💥☄💥☄💥☄💥☄💥
☄
⭕️طبق بیان امام علی (ع)، پیامبر اکرم (ص) چه فتنهای را برای امت اسلامی بعد از خودش پیش بینی کرده بود؟
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۶ «نهج البلاغه» به سؤال خود از #پیامبر_اكرم (ص) در خصوص #فتنه و #آزمون_بزرگی که بعد از آن حضرت رخ می دهد اشاره نموده و می فرماید: «آن حضرت [به من] فرمود: اى علی، مردم بعد از من با ثروتشان آزمايش مى شوند؛ ديندار بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و [با اين كه مرتكب گناهان بزرگى مى شوند] انتظار رحمت از خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى بينند، #حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمرند، #شراب را به نام «نبيذ»، و #رشوه را به نام «هديه» و #ربا را به اسم «تجارت»، حلال مى پندارند!». #رسول_خدا (ص) در اين بخش از فرمایشش بر جزئياتى از اين #آزمون_بزرگ و #فتنه_فراگير انگشت مى نهد و به پنج وصف از اوصاف گروهى كه امتحان مى شوند اشاره مى كند. قبل از هر چيز تصريح مى كند كه آنها به اموال شان امتحان مى شوند؛ اشاره به اينكه #مال، عمده ترين وسيله امتحان آنهاست؛ همانگونه كه در هر عصر و زمانى چنين است، و ديگر اينكه آنها گرفتار غرور بى دليلى اند؛ چرا كه مسلمان بودنِ خود را به رخ مردم مى كشند و گويا منّتى بر خدا دارند؛ با تمام آلودگى هايى كه مرتكب ميشوند خود را مشمول رحمت خدا و در امان از عذاب او مى پندارند و چنين است حال تمام گنهكارانِ مغرور و از خود راضى.
🔹«قرآن مجيد» درباره گروهى از اعرابِ تازه مسلمان كه داراى همين صفات بودند، مى فرمايد: «آنها بر تو #منّت مى نهند كه اسلام آورده اند؛ بگو: اسلام آوردنِ خود را بر من منّت نگذاريد؛ بلكه خدا بر شما منّت مى نهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است، اگر [در ادعاى ايمان] راستگوييد». [ترجمهی آيه ۱۷ سوره حجرات] و از ويژگى هاى ديگر آنها اين است كه #كارهاى_حرام را كه مورد علاقه آنهاست، زير #پوششهای_فريبندهاى قرار مى دهند، يا براى اينكه مردم را بفريبند و يا حتى وجدان خود را نيز فريب دهند، به سراغ #شراب مى روند. وقتى به آنها گفته شود: شراب از مُحرّمات مُسلّم است مى گويند: اين همان نبيذى است كه پيامبر اكرم (ص) و اصحابش از آن مى نوشيدند؛ در حالى كه آن نبيذ نه مُسكر بود و نه حرام؛ بلكه پيامبر اکرم (ص) هنگامى كه يارانش بعد از ورود به مدينه از سرد بودن طبيعتِ آب مدينه و ناراحتی هاى گوارشى شكايت كردند، به آنها فرمود: چند دانه اى خرما درون خمره آب بريزيد تا مشكل شما برطرف گردد. اين آب نه مضاف مى شد و نه خرما در حدّى بود كه مُسكر شود. از آن مى نوشيدند و وضو مى گرفتند؛ ولى بعضى از گمراهان آن را بهانه كردند؛ مقدار زيادى خرما در آب مى ريختند و در جاى گرمى قرار مى دادند تا تخمير و به مُسكر تبديل شود و آن را به نام نبيذ مى نوشيدند. همچنين بسيارى از افرادِ گناهكار و ضعيف الايمان در گذشته و حال، نام #رشوه را بر هديه مى گذاشتند و نيز در پوشش معاملاتِ صورى به #رباخوارى مشغول شده و میشوند.
🔹بديهى است در محيط هاى مذهبى كه گناهِ آشكار، مشكلات زيادى دارد، #گنهكاران ترجيح مى دهند كه اعمال خود را در پوشش عناوين فريبنده اى انجام دهند. اين همان است كه به نام #فتنه و #آزمون_بزرگ از آن خبر داده اند. به يقين، اين نوع مخالفت با قوانين الهى از مخالفتِ صريح و آشكار بدتر و خطرناكتر است؛ زيرا ممكن است به سرعت در جامعه فراگير شود، بى آنكه به مانعى برخورد كند؛ در حالى كه گناهانِ آشكار چنين نيست و در يك جامعه مذهبى با موانع زيادى برخورد مى كند. افزون بر اين، اينگونه فرار از قانون، گناه مضاعفى است؛ هم گناه رباخوارى است و هم رياكارى و بازى با احكام دين. به تعبير ديگر، در اين نوع فرار از قانون، تنها صورتى از قانون و حكم الهى باقى مى ماند، بى آن كه محتوا و فلسفه آن وجود داشته باشد؛ مثلا تحريم رباخوارى به دليل مفاسد زيادى است كه در نظام اقتصادى جامعه به وجود مى آيد و سبب فاصله طبقاتى و ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقيرتر شدن فقيران مى گردد؛ به همين جهت زشتى آن از زناى با محارم بيشتر شمرده شده و به جنگ با خدا رفتن معرفى شده است و در احاديث اسلامى، هفت نوع مفسده مختلف براى آن ذكر شده كه در بحث ربا شرح آن را داده ايم. آيا با يك صورت سازى و مثلا اضافه كردن يك سير نبات يا يك قوطى كبريت با يك معامله سنگين ربوى، همه اين مفاسد حل مى شود؟!! هرگز! آيا به گفته مرحوم وحيد بهبهانى تمام مشكل در كلمه سُحت و رباست؟ و تمام گناه ربا فقط به اين الفاظ بر مى گردد يا حكمتى در اين حكم بوده، كه بايد مورد توجه قرار گیرد؟!
• مآخذ در منبع موجود است
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#فتنه #آزمون #آزمایش #گناه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) مجازات گنهکاران در آخرت چگونه انجام می شود؟
🔹#امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» به شرح درد و رنج هاى #اهل_معصيت در سرايى ديگر پرداخته مى فرمايد: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ، وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ، وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ». (و اما #گناهكاران را در بدترين منزلگاه جاى میدهد و دست آنها را با غُل و زنجير به گردنشان مى بندد، آنگونه كه سرهايشان را به پاها نزديك میكند!)؛ اين تعبيرات اشاره به این آیه «قرآن مجيد» است که می فرماید: «إِذِ الْأَغْلَالُ فِى أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ - فِى الْحَمِيمِ ثُمَّ فِی النَّارِ يُسْجَرُونَ» [۱]؛ (در آن هنگام كه #غُلوزنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى كشند - و در #آب_جوشان وارد مى كنند، سپس در #آتش_دوزخ افروخته ميشوند).
🔹در ادامه اين سخن ميفرمايد: «وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ، وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ، فِی نَارٍ لَهَا كَلَبٌ [۲] وَ لَجَبٌ [۳]، وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ، وَ قَصِيفٌ [۴] هَائِلٌ». (خداوند جامه هايى از موادّ آتش زا و لباس هايى از قطعه هاى آتش بر آنها مى پوشاند؛ در عذابى كه حرارتش بسيار شديد است و درش به روى آنها بسته است! #آتشى_پرهيجان كه می خروشد و زبانه میكشد! شعله هايش فروزان و صدايش هراس انگيز است!). «قَطِران» در اصل به معناى مادّه قابل اشتعالى است شبيه نفت سياه كه سياه و لزج و بدبو است و در قديم به حيواناتى كه مبتلا به جَرَب (نوعى بيمارى كه مو و پشم با آن میريزد) بودند مى ماليدند و معتقد بودند كه اين مادّه، بيمارى را درمان میكند. اين مادّه چنان است كه اگر شعله آتش به آن برسد شعله ور میشود.
🔹امام علی (ع) ميفرمايد: در آن روز پيراهنى از اين مادّه بر #دوزخيان مى پوشانند. اوصافى كه براى #آتش_دوزخ در اين عبارات كوتاه و تكان دهنده ذكر شده، نشان مى دهد كه آتشى فوق العاده سوزان است. شعله هايش به آسمان زبانه مى كشد و صداى هولناكش گوش را كر مى كند. اميرالمؤمنين (ع) در ادامه سخن ميفرمايد: اضافه بر همه اينها، مشكل عظيم اين است كه: «لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا، وَ لَا تُفْصَمُ [۵] كُبُولُهَا، [۶] لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَى، وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَى». (#گنهكاران هميشه در آن اقامت دارند و براى آزادى اسيرانش غرامتى پذيرفته نمى شود و زنجيرهايش گسسته نمیگردد؛ مدّتى براى آن سرا تعيين نشده تا پايان گيرد و سرآمدى براى آن قوم وجود ندارد تا به آخر رسد!). اگر انسان يك لحظه اين #عذابهای_هولناك و شديد را در ذهن خود تصوّر كند، كافى است كه او را از #گناه باز دارد و هدف اصلى از شرح اين عذاب هاى الهى نيز همين است!
🔹مخصوصاً در روايات اسلامى تأكيد شده است كه وقتى به آيات پاداشهاى شوق انگيز بهشت ميرسيد، به آن فكر كنيد و هر زمان به آيات هولناك عذاب ميرسيد، توقّف كنيد و در آن بينديشيد. امام علی (ع) در خطبه همّام (خطبه ۱۹۳) در توصيف #پرهيزكاران ميفرمايد: «فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنوُا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ»؛ (پرهيزكاران هنگام تلاوت قرآن هرگاه به آيه اى برسند كه در آن تشويق باشد، با علاقه فراوان به آن روى آورند و روح و جانشان با شوق فراوان در آن سر مى كشد و آن را همواره نصب العين خود مى سازند، و هر زمان به آيه اى برسند كه در آن تخويف باشد، گوشِ دلِ خويش را براى شنيدن آن باز مى كنند و گويى صداى زوزه آتش جهنّم را در اعماق گوش خود احساس مى كنند).
پی نوشتها؛
[۱] سوره غافر، آيات ۷۱ و ۷۲
[۲] «كلب» از مادّه «كَلْب» (بر وزن جلب) در اصل به معناى فشار آوردن بر اسب به وسيله مهميز است تا به سرعت حركت كند؛ سپس اين واژه به هر نوع شدّتى استعمال شده.
[۳] «لجب» (معناى مصدرى و اسم مصدرى دارد) به معناى سر و صداست.
[۴] «قصيف» به معناى صداى شديد است.
[۵] «تفصم» از مادّه «فصم» (بر وزن نظم) به معناى شكستن چيزى بدون جدا شدن است؛ هر چند گاهى در موارد جدا شدن اجزاء به كار مى رود.
[۶] «كُبُول» جمع «كبل» (بر وزن طبل) به معناى قيد و بند است.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۴، ص ۶۰۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#گناه #معصيت #جهنم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تشویق» و «تنبیه» چه شرایطی دارد و برای تأثیر گذاری آنها چه نکاتی را باید مد نظر قرار دهیم؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸در #تشویق و #تنبیه بايد شرایط آن را مد نظر قرار دهیم؛ مثلا تشويق نبايد مايه #غرور و #غفلت تشويق شونده، يا خاموشی شعله فعّاليّتها و نظم و انضباط او گردد بلکه بايد بیشتر بر جنبه هاى معنوى تکیه کرد تا موجب تعالی شخصيّت افراد گردد و معیار در آن ضوابط باشد نه روابط. در مورد #تنبیه نیز شرايطی وجود دارد که باید رعایت شود و از آنجایی که «تنبيه» چنان كه از نامش پيداست، به منظور «آگاه سازى» صورت مى گيرد، بايد جهت گيرى آن به اين سمت باشد.
🔹گرچه #مجازات و #توبيخ هرگز نمى تواند نخستين واكنش در برابر #افراد_متخلّف باشد - بلكه، بايد قبل از هر چيز دست به دامان #آموزشهای_فرهنگى زد - و نه مى تواند مشكل #تخلّفات و بى انضباطى ها و خيانت ها را به طور كامل حل كند، ولى به هر حال، چيزى است كه چشم پوشى از آن به طور كلّى نيز براى هر تشكيلاتى خطرناك است، چرا كه هميشه «درصد» معيّنى از افراد هستند كه بدون اين «عامل باز دارنده» و يا لااقل «ترس از آن» انجام وظيفه نمى كنند. براى اين كه مديران بتوانند از #توبيخ و #تنبيه به هدف هاى تربيتى مورد نظر برسند، رعايت اصول زير مناسب به نظر مى رسد:
1⃣#تنبيه هميشه بايد مقطعى باشد، يعنى راه را به روى افراد متخلّف براى #اصلاح خويشتن نبندد. جالب است كه در #قرآن_مجيد در بسيارى از آيات، بعد از مجازات هاى شديد، بلافاصله #توبه_كاران را استثناء مى كند؛ يعنى راه را به روى #گنهكاران باز نگاه مى دارد. جمله «اِلا الَّذينَ تابُوا» و امثال آن در آيات زيادى از قرآن به همين منظور آمده است.
2⃣#توبيخ و #مجازات نبايد حسّ كينه توزى افراد را برانگيزد، و در عين حال #قاطعيّت_مديريّت ايجاب مى كند كه در اين مورد گرفتار وسوسه نشود و از ترس كينه توزی هاى آينده، بكلّى چشم از #مجازات يا توبيخ #متخلّفان و گنهكاران نپوشد، وگرنه سازمان تشكيلاتش به #فساد مى گرايد.
3⃣رعايت تناسب ميان «جرم» و «جريمه»، از مسلّم ترين مسائل اسلامى و تشكيلاتى است كه دقّت در باب حدود و ديات در فقه اسلام، اين معنى را كاملاً مشخّص مى كند.
4⃣اصل در #توبيخ اين است كه خصوصى باشد به عكس #تشويق، ولى مواردى استثنایی پيش مى آيد كه شرايط ايجاب مى كند كه در حضور جمع انجام گيرد، و يا خبر آن به گوش ديگران برسد.
5⃣از مسائلى كه در مورد #توبيخ و مجازات كاملاً ضرورى به نظر مى رسد، اين است كه، بايد دليل آن دقيقاً به طرف #تفهيم شود، و هرگز به اين قناعت نشود كه او خودش مى داند كفّاره چه گناهى را مى پردازد. چه بسيار افرادى كه از اعمال سوء و تخلّفات خويش بى خبرند و يا به گفته قرآن «يَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» آن را عمل نيكى مى پندارند و يا اگر آگاهند، درجه اهمّيّت آن را نمى دانند؛ لذا تفهيم دقيق اين مسأله، براى #اصلاح و #تربيت، ضرورت دارد.
6⃣مدير و فرمانده نبايد در #توبيخ و ملامت زياده روى كند، زيرا گاه مى شود كه تكرار آن اثر معكوس دارد. #متخلّفان را در اعمال ناپسند خود جرى تر مى كند، و آنان را به لجاجت وا مى دارد. امير مؤمنان #امام_على (عليه السلام) فرمود: «الافراطُ فِى المَلامَة تَشُبُّ نيرانِ اللَّجاج» [۱] (زياده روى در #ملامت و سرزنش، آتش #عناد و #لجاجت را مشتعل مى كند!). باز در جاى ديگر فرموده است: «إِيّاكَ أَنْ تُكَرِّرَ الْعَتَبَ فَإِنَّ ذلِكَ يُغْرِى بِالذَّنْبِ وَ يَهُونُ بِاْلعَتَبِ» [۲] (از #توبيخ_مكرّر پرهيز كن! چرا كه تكرار سرزنش، گناهكار را در اعمال ناپسندش #جرى و جسور مى كند؛ به علاوه، ملامت را بى اثر مى سازد!). اين بحث دامنه وسيعى دارد كه در اينجا به همين مقدار اكتفاء گرديد.
پی نوشتها؛
[۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۷۴، ص ۲۳۰، باب ۸
[۲] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، رجائى، سيد مهدى، دار الكتاب الإسلامي، قم، ۱۴۱۰ق، چ دوم، ص ۲۵۹، (حکمت ۴۲)
📕مديريت و فرماندهى در اسلام، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان، قم، ۱۳۸۹ش، چ دوازدهم، ص ۱۲۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تشويق #تنبیه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) «انسان های گمراه» چه اوصافی دارند؟
🔹#امام_على (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۳ «نهج البلاغه»، از #انسانهای_گمراه سخن مى گويد و چهار وصف از اوصاف آنها را بيان مى دارد، مى فرمايد: «وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللهِ يَهْوِی [۱] مَعَ الْغَافِلِينَ، وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ، بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ، وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ» (او [انسان گمراه] در اين چند روزى كه #خدا به او #مهلت داده [تا با اعمال صالح، سعادت جاويدان را براى خود فراهم سازد] پيوسته با #غافلان به سوى #سقوط مى رود و همه روز با #گنهكاران به سر مى برد، بى آنكه در طريقى گام نهد كه او را به #حقّ برساند، يا #پيشوايى برگزيند كه قائد و راهنماى او باشد).
🔹آرى! #اسباب_بدبختى او در اين چهار امر خلاصه مى شود، با #غافلان همراه بودن و #سقوط كردن و با #گنهكاران همنشين شدن، از راه راست حركت نكردن و #پيشوای_صالحى برنگزيدن. تعبير به «امام قائد» ممكن است اشاره به #امامان_معصوم (عليهم السلام) باشد، يا هر پيشواى عالم و با تقوايى كه پيرو معصومين (عليهم السلام) است و در هر حال، نقش «رهبرى صالحان» را در #هدايت و نجات انسان ها مشخص مى كند؛ همان گونه كه نقش «همنشينى با غافلان و گنهكاران» را در #بدبختى و سقوط انسان روشن مى سازد.
پی نوشت:
[۱] «يهوى» از ماده «هوى» (بر وزن تُهى) در اصل به معناى سقوط كردن از بلندى است و «هوى» (بر وزن هوا) به معناى تمايل به چيزى است و معمولا در مورد تمايلات نفسانى به امور باطل به كار مى رود و در جمله بالا به همان معناى اوّل است؛ يعنى شخص دنياپرست همراه غافلان در وادى بدبختى سقوط مى كند.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۶۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#گمراهی #غفلت #گناه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد