eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️بعد از ماجرای ترکیبِ چند طرح و عکس و ساخت یک پوستر با موضوع ، حالا چند روزی است که یک کلیپ با این موضوع در حال دست به دست شدن در می‌باشد؛ اگر هدف از انتشار این ویدئو را تخریبِ عامدانه‌ی چهره‌ی مذهبیون و ایجاد یک دوقطبی اجتماعی و فرهنگی (آنهم در آستانه ) ندانیم، قطعاً ترویج این موضوع (آنهم در بدترین شرایط و به بدترین نحو ممکن) امروز ناخودآگاه نتیجه‌ای جز از بین رفتنِ پایگاه و مقبولیت اجتماعی قشر مذهبی نخواهد شد!! ⭕️البته بماند که یک سبک و شیوه زندگیِ خاص ممکن است برای یک فرد، مناسب و باشد، ولی همان شیوه و سبک زندگی برای فرد دیگری، ممکن است نامناسب و باشد؛ پس همان‌قدر که نسخه پیچیِ یک موضوعِ خاص برای کل جامعه میتواند نادرست باشد، شاید در شرایط خاص برای برخی حتی لازم باشد، اما باید توجه داشت که موضوعاتِ خاص، بیشتر نیاز به درست دارند، نه (آنهم از نوع نادرست) !! مهدی قاسم زاده @tabyinchannel
⚫️ را وارد مجلس ابن زیاد می کنند.زینبی که بر تن و جان او ریخته است.برادری مثل حسین از دست داده است.برادرانی مثل ابوالفضل و سه برادر دیگر عون و جعفر و اینها را از دست داده است.پسری در کربلا از دست داده است. ◼️برادرزادگانی از دست داده است،اما . وارد مجلس ابن زیاد می شود بی اعتنا سلام هم حتی نمی کند. ◼️ابن زیاد که حوادث را از پایین می بیند می گوید:خب دیگر زینب،دیدی؟! دیدی چه شدی؟!...دیدی خدا چه کرد با شما زینب؟! خدا را من شکر می کنم ای زینب که خدا شما را کرد! با این کار ثابت کرد ادعای شما است! ◼️اما زینب چه می گوید.می گوید خدا را من شکر می کنم که نبوت را در خاندان ما قرار داد...من که جز چیزی نمی بینم،من که جز این خاندان چیزی نمی بینم.من که جز برای خودمان چیزی نمی بینم.... ◼️رسوایی مال فاسق و فاجرهاست.دروغ مال فاسق و فاجرهاست و او ما نیستیم!یعنی تو هستی. بدبخت، بیچاره، رسوایی! سر تا قدمت رسوایی است و حس نمی کنی. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سلام و درود 🔶چرا به جای که یک کلمه‌ی عربی است، که یک کلمه‌ی فارسی است نگوییم؟ پاسخ چیست؟ 🔷معمولاً کسانی با اصرار و حتی تعصب چنین پرسشی را مطرح می کنند که نه تنها نزدیک به یک سوم کلمات در محاوره ی روزمره‌ی آنها انگلیسی است، بلکه به صورت مستمر را مسخره میکنند و حتی از طرف خود چون «کش لقمه» را جایگزین «پیتزا» می کنند که ! اما سخن از که بیاید، ناگهان به فکر می افتند؟! 🔷«سلام»؛ است و در هیچ کجای دنیا و در هیچ زبانی، را ترجمه نمیکنند. مثل این است که در فارسی به جای "ادیسون" بگویند: «پسر ادی» - با به جای "انیشتاین" بگویند: «یک سنگ» - یا به جای "تیلور" بگویند: «خیاط» - یا به جای "شوارتزکُپف" بگویند: «کله مشکی» - و به جای "آیِرکُپف" بگویند: «کله تخم مرغی» - یا به جای "بیکر" بگویند: "نانوا" - یا به جای "میلر" بگویند: "آسیابان" و... بله، اگر یک موقع متنی مورد توجه باشد، کلمه ترجمه میشود و درباره آن شاید کتاب ها نیز بنویسند، ولی آنگاه که یک است که دیگر ترجمه نمیکنند. 🔷«درود»؛ اگر چه برخی اصرار دارند که را به عنوان ترجمه فارسی، کنند، اما ترجمه سلام نمی باشد. گفته شده که از «دروته» و «دروسته» به معنای درستی گرفته شده است، و سپس در فارسی میانه به تبدیل شده و کلماتی چون: ، ، ، میباشد، و البته برخی معانی دیگری چون: دعا، ثنا، سلامتی و رحمت را نیز برای آن برشمرده اند، که معلوم میشود معنای درست و دقیقی از ندارند، چرا که سلامتی، دعا، ثنا، رحمت و... همه کلمات عربی هستند و هر کدام معنای کاملاً جداگانه ای برای خود دارند. 🔷حال اگر کسی دوست دارد به جای ، به مخاطب خود بگوید: بگوید، اما که برای پیدا کرده است. ، متعال است و البته هم دارد؛ ضمن و خواندن بر یکدیگر، برای رفع نقص، کمال و روحی، روانی، جسمی، اخلاقی و رفتاری می باشد، و به همین و که است؛ تا جایی که حتی اگر کسی باشد، باید مکث نماید، را به کوتاه ترین حد (یعنی همین کلمه سلام) بدهد، و اگر در نماز نیست، کاملتر (علیک السلام و رحمة الله) بدهد، اما برای درود و یا... چنین وجوبی بیان نشده است. 💠جنگ بین المللی با 1⃣گفتن به مخاطب یا حتی فرد غایب، بسیار زیبا، متین و اخلاقی است، لذا بسیاری این کلمه را به و می گویند: «سلام و درود بر شما»؛ اما در ، و بالتبع در این میدان، بدانیم که با ، یک و می باشد و اختصاصی به ایرانی و زبان فارسی ندارد. 2⃣ و معنای آن به و گویشهای ، رایج بود. حتی در آلمان، اتریش و مللی که به زبان آلمانی حرف می زنند، تا همین نیم قرن پیش، واژه ی «Groß Gott» به معنای را به کار می بردند. 3⃣پس از رنساس و تشدید جنگ با کلیسا، که به جنگ با تمامی ادیان مبدل گردید، تصمیم بر این شد که ، به هر شکلی که باشد، از اذهان دور شود؛ و اولین آن پیدا کردن برای نام بود، که همه روزه میان همگان رد و بدل می شد. 4⃣ابتدا در ، واژگانی چون: ، ، و بالاخره " را نمودند که سریعاً به سایر زبان های اروپایی مثل فرانسوی و آلمانی و... سرایت کرد و بلافاصله ترکهای غرب زده در رسانه ها به جای ، ایئی گونلر، ایئی آکشاملار و... گفتند و بالتبع در نیز (حتی رسانه ملی)، این واژه ها رواج یافت و حتی در رسانه های کشورهای عربی نیز دیکته شد به جای که موافق زبان خودشان است، «صباح الخیر و...» بگویند! 5⃣بعدها متوجه شدند که همین کلمه ، خودش و باید حذف شود، لذا "Hi" را جایگزین سلام، یا وقت بخیر کردند، بعد دیدند که "Hi" و برتر نیز نام اوست، لذا بطور کلی را از و خود خارج کردند؛ به طوری که در نیز می بینید که تا یکدیگر را می بینند، شروع به سخن می کنند، ؛ بنابراین، با ، نه دعوا بر سر زبان عربی، فارسی، انگلیسی یا... منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️گزیده‌ای از روایات جهاد با نفس 🔹...و ، گرامی داشتن آن از دشنام و عادت دادنش به ، و ترک یاوه‌ای است که فایده‌ای در آن نیست، و نیکی کردن درباره مردم، و درباره ایشان است؛ و ، منزه داشتن آن از شنیدن ، و از شنیدن چیزی که شنیدنش روا نیست؛ و این است که آن را از چیزی که برای تو نیست فروبندی و نگاه کردن با آن را وسیله قرار دهی. 📕وسائل‌الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۷۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️فرق میان ما و انبیا و اوصیا علیهم‌ السلام 🔹فرق ما با و علیهم‌ السلام در یک مطلب است، و آن اینکه ما بالوجدان متوجه و متحذّر از نیستیم، ولی آنها عینکشان و دید شان یک چیز را خیر و خلافش را شر می‌بیند، ولی ما هر روز خیر و شری داریم و اشتباهات ما عمدی است و سهوی نیست. آنها تشخیص داده‌اند یک چیز است که از هر خیری خیر است و از هر خیری خوب‌تر است. مطلب را داده‌اند و لذا به می‌شوند، ولی ما که ایمان قوی نداریم؛ «بهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم». [۱] پی نوشت؛ [۱] دیوان حافظ، با تصحیح قدسی، غزل ۳۸۸، ص ۲۸۹. منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه آیات و روایات درباره «ثروت» 🔸در این مطلب به بررسی کسب و از نظر و می پردازیم. 🔹در به دو گونه از یاد شده، در برخی از آیات قرآن از مال و  به گونه های مختلف ستایش شده همچون: ؛ [روم، ۲۸؛ بقره، ۲۵۴؛ نساء، ۳۹] ؛ [توبه، ۵۹؛ بقره، ۱۹۸؛ نساء، ۷۳؛ توبه، ۷۵] و برپایی جامعه؛ [نساء، ۵] و ؛ [قصص، ۷۷] [بقره، ۱۸۰؛ بقره، ۲۱۵؛ بقره، ۲۷۳]؛ و آسایش؛ [سبا، ۳۷]. 🔹در دیدگاهی دیگر نسبت به و دارایی نکوهش بسیاری شده است. در این عرصه متفاوت یا متضاد می یابیم: وسیله هنگام ؛ [مومنون، ۱۰۰] بی توجهی به و به حقوق دیگران؛ [فجر، ۱۶ و ۱۷] و  و به ثروت؛ [کهف، ۳۴] حقوق مردم. [نساء، ۲۹] 🔹جمع بین این دو دسته از آیات، این است که با چه و شرایطی، شخص به دنبال جمع آوری و برود، و داشتن مال و کسب ثروت با انگیزه کسب و به مردم و تحصیل نه تنها مذموم نیست، که نیز هست. 🔹 (علیه السلام) می فرماید: «مَن طَلَب الدنیا استعفافا عَنِ الناس و سَعیا عَلی اهله و تَعَطُّفاً علی جارِه لَقی الله یوم القیامة و وَجهُهُ مِثل القمر فی لیلة البدر»؛ [۱] (هرکس را طلب کند به قصد این که خود را از مردم حفظ کند، و رفاه را تأمین نماید و به اش کمک کند وقتی خدا را ملاقات کند چهره اش همانند ماه شب چهارده می‌درخشد). 🔹شخصی به (علیه السلام) عرض کرد: «والله انّا لَنَطلُبُ الدُّنیا و نُحِبُّ ان نُوءتاها فَقالَ تُحِبُّ ان تَصنَعَ بِها ماذا؟ قالَ: اعُوذُ بِها عَلی نَفسی وَ عَیالی وَ اصِلُ بها و احُجُّ و أَعتَمِرُ فَقالَ ابوعبدِالله: لیس هذا طَلَبُ الدنیا هذا طلب الآخِرَة»؛ [۲] (به خدا قسم ما طلب می‌کنیم را و دوست داریم آن را بدست آوریم، حضرت فرمود: دوست داری با آن چه کنی؟ عرض کرد: می‌گیرم بر و  ام و می‌بخشم از آن، و و عمره انجام می‌دهم؛ حضرت فرمود: این طلب است). 🔹و اگر با انگیزه های همچون تکاثر و و فریب دیگران باشد، طبیعی است که سرانجام خوبی ندارد، و مورد قرآن قرار گرفته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۱ [۲] همان، ج ۱۲، ص ۹ منبع: راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
⭕️مدارا و سازش 🔹امام صادق علیه‌ السلام فرموده است: خداوند چون را بخواهد، و در زندگی باهم را آنان کند. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۳۲۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«اسلام»، چگونه بر لزوم گفتن «حق» حت‍ی اگر به ضرر انسان باشد، تاكيد كرده است؟ 🔹روايات (عليهم السلام) تاكيد دارند كه بايد را بگويد، حتى اگر به ضرر او باشد. (عليه السلام) مى فرمايد: «نفس خود را بر صبور گردان؛ زيرا كسى كه چيزى را در راه منع كند دو برابر آن را در راه مصرف خواهد كرد». [۱] (عليه السلام) مى فرمايد: «بر تلخى صبر كن و مواظب باش فريب شيرينى را نخورى». [۲] 🔹در جای دیگر فرمود: «کسی برای صبر نمی کند مگر آنکه فضیلت آن را بداند». [۳] (عليه السلام) مى فرمايد: «وقتى نزديك وفات پدرم امام زين العابدين (عليه السلام) بود، مرا به سينه خود چسبانيد و فرمود: پسرم! آيا مى خواهى تو را كنم به آنچه پدرم حسين بن على (عليه السلام) در موقع مرگ و شهادت و آخرين لحظات به من سفارش فرمود، و پدر او امیرالمؤمنین (عليه السلام) نيز او را به آن و سفارش كرده بود؟: «پسرم! صبر كن بر ، اگر چه تلخ باشد». [۴] 🔹چه است كه (علیهم السلام) در آخرين لحظات عمر خود سفارش كرده اند، آن هم به اين صورت كه «امام حسين» و «امام سجاد» در لحظات آخر حيات خود با كوله بارى از تجربه هاى تلخ و شيرين و آن هم به صورتى كه «امام سجاد»، «امام باقر» (عليهم السلام) را به سينه خود مى چسباند. 🔹در روايت آمده: مردى از كوهستان و خارج شهر نزد (عليه السلام) آمد و مسئله اى پرسيد و حضرت، پاسخى فرمودند كه مطابق ميل او نبود، سپس در سيماى او كراهت و گرفتگى را احساس كردند به او فرمودند: «اى مرد كن بر ، زيرا احدى براى صبر نكرده است، مگر اين كه خداوند آنچه را كه براى او بوده در عوض به او داده است». [۵] 🔹 (عليه السلام) فرمود: « سنگين است، و خداوند گاهى سبك مى گرداند بر عده اى كه عاقبت [عافيت] را طلب كرده و خود را ساخته و اعتماد كردند به آنچه خداوند وعده داده است به و محاسبه گران، پس از آنها باش و از خداوند يارى طلب». [۶] 🔹 گویيد گرچه بر عليه و بر شما باشد. خداوند در سوره نساء مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ للهِ وَ لَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَ الاَقْرَبِينَ...». [۷] (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، كاملا به قيام كنيد، براى خدا دهيد، اگرچه [اين گواهى] به خود شما يا پدر و مادر يا نزديكان شما بوده باشد). در ذيل آيه فوق حديثى از ابن عباس آمده [۷] كه از آن استفاده مى شود، افراد تازه مسلمان حتى بعد از ورود به مدينه به خاطر ملاحظات خويشاوندى از دادن شهادت هايى كه به ضرر بستگان آنها مى شد، خوددارى مى كردند و آيه فوق نازل شد و به آنها هشدار داد. 🔹امام باقر (عليه السلام) فرمود: «امام على (عليه السلام) فرموده است: در قبضه [دسته] شمشيرى از شمشيرهاى (صلی الله علیه و آله) صحيفه اى بود كه در آن سه چيز بود: «با كسى كه ارتباطش را با تو قطع كرده ارتباط برقرار كن، و را بگو گرچه بر ضرر تو باشد و به كسى كه به تو بدى كرد نيكى كن!». [۹] رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: « كسى است كه در آنچه به نفع يا به ضرر اوست، را بگويد». [۱۰]  🔹امام على (عليه السلام) در وصاياى خود به امام حسين (عليه السلام) مى فرمايد:  «فرزندم تو را سفارش مى كنم به پرهيزكارى و خداترسى در بى نيازى و فقر و اين كه گویی و را مراعات كنى در حالت رضا و غضب...». [۱۱] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «كسى كه با مظلومى رود تا او را اثبات كند، خداوند متعال قدم هاى او را در روزى كه قدمها مى لغزد ثابت مى كند». [۱۲] امام على (عليه السلام) در زمان خود مى ناليد و مى فرمود: «بدانيد خداوند شما را رحمت كند، شما در زمانى هستيد كه گوينده به در اين زمان كم و زبان از راستگویی كُند شده [و راست و صدق نمى گويد] و مُلازم حق ذليل است». [۱۳] 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش دوم) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 3⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: روزى (صلی الله علیه و آله) به يارانش فرمود: «كداميك از دستگيره هاى ايمان محكم‌تر و مطمئن‌تر است؟ ياران عرض كردند خدا و رسولش آگاهتر است. بعضى گفتند نماز و بعضى گفتند زكات و بعضى روزه و بعضى حج و عمره و جهاد! (صلی الله علیه و آله) فرمود: همه آنچه را گفتيد داراى فضيلت است، ولى پاسخ سؤال من نيست؛ محكم‌ترين و مطمئن ترين دستگيره هاى ايمان، «دوستى براى خدا» و «دشمنى براى خداست» و دوست داشتن و تبرّى از ». [۱] 🔹 (صلی الله علیه و آله) نخست با اين سؤال مهم، افكار مخاطبان را در اين مسأله سرنوشت ساز به جنب و جوش در آورد ـ و اين كارى بود كه گاه قبل از القاء مسائل مهم انجام مى داد ـ گروهى اظهار بى اطّلاعى كردند و گروهى با شمردن يكى از اركان مهم اسلام پاسخ گفتند؛ ولى در عين تأكيد بر اهمّيّت آن برنامه هاى مهمّ اسلامى، سخنان آنها را نفى كرد و سپس افزود: «مطمئن ترين دستگيره ايمان، و است!». 🔹تعبيرِ به «دستگيره» در اينجا گويا اشاره به اين است كه مردم براى وصول به مقام قرب الى الله، بايد به وسيله اى چنگ بزنند و بالا بروند كه از همه مهم‌تر و مطمئن تر، دستگيره «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» است. اين به خاطر آن است كه پيوند محبّت با دوستان خدا و اقتدا و تأسّى به اولياء، عاملى است براى حركت در تمام زمينه هاى و . بنابراين با احياء اين ، اصول ديگر نيز زنده مى شود و با ترك اين اصل بقيّه تضعيف يا نابود مى گردد. 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) می‌خوانيم كه خطاب به يكى از يارانش به نام جابر كرد و فرمود: «اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَعْلَمَ اَنَّ فيكَ خَيْراً فَانْظُرْ اِلى قَلْبِكَ فَاِنْ كانَ يُحِبُّ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُبْغِضُ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ، فَفيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُحِبُّكَ؛ وَ اِنْ كانَ يُبْغِضُ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُحِبُّ اَهْلَ مَعْصِيَتِهُ، فَلَيْسَ فيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» [۲] (هرگاه بخواهى بدانى در تو و نيكى وجود دارد يا نه؟ نگاهى به كن! اگر «اهل اطاعت الهى» را مى دارد و «اهل معصيت» را مى شمرد، تو انسان خوبى هستى و خدا تو را دوست دارد؛ و اگر اهل اطاعت الهى را دشمن مى دارد و اهل معصيتش را دوست مى دارد، نيكى در تو نيست و خدا تو را دشمن مى دارد؛ و انسان با كسى است كه او را دوست مى دارد). 🔹جمله «وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» اشاره لطيفى به اين واقعيّت است كه هر از نظر خطّ و ربط اجتماعى و خلق و خو و صفات انسانى و همچنين در روز رستاخيز، با كسانى خواهد بود كه به آنها عشق مى ورزد و دارد؛ و اين نشان مى دهد كه مسأله در مباحث اخلاقى سرنوشت ساز است. 5⃣در حديث ديگرى از (علیه السلام) مى خوانيم كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وُدُّ الْمُؤمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِى اللهِ مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الاَْيمانِ، اَلا وَ مَنْ اَحَبَّ فِى اللهِ وَ اَبْغَضَ فِى اللهِ وَ اَعْطى فِى اللهِ وَ مَنَعَ فِى اللهِ فُهُوَ مِنْ اَصْفِياءِ اللهِ» [۳] ( نسبت به مؤمن به خاطر از «بزرگترين شاخه هاى ايمان» است؛ آگاه باشيد كسى كه به خاطر خدا بدارد و به خاطر خدا بدارد، به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا خوددارى از بخشش كند، او از برگزيدگان خداست!». ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الکافی، دارالکتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۱۲۵ [۲] همان، ص ۱۲۶ [۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج ۶۶، ص ۲۴۰، باب ۳۶ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیره حکومتی امام على (عليه السلام) در برخورد با «بازاریان» و «کسبه» چگونه بود؟ 🔸مطابق آنچه كه مرحوم كلينى در «كتاب شريف كافی» آورده است: اميرالمؤمنين (عليه السلام) هر روز صبح اوّل وقت به بازار مى آمد و بر كار و داد و ستد نظارت مى نمود و از پيشگيرى مى كرد. آن حضرت تازيانه اى نيز در دست داشت تا افراد سركش بترسند، و سركشى و تمرّد نكنند. آن حضرت در ابتداى مى ايستاد و در ضمن جملاتى كوتاه را نصيحت نموده، آنها را به وظايفشان آشنا مى كرد. با شنيدن صداى مولى دست از كار كشيده و به سخنان آن حضرت گوش جان مى سپردند: «يَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ اِتَّقُوا اللهَ» (اى و اى كسبه! پيشه كنيد). سپس در ضمن جملاتى كوتاه و شفّاف امّا عميق و پرمعنا ده سفارش به آنها مى فرمود: 1⃣«قَدِّمُوا الْإِسْتِخَارَةَ» (اى اهل بازار! را از مسئلت كنيد). مغازه و كارخانه و شركت و زمين كشاورزى و ماشين و اداره و مانند آن، و وسيله است. خير را از و وسيله ساز طلب نماييد. 2⃣«وَ تَبَرَّكُوا بِالسُّهُولَةِ» (سختگيرى نكنيد و بگيريد). با مردم كنار بياييد چرا كه در سهولت و تركِ سختگيرى است. 3⃣«وَ اقْتَرِبُوا مِنَ الْمُبْتَاعِينَ» (به مشتريان نزديك شويد). سخنانى از قبيل «قيمت هاى ما مقطوع است» و «يك كلام» و مانند اينها كه باعث دورى مشتريان مى شود نگوييد. 4⃣«وَ تَزَيَّنُوا بِالْحِلْمِ» ( و حوصله داشته باشيد). اگر مشترى جنس مغازه شما را نپسنديد و خريد نكرد عصبانى نشويد و بد و بيراه نگوييد. 5⃣«وَ تَنَاهَوْا عَنِ الْيَمِينِ» (از به هنگام معامله خوددارى كنيد). خداوند بزرگتر از آن است كه او را وسيله رسيدن به منافع مادّى قرار دهيد. 6⃣«وَ جَانِبُوا الْكَذِبَ» (و از گفتن بپرهيزيد). متأسفانه ابزار كار بعضى از كسبه و تجّار است، تا آنجا كه كاسبى كردن را بدون دروغ امكان پذير نمى دانند. بايد توجّه داشته باشيم كه گفتن گاه زبانى است و گاه عملى. اجناس داخلى را برچسب خارجى زدن و فروختن آن به عنوان جنس خارجى نوعى دروغ است. غشّ در معامله نيز خود دروغ محسوب مى شود. 7⃣«وَ تَجَافَوْا عَنِ الظُّلْمِ» ( و ستم نكنيد). به قانع باشيد؛ زيرا سود غيرعادلانه هر چند زياد هم باشد، اما ندارد، صرف دارو و دكتر مى شود. 8⃣«وَ أَنْصِفُوا الْمَظْلُومِينَ» (نسبت به افراد مظلوم داشته باشيد). رعايت حال افراد مظلوم و كم درآمد را بكنيد، تا خداوند نيز رعايت حال شما را بكند. 9⃣«وَ لَا تَقْرَبُوا الرِّبَا» (نزديك نشويد). نه تنها آلوده نشويد، بلكه نزديك آن هم نرويد. 🔟«وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ» ( نكنيد)».‌ [۱] به گونه اى نباشد كه داراى دو وزنه باشيد؛ براى خريد كالا از وزنه كامل و براى فروش آن از وزنه ناقص استفاده كنيد. 💠آرى! اين است روش اسلام و دستور اسلام براى تجارت و كسب درآمد از راه حلال، كه از زبان مولى الموحدين، اميرالمؤمنين امام علی (عليه السلام) نقل شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، دار الكتب الإسلاميه، چ چهارم، ج ‏۵، ص ۱۵۱ (باب آداب التجارة) 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، ‏مدرسه امام على بن ابيطالب(ع)، ‏چ اول‏، ص ۲۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره «استخاره» چه بیانی دارند؟ 🔹امام علی (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ «نهج البلاغه» به فرزندش امام حسن (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ أَكْثِرِ الْإِسْتِخَارَةَ». (و از خدا بسيار بخواه كه و را برايت فراهم سازد). لازم به ذكر است كه دو معنا دارد: يكى استخاره اى است كه امروز در ميان مردم معمول و متعارف است، هرگاه مسئله اى بر انسان مشكل شده و با نيروى عقل خود و مشورت با اهل آن نتوانست آن را حل كند به سراغ مشورت‌ با خداوند مى رود و ، نوعى «مشورت كردن با پروردگار» است. 🔹معناى دوم اين است كه انسان در هر كارى كه قدم مى گذارد از خدا كند؛ يعنى را حاكم بر سرنوشت خود ببيند، در امر تجارت و زراعت و مانند آن تلاش كند، ولى زبان حال و قال او «اَسْتَخِيرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ» باشد؛ يعنى خدايا و را از رحمتِ تو مى خواهم. اين نوع از استخاره در روايات بسيار بر آن تأكيد شده است. از جمله در روايتى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «مَا اسْتَخَارَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا خَارَ لَهُ»؛ (هيچ بنده باايمانى از خداوند نمى كند؛ مگر اينكه خداوند خير او را فراهم می سازد. پی نوشت: [۱] فتح الأبواب بين ذوی الألباب و بين ربّ الأرباب‏، ابن طاووس، مؤسسة آل البيت(ع)، قم‏، ۱۴۰۹ق ‏چ اول‏، ص ۱۴۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۵۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه دشمن‌ترين دشمنان، است و امر كننده به و ميل كننده به شر و فرار كننده از است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى عبادت پروردگار و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر قابل كنترل نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به پند و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوندتعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى» [۱] (اى فرزند مريم، خود را پند ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت مردم را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ» [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش عمل مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت هواى نفس كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان امام كاظم (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه امام كاظم (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و خداوند از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ» (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر «دستورات اسلامى» و «گفتار اولياء الهى» عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با عمل به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه امام کاظم (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! ان شاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت «عمر» را به مردم یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ ، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن ، پيش از پايان گرفتن ، هشدار مى دهد و مى فرمايد: «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ»؛ 🔹[ترجمه:] (اى بندگان خدا! هم اكنون كه ريسمان بر گلوى شما نيفتاده و [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و راحت و مى توانيد با كمك يكديگر را حل كنيد و هنوز داريد و براى تصميم گرفتن باقى است و راه و بازگشت از باز است [از اين استفاده كنيد] پيش از آنكه در ، تنگنا، ترس و قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قوى مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها را مغتنم بدانيد و زاد و سفر را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه سودى دارد!]». 🔹آنچه (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف فرصت هايى است كه در دست دارد: باقى بودن ، «آرامش روح»، «راحتى جسم»، «امكان »، امكان اجتماع و مشورت، بقاء فرصت براى تصميم گيرى، توانايى بر و بازگشت از . 🔹هر يك از اينها بخشى از هاى عظيم و آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر و قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۳، ص ۴۵۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام علی عليه السلام: 🔸«ما أعطَى اللهُ سُبحانَهُ العَبدَ شَيئا مِن خَيرِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ إلاّ بِحُسنِ خُلُقِهِ وحُسنِ نِيَّتِهِ». 🔹خداوند سبحان، چيزى از دنيا و آخرت به بنده نداد، مگر به سبب او و . 📕عيون الحكم والمواعظ، ص ۴۸۳ ح ۸۹۱۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«مشاهده اعمال» در قیامت به چه معناست؟ 🔹پاسخ این سؤال در آیات ۶ تا ۸ «سوره زلزله» آمده، نخست مى فرماید: «یَوْمَئِذ یَصْدُرُ النّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ»؛ (در آن روز، مردم به صورت گروه هاى پراکنده [از قبرها] خارج مى شوند تا به آنها داده شود!). منظور از جمله «لِیُرَوا أَعْمالَهُمْ»؛ (تا اعمالشان را به آنها نشان دهند) مشاهده است. یا مشاهده ، که هر و در آن ثبت است. یا ، به معنى معرفت و شناخت چگونگى اعمالشان است. و یا به معنى و مشاهده خود اعمال است. 🔹تفسیر اخیر با ظاهر آیه از همه موافق تر است و این آیه، یکى از روشن ترین آیات بر مسأله «تجسم اعمال» محسوب مى شود، که در آن روز آدمى به صورت هاى مناسبى مى یابد و در برابر او حضور پیدا مى کند و همنشینى با آن مایه نشاط یا رنج و بلا است. پس از آن، به سرانجامِ کارِ هر یک از این دو گروه مؤمن و کافر، و ، اشاره کرده، و مى فرماید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ» (پس کسى که به اندازه سنگینى اى کار انجام داده آن را مى بیند)؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرّاً یَرَهُ» (و هر کس به اندازه سنگینى ذره اى کار کرده آن را مى بیند!). 🔹باز در اینجا تفسیرهاى مختلفى ذکر شده که، آیا جزاى اعمال را مى بیند؟ یا نامه اعمال را مشاهده مى کند؟ و یا خود عمل را؟. ظاهر این آیات نیز تأکید مجددى است بر مسأله و مشاهده خود عمل، اعم از نیک و بد در روز ، که حتى اگر سر سوزنى کار یا باشد، در برابر صاحب آن مجسم مى شود و آن را مشاهده مى کند. در لغت، هم به معنى ثقل و سنگینى آمده و هم ترازویى که با آن سنگینى اشیاء را مى سنجند، و در اینجا به همان معنى اول است. 🔹براى نیز در لغت و کلمات مفسران، تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده است: گاه به معنى مورچه کوچک، گاه گرد و غبارى که وقتى دست را بر زمین بگذاریم و برداریم به آن مى چسبد، و گاه به معنى ذرات بسیار کوچک غبار که در فضا معلق است و به هنگامى که آفتاب از روزنه اى به اطاق تاریک مى تابد آشکار مى گردد، تفسیر شده است. مى دانیم: امروز کلمه «ذرّه» را به «اتم» نیز اطلاق مى کنند و «بمب اتمى» را «اَلْقُنْبُلَةُ الذَّرِّیَّة» مى گویند، «اتم» به قدرى کوچک است که نه با چشم عادى، و نه با دقیق ترین میکروسکوپ ها قابل مشاهده نیست، 🔹و تنها آثار آن را مشاهده مى کنند، و حجم و وزن آن با محاسبات علمى قابل سنجش است، و به قدرى کوچک است که چند میلیون واحد آن، روى نوک سوزنى جاى مى گیرد! مفهوم هر چه باشد، منظور در اینجا کوچک ترین وزن ها است. به هر حال، این آیه از آیاتى است که پشت را مى لرزاند و نشان مى دهد: در آن روز، فوق العاده و است، و ترازوهاى سنجش عمل در ، آن قدر ظریف است که حتى کوچک ترین انسانى را وزن مى کنند و به مى آورند. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج ۲۷، ص ۲۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام سجاد (علیه السلام) و تحقق جامعه آرمانی خیررسان 🔹، موجب تکامل روحی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی می‌شود، به همین جهت است که کلام گهربار علیهم‌ السلام ضرورتاً باید در پیشانی همه کارهای قرار گرفته، و همت و رغبت همگان در تحقق بخشیدن به کلام آن بزرگواران باشد. برای ساخته شدن ، راهی نیست جز آن که همه افراد آن جامعه، به سهم و اندازه و توان خود در شکل‌دهی ارزشهای واقعی جامعه نقش داشته باشند. در این باره، سخن بسیار راهگشای (علیه السلام) میتواند محور اساسی نیل به چنین جامعه آرمانی باشد.  🔹 (عليه السلام) در این باره با زبان دعا و درخواست از خدای متعال، عرض می‌دارد: «به دست من برای مردم و جاری کن و آن را با منّت‌گذاری من تباه مکن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشی نگاه‌دار». [۱] در دین رساندن به دیگران، یکی از دغدغه‌های اساسی مؤمنان شمرده شده است؛ تا جایی که (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «هرکس صبح کند و به همت نورزد، مسلمان نیست». [۲]  🔹 به جامعه اسلامی، ابعاد و مصادیق گوناگون و مصادیقی متناسب با شرایط زمان و مکان دارد. برای گسترش افراد جامعه نسبت به یکدیگر مراحلی قابل تصور است؛ چنانکه در دعای مذکور (علیه السلام) نیز دیده میشود. شوق و آن حضرت، اولین عامل سوق‌دهنده ایشان به سوی به مردم است و به همین خاطر است که از خدای متعال درخواست میکند او را واسطه خیررسانی به مردم قرار دهد. با اینکه به نظر میرسد این مرحله، چندان اهمیتی نداشته باشد، اما در واقع مهم‌ترین مرحله برای به مردم همین مرحله است.  🔹در توضیح آن باید گفت؛ کسی میتواند خواهان واقعی رسیدن به دیگران باشد که قبل از آن، روح خود را از رذایل اخلاقی بزرگی همچون تنگ نظری، حسد، تکبر و... آسوده کرده باشد. در غیر اینصورت، همچنان که در عبارت بعدی دعای (علیه السلام) آمده است، شخص در هنگام کمک به دیگران، ارزش و فایده کار خود را با بر دیگران از بین می‌برد و کار خود را ضایع میکند؛ به عبارت دیگر کسی میتواند میل و رغبت وافر نسبت به به دیگران داشته باشد که راه خود را از هر مانع اخلاقی هموار ساخته باشد. 💠ریشه‌های منت‌گذاری 🔹با اینکه گاهی، اخلاق اطرافیان موجب میشود تا انسان نیز همانند آنها به در کارهای خیر عادت کرده باشد، اما منت نهادن در هنگام انجام خوبیها، ریشه‌هایی عمیقتر از این دارد. به خدا و یا غفلت از آخرت از جمله اصلی‌ترین دلایلی است که موجب میشود انسان به جای امید داشتن به اجر اخروی، درصدد یادآوری کار نیک خود برآید. ، منت گذاری را از نظر تأثیر، همانند ریاکاری دانسته و میفرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، صدقه‌‏هاى خود را با و آزار، باطل نکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد». [۳] 💠ضعف شخصیت درونی 🔹تفاوت اساسی و درونی با دیگر افراد این است که آنها بر خلاف دیگران، ظرف دل خود را با ارزش‌تر از آن میدانند که بخواهند آن را با دلبستگی‌ های کم ارزشی مثل و یا با اخلاقهای پستی همچون تکبر و حسد پر کنند. کسی که خود را به دیگران گوشزد میکند، شرایطی دارد که کار نیکش، دلش را پر کرده؛ در حالی که افراد بزرگوار، از سویی کارهای نیک خود را به راحتی فراموش میکنند و از سوی دیگر، کار نیک دیگران را یادآوری میکنند؛ چنانکه (علیه السلام) در این باره میفرماید: «هرگاه کسی در حق تو احسان و کار خوبی انجام داد آن را یادآور شو و هرگاه تو کار خوبی در حق کسی انجام دادی آن را فراموش کن». 🔹عدم توانایی در فراموشی کارهای خوبی که انجام داده‌، از سویی و یادآوری آنها به دیگران که موجب از دست رفتن ارزش آن کار نیک میشود، از سوی دیگر، نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی درونی و شخصیتی فرد در فراموش کردن کارهای نیکش است. همچنان که در ادامه دعای (علیه السلام) آمده است، نشانه دیگر ضعف شخصیت افراد آن است که به خاطر کارهایی که انجام داده‌اند یا میتوانند انجام دهند به دیگران میکنند. (عليه السلام) نیز در این باره میفرماید: «، از بى‌مقدارى است». برای داشتن جامعه‌ای بزرگ و آرمانی، باید همه افراد، دلهایی بزرگ، همت هایی برای به یکدیگر بدون منت گذاری داشته باشند. پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه سجادیه، نیایش بیستم [۲] علل الشرائع، ص۱۳۱ [۳] ترجمه آیه ۲۶۴ سوره بقره حجت‌‌الاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم منبع: تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتماد به خدا 🔹 در می‌فرماید: « ... وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ [۱] (... و چه بسا چیزى را نداشته باشید، حال آن که شما در آن است، یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شما در آن است، در حالی که خدا می‌داند و شما نمی‌دانید). اگر ما به سمت حرکت کردیم خداوند هم قطعاً را رها نخواهد کرد. 🔹 نسبت به بندگانش از مادر هم مهربان تر است. ما باید به دست یابیم، که اگر چنین شود، خواهیم دید که تمام کارهای خداوند براساس و به خود بندگان است که چون عالم و قادر و بی‌نیاز و حکیم است، پس نمی‌کند و هر کاری که انجام می‌دهد از روی است و در برآورده کردن و یا برآورده نکردن بندگانش از غرض‌ های مادی و نفسانی ای که در انسان ها یافت می‌شود، پاک و مبرا است. 🔹کسی که به واسطه و در ادامه آن با عبادت هایی که انجام می‌دهد، به یقین می رسد و خدا را شناخته و درمی‌یابد که زیباترین موجود است، پس چون خدا از همه زیباتر است او می شود، لذا خواسته او را به خواسته همه و حتی به خواسته های خود ترجیح می‌ دهد و متوجه می شود که از خودش به خودش و مهربان تر است. 🔹به همین خاطر تمام و ، مطابق اراده و خواسته خداوند متعال می شود؛ چون خدا را دوست دارد و می داند خواسته او بهترین خواسته هاست. به همین خاطر اگر هم خواسته ای داشت که در ظاهر برآورده نشد، باز است؛ چون را بر خواهش های خودش، مقدم می داند. 🔹 (علیه السلام) می‌فرماید: «إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ باللهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ» [۲] (همانا داناترین مردم به خدا، راضی ترین آنها به عز و جل می باشند). (علیه السلام) نیز می‌فرماید: «یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللهِ أَنْ لَا یَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ وَ لَا یَتَّهِمَهُ فِی قَضَائِهِ» [۳] (سزاوار است برای کسی که خدا را شناخته، او را در رسانیدن روزیش به کندی منسوب نکند و او را در و متهم نداند». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۱۶ [۱] کافی، ج ۲، ص ۶۰ باب الرضا بالقضاء [۲] همان منبع: پرسمان @tabyinchannel