eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
424 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمیشود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه شرایطی در «برنامه ريزی» باید رعايت شود؟ 🔸 بايد واجد شرايط زير باشد: 🔹۱) ، بايد و از نظر كيفى و كمّى باشد؛ ۲) برنامه بايد از هر گونه و خالى، و تماماً جنبه و داشته باشد؛ ۳) در بايد نيروهاى انسانى لازم براى انجام هر كار، ها، و و مورد نياز، دقيقاً شود، و براى هر مرحله و هر مقطع، آنچه لازم است گردد؛ 🔹۴) در برنامه ريزى بايد مورد توجّه قرار گيرد، به طورى كه نه وقت بيهوده تلف شود و نه حجم برنامه، بيش از مقدار وقت باشد؛ ۵) در برنامه ريزى بايد هميشه محلّى براى در نظر گرفته شود، چرا كه بسيار مى شود كه مديران و فرماندهان در جريان عمل با پيش بينى نشده اى رو به رو مى شوند كه اگر براى رويارویى با آن نداشته باشند، و به هنگام اين مسائل مورد توجّه آنها قرار نگرفته باشد، كارشان به بن بست مى كشد و مى شوند. 🔹اگر به موضوع و مسأله حفر آن عظيم به گرد مدينه، كه نه عابر پياده به آسانى مى توانست از آن بگذرد، و نه سواران مى توانستند از روى آن بپرند، آن هم در مدّتى كوتاه و با وسائل بسيار بسيار ابتدایى، بينديشيم، و (صلی الله علیه و آله) را در اين زمينه، و تقسيم اين كار را ميان يارانش بنگريم، به و در پيامبر پى مى بريم، و جالب اينكه تا كار خندق پايان يافت، دشمن هم از راه رسيد! [۱]  (صلی الله علیه و آله) شخصاً براى تمام حركتهاى نظامى و غزوات اسلامى تمام مسائل را زير نظر مى گرفت و را تنظيم مى نمود. 🔹در داستان حركت (عليه السلام) و يارانش به سوى مى خوانيم كه در يكى از منزلگاهها دستور داد كه بيش از حدّ نياز آب با خود بردارند، كه سرِّ آن بر همگان روشن نبود، امّا هنگامى كه با لشكر «حر» در وسط بيابان خشك و بى آبى رو به رو شدند، (عليه السلام) دستور داد، آب‌هاى اضافى را در اختيار لشكر دشمن كه سخت تشنه بودند، بگذارند، و اين امر، اثر عميقى در روحيّه حر و يارانش گذاشت و بى شك اين محبّت در موضع‌گيرى آينده او مؤثّر بود. [۲] 🔹 (عليه السلام) براى نشر در زمانهایى كه شيعيان و شاگردان مكتب اهل بيت عليهم السلام سخت در فشار قرار خواهند گرفت فرمود، و به يكى از دوستانش تأكيد كرد امروز كه دارى، اين احاديث را بنويس و در ميان ياران خود پخش كن، چرا كه فرا مى رسد كه مردم دسترسى جز به كتاب هايشان ندارند و جبّاران زمان رابطه ميان امامان (عليهم السلام) و پيروان مكتبشان را قطع مى كنند. [۳] و از اين در زندگى فراوان است. پی نوشت‌ها؛ [۱] السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، ج ۲، ص ۲۱۶؛ [۲] الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، چ ۱، ج ۲، ص ۷۸؛ [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۵۲ 📕مديريت و فرماندهى در اسلام‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، ‏چ ۱۲، ص ۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین (علیه السلام) را به دنیا بشناسانیم 🔹ما امروز احتیاج داریم که را به دنیا بشناسانیم؛ دنیای دچار و و دنائت و لئامت، محتاج معرفت و است. امروز مردم دنیا، جوان های دنیا، ملّت های بی‌غرض، برای یک چنین حقیقتی دل هایشان می‌تپد؛ 🔹[اگر] به دنیا معرّفی بشود، معرّفی شده است، معرّفی شده است. امروز با صدها وسیله علیه اسلام و علیه معارف اسلامی تبلیغ می شود؛ در مقابل این حرکت خصمانه‌ی جبهه‌ی و ، حرکت می تواند یک‌ تنه سینه سپر کند، بِایستد و حقیقت اسلام را، حقیقت قرآن را به دنیا معرّفی کند. 🔹منطق ، منطق دفاع از است، منطق در مقابل ظلم و و گمراهی و استکبار است. این منطقِ است؛ امروز دنیا به این منطق نیازمند است؛ امروز دنیا شاهد حاکمیّت و و حاکمیّت است، دنیا شاهد حاکمیّت است؛ این پیام ، پیام نجات دنیا است... بیانات مقام معظم رهبری ۹۸/۰۶/۲۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا با توجه به آیه مباهله مى توان اثبات نمود که امام حسن (علیه السلام) فرزند رسول خدا (صلى الله علیه وآله) است؟ 🔹خداوند متعال در قرآن کریم، آيه ۶۱ سوره آل عمران مى فرماید: «...فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَ أَبْنَآءَکُمْ وَ نِسَآءَنَا وَ نِسَآءَکُمْ...»؛ (بگو: ...بیایید ما خود را دعوت مى کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را...). این آیه به صراحت مى فرماید: و (علیهم السلام) دو فرزند (صلى الله علیه و آله) هستند. 🔹رازى در تفسیر خود [۱] مى نویسد: دلالت مى کند بر اینکه و دو (صلى الله علیه و آله) هستند؛ زیرا آن حضرت وعده داد را (براى مباهله) بخواند، و و را آورد، پس این دو او هستند. و یکى از مواردى که این مطلب (نوه دخترى فرزند انسان محسوب مى شود) را تأکید مى کند سخن خداوند در آیات ۸۴ و ۸۵ سوره أنعام است: «وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیْمانَ» تا آنجا که خداوند مى فرماید: «وَ یَحْیَى وَ عِیسَى»؛ 🔹زیرا معلوم است که نسبت به (علیهم السلام) به وسیله است؛ پس ثابت شد که گاهى ، نامیده مى شود؛ والله اعلم. و شاهد بر این و اینکه حقیقتاً فرزندِ پدرِ دختر است، این سخنان است که از (صلى الله علیه و آله) نقل شده: 1⃣«أخبرنی جبریل: أنّ ابنی هذا ـ یعنی الحسین ـ یُقتل»؛ ( به من خبر داد که این ـ یعنى ـ کشته مى شود) . و در روایتى دیگر آمده است: «إنّ اُمّتی ستقتل ابنی هذا» [۲]؛ (اُمّت من این را مى کشند) . 2⃣درباره (علیه السلام) فرمودند: «ابنی هذا سیّد»؛ [۳] (این آقا و سرور است). 3⃣به (علیه السلام) فرمودند: «أنت أخی وأبو وُلدی»؛ [۴] (تو برادر و هستى). 4⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله): «المهدی من ولدی وجهه کالکوکب الدرّیّ»؛ [۵] ( از من، و صورتش مانند ستاره درخشان است). 5⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله) : «هذان ابنای من أحبّهما فقد أحبّنی»؛ [۶] (این دو ـ یعنى و ـ دو من هستند؛ هرکس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است). 6⃣و به (علیه السلام) فرمود: «أیّ شیء سمّیتَ إبنی؟ قال: ما کنتُ لأسبقک بذلک. فقال: وما أنا السابق ربّی فهبط جبریل، فقال: یا محمّد! إنّ ربّک یقرئک السلام و یقول لک: علیّ منک بمنزلة هارون من موسى لکن لا نبیّ بعدک، فسمّ ابنک هذا باسم ولد هارون»؛ [۷] ( را چه نام نهادى؟ گفت: من در این کار بر شما سبقت نمى گیرم. سپس فرمود: من هم از سبقت نمى گیرم؛ پس فرود آمد و گفت: اى محمّد! پروردگارت سلام مى رساند و مى فرمايد: على نسبت به تو مانند هارون نسبت به موسى است، امّا پیامبرى بعد از تو نیست؛ پس این فرزندت را به اسم فرزند هارون نامگذارى کن). 7⃣و سخن (علیه السلام) به ابوبکر وقتى بر منبر جدّش بود : «إنزل عن مجلس أبی»؛ (از جایگاه پایین بیا). ابوبکر گفت: «صدقت إنّه مجلس أبیک»؛ (راست گفتى اینجا جایگاه است). و در روایتى آمده است: «إنزل عن منبر أبی»؛ [۸] (از منبر پایین بیا). و ابوبکر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی»؛ (این منبر است نه منبر پدر من). 8⃣و سخن (علیه السلام) به عمر: «إنزل عن منبر أبی»؛ (از منبر پایین بیا). پس عمر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی مَنْ أمرک بهذا؟!»؛ [۹] (این منبر است نه منبر پدر من، چه کسى به تو امر کرده که چنین بگویى؟!). 🔹و اینها همه شاهدند بر اینکه (علیهم السلام)، (علیه السلام) محسوب مى شوند؛ و با وجود این شواهد از و چه چیز به برخى جرأت داده که آل الله را از (صلى الله علیه و آله) خارج کنند؟!. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«لا تَرْفَعْ حاجَتَكَ إلاّ إلى أحدِ ثَلاثةٍ: إلى ذِي دِينٍ، أو مُروّةٍ، أو حَسَبٍ؛ فأمّا ذو الدِّينِ فيَصُونُ دِينَهُ، و أمّا ذو المُروّةِ فإنّهُ يَسْتَحيي لِمُرُوَّتهِ، و أمّا ذو الحَسَبِ فيَعْلَمُ أنّكَ لَم تُكْرِمْ وَجهَكَ أنْ تَبْذِلَهُ لَهُ في حاجَتِكَ، فهُو يَصونُ وَجهَكَ أنْ يَرُدَّكَ بغَيرِ قَضاءِ حاجَتِكَ». 🔹 خود را جز نزد سه كس مَبَر: نزد ، يا ، يا ؛ زيرا ديندار، براى حفظ دين خود نيازت را برآوَرَد و جوانمرد، از مردانگى خود شرم میكند و بزرگ‌زاده، می داند كه تو با رو انداختن به او آبرويت را فروختى و او با برآوردن نيازت، آبروى تو را حفظ مى كند. 📕تحف العقول، ۲۴۷ @tabyinchannel
⭕️دُعاءُ الحُسَينِ عليه السلام بَعدَ الفَريضَةِ:  🔸«اَللّهُمَّ اِنّى اَسأَلُكَ بِكَلِماتِكَ وَ مَعاقِدَ عَرشِكَ وَ سُكّانِ سَماواتِكَ وَ اَرضِكَ وَ اَنبيائِكَ وَ رُسُلِكَ أَنْ تَستَجيبَ لى، فَقَدْ رَهَقَنى مِنْ أَمرى عُسراً فَأَسألُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَ لى مِن عُسرى يُسراً».  🔹دعاى عليه السلام بعد از نمازهاى واجب اينگونه بود: خدايا از تو می‌خواهم: به حرمت كلماتت و بندهاى عرشت و ساكنان آسمانها و زمينت و پيامبران و رسولانت، مرا كنى كه كارم به سختى رسيده است، پس از تو می‌خواهم بر پيامبر و آلش درود فرستى و در امور مرا به آسانى تبديل گردانى. 📕مصباح كفعمى، ص ۴۰۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات مجالس عزاداری و گريه بر سیدالشهداء (عليه السلام) حفظ رمز نهضت حسينی است. 🔹به راستی چرا در دوران منحوس سلاطين و پادشاهان جور از برپايی مجالس عزای (عليهم السلام) به خصوص جلوگيری می شد؟ آيا نه اين است كه و دیگر امامان شيعه، سبب می شود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابی، مردم را از ظلم های حکومت‌ها آگاهی دهند و انگيزه قيام آن حضرت كه و است به اطلاع مردم برسد. آری، اينگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاه هايى است كه به بهترين روش و زيباترين اسلوب مردم را به سوى دين خوانده و عواطف را آماده می كند، 🔹و جاهلان و بی‌خبران را از خواب سنگين غفلت بيدار می‌سازد و نيز در اين مجالس است كه مردم، را همراه با ، از مكتب (عليه السلام) می‌آموزند. گريه بر (عليه السلام) و تشكيل «مجالس عزای حسينی» نه تنها را حفظ می‌كند، بلكه باعث می گردد شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين برخوردار شده و در جهت رشد و پرورش يابند. 🔹كدام اجتماعی است كه در عالم چنين اثری را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثه‌ای است مانند «حادثه جانسوز كربلا» كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدينسان اثر خود را در جامعه بشريت گذارده، و روز به روز دامنه آن وسيعتر و پيروی و تبعيت از آن بيشتر گردد؟ از اين رو بايد گفت كه در حقيقت مراسم ، حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس  (عليه السلام) و در نتيجه حافظ اسلام و ضامن بقای آن است. 🔹«موريس دوكبری» اندیشمند فرانسوی می‌نويسد: «اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را می‌دانستند و درك می‌كردند كه چه روزی است، اين عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند، زيرا پيروان (عليه السلام) به واسطه (عليه السلام) می‌دانند كه و و استعمار را نبايد قبول كنند، زيرا شعار پيشرو و آقای آنان تن به زير بار و ستم ندادن است. قدری تعمق و بررسی در مجالس عزاداری (عليه السلام) نشان می‌دهد كه چه نكات دقيق و حيات بخشی مطرح می‌شود، 🔹در مجالس عزاداری (عليه السلام) گفته مى شود كه (عليه السلام) برای حفظ و مردم و بزرگی مقام و مرتبه ، از و و گذشت، و زير بار استعمار و ماجراجويی نرفت؛ پس بياييد، ما هم شيوه او را قرار داده از زيردستی استعمارگرايان خلاصی يابيم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجيح دهيم...»  منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) 🔹امروز ۱۳۰۰ سال یا بیشتر از شهادت (علیه‌ السّلام) می گذرد و روز به‌ روز این داستان برجسته‌تر و زنده‌تر شده؛ این داستان در خود دارای یک است، که این مضامین برای ضروری است. اگر این مضامین گسترش پیدا نمی کرد، از و از و از حقایق معارف اسلامی هم امروز خبری نبود. بیانات مقام معظم رهبری ۹۳/۱۱/۲۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات فردی «امام حسین» (علیه السلام) 💠محبت مكنون 🔹از جمله احاديث نبوی كه در واقع بيانگر تأثير پذيری معنوی مردم از وجود مبارك حضرت (عليه السلام) می‌باشد، حديثى است كه فرمود: «ان للحسين محبة مكنونة فى قلوب المؤمنين» [۱] (در كانون دل های مؤمنين، نهفته و ويژه، نسبت به (عليه السلام) وجود دارد). كيست كه نام (عليه السلام) را بشنود و فردی از افراد بشر يا تنی از اولاد انسان باشد و حالت و انكسار و دلباختگی برای او فراهم نشود؟ 🔹محبت (عليه السلام) دل ها را به التهاب در آورده و را گداخته و مذاب می‌سازد، و شورش دل و را به ريزش قطرات از ديدگان، آشكارا و عيان می‌كند. در كجای دنيا ديده می شود كه و دوستدار (عليه السلام) در آنجا باشد و اقامه نكند. كيست كه پس از دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود به اندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زمانی، آن مصيبت را فراموش نكند؛ جز مصيبت (عليه السلام) كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز اين تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر می گردد. 🔹آيا نه اين، جذبه و علاقه و تأثير و فرط و دلباختگی علاقه مندان نسبت به آن  است؟ و ای بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسينی تسليم شده و به تواضع و تكريم در مقابل نام مبارك (عليه السلام) و جلال و او قد خويش به تعظيم و تسليم خم نموده و به دين و آيين حسينی گراييده، و از اكسير محبت او مس خود را طلای ناب و زر خالص می‌گردانند. به راستی، چنين بوده كه محبت امامی كه مسير تاريخ را عوض كرده و دين الهی را نجات می‌بخشد، به گونه ای خاص در دل و جان مسلمين و مؤمنين قرار گيرد، 🔹حتی كسانى كه مقابل (عليه السلام) قرار گرفتند و به قول فرزدق: «دل هايشان با او بود، اگر چه بر اثر شمشيرهای شان بر روی او كشيده شد»، چه رسد به كه عشق و او با گِل آنان سرشته شده است. روایتی از (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «هر گاه به فرزندم (عليه السلام) می‌نگرم، گرسنگی و اندوه از وجودم رخت بر می‌بندد». [۲]  🔹و نيز می فرمود: «بار خدايا، من (عليه السلام) را دوست دارم و آنان كه او هستند نيز دوست دارم». [۳] راه (عليه السلام) راه دل است، و هرگاه به دل توجه كند او را پيدا می‌كند؛ لذا در برخی روايات وارد است كه: «قبر او در اوست». آری، جايگاه تابش نور پر فروغ و احياگر (عليه السلام) است، و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهری و مادی باشد، رنگ ابديت به خود می گيرد، زيرا پيوند اين در حريم بوده است و بقای آن به بقای فيض ذات سرمدی، جاودانه است. پی نوشت‌ها؛ [۱] حماسه حسينی، شهيد مطهری، ج ۳، ص ۲۴۷ [۲] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹ [۳] همان، ج ۴۳، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️تأثير عمل امام حسین (علیه السلام) 🔹 - سلام الله علیه - را بیمه کرد؛ با عمل خودش را بیمه کرد. 📕صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۹۷ (نسخه سایت) منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ اللهَ جَلَّ ذِكْرُهُ ما خَلَقَ الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ما سِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ بِأَبى أَنْتَ وَ اُمّی فَما مَعْرِفَةُ اللهِ؟ قالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ». 🔹اى مردم! همانا بندگان را نيافريده مگر براى آنكه او را ، وقتى او را شناختند او را خواهند كرد، هنگامى كه او را پرستش كردند از بندگى غير او بى نياز مى شوند. مردى گفت: اى فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدايت باد، چيست؟ فرمود: عبارت است از شناخت مردم هر زمان را، آن كه او بر آنها واجب است 📕علل الشرايع، ص ۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معنای ‌اباعبدالله 🔹در ، اين گونه رسم بوده و هست كه معمولا هر شخص دارای يك و يك يا چند می باشد؛ (عليهم‌ السّلام) نيز اين گونه رسمی داشتند و هنگام نامگذاری خود، «لقب» و «کنیه» نیز برای آنان انتخاب می‌کردند. (عليه السلام) درباره اينكه چرا هر يک از «فرزندان اهل بيت» (عليهم السلام) دارای خاص بوده اند می فرمايد: «انّا لَنُكَنّي اُولادَنا فی صِغَرِهِم مَخافَةَ النَبزَ اَن يُلحَقَ بهم» [۱] (ما برای در كودكی قرار می دهيم، از ترس اينكه مبادا در بزرگی دچار لقب های ناخوشايند گردند. 🔹درباره اينكه چرا به عنوان برای‌ (عليه السلام) انتخاب شده، در روايتی آمده است كه اين كنيه را روز هفتم ولادت حضرت، (صلی الله علیه و آله)، برای ایشان انتخاب کرد، به اين صورت كه پيامبر او را در دامان خود نهاد و فرمود: ای چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو». [۲] در کتب تاریخ نيز آمده است كه (عليه السلام) بعداً نام يكی از فرزندان خود را عبدالله گذاشتند كه ظاهراً همان (عليه السلام) می باشد كه در كربلا به شهادت رسيد. [۳] البته برای علت نام گذاری (عليه السلام) به وجوهی ديگر ذكر كرده‌اند كه به دو نمونه از آن اشاره می شود: 💠الف: در مرسوم است كه هر كس دارای‌ باشد، در مقام مبالغه، وی را پدر آن صفت می نامند؛ مثلا كسی كه دارای صفت بخشش باشد او را «ابو جواد» می‌گويند. (عليه السلام) نيز به دليل اينكه در مقام‌ امتيازی خاص داشته و در و مافوق انسان های ديگر قرار داشته است، او را خوانده اند، چنانكه خود آن بزرگوار هنگامی كه از اسب بر روی زمين افتاد، فرمود: «رضاً بقضائِك، تسليماً لِاَمرِك...» [۴] 💠ب. اگر (عليه السلام) در آنگونه نكرده بود و در ميدان سربازی حق تعالی ثابت قدم نمی‌بود، از روی زمين رخت بربسته و مردم به برمی گشتند، لذا هر كسی بعد از آن حضرت خداوند را پرستش نمايد و پيروی از (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السّلام) را سيره خود قرار دهد، همه به‌ بركت‌ وجود مقدس (عليه السلام) و ايثار اوست «لولاه ماعُبِدَالله و لولاهُ ما عُرِفَ الله». بنابراين ايشان در حقيقت «پدر همه بندگان خداست»، زيرا به معنای است و او براساس آنچه گفتيم بهترين و عالی‌ترين مربی است. [۵] 🔹 (عليه السلام) علاوه بر كنيه دارای القاب متعددی نيز بوده است، از جمله: الرشيد ـ الطيب‌ ـ الوفی ـ السيد ـ الزكی ـ المبارك ـ التابع لمرضاة الله‌ ـ سيد الشهداء. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] زندگانی‌امام‌حسن‌مجتبی (سيد هاشم رسولی محلاتی) ص۸؛ حياة امام الحسن، ج۱، ص۶۵؛ [۲] منتهی الامال، ج۱، ص۵۲۳؛ [۳] الارشاد (شيخ مفيد) ج۲ص۱۳۵؛ [۴] مقتل الحسين (مقرم) ص۳۵۷؛ [۵] شرح‌ زيارت‌ عاشورا (علی‌اصغر عزيزی‌ تهرانی) ص۳۴؛ [۶] بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۷ منبع: وبسایت‌ مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی‌ به‌ شبهات حوزه‌ علمیه‌ قم @tabyinchannel
⭕️زندگی «امام حسین» (علیه السلام) در طول مدت عمر حضرت همه درس است 🔸حضرت آیت الله خامنه‌ای (حفظه الله): 🔹زندگی علیه السلام در طول تاریخِ زندگی پنجاه و چند ساله‌ی آن بزرگوار، همه است: دوران کودکی او درس است، دوران جوانی او درس است، در دوران امامت امام حسن علیه السلام رفتار او درس است، بعد از شهادت امام حسن علیه‌ السّلام رفتار او همه درس است. اینجور نبود که کار فقط در آن روز آخر باشد، لکن این‌ قدر عظمت دارد، این‌ قدر درخشنده است که مثل خورشیدی همه‌ی نورهای دیگر را تحت‌ الشّعاع قرار می دهد؛ 🔹و الا خطابه‌ی علیه‌ السّلام خطاب به علما و بزرگان و صحابه و تابعین در منی‌ - که در کتب حدیث ذکر شده است - یک سند تاریخی است؛ نامه‌ی آن بزرگوار خطاب به علما و بزرگان و پایه‌ها و ارکان دینی در زمان خودش - که در کتب معتبر حدیث نقل شده است - یک سند تاریخی مهم است؛ رفتارهای آن بزرگوار، برخوردش با معاویه، نامه‌اش به معاویه؛ حضورش در کنار پدر در دوران کوتاه خلافت امیرالمؤمنین علیه‌ الصّلاة والسّلام؛ همه‌ی اینها قدم‌ به‌ قدم درس است؛ 🔹منتها چیز دیگری است... باید از درس آموخت؛ درس حسین‌ بن‌ علی علیه‌ الصّلاة والسّلام به امّت اسلامی این است که برای ، برای عدل، برای ، برای مقابله‌ی با ، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۲/۰۳/۲۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در قیام حسینی و مهدوی بر مساله «امر به معروف» و «نهی از منکر» تاکید شده است؟ 🔹 موجودی اجتماعی است و از انزوا و تنهایی گریزان است. انسان آثار مثبت بسیاری دارد که از جمله آن تعاون و همکاری در رسیدن به اهداف مشترک است؛ اما نباید فراموش کرد که زندگی اجتماعی انسان در کنار مزایای بسیار، با آسیب هایی نیز تهدید میشود. در ، گاهی خطرات فردی تبدیل به خطرات اجتماعی میگردند و اگر چاره اندیشی نگردد، در معرض و تهدید قرار می گیرند. آری، بسیاری از همانند یک بیماری مسری، افراد زیادی را آلوده میکنند. 🔹بنابراین، هیچ یک از نباید نسبت به رفتار هم نوعان خویش بی تفاوت باشد. (ص) میفرماید: «يك ، در ميان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود، و به هنگامى كه در وسط دريا قرار گيرد، تبرى‏ برداشته و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد، و هرگاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خود تصرف ميكنم! اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند، طولى نمى‏كشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و همگى در دريا غرق میشوند». 🔹 (ص) با اين مثال جالب، منطقى بودن وظيفه و را مجسم ساخته است، و حق فرد بر اجتماع را يك حق طبيعى كه ناشى از پيوند سرنوشتهاست، میداند. پس همه نسبت به خویش و مسئول اند. از این رو به این مسأله اهمیت زیادی داده‌اند و بعضی از را به خاطر ترک این کار سرزنش کرده و حتی دلیل نابودی شان را بی تفاوتی نسبت به بیان نموده اند؛ 🔹چنانکه خداوند در میفرماید: «پس چرا از نسلهاى پيش از شما نبودند كه [مردم را] از در زمين باز دارند؛ جز اندكى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم [و بقیه نابود شدند]». [ترجمه آیه۱۱۶ سوره هود] بر اساس این آیه میتوانیم بگوییم: گرچه در هر اجتماعی معمولا و وجود دارد، اما مهم اين است كه هرکس به فراخور توانمندی خویش در طريق بکوشد. اما همين كه از ميان رفت و افراد جامعه بى تفاوت شدند، و به سرعت فراگیر میشود. 🔹(ع) در این زمینه هشدار داده، میفرماید:  «اگر و را ترك كنيد، بر شما مسلط خواهند شد و هر چه كنيد مستجاب نمیگردد». البته طبیعی است! در ملّتی که به ، و نیک منشی، وقعی نهاده نمیشود و در مقابل عکس العملی وجود ندارد، ، ، و بدکاران پیدا میکنند. آنها نیز مردم را به ناپاکی های خود می آلایند و جامعه به مثابه بدنی که به انواع بیماریها و میکروبها گرفتار شده است، به نابودی کشیده میشود. 🔹در چنین زمانی که ترک و سبب تضعیف دین و تسلط اشرار شده است، دعا کردن ثمری ندارد؛ بلکه باید به اقامه دین برخاست. لذا در برهه ای از تاریخ می بینیم که (ع) که پرچمدار آزادی خواهی و عدالت طلبی است، دلیل نهضتش را اینگونه معرفی مینماید: «آيا نمى‏ بينيد به عمل نمیشود و از جلوگيرى نمیگردد، در چنين شرايطى بر لازم است [قيام كند و] شيفته ملاقات پروردگار [و شهادت] باشد». 🔹و از همین رو ایشان شیوه خود را دعوت به سوی و نهی از قرار داده، میفرماید: «من فقط براى در امّت جدّم به پا خاستم، می خواهم و کنم و حرکت من بر اساس سیره جدّم و پدرم علی بن ابیطالب است». این مقابله کماکان ادامه داشته و تا نیز برقرار خواهد بود؛ آخرالزمانی که (ص) درباره آن فرمود: «زمانی خواهد آمد که مردم و نمیکنند؛ و از آن بدتر، زمانی خواهد آمد که مردم امر به بدی و نهی از خوبی میکنند؛ و حتی زمانی خواهد آمد که مردم را منکر و را معروف ببینند». 🔹بنابراین میتوان گفت: راه همان راه است و شیوه همان شیوه؛ یعنی هر انسان شریف و عدالت خواهی باید بداند که اگر در مقابل سکوت شود کار به جایی میرسد که جای و عوض میشود. لذا هرکس نخست باید را با توجه به شرایط و توانمندی هایش بشناسد و بدان عمل کند، سپس دیگران را به و خوبیها دعوت کرده و از باز دارد. این کار از آن جهت ضرورت بیشتری پیدا میکند که جامعه حاضر نه تنها باید در جهت اصلاح خود گام بردارد، بلکه باید افرادی را بپروراند که مقدمات (عج) را فراهم کنند و هسته اولیه انقلاب را تشکیل دهند. منبع: وبسایت‌ آیت‌ الله‌ مکارم‌ شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اقامه عزای حسینی چه اثری در خودسازی و تربیت نفوس مردم دارد؟ 🔹مجالس‌ عزای‌ (علیه السلام) مجالس تحوّل روحى و مرکز و است. در این مجالس مردمى که با گریه بر مظلومیّت امام حسین (ع) آن حضرت را قرار مى دهند، در واقع زمینه و کردار خویش و همرنگى و خود را با سیره عملى آن حضرت فراهم مى سازند. تأثیر عمیق این مجالس به قدرى است که افراد زیادى در این مجالس، دگرگونى عمیقى یافته و تصمیم بر و معصیت مى گیرند، و چه بسا اشخاص گمراهى که با شرکت در این مجالس تنبّه حاصل کرده و راه نجات را پیدا مى کنند. این مجالس به آدمى درس ، ، ، و درس و مى آموزد. 🔹این مجالس مهد پرورش انسان هاى حق طلب و عدالت گستر و شجاع است. اضافه بر این، در طول تاریخ این جلسات به مثابه کلاس هاى درس براى توده هاى مردم بوده است و آنان را با معارف و ، تاریخ، رجال، و موضوعات گوناگون دیگر آشنا مى کرده است، و یکى از مؤثّرترین پایگاه هاى خودسازى و و بوده است. ماربین آلمانى در این زمینه مى گوید: «مادامى که این روش و خصلت (برپایى مجالس سوگوارى) در میان مسلمانان وجود دارد هرگز تن به خوارى نمى دهند و تحت اسارت کسى نمى روند... در حقیقت از این راه به همدیگر و شجاعت تعلیم مى دهند». [۱] 🔹 (علیهم السلام) با گشودن این باب، و تشویق مردم به شرکت در این محافل در واقع همه را به و در این دعوت کردند. شور و هیجان رزمندگان در جبهه هاى نبرد در جنگ تحمیلى هشت ساله، به ویژه در شب هاى عملیّات و لحظه شمارى آنان براى فداکارى و ایثار و نیل به شهادت، گواه روشنى بر تأثیر عمیق است. این است که اگر این مجالس را مجالس تأسّى و بنامیم بیراهه نرفته ایم. 🔹مرحوم فیض کاشانى در کتاب «محجّة البیضاء» در توضیح حدیث (صلی الله علیه و آله): «عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحینَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ» (به هنگام یاد رحمت الهى نازل مى شود)، با اشاره به مسئله از محیط اجتماعى و ، در بیان علّت نزول رحمت به هنگام یاد صالحان، مى نویسد: «چون ذکر و طرح صلاحیّت هاى اخلاقى آنان باعث مى شود که انسان از آنها بگیرد و با تحت تأثیر واقع شدن، به آنها تأسّى و کند و زمینه صلاحیّت و برخوردارى از را براى خود فراهم سازد». [۲] 🔹ثقة الاسلام کلینى (ره) و شیخ الطایفه شیخ طوسى (ره) در حدیث معتبر از (عليه السلام) روایت کرده اند: «قالَ: قالَ لِی أبی: یا جَعْفَرُ أَوْقِفْ مِنْ مالی کَذا وَ کَذا النَّوادِبَ یَنْدُبَنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنى أَیّامَ مِنى» [۳] (پدرم به من فرمود: اى جعفر! مقدارى از مالم را (پس از وفاتم) براى برپایى مجلس سوگوارى برایم در ایّام حج در منى اختصاص بده). صاحب جواهر در «کتاب طهارت» در بیان حکمت و فلسفه این وصیّت امام باقر (عليه السلام) بیانى دارد که مفادش چنین است: «چون برپایى و سوگوارى (علیهم السلام) باعث شناخت آنان و در نتیجه و تأسّى مردم به آن بزرگان است» [۴]، لذا احیاى نام و بزرگداشت خاطره آنان حرکتى پسندیده و عملى مطلوب است. پی نوشت‌ها؛ [۱] به نقل از: فلسفه شهادت و عزادارى، ص ۱۰۹ [۲] محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۱۷ [۳] کافى، ج ۵، ص ۱۱۷ و تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۵۸ [۴] جواهر الکلام، ج ۴، ص ۳۶۶: «وَ قَدْ یُسْتَفادُ مِنْهُ اسْتِحْبابُ ذلِکَ اِذا کانَ الْمَنْدُوبُ ذا صِفات تَسْتَحِقُّ النَّشْرَ لِیُقْتَدى بِها». 📕«عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، انتشارات امام على بن ابيطالب(ع)، ص ۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسين عليه السلام در روز عاشورا 🔸«أنَا ابنُ عَلِيِّ الخَيرِ مِن آلِ هاشِمٍ كَفانی بِهذا مَفخَرًا حينَ أفخَرُ، و جَدّی رَسولُ اللهِ أكرَمُ خَلقِهِ و نَحنُ سِراجُ اللهِ فِی الأَرضِ يَزهَرُ، و فاطِمُ اُمّی مِن سُلالَةِ أحمَدَ، و عَمِّيَ يُدعى ذَا الجَناحَينِ جَعفَرُ، و فينا كِتابُ اللهِ اُنزِلَ صادِقًا، و فينَا الهُدى والوَحيُ بِالخَيرِ يُذكَرُ، و نَحنُ أمانُ اللهِ لِلخَلقِ كُلِّهِمُ، نُسِرُّ بِهذا فِی الأَنامِ و نَجهَرُ، و نَحنُ وُلاةُ الحَوضِ نَسقی وَلِيَّنا، بِكَأسِ رَسولِ اللهِ ما لَيسَ يُنكَرُ، و شيعَتُنا فِی النّاسِ أكرَمُ شيعَةٍ و مُبغِضُنا يَومَ القِيامَةِ يَخسَرُ». 🔹من پسر هستم كه برگزيده خاندان هاشم است، هنگام به خود باليدن، مرا همين افتخار كافى است؛ نياى من است كه خداست، و ما كه در زمين مى درخشد؛ و ، مادر من است كه از سلاله احمد است، و عموى من جعفر كه دارنده دو بال ناميده می شود؛ در ميان ما به حقّ نازل شد، و در ميان ماست و از ما به نيكى ياد می كند؛ 🔹ما براى همه خلايق، و اين را در ميان مردم، پنهان و پيدا می گوييم؛ ماييم عهده داران كه دوستان خود را سيراب می كنيم، با جامى از رسول خدا و اين چيزى است كه هرگز انكار نمی شود؛ و طرفداران ما در ميان مردم بهترين طرفداران هستند، و ما در روز رستاخيز زيان می كند. 📕المناقب لابن شهرآشوب، ۸۰/۴ ؛ الاحتجاج، ۱۶۸/۱۰۳/۲ ؛ ينابيع المودّة، ۷۵/۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جزئیات پیوستن «حرّ ریاحی» به کاروان حسینی 🔹لحظه به لحظه ماجرای (علیه السلام) و جریان پر از شور و احساس و ، و نیز سرشار از «درس‌ های عبرت‌ آموز» است، به گونه‌ای که می‌توان گفت ، کاروانِ و چشمه ارزش‌هاست؛ ارزش‌ هایی که هر کدام از آنها برای رسیدن به کافی است. ماجرای کاروان حسینی به ما آموخت یعنی در پناه (علیه السلام) بودن، به خاطر (علیه السلام) بودن و در عالی‌ترین درجه، «حسینی شدن و حسینی زیستن». 🔹«حرّ بن یزید ریاحی» از افرادی بود که هرچند دیر به این حقیقت رسید، اما زمانی که خداوند قلب او را با روشن کرد، پای این حقیقت تا جان در بدن داشت، ایستاد و در این مسیر شربت را در پیشگاه مولای خویش نوشید و در جوار قرب الهی جای گرفت. 🔹راوی می‌گوید ، کم کم به (عليه السلام) نزدیک می‌شد. «مُهاجر بن اوس» او را با وضع غیر عادی دیده، پرسید اراده کجا داری؟ آیا می‌‏خواهی بر حمله کنی؟ ، پاسخی نداد و همان وقت لرزه سختی اندامش را فرا گرفته بود. مهاجر که وضع غیرعادی او را مشاهده می‏‌کرد اظهار کرد: عمل امروز تو مرا به شک می‌‏اندازد؛ سوگند به خدا در هیچ کارزاری تو را مانند امروز بیمناک ندیده بودم، و هر گاه از دلاورترین اهل کوفه از من بپرسند، غیر تو نمی‌گویم و امروز چه پیش آمده که ترا بر خلاف انتظار می‌‏بینم؟ 🔹، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیّر میان بهشت و دوزخ می‌‏یابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتی را بر بهشت بر نمی‏‌گزینم. سپس اسب خود را به سوی (علیه السلام) راند و دستها بر سر نهاده می‏‌گفت: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسْتُکَ عَن‏ الرُّجُوعِ وَ سَایَرْتُکَ فِی الطَّرِیقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ مَا عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَبْلُغُونَ مِنْکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ اللهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ إِلَی مَا أَرَی مَا رَکِبْتُ مِنْکَ الَّذِی رَکِبْتُ وَ إِنِّی تَائِبٌ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِمَّا صَنَعْتُ فَتَرَی لِی مِنْ ذَلِکَ تَوْبَة» 🔹(خدا مرا فدای تو کند ای پسر رسول خدا، من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم، و در طول راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاردم از راه منحرف شوی و تو را در این مکان فرود آوردم، و خیال نمی‏‌کردم این مردم حق جدّ تو را رعایت نکنند، و تو را با این حال گرفتار کنند. به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم هیچ گاه چنان رفتاری با تو انجام نمی‌دادم. اینک از در و انابه درآمده و از خدا می‏‌خواهم از کرده من درگذرد. شما درباره من چه نظری دارید، آیا توبه مرا می‏‌پذیرید؟)؛ «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ نَعَمْ یَتُوبُ الله عَلَیْکَ فَانْزِل‏» ( فرمود: بله خدا تو را می‌‏پذیرد؛ اینک فرود آی). سپس با اذن (علیه السلام) به عنوان اولین فرد از لشکر امام به دشمن هجوم برد و در این مسیر به رسید. 📚الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏۲، ص۱۰۰؛ اللهوف علی قتلی الطفوف (ترجمه فهری) ص۱۰۳ منبع: مشرق به نقل از تسنیم @tabyinchannel
⭕️آنچه در مقتل (قتلگاه) سیدالشهدا (عليه السلام) واقع شده، فجیع‌تر است! 🔹در نقل جریانات (علیه‌السلام) خیلی باید دقت شود. چه‌بسا بسیاری از آنچه گفته میشود درست نباشد؛ هرچند عیان [دیدن] آنچه واقع شده، فجیع‌تر از سماع [شنیدن] آن است! بعکس جهان آخرت است، که عیان آن بهتر و لذتبخش‌تر از سماع آن است. قبل از وقوع ، طایفه‌ای از جن برای نصرت علیه‌السلام به خدمت آن حضرت آمدند و عرض کردند: اگر اجازه دهید، مامیتوانیم این لشکر را از شما دفع کنیم؛ 🔹حضرت فرمود: «وَ إِذا أَقَمْتُ بِمَکانِی، فَبِماذا یبْتَلی هذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ، وَ بِماذا یخْتَبَرُونَ؟!... نَحْنُ وَ اللهِ أَقْدِرُ عَلَیهِمْ مِنْکمْ؛ اگر من در جای خود بمانم» (پس این نابودشده با چه چیز ومورد ابتلا واقع شوند؟!... به خدا سوگند، ما بهتر از شما میتوانیم آنها را نابود کنیم). در وقت باید سعی کنیم قرآن و عترت را نقل کنیم و به مسموعات خود، بدون مراجعه به دلیل یا کتاب اکتفا نکنیم؛ وحداقل به همان کتابی که ازآن نقل میکنیم، استناد دهیم. 🔹وقتی ما واردکربلا شدیم، مرحوم آقا میرزا هادی خراسانی ـ که بعد از مرحوم آقا سید محمدکاظم یزدی شایسته مرجعیت بود ولی قبول نکرد که مرجع شود ـ فوت کرده بود، ولی چه آثار و برکاتی از ایشان نقل و ذکرخیر می‌شد که چگونه در علیه‌السلام و دیگر موضوعات، مطالب را با دقت نظر و با استناد به دلیل بیان میکرده است. 📕در محضر بهجت ج۲ ص۱۳۰ منبع:وبسایت مرکزتنظیم و نشرآثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش اول) 🔹یکی از مشهورترین سخنان (علیه السلام) که منابع مختلف - با تفاوت هایی در جزییات - آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «يا شيعة آل سفيان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم» [۱] (ای ! اگر شما ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود باشید). این سخن هم در منابع تاریخی و هم در منابع ذکر شده است که مرحوم مجلسی در «جلد چهل و پنجم بحارالانوار» به بخشی از این منابع اشاره کرده است. 🔹بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام (علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست. معنای سخن (عليه السلام) این است که ای مردم اگر را نپذیرفته اید و «جهان پس از مرگ» برای شما باورپذیر نیست، و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل را زیر پا نگذارید و به که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید. 🔹مورخین می گویند: این کلام ایشان در و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و (عليه السلام) آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی (لعنة الله علیه)، در حالی که بین (عليه السلام) و خیمه‌های آن‌ حضرت فاصله افتاده بود، قصد حمله به (عليه السلام) را داشتند. 🔹ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در آزاده باشید و... گفت: حسین! چه می گویی!؟ (عليه السلام) فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به من جلوگیری نمایید و به حمله نکنید». این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که چنان در ورطه غوطه ور شده بودند که گویا (علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتند، بلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواستند لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ 🔹چرا که بالاخره حتی اگر دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به و بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید. به راستی دلیل این «رفتارهای جنون‌آمیز مردم» چه بود و چه می شود که یک مسلمان آنچنان دچار می گردد، که حتی با اصل دین و به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که و رسیدن به هوا و و پیروی از و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاکدامنی و ترجیح دهند، نه تنها دین و ، که حتی اولیات و و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند، 🔹و همین تهی شدن سبب می شود که اینطور در مقابل به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند، که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار عده ای زن و بچه بی گناه بود. آری این و انجام است که پایه‌های‌ را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد، و (عليه السلام) در روز بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند و لقمه حرام است. ... پی نوشت؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۴۵، ص ۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه امام سجاد (علیه السلام) برای زنده نگهداشتن عاشورا 🔸یکی از اتفاقات مهم در دوران زندگی (علیه السلام) حضور ایشان در بود که به علت که داشتند، در جنگ حضور پیدا نکردند و رسالت انتقال و را برعهده گرفتند. 💠امام سجاد (علیه السلام)؛ احیاء انقلاب کربلا با مولّفۀ تعمیق معارف دینی 🔹 (علیه السلام) از زمانی که پدر بزرگوارش (علیه السلام) به سوی مکه و از آنجا به ، حرکت کرد، همراه کاروان حسینی بود و همه‌ی مصیبت‌ها و سختی‌ها را برای احیاء نهضت حسینی به جان خرید، و در راه تبیین (عليه السلام) از هیچ تلاشی فروگذار نکرد، لذا شاهدیم  پس از حادثه‌ی جانگداز روز که امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران او به شهادت رسیدند، بقیه‌ی خاندان و بستگان آن حضرت‌، از جمله (عليه السلام) را از کربلا به و از آنجا به به بردند، 🔹و اسرای کربلا، به خصوص امام سجاد (علیه السلام) و (سلام الله علیها) در پیام رسانی و و قیام (علیه السلام) نقش اصلی را ایفا نمودند. اگر (علیه السلام) و (سلام الله علیها) چهره‌ی زشت و پلید را معرفی نکرده بودند، در تاریخ از تاثیرگذاری خبری نبود؛ لذا همچنان افشاگری امام سجاد (علیه السلام) ادامه داشت. ایشان با این افشاگری رسالت خود را که آگاه سازی مردم بود، به نحو شایسته انجام داد و سخنان و خطبه‌های آتشین و منطقی آن بزرگوار موجب پیدایش شک و تردید نسبت به حکومت شد. 🔹 (عليه السلام) که پرورش یافته خاندان رسالت و امامت بود، همچون پدرش و دیگر مصلحان آسمانى، هیچگاه در راه مبارزه با ستم از خود سستی نشان نداد و در مقابل هیچ ظالمی سر خم ننمود. با این حال چون در دوران ایشان و با وجود تازه بودن خاطره مبارزه ماندگار پدر گرانقدرش در واقعه ، و تجربه بی وفایی مردم زمانشان، مبارزه مسلحانه نمی توانست تاثیر زیادی داشته باشد، به همین دلایل ایشان شیوه جدیدی در مبارزه را پیش گرفتند. (علیه السلام) ترجیح داد که برای ایجاد در جامعه اسلامی از مسیر و تبیین مقولۀ استکبارستیزی، در قالب بسط و گسترش و بصیرت بخش، و دیگر معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) اقدام نماید. 🔹از آنجا که ایشان در عصر اختناق زندگی میکرد، و نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را به صورت آشکار و صریح بیان کند، از این رو با شیوه ، و «آثار تربیتی و اخلاقی»، و با محوریت عمق بخشی به معارف اسلامی و از طریق و راز و نیاز، ابعاد مختلف حماسه را با تعمیق مردم، در شناخت استکبار زمان تبیین کردند، و نسبت به احیاء انقلاب کربلا اقدام نمودند. همچنین باید اذعان نمود (علیه السلام) با تداوم بر حادثه کربلا و پیرامون این موضوع، سعی بر این نمود که یاد و خاطره (عليه السلام) در اذهان زنده بماند و ضمن زنده ماندن و ایثار، حس کنجکاوی مردم پیرامون ‌ (علیه السلام) و یارانش از از بین نرود. 🔹در این زمینه نقل نمودند که حضرت به مدت بیست سال در عزای پدرش امام حسین (علیه السلام) گریست. هیچ وقت طعامی به محضرشان نیاوردند، مگر آن که چشم هایش پر از اشک گردید. در اینجا باید اعتراف نمود که همین عزاداری های امام سجاد (علیه السلام) و تلفیق آن با معارف ناب اهل بیت (ع)، و تأکید بر در مقولۀ ستیز با استکبار، و قیام در برابر ، بنیان و اساس مراسم های امروز است، که در نتیجه آن، ما شاهد عزاداری های هر ساله مسلمانان جهان در ماه محرم الحرام و بیان اهداف و انگیزه های قیام امام حسین (علیه السلام) میباشیم. 🔹تکرار این عزاداری ها باعث گردیده است که واقعیات این موضوع نسل به نسل در بین مسلمانان انتقال یابد و مسلمین در هر گوشه ای از جهان، از تلاش های (علیه السلام) جهت اصلاح جامعه اسلامی آگاهی یافته، و هر ساله بیان اهداف این قیام در محافل و مجالس خرد و کلان، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. فراتر از این مهم، تداوم این مسئله در بین مسلمانان باعث گردیده است که با گذشت سالها از این حادثه، غیر مسلمانانی همچون گاندی و دیگران خود را شاگردان مکتب (عليه السلام) بخوانند و از این مکتب به عنوان مکتبی جاوید یاد کنند. منبع: وبسایت راسخون به نقل از مرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه اسلامی داشت؟ 🔹 در عموماً، و در عصر حاکمیّت و خصوصاً، نبودند. آنها نمیدانستند که «بنى امیّه» جانشینان برحق رسول الله (ص) نیستند و دلسوز و حامى اسلام نمیباشند، و آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا بودند. آیا آنها نمى دانستند بازماندگان دوران و کینه دیرینه اى از دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خونها هستند، 🔹و از آنجا که پیامبر (ص) پیش بینى این روزها را مینمود، خلافت را بر حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب ، امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! 🔹 فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همانگونه که دیشب در مجلس ولیدبن‌عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که ميفرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به کرد». [۱]  🔹مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مینویسد: دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او میگوید: «پس از شهادت (ع) و حسن مجتبى(ع) که بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على(ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام ميگيرم که نام (ص) را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲]  🔹عناد و مخصوصاً با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیرقابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمیشناختند. که معروف به ، آدم کشى، و و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳]  🔹هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هرکس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هرچند میتوان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] 🔹(ع) براى بیدارى و قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱]لهوف ص۲۰؛ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج۵ ص۱۳۰؛ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴]همان؛ [۵] جواهرالکلام ج۲۰ ص۴۸-۴۶؛ و ج۴۱ ص۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت زینب» (سلام الله علیها) پرچمدار بصیر عاشورا 🔸خداوند پیامبرانش را برای هدایت انسانها مبعوث کرد و آنها پیام خداوند را ابلاغ کردند. در این میان در طول تاریخ کسانی بودند که وظیفه‌ «تبلیغ دین و اشاعه آن» را به عهده گرفتند. آنها با حمایت از دین خدا جانانه تلاش کردند تا پرچم دین روی زمین نماند. همچنین بودند کسانی که نگذاشتند ، نام «خداوند» و «پیامبران» و «ائمه اطهار» را از ذهن انسانها پاک کنند و راه آنها را منحرف سازند. 💠«مبلغ نهضت» 🔹 (سلام الله علیها) پس از شهادت (علیه السلام) پرچم دین را به دوش گرفت و به آگاه‌ سازی و مشغول شد. ایشان با «ادله‌ قوی و استدلال‌های محکم» با مردم سخن می‌گفت و آنان را از راهی که (عليه السلام) در آن قدم گذاشت، مطلع می‌کرد و سعی داشت با «اثرِ خون امام حسین» (علیه السلام) را به انسان‌ها تعلیم دهد. (سلام الله علیها) در مقاطع زمانی و مکانی مختلف با خطابه‌ های آتشین و حماسی خود آن‌چنان در راستای ابلاغ گام نهاد که همگان را به حیرت واداشت. 🔹سخنان این بانوی باعظمت در مواجهه با و و در دفاع از حرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بی‌نظیر است. این بانوی برگزیده اسلام توانست با ابزارها و شیوه‌های گوناگون و و شناخت بی‌کران خود به از حرکت برادر خود (علیه السلام) دفاع کند، تا آنجا که (علیه السلام) زبان به مدح عقیله بنی‌هاشم گشوده است و می‌فرماید: «ای عمه، تو به حمد الهی هستی که نزد کسی تعلیم ندیده‌ای و هستی که نزد کسی نیاموختی». [احتجاج طبرسی، ص ۱۶۶] 🔹 (سلام الله علیها) در غم از دست دادن برادر خود و فرزندان و خویشان صبر کرد تا به و بصیرت‌افزایی‌اش لطمه وارد نشود. ایشان با اتکا به آیات قرآن و بیانات جد و پدرش می‌فرمود: «تا آنجا صبر می‌کنم که خود صبر نیز از نوع صبر من عاجز بماند». [خصائص زینبیه، ص ۲۴۶] خداوند نیز پیشاپیش به ایشان و رهروان راهش بشارت بهشت داد و فرمود: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة» [فصلت، ۳۰] (آنان که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه کردند فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند). 🔹رحلت جانگذار (سلام الله علیها) بنا بر اقوال قوی در روز پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری، در سن پنجاه‌ و شش سالگی، و یک سال و نیم پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) بود. ایشان به برادرش عرض کرد حسین جان، من بعد از تو نمی‌توانم زندگی کنم و همین اتفاق افتاد. «مبلغ‌ نهضت عاشورا» در حالی که پیراهن خونین و چاک‌چاک برادر را در آغوش گرفته بود، از این دنیا هجرت کرد. ایشان از همسرش خواست لحظه مرگ اجازه دهد در زیر نور آفتاب جان دهد. 🔹در اینکه چرا ایشان به سفر کردند اقوال زیادی وجود دارد و دلیلی قطعی در کتب تاریخی دیده نمی‌شود؛ اما بیشترین احتمالی که برای رفتن ایشان به شام داده می‌شود این است که چون حضرت با روحیه ظلم‌ ستیزی‌ای که داشت، در هر محفل و مجلسی علیه دستگاه خلافت سخنرانی و می‌فرمود، به همین خاطر موالیان حکومتی که از شورش مردم هراس داشتند با کسب تکلیف از یزید، ایشان را از مدینه بیرون کردند و این احتمال وجود دارد که حضرت به تبعید شده باشد. 🔹بنا بر نظر برخی دیگر نیز ایشان به رسیدند. عمر پربرکت حضرت سراسر در و طاعت حضرت حق گذشت. او همواره در شدیدترین بلاها و سخت‌ترین حالات جز آنچه پسند خدا بود، نگفت و جز آنچه بود، نکرد. از (علیه السلام) نقل است: «عمه‌ام با این همه مصیبت‌های از کربلا تا شام هیچ‌گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته می‌خواند؛ نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می‌دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم». منبع: راسخون @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«وَ يْحَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ، اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا اَحْـراراً فِى دُنْيـاكُمْ».  🔹واى بـر شـما اى پيـروان آل ابی سـفيان، اگر نداريد و از روز نمى ترسيد، پس حداقلّ در دنياى خودتان باشيد. 📕بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام سجاد (علیه السلام) قیام مختار را تأیید کرد؟ چرا مختار بعد از کشتن قاتلان شهدای کربلا، حکومت را به امام سجاد (علیه السلام) واگذار نکرد؟ 🔹درباره و انگیزه او در این قیام و اینکه چرا حکومت را به (ع) واگذار نکرد، قضاوتهای گوناگون شده است؛ و ما در اینجا در صدد تحلیل قیام مختار و مسائل پیرامون آن نیستیم. اما به هر حال مطالبی که در تاریخ و روایات نقل ‌شده، نشانگر آن است که هرچند (ع) خود مستقیماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما اینکه گروهی توانسته بودند بخشی از انتقام خون را بگیرند، تا حدودی رضایت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود. از طرفی میتوان گفت که یکی از نتایج نفرین امام حسین (ع) علیه کوفیان بود. 🔹 (ع) در دعایی عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند. از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد ... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد...». [۱] پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد (رهبر نهضت توّابین) [۲]، شیعیان را آماده نبرد ساخت. او میدانست اگر بخواهد حرکتش به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان پیامبر آن‌را رهبری کند یا دست کم، جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسى براى این کار مناسب است؟ (ع)؛ و اگر او نپذیرد؟ فرزند على بن ابیطالب عموى امام سجاد (ع). [۳] 🔹 به هر دو نامه نوشت؛ (ع) که بی‌وفایی عراقیان و رنگ‌پذیری آنان را دیده بود و میدانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آنجا می‌خواهند که زندگانی خود را بدان سر و سامان دهند و هنگام آزمایش پای پس می‌نهند» [۴] به پاسخ مساعد نداد. اما تنها تا آنجا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط می‌شد، کردار او را تصویب نمود؛ وقتی سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، (ع) به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدایى است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به جزاى خیر عطا فرماید». [۵] 🔹یعقوبی می‌نویسد: مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد علی بن الحسین (ع) به مدینه فرستاد و به پیک خود گفت: بر در خانه حضرتش بنشین، همین که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن او است، تو هم به درون خانه برو! پیک چنان کرد، و چون داخل خانه شد، بانگ برداشت: ای خانواده نبوّت و معدن رسالت و محل فرود فرشتگان و منزل وحی! من فرستاده مختار پسر ابوعبیده هستم و این سر پسر زیاد است که برای شما آورده‌ام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنی هاشم برخاست و چون علی بن الحسین (ع) سر عبیدالله را دید، گفت: «دوزخ جای او باد!». بعضی گفته‌اند: علی بن الحسین (ع) را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند. [۶] 🔹اما چرا (ع) بعد از این پیروزی‌ها، خود را در دست نگرفتند؟ در این زمینه باید گفت: اولاً: با تحلیلی که (ع) از وضعیت موجود داشتند، زمینه و شرایط را برای بدست گرفتن خلافت آماده نمیدیدند و به همین دلیل به گسترش فرهنگ اسلامی از راههای دیگر روی آوردند و با سلاحی چون سلاح توانستند اهداف بلند خود و را به گوش همه برسانند؛ از این‌رو، اگرچه (ع) هیچ دلخوشی از حکومت مرکزی نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسین (ع) سیاستشان این بود که از طرفی خود مستقیماً با حکومت مرکزی درگیر نشوند و از طرفی در مقابل افرادی که علیه آنان قیام کرده ‌بودند نیز موضع منفی نداشته باشند. 🔹ثانیاً: با وجود جوّ و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان (ع) و بی‌مورد بود؛ لذا امام (ع) شخصاً از رهبری قیام سر باز زد. نیز نمی‌توانست امام (ع) را به عنوان رهبر قیام معرفی نماید؛ چون (ع) در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبیر بود که با امام سجاد (ع) و دیگر بنی هاشم رابطه خوبی نداشتند. ثالثاً: گرچه از (ع) انتقام گرفته و حکومتی در کوفه تشکیل داده بود، اما با توجه به اینکه با دشمنان زیادی در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبیت نشده بود، تا آن‌را به (ع) تحویل دهد. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالانوار، ج۴۵ ص۱۰ دار إحیاء التراث العربی چ۲ [۲]ر.ک: «قیام توابین، خونخواهان امام حسین»، سؤال ۳۰۲۳۵ سایت [۳]شهیدى، سیدجعفر، زندگانى على بن الحسین(ع)، ص۹۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏، چ۱۰ [۴]تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵، دفتر انتشارات اسلامی، چ۲ [۵]کشی، محمدبن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی)، ص۱۲۷، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چ۱ [۶]یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۹، دار صادر، چ۱، بی‌تا منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه های مبارزه با فتنه و فتنه گران 🔸در پاسخ به مسئله، مبنی بر شیوه‌های مبارزه با ، می‌توان گفت، برای شناخت راه‌ها و با فتنه ابتدا بایستی، های فتنه و آن را مورد بررسی قرار داد، و سپس بر اساس این مبانی و ریشه‌ها به با آن پرداخت. شما تا زمانی که ندانید، ریشه‌ های به وجود آمدن یک چیست، شاید نتوانید به علاج آن بپردازید. باعث می‌شود، از هدر رفت سرمایه‌های مادی و معنوی که در برخورد با بکار گرفته می‌شود، جلوگیری نمود. بر این اساس می‌توان موارد زیر را به عنوان مهم‌ترین روش‌های مقابله با فتنه مدنظر قرار داد: 1⃣یکی از اولیه‌ترین راه‌ها در این مقابله، همان‌گونه که در ابتدا نیز ذکر شد، و از بین بردن ریشه‌های فکری و عملی فتنه و فتنه گران است. 2⃣از دیگر روش‌ها که به نظر می‌آید از اهمیت قابل توجهی نیز برخوردار باشد، قبل از بروز باشد. به این معنی که بایستی بر اساس میزان توجهی که نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی دارند، با به کارگیری ، جلوی بروز و ظهور هرگونه را در جامعه بگیرند. این امر نه با زور و قدرت مادی، بلکه با و مبنی بر «بالابردن سطح فرهنگی جامعه» امکان‌پذیر است. 3⃣سومین راهکار، تقویت فکری و فرهنگی است که نقش رهبری و را بر عهده دارند. این جریان‌ها تنها چهره‌های برجسته سیاسی یا علمی نیستند، بلکه در تمامی مراتب، اعم از روحانی محل، منطقه، اساتید دانشگاهها و افراد تحصیل‌کرده و اثرگذار در هر محفل سیاسی ـ اجتماعی بایستی دارای آگاهی‌های قابل توجهی باشند، تا «هجمه‌ها و تندبادهای فتنه‌انگیز» نتواند از میان ایشان یارگیری کند. زیرا که این جریان‌ها به معنی انحراف و از راه‌بیرون شدن بخش‌های قابل توجهی از است. 4⃣از دیگر راهکارهای مقابله با ، گوش سپردن به نظرات افراد و است که از نظر فرهنگی، دینی، اجتماعی و سیاسی، امتحان خود را در مراحل مختلف پس داده باشند و اطمینان معقولانه‌ای به نظرات ایشان داشته باشد. 5⃣بالابردن سطح و بینش در که این امر در خصوص اقشار تحصیل‌ کرده از اهمیت قابل توجهی برخوردار می‌شود. از جمله راهکارهای بالابردن سطح و بینش، مطالعه نظام‌مند تاریخ است. شناخت و ریشه‌های آن در بسیاری از مواقع مشابهت‌ هایی نیز با مسائل معاصر خواهد داشت که شناخت آن و تجربه‌ای مناسب برای مقابله به انسان می‌دهد. 6⃣توجه به ندای‌ «رهبران دینی جامعه» که به دلیل ضمانت فکری که در مورد ایشان بیشتر وجود دارد، راحت‌تر می‌توان بر اساس نظرات ایشان را دید. 7⃣یکی دیگر از راههای مقابله با را می‌توان از فرمایش حضرت (علیه السلام) در ظهر ، به دست آورد. ایشان پس از اینکه نصیحت‌ هایشان در سپاهیان‌ سیاه‌دل یزید اثری نبخشید، در تحلیل این امر فرمودند؛ شکم‌ هایشان از پر شده، دیگر یارای شنیدن سخن حق را ندارد. از این فرمایش، می‌توان تحلیل کرد که یکی از ریشه‌ های پیدایش یک ، زیاد شدن ، و به خصوص خوردن است. بر این اساس می‌توان گفت، یکی از راهکارهای مهم در از بین بردن فتنه، توجه به و دینی درون خانواده و بهره‌مندی از است. منبع: پرسمان @tabyinchannel