✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️شادی های توأم با غرور و شهوت چه عواقبی دارد؟
🔹آیه ۷۵ سوره غافر، به علت گرفتارى هاى کافران اشاره دارد، مى گوید: «ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِى الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ» (این #عذابها به خاطر آن است که به #ناحق در زمین #شادى مى کردید و از روى #غرور و #مستی_شهوات به #خوشحالى مى پرداختید!). از مخالفت با پیامبران و کشتن مؤمنان و در فشار گذاردن محرومان و #مستضعفان، لذت مى بردید و از ارتکاب #گناهان و قانون شکنى ها در خود احساس #غرور و سربلندى مى کردید، اکنون باید کفاره آن همه #شادى_بیجا و غرور و غفلت و مستى شهوت را در میان این غل و زنجیرها و در لابلاى شعله هاى #آتش بدهید.
🔹«تَفْرَحُونَ» از ماده «فرح» به معنى #شادى و خوشحالى است که گاهى ممدوح است و #شایسته، همانگونه که در آیه ۴ ـ ۵ «سوره روم» آمده است: «وَ یَومَئِذ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللهِ» (در آن روز [که رومیان اهل کتاب بر مشرکان مجوس پیروز گردند] #مؤمنان #شاد خواهند شد). و گاه #مذموم است و بر اساس باطل، چنان که در داستان «قارون» در آیه ۷۶ «سوره قصص» مى خوانیم: «اِذْ قالَ لَهُ قَومُهُ لاتَفْرَحْ إِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ الْفَرِحِینَ» (به خاطر بیاور هنگامى را که قومش به او گفتند: این همه #شادى_مغرورانه مکن، که خداوند شادى کنندگان مغرور را دوست نمى دارد).
🔹البته این تفاوت، باید از قرائن شناخته شود و پیداست که در آیه مورد بحث، «فرح» از نوع دوم منظور است. «تَمْرَحُونَ» از ماده «مَرَح» (بر وزن فرح) به گفته جمعى از ارباب لغت و مفسران، به معنى «شدت فرح، و گستردگى» آن است. و بعضى آن را به معنى «شادى به خاطر مطالب بى اساس» دانسته اند. در حالى که بعضى دیگر آن را به معنى «شادى توأم با یک نوع طرب» و به کار گرفتن #نعمتهاى_الهى در مسیر #باطل شمرده اند. ظاهر این است که همه این معانى به یک مطلب باز مى گردد، زیرا شدت شادى و #افراط در آن، سر از همه این مسائل در مى آورد و با انواع #گناهان و آلودگی ها و عیاشى و #هوسرانى توأم مى شود. [۱]
🔹آرى، این گونه #شادی هاى توأم با غرور و #غفلت و بى خبرى و همراه با #هوسرانى و شهوت، #انسان را به سرعت از خدا دور مى کند و از درک حقایق باز مى دارد، واقعیت ها را شوخى، و #حقایق را مجاز، جلوه مى دهد. اینجاست که به آنها خطاب مى شود: «أُدْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها» [۲] (وارد شوید از درهاى #جهنم و جاودانه در آن بمانید). «فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ» [۳] (و چه بد جایگاهى است، #جایگاه_متکبران). این جمله، تأکید مجددى است بر اینکه سرچشمه اصلى #بدبختی هاى آنها، همان #کبر و غرور بوده است، همان کبرى که #امّالفساد و حجاب در برابر دیدگان حق بین انسان و عامل مقاومت در برابر انبیاء و اصرار در مسیر باطل است.
پی نوشتها؛
[۱] «راغب» در «مفردات» مى گوید: «اَلْفَرَحُ اِنْشِراحُ الصَّدْرِ بِلَذَّة عاجِلَة، وَ اَکْثَرُ ما یَکُونُ ذلِکَ فِى اللَّذّاتِ الْبَدَنِیَّةِ وَ الْمَرَحُ شِدَّةُ الْفَرَحِ وَ التَّوَسُّعِ فِیْهِ».
[۲] سوره مؤمن، آیه ۷۶
[۳] همان آیه
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۲۰، ص ۱۹۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#غرور #غفلت #هوس #هوسرانی #باطل
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «علم اليقين»، «حق اليقين» و «عين اليقين» در قرآن چيست؟
🔹واژه #يقين و مشتقات آن ۲۸ بار در #قرآن بكار رفته است، كه هشت كاربرد آن بصورت كلمه يقين است. واژه #يقين به معنای از بين رفتن شك است؛ [۱] بنابراين وقتی می گوييم كسى دارای #يقين است كه قبلا دچار #شك شده باشد. #موقن كسی است كه پس از سرگردانی شك، به #علم و آگاهى برسد. به همين دليل است كه #شك را هميشه مقابل #يقين بكار می برند، نه مقابل علم؛ زيرا به كسى كه بدون سابقه شك، به آگاهی برسد عالم می گويند، نه موقن. در #قرآن_كريم سه اصطلاح در ارتباط با #يقين بكار رفته است كه نشان دهنده #مراتب_يقين است. قرآن از «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حق اليقين» سخن گفته است. مفسران در بيان تفاوت اين سه مرتبه از يقين چنين گفته اند:
1⃣«#علم_اليقين»: علمی است كه از روی #براهين_عقلی پديد آمده باشد، بطوری كه احتمال خلاف در آن نباشد. مانند اينكه انسان از دود پی به وجود آتش ببرد و اين مرتبه اول يقين است
2⃣«#عين_اليقين»: يقينی است كه از روی #مشاهده و #وجدان پديد می آيد، و نسبت آن با علم اليقين مثل ديدن است به شنيدن. در مثال بالا مانند ديدن خود آتش است.
3⃣«#حق_اليقين»: امری است #حقيقى و #عينی و صرفا يك يقين ذهنی يا نفسانی نيست كه خطا در آن راه نداشته باشد. در مثال مذكور مانند اين است كه انسان در آتش بسوزد و سوزش آن را لمس كند. [۲]
🔹در سوره تكاثر، آیات ۵ تا ۷، به دو مرتبه اول يقين اشاره شده است: «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ، ثُمَّ لَترََوُن لَتَرَوُنَّهَا عَينَْ الْيَقِين» (چنان نيست كه شما خيال می كنيد، اگر شما #علم_اليقين (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس آن را به #عين_اليقين خواهيد ديد). چنانچه می بينيم در اين آيه ابتدا به #علم_اليقين اشاره شده، كه اگر انسان ها «علم اليقين» داشتتند، با #چشم_بصيرت می توانستند #حقايق را در همين دنيا مشاهده كنند و #جهنم را ببينند؛
🔹و در آيه بعد به #علم_اليقين اشاره كرده كه گفتيم مانند ديدن خود آتش است، كه در اينجا منظور ديدن جهنم در قيامت است. [۳] مرتبه آخر يقين كه گفتيم اتحاد با حقيقت است، در آيه ۵۱ سوره حاقه آمده است: «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِين» و آن (قرآن) #يقين_خالص است! در اين آيه #قرآن #حق_اليقين دانسته شده است، يعنى مرتبه آخر يقين است كه هيچ شكی در آن نيست. يعنى #قرآن يقينی است خالص؛ با اين حال كوردلان آنرا انكار مي كنند. «ذَلِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين»؛ [۳] (آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است).
پي نوشتها؛
[۱] كتاب العين، فراهيدى خليل بن احمد، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۰، ج ۵، ص، ۲۲۰؛ التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، مصطفوى حسن، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۶۰، ج ۱۴، ص، ۲۶۲
[۲] تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج ۲۷، ص، ۲۸۰
[۳] الميزان فی تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، ۱۴۱۷، ج ۲۰، ص، ۳۵۲
[۳] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲
منبع: وبسایت انوار طاها
#یقین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭕️امام رضا (علیه السلام):
🔸«مَنْ سَألَ اللَهَ الْجَنَةَ وَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَی الشَدَائِدِ فَقَدِ اسْتَهَزَأ بِنًَفْسِهِ وَ مَن ْتَعَوَّذَ بِاللهِ مِنَ النَارِ وَ لَمْ يَتْرُكْ شَهَوَاتِ الدُّنْيَا فَقَدِ اسْتَهَزَأ بِنًَفْسِهِ؛
🔹هر كس خواهان #بهشت از خدا باشد، اما بر سختی ها صبر نكند، خودش را مسخره كرده، و نیز هر كس از آتش #جهنم به خدا پناه برد، اما شهوت های دنيا را ترك نكند، خودش را مسخره كرده است.
📕بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۵۶
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭕️عترت را واسطه فیض در همه نعمتها بدانیم
🔹#انسان باید در دنیا سعی کند که همه حرکتها، افعال و اقوالش بر #صراط_مستقیم باشد و از آن انحراف پیدا نکند. بر «صراط مستقیم» بودن یعنی #نبی (صلی الله علیه و آله)، یا #وصی (عليه السلام) را پیش روی خود قرار دهیم و #پیرو آنها باشیم. #صراط_مستقیم، دو صراط است که باید آنها را پیمود: یکی در #دنیا، و دیگری در #آخرت. اگر امروز، در #دنیا درست بر روی صراط مستقیم مشی کردیم، فردا هم از #صراط_آخرت ـ که بر روی #جهنم است ـ میتوانیم عبور کنیم.
🔹«کتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی» در حدیث ثقلین همان «کتَابَ الله و سُنَّتی» است؛ چون «سنت واقعی رسول الله» (صلی الله علیه و آله) در نزد #عترت است؛ بنابراین باید #عترت را واسطه فیض در همه نعمتها بدانیم و به آنها #متوسل شویم. و به آنچه علم داریم ـ از راه اجتهاد یا تقلید ـ عمل کنیم، وگرنه پشیمان می شویم؛ و به آنچه نمی دانیم، اقدام نکنیم؛ وگرنه پشیمان می شویم. بلکه در مواقع شک و شبهه توقف و احتیاط نماییم تا از اهلش سؤال کنیم. عمل به احتیاط پشیمانی ندارد.
📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۴۶
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#آیت_الله_بهجت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) مجازات گنهکاران در آخرت چگونه انجام می شود؟
🔹#امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» به شرح درد و رنج هاى #اهل_معصيت در سرايى ديگر پرداخته مى فرمايد: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ، وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ، وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ». (و اما #گناهكاران را در بدترين منزلگاه جاى میدهد و دست آنها را با غُل و زنجير به گردنشان مى بندد، آنگونه كه سرهايشان را به پاها نزديك میكند!)؛ اين تعبيرات اشاره به این آیه «قرآن مجيد» است که می فرماید: «إِذِ الْأَغْلَالُ فِى أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ - فِى الْحَمِيمِ ثُمَّ فِی النَّارِ يُسْجَرُونَ» [۱]؛ (در آن هنگام كه #غُلوزنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى كشند - و در #آب_جوشان وارد مى كنند، سپس در #آتش_دوزخ افروخته ميشوند).
🔹در ادامه اين سخن ميفرمايد: «وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ، وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ، فِی نَارٍ لَهَا كَلَبٌ [۲] وَ لَجَبٌ [۳]، وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ، وَ قَصِيفٌ [۴] هَائِلٌ». (خداوند جامه هايى از موادّ آتش زا و لباس هايى از قطعه هاى آتش بر آنها مى پوشاند؛ در عذابى كه حرارتش بسيار شديد است و درش به روى آنها بسته است! #آتشى_پرهيجان كه می خروشد و زبانه میكشد! شعله هايش فروزان و صدايش هراس انگيز است!). «قَطِران» در اصل به معناى مادّه قابل اشتعالى است شبيه نفت سياه كه سياه و لزج و بدبو است و در قديم به حيواناتى كه مبتلا به جَرَب (نوعى بيمارى كه مو و پشم با آن میريزد) بودند مى ماليدند و معتقد بودند كه اين مادّه، بيمارى را درمان میكند. اين مادّه چنان است كه اگر شعله آتش به آن برسد شعله ور میشود.
🔹امام علی (ع) ميفرمايد: در آن روز پيراهنى از اين مادّه بر #دوزخيان مى پوشانند. اوصافى كه براى #آتش_دوزخ در اين عبارات كوتاه و تكان دهنده ذكر شده، نشان مى دهد كه آتشى فوق العاده سوزان است. شعله هايش به آسمان زبانه مى كشد و صداى هولناكش گوش را كر مى كند. اميرالمؤمنين (ع) در ادامه سخن ميفرمايد: اضافه بر همه اينها، مشكل عظيم اين است كه: «لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا، وَ لَا تُفْصَمُ [۵] كُبُولُهَا، [۶] لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَى، وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَى». (#گنهكاران هميشه در آن اقامت دارند و براى آزادى اسيرانش غرامتى پذيرفته نمى شود و زنجيرهايش گسسته نمیگردد؛ مدّتى براى آن سرا تعيين نشده تا پايان گيرد و سرآمدى براى آن قوم وجود ندارد تا به آخر رسد!). اگر انسان يك لحظه اين #عذابهای_هولناك و شديد را در ذهن خود تصوّر كند، كافى است كه او را از #گناه باز دارد و هدف اصلى از شرح اين عذاب هاى الهى نيز همين است!
🔹مخصوصاً در روايات اسلامى تأكيد شده است كه وقتى به آيات پاداشهاى شوق انگيز بهشت ميرسيد، به آن فكر كنيد و هر زمان به آيات هولناك عذاب ميرسيد، توقّف كنيد و در آن بينديشيد. امام علی (ع) در خطبه همّام (خطبه ۱۹۳) در توصيف #پرهيزكاران ميفرمايد: «فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنوُا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ»؛ (پرهيزكاران هنگام تلاوت قرآن هرگاه به آيه اى برسند كه در آن تشويق باشد، با علاقه فراوان به آن روى آورند و روح و جانشان با شوق فراوان در آن سر مى كشد و آن را همواره نصب العين خود مى سازند، و هر زمان به آيه اى برسند كه در آن تخويف باشد، گوشِ دلِ خويش را براى شنيدن آن باز مى كنند و گويى صداى زوزه آتش جهنّم را در اعماق گوش خود احساس مى كنند).
پی نوشتها؛
[۱] سوره غافر، آيات ۷۱ و ۷۲
[۲] «كلب» از مادّه «كَلْب» (بر وزن جلب) در اصل به معناى فشار آوردن بر اسب به وسيله مهميز است تا به سرعت حركت كند؛ سپس اين واژه به هر نوع شدّتى استعمال شده.
[۳] «لجب» (معناى مصدرى و اسم مصدرى دارد) به معناى سر و صداست.
[۴] «قصيف» به معناى صداى شديد است.
[۵] «تفصم» از مادّه «فصم» (بر وزن نظم) به معناى شكستن چيزى بدون جدا شدن است؛ هر چند گاهى در موارد جدا شدن اجزاء به كار مى رود.
[۶] «كُبُول» جمع «كبل» (بر وزن طبل) به معناى قيد و بند است.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۴، ص ۶۰۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#گناه #معصيت #جهنم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا نباید از «شیطان» پیروی کرد؟
🔹از عوامل مهم #سقوط در كانون قهر و #غضب_الهى، تسليم #شياطين شدن و زمام اختيار خود را به دست آنها سپردن است؛ چنان كه #قرآن_مجيد در «آیه ۱۸ سوره اعراف» مى فرمايد: هنگامى كه #شيطان رانده درگاه خدا شد خداوند به او خطاب كرد: «قَالَ اُخْرُجْ مِنْهَا مَذْمُوماً مَدْحُوراً لَّمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعِينَ» (فرمود: از آن [مقام] با ننگ و خوارى بيرون رو، سوگند ياد مى كنم كه هركس از #انسانها از تو پيروى كند #جهنّم را از همگى آنها پر مى سازم).
🔹گرچه در اين آيه سخن از خصوص #ابليس، رئيس شياطين است، ولى مى دانيم #خط_شياطين كه همه پيرو ابليساند، همه جا يكى است و پيروى از شياطينِ جنّ و انس، پيروى از #ابليس محسوب مى شود و سرنوشت همه اين پيروان، سقوط در #دوزخ است. آنها با «وعده هاى دروغين»، «تزئين شهوات»، «دعوت به گناهان»، «منع از خيرات» و «تشويق به انحرافات»، پيروانِ خود را از #خدا دور ساخته و به آتش قهر و #غضب او گرفتار مى سازند. [۱]
پی نوشت:
[۱] شبيه همين معنا در سوره لقمان، آيه ۲۱ و سوره ابراهيم، آيه ۲۲ نيز آمده است.
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#ابليس #شیطان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) چه آثاری را برای «تقوا» ذکر نموده اند؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در ابتدای خطبه ۲۳۰ #نهج_البلاغه اهميّت #تقوا و پرهيزكارى و آثار مهم آن را بيان مى دارد و در هفت جمله كوتاه و پرمعنا از #اهميّت_تقوا سخن مى گويد. در جمله اوّل مى فرمايد: «فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد[۱]». (تقوا و #پرهيزكارى كليد درهاى درستى است). با توجّه به اينكه #تقوا همان حالت خداترسی درونى است كه انسان را از فحشا و #منكرات و زشتیها باز مى دارد و به #نيكيها فرا مى خواند مى توان گفت تقوا كليد درهاى #سعادت است؛
🔹همان گونه كه اشياى گرانبها را در گنجينه ها مى گذارند و درِ آن را قفل مى كنند، و با كليد مخصوص مى توان به آن گنجينه ها دست يافت، #كليد_تقوا نيز مى تواند درِ گنجينه هاى سعادت را به روى انسان بگشايد و موجب #رحمت بى پايان #پروردگار شود.
در جمله دوم مى فرمايد: «وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد». (#تقوا ذخيره روز #قيامت است). اين جمله در واقع اشاره به آيه شريفه ذيل است كه مى فرمايد: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»؛ [۲] (زاد و #توشه برگيريد كه بهترين زاد و توشه #تقواست).
🔹در جمله سوم مى فرمايد: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة[۳]». (#تقوا سبب آزادى از هرگونه بردگى و گناهى است كه بر انسان چيره مى شود). گستردگى مفهوم اين جمله شامل آزادى از بردگى شيطان و #هوای_نفس و انسان هاى ستمگر مى شود. در جمله چهارم مى فرمايد: «وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة»؛ (#تقوا سبب #نجات_انسان از هرگونه هلاكت است). زيرا هلاكت انسان در پيروى از #هوای_نفس است، و هنگامى كه هواى نفس به وسيله #تقوا كنترل شود انسان از هلاكت رهايى مى يابد.
🔹در جمله پنجم مى افزايد: «بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ»؛ (به وسيله #تقوا جويندگان به #مقصود خود مى رسند). زيرا #تقوا #صراط_مستقيم الهى است كه از هرگونه افراط و تفريط و كوتاهى و تعدّى بركنار است، و بديهى است كه #صراط_مستقيم انسان را در كمترين زمان به #مقصد مى رساند. در جمله ششم مى فرمايد: «وَ يَنْجُو الْهَارِبُ»؛ (فرار كنندگان [از كيفر الهى] به وسيله #تقوا نجات مى يابند). چرا كه #عذاب_الهى دامان #هواپرستان را مى گيرد و #پرهيزكاران از هواپرستى دورند؛
🔹همان گونه كه در آيات ۷۱ و ۷۲ سوره مريم مى فرمايد: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَّقْضِيّاً - ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً»؛ (و همه شما [بدون استثنا] وارد #جهنّم مى شويد؛ اين امرى است #حتمى و #قطعى بر پروردگارت. سپس آنها را كه #تقوا پيشه كردند از آن #رهايى مى بخشيم، و #ظالمان را در حالى كه از ضعف و ذلّت به زانو درآمده اند از آن رها مى سازيم). سپس در هفتمين و آخرين جمله كه در واقع عصاره همه جمله هاى پيشين است مى فرمايد: «وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ[۴]»؛ (و با #تقوا به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد).
🔹به راستى #اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين چند جمله كوتاه، داد سخن داده و آنچه را درباره #آثار_تقوا بايد بگويد گفته است، و از اينجا روشن مى شود چرا خداوند گرامى ترين انسانها را #باتقواترين آنها مى شمرد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» [۵] و چرا #كليد_درِ_بهشت تقواست: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً» [۶] و چرا هميشه پيامبر و امامان اهل بيت (عليهم السلام) و بزرگان اسلام مهم ترين چيزى را كه بر آن تكيه مى كنند #تقواست و چرا هر هفته در همه نمازهاى جمعه در هر دو خطبه لازم است توصيه به #تقوا شود.
پی نوشتها؛
[۱] «سداد» از ريشه «سد» بر وزن «حد» به معناى عمل درست و سخن بجا، درستى، صحت و تناسب و شايستگى است.
[۲] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۹۷
[۳] «ملكة» در اينجا به معناى گناهانى است كه انسان را تحت تأثير خود قرار داده و بر او چيره مى شود.
[۴] «رغائب» جمع «رغيبة» به معناى خواسته مهم است از ريشه «رغبت» گرفته شده است.
[۵] همان، سوره حجرات، آيه ۱۳
]۶] همان، سوره مريم، آيه ۶۳
📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۸، ص ۴۸۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تقوا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه قرآن عاقبت «ظلم» و بیدادگری و همکاری با ظالمان چیست؟
🔹در آيات بسيارى از #قرآن_مجيد، #ظالمان و بيدادگران به آتش سوزانِ #جهنّم تهديد شده اند، و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مى شود. اين، نشان مى دهد كه تا چه حدّ، #اسلام براى ترك #ظلم و ستم اهميت قائل است.
🔹در «آيه ۲۹ سوره كهف» در شديدترين تهديدات مى فرمايد: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِينَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً» (ما براى #ستمگران #آتش آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو #احاطه كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون #فلز_گداخته كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!).
🔹در تعبير كوبنده ديگرى در «آيه ۱۵ سوره جنّ» مى خوانيم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما #ظالمان، هيزمِ آتشِ دوزخند!). اين تعبير نشان مى دهد كه #آتش_دوزخ از #درونجانآنها زبانه مى كشد، و همان گونه كه در اين عالم آتش سوزانى بر #مظلومان بودند، در آنجا كه عالَم تجسّم اعمال است وجودشان يك پارچه آتش مى شود و تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره #قوم_ستمگر و ظالم وجود ندارد. [۱]
🔹نه تنها #ظلم و ستم، #ظالمان را به دوزخ - آن كانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلكه به فرموده #قرآن_مجيد (در آيه ۱۱۳ سوره هود) كسانى كه بر آنها تكيه كنند، و يا جزء #اعوان و #انصار آنان باشند نيز مشمول #همين_حكم خواهند بود؛ مى فرمايد: «وَ لَا تَرْكَنُوا اِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِياءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (تكيه بر #ظالمان نكنيد كه #آتش شما را فرا مى گيرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهيد داشت و از سوى هيچ كس يارى نمى شويد).
🔹«تركنوا» از ماده «ركون» به گفته ارباب لغت به معناى اعتماد و تمايل به چيزى است كه لازمه آن قوّت و قدرت است؛ زيرا انسان به چيزى اعتماد مى كند كه داراى قوّت است و لذا واژه «ركن» به ستون يا ديوارى كه ساختمان يا اشياء ديگر را سرپا نگه مى دارد اطلاق مى شود. [۲] با توجه به اينكه آيه فوق هم از نظر عنوانِ #ظالمان، مطلق است و هم از نظر تعبير به «ركون» شامل هرگونه وابستگى و اعتماد به هر #ظالم و #ستمگرى مى شود و مى فرمايد: سرانجام همه آنها، گرفتارى در چنگال #عذاب_الهى است؛ بلكه در اين #دنيا نيز غالباً نتيجه اى جز #بدبختى و ناكامى نمى گيرند؛ زيرا هنگامى كه #ظالم قوى شد بر آنها نيز رحم نمى كند.
🔹به هر حال جايى كه تكيه بر آنها اين گونه مايه بدبختى است، مسلماً كمك كردن به آنها و #تقويت_ظالمان و ستمگران به طريق اولى، انسان را به #دوزخ مى كشاند و به همين دليل #قرآن با صراحت تعاون و همكارى بر هرگونه #گناه و #ظلم را ممنوع شمرده و (در آيه ۲ سوره مائده)مى فرمايد: «وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». در #روايات_اسلامى نيز #شديدترين_عذاب و مجازات براى كسانى كه به نحوى از انحاء، #ظالمان را تقويت كنند، و حتى قلم يا دواتى براى نوشتن يك حكم ظالمانه در اختيارشان بگذارند بيان شده است.
پی نوشتها؛
[۱] شبيه همين معنا در سوره هاى سبأ، آيه ۴۲؛ سوره زخرف، آيه ۶۵؛ سوره آل عمران، آيه ۱۵۱؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۲؛ سوره مريم، آيه ۷۲؛ سوره اعراف، آيه ۴۱؛ سوره انبياء، آيه ۲۹ و سوره شورى، آيه ۴۵ نيز آمده است.
[۲] المصباح المنير فی غريب الشرح الكبير للرافعی، المقری الفيومی، موسسه دار الهجرة، قم، بی تا، چ۲، ج ۲، ص ۲۳۷
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر،، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#ظلم #ظالم #ستم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا «دوزخیان» پس از مدتی به عذاب عادت می کنند؟
🔹گاه گفته شده است كه #دوزخيان بعد از ورود در آتش دوزخ به اندازه مدتى را كه در دنيا در شرك گذراندند معذّب مى شوند، اما بعد از پايان اين مدّت، #عذابهاى_دوزخ براى آنها به صورت نعمت در مى آيد! چرا كه با طبيعت آنان هماهنگ مى شود، به گونه اى كه اگر آنها را وارد بهشت كنند ناراحت مى شوند! چرا كه با طبيعت آنان سازگار نيست!
🔹آنان از آتشِ دوزخ و نيشِ مارها و عقربها چنان لذّتى مى برند كه بهشتيان از سايه درختانِ بهشتی و حور و قصور و طوبى و كوثر متلذّذ مى شوند، در اين دنيا نيز مى بينيم اگر بلبل از بوى گل مست مى شود بعضى از حشراتِ كثيف از بوى گندِ زباله ها سرمست مى گردند»! [۱]
🔹اين پندار كه نقطه مقابل پندار سابق و كاملا متضادّ با آن نيز با هيچ يك از #آيات_خلود و «جاودانگى عذاب» سازگار نيست، مخصوصاً در بعضى از آنها تصريح شده است كه هر زمان پوستهاى تنِ آنها از ميان برود خداوند آنها را به پوست های نوينى تبديل مى كند تا #عذاب_الهى را بچشند! و اصولا تهديد به #خلود در آتش، تهديد به #عذابِ_دائم است و اگر مبدّل به نعمت جاودانى گردد تهديدآميز نيست.
🔹اين گونه تفسيرها درباره #خلود دليل بر اين است كه گويندگانش بررسى دقيق و حتى بررسى اجمالى روى #آيات_قرآن نداشته اند، و اگر «آيات قرآن» را با دقّت بخوانيم تضادّ آنها با اين گونه سخنانِ زشت و زننده و بى مأخذ روشن مى شود.
🔹به علاوه بايد توجه داشت كه عادت كردنِ انسان به ناراحتى ها حدّ و مرزى دارد؛ پاره اى از ناراحتى ها ناراحتى هاى جزيى است كه انسان با گذشت زمان به آن خو مى گيرد؛ ولى مثلا هرگاه آبِ بدنِ انسان كم شود از تشنگى رنج مى برد و محال است كسى چنان عادت كند كه بدنِ او نياز به آب نداشته باشد و هرگز تشنه نشود.
پی نوشت:
[۱] اين سخن كه با كمى تلخيص در بالا آورديم در اسفار از «محی الدين عربى» در الفتوحات المكية، ابن عربى، محى الدين، دار صادر، بيروت، بی تا، ج ۲، ص ۶۴۷ نقل شده است (الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، صدر المتألهين، دار احياء التراث، بيروت، ۱۹۸۱م، چ ۳، ج ۹، ص ۳۴۹).
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۴۹۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوزخ #جهنم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «مشارطه» كه برای جهاد با نفس لازم است چيست؟
🔹علمایاخلاق براى #جهاد_با_نفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است و یکی از آنها #مشارطه است. درباره «مشارطه» فرموده اند #عقل_انسان مثل تاجر است، #عمر و وقت خود را میدهد تا #اعمال_صالح و نيكو كسب كند، واين اعمال صالح با #تزكيه_نفس حاصل میشود، ربح و سود او تزكيه نفس است؛ زيرا به سبب آن به فلاح و #رستگارى میرسد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» (#رستگار شد كسى كه #نفس را تزكيه و پاك كرد، و متضرّر شد كسى كه آن را تباه كرد).
🔹در اين معامله، #عقل شريكى دارد بنام #نفس و بايد مثل شريكها در معاملات دنيوى با او برخورد شود. اول از همه بايد با او #شروطى در نظرگرفت كه مبادا #خيانت كند و سرمايه را به باد فنا دهد، چنانكه شريك جنايتكار ممكن است در امور دنيوى چنين كند و اين شرط كردن، [همان] #مشارطه است. اين تجارت سودش #بهشت و رسيدن به «سدرة المنتهى» و بودن با انبيا و شهداست. پس دقت در محاسبه و دقت در كار اين #شريك_نفسانى، بايد بيشتر از دقت در ربح و سود دنيوى باشد؛ زيرا سودها قابل مقايسه نيست.
🔹#ربح_اخروى، خيریست كه دوام دارد و #ربح_دنيوى دوام ندارد، و گفته اند: «لَا خَيرَ فِى خَيرٍ لَا يَدُومُ بَل شَرٌّ لَا يَدُومُ خَيرٌ مِنْ خَيرٍ لَا يَدُومُ» (در امر خيرى كه دوام ندارد خير و بركتی نيست؛ بلكه شرّى كه دوام ندارد بهتر از خيری است كه دوام ندارد)؛ زيرا شرّى كه دوام ندارد وقتى قطع شد، شادى به همراه دارد، چون شرّ پشت سر گذاشته شد، ولى خيرى كه دوام ندارد، تأسف را به خاطر انقطاعش به همراه دارد! پس هر صاحب نفسى نبايد #غافل باشد كه هر نَفَسى از عمر، گوهر گرانبهایی است كه عوض ندارد و ممكنست گنجى از گنجهاى بهشتى باآن بدست آيد كه #نعمتش ابدى است.
🔹بنابراين هرشخصى بايد وقتى از نمازصبح فارغ شد، ساعتى با نفسش خلوت كند، براى #مشارطه آن چنانكه تاجر با شريكش میكند وبه نفس بگويد به جز كالاى #عمر چیز دیگری ندارم، و اگرآن [كالا] از بين رود، سرمايه ام از بين رفته، و از تجارت مأيوس میشوم، و ربحى و #سودى بدست نمى آورم. خداوندامروز را به من مهلت داده، و اگر میمُردم از خدا میخواستم مرا به اندازه يكروز به دنيا برگرداند، تا #عمل_صالح انجام دهم، پس فرض كن مُرده اى و امروز برگشته اى، و به تو مهلت داده شده، پس بپرهيز از اينكه اين روز پرقيمت را ضايع كنى.
🔹در احوال يكى از زهاد است كه گويند قبرى كنده بود و صبحها در آن مى خوابيد و آيه «رَبِّ ارْجِعُونِ - لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» را میخواند؛ يعنى سخن كسانى را كه در قيامت از خدا میخواهند به دنيا برگردند، و عمل صالح انجام دهند را میگفت و بلند میشد، و به خود میگفت: توامروز به دنيا برگردانده شدى، برو ببينم چه کار میكنى! در خبرى آمده «براى بنده درهر شبانه روز ۲۴ خزانه پشت سر هم است كه خزانه اى از آن باز میشود، و ميبيند پر از نور است كه در اثر #اعمال_صالح است كه در آن موقع انجام داده، خوشحال میشود،
🔹بقدرى كه اگرآن خوشحالى را بين اهل آتش توزيع كنند، به وحشت مىافتند، سپس خزانه و جعبه ديگرى باز میشودكه سياه و تاريك است، و بوى بد ازآن بلند میشود، و آن ساعتى است كه #عصيان خدا كرده و آنچنان ترس و فزعى به او دست میدهد كه اگر بين اهل بهشت تقسيم شود، عيش آنهارا از بين مى برد، و جعبه اى ديگر بازمیشود كه خالى است، نه مايه خوشحالى و نه ناراحتى است و آن ساعتى است كه خوابيده و #غافل بوده يا مشغول به مباحات دنيوى بوده، پس حسرت میخورد و متضرّر میشود».
🔹به #نفس بگو امروز خزائن ۲۴گانه را خالى مگذار، و مرا به كسالت و بيحالى مينداز و مغبون و حسرت بارم مكن، كه خداوند فرموده: «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» (روزى شمارا جمع میكند براى روز جمع شدن [كه روزقيامت باشد] و آن، #روز_خسران و ضرراست). اين سفارشات براى خود نفس بود، سپس سفارشى به نفس در مورد #اعضاء_هفتگانه كند: چشم و گوش و زبان و شكم و فرج [كنايه از شهوت جنسى] و دست و پا به اين كه اينها خدمتكاران و رعيّت تو هستند كه با اينها تجارت میكنى.
🔹براى #جهنم هفت درب است كه براى هر دربى عده اى از مردم مشخص شده اند كه وارد شوند، و اين هفت درب براى كسانى است كه با اعضاء هفتگانه عصيان كنند. پس #چشم را از نظر به نامحرم بپوشان ونظر تحقیرآمیز به مؤمنى مكن، بلكه نظرى زائد بر ضرورت مكن. خداوند همچنان كه از كلام زيادى بازخواست كند، از نظر زيادى نيز سؤال كند، و همينطور براى هر عضوى خصوصاً #زبان و #شكم توصيه به نفس كند.
📕اخلاق اسلامى درنهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر،تهيه وتنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش چ۱ ج۲ص۲۸۷
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی
#مشارطه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تقوا و پرهيزكارى» چگونه انسان را به بهشت می رساند؟
🔹یکی از عوامل ورود به #بهشت، «تقوا و پرهيزكارى» است كه در آيات فراوانى از #قرآن_مجيد نيز روى آن تكيه شده است، از جمله در «آیه ۶۳ سوره مريم» بعد از اشاره «جَنَّاتُ عَدْنٍ» (باغ هاى جاودانه بهشت) و بخشى از نعمت هاى آن مى فرمايد: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنَا مَنْ كانَ تَقِيّاً» [۱] (اين همان بهشتى است كه ما به ارث به #بندگان_پرهيزكار خود مى بخشيم). مى دانيم در نظام ارزشى #اسلام، #تقوا موقعيت بسيار والايى دارد، همانگونه كه در «آيه ۱۳ سوره حجرات» كه به عنوان يك شعار اسلامى مشهور شده است مى خوانيم: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله اَتْقاكُمْ». (گرامی ترين شما نزد خدا #پرهيزكارترين شماست).
🔹با اين حال جاى تعجب نيست كه در آيات فراوانى از «قرآن مجيد»، #تقوا در حقيقت به عنوان #كليد_بهشت شناخته شده و مى دانيم #تقوا به معناى خويشتندارى و پرهيز از گناهان و هرگونه تخلّف در برابر فرمان خدا و حقّ و عدالت است؛ يا به تعبير ديگر آن حالت #خداترسىباطنى و #كنترلدرونى است، كه انسان را از هرگونه آلودگى بازمىدارد، يعنى چنان مفهوم جامعى دارد كه انجام همه وظایف الهى و اخلاقى انسان را فرا مى گيرد. تعبير به «تلك» در آغاز آيه - كه اشاره به دور است - در واقع اشاره اى است به عظمت مقام #بهشت، گويى آنچنان والاست كه از دسترسى فكر و انديشه ما فراتر است.
🔹تعبير به #ارث ممكن است اشاره به يكى از نكات زير باشد: ۱) «ارث» به معناى هرگونه تمليك پايدار است؛ زيرا تنها ملكى كه قابل فسخ و بازگشت نيست، ملكى است كه از طريق ارث به انسان مى رسد، #بهشت براى پرهيزكاران نيز چنين است. ۲) #وراثت بيش از آنكه جنبه قانونى و تشريعى داشته باشد، جنبه تكوينى و طبيعى دارد، كه طبق آن، صفات پدران و مادران به فرزندان منتقل مى گردد، بنابراين منظور از تعبير به #ارث در آيه فوق، وجود يك «رابطه معنوى تكوينى» ميان #تقوا و #بهشت است.
🔹۳) اموالى كه به #ارث مى رسد، اموالى است كه معمولا انسان براى آن زحمتى نكشيده؛ گويى #نعمتهای_بهشتى آنچنان عظيم است كه #اعمال_پرهيزكاران در مقابل آن كاملا ناچيز محسوب مى شود، مثل اينكه #بهشت را بدون زحمت و مجاناً به آنها داده اند؛ چرا كه زحمات آنها در برابر اين نعمت، بسيار كم اهمّيّت است، و به تعبير ديگر درست است كه اعمال انسان و تقواى او پايه استحقاق بهشت است؛ ولى «عظمت نعمت هاى بهشتى» چنان است كه گويى رايگان به پرهيزكاران داده مى شود. اينجاست كه مى گوييم #پاداشهاى_الهى در عين اسحقاقى بودن، جنبه #تفضّلى نيز دارد.
🔹۴) در روايت پر معنايى از #رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) در تفسير اين مطلب مى خوانيم: «مَا مِنْ اَحَدٍ اِلَّا وَ لَهُ مَنْزِلٌ فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْزِلٌ فِی النَّارِ!: فَاَمَّا الْكافِرُ فَيَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النّارِ وَ الْمُؤْمِنُ يَرِثُ الْكافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنّةِ». (هر #انسانى منزلگاهى در #بهشت و منزلگاهى در #جهنّم دارد، كافران، منزلِ دوزخى مؤمنان را به ارث مى برند و مؤمنان، جايگاه بهشتىِ كافران را!). اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه همه انسانها آزاد آفريده شده اند، هم استعداد #بهشتى_شدن را دارند و هم #دوزخى_شدن را و اين بسته به انتخاب خود آنهاست. [۳]
پی نوشت:
[۱] آيات زير نيز اشاره به رابطه «تقوا» و «ورود در بهشت» دارد: آل عمران، ۱۵، ۱۳۳ و ۱۹۸؛ رعد، ۳۵؛ حجر، ۴۵؛ نحل، ۳۱؛ فرقان، ۱۵؛ شعراء، ۹۰؛ زمر، ۲۰ و ۷۳؛ دخان، ۵۱؛ محمّد، ۱۵؛ ق، ۳۱؛ ذاريات، ۱۵ و آيات ديگر.
[۲] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ ۴، ج ۲، ص ۳۱
[۳] تعبير به «ارث» در مورد بهشت منحصر به آيه فوق نيست و در سور مؤمنون، آيات ۱۰ و ۱۱؛اعراف، ۴۳؛ زخرف، ۷۲؛ شعراء، ۸۵ نيز آمده است و اين يك تعبير پرمعناست.
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ ۹، ج ۶، ص ۱۵۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تقوا #پرهيزكاری #بهشت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «نعمت داده شدگان»، «مغضوبین» و «ضالین» در سوره حمد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟
🔸#قرآن_کریم در این سوره، #مردم را به سه دسته تقسیم میکند: ۱) کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند. ۲) غضب شدگان. ۳) گمراهان.
🔹الف. #قرآن در تشریح و شناساندن این گروهها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح میکنیم. در «آیه ۶۵ سوره نساء» مصادیقی برای گروه «نعمت داده شدگان» بیان شده است چنین است: «کسانى که #دستورات_خدا و #پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار میدهد که #مشمول_نعمت خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبى هستند».
🔹این آیه افراد مورد #نعمت خدا را چهار گروه معرفى میکند: «پیامبران»، «صدیقان»، «شهیدان»، و «صالحان». اینان ویژگیهای مشخص و آشکاری دارند که از جمله مهمترین آنها که مشترک بین آنها است، #عمل_صالح و #راستگویی است.
🔹ب. اما در تشریح مفاهیم و مصادیق گروه دوم و سوم که نزدیکی بسیاری به یکدیگر دارند - راه حق را به کناری زده اند و رانده شده از درگاه الهی هستند - اختلاف اندکی وجود دارد و محققان سه احتمال را بر حسب روایات مطرح کرده اند: ۱) از موارد استعمال این دو کلمه در #قرآن_مجید چنین استفاده میشود که #مغضوب_علیهم مرحلهاى سختتر و بدتر از #ضالین است، و به تعبیر دیگر «ضالین» گمراهان عادى هستند، ولی «مغضوب علیهم»، گمراهان لجوج و یا منافقاند؛ و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است. [۱]
🔹۲) جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از #ضالین، منحرفان مسیحی و منظور از #مغضوب_علیهم، منحرفان یهودی هستند. این برداشت به دلیل موضع گیری هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام است؛ زیرا همانگونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مىکند، #منحرفان_یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان میدادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که در جای خود بیان شده - از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان - سرسخت ترین دشمن اسلام شدند، و از هرگونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمانان فروگذار نکردند. اما #منحرفان_مسیحی که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «ضالین» شده است. [۲]
🔹با این حال تعبیر از آنها به «مغضوب علیهم» بسیار صحیح به نظر میرسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است؛ یعنی اینها از جمله مصادیق بارز این مفهوم هستند و افراد #مغضوب و #ضالین افراد و گروه های بیشتری را شامل میشود. ۳) این احتمال نیز وجود دارد که #ضالین به گمراهانى اشاره میکند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند، در حالى که #مغضوب_علیهم کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراهگر، و با تمام قوا مىکوشند دیگران را همرنگ خود سازند! [۳]
🔹#قرآن_کریم، خود در آیاتی مصادیق مختلفی را برای گمراهان و غضب شدگان ذکر میکند که براى نمونه به موارد زیر اشاره مىشود: «وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا». [۴] (و [نیز] مردان و زنان #منافق و مردان و زنان #مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند؛ [آری] #حوادث_ناگواری [که برای مؤمنان انتظار میکشند] تنها بر خودشان نازل میشود! #خداوند بر آنان #غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و #جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است!)
🔹«...وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ». [۵] (...کسی که #کفر را به جای #ایمان بپذیرد، از راه مستقیم [عقل و فطرت] #گمراه شده است). «...وَ لَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ». [۶] (...آنها که سینه خود را برای پذیرش #کفر گشودهاند، #غضب_خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!) قرآن این گروه را جزو #مغضوبین و #ضالین نام میبرد که وجه مشترک در تمام آنها #نافرمانی کردن از خداوند است، و هر یک به نوعی مخالفت خود را با خداوند به انجام رسانیده اند و در نهایت، جزو #گمراهان و یا #غضب_شدگان قرار میگیرند.
پی نوشتها؛
[۱] تفسير نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، چ۱ ج ۱، ص۵۴، دار الکتب الإسلامیة.
[۲]همان، ج۱ ص۵۵
[۳]همان،ص۵۶
[۴]قرآن کریم،سوره فتح آیه۶
[۵]همان، سوره بقره آیه۱۰۸
[۶]همان، نحل آیه۱۰۶
منبع: اسلام کوئست
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد