✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) آگاهی خود از «علم غیب» را چگونه برای مردم مطرح نموده است؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۹۳ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «فَاسْأَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونی» (از من #سؤال كنيد [و آنچه را مى خواهيد درباره #سرنوشت_آينده از من بپرسيد] پيش از آن كه مرا از دست دهيد). سپس حضرت مى فرمايد: «فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِيَدِهِ! لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَيْءٍ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السَّاعَةِ، وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِنَاعِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا، وَ مُنَاخِ رِكَابِهَا، وَ مَحَطِّ رِحَالِهَا وَ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلاً، وَ مَنْ يَمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً»
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (سوگند به كسى كه جانم در دست قدرت اوست! از هيچ #حادثه اى كه از امروز تا دامنه قيامت واقع مى شود از من #سؤال نمى كنيد، [مگر اينكه #پاسخ آن را آماده دارم] و همچنين درباره هيچ گروهى كه حتّى يك صد نفر را هدايت يا گمراه مى كنند پرسش نمى كنيد، مگر اينكه از دعوت كننده و رهبر و كسى كه آنها را به پيش مى راند و از جايگاه خيمه و خرگاه و محلّ اجتماع آنها و كسانى كه از آنها كشته مى شوند، يا به مرگ طبيعى مى ميرند، [از همه اينها] شما را آگاه مى سازم).
🔹بسيارند كسانى كه ممكن است #مسائلى را به صورت مبهم و كلّى در آينده اى نزديك پيش بينى كنند، و اين كارى است كه سياستمداران، در مسائل مربوط به اطراف عصر خود، هميشه دارند و ممكن است گاهى صحيح و گاهى اشتباه از آب درآيد؛ ولى #پيشبينىدقيق جزئيّات با تمام مشخّصات، آن هم در زمان هاى بسيار دور، براى هيچ كس ممكن نيست، جز آنها كه با #سرچشمه_وحى ارتباطى دارند و از #علمبىپايانپروردگار، مدد مى گيرند،
🔹و جالب اين است كه #امام_علی (علیه السلام) در جمله هاى بالا از يكسو، تأكيد بر اين دارد كه من #تمامحوادثآينده را تا دامنه #قيامت مى توانم براى شما پيشگويى كنم، و از سوى ديگر اشاره به #تمام_جزئيّات آنها مى كند؛ چيزى كه براى غير #پيغمبر (صلی الله علیه و آله) و كسانى كه از #علوم_خاص او بهره دارند، امكان پذير نيست. در اينجا فوراً اين سؤال به ذهن مى آيد كه آيا #پيامبر (صلی الله علیه و آله) يا #امام (عليه السلام)، #علم_غيب - آن هم به اين گستردگى - مى توانند داشته باشند با اينكه «قرآن مجيد» با صراحت مى گويد: «قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللهُ» [۱] (بگو كسانى كه در آسمان و زمين هستند جز خدا از #غيب آگاه نيستند)؛
🔹اين سخن پاسخ روشن و معروفى دارد كه هم از آيات «قرآن مجيد» استفاده مى شود، و هم در كلمات خود آن حضرت آمده است و آن اينكه #علم_غيب به صورت #ذاتى مخصوص خداست، ولى #خداوند هر مقدار از آن را لازم بداند در اختيار #اولياء_الله مى گذارد؛ همان گونه كه در آيات ۲۶ - ۲۷ «سوره جنّ» مىخوانيم: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً - إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ» (#خداوند عالِم به امور پنهانى است و هيچ كس را بر #اسرار_غيبش آگاه نمى كند - مگر رسولى كه او را برگزيده و از وى راضى شده است).
🔹هنگامى كه #امام_علی (علیه السلام) از پاره اى از #حوادث_آينده خبر داد و كسى همين سؤال را مطرح كرد حضرت در پاسخ او فرمود: «لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ، وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْمٍ» (اين، #علم_غيب نيست، بلكه آموزشى است از #صاحب_علم». اشاره به اينكه #علم_غيبِ_ذاتى، مخصوص خداست و علم من [علی (علیه السلام)] جنبه #اكتسابى دارد؛ من همه اين امور را از #پيامبر (صلی الله علیه و آله) آموختم و او از #خداوند_متعال.
🔹به هر حال، هيچ كس بعد از #پيغمبر_اكرم (صلی الله علیه و آله)، جز اميرالمؤمنين #امام_علی (عليه السلام) چنين سخنى را نگفته و نمى توانسته بگويد؛ ولى #امام_علی (علیه السلام) اين سخن را فرموده و بارها #پيشگويى هايى كرده كه عيناً واقع شده است. «ابن ابى الحديد» در «شرح نهج البلاغه» خود فصلى تحت عنوان «امور غيبى كه امام (عليه السلام) از آن خبر داد، سپس تحقّق يافت» در ذيل همين خطبه آورده است.
پی نوشت؛
[۱] سوره نمل، آيه ۶۵ (در آيات متعدّد ديگرى شبيه به اين مضمون نيز آمده است)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج۴، ص۲۲۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#غيب #علم_غیب
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) لحظات وداع انسان با زندگی را چگونه به تصویر كشيده است؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۰۹ #نهج_البلاغه پس از بیان #سکرات_موت و وحشت های هنگام #مرگ و از کار افتادن زبان، به بيان مرحله پايانى #عمر و نقطه نهايى زندگى مى پردازد و با تعبيراتى تكان دهنده چنان ترسيمى از اين مرحله مى كند كه هر شنونده اى را تحت تأثير قرار مى دهد، گويى خود را در آن حال مى بيند كه مى خواهد با زندگى وداع گويد؛
🔹مى فرمايد: «فَلَمْ يَزَلِ الْمَوْتُ يُبَالِغُ فِي جَسَدِهِ حَتَّى خَالَطَ لِسَانُهُ سَمْعَهُ، فَصَارَ بَيْنَ أَهْلِهِ لَا يَنْطِقُ بِلِسَانِهِ، وَ لَا يَسْمَعُ بِسَمْعِهِ» (سپس #مرگ همچنان در وجود او پيشروى مى كند، تا آنجا كه گوشش همچون زبانش از كار مى افتد، به طورى كه در ميان خانواده اش نه زبان براى سخن گفتن دارد، و نه گوش براى شنيدن). آرى! #اعضای_اصلى او يكى بعد از ديگرى از كار مى افتد؛ نه #زبان گويايى باقى مانده و نه #گوش شنوايى.
🔹در اين حال: «يُرَدِّدُ طَرْفَهُ بِالنَّظَرِ فِی وُجُوهِهِمْ، يَرَى حَرَكَاتِ أَلْسِنَتِهِمْ، وَ لَا يَسْمَعُ رَجْعَ كَلَامِهِمْ» (پيوسته به صورت خانواده اش مى نگرد؛ حركات زبانشان را مى بيند، ولى صداى آنان را #نمىشنود!). چه دردناك است كه با چشم سخن گفتن آنها را مى بيند، ولى با گوش پيام آنها را نمى شنود. آنها مى كوشند با او ارتباطى برقرار كنند، ولى او قدرت بر ارتباط گرفتن با آنان را ندارد! در ادامه مى افزايد: «ثُمَّ ازْدَادَ الْمَوْتُ اِلْتِيَاطاً بِهِ، فَقُبِضَ بَصَرُهُ كَمَا قُبِضَ سَمْعُهُ، وَ خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنْ جَسَدِهِ» (سپس #چنگال_مرگ در او بيشتر فرو مى رود؛ چشمش نيز همانند گوشش از كار مى افتد. [آرى چشم را براى هميشه فرو مى بندد] و روح او از بدنش براى هميشه خارج مى شود).
🔹«فَصَارَ جِيفَةً بَيْنَ أَهْلِهِ، قَدْ أَوْحَشُوا مِنْ جَانِبِهِ، وَ تَبَاعَدُوا مِنْ قُرْبِهِ، لَا يُسْعِدُ بَاكِياً، وَ لَا يُجِيبُ دَاعِياً» (در اين هنگام به صورت مردارى در ميان خانواده اش قرار مى گيرد كه از نشستن نزد او #وحشت مى كنند و از او #فاصله مى گيرند [فرياد سوگواران برمى خيزد؛] ولى نه مى تواند سوگوارانش را يارى دهد، و نه كسى را كه او را صدا مى زند پاسخ گويد). «ثُمَّ حَمَلُوهُ إِلَى مَخَطٍّ فِی الاْرْضِ، فَأَسْلَمُوهُ فِيهِ إِلَى عَمَلِهِ، وَ انْقَطَعُوا عَنْ زَوْرَتِهِ» (سرانجام او را به سوى #گودالى در درون زمين حمل مى كنند؛ او را به دست #عملش مى سپارند و براى هميشه از ديدارش چشم مى پوشند!).
🔹ساليان دراز در ميان خانواده اش مى گفتند و مى خنديدند و مى جوشيدند و مى خروشيدند و دورى از يكديگر را تحمّل نمى كردند، ولى بعد از فرا رسيدن #مرگ يك ساعت ماندن در كنار او را تحمّل نخواهند كرد! گويى هميشه از آنها بيگانه و آنها نيز از او بيگانه بوده اند. حضرت در این خطبه چنان ترسيمى از پايان زندگى و #مرگ به صورت لحظه به لحظه فرموده است كه هر خواننده اى آن را در مقابل خود مجسّم مى بيند و در جريان شرايط هولناك آن قرار مى گيرد.
🔹#امام_علی (عليه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده #انسانهايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز #غافلند بيدار مى كند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و #جبران و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و #توشه لازم را براى اين #سفر_خوفناك و طولانى فراهم سازند. اما نبايد فراموش كرد گروهى از #اولياء_الله و #پاكان و #نيكان هستند كه بر چهره #مرگ لبخند مى زنند و تنگاتنگ آن را در آغوش مى گيرند؛ چرا كه معتقدند: #مرگ تنها جامه رنگارنگى را از آنها مى گيرد و آنها جانى جاودان به دست مى آورند و به تعبير ديگر: #سكرات_موت و حوادث هولناك لحظه جان دادن، بستگى به #نيّت و #عمل انسان دارد كه مى تواند آن لحظه را به صورت #دردناكترين لحظات عمر، يا #زيباترين لحظات زندگى در آورد.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج۴، ص۵۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرگ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«میزان» یا همان ترازوى سنجش اعمال در قيامت چگونه است؟
🔹آنها كه #ترازوهاى آن جهان را هم چون ترازوهاى اين دنيا پنداشته اند، مجبور شده اند كه براى اعمال انسان ها در آنجا نوعى سنگينى و وزن قائل شوند تا با آن ترازوها قابل توزين باشد؛ ولى قرائن نشان مى دهد كه منظور از #ميزان، «وسيله سنجش» به معنى عام آن است؛ زيرا مى دانيم هر چيزى #وسيله_سنجش مناسب خود را دارد. وسيله سنجش حرارت را «ميزان الحراره» يا «دماسنج» مى گويند و از جمله وسيله های هواشناسی را «ميزان الهواء» يا «هواسنج».
🔹بنابراين منظور از «ميزان هاى سنجش اعمال»، كسانى هستند كه #اعمال #نيكان و #بدان را با اعمال آنها مى سنجند، چنانكه مرحوم علامه مجلسى از شيخ مفيد نقل مى كند كه در روايت آمده: «إنّ اَميرَالْمؤمِنينَ وَ الأئمّةَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ (عليهم السلام) هُمُ الْمَوازِينُ» [۱] (#اميرالمؤمنين و #امامان از فرزندان او (عليهم السلام) #ميزانهاى #عدل_قيامت هستند).
🔹در «اصول كافى» و «معانى الاخبار» نيز از #امام_صادق (عليه السلام) نقل شده كه شخصى از معنى آيه: «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ» [انبیاء، ۴۷] (ما #ترازوهای_عدل را در روز #قيامت نصب مى كنيم»؛ سؤال كرد، فرمود: «هُمُ الْاَنْبِياءُ وَ الاُوْصِياءُ»؛ [۲] (ميزان های سنجش، همان #پيامبران و #جانشينان_آنها هستند!).
🔹در يكى از زيارات مطلقه امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) مى خوانيم: «اَلسَّلامُ عَلَى مِيزَانِ الأَعْمَالِ» [۳] (سلام بر #ميزانسنجشاعمال!). در واقع اين شخصيت هاى بزرگ و نمونه، مقياس هاى #سنجشاعمالاند، و اعمال هر كس به آن اندازه اى كه به آنها شباهت دارد #وزين است، و آنچه به آنها شباهت ندارد بی وزن يا كم وزن است؛ حتى در اين جهان نيز #اولياء_الله مقياس سنجش اند، ولى در جهان ديگر اين مسأله به مرحله ظهور و بروز مى رسد.
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۷، ص ۲۵۲
[۲] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۱، ص ۴۱۹
[۳] مرحوم محدث قمى در كليات مفاتيح الجنان، قمى، شیخ عباس، اسوه، قم، بی تا، ص ۳۴۶ اين زيارت را به عنوان زيارت اول از زيارات مطلقه آورده است.
📚پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۲۴؛ و کتاب ۱۸۰ پرسش و پاسخ، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۴، ص ۳۷۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#قيامت #میزان #اعمال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش اول)
🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و #تولّى و #تبرّى آمده است، و به قدرى در اين باره #اهمّيّت داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در #قدرت_ايمان ظاهر مى شود و هم در #تهذيب_اخلاق و هم در #پاكى_اعمال و #تقوا.
💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس #پيشوا و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود:
1⃣در «خطبه قاصعه» تعبير جالبى درباره #پيغمبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) و #امام_على (عليه السلام) ديده مى شود؛ میفرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِمِ، وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ، لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ وَ لَقَدْ كُنْتُ اَتَّبِعُهُ اِتِّباعَ الْفَصِيلِ اَثَرَ اُمِّهِ يَرْفَعُ لى فى كِلِّ يَوْم مِنْ اَخْلاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنى بِالاِْقْتِداءِ بِهِ» [۱] (از همان زمان كه #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) از شير باز گرفته شد، خداوند #بزرگترين_فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز او را به راه هاى #مكارم_اخلاق و صفات خوب انسانى سوق دهد؛ و من [هنگامى كه به حدّ رشد رسيدم نيز] همچون سايه به دنبال آن حضرت حركت مى كردم، و او هر روز نكته تازه اى از #اخلاق_نيك خود را براى من آشكار مى ساخت و به من فرمان مى داد تا به او #اقتدا كنم).
🔹اين حديث شريف كه بخشى از «خطبه قاصعه» را تشكيل مى دهد، اين حقيقت را روشن مى سازد كه حتّى «پيغمبر گرامى اسلام» در آغاز كارش #مقتدا و پيشوايى داشته كه بزرگترين #فرشتگان_الهى بوده است. #امام_على (عليه السلام) نيز #پيامبر (صلی الله علیه و آله) را #مقتدا و پيشواى خود قرار داده بود، و سايه به سايه او حركت مى كرد و اين مقتداى بزرگوار هر روز درس تازه اى به امام على (عليه السلام) مى آموخت و چهره نوينى از #اخلاق_انسانى را به او نشان مى داد. آنجا كه #پيامبر (صلی الله علیه و آله) و #امام_على (عليه السلام) در برنامه «سير الى الله» نياز به #پيشوا و #مقتدا داشته باشند، تكليف ديگران پيداست.
2⃣در روايت معروف «بُنِىَ الاِسْلامُ...» كه با طرق متعدّد با تفاوت مختصرى از معصومين (عليهم السلام) نقل شده اين موضوع به خوبى منعكس شده است؛ از جمله در حديثى كه يار وفادار #امام_باقر (عليه السلام) «زُرارَه» از آن حضرت نقل كرده مى خوانيم: «بُنِىَ الاِسْلامُ عَلى خَمْسَةِ اَشْياء، عَلَى الصَّلَوةِ وَ الزَّكاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّومِ وَالْوِلايَةِ، قالَ زُرارَةُ: فَقُلْتُ: وَاَىُّ شَىْء مِنْ ذلِكَ اَفْضَلُ؟ فَقالَ: اَلْوِلايَةُ اَفْضَلُ لاَِنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالى هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ» [۲] (#اسلام بر پنج پايه بنا شده: بر نماز و زكات و حجّ و روزه و #ولايت [رهبرى معصومين]؛ زراره مى گويد: عرض كردم كداميك از اينها افضل است؟ فرمود: #ولايت افضل است؛ زيرا كليد همه آنها است و والى و #رهبر_الهى راهنما به سوى چهار اصل ديگر است).
🔹از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه #ولايت و #اقتدا به #اولياء_الله سبب احياءِ ساير برنامه هاى دينى و مسائل عبادى و فردى و اجتماعى است؛ و اين اشاره روشنى به تأثير مسأله #ولايت در امر «تهذيب نفوس» و تحصيل «مكارم اخلاق» مى باشد. #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، چ۱، ص۳۰۰، خطبه ۱۹۲ «فضل الوحی...».
[۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، تهران، چ۴، ج۲، ص۱۸
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تولی #تبری #ولایت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش دوم)
🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و #تولّى و #تبرّى آمده است، و به قدرى در اين باره #اهمّيّت داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در #قدرت_ايمان ظاهر مى شود و هم در #تهذيب_اخلاق و هم در #پاكى_اعمال و #تقوا.
💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس #پيشوا و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود:
3⃣در حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم: روزى #پيامبر (صلی الله علیه و آله) به يارانش فرمود: «كداميك از دستگيره هاى ايمان محكمتر و مطمئنتر است؟ ياران عرض كردند خدا و رسولش آگاهتر است. بعضى گفتند نماز و بعضى گفتند زكات و بعضى روزه و بعضى حج و عمره و جهاد! #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همه آنچه را گفتيد داراى فضيلت است، ولى پاسخ سؤال من نيست؛ محكمترين و مطمئن ترين دستگيره هاى ايمان، «دوستى براى خدا» و «دشمنى براى خداست» و دوست داشتن #اولياء_الله و تبرّى از #دشمنان_خدا». [۱]
🔹#رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) نخست با اين سؤال مهم، افكار مخاطبان را در اين مسأله سرنوشت ساز به جنب و جوش در آورد ـ و اين كارى بود كه #پيامبر گاه قبل از القاء مسائل مهم انجام مى داد ـ گروهى اظهار بى اطّلاعى كردند و گروهى با شمردن يكى از اركان مهم اسلام پاسخ گفتند؛ ولى #پيامبر در عين تأكيد بر اهمّيّت آن برنامه هاى مهمّ اسلامى، سخنان آنها را نفى كرد و سپس افزود: «مطمئن ترين دستگيره ايمان، #حبّفىالله و #بعضفىالله است!».
🔹تعبيرِ به «دستگيره» در اينجا گويا اشاره به اين است كه مردم براى وصول به مقام قرب الى الله، بايد به وسيله اى چنگ بزنند و بالا بروند كه از همه مهمتر و مطمئن تر، دستگيره «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» است. اين به خاطر آن است كه پيوند محبّت با دوستان خدا و اقتدا و تأسّى به اولياء، عاملى است براى حركت در تمام زمينه هاى #اعمال_خير و #صفات_نيك. بنابراين با احياء اين #اصل، اصول ديگر نيز زنده مى شود و با ترك اين اصل بقيّه تضعيف يا نابود مى گردد.
4⃣در حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) میخوانيم كه خطاب به يكى از يارانش به نام جابر كرد و فرمود: «اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَعْلَمَ اَنَّ فيكَ خَيْراً فَانْظُرْ اِلى قَلْبِكَ فَاِنْ كانَ يُحِبُّ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُبْغِضُ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ، فَفيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُحِبُّكَ؛ وَ اِنْ كانَ يُبْغِضُ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُحِبُّ اَهْلَ مَعْصِيَتِهُ، فَلَيْسَ فيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» [۲] (هرگاه بخواهى بدانى در تو #خير و نيكى وجود دارد يا نه؟ نگاهى به #قلبت كن! اگر «اهل اطاعت الهى» را #دوست مى دارد و «اهل معصيت» را #دشمن مى شمرد، تو انسان خوبى هستى و خدا تو را دوست دارد؛ و اگر اهل اطاعت الهى را دشمن مى دارد و اهل معصيتش را دوست مى دارد، نيكى در تو نيست و خدا تو را دشمن مى دارد؛ و انسان با كسى است كه او را دوست مى دارد).
🔹جمله «وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» اشاره لطيفى به اين واقعيّت است كه هر #انسانى از نظر خطّ و ربط اجتماعى و خلق و خو و صفات انسانى و همچنين #سرنوشت_نهايى در روز رستاخيز، با كسانى خواهد بود كه به آنها عشق مى ورزد و #پيوند_محبّت دارد؛ و اين نشان مى دهد كه مسأله #ولايت در مباحث اخلاقى سرنوشت ساز است.
5⃣در حديث ديگرى از #امام_باقر (علیه السلام) مى خوانيم كه #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وُدُّ الْمُؤمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِى اللهِ مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الاَْيمانِ، اَلا وَ مَنْ اَحَبَّ فِى اللهِ وَ اَبْغَضَ فِى اللهِ وَ اَعْطى فِى اللهِ وَ مَنَعَ فِى اللهِ فُهُوَ مِنْ اَصْفِياءِ اللهِ» [۳] (#محبّت_مؤمن نسبت به مؤمن به خاطر #خدا از «بزرگترين شاخه هاى ايمان» است؛ آگاه باشيد كسى كه به خاطر خدا #دوست بدارد و به خاطر خدا #دشمن بدارد، به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا خوددارى از بخشش كند، او از برگزيدگان خداست!». #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] الکافی، دارالکتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۱۲۵
[۲] همان، ص ۱۲۶
[۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج ۶۶، ص ۲۴۰، باب ۳۶
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تولی #تبری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️به چه عشق هایی، عشق های مقدّس و حقیقی می گویند؟
🔹در #عشقهای_حقيقى و مقدّس، روحِ انسان صفا و #نورانيّت فوق العاده اى پيدا مى كند و همه چيز را جز #معشوق_حقيقى - كه مظهر كمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد، و تحمّل تمام #شدائد را براى رسيدن به #وصال او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنايت و لطفش آسان مى شمرد، و هنگامى كه در بيابان به شوق كعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغيلان غمى به دل راه نمى دهد.
🔹همانگونه كه در حديث قدسى آمده است: «إِذَا كَانَ الْغَالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الْإِشْتِغَالَ بِي جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكِري، فَإِذَا جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكْرِی، عَشِقَنِی وَ عَشِقْتُهُ، فَإِذَا عَشِقَنِی رَفَعْتُ الْحِجَابَ فِيمَا بَيْنِی وَ بَيْنَهُ» [۱] (هنگامى كه #بنده من توجّه به من پيدا كند، #آرزو و #لذّتش را در #ذكر_خودم قرار مى دهم، و هنگامى كه آرزو و لذّتش در ذكر من باشد، به من #عشق مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم، و هنگامى كه به من #عشق ورزد حجاب ميان خودم و او را بر مى دارم، تا به #مقام_شهود نائل گردد).
🔹#عشق به #خدا و #اولياء_الله و همچنين عشق به #ارزشهای_والا، يا به تعبير ديگر محبّت و علاقه شديد و سوزان به اين امور، همواره چراغ راه #اولياء_الله و #شهيدان پاكباخته و #عارفان دلسوخته و #عالمانى كه آثار علمى بزرگى از خود نشان داده اند، بوده است؛ و در يك كلمه، راه هاى پرپيچ و خمِ تكامل را، بدون مركب #عشق نمى توان پيمود. زمزمه هاى اميرمؤمنان #امام_علی (عليه السلام) در دل شب و «دعاى [پرمعناى] صباح» در صبحگاهان و بند بند «دعاى كميل» و راز و نياز #امام_حسين (عليه السلام) در «روز عرفه» در بيابان عرفات و مناجات هاى پانزده گانه #امام_سجّاد (عليه السلام) و تمام «صحيفه سجاديّه» و زمزمه عاشقانه #منتظران #حضرت_مهدى (عجل الله تعالی فرجه) به هنگام خواندن «دعاى ندبه» همه و همه آثار گرانبهايى است از اين #عشق_مقدّس.
🔹بنابراین اگر بعضى از دانشمندان روى كلمه #عشق حسّاسيت منفى شديدى دارند، به خاطر مشاهده #عشقهاى_نامقدّس و هوس آلود و گناه خيز است، وگرنه #عشق_مقدّس، نيرومندترين عامل حركت به سوى #خداوند و ارزش هاى والاى انسانى است؛ و اينكه بعضى تصوّر مى كنند واژه «عشق» در #كلمات_معصومين (عليهم السلام) نيامده است، اشتباه بزرگى است؛
🔹زيرا، هم در روايات نبوى و هم در روايات معصومين (عليهم السلام) ديده مى شود. از جمله مرحوم كلينى در حديثى از #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَن عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا، وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ، وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا» [۲] (برترين مردم كسى است كه #عاشق_عبادت باشد؛ آن را در آغوش بگيرد و با قلبش آن را دوست داشته باشد و با جسدش آن را لمس كند و خود را فارغ البال براى آن قرار بدهد).
🔹در حديث نبوى ديگرى درباره سلمان مى خوانيم: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» [۳] (بيش از آنچه سلمان به بهشت #عشق مى ورزد، بهشت عاشق سلمان است). مرحوم علّامه مجلسى در ذيل حديث اوّل بيانى دارد كه مى فرمايد: «#عشق به معناى افراط در محبّت است، و گاه تصوّر كرده اند كه مخصوص به امور باطله مى باشد و در محبّت به خدا و آنچه مربوط به اوست بكار نمى رود، ولى اين روايت نشان مى دهد كه چنين نيست، هر چند احتياط آن است واژه هاى مشتقّ آن (عاشق و معشوق) را در مورد خداوند بكار نبريم، بنا بر #توقیفیبودناسماءالله». [۵]
پی نوشتها؛
[۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، چ۵، ج۱، ص۶۵۳، ح۱۸۷۲
[۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۸۳
[۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، انتشارات رضى، چ۱، ج۲، ص۲۸۲
[۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۷، ص۲۵۳
[۵] #توقیفیبودناسماءالهی اصطلاحی کلامی در بحث اسماء و صفات الهی، و به این معنا است که بشر مجاز نیست غیر از اسما و صفاتی که در قرآن و روایات برای خدای متعال ذکر شده، نام یا صفتی را از پیش خود به او نسبت دهد. این بحث از آنجا ناشی شده که برخی معتقدند بشر با شناخت محدود خود نسبت به خداوند چگونه میتواند از پیش خود نامی بر او نهاده یا او را به وصفی متصف کند، به گونهای که شان و منزلت خدا را رعایت کرده و او را در حد مخلوقات تنزل ندهد، و گرفتار تشبیه و تجسیم نگردد. [ویکی شیعه]
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۵۶۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#عشق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فلسفه «امتحانات الهی» چیست؟
🔹#امتحانات_الهى از بندگان براى كشف مجهولات نيست؛ بنابراين، اگر كسى تصوّر كند كه #خداوند از #باطن_افراد آگاه نيست و به قصد اطّلاع و آگاهى از باطن انسانها، آنها را #آزمايش مى كند اين تفكّر اشتباه است، و خداوند، عالِم بر همه چيز است. در نماز غفيله مى خوانيم: هر برگى از هر درختى در هر نقطه اى از نقاط دنيا بيفتد خداوند از آن آگاه است.
🔹«وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا» [۱] علاوه بر اين، در زير اين زمينها در صحراها و بيابان ها دانه هاى فراوانى است كه در شرايط مناسب آب و هوايى گياهان و درختان مختلفى از آن مى رويد، خداوند متعال نسبت به آنها نيز آگاه است. «وَ لَا حَبَّةٍ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» [۲] خداوندى كه چنين علم وسيع و گسترده اى دارد چيزى از او پنهان نيست، كه با آزمايش و امتحان به آن پى ببرد. پس هدف از آزمايشات و #امتحانات_الهى چيست؟
🔹امتحانات پروردگار براى #پرورش_انسان هاست. معروف است كه فولاد را زير فشار آتش با دماى بالا قرار مى دهند تا آبديده شود و تكامل پيدا كند. انسانها نيز در كوره هاى آزمايشات الهى #آبديده مى شوند و تكامل پيدا مى كنند.
🔹امیرالمؤمنین #امام_علی (عليه السلام) در كلام معروف شان مى فرمايد: «إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً ... وَ أَبْطَأُ خُمُوداً»؛ [۳] (درخت بيابانى چوبش محكم تر و شعله اش فروزان تر است). ولى درختانى كه در لب جوى آب پرورش يافته اند و هيچ زحمتى متحمّل نمى شوند و احساس تشنگى نمى كنند، چوب هاى سستى دارند و هيزم آن آتش قابل ملاحظه اى ندارد.
🔹آرى، #امتحانات_الهى #انسان را همچون #فولاد_آبديده، و همانند درختان بيابان مقاوم، #صبور و #پرمنفعت مى كند. ولى امتحانات پروردگار سه تفاوت عمده با ساير امتحانات دارد: اوّلاً: از نظر زمانى #بسيار_گسترده است؛ از لحظه بلوغ #تا_دم_مرگ. ثانياً: مادّه امتحانى خاصّى ندارد و ممكن است خداوند انسان را #به_هر_چيزى امتحان كند. ثالثاً: هيچ استثنايى ندارد، #پيامبران و #اولياء_الله نيز امتحان مى شوند و #امتحانات آنها به مراتب سخت تر است.
پی نوشتها؛
[۱] سوره انعام، آیه ۵۹
[۲] همان سوره، همان آيه.
[۳] نهج البلاغه، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۱۸، نامه ۴۵
📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۹۰ش چ اول، ص ۱۳۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امتحان #آزمايش
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا «شفاعت» مخصوص روز قیامت است؟
🔹بى شك از جمله زمان هايى كه #شفاعت در آنها صورت مى گيرد روز #قيامت است؛ چرا كه بسيارى از #آيات_شفاعت ناظر به آن روز مى باشد؛ ولى آيا در #جهان_برزخ و يا حتى در عالم #دنيا نيز شفاعت صورت مى گيرد و در آخرت قبل از پايان حساب شفاعتى هست يا نه؟ جاى بحث و گفتگو است. مرحوم علّامه طباطبايى (ره) در اينجا بحث مشروحى دارد و در پايان چنين نتيجه مى گيرد كه مسئله #شفاعت در #آخرين_موقف از مواقف روز #قيامت انجام مى گيرد، در اينجاست كه #شفاعت_كننده تقاضاى مغفرتِ شفاعت شونده را مى كند تا بدين وسيله وارد #دوزخ نشود و يا به كمك شفاعتِ او بعضى از كسانى را كه در دوزخاند خارج شوند.
🔹وى در بعضى ديگر از كلماتش اشاره به #عالم_برزخ كرده و رواياتى را كه بر حضور #پيامبر (صلى الله عليه وآله) و #ائمه (عليهم السلام) به هنگام #مرگ و #سؤال_قبر و كمك به #مؤمنان دلالت دارد مورد توجه قرار داده، مى افزايد: اينها از قبيل شفاعت نيست، بلكه از قبيل تصرّف و #حكومت_الهيّهاى است كه خدا به آنها بخشيده است. [۱] عجب اينكه ايشان هنگامى كه از حقيقت #شفاعت سخن مى گويد، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثير اسباب را در عالم تكوين و تشريع مشمول شفاعت مى شمرد؛ ولى در اينجا كمك و اعانت اولياء الله به گروهى از مؤمنان را براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى داند.
🔹به هر حال آنچه از مجموعه #آيات و #روايات به دست مى آيد اين است كه #شفاعت به معناى وسيع كلمه در هر سه عالم #دنيا، #برزخ و #آخرت صورت مى پذيرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در روز #قيامت و براى نجات از عذاب #دوزخ است. در «آيه ۶۴ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اَسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً»؛ (اگر آنها هنگامى كه به خود #ستم مى كردند [و مرتكب گناه مى شدند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و #پيامبر (صلى الله عليه وآله) نيز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند).
🔹آيا #تقاضاى_مغفرت از سوى #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) براى مؤمنانِ خطاكار چيزى جز شفاعت مى تواند باشد؟! همين معنا در داستان حضرت يعقوب (عليه السلام) و فرزندانش نيز در «قرآن کریم » آمده است؛ آنها از #پدر خواستند در پيشگاه خدا براى آنان #استغفار كند او هم پذيرفت. [۲] و نيز بسيار شده است كه در همين جهان، افراد يا اقوامى به خاطر #شفاعت #پيامبران و #اولياء_الله از عذاب دنيا نجات يافته اند و اين، چيزى جز شفاعت نيست.
🔹در #جهان_برزخ نيز روايات بسيارى داريم كه #اعمال_نيك آدمى همچون نماز، روزه، ولايت و امثال آن يا حضور اولياء الله سبب #تخفيف_آلام و مجازاتها مى گردد و يا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در يك مقبره سبب تخفيف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود. اينها همه نيز اشاراتى است به #شفاعت در عالم برزخ؛ حتى نماز ميِت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلماً بى تأثير نيست، اين نيز خود، نوعى شفاعت است. بنابراين #شفاعت محدود به عالم خاصى نيست، بلكه همه #عوالم_سهگانه را در بر مى گيرد، منتها جايگاه اصلی و مهم شفاعت همان #قيامت و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است.
پی نوشتها؛
[۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج ۱، ص ۱۵۶
[۲] سوره يوسف، آيه ۹۷
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ۹، ج۶، ص۵۲۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#شفاعت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد