eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«يَا بَنِی إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ». 🔹«ای ! نعمت هایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم؛ [و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمان ها] تنها از من بترسید!» 🔸«وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَ لَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَ لَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِی ثَمَنًا قَلِيلًا وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ» 🔹«و به آنچه کرده‌ام (قرآن‌) بیاورید! که نشانه‌ های آن، با آنچه در کتاب های شماست، مطابقت دارد؛ و نخستین کافر به آن نباشید! و مرا به بهای ناچیزی نفروشید! [و به خاطر درآمد مختصری، نشانه‌ های قرآن و پیامبر اسلام را، که در کتب شما موجود است، پنهان نکنید!] و تنها از من [و مخالفت دستورهایم] بترسید [نه از مردم!]» 🔸«وَ لَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» 🔹«و را با مخلوط نکنید [تا تشخیص دادنشان بر مردمِ جویای حق دشوار نشود]، و را [که قرآن و پیامبر است] در حالی که می دانید [و می شناسید، از مردم] پنهان نکنید». 🔸«وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ» 🔹«و را بر پا دارید، و بپردازید، و همراه رکوع کنندگان کنید [که نماز خواندن با جماعت محبوب خداست]». 🔸«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَ فَلَا تَعْقِلُونَ» 🔹«آیا مردم را به فرمان می دهید و خود را [در ارتباط با نیکی] می کنید؟ در حالی که [تورات را که با شدت به نیکی دعوتتان کرده] می خوانید. آیا [به وضع زیان بار و خطرناک خود] نمی اندیشید؟» 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات ۴۰ تا ۴۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه برای تشويق مردم به «انجام نیکی‌ها» و «ترک بدی‌ها» چه می فرمايد؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۷ در ادامه کلامی که درباره اهمیّت و فراهم کردن برای فرموده، براى ترغيب و تشويق مردم به و ها و پرهيز از ها از دو منطق مؤثر بهره مى گيرد. نخست مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اللهُ مِنَ الْخَيْرِ مَتْرَكٌ، وَ لَا فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مَرْغَبٌ» (اى بندگان خدا! آنچه را خداوند بر آن داده است، جاى ترك نيست، و آنچه را از نهى كرده قابل دوست داشتن نمى باشد!). 🔹اشاره به اينكه آن كس كه و كرده و وعده و داده يك فرد عادى نيست كه جاى گفتگو و ترديد در آن باشد؛ چنين فرموده است. و در تعبير دوّم مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ، وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ، وَ تَشِيبُ‌ [۱] فِيهِ الْأَطْفَالُ» (اى بندگان خدا! از روزى كه بررسى دقيق مى شود، بر باشيد؛ روزى كه تزلزل و در آن بسيار است و كودكان در آن پير مى شوند). 🔹در آن روز، تمام ، هر چند ظاهراً كوچك و باشد، با دقت و بررسى خواهد شد؛ همان گونه كه مى فرمايد: «يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَاوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ» (اگر به اندازه سنگينى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در [گوشه اى از] آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را [در قيامت براى ] مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است). 🔹و منظور از فزونى زلزله در آن روز، تزلزل افكار و لرزيدن دلها از هول محشر و وحشت از نتيجه است. درست است كه در پايان اين جهان، به معناى حقيقى، تمام جهان را به لرزه در مى آورد و همه چيز زير و رو مى شود، ولى آنچه در بالا آمده مربوط به است كه در آنجا زلزله به معناى حقيقى آن وجود دارد؛ بلكه هر چه هست اضطراب است و وحشت و تزلزل خاطرها. تعبير به «تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ» كنايه از و عمق وحشت آن صحنه است كه در تعبيرات روزمرّه نيز به كار مى رود. 🔹مى گوييم حادثه به اندازه اى سنگين است كه انسان را پير مى كند؛ همان گونه كه در «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيباً» [۱] (اگر كافر شويد، چگونه خود را [از عذاب الهى] بر كنار مى داريد، در آن روز كه را مى كند؟!). بعضى چنين پنداشته اند كه پير شدن اطفال در آنجا به معناى حقيقى آن است، نه معناى كنايى، ولى اين احتمال بسيار بعيد است؛ زيرا در آن روز طفلى كه محكوم به مجازات الهى باشد و بر اثر وحشت گرفتار پيرى زودرس شود، وجود ندارد. [۴] پی نوشت: [۱] «تشيب» از ماده «شيب» (بر وزن عيب) در اصل به معناى سفيد شدن مو است و معمولا به پيرى اطلاق مى شود و «شيب» (بر وزن سيب) جمع «اَشْيَب» به معناى پيران يا سپيدمويان است در مقابل «شباب» و «شبيبة» كه به معناى جوانى است. [۲] سوره لقمان، آيه ۱۶ [۳] سوره مزّمّل، آيه ۱۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۱۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره «استخاره» چه بیانی دارند؟ 🔹امام علی (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ «نهج البلاغه» به فرزندش امام حسن (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ أَكْثِرِ الْإِسْتِخَارَةَ». (و از خدا بسيار بخواه كه و را برايت فراهم سازد). 🔹لازم به ذكر است كه دو معنا دارد: يكى استخاره اى است كه امروز در ميان مردم معمول و متعارف است، هرگاه مسئله اى بر انسان مشكل شده و با نيروى عقل خود و مشورت با اهل آن نتوانست آن را حل كند به سراغ مشورت‌ با خداوند مى رود و ، نوعى «مشورت كردن با پروردگار» است. 🔹معناى دوم اين است كه انسان در هر كارى كه قدم مى گذارد از خدا كند؛ يعنى را حاكم بر سرنوشت خود ببيند، در امر تجارت و زراعت و مانند آن تلاش كند، ولى زبان حال و قال او «اَسْتَخِيرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ» باشد؛ يعنى خدايا و را از رحمتِ تو مى خواهم. 🔹اين نوع از استخاره در روايات بسيار بر آن تأكيد شده است. از جمله در روايتى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «مَا اسْتَخَارَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا خَارَ لَهُ»؛ (هيچ بنده باايمانى از خداوند نمى كند؛ مگر اينكه خداوند خير او را فراهم می سازد. پی نوشت: [۱] فتح الأبواب بين ذوی الألباب و بين ربّ الأرباب‏، ابن طاووس، مؤسسة آل البيت(ع)، قم‏، ۱۴۰۹ق ‏چ اول‏، ص ۱۴۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۵۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 4⃣امر به معروف و نهی از منکر 🔹 و ، از مهم‌ترین فروع مذهب شیعه است، و آن قدر از برخوردار می‌باشد که وسیله ای برای برشمرده شده است؛ لذا عمل به این و ، بر همه کس است، و در صورت کوتاهی، باید در انتظار خواری این جهان و کیفر دردناک سرای دیگر باشد. در آیات متعددی را ترغیب به انجام این کرده است؛ 🔹از جمله‌در قرآن کریم سوره آل عمران آیه ۱۰۴ چنین می‌فرماید: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏»؛ (و باید از میان شما گروهی را به دعوت کنند و به وا دارند و از باز دارند و آنان همان رستگارانند). (عليه السلام) نیز در حدیث نورانی درباره اهمیت و چنین می‌فرماید: «و َما أعمالُ البِرِّ كُلُّها وَ الجِهادُ فى سَبيلِ اللهِ عِندَالامرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ»؛ (همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر و چون قطره‏ اى است در درياى عميق». [۱] 🔹 (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره اهمیت امر به معروف و نهی از منکر چنین ابراز می‌دارد: « و دو اصلی است در كه همه چيز را ميخواهد كند. يعنی با اين دو اصل می خواهد تمام قشرهاى را اصلاح بكند...». [۲]  براساس عمل به این شکل گرفت؛ چون دولت پهلوی به طور آشکارا به انجام منکرات مبادرت می ورزید و در گسترش اجتماعی آن همّت داشت. پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، چ ۱، ص ۵۴۲، حکمت ۳۷۴ [۲] صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۱۰، ص ۱۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت امام حسین (علیه السلام) را چگونه توصیف کرده اند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم پى مى بریم که (علیه السلام) مورد مدح و ستایش آنان بوده است: 1⃣ابن حجر عسقلانى: « بن ابیطالب، هاشمى، ابوعبدالله، مدنى، (صلى الله علیه وآله) و دسته گل او از دنیا، و یکى از دو آقاى جوانان اهل است». [۱] 2⃣زرندى حنفى: « (علیه السلام)، نماز و روزه و حج و عبادات بسیار انجام مى داد. او مردى و بود. بیست و پنج بار پیاده حج به جاى آورد». [۲] 3⃣یافعى: «دسته گل رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و نوه او و ، محل و و ، ابوعبدالله (علیه السلام) است». [۳] 4⃣سبط بن الجوزى: سبط بن الجوزى مى گوید: «و کنیته ابوعبدالله ویلقّب بالسیّد والوفىّ والولىّ والمبارک والسبط وشهید کربلاء»؛ [۴] (کنیه او ، و ملقب به ، ، و است). 5⃣ابن سیرین: «آسمان بر کسى بعد از یحیى بن زکریا به جز (علیه السلام) نگریست، و هنگامى که کشته شد سیاه گشت، و ستارگان در روز، پدیدار شدند، به حدى که سیاره جوزاء در وقت عصر دیده شد، و خاک قرمز [از آسمان] فرو ریخت، و آسمان تا هفت شبانه روز به مانند لخته خونى بود». [۵] 6⃣عباس محمود عقّاد: « (علیه السلام) صفتى است که از او غریب نیست، زیرا صفتى است که از سرچشمه گرفته است. و این است که از به ارث برده و به فرزندان بعد از خود به ارث گذارده است... و در بین بنى آدم از وى کسى شجاع تر از حیث قلب دیده نشده، آن هنگام که (علیه السلام) در چنین اقدامى را انجام داد... این او را بس که در این دنیا تنها او در طول صدها سال، فرزند شهید و پدر شهیدان است...». [۶] 7⃣دکتر محمد عبده یمانى: « (علیه السلام) مردى و بود. همیشه او را روزه دار مشاهده مى کردند. شب ها را بیدار و مشغول عبادت بود. همیشه در از دیگران سبقت مى جست و در از دیگران سرعت مى گرفت...». [۷] 8⃣عمر رضا کحاله: « (علیه السلام)، بزرگ اهل عراق در و و و بخشش بود». [۸] پی نوشت‌ها؛ [۱] تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۹۹ [۲] نظم دررالسمطین، ص ۲۰۸ [۳] مرآة الجنان، ج ۱، ص ۱۳۱ [۴] تذکرة الخواص، ص ۲۳۲ [۵] تاریخ ابن عساکر، ج ۴، ص ۳۳۹ [۶] ابوالشهداء، ص ۱۹۵ [۷] علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبى (ص)، ص ۱۳۳ [۸] اعلام النساء، ج ۱، ص ۲۸ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۴۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام سجاد (علیه السلام) و تحقق جامعه آرمانی خیررسان 🔹، موجب تکامل روحی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی می‌شود، به همین جهت است که کلام گهربار علیهم‌ السلام ضرورتاً باید در پیشانی همه کارهای قرار گرفته، و همت و رغبت همگان در تحقق بخشیدن به کلام آن بزرگواران باشد. برای ساخته شدن ، راهی نیست جز آن که همه افراد آن جامعه، به سهم و اندازه و توان خود در شکل‌دهی ارزشهای واقعی جامعه نقش داشته باشند. در این باره، سخن بسیار راهگشای (علیه السلام) میتواند محور اساسی نیل به چنین جامعه آرمانی باشد.  🔹 (عليه السلام) در این باره با زبان دعا و درخواست از خدای متعال، عرض می‌دارد: «به دست من برای مردم و جاری کن و آن را با منّت‌گذاری من تباه مکن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشی نگاه‌دار». [۱] در دین رساندن به دیگران، یکی از دغدغه‌های اساسی مؤمنان شمرده شده است؛ تا جایی که (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «هرکس صبح کند و به همت نورزد، مسلمان نیست». [۲]  🔹 به جامعه اسلامی، ابعاد و مصادیق گوناگون و مصادیقی متناسب با شرایط زمان و مکان دارد. برای گسترش افراد جامعه نسبت به یکدیگر مراحلی قابل تصور است؛ چنانکه در دعای مذکور (علیه السلام) نیز دیده میشود. شوق و آن حضرت، اولین عامل سوق‌دهنده ایشان به سوی به مردم است و به همین خاطر است که از خدای متعال درخواست میکند او را واسطه خیررسانی به مردم قرار دهد. با اینکه به نظر میرسد این مرحله، چندان اهمیتی نداشته باشد، اما در واقع مهم‌ترین مرحله برای به مردم همین مرحله است.  🔹در توضیح آن باید گفت؛ کسی میتواند خواهان واقعی رسیدن به دیگران باشد که قبل از آن، روح خود را از رذایل اخلاقی بزرگی همچون تنگ نظری، حسد، تکبر و... آسوده کرده باشد. در غیر اینصورت، همچنان که در عبارت بعدی دعای (علیه السلام) آمده است، شخص در هنگام کمک به دیگران، ارزش و فایده کار خود را با بر دیگران از بین می‌برد و کار خود را ضایع میکند؛ به عبارت دیگر کسی میتواند میل و رغبت وافر نسبت به به دیگران داشته باشد که راه خود را از هر مانع اخلاقی هموار ساخته باشد. 💠ریشه‌های منت‌گذاری 🔹با اینکه گاهی، اخلاق اطرافیان موجب میشود تا انسان نیز همانند آنها به در کارهای خیر عادت کرده باشد، اما منت نهادن در هنگام انجام خوبیها، ریشه‌هایی عمیقتر از این دارد. به خدا و یا غفلت از آخرت از جمله اصلی‌ترین دلایلی است که موجب میشود انسان به جای امید داشتن به اجر اخروی، درصدد یادآوری کار نیک خود برآید. ، منت گذاری را از نظر تأثیر، همانند ریاکاری دانسته و میفرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، صدقه‌‏هاى خود را با و آزار، باطل نکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد». [۳] 💠ضعف شخصیت درونی 🔹تفاوت اساسی و درونی با دیگر افراد این است که آنها بر خلاف دیگران، ظرف دل خود را با ارزش‌تر از آن میدانند که بخواهند آن را با دلبستگی‌ های کم ارزشی مثل و یا با اخلاقهای پستی همچون تکبر و حسد پر کنند. کسی که خود را به دیگران گوشزد میکند، شرایطی دارد که کار نیکش، دلش را پر کرده؛ در حالی که افراد بزرگوار، از سویی کارهای نیک خود را به راحتی فراموش میکنند و از سوی دیگر، کار نیک دیگران را یادآوری میکنند؛ چنانکه (علیه السلام) در این باره میفرماید: «هرگاه کسی در حق تو احسان و کار خوبی انجام داد آن را یادآور شو و هرگاه تو کار خوبی در حق کسی انجام دادی آن را فراموش کن». 🔹عدم توانایی در فراموشی کارهای خوبی که انجام داده‌، از سویی و یادآوری آنها به دیگران که موجب از دست رفتن ارزش آن کار نیک میشود، از سوی دیگر، نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی درونی و شخصیتی فرد در فراموش کردن کارهای نیکش است. همچنان که در ادامه دعای (علیه السلام) آمده است، نشانه دیگر ضعف شخصیت افراد آن است که به خاطر کارهایی که انجام داده‌اند یا میتوانند انجام دهند به دیگران میکنند. (عليه السلام) نیز در این باره میفرماید: «، از بى‌مقدارى است». برای داشتن جامعه‌ای بزرگ و آرمانی، باید همه افراد، دلهایی بزرگ، همت هایی برای به یکدیگر بدون منت گذاری داشته باشند. پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه سجادیه، نیایش بیستم [۲] علل الشرائع، ص۱۳۱ [۳] ترجمه آیه ۲۶۴ سوره بقره حجت‌‌الاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم منبع: تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد «تعلیم و تربیت فرزندان» چیست؟ 🔹دستور «امر به معروف» و «نهى از منکر»، یک دستور عام است، که همه مسلمین نسبت به یکدیگر دارند؛ ولى از آیات قرآن، و روایاتى که درباره «حقوق فرزند» و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده، به خوبى استفاده مى شود که انسان در مقابل و خویش، مسئولیت سنگین ترى دارد، و موظف است تا آنجا که مى تواند، در و آنها بکوشد، آنها را از بازدارد و به دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند. 🔹در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهاى کوچکى تشکیل مى شود که نام دارد، و هرگاه این واحدهاى کوچک، که رسیدگى به آن آسانتر است اصلاح گردد، کل اصلاح مى شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش و است. مخصوصاً در عصر ما که امواج کوبنده در بیرون خانواده ها بسیار قوى و خطرناک است، براى خنثى کردن آنها از طریق و ، باید برنامه ریزى اساسى تر و دقیق تر انجام گیرد. نه تنها آتش هاى قیامت، که آتش هاى دنیا نیز از درون وجود انسان ها سرچشمه مى گیرد، و هر کس موظف است خود را از این آتش ها حفظ کند. 🔹در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ» [۱] (اى کسانى که آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید)، نازل شد، کسى از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال کرد: چگونه خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت فرمود:  «تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَ اللّهُ، وَ تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، إِنْ أَطاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ، وَ إِنْ عَصُوکَ کُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ ما عَلَیْکَ» [۲] (آنها را و مى کنى، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده اى، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام داده اى). 🔹در حدیث جامع و جالب دیگرى از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «أَلا کُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، فَالاْ َمِیْرُ عَلَى النّاسِ راع، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَ الرَّجُلُ راع عَلى أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْهُمْ، فَالْمَرْئَةُ راعِیَةٌ عَلى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِها وَ وَلَدِهِ، وَ هِىَ مَسْؤُلَةٌ عَنْهُمْ، أَلا فَکُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ» [۳] (بدانید! همه شما نگهبانید، و همه در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید، هستید، امیر و رئیس حکومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است، ، نگهبان خویش است و در مقابل آنها مسئول، نیز، نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسئول مى باشد؛ بدانید! همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید!). 🔹این بحث دامنه دار را با حدیثى از (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ امام علی (علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود: «عَلِّمُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمُ الْخَیْرَ، وَ أَدِّبوُهُمْ» [۴] (منظور این است که خود و خانواده خویش را بیاموزید و آنها را ادب کنید). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره تحریم، آیه ۶ [۲] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۳۷۲ [۳] «مجموعه ورّام»، ج ۱، ص ۶ [۴] «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۲۴۴ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ۲۶، ج ۲۴، ص ۳۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش اول) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است، که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزايی برای رساندن به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است «جهت دادن» و «تربيت کردن» و «شکوفا نمودن» اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در زير به تعريف و نيز بيان حالت اعتدال و افراط و تفريط هر يک از اين قوا می‌پردازيم. 💠«قوه شهويه» 🔹در حقيقت، اين قوه، عهده دار برای انسان است که به آن نيز گفته ميشود، و مبدأ امور شهوانی است و اشتياق لذت بردن از خوردنی‌ها و آشاميدنی‌ها و امور جنسی را دارد. فايده اين قوه، حفظ و ادامه حيات بدن است که وسيله تحصيل کمال برای نفس می‌باشد؛ و در صورتی که به درستی از اين قوه استفاده شود و افراط و تفريط در آن صورت نگيرد، فضيلتی به نام از آن به وجود می آيد که به تعبير فيلسوفان و عالمان اخلاقی، يکی از چهار جنس فضيلت شمرده می شود. [۱] 💠«قوه غضبيه» 🔹وظيفه و مسئوليت اين قوه، از انسان است و به اعتباری، به آن نيز می‌گويند که مبدأ غضب و دليری و اقدام بر اعمال و شوق تسلّط و تصرّف، برتری و رسيدن به جاه بيشتر است. فايده اين قوه اين است که زياده روی، تندی قوای شهوی و شيطانی را در هم می‌شکند، و در صورتی که در جای خود از آن استفاده گردد و افراط و تفريطی در آن صورت نپذيرد، فضيلت از آن پديد می آيد و اگر به شکل افراط و زياده روی مورد بهره برداری قرار گيرد، رذيلت تهوّر و از آن به وجود می آيد، و اگر هيچ کارکردی نداشته باشد و در آن تفريط شود، رذيلت از آن پديد می آيد. [۲] 💠«قوای عاقله» 🔹همان و ادراک است که به آن و فرشته‌ای نيز می‌گويند که مبدأ ادراک حقايق و جدايی بين نيکی ها و بدی هاست، و نيز را به فرمان می‌دهد و از بر حذر می‌دارد، و در صورتی انسان به سمت و پيش می‌رود که به امر و نهی عمل نمايد. فايده اين قوه اين است که را ادراک ميکند و آدمی را به کارهای نيک فرمان ميدهد و از صفات زشت باز می‌دارد. [۳] 🔹در صورتی که از اين قوه به صورت صحيح و معتدل بهره برداری شود فضيلت از آن به وجود می آيد؛ اما هنگامی که و زياده روی در آن صورت گيرد، رذيلت و را به دنبال خواهد داشت. چنين شخصی در اين حالت در تمام امور، حتی يقينيات و امور ضروری نيز شک و ترديد می‌کند و در شک خود باقی می‌ماند؛ چنان که در تفريط و کوتاهی نسبت به آن قوه، رذيلت ديگری به نام «غباوت» و پديد خواهد آمد که اساس و پايه بسياری از زشتی ها، نزاع ها و اختلافات می‌گردد. [۴] 🔹در برابر آن وجود دارد که از به دست می آيد، به هر حال از قوه عامله نيز، مانند عاقله، در صورتی که به اعتدال از آن بهره گرفته شود، فضيلت ، و افراط و تفريط در آن، دو رذيلت و (ظلم پذيری) را به وجود می آورد. [۵] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] گزيده کتاب جامع السعادات (ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی) ص ۱۷۴ ـ ۲۴۴ [۲] همان، ص ۱۰۳ ـ ۱۷۳ [۳] همان، ص ۷۱ ـ ۱۰۱ [۴] همان، ص ۷۱ ـ ۱۰۱ [۵] همان، ص ۵۲ ـ ۶۳ نویسنده: رضا رمضانی (اخلاق و عرفان)، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِی إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللهَ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ». 🔹«و [یاد کنید] زمانی که از گرفتیم که جز را نپرستید، و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان کنید، و با مردم با سخن گویید، و را بر پا دارید، و بپردازید، سپس همه شما جز اندکی [از پیمان خدا] روی گردانیدید؛ و شما [به طور عادت] رویگردان هستید». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۸۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى «انتظار ظهور يك » را، شكستها و ناكامی ها و نابسامانی ها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه ، و از راه ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان و مى شنود. 🔹و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشق‌ها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيبايی ها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند، ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و ، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و انتظار ظهور يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. 🔹چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. 🔹مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. «خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. 🔹از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى به خوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از و و و كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه و در درون جان ماست. 🔹عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير پرچم و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️«مددهای غیبی‏» 🔹گذشته از اینکه اشیاء در اصل هستی خود از مدد می‌گیرند، به عبارت دیگر سراسر طبیعت است؛ در زندگی بشر یک سلسله «مددهای غیبی خاصّی» هم وجود دارد. یعنی چه؟ مگر مددهای عمومی و خصوصی در کار است؟ بلی. لازم است قبلًا اصطلاحی از ذکر کنم و سپس به توضیح مطلب بپردازم. قرآن، را هم با صفت و هم با صفت یاد می‌کند. «بسم الله» که خود آیه‌ای از قرآن است هم مشتمل بر «رحمان» است، هم مشتمل بر «رحیم». 🔹 و دو مشتق از «رحمت» می‌باشند با این تفاوت که عبارت است از «رحمت عمومی» که شامل همه موجودات است - وجود هر موجودی برای آن موجود رحمت است، وسائلی که برای ابقاء و ادامه وجود او آفریده شده است رحمت است - امّا عبارت است از «الطاف و دستگیری‌ های خاصّی که یک موجود مکلّف در اثر حسن انجام وظیفه مستحقّ آن می‌گردد»؛ است که طبق قانون خاص، نه قانون عامّ طبیعت، شامل حال می‌گردد. پیامبران آمده‌اند که ما را به این گونه مؤمن نمایند. اگر چنین در ما پیدا شود، ما عملًا با خداوند وارد معامله و بده و بستان می‌شویم، 🔹احساس می‌کنیم که کردیم و خداوند به ما نیک داد، ما را و نگهداری کرد؛ بر عکس، کردیم و دیدیم. به‌ هر حال در زندگی خاصّ خود، اعمّ از زندگی فردی یا اجتماعی، احیاناً مشمول لطف ها و رحمت های خاصّی می‌شود که او را دستگیری می‌کند و از سقوط نجات می‌دهد. خداوند درباره می‌فرماید: «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ، وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ، وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ». [۱] ما در نمازهای پنجگانه می‌گوییم: «ایاک نَعْبُدُ وَ ایاک نَسْتَعینُ». (خدایا! تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم)؛ این خود نوعی استمداد از است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره ضحی، آیات ۶ الی ۸ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۷۰ و ۷۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَ لَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ۖ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ». 🔹«، [تنها] این نیست که [به هنگام نماز] رویِ خود را به سوی مشرق و [یا] مغرب کنید؛ [و تمام گفتگوی شما، در باره قبله و تغییر آن باشد؛ و همه وقت خود را مصروف آن سازید؛] بلکه [و نیکوکار] کسی است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب [آسمانی]، و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال [خود] را، با همه علاقه‌ای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، می‌کند؛ را برپا می‌دارد و را می‌پردازد؛ و [همچنین] کسانی که به خود - به هنگامی که عهد بستند - وفا می‌کنند؛ و در برابر محرومیت ها و بیماری‌ها و در میدان جنگ، به خرج می‌دهند؛ اینها کسانی هستند که می‌گویند؛ و [گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛] و اینها هستند پرهیزکاران!». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۷۷ @tabyinchannel