». 🔹در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ به طور كلى به ميان آمده است، همانگونه كه در قرآن مجيد مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ». [۱] (آنچه را مأموريت دارى آشكار ساز و از مشركان روى گردان). سپس از جزئيات اين برنامه سخن مى گويد كه (صلی الله علیه و آله) را از بيراهه به جاده اصلى دعوت كرد و دلايل و نشانه ها را براى پيمودن اين راه به آنها گوشزد نمود و بر سر هر راه نهاد، تا به هنگام تاريكى نيز از ادامه مسير باز نايستند، و سرانجام با بيانات كافى و تدبيرهاى سازنده رشته‌ های‌ را محكم ساخت و دستگيره هاى را استحكام بخشيد. 🔹كمتر كلامى را مى توان پيدا كرد كه در عين كوتاهى و فشردگى، اين همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى (صلی الله علیه و آله) بيان كند. جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً»، گويا را به خيمه اى تشبيه مى كند كه ريسمان هاى محكمى از هر سو، آن را به زمين هاى اطراف متّصل كرده است، تا تندبادها نتواند آن را از جا بر كَند. اين ريسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زكات و جهاد و امر به معروف و نهى از منكر است كه هميشه حوزه را حفظ كرده و از آن دفاع مى نمايد؛ هر جا اين پياده شود، «اسلام» بيمه مى شود، و هرگاه ضعيف گردد دشمنان بر مسلمين چيره خواهند شد. 🔹جمله «وَ عُرَى الْاِيمَانِ وَثِيقَةً»، را تشبيه به طنابى كرده كه دستگيره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، يا نجات در پرتگاه ها بايد به اين دستگيره ها چسبيد. بديهى است اگر اين دستگيره ها سست و ضعيف باشند، نه تنها انسان نجات نمى يابد، بلكه گرفتار سقوط خطرناكى مى شود. اين دستگيره ها همان فروع و تعليمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است كه در احاديث نيز به آن اشاره شده است. 🔹از جمله در روایات نقل شده كه (صلی الله علیه و آله) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِيمَانِ أَوْثَقُ؟». (كدام يك از دستگيره هاى محكم‌تر است؟»؛ جمعى گفتند: خدا و پيامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز يا زكات و... نام بردند. (صلی الله علیه و) فرمود: آنچه گفتيد داراى فضيلت است، ولى پاسخ اصلى نيست؛ «محكم ترين دستگيره هاى ايمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولياى الهى و بيزارى از دشمنان الهى است». [۲] البتّه مفاهيم اخلاقى همچون توكّل، تفويض، تسليم، رضا، صبر، يقين و... كه در روايات به آن اشاره شده نيز مى تواند به عنوان «دستگيره هاى ايمان» معرفى شود و هيچ كدام با يكديگر منافاتى ندارند. پی نوشت‌ها: [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۱۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در «خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه»، چه مشكلاتی را از دوران رسالت «پیامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) یاد نموده است؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۴ مى فرمايد: «وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خَاضَ إِلَى رِضْوَانِ اللهِ كُلَّ غَمْرَةٍ، وَ تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ». (و گواهى مى دهيم كه بنده و فرستاده اوست، همان كسى كه در راه رضاى خدا در درياى مشكلات غوطه ور شد، و جام هر مصيبتى را جرعه جرعه نوشيد). اين دو وصفى كه امام (عليه السلام) درباره (صلی الله علیه و آله) بيان فرموده، جامع همه اوصاف خير است؛ ايستادن در برابر و تحمّل در برابر ؛ تا آن مقاومت و تحمّل نباشد، هيچ كار مهمى به سامان نمى رسد. 🔹جمله «تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ»، نشان مى دهد كه حوادث گلوگير در برابر (صلی الله علیه و آله) يكى دو تا نبود، بلكه او جرعه جرعه از جام مصائب مى نوشيد و تحمّل مى كرد؛ جمعى از بهترين يارانش را از او گرفتند صبر كرد، انواع مشكلات و موانع را بر سر راه او ايجاد كردند، ولى از همه آنها عبور نمود و اين در واقع درسى است براى همه كسانى كه مى خواهند با طاغوت ها مبارزه كنند و به اصلاح جامعه خويش بپردازند. 🔹سپس (عليه السلام) بخشى از مشكلات عظيم (صلی الله علیه و آله) در دوران رسالتش را در چند جمله كوتاه و پرمعنا بيان کرده و میفرمايد: «وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ، وَ تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا، حَتَّى أَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَها، مِنْ أَبْعَدِ الدَّارِ، وَ أَسْحَقِ الْمَزَارِ». (تا آنجا كه نزديكان او رنگ دگرگون كردند، و دوران بر ضد او گرد آمدند. عرب‌ها تا بر او تازند مهارها از سرها برگرفتند و براى تاختن بر او بر شكم مركبها تازيانه زدند تا از دورترين اقامتگاه هاى خود كينه توزى خود را در محل و مأواى او فرود آوردند). 🔹جمله «تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ» اشاره به اين است كه جمعى از بستگان نزديك (صلی الله علیه و آله) مانند عباس كه تمايل به حمايت از او داشتند، در كار خود ثابت قدم نبودند. جمله «تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ» اشاره به شاخه هاى دورتر قبيله قريش است كه دست به دست هم دادند و قبايل ديگر را نيز تحريك كردند تا در برابر (صلی الله علیه و آله) بايستند، و در چنين شرايطى كه نه جرأت حمايت شجاعانه اى داشته باشند و نه (دشمنان)، در عداوت و دشمنى كوتاهى كنند، پيدا مى شود كه ايستادگى در برابر آن بسيار سخت است. 🔹جمله «خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا» اشاره به سرعت و شتاب شديد در عداوت و با آن حضرت است؛ زيرا هنگامى كه بخواهند مَركب به سرعت پيش برود، افسار آن را سست مى كنند و با شلّاق بر پهلوها و شكم آن مى زنند. ... 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در «خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه»، چه مشكلاتی را از دوران رسالت «پیامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) یاد نموده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۴ مى فرمايد: «وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خَاضَ إِلَى رِضْوَانِ اللهِ كُلَّ غَمْرَةٍ، وَ تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ». (و گواهى مى دهيم كه بنده و فرستاده اوست، همان كسى كه در راه رضاى خدا در درياى مشكلات غوطه ور شد، و جام هر مصيبتى را جرعه جرعه نوشيد). 🔹تاريخ اسلام نيز در همه فصولِ خود به اين حقيقت گواهى مى دهد كه از هر كارى كه فكر مى كردند به شكست اسلام و پيامبر (صلی الله عليه و آله) بيانجامد خوددارى نكردند؛ ولى خدا مى خواست اين نور الهى خاموش نشود و روز به روز درخشش بيشترى پيدا كند، لذا نقشه هاى آنها را نقش بر آب كرد و آتش هايى را كه افروخته بودند، با باران لطف و عنايتش خاموش ساخت و (صلی الله علیه و آله) از اين معركه هاى خطرناك پيروز و سربلند بيرون آمد و ، شرق و غرب عالَم را تسخير كرد. 🔹ابن ابى الحديد در اينجا نگاهى كوتاه و گذرا به مشكلات و دشوارى هايى كه (صلی الله علیه و آله) در دوران رسالت خود پشت سر گذاشت، افكنده، مى گويد: «كسى كه كتب تاريخ و سيره را مطالعه مى كند، مى داند كه (صلی الله علیه و آله) در راه خدا چه دشوارى هايى را تحمّل كرد؛ از استهزاء قريش در آغاز دعوت گرفته، تا سنگباران كردن، تا آنجا كه از پشت پاى او خون فرو مى ريخت و كودكان را به مخالفت و آزار او وادار مى كردند. شكمبه شتر بر سر او مى ريختند. لباس آن حضرت را بر گردنش پيچيده و مى فشردند. 🔹او را چند سال در شعب بنى هاشم (ابوطالب) محاصره كردند. خريد و فروش با او و مسلمانانِ اندكِ آن زمان را تحريم كردند و از ازدواج با آنان و سخن گفتن خوددارى نمودند، تا آنجا كه نزديك بود از گرسنگى هلاك شوند، و اگر بعضى از ارحام و علاقه مندان پيامبر (صلى الله عليه و آله) مخفيانه كمى آرد و خرما در تاريكى شب به آنها نمى رساندند، از گرسنگى هلاك شده بودند. اصحاب و يارانش را مى گرفتند و مى زدند و در برابر آفتاب به بند مى كشيدند و از خانه خود دور مى ساختند، تا آنجا كه گروهى مجبور شدند به حبشه مهاجرت كنند و خود (صلى الله عليه و آله) گاهى به قبيله ثقيف و گاهى به بنى عامر و گاه به ربيعه و غير آنها پناه برد؛ ولى هيچ يك فايده اى نداشت. 🔹سپس همگى تصميم گرفتند كه آن حضرت را شبانه به قتل برسانند و (صلى الله عليه و آله) ناچار شد از چنگال آنها فرار كند و به مدينه رود و به طايفه اوس و خزرج بپيوندد؛ در حالى كه همسر و فرزندان خود و تمام وسايل زندگيش را در مكّه رها كرده بود و با زحمت شديد توانست خود را به مدينه برساند. در آنجا نيز آن حضرت را آسوده نگذاشتند، جنگ ها پشت سر يكديگر روى داد و لشكرها پشت سر يكديگر به سوى او حركت كردند، به گونه اى كه هميشه در زحمت بود و جنگ ها يكى پس از ديگرى مسلمانان را در فشار قرار مى داد؛ ولى سرانجام خدا او را يارى كرد و جهان‌گير شد و كسى كه آشنا به باشد شرح اين مشكلات را مى داند». اينها همان چيزى است كه (عليه السلام) در جمله هاى كوتاه و پر معناى بالا به آن اشاره كرده است. پی نوشت؛ [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم،‏ ۱۴۰۴ ق، چ اول، ج ۱۰، ص ۱۶۵ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سلوک انقلابی برای یاری‌ رسانی به امام‌ زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹اگر بخواهیم دوران‌ را تشریح‌ کنیم بهترین‌ بیان را میتوان از لسان حضرتش ارائه نمود که در آن دعای وارده پس از نماز مخصوص امام‌ زمان (عج) میفرماید اینگونه دعا کنید و شکایت به‌ خدا ببرید: «اللهُمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ‌ الْأَرْضُ بِمَا وَسِعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ‌ الْمُعَوَّلُ فِی‌الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ». [۱] توجه به مفاهیم این‌ دعا که در «دعای فرج امام زمان» (عج) نیز منعکس شده است به ما می‌فهماند که کارزار کارزار سختی است که انسان در بلاها، سختیها، تنگناها و حیرانی‌ های فراوانی فرو میرود، 🔹و تنها کسی از این کارزار سخت به‌ سلامت عبور میکند که توان رویارویی با این هجمه‌ها را داشته باشد و در بسیاری مواقع بتواند خلاف جهت غالب جامعه حرکت نماید و طرح و حرکتی نو دراندازد. در شرایط که گرفتاری های زیادی بر امتها وارد میشود خداوند با معجزه قرار نیست گره از کار بشر باز کند؛ آنچه که باید بدان توجه‌ داشت این است که امداد و نصرتش را شامل حال یاران آخرالزمانی (عج) خواهد نمود، یارانی‌ که بتوانند از عهده‌ میدان‌داری حقیقی اینگونه‌ فضاها برآیند و امتحان پس داده‌ باشند. 🔹جابر جعفی در سؤالی‌ که‌ از (ع) درباره‌ می پرسد، اینگونه بیان می دارد که: به محضر مبارك امام‌ باقر (ع) عرض كردم: شما اهل‌بیت چه زمانى خواهد بود؟ حضرت فرمود: هيهات، هيهات، واقع نخواهد شد؛ مگر بعد از آنکه شما شويد، بعد دوباره «غربال‌» شويد، بعد بار سوم «غربال‌» شويد؛ (اين‌ جمله را سه‌ مرتبه تكرار كردند) تا اينكه خداوند كدورتها را از بين برده، صفا و پاكى باقى‌ بماند». [۲] حقیقت این است که ماندن‌ در صحنه و هضم نشدن در جامعه‌ای که اسیر دنیای پیچیده و پر زرق‌وبرق مدرن شده است، میخواهد؛ روحیه‌ای که را سرِپا، فعال‌ و شاداب نگاه دارد. 🔹حرکت‌ در مسیر انتظار ظهور و فرج (عج) گرچه شیرین است، اما به‌نوعی حرکت در خلاف‌ جهت‌ آب محسوب میشود که تنها فردی‌ از پس‌ آن‌ برمی‌آید که عزم راسخی داشته و در ایمانش استوار و ثابت‌قدم مانده‌ باشد و اینگونه افراد به فرموده‌ (ص) هستند؛ آنجا که در توصیف یاران‌ آخر‌الزمانی‌ (عج) و منتظران‌ واقعی‌ ظهور ایشان میفرماید: «به‌ خداوندى كه مرا به‌ راستى برانگيخت به امامت وى در از كبريت‌ احمر گرانبهاتر هستند». [۳] 🔹حال وقت پاسخ به این سؤال است که یک‌ که میتواند این هجمه‌ های سنگین را تحمل نماید و مسیر درست را هرچند سخت باشد در پیش‌ گیرد باید چه‌ ویژگیهایی داشته‌ باشد؟ در تعبیر یاران‌ آخرالزمانی (عج) از تعبیر استفاده شده است که در عین‌ حالی که انعطاف خاصی دارد نفوذناپذیر است. برای‌ فراهم‌ شدن‌ زمینه ظهور (عج) به اینچنین انسان هایی نیاز هست. 🔹همین تعبیر پاره‌های‌ پولاد برای فرد مؤمن نیز بکار برده شده است، تا به ما برساند که اگر کسی‌ به‌ دنبال‌ یاری (عج) است، باید نشانه‌ های‌ را دنبال نماید و در خود شکوفا سازد؛ آنجا که (ع) در وصف انسان مؤمن میفرماید: « از پاره‌های آهن محکمتر است؛ پاره‌های‌ آهن هرگاه در آتش نهاده شود تغيير میکند اما اگر مؤمن بارها كشته و زنده شود دلش تغييرى نمیکند». [۴] 🔹 که قرار است زمینه‌ساز واقعه ظهور باشد همان عبارت اخرای است که چهار پایه‌ اصلی‌ ایمان [۵] و و و را توأمان داراست. او صبور است و این صبوری از سر یقینی است که به راه‌ خود دارد، راهی که پر از مجاهدت بر روی صراط است. این‌ چهارپایه از ایمان به جنگ با شبهات، اغراق‌ آمیزی ها، فسق و فجورهای دنیای کفر می‌پردازد تا بساط آنها را برچیند و زمینه را برای ظهور (عج) مهیا سازد. مجموعه‌ای از این چهار ویژگی اساسی رفتارهای‌ مؤمنانه را داراست و این همان چیزی است که باید در پی آن بود. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۱۹ [۲] ترجمه الغیبه (شیخ‌ طوسی)، ص۵۹۱، ترجمه مجتبی عزیزی [۳] کمال‌الدین‌ و تمام‌ النعمه، ج۱، ص۲۸ [۴] بحارالأنوار، ج۶۴، ص۳۰۳ [۵] امام باقر (ع) فرمود: از امیرالمؤمنین (ع) از ايمان سؤال شد. در پاسخ فرمود: به راستى خداى عزوجل ايمان را بر چهارپايه استوار فرموده: صبر، يقين، عدالت، جهاد. [کافی، ج۲، ص۵۰] نویسنده؛ مصطفی راهی منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه غلبه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر مخالفان 🔸«بیشتر مردم با رغبت به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایمان می‌آورند». یکی از موضوعات مهمی که در مورد مطرح است، چگونگی‌ غلبه‌ آن حضرت بر مخالفان خویش است که در ادامه به بررسی آن می‌ پردازیم. 🔹روایاتی که از (علیهم‌ السلام) به دست ما رسیده، حکایت کننده از این واقعیت است که مردم‌ بخاطر که در طول تاریخ از مستکبران دیده‌اند، بعد از ، مشتاقانه‌ به‌ سمت‌ آن حضرت حرکت میکنند، به گونه‌ای که مجذوب‌ فضایل‌ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یارانش میشوند. به تعبیر (صلی الله علیه و آله) همانند زنبور عسل که به ملکه خود پناهنده میشوند، مردم نیز به حضرت پناه می‌برند [۱] و حکومت حضرت بر شرق و غرب عالم گسترش می‌یابد و نور جوامع بشری را روشن میکند. 🔹هنگام‌ ظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ملکی از بالای سر او ندا میدهد که این خلیفه خداست، پس از او تبعیت کنید؛ در نتیجه مردم مقابل او خاضع میشوند و محبت او را درک میکنند و او بر شرق و غرب عالم حاکم میشود، تابوت سکینه بنی‌اسرائیل را از غار انطاکیه بیرون کشیده و نسخه‌های اصلی تورات را از کوههای اطراف شام استخراج کرده و به واسطه آن با یهودیان احتجاج و استدلال میکند و اکثر آنان مسلمان میشوند. [۲] (عليه السلام) میفرماید: «زمانی‌ که‌ منادی‌ از آسمان صدا میزند که حق با است، ظهور می‌کند و چنان اسمش بر زبانها می‌افتد و محبتش بر دل ها می‌نشیند که غیر از اسم او اسمی بر زبانها جاری نمیشود». [۳] 🔹بهترین دلیل برای امکان تحقق حوادث آینده، وقوع حوادثی شبیه به آن، در گذشته است. شاهد سقوط صدها حکومت مقتدر بوده است و در آینده نیز شاهد آن خواهد بود. بطور مثال در دوران معاصر، حکومت سلطنتی در ایران که به پیشرفته‌ ترین امکانات زمان خود مجهز بود، در مقابل اراده (رحمة الله علیه) ـ که یکی از شاگردان مکتب اهل‌ بیت (علیهم السلام) بود ـ تسلیم شد و بدون درگیری قابل‌ توجهی فرو پاشید و از بین رفت، و حتی نام «امام خمینی» به‌ سرعت بر سر زبانها افتاد و یکی از محبوب‌ترین و پرکاربرد ترین نام‌های دوران معاصر شد. 🔹نمونه دیگر آن‌ هم فروپاشی نظام کمونیستی شوروی بود که بیش از ۷۰ سال، بخش قابل‌ توجهی از مردم جهان را در کام اسارت نظامی و ایدئولوژیک خود فرو برده بود. این حکومت ستمگر نیز که حتی حق خداپرستی که در ذات انسان‌ها قرار دارد را از مردم سلب می‌کرد، خود به‌ خود از بین رفت. با توجه به این دو مثال می‌توان گفت: این امر در مورد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که بر بندگان و مظهر تجلی قدرت الهی است و مورد تأیید و یاری پروردگار می‌باشد، بسیار سهل و آسان است، بطوری‌ که حتی شک نیز در آن راه ندارد. 🔹در صورتی ‌که کار به با مخالفان برسد، حضرت و یارانش در مقابل سلاح‌ های پیشرفته دشمنان از دو مزیت ویژه بهره می‌برند. اول: علاوه بر اینکه شخص (عجل الله تعالی فرجه الشریف) «عالم‌ ترین‌ فرد زمان‌ خود» است و نه تنها از تمام دانش بشر آگاهی دارد، بلکه دامنه علم حضرت بسیار فراتر از دانش بشر در آن زمان است؛ بسیاری از یاران حضرت هم از بزرگترین دانشمندان زمان خود هستند [۴] که به علوم و فنون مختلف اشراف دارند و با سلاح علم و دانش می‌توانند بر فنّاوری‌ های پیشرفته غلبه کنند. 🔹دوم: [۵] است که نصیب حضرت و یارانش میشود، و بی‌تردید وقتی گروهی را یاری کند، فتح و نصیب آنان خواهد بود. اما در مورد کیفیت مقابله حضرت و یارانش با سلاح‌ های پیشرفته، نمی‌توان به طور قطع به مطلبی اشاره کرد، زیرا هم امکان دارد که (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با استفاده از علم خود یا حتی بهره‌ گیری از تمام سلاح‌ های مدرن را از کار بیاندازد و جنگ با سلاح‌های قدیمی صورت گیرد، و یا اینکه حضرت را در اختیار داشته باشد که به کمک آن‌ها بر غلبه کند. نتیجه اینکه در دوره اکثر مردم که از ظلم و ستم به ستوه آمده‌اند، به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌ پیوندند و «علم سرشار حضرت و یارانش» به همراه «امدادهای الهی» باعث غلبه و پیروزی ایشان بر مستکبران و متجاوزان است. پی‌نوشت‌ها ؛ [۱] إثبات‌ الهداة‌ بالنصوص‌ والمعجزات‏، ج۵، ص۲۷۱. [۲] ینابیع‌ الموده (تحقیق سیدجمال‌ اشرف‌ حسینی)، ج۳، ص۲۴۴. [۳] کنزالعمال (تحقیق شیخ‌ بکری‌ حیانی و همکاران)، ج۱۴، ص۵۸۸. [۴] نجم‌ الثاقب، ص۱۹۳. [۵] همان، ص۱۵۲ نویسنده: کمالی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت علی اکبر (عليه السلام) وارث صفات نبوی 🔹 (ع) وارث صفات نبوی است و صفات خَلق، خُلق و منطق را از  به ارث برد. (ع) میفرمود: پسرم؛ تجلی وجود جدم را آنقدر در تو آشکارا می‌بینم که هرگاه دلم برای او تنگ میشود به تو مینگرم. ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری از راه میرسد و زمین مشتاقانه در انتظار هدیه‌ای الهی است. ملکوتیان بی صبرانه در تدارک برگه‌ای از مصحف وجود پیامبر بر دفتر گیتی هستند. (ع) پسر ارشد (ع) چشم به جهان میگشاید و عالم را به نور خود روشن میسازد. 🔹در توصیف عظمت او همین بس که (عج) زائر اوست و در رثای او چنین سخن میگوید: «سلام بر تو‌ ای ، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل؛ شهادت میدهم که تو از هر کس أولی به خدا و رسولش هستی و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر، عمو، برادر و مادر مظلومه‌ات، موفق بدارد. من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند میخواهم با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور باشم؛ سلام و رحمت خدا بر تو باد». [۱] 🔹 (ع) تجدید نسخه‌ای از وجود (ص) بر آفاق بود و از این‌رو آنحضرت را «أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلقا و مَنطِقاً بِرَسولِ» [۲] از نظر ، و ، شبیه ترین مردم به (ص) دانسته‌اند. از این کلام در می‌یابيم که (ع) از رسول خدا سه ويژگی خَلق، خُلق، و منطق را به ارث برده‌اند: 💠علی اکبر (ع) وارث صفت خَلق 🔹بی تردید (ص) از نظر جمال و زيبايی، بهترين فرد جامعه بوده است، و زيباترين حسن جمال را دارا بوده است. نقل کرده‌اند که کسی بهتر و زیباتر از (ص) ندیده بود. گویا خورشید در صورت مبارکش نمایان بود. [۳] همچنان که مرحوم طبرسی در معرفی (ص) از قول هند بن ابی هاله چنين می‌نگارد: (ص) بسيار بزرگوار و با شخصيت بود، چهره‏ اش چون ماه شب چهارده ميدرخشيد، رنگ رخسارش روشن و شاداب و پيشانيش گشاده و بلند بود، ابروانى كمانى و ظريف و پيوسته داشت، محاسنی انبوه داشت و گونه ‏اى صاف، چشمانش سياه و...، دندان‌هايش سپيد و زيبا و از هم گشاده بود. [۴] (ع) نیز حسن جمال و زیبایی را از جد خود به ارث برده بود. 💠علی‌ اکبر (ع) وارث صفت خُلق 🔹خداوند متعال که همه چیز در برابر او کوچک و ناچیز است، و خوی (ص) را در ، چنين توصیف ميکند: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» [قلم،۴] (و به راستی تو و برجسته‏‌ای داری). آری، که تربيت يافته ذات ربوبی بوده باید دارای چنین اخلاق پسندیده‌ای باشد، چنان که (ع) فرمود: «خداوند عزوجل پيامبرش را تربيتى نيکو كرد؛ چون تربيت او را تكميل نمود فرمود: و به راستی تو اخلاق عظيم و برجسته‏‌ای داری». [۵] اگر پیامبر قله‌های را فتح نکرده بود هرگز نمی‌فرمود: «من برای تکميل ارزشهای اخلاقی مبعوث شدم». [۶] وجود مقدس (ع) نیز این ویژگی منحصر به فرد را از جد خویش به ارث برد و صاحب گشت. 💠علی اکبر (ع) وارث صفت منطق 🔹رفتار اجتماعی نیکو و برخورد مناسب با اطرافیان، که ثمره تفکر سلیم است، از جمله آموزه های اسلام می‌باشد و (ص) بهترين الگوی عملی در اين مساله مهم هستند. با تأمّل در تاريخ اسلام و روايات، به اين امر مهم در حیات رسول گرامی اسلام (ص) پی می‌بریم، ولی خداوند متعال در قرآن کريم پيرامون منطق نبوی توصیفی دارد که هر کسی را توانایی دستیابی به چنين منطقی نیست: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى» [نجم،۳] (و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏‌گويد). 🔹علامه طباطبايى در تفسیر اين آيه چنين می‌نگارد: مقصود از كلمه «هوى» هواى نفس و رأى و خواسته آن است. جمله «ما ينطق» مطلق است و در آن، نطق، به طور مطلق نفى شده است. مقتضاى اين اطلاق آن است كه از مطلق سخنان پيغمبر نفى شده باشد». [۷] (ع) این صفت ویژه را نیز از (ص) به ارث برده و صاحب مبرّا از هوای نفسانی بود. 🔹اینکه امام حسین(ع) فرزندش (ع) را از سه منظر (خَلق، خُلق و منطق) به (ص) تشبيه کردند، حاکی از مقام والای «حضرت علی اکبر» (ع) است که زبان از توصیف آن لال، قلم از نگارش آن شکسته و کُمیت عقل آدمی از درک حقیقت آن لَنگ است. سلام بر تو‌ ای صدیق و شهید بزرگوار و سید پیشتاز که با سعادت زیستی و با شهادت درگذشتی و از دنیا جز عمل صالح بهره‌ای نگرفتی و در زندگی جز به سودای پر سود آخرت نپرداختی. پی‌نوشتها؛ [۱]بحارالانوار ج۹۸ ص۲۶۹. [۲]لهوف ص۶۷. [۳]فتح الباری ج۶ ص۵۷۳. [۴]مكارم الأخلاق ص۱۲. [۵]کافی ج۱ ص۲۶۶. [۶]مجمع البيان ج۱ ص۵۰۰. [۷]الميزان ج۱۹ ص۲۷ منبع:وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه «امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه، «پيامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) چه تأثيراتی بر جامعه جاهليّت آن زمان گذاشتند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۱ «نهج البلاغه» پس از حمد و ثنای الهی به سراغ شهادت بر يكتايى خدا و رسالت (صلی الله علیه و آله) مى رود و مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ». (گواهى مى دهم جز خداوندِ يكتا معبودى نيست و شهادت مى دهم كه ، بنده و فرستاده و برگزيده و انتخاب شده اوست). 🔹بسيارى از شارحان «نهج البلاغه»، كلمات و را به يك معنا تفسير كرده [به معناى منتخب و برگزيده] و تأكيدِ يكديگر دانسته اند؛ ولى با توجه به اين كه «نجيب» به معناى «نفيس» و پرارزش است. تفاوتى ميان اين دو واژه وجود دارد، كه اوّلى در واقع، زمينه ساز دوّمى است؛ زيرا هنگامى كه چيزى نفيس و پرارزش شد به هنگام انتخاب، آن را بر مى گزينند. 🔹در ادامه آن حضرت به دو وصف ديگر اشاره كرده، مى فرمايد: «لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ، وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ». (در و همتا ندارد و فقدانِ او قابل جبران نيست). به يقين چيزى كه در فضيلت همتا ندارد، هنگامى كه از دست برود جانشينى نخواهد داشت. در هفتمين و آخرين وصف به آثار وجودى آن حضرت در شرايط اشاره كرده، مى فرمايد: 🔹«أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ». (به بركت وجود او شهرهايى كه غرق در و بود و بر افكارِ مردمش غلبه داشت و و بر آنها چيره شده بود روشن گشت)؛ و در ادامه مى افزايد: «وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ، وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ؛ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ، وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ!». (در زمانى كه مردم حرام را حلال مى شمردند، دانشمندان را تحقير مى كردند، در دوران غيبتِ اولياى الهى، قدم به عرصه حيات مى گذاشتند و در كفر و بى دينى جان مى سپردند). 🔹اين اوصاف هفتگانه كه در عبارات كوتاهى درباره بيان شده، ترسيم گويايى از آن زمان است. گمراهى و جهل و قساوت، حلال شمردن حرام و تحقير دانشمندان، نداشتن رهبر و سرانجام، بى ايمان از دنيا رفتن. آنها چنان تاريك و ظلمانى بود كه به جنايات خود افتخار مى كردند. كشتن و زنده به گور كردن فرزندان، نشانه غيرت، و غارتگرى دليل شجاعت شمرده مى شد. 🔹 و ، آنچنان بر جامعه آنها سايه افكنده بود كه خدايانشان را با دست خود مى ساختند؛ گاه از سنگ و چوب و گاه از مواد غذايى و سپس در زمان قحطى همانها را مى خوردند. و آنچنان بود كه كينه ها را از نسلى به نسلى منتقل مى ساختند و خونريزى و آدمكشى براى آنها يك امر ساده بود، و همچنين مفاسد ديگر. در اين زمان مى توان به عظمت خدمات (صلی الله علیه و آله) و اهميّت رسالتِ ایشان در آن محيط تاريك و ظلمانى پى برد، كه در مدت كوتاهى از آن قومِ وحشى و خرافى و جاهل، قومى متمدّن و عالم و آگاه ساخت. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) هنگام ورود به ماه «رمضان» چه سفارشی به مومنین می فرمایند؟ 🔹«قَالَ النَّبِىُّ (ص): ... وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَاءِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ احْفَظُوا ألْسِنَتَكُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَايَحِلُّ النَّظَرُ إلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ وَ عَمَّا لَايَحِلُّ الاِسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أسْمَاعَكُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أيْتَامِكُمْ وَ تُوبُوا إلَى اللهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ ارْفَعُوا إلَيْهِ أيْدِيكُمْ بِالدُّعَاءِ فِى أوْقَاتِ صَلَاتِكُمْ». [۱] (پيامبر اكرم (ص) مى‌فرمايد: ... بر فقرا و مستمندان صدقه دهيد و بزرگانتان را اكرام كنيد و بر كوچكترهايتان ترحّم كنيد و صله رحم كنيد و زبانتان را حفظ كنيد و چشم‌ هايتان را از آنچه كه نظر به آن حرام است بپوشانيد و گوش‌ هايتان را از آنچه كه شنيدن آن حرام است حفظ كنيد، به يتيم‌ هاى مردم محبّت كنيد تا به يتيم‌ هاى شما محبّت كنند و به سوى خدا از گناهان‌تان توبه كنيد و دست‌ هايتان را براى دعا در اوقات نماز به درگاهش بلند كنيد). 💠شرح حديث 🔹در ميان رواياتى كه در مورد وارد شده، جامع‌ترين روايت، حديث معروفى است كه هر چه انسان در مورد آن تعمّق كند مطالب جديدى به دست مى‌آورد؛ عبارات فوق چند جمله از آن روايت است. در فصلى از اين حديث (صلی الله علیه و آله) ده دستور مى‌دهد كه پنج دستور اجتماعى و مردمى و پنج دستور الهى و سازنده است. با دقّت به اين حديث متوجّه مى‌شويم كه بايد سازنده باشد، هم رابطه خلق با خلق و هم رابطه انسان با خالق را روشن مى‌سازد و در ضمن معلوم مى‌شود كه ، آيين محبّت است. 💠الف) دستورات اجتماعى 1⃣«كمك به فقرا و بيچارگان». هميشه بايد در فكر و باشيم، ولى اين يك سفارش مضاعف است. 2⃣«احترام به بزرگترها». را بزرگ بداريد، نه اينكه وقتى استقلال فكرى و جسمى پيدا مى‌كنيد، و را كنار بگذاريد، به طورى كه پدر و مادر را به خانه سالمندان بفرستيم. گويا بچّه‌ها خيال مى‌كنند كه هميشه جوان خواهند بود و غم و پيرى سراغ آنان نخواهد آمد و سرنوشت مادران و پدران براى آنها پيش نخواهد آمد. متأسّفانه اين فرهنگ غربى كم كم در كشور ما هم رواج پيدا كرده است؛ ولى بدعاقبتى انتظار اين گونه افراد را مى‌كشد. 3⃣«ترحّم بر كوچكترها». را ترحّم كنيد و به آنها ارزش قائل شويد، تا بتوانند راه استقلال را پيدا كنند. 4⃣«صله رحم». ماه رمضان، ماه است، البتّه در ماه‌هاى ديگر هم صله رحم واجب است، ولى در تأكيد بيشترى شده است. نبايد به جامعه ما هم نفوذ كند كه فرزندان از پدر و مادر و يا به عكس پدر و مادر از حال فرزندان و بقيّه بستگان از يكديگر بى‌اطّلاع باشند؛ ما كه داراى فرهنگ و مكتب غنى اسلامى هستيم نبايد غربى‌ها را در اخلاق الگو قرار دهيم. 5⃣«محبّت به يتيمان». يكى از آثار وضعيّه محبّت به اين است، كه اگر اكرام ايتام مردم كرديد، مردم هم يتيمان شما را اكرام مى‌كنند كه ثمره اين عمل در اين دنيا ديده مى‌ شود. 💠ب) دستورات خودسازى 1⃣«حفظ زبان». گام اوّل خودسازى و سير و سلوك الى الله، است و تا زبان اصلاح نشود هيچ چيز اصلاح نخواهد شد. ، بزرگترين عامل قرب الى الله و بزرگترين وسيله براى شيطان است. را از ريختن آبروى مردم حفظ كنيد. 2⃣«چشم‌پوشى از حرام». گاهى يك ، زندگى انسان را عوض كرده و باعث گرفتارى مى‌شود و خلاف‌هاى متعدّدى به دنبال مى‌آورد، كه اگر آن نگاه اوّل نبود، كار به اينجا نمى‌رسيد. جوان‌ هايى كه گرفتار شده‌اند، از ما راه حل مى‌خواهند و ما براى آنها نسخه‌اى داريم و مى‌گوييم: «به فيلم‌هاى مستهجن نگاه نكنيد، در مجالس آلوده شركت نكنيد، با رفقاى منحرف دوستى نكنيد، چشم چرانى نكنيد و خود را به خدا بسپاريد و هميشه خود را به ورزش و مطالعه مشغول كنيد كه اين باعث مى‌شود خود را حفظ كنيد تا توفيق ازدواج پيدا كنيد». 3⃣«گوش نكردن به صداى حرام». گوش‌ها را هم از شنيدن صداهايى مانند موسيقى حرام، غيبت، تهمت، تشويق به گناه و... حفظ كنيد. 4⃣«توبه كردن از گناهان». از توبه كنيد، البتّه هميشه بايد كرد، ولى بهار توبه، ماه مبارك رمضان است. 5⃣«دعا و مناجات با خدا» پی نوشت‌ها؛ [۱] عيون أخبار الرضا(ع)‏، ابن بابويه، نشر جهان‏، تهران،‏ ۱۳۷۸ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۹۵ 📕مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، چ ۱، ‏ص ۱۰۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت خدیجه» (سلام الله عليها) در آیینه قرآن و روایات فریقین 🔹حضرت (سلام الله علیها)، اولین بانویی است که به (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد. [۱] او از ثروتمندترین‌ زنان دوران خود بود، که در راه پیشبرد همه خود را هزینه کرد تا جایی که در هنگام وفاتش حتی یک کفن برای خود نداشت. [۲] این بخشش اموال آن‌چنان برای اسلام اثربخش بود که مشهور شد: گسترش اسلام و برافراشته شدن پرچم آن به برکت دو چیز است؛ شمشیر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و اموال حضرت (سلام الله علیها). [۳] 💠«حضرت خدیجه از منظر قرآن» 🔹با توجه به روایات اسلامی، زمانی که آیه «...رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» [۴] (...و کسانی که گویند: پروردگارا، ما را زنان و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند و ما را پیشوای اهل تقوا قرار ده) نازل شد (صلی الله علیه و آله) به (علیه السلام) فرمودند: منظور از «مِنْ أَزْوَاجِنَا» كیست؟ 🔹حضرت جبرئیل عرض کرد: (سلام الله علیها). سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «ذُرِّیَّاتِنَا» چه كسانی هستند؟ حضرت جبرئیل گفت: (سلام الله علیها)؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: مراد از «قُرَّةَ أَعْیُنٍ» چه كسانی هستند؟ جبرئیل پاسخ داد: و (علیهم السلام). ایشان گفتند: منظور از «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» چه كسی است؟ جبرئیل گفت: (علیه السلام) 💠«حضرت خدیجه از منظر روایات» 🔹گوشه‌ای از جایگاه والا و با عظمت (سلام الله علیها) در روایات موجود در منابع فریقین بازتاب پیدا کرده است که به دلیل رعایت اختصار چند مورد را بیان می‌کنیم: 💠«بهترین بانو» 🔹طبق روایات شیعه و سنی، (سلام الله علیها) یکی از چهار زنی است که در دنیا به کمالی دست یافت که دیگر زنان عالم به آن جایگاه دست نیافته و نخواهند یافت. [۵] این بانوی بزرگ اسلام، در بندگی خدا آنچنان اوج گرفت که در کنار دخترش، عنوان را دارا می باشد. (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «أفضلُ نساءِ أهلِ الجنةِ خديجةُ بنتُ خويلدٍ و فاطمةُ بنتُ محمدٍ و مريمُ بنتُ عمرانَ و آسيةُ بنتُ مزاحمٍ امرأةُ فرعونَ» [۶] (بهترین زنان بهشت، خدیجه، فاطمه، مریم و آسیه همسر فرعون می باشند). 💠«غبطه حضرت آدم (علیه السلام)» 🔹طبق‌ روایات‌ زمانی‌ که حضرت آدم (علیه السلام) از جایگاه (سلام الله علیها) و بذل و بخشش اموالش در راستای آبیاری نهال جوان اسلام آگاه شد، نسبت به غبطه خورد و فرمود: «مِمّا فَضَّلَ الله به إبنی عَلَیّ أن زوجته خَدیجهً کانَت عَوناً لَه عَلَى تَبلیغِ أمرِ الله (عزّ و جلّ)...» [۷] (یکی از تفضلات خداوند عالم بر فرزندم (پیامبر اسلام) این است که همسرش ، همکار و همیار او برای تبلیغ‌ امر‌ الهی بود...). 💠«بصیرت خدیجه (سلام الله علیها)» 🔹زمانی که حضرت (سلام الله عليها) احساس كرد مرگش فرا رسيده است به (صلّی الله علیه و آله) به عنوان وصیت جملاتی را عرضه داشت که نشان از اوج و این بانوی بزرگ اسلام است. وی در اولين جمله خود خطاب به رسول الله (صلی الله علیه و آله) چنین گفت: اگر من در حق تو كوتاهى كرده ام مرا عفو كن. پيامبر (صلّی الله عليه و آله) فرمود: ای ! من از تو كوچكترين قصوری نديدم و تو تمام تلاش خود را در خدمت به من و اسلام به كار بردی و بسيار خسته شدی و تمام زندگی ات را خرج كردی. [۸] 🔹 (سلام الله علیها) تمام خود را در مسیر اعتلای خرج کرد، ولی از آنجایی که عظمت اسلام را درک کرده است، نه تنها این عمل خود را بزرگ نمی‌پندارد، بلکه خود را مقصر نیز می‌داند. این است بصیرتی که بزرگان عالم خلقت، همچون حضرت آدم (علیه السلام) به آن غبطه می‌خورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] انساب الاشراف، ج۱، ص۴۷۱. [۲] سیره ابن هشام، ج۱، ص۴۲۶. [۳] الصحیح فی سیره النبی الاعظم، ج۳، ص۱۹۸. [۴] قرآن کریم، سوره فرقان، آيه ۷۴. [۵] مجمع البیان، ج۵، ص۳۲۰. [۶] مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۳. [۷] عمده القاری، ج۱، ص۶۳. [۸] شجره طوبی، ج۲، ص۲۳۵ نویسنده؛ علیرضا خاتم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مرجعیّت علمى پس از خویش را چه کسانى معرّفى کرده اند؟ 🔹اینکه پس از رحلت (صلی الله علیه و آله)، آیا در (علیهم السلام) تجسم و تبلور یافته بود یا در دیگران؟ و آیا وظیفه هر مسلمان در هر زمان و قرن، تمسک به «ائمه اهل بیت» (علیهم السلام) به عنوان یکى از است، یا تمسک به دیگران؟ این بحث، همیشه تازه و شایسته تأمل است. با چشم پوشى از اینکه (صلی الله علیه و آله) در ، (عليه السلام) و اهل بیت او را براى رهبرى و حکومت تعیین کرد، در روزى که مسلمانان سایبانى جز گرماى خورشید نداشتند، 🔹و او را پس از توحید و معاد، اصل سوم قرار داد، می گوییم: (صلی الله علیه و آله) همواره در میان غافلان و جاهلان هشدار می داد و دعوت به تمسک به و می کرد. این صراحت دارد در اینکه «مرجعیت علمى»، افزون بر رهبرى سیاسى، منحصر به (علیهم السلام) است و مسلمانان باید در حوادث و پیشامد هاى دینى و هر آنچه به دینشان مربوط می شود، به آنان روى آورند. براى آنکه بعضى از سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این زمینه روشن شود، برخى از احادیث را مى آوریم: 💠«حدیث ثقلین» 🔹مؤلفان صحاح و مسندها از (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «اى مردم! من در میان شما دو چیز باقى گذاشتم که اگر به آن روى آورید هرگز گمراه نمی شوید: و ». در جاى دیگر فرمود: «من در میان شما چیزى بر جاى نهادم که اگر به آن تمسک بجویید گمراه نمی شوید: کتابِ خدا، رشته اى کشیده شده از آسمان به زمین، و عترتم اهل بیتم؛ و این دو از هم جدا نمى شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید پس از من با این دو چگونه رفتار مى کنید». 🔹و نقل هاى دیگرى نزدیک به اینها. این سخن را بارها (صلی الله علیه و آله) فرمود: در بازگشت از طائف، روز عرفه در حجة الوداع، روز غدیر خم، بر فراز منبرش در مدینه، در اتاق خودش در ایام بیمارى در حالى که اتاق پر از جمعیت بود. در صحت این حدیث هیچ کس جز جاهل یا معاند شک نمى کند. این حدیث با سندهاى مختلف از زبان بیست و چند صحابى نقل شده است. [۱] 🔹دقت در این حدیث، عترت پاک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را مى رساند، چرا که با قرین شده و اینکه از هم جدا نمى شوند. روشن است که قرآن، کتابى است که از هیچ سو باطل به آن راه ندارد، چگونه ممکن است قرین ها و همتاهاى قرآن، در سخن و حکم و داورى و تأیید، به خطا روند؟ جدایى ناپذیرى و تا روز قیامت، گواه در سخنان و روایت هایشان است. به علاوه، این حدیث، کسى را که به عترت تمسک جوید گمراه نمى شمرد. پس اگر آنان از خطا و خلاف معصوم نباشند، چگونه متمسک به آنان گمراه نمى شود؟ 💠«حدیث سفینه» 🔹محدثان از (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «مَثَلِ اهل بیت من در امتم، همچون مثلِ کشتى نوح است، هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر که عقب بماند هلاک شود». [۲] آن حضرت، خاندان خود را به کشتى نوح تشبیه کرده، در این که هرکه در دین به آنان روى آورد و اصول و فروع دین را از آنان بیاموزد، از عذاب دوزخ رها می شود و هرکه تخلّف کند، همچون کسى خواهد بود که در طوفان نوح به کوه پناه برد تا از عذاب الهى ایمن شود، با این تفاوت که او در آب غرق شد و این در آتش فرو مى رود. 🔹وقتى که شأن و منزلت عالمان چنین باشد، پس به کجا مى روید؟ ابن حجر مى گوید: وجه تشبیه آنان به کشتى آن است که هرکس آنان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد و به شکرانه نعمت الهى، از روش عالمان این خاندان پیروى کند، از ظلمت مخالفت ها مى رهد و هر که تخلف کند در دریاى ناسپاسى نعمت ها غرق میشود و در دشت هاى طغیان هلاک می گردد. پی نوشت: [۱] همین بس که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» با نشر کتابى همه منابع این حدیث را آورده است. از جمله: صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۲؛ سنن ترمذى، ج ۲، ص ۲۰۷؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷، ۲۶ و ۵۹ و ج ۴، ص ۳۶۶ و ۳۷۱ و ج ۵، ص ۱۸۲ و ۱۸۹؛ میر حامد حسین هندى نیز اسناد این حدیث و سخن بزرگان را درباره آن در ۶ جلد از کتاب عظیم خود (عبقات) آورده است. [۲]ر.ک: غایة المرام، بحرانى، ص ۴۱۷ ـ ۴۳۴؛ المراجعات، نامه ۸، حواشى احقاق الحق، ج ۹. 📕سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدّثی، نشر مشعر، چ دارالحدیث، ۱۳۸۶ش، ص ۲۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق بیان «امام علی» (علیه السلام)، «پیامبر اکرم» (صلی الله علیه و آله) چه فتنه‌ای را برای امت اسلامی بعد از خودش پیش بینی کرده بود؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۶ «نهج البلاغه» به سؤال خود از (ص) در خصوص «فتنه و آزمون بزرگی» که بعد از آن حضرت رخ می دهد اشاره نموده و می فرماید: «آن حضرت [به من] فرمود: «اى علی، مردم بعد از من با آزمايش مى شوند؛ بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و [با اين كه مرتكب گناهان بزرگى مى شوند] انتظار رحمت از خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى بينند، خدا را با شبهات دروغين و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمرند، را به نام «نبيذ»، و را به نام «هديه» و را به اسم «تجارت» حلال مى پندارند!». 🔹رسول خدا (ص) در اين بخش از فرمایشش بر جزئياتى از اين آزمون بزرگ و فتنه فراگير انگشت مى نهد و به پنج وصف از اوصاف گروهى كه امتحان مى شوند اشاره مى كند. قبل از هر چيز تصريح مى كند كه آنها به اموال شان امتحان مى شوند؛ اشاره به اينكه ، عمده ترين وسيله آنهاست؛ همانگونه كه در هر عصر و زمانى چنين است، و ديگر اينكه آنها گرفتار غرور بى دليلى اند؛ چرا كه مسلمان بودنِ خود را به رخ مردم مى كشند و گويا منّتى بر خدا دارند؛ با تمام آلودگى هايى كه مرتكب می‌شوند خود را مشمول رحمت خدا و در امان از عذاب او مى پندارند و چنين است حال تمام گنهكارانِ مغرور و از خود راضى. 🔹«قرآن مجيد» درباره گروهى از اعرابِ تازه مسلمان كه داراى همين صفات بودند، مى فرمايد: «آنها بر تو مى نهند كه اسلام آورده اند؛ بگو: اسلام آوردنِ خود را بر من منّت نگذاريد؛ بلكه خدا بر شما منّت مى نهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است، اگر [در ادعاى ايمان] راستگوييد». [ترجمه‌ی آيه ۱۷ سوره حجرات] و از ويژگى هاى ديگر آنها اين است كه را كه مورد علاقه آنهاست، زير پوشش های فريبنده‌اى قرار مى دهند، يا براى اينكه مردم را بفريبند و يا حتى وجدان خود را نيز فريب دهند، به سراغ مى روند. 🔹وقتى به آنها گفته شود: شراب از مُحرّمات مُسلّم است مى گويند: اين همان نبيذى است كه پيامبر اكرم (ص) و اصحابش از آن مى نوشيدند؛ در حالى كه آن نبيذ نه مُسكر بود و نه حرام؛ بلكه رسول خدا (ص) هنگامى كه يارانش بعد از ورود به مدينه از سرد بودن طبيعتِ آب مدينه و ناراحتی‌ هاى گوارشى شكايت كردند، به آنها فرمود: چند دانه اى خرما درون خمره آب بريزيد تا مشكل شما برطرف گردد. اين آب نه مضاف مى شد و نه خرما در حدّى بود كه مُسكر شود. از آن مى نوشيدند و وضو مى گرفتند؛ 🔹ولى بعضى از گمراهان آن را بهانه كردند؛ مقدار زيادى خرما در آب مى ريختند و در جاى گرمى قرار مى دادند تا تخمير و به مُسكر تبديل شود و آن را به نام نبيذ مى نوشيدند. همچنين بسيارى از افرادِ گناهكار و ضعيف الايمان در گذشته و حال، نام را بر هديه مى گذاشتند و نيز در پوشش معاملاتِ صورى به مشغول شده و می‌شوند. بديهى است در محيط هاى مذهبى كه گناهِ آشكار، مشكلات زيادى دارد، ترجيح مى دهند كه اعمال خود را در پوشش عناوين فريبنده اى انجام دهند. اين همان است كه به نام و از آن خبر داده اند. 🔹به يقين، اين نوع مخالفت با قوانين الهى از مخالفتِ صريح و آشكار بدتر و خطرناكتر است، زيرا ممكن است به سرعت در جامعه فراگير شود، بى آنكه به مانعى برخورد كند؛ در حالى كه گناهانِ آشكار چنين نيست و در يك جامعه مذهبى با موانع زيادى برخورد مى كند. افزون بر اين، اينگونه فرار از قانون، گناه مضاعفى است؛ هم گناه رباخوارى است و هم رياكارى و بازى با احكام دين. به تعبير ديگر، در اين نوع فرار از قانون، تنها صورتى از قانون و حكم الهى باقى مى ماند، بى آن كه محتوا و فلسفه آن وجود داشته باشد؛ 🔹مثلا تحريم به دليل مفاسد زيادى است كه در نظام اقتصادى جامعه به وجود مى آيد و سبب و ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقيرتر شدن فقيران مى گردد؛ به همين جهت زشتى آن از زناى با محارم بيشتر شمرده شده و به جنگ با خدا رفتن معرفى شده است، و در احاديث اسلامى، هفت نوع مفسده مختلف براى آن ذكر شده كه در بحث ربا شرح آن را داده ايم. آيا با يك صورت سازى و مثلا اضافه كردن يك سير نبات يا يك قوطى كبريت با يك معامله سنگين ربوى، همه اين مفاسد حل مى شود؟!! هرگز! آيا به گفته مرحوم وحيد بهبهانى تمام مشكل در كلمه سُحت و رباست؟ و تمام گناه ربا فقط به اين الفاظ بر مى گردد يا حكمتى در اين حكم بوده، كه بايد مورد توجه قرار گیرد؟! • مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«لا يَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما أمَرُوا بِالمَعرُوفِ و نَهَوا عَنِ المُنكَرِ و تَعاوَنُوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى». 🔹«مردم هميشه در خير خواهند بود، تا وقتى كه امر به معروف و نهى از منكر می‌كنند، و در نيكى و پرهيزكارى يكديگر را يارى می‌رسانند». 📕تهذيب الأحكام، ج ۶، ص ۱۸۱ @tabyinchannel