eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🙇🏻 ⭕️ یعنی از دهنت نیفته ولی ندانی👈 در هیچ کتاب ، در اوستا، در شاهنامه، در گلستان و در هیچ نگاره و نقاشی، نامی از و هخامنشی نیست و توی یه کتاب فرمانده نظامی اردشیر دوم، نامیده شده، (یعنی کوروش و هخامنشی انقدر در نظر ایرانی ها ناچیز بودند)👈 و ریز و درشت این داستان سازی های تاریخی را از تورات و چند منبع کپی تورات بگیری! ⭕️آریایی بازی یعنی از لابلای خرابه های تاریخ، بند کنی به 2500 سال پیش، و 6000 سال تاریخ ایران از آن را عمدا خط بزنی.✂️ ⭕️ بازی یعنی بگی هخامنشیان چه قدرت و شکوه و امپراتوری عجیب غریبی داشتند، ولی تمام منبعت از این عظمت، ویکی پدیا باشه، اونم فارسی اش!🙄 و هضم نکنی آخه با اون شکوه و عظمت چطوری در برابر یه لشکر کوچک نابود شدند و حکومتشون به 200 سال هم نکشید!! ⭕️ آریایی بازی یعنی دم از برتر عاریایی بزنی ولی ندونی ما اصلا چنین نژادی از نظر علمی نداریم و 150 ساله این کلمه اختراع شده. ولی ندونی محتوای ژنتیکی ما و همون عربها یکسانه 😊 و هیچ تفاوتی جز در زبان با هم نداریم. ولی ندونی 6 میلیون "" فقط از نسل پدر توی این کشور وجود داره. یعنی 6 میلیون فقط از نسل داریم. و حالا پیدا کن آمار جمعیت را از نسل بقیه اعراب!!☺️ ⭕️ یعنی یعنی به بهانه احترام به تاریخ و ملی گرایی! جلوی کوچکترین و بیان کوروش و چند شاه با بوی را ببندی و چند تا چوب پرست خونریز را و غیرقابل نقد کنی. ⭕️کوروش پرستی یعنی بچه مسلمانها را "عرب پرست" و "ملخ خور"! بخونی، ولی خودت بعد از 1400 سال توی این کشور، مثل دوره جاهلیت، دور یک سنگ خالی منتسب به یک بچرخی.🙌 ⭕️کوروش پرستی یعنی باور کنی شاهی برای کشورگشایی به کشورهای دیگر حمله کنه ولی خون از دماغ مردم آن کشورها نریزه!😎 ⚠️ تو نیستی عزیزم، یه هستی. نیستی. هستی. ⚠️ ما اما روشنفکر نيستيم ، ما يه ایرانی هستیم یه ! که و تمام هویتمونه و به فرموده مولایمان علی(ع) بقیه انسانها، یا در شبیه ما هستند و برادر دینی ما؛ یا در شبیه ما هستند و انسان. 🙏 @tabyinchannel
 ✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیری کوتاه در (بخش دوم) 🔶 که مجموعه سخنرانی ها و نامه ها و کلمات قصار پر مغز امام‌ علی(ع) است که از زمان تدوین آن تا امروز بیش از صد شرح بر آن نوشته شده است. این سخنرانی های سطح بالا که علمای بزرگ و متفکران عالم اندیشه از شیعه و سنی، در حاشیه و شرح و تفسیر آن کتاب ها نوشته اند، و هنوز هم فهم و درک آن برای جامعه علمی دشوار است. 💠اسناد، شروح، ترجمه ها 🔷آفتاب آمد دلیل آفتاب. اگر سخن‌شناسى بخواهد به دید تحقیق و خالى از تعصبات، با این پرسش که در این کتاب کیست، بنگرد، قطعا تصدیق خواهد کرد که او است که به سرچشمه‌اى جوشان و منبعى بى پایان متصل است به گونه‌اى که نمیتوان پس از قرآن، نظیرى براى آن پیدا کرد. اگر هیچ سند معتبرى هم براى آن پیدا نشود، باز هم میتوان اذعان کرد که این سخن، از اوست و سخنى عادى با محاسبات دنیوى نیست؛ زیرا و که در این مجموعه در قالب‌هاى گفتارى بسیار بدیع و جذاب مطرح شده است از عهده بشر عادى خارج است. این کلام با زبان بى زبانى از و سخن میگوید. 🔷شخصیت‌هاى زیادى تلاش خویش را در جهت بررسى مصادر صرف کرده‌اند که اجمالا ذکر اسامى برخى از آنها بى تناسب نیست: «مدارک نهج‌البلاغه، علامه کاشف الغطاء»؛ «استناد نهج‌البلاغه، امتیاز على عرشى»؛ «نهج‌السعاده فى مستدرک نهج‌البلاغه، محمد باقر محمودى (در ۸ جلد)»؛ «مصادر نهج‌ البلاغه، عبدالله نعمت»؛ «مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده، سید عبدالزهراء حسینى»؛ «بحثى کوتاه پیرامون مدارک نهج‌ البلاغه، رضا استادى»؛ «روش‌هاى تحقیق در اسناد و مدارک نهج‌ البلاغه، محمد دشتى» در طول حدود هزار سال عمر خود در دسترس دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است و به مطالعه و حفظ آن مى ‏پرداختند و در خطبه ‏ها و خطابه ‏ها بدان استناد و تبرک مى‏ جستند و اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر مینوشتند و به ترجمه آن اقدام میکردند. 🔷همه شارحان و مترجمان که بیش از سیصد نفر میباشند بالاتفاق معتقدند که این کتاب از تالیفات علامه‌ است و او این توفیق را یافته که سخنان (ع) را با سبک و شیوه‏اى جالب گردآورى و تنظیم نماید. اجازاتى که علما و محدثان بزرگ به اصحابشان میدادند، دلیل روشن و قاطعى بر صحت این انتساب است. - کسى که در دنیاى علم و ادب به پارسایى و دقت در راستگویى مورد قبول همگان است - نیز در کتابهاى متعدد خود این امر را تصریح کرده است. مانند قرآن کریم کتاب زنده است و هم چنان میدرخشد و نظر دانشمندان را به خود جلب میکند و به اکثر زبانهاى زنده دنیا چون: فارسى، ترکى، اردو، انگلیسى، فرانسوى، آلمانى، ایتالیائى و اسپانیایى و غیره ترجمه شده است.   منبع:وبسایت‌راسخون‌به‌نقل‌از سایت‌سراج‌اندیشه @tabyinchannel
⚠️⚠️ 3️⃣ بخش سوم ▪️آنچه که در اینجا می گذرد بالاتر از ! ▫️اینجا دارند مردم را یکی یکی تخریب می کنند ! ▪️مردم باید به یک بزرگ گرفتار شوند ! ▫️باید به چیز و همه بدبین شوند ! ▪️همه ایجاد حساب شده و دقیق چیده شده ! ▫️مثلا نامه های را ببینید !؟ ▪️طرف یک را بر اساس هایش در نامه سرگشاده خطاب به یکی از شخصیت های مردم می نویسد ! 👈او را به گری برای آزادی یک اقتصادی می کند ! 👈واسطه های هم دست بکار می شوند و تا کلاغ پیش می روند ! 👈و به همین سادگی ایجاد می شود !!! ▪️دشمن دقیقا بر روی نگاه مردم به این سرمایه گذاری کلانی کرده است ! ▫️هر نقطه که مردم به آنجا بسته اند باید شود ! ▪️یک نمائی در دستور کار آنها قرار گرفته ! ▪️کار به جایی رسیده که خود ها هم منتقد می شوند !!! 👈نمونه اش و و زاده و واخیرا ... 🔸اینها آنوقتی که می بایست را به مردم بگویند ! 👈دائما از باغ سیب و گلابی برای مردم ترسیم کردند ! 👈و حالا که در این شرایط باید به مردم بدهند ناامیدی کوک کرده اند ! ▪️نوبختی که عصای دستش بود حالا می شود !؟ ▪️مردم را نا امید می کند که نه فروش داریم و نه خبری از دریافت نفت ! ▪️کسی هم نمی کند اگر پول چرا این را مقاومتی !؟ ▪️اگر اوضاع نیست چرا شرکتهای دولتی و خرابکار را کرده اید !؟ ▪️همین دو سه ماه قبل بود که دارو دسته نوبخت و جهانگیری و ... هزاران میلیارد بی زبان را بین مشتی تقسیم کردند ! ▪️یعنی اینها نداشتند که چه در راه است ! 🔹می بینید که خیلی ها دارند نقشه را عملی می کنند ! 👈نقشه ترامپ چیست !؟ 👈او دارد با و روان مردم ما می کند ! 👈چند ماه دائما روانی براه انداخت تا همه را کند و بعد از برجام خارج شد !! 👈او که دانست حداقل ما کوتاه نمی آید !؟ 👈خب بر چه اساسی همان روز که تهدید کرد از برجام نشد !؟ 👈او دقیقا بر اساس یک از رفتارهای ملت ایران وارد میدان جنگ شد ! ▪️همان جنگ را های او در این کشور به مرحله درآوردند ! ▪️ماجرای گرانی دلار و ... همه و همه بخشی از این جنگ بود که کشور را به انداخت ! 👈امریکا هرگز را رها ! 🔸مگر است که این استثنائی برای به کشیدن انقلاب را مفت از دست بدهد !!؟ 👈یک تغییر ! 👈خودش کشید و ادامه کار را به سپرد ! 👈بازی و گربه را به راه انداختند ! 👈الان شش ماه است که دارد ما را می دهد ! 👈بصورت مداوم را در نگه نداشته اند !؟ 👈خب چرا اینها پاکی را روی دستمان نمی ریزند !؟ ⚠️دقت کنید ▪️همه اینها دنبال یک بسیار هستند ! ▪️این اشتباه است که می خواهد ما را پای میز با خودش بکشاند ! ▪️این دیگر برای امریکا اهمیت چندانی ندارد ! ▪️الان امریکا کرده که را کند ! 🔹حالا دیگر امریکا بخوبی فهمیده که نمی تواند این انقلاب را با سخت به در آورد ! ▪️اینها می خواهند این انقلاب را با خود به زمین بزنند! ▪️نقشه همین است ... @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن انجیل و تورات را تحریف شده می داند؟ (بخش دوم) 🔸 از تحريف تورات و انجيل صريحا سخن نگفته است، اما آیاتی در قرآن وجود دارد که می توان از آنها نتیجه گرفت برخی از اهل کتاب قسمت هایی از تورات و انجیل را که باب میلشان نبوده تغییر می دادند که در نهایت منجر به تحریف لفظی و معنوی آن دو کتاب گردیده است. از جمله آیاتی که به تحریف کتاب های مقدس توسط اهل کتاب اشاره دارند عبارت اند از: 2⃣آیه ۷۸ سوره آل عمران 🔹در این آیه نیز آمده است: «و إنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ‏ أَلْسِنَتَهُمْ‏ بِالْكِتابِ‏ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ؛ در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب [خدا]، زبان خود را چنان مى‏ گردانند كه گمان كنيد [آنچه را مى‏ خوانند،] از كتاب [خدا] است، در حالى كه از كتاب [خدا] نيست! [و با صراحت] مى‏ گويند: آن از طرف خداست! با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مى‏ بندند در حالى كه مى‏ دانند!». مرحوم طبرسى در «مجمع البيان» از بعضى نقل مى‏ كند كه اين آيه نيز درباره گروهى از نازل شده كه با دست خود چيزهايى بر خلاف آنچه در آمده بود درباره صفات پيامبر اسلام (ص) مى‏ نوشتند و آن را به خدا نسبت مى ‏دادند (و با زبان خود حقایق تورات را تحريف مى‏ كردند). به عنوان مثال در تورات نبی اکرم (ص) به گندمگون بودن چهره و میانه بالا بودن توصیف شده بود؛ در حالی که اینان او را دراز قد معرفی کردند. [۱]  🔹در روایت دیگری آمده است که ، ‌صفت پیامبر (ص) را تغییر می دادند تا مستضعفین یهود دچار شک شوند. [۲] ابوالفتوح رازى نام كعب بن اشرف و حى بن اخطب و بعضى ديگر از علماى آنها را در اينجا به خصوص ذكر مى‏ كند که اقدام به تحریف تورات و ذکر اموری می کردند که در تورات واقعی وجود نداشت. [۳] به هر حال در اين آيه سخن از بخش ديگرى از خلاف‏كاری هاى بعضى از علماى اهل كتاب است. «يلون» از ماده «لى» (بر وزن حى) به معنى تابیدن و كج كردن است [۴] و اين تعبير در اينجا كنايه جالبى از تحريف سخنان الهى است، گويا آنها هنگام تلاوت تورات وقتى به (ص) كه بشارت ظهورش در آمده بود مى‏ رسيدند، در همان حال آن را تغيير مى‏ دادند و چنان ماهرانه اين عمل انجام مى‏ گرفت كه شنونده گمان مى‏ كرد آنچه را مى‏ شنود متن آيات الهى است. 🔹آنها به اين كار نيز قناعت نمى‏ كردند، بلكه صريحا مى‏ گفتند: «اين از سوى خدا نازل شده در حالى كه از سوى خدا نبود». سپس قرآن بر اين امر تاكيد مى‏ كند كه اين كار به خاطر اين نبود كه گرفتار اشتباهى شده باشند، بلكه «به خدا دروغ مى‏ بندند در حالى كه عالم و آگاهند». [۵] این آیه شریفه و آیه ای که در بخش قبلی این نوشتار بدان اشاره شد، گرچه صراحت در تحریف متن تورات و انجیل از طرف اهل کتاب آن زمان ندارد، اما به این نکته تصریح شده است که آنها که در اختیارشان بود را می دادند و را کتمان می کردند و کتمان حقایق و تغییر در آنچه کتب آسمانی بیان کرده، نتیجه اش تحریف در زمان های آینده می باشد؛ چنانکه امروز هیچ اثری از تورات و انجیلی که صفات و ویژگی های پيامبر گرامی اسلام (ص) در آنها باشد، یا احکام و داستان های پیامبران قبلی را به درستی بیان کرده باشد، وجود ندارد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ‌طبرسی، ج ۱، ص ۱۹۱ و ۲۳۳ [۲] ‌التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ج ۱، ص ۳۲۲ [۳] روض الجنان و روح الجنان فی تفسير القرآن، ابوالفتوح رازى، ج ‏۵، ص ۱۸۹ [۴] قاموس قرآن، قرشى، سيد على اكبر، ج ‏۶، ص ۲۲۱ [۵] تفسير نمونه، ج ‏۲، ص ۶۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️جاهلیت مدرن 🔹آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى ترویج می‌کنند، همان است که براى زدودن آن - از - به‌ وجود آمد. نشانه‌ هاى همان ، امروز در ، در این ، مشاهده می‌شود؛ همان ، همان ، 🔹همان نادیده گرفتن ، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى. خطاب به همسران مکرم پیغمبر می‌فرماید: «وَ قَرنَ فى بُیوتِکُنَ وَ لا تَبَرَجنَ تَبَرُجَ الجَهِلِیَةِ الاُولَى‌». [۱] یکى از نشانه‌هاى ، است. 🔹امروز یکى از عمده‌ ترین مظاهر ، همین است؛ این همان است، منتها جاهلیتى که توانسته است خود را با مجهز بکند، را از چشم مردم ؛ اینها را باید ما بفهمیم، اینها را باید بدانیم. بیانات مقام معظم رهبری ۹۳/۰۳/۰۶ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شادی های توأم با غرور و شهوت چه عواقبی دارد؟ 🔹آیه ۷۵ سوره غافر، به علت گرفتارى هاى کافران اشاره دارد، مى گوید: «ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِى الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ» (این به خاطر آن است که به در زمین مى کردید و از روى و به مى پرداختید!). از مخالفت با پیامبران و کشتن مؤمنان و در فشار گذاردن محرومان و ، لذت مى بردید و از ارتکاب و قانون شکنى ها در خود احساس و سربلندى مى کردید، اکنون باید کفاره آن همه و غرور و غفلت و مستى شهوت را در میان این غل و زنجیرها و در لابلاى شعله هاى بدهید. 🔹«تَفْرَحُونَ» از ماده «فرح» به معنى و خوشحالى است که گاهى ممدوح است و ، همانگونه که در آیه ۴ ـ ۵ «سوره روم» آمده است: «وَ یَومَئِذ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللهِ» (در آن روز [که رومیان اهل کتاب بر مشرکان مجوس پیروز گردند] خواهند شد). و گاه است و بر اساس باطل، چنان که در داستان «قارون» در آیه ۷۶ «سوره قصص» مى خوانیم: «اِذْ قالَ لَهُ قَومُهُ لاتَفْرَحْ إِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ الْفَرِحِینَ» (به خاطر بیاور هنگامى را که قومش به او گفتند: این همه مکن، که خداوند شادى کنندگان مغرور را دوست نمى دارد). 🔹البته این تفاوت، باید از قرائن شناخته شود و پیداست که در آیه مورد بحث، «فرح» از نوع دوم منظور است. «تَمْرَحُونَ» از ماده «مَرَح» (بر وزن فرح) به گفته جمعى از ارباب لغت و مفسران، به معنى «شدت فرح، و گستردگى» آن است. و بعضى آن را به معنى «شادى به خاطر مطالب بى اساس» دانسته اند. در حالى که بعضى دیگر آن را به معنى «شادى توأم با یک نوع طرب» و به کار گرفتن در مسیر شمرده اند. ظاهر این است که همه این معانى به یک مطلب باز مى گردد، زیرا شدت شادى و در آن، سر از همه این مسائل در مى آورد و با انواع و آلودگی ها و عیاشى و توأم مى شود. [۱] 🔹آرى، این گونه هاى توأم با غرور و و بى خبرى و همراه با و شهوت، را به سرعت از خدا دور مى کند و از درک حقایق باز مى دارد، واقعیت ها را شوخى، و را مجاز، جلوه مى دهد. اینجاست که به آنها خطاب مى شود: «أُدْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها» [۲] (وارد شوید از درهاى و جاودانه در آن بمانید). «فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ» [۳] (و چه بد جایگاهى است، ). این جمله، تأکید مجددى است بر اینکه سرچشمه اصلى هاى آنها، همان و غرور بوده است، همان کبرى که و حجاب در برابر دیدگان حق بین انسان و عامل مقاومت در برابر انبیاء و اصرار در مسیر باطل است. پی نوشت‌ها؛ [۱] «راغب» در «مفردات» مى گوید: «اَلْفَرَحُ اِنْشِراحُ الصَّدْرِ بِلَذَّة عاجِلَة، وَ اَکْثَرُ ما یَکُونُ ذلِکَ فِى اللَّذّاتِ الْبَدَنِیَّةِ وَ الْمَرَحُ شِدَّةُ الْفَرَحِ وَ التَّوَسُّعِ فِیْهِ». [۲] سوره مؤمن، آیه ۷۶ [۳] همان آیه 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۲۰، ص ۱۹۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق‌ های نامقدّس و مجازی می گویند؟ 🔹در «عشق‌هاى و »، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از در اينجا، است كه دو انسان را به و آلودگى و در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر ، و است. 🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه مى پذيرند و نه گوش به ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين هاى داغ و مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از و غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود. 🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و ، باز مى شود، گويى عاشقِ بى‌قرار از يك بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى نثار كرده و از دست داده است. اين گونه ، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست. 🔹بسيارى از ، و ، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به و و جاه و جلال و و برق نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از (عليه السلام) درباره نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است). 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى ورزد، نابينايش مى كند و را بيمار مى سازد، سپس با مى نگرد و با مى شنود». در حديث ديگرى كه از (علیه السلام) درباره از ديدن نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و ، از ديدن ، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛ 🔹و اينكه در بعضى از احاديث از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه شود و پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه شود و كتمان كند و و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «علم اليقين»، «حق اليقين» و «عين اليقين» در قرآن چيست؟ 🔹واژه و مشتقات آن ۲۸ بار در بكار رفته است، كه هشت كاربرد آن بصورت كلمه يقين است. واژه به معنای از بين رفتن شك است؛ [۱] بنابراين وقتی می گوييم كسى دارای است كه قبلا دچار شده باشد. كسی است كه پس از سرگردانی شك، به و آگاهى برسد. به همين دليل است كه را هميشه مقابل بكار می برند، نه مقابل علم؛ زيرا به كسى كه بدون سابقه شك، به آگاهی برسد عالم می گويند، نه موقن. در سه اصطلاح در ارتباط با بكار رفته است كه نشان دهنده است. قرآن از «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حق اليقين» سخن گفته است. مفسران در بيان تفاوت اين سه مرتبه از يقين چنين گفته اند: 1⃣«»: علمی است كه از روی پديد آمده باشد، بطوری كه احتمال خلاف در آن نباشد. مانند اينكه انسان از دود پی به وجود آتش ببرد و اين مرتبه اول يقين است 2⃣«»: يقينی است كه از روی و پديد می آيد، و نسبت آن با علم اليقين مثل ديدن است به شنيدن. در مثال بالا مانند ديدن خود آتش است. 3⃣«»: امری است و و صرفا يك يقين ذهنی يا نفسانی نيست كه خطا در آن راه نداشته باشد. در مثال مذكور مانند اين است كه انسان در آتش بسوزد و سوزش آن را لمس كند. [۲] 🔹در سوره تكاثر، آیات ۵ تا ۷، به دو مرتبه اول يقين اشاره شده است: «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ، ثُمَّ لَترََوُن لَتَرَوُنَّهَا عَينَْ الْيَقِين» (چنان نيست كه شما خيال می كنيد، اگر شما (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس آن را به خواهيد ديد). چنانچه می بينيم در اين آيه ابتدا به اشاره شده، كه اگر انسان ها «علم اليقين» داشتتند، با می توانستند را در همين دنيا مشاهده كنند و را ببينند؛ 🔹و در آيه بعد به اشاره كرده كه گفتيم مانند ديدن خود آتش است، كه در اينجا منظور ديدن جهنم در قيامت است. [۳] مرتبه آخر يقين كه گفتيم اتحاد با حقيقت است، در آيه ۵۱ سوره حاقه آمده است: «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِين» و آن (قرآن) است! در اين آيه دانسته شده است، يعنى مرتبه آخر يقين است كه هيچ شكی در آن نيست. يعنى يقينی است خالص؛ با اين حال كوردلان آنرا انكار مي كنند. «ذَلِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين»؛ [۳] (آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است). پي نوشت‌ها؛ [۱] كتاب العين، فراهيدى خليل بن احمد، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۰، ج ۵، ص، ۲۲۰؛ التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، مصطفوى حسن، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۶۰، ج ۱۴، ص، ۲۶۲ [۲] تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج ۲۷، ص، ۲۸۰   [۳] الميزان فی تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، ۱۴۱۷، ج ۲۰، ص، ۳۵۲ [۳] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از چشم و گوش معنوى چیست؟ 🔹 و دو گونه است: و ؛ به همین دلیل بسیار مى شود در مورد کسانى که چشم و گوش دارند و یا زنده و سالم اند، اما را درک نمى کنند مى گوييم: آنها کور و کرند و یا اصلاً مرده اند؛ زیرا واکنشى را که باید یک انسان شنوا و بینا، یا یک انسان زنده، در برابر حقایق از خود نشان دهد، نمى دهند. 🔹در اینگونه تعبیرات فراوان دیده مى شود، و شیرینى و جاذبه خاصى دارد؛ بلکه قرآن به حیات مادّى و بیولوژیکى که نشانه آن تنها «خور و خواب و نفس کشیدن» است چندان اهمیت نمى دهد، و همواره روى حیات و و انسانى که آمیخته با تکلیف و مسئولیت و احساس و درد و بیدارى و آگاهى است تکیه مى کند. 🔹نابینایى‌وناشنوایی و از خود انسان ها سرچشمه مى گیرد، آنها هستند که بر اثر ادامه و اصرار و لجاجت در آن، به این مرحله مى رسند؛ زیرا همانطور که اگر انسانى مدت ها چشم خود را ببندد، تدریجاً بینایى و دید خود را از دست خواهد داد و شاید روزى به کلّى نابینا شود، اشخاصى که چشم جان خود را در برابر حقایق ببندند، تدریجاً قدرت دید معنوى خود را از دست خواهند داد! 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ سی و نهم، ج ۵، ص ۲۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» رشد عقلى و تكامل علمى انسان در چه سطحی است؟ 🔹نقش اصلى دعوت در گسترش دانايى و آموزش و تجربه و تعليم است و از شاخه هاى و شناخت به شمار مى رود. پيامبران به ها راه و رسم زندگى و و نتيجه آن را آموختند. از سوى ديگر چون هدف از خلقت انسان و تكامل و شناخت اوست، بايد روزى اين هدف تحقق يابد و روزگارِ دانش هاى راستين و پيروزى بر مجهولات فرا رسد. 🔹از اين رو در كه روزگار تحقق همه آرمان هاى انسانى و الهى است، انسان به مى رسد و در ابعاد گوناگون دانايى، از جهان شناسى، انسان شناسى و خداشناسى، عروج لازم را مى يابد. در دوران (عجل الله تعالى فرجه) همه مسائل بشرى به هدف اصلى و مرز نهايى مى رسد، 🔹و در پس اعصار و قرون زیاد به محضر استاد و معلمى راه مى يابد كه نكته اى از ديد ژرف‌نگر و حقيقت بينِ او پوشيده نيست، و هدف او پرده بردارى از و مجهولات است و تا سرحد امكان و توانِ انسان ها، آنان را به مى رساند. اين موضوع از مهم ترين برنامه ها و اقدام هاى (عجل الله تعالى فرجه) است و از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذيرد: 1⃣با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايه هاى استوار مى گردد. 2⃣ و دانايى، تشكيل جامعه انسانى و بسامان و مرفه را ممكن مى سازد. 🔹 (صلى الله عليه و آله) فرمود: « ... تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی يَمْلَأُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ جَوْرِهَا وَ عِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا ... » [۱]؛ (نهمين از آنان (عج) است كه خداوند به دست او سرزمين تاريك [زندگى] را نورانى و روشن مى كند و از پر می کند پس از [دورانِ] ظلم، و علم و را فراگير مى سازد پس از [دورانِ] جهل و نادانى ... ). (عليه السلام) فرمود: «إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ اللهُ يَدَهُ‏ عَلَى‏ رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ» [۲]؛ ( ما به هنگام رستاخيزِ خويش، نيروهاى عقلانى توده ها را تمركز می دهد و و دريافت هاى خلق را به كمال می رساند). پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۹۵ق، چ دوم‏، ج ‏۱، ص ۲۶۰، باب ۲۴ [۲] الخرائج و الجرائح‏، قطب الدين راوندى، مؤسسه امام مهدى (عج)، قم‏، ۱۴۰۹ق، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۸۴۰ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجّه به موارد استعمال كلمه «وحی»، این پدیده الهی به چند صورت انجام می گيرد؟ 🔸از مجموع موارد استعمال كلمه ، مى توان گفت: به دو صورت انجام مى گيرد. اين دو صورت عبارتند از: 💠الف) وحى تكوينى 🔹 در حقيقت همان صفات، غرايز و استعدادهاى درونى است كه خداوند در قرار داده. وحى فرستادن به زنبور عسل، همان تكوينِ غرايز درونى او است. البته به كار بردن كلمه در اين موارد، يك نوع و است، زيرا خلقتِ مرموز و اسرارِ درونى موجودات به صداى آرام تشبيه شده است. 💠ب) وحى تشريعى 🔹 همان است كه بر فرستاده مى شده و رابطه خاصّ پيغمبران با مبدأ آفرينش بوده و به وسيله آن را دريافت مى داشتند. امكان حصول اين نوع براى كسى كه خداوند او را مورد عنايت قرار داده چيزى نيست كه ادراك آن براى عقل مشكل باشد. بعضى از دانشمندانِ علوم جديد كه خيال مى كنند تمام حقايق جهان را مى توان با معلوماتِ تجربى تفسير كرد، را يك نوع تجلّى شعورِ باطن و يا وجدانِ ناآگاه پنداشته اند! ولى اين است كه منحصر به كشفيّاتِ امروز نيست. 🔹بسيارى از مسائل وجود دارد كه هنوز نتوانسته است به آنها پاسخ صريح و روشن بدهد و مسئله نيز يكى از آنها است. توجيه از راه شعور ناآگاه با اظهارات پيامبران و كتاب هاى آسمانى سازگار نيست؛ زيرا نتيجه آن توجيه اين مى شود كه: دركِ پيغمبران نسبت به مسائلى كه به آنان وحى مى شده با درك ما نسبت به مسائلى كه از طريقِ تجلّى شعورِ باطن سرچشمه مى گيرد، مغايرتى ندارد، به غير از آنكه آنان در اين جهت نيرومندتر بوده اند! حال آنكه ، را به صورت يك با و مغاير با روابط فكرى و علمى ديگر، معرفى كرده اند. 📕رهبران بزرگ، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۳ش، چ اول‏، ص ۱۸۸ و ۱۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش چهارم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 3⃣آمادگی و استعداد مردم 🔹قانون عرضه و تقاضا در جوامع بشری همواره و در همه جا جاری است و عرضه مطابق تقاضا می‏باشد. در غیر این صورت نظام زندگی به هم خورده و تعادل خود را از دست می‏دهد. این قانون تنها ندارد بلکه در نیز جاری است. ، بی‏ فایده است. نیاز به رهبر و برای جامعه نیز از این قاعده و قانون مستثنی نبوده و در قالب و تحقق پیدا می‏کند. 🔹در ، مردم جهان به تدریج ‏برای ظهور آن و سامان ‏دهنده وضع بشر، علمی، عملی و اخلاقی پیدا می‏کنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء و اولیاء درگذشته نیست، تا مبتنی بر و علل و ظاهری باشد، بلکه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای و ، و ترک تقیه و… است، که انجام این امور نیاز به و معارف و ترقی و و اخلاقی بشر دارد، به طوری که قابلیت ‏برای در راستای فراهم باشد، 🔹و به این مطلب برسد که هیئت‏های حاکمه با روش‏های گوناگون نمی‏توانند از عهده اداره امور برآیند، و مکتب‏های سیاسی و اقتصادی مختلف دردی را درمان نمی‏کنند، اجتماعات و کنفرانس‏ها و سازمان‏های بین ‏المللی و طرح‏ها و کوشش‏های آن‏ها به عنوان حفظ حقوق بشر نمی‏توانند نقشی را ایفاء کنند و از تمام این طرح‏ها که امروز و فردا مطرح می‏شود مایوس شوند. 🔹وقتی اوضاع و احوال این گونه شد و مردم از تمدن منهای دین، معنویت و انسانیت، کنونی به ستوه آمدند و تاریکی و جهان را فرا گرفت، یک در پرتو عنایت ‏حق، قرار می‏گیرد. در این شرایط پذیرش جامعه از ندای روحانی یک منادی آسمانی بی‏نظیر خواهد بود، زیرا در و تاریکی، نمایان‏تر می‏گردد. ... منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجّه به موارد استعمال كلمه «وحی»، این پدیده الهی به چند صورت انجام می گيرد؟ 🔹از مجموع موارد استعمال كلمه ، مى توان گفت: به دو صورت انجام مى گيرد. اين دو صورت عبارتند از: 💠الف) وحى تكوينى 🔹 در حقيقت همان ، و است كه در قرار داده. وحى فرستادن به زنبور عسل، همان تكوينِ غرايز درونى او است. البته به كار بردن كلمه وحى در اين موارد، يك نوع تشبيه و مجاز است؛ زيرا خلقتِ مرموز و به صداى آرام تشبيه شده است. 💠ب) وحى تشريعى 🔹 همان است كه بر فرستاده مى شده، و رابطه خاصّ پيغمبران با بوده و به وسيله آن را دريافت مى داشتند. امكان حصول اين نوع براى كسى كه او را مورد عنايت قرار داده چيزى نيست كه ادراك آن براى مشكل باشد. بعضى از دانشمندانِ علوم جديد كه خيال مى كنند تمام حقايق جهان را مى توان با معلوماتِ تجربى تفسير كرد، وحى را يك نوع تجلّى شعورِ باطن و يا وجدانِ ناآگاه پنداشته اند! ولى حقيقت اين است كه منحصر به كشفيّاتِ امروز نيست. 🔹بسيارى از مسائل وجود دارد كه هنوز علم نتوانسته است به آنها پاسخ صريح و روشن بدهد و مسئله نيز يكى از آنها است. توجيه وحى از راه شعور ناآگاه با اظهارات و سازگار نيست؛ زيرا نتيجه آن توجيه اين مى شود كه: دركِ پيغمبران نسبت به مسائلى كه به آنان وحى مى شده با درك ما نسبت به مسائلى كه از طريقِ تجلّى شعورِ باطن سرچشمه مى گيرد، مغايرتى ندارد، به غير از آنكه آنان در اين جهت نيرومندتر بوده اند! حال آنكه ، را به صورت يك با مبدأ هستى و مغاير با روابط فكرى و علمى ديگر، معرفى كرده اند. 📕رهبران بزرگ، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۳، چ اول‏، ص ۱۸۸ و ۱۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اولین چیزی که انسان باید در مورد آن «تفکر» و «اندیشه» کند چه موضوعی است؟ 🔹مسلماً نخستين چيزى كه بايد روى آن فكر كنيم اين است كه ما از كجا شروع شده؟ اين چيست؟ و اين راه دراز را ما چگونه پيموده ايم؟ موضوعى قبل از اين براى و انديشه نداريم، چه اينكه آشنایی با و حل اين معما مى تواند كمك زيادى به حل معماهاى ديگر كند. ممكن است بگوئيد بسيار خوب بايد نيروى را بكار انداخت، ولى مگر نه اين است كه پاره اى از مكتب هاى فلسفى جديد «مانند پراگماتيسم» به ما توصيه مى كنند كه ارزش و اصالت بلكه وجود هر پديده بسته به نتايج آن است؛ 🔹يعنى چيزى كه در زندگى ما نتيجه اى ندارد اصلا بايد گفت وجود ندارد و يا وجود و عدمش در ترازوى فكر و انديشه ما يكسان است. ما چه الزامى به شناسائى نخستين از نظر ادامه زندگى فردى و اجتماعى داريم؟ مگر نه اين است كه ملت‌هایی همچون «ملت چين» بدون حل اين مسئله زنده هستند و شايد از ما هم بهتر زندگى مى كنند، و هرگز زحمت مطالعه در چنان مسئله پيچيده اى را هم به خود نمى دهند؟ ولى كسانى كه با اين منطق مى خواهند خود را حتى از زير بار فكر و انديشه در مورد اين حقيقت بزرگ كنار بكشند دو مطلب را فراموش كرده اند: 🔹نخست اينكه براى و مطالعه در مسائل مختلف نتيجه اى بالاتر از تصور نمى شود، و به عبارت ديگر ما هميشه را بخاطر علم مى خواهيم و را بخاطر درك واقعيت آنها مى جوئيم نه فقط بخاطر اثرى كه در زندگى ما دارند. (دقت بفرمائيد) بزرگترين گمشده بشر و درك واقعيات جهان هستى آخرين هدف و آرزوى انسانهاست، و لذا در تمام طول تاريخ زندگى بشر شاهد و كوشش هاى خستگى ناپذير انسان براى هستيم، 🔹و بخوبى احساس مى كنيم كه ما را بسوى اين هدف مى راند، بدون اينكه خود را مسئول ارتباط علوم و دانش هایی كه بخاطر آنها زمين و آسمان را جستجو مى كنيم، با زندگى روزمره، بدانيم. مگر اين همه تلاش و كه براى پى بردن به اسرار كهكشان ها و سحابی ها و چگونگى پيدايش عوالم دور دست مى شود به خاطر اثرى است كه آنها در زندگى روزانه ما دارند؟ با اينكه در شرایط فعلى هيچگونه اثر محسوسى براى آنها در زندگى ما به چشم نمى خورد، 🔹حتى اگر به فرض محال موشك هایی به سرعت سير نور ساخته شود باز دسترسى ما به آنها امكان پذير نيست و يا اينكه پى بردن به اسرار زندگى مورچگان، و تمدن خيره كننده موريانه و حشراتى مانند آنها كه ساليان دراز افكار دانشمندان را بخود جذب كرده است بخاطر تأثير آنها در زندگى مادى ماست؟ چرا فلكى يا حشره شناس از اين همه هاى خود خسته نمى شوند؟ زيرا آنها را (هر چه باشد) خود در برابر طاقت فرسا مى دانند و از خود احساس غرور و مى كنند. 🔹جایی كه درباره از چنين فكر كنيم آيا مى توانيم درباره بزرگترين و اساسى ترين مسئله مربوط به پيدايش اين جهان يعنى درباره نخستين (فرضاً كه در زندگى و سرنوشت ما اثر نداشته باشد) از و خوددارى نمائيم؟ ثانياً: اصولا اين مسئله در زندگى و ، و ما دارد، و ما تا حدود زيادى به آن مربوط است و هاى كنونى و شكست بن بست هایی كه در زندگى ماشينى فعلى پيدا شده بدون به آن مبدأ ميسر نيست. 🔹 و جان ما و باز يافتن براى مقابله با بدون اتكاء به چنين مبدئى ممكن نيست. در كاوشها و هاى علمى نيز اعتقاد به يك و قدرت، كه طرح اصلى را با نظام خاصى ريخته، به ما روشن بينى می دهد و به و هر چه بيشتر در همه پديده ها و بر می انگیزد و اين خود سرچشمه بسيارى از خواهد بود. بنابراين چگونه می توان گفت حل اين مسئله در زندگى ما اثر محسوسى ندارد و به همين دليل بايد آنرا كنار گذاشت و فكر خود را بخاطر آن خسته نكرد؟ 📕معماى هستى‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۶ش، ‏چاپ شانزدهم‏، ص ۹۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چند نوع «علم» در جهان وجود دارد و کدام یک از آنها اصیل است؟ 🔹 را مى توانيم از يك نظر به دو بخش تقسيم كنيم: و . شكّى نيست كه «علوم تجربى» روشن ترين دانش هاى ما محسوب مى شوند؛ زيرا حقايق مربوط به آن را در آستانه مى بينيم؛ امّا اشتباه است اگر تصوّر كنيم و به تنهايى و بدون مى تواند، چهره را آنچنان كه هست به ما نشان دهد؛ 🔹چرا كه ـ بر خلاف تصوّر بعضى ـ قطعى ترين راه درك نيست. به عنوان مثال با اين كه قوى ترين و مثبت ترين حسّ ماست، باز گرفتار اشتباهات زيادى مى شود كه انواع مختلفى از آن امروز تحت عنوان براى ما روشن است. پى بردن به ، مفهومش به كمك طلبيدن در اين زمينه است. 🔹بعلاوه ، هم از نظر مكان و زمان، و هم محدود به ظواهر اشيا و موجودات اين جهان مى باشد؛ به همين دليل همه مسائل را نمى توان در آزمايشگاه ها به آزمايش گذاشت؛ مسائل مربوط به گذشته، به خصوص گذشته دور، مسائل مربوط به علّت و معلول جهان و انگيزه ها و مسائل ديگرى از اين قبيل، همه را بايد با كمك حل كرد. 🔹در ميان ، علومى داريم كه نظرى خالص نيستند، بلكه نظرى آميخته به تجربه اند، به اين معنا كه پايه هاى آن را از مشاهده يا تجربه مى گيريم و سپس روى آن بناهايى به كمك مى گذاريم. هم اكنون داريم كه در اين رده جاى مى گيرد. تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روانشناسى و روانكاوى و نيز ديرين شناسى، اينها علومى هستند كه پايه هايى از مشاهده و يا آزمايش داشته و بر اساس آن بناهاى عريض و طويلى ساخته اند. 📕پيدايش مذاهب، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۴ش، چ اول‏، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام باقر» (عليه السلام) از چه جایگاه علمی‌ای برخوردار بودند؟ (بخش اول) 🔹 (عليه السلام) طى مدت امامت خود، در شرایطی نامساعد، به نشر و اشاعه و پرداخت و را تشريح نمود و جنبش علمى دامنه دارى به وجود آورد كه مقدمات تاسيس يك «دانشگاه بزرگ اسلامى» را كه در دوران امامت فرزند گراميش (عليه السلام) به اوج عظمت رسيد، پى ريزى كرد. 🔹جابر كه يكى از ياران بزرگ پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و از علاقمندان خاص خاندان نبوت است، مى گويد: روزى (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «بعد از من شخصى از خاندان مرا خواهى ديد كه اسمش اسم من و چهره اش شبيه چهره من خواهد بود. او را به روى مردم خواهد گشود». (صلی الله علیه و آله) هنگامى این پيشگويى را فرمود كه هنوز (عليه السلام) چشم به جهان نگشوده بود. 🔹سال ها از اين جريان گذشت، زمان پيشواى چهارم رسيد. روزى جابر از كوچه هاى مدينه عبور میكرد، چشمش به (عليه السلام) افتاد، وقتى دقت كرد، ديد نشانه هايى كه (صلی الله علیه و آله) فرموده بود، عينا در او هست. پرسيد اسم تو چيست؟ گفت: اسم من «محمد بن على بن الحسين» است. جابر بوسه بر پيشانى او زد و گفت: جدت پيامبر به وسيله من به تو سلام رساند! جابر از آن تاريخ، به پاس احترام پيامبر (صلی الله علیه و آله) و به نشانه عظمت (عليه السلام) هر روز دوبار به ديدار آن حضرت مى رفت. 🔹او در مسجد پيامبر ميان انبوه جمعيت مى نشست (و در پاسخ بعضى از مغرضين كه از كار وى خرده گيرى مى كردند) پيشگويى پيامبر اکرم را نقل مى كرد. (عليه السلام) در ، ، و سرآمد همه بزرگان بنى هاشم بود و «مقام بزرگ علمى و اخلاقى» او مورد تصديق دوست و دشمن بود. به قدرى و ، در زمينه مسائل و احكام اسلامى، تفسير، تاريخ اسلام، و انواع علوم، از آن حضرت به يادگار مانده است كه تا آن روز از هيچ يك از فرزندان امام حسن و امام حسين (علیهم السلام) به جا نمانده بود. [۱] 🔹رجال و شخصيت هاى بزرگ علمى آن روز، و نيز عده اى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) كه هنوز در حال حيات بودند، از محضر آن حضرت استفاده مى كردند. جابر بن يزيد جعفى و كيسان سجستانى (از تابعين) و فقهایى مانند: ابن مبارك، زهرى، اوزاعى، ابوحنيفه، مالك، شافعى، زياد بن منذر از آثار علمى او بهره مند شده، سخنان آن حضرت را، بى واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده اند. ... پی نوشت؛ [۱] الارشاد، شیخ مفید، منشورات مکتبه بصیرتی، ص ۲۶۱ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، چ بیست و ششم، ص ۳۱۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه فوایدی را برای «تفکّر» بیان فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ مى فرمايد: «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ» (هر كس خود را به كار گيرد را مى بيند و را انتخاب مى كند). اهمّيّت در همه امور و چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام و موفق همين راه را پيموده اند. 🔹 در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... » [۱] (اينچنين خداوند را براى شما روشن می سازد، شايد كنيد! * [تا انديشه كنيد] درباره و ! ... ). پی نوشت: [۱] سوره بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۲۰ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۶۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel