eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
424 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمیشود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (س) پرچمدار بصیر عاشورا 🔶خداوند پیامبرانش را برای هدایت انسانها مبعوث کرد و آنها پیام خداوند را ابلاغ کردند. در این میان در کسانی بودند که و اشاعه آن را به عهده گرفتند. آنها با حمایت از دین خدا جانانه تلاش کردند تا روی زمین نماند. همچنین بودند کسانی که نگذاشتند نام خداوند و پیامبران و ائمه اطهار را از ذهن انسانها پاک کنند و راه آنها را منحرف سازند. 💠مبلغ نهضت 🔷 (س) پس از شهادت (ع) را به دوش گرفت و به و مشغول شد. ایشان با و استدلال‌های محکم با مردم سخن می‌گفت. آنان را از راهی که (ع) در آن قدم گذاشت، مطلع می‌کرد و سعی داشت با (ع) آزادی‌خواهی را به انسان‌ها تعلیم دهد. (س) در مقاطع زمانی و مکانی مختلف با و حماسی خود آن‌چنان در راستای گام نهاد که همگان را به حیرت واداشت. سخنان این در مواجهه با عبیدالله‌بن‌زیاد و یزید‌بن‌معاویه و در دفاع از حرم رسول خدا (ص) بی‌نظیر است. این توانست با ابزارها و شیوه‌های گوناگون و و شناخت بی‌کران خود به از حرکت برادر خود (ع) دفاع کند، تا آنجا که (ع) زبان به مدح عقیله بنی‌هاشم گشوده است و می‌فرماید: «ای عمه، تو به حمد الهی هستی که نزد کسی تعلیم ندیده‌ای و هستی که نزد کسی نیاموختی». [احتجاج طبرسی، ص ۱۶۶] 🔷 (س) در غم از دست دادن برادر خود و فرزندان و خویشان کرد تا به و بصیرت‌افزایی‌اش لطمه وارد نشود. ایشان با اتکا به آیات قرآن و بیانات جد و پدرش می‌فرمود: «تا آنجا صبر می‌کنم که خود صبر نیز از نوع صبر من عاجز بماند». [خصائص زینبیه، ص ۲۴۶] خداوند نیز پیشاپیش به ایشان و رهروان راهش بشارت بهشت داد و فرمود: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة؛ آنان که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه کردند فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند». [فصلت، ۳۰] رحلت جانگذار (س) بنا بر اقوال قوی در روز پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری، در سن ۵۶ سالگی و یک سال و نیم پس از شهادت امام حسین (ع) بود. ایشان به برادرش عرض کرد حسین جان، من بعد از تو نمی‌توانم زندگی کنم و همین اتفاق افتاد. در حالی که پیراهن خونین و چاک‌چاک برادر را در آغوش گرفته بود، از این دنیا هجرت کرد. ایشان از همسرش خواست لحظه مرگ اجازه دهد در زیر نور آفتاب جان دهد. 🔷در اینکه چرا ایشان به سفر کردند اقوال زیادی وجود دارد و دلیلی قطعی در کتب تاریخی دیده نمی‌شود؛ اما بیشترین احتمال برای رفتن ایشان به شام این بود که در مدینه با که داشت، در هر محفل و مجلسی علیه دستگاه خلافت سخنرانی و می‌فرمود. موالیان حکومتی که از شورش مردم هراس داشتند با کسب تکلیف از یزید، ایشان را از مدینه بیرون کردند و این احتمال وجود دارد که حضرت به تبعید شده باشند. بنا بر نظر برخی دیگر نیز ایشان به رسیدند. سراسر در و گذشت. او همواره در و سخت‌ترین حالات جز آنچه پسند خدا بود، نگفت و جز آنچه بود، نکرد. از (ع) نقل است: «عمه‌ام (س) با این همه مصیبت‌های از کربلا تا شام هیچ‌گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته می‌خواند. نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می‌دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم». منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بررسی عوامل اجتماعی و سیاسی صلح امام حسن (ع) با مقایسه با شرایط فعلی (بخش اول) 🔷درباره  (ع) و شخصیت، سیره، تاریخ و زندگى نامه وى بسیار نوشته و گفته‏اند و زوایاى مهمى از زندگى وى را به روى مردم گشوده‏ اند؛ و لیکن درباره با و و عوامل پذیرش آن، گرچه سخن‏هاى زیادى گفته شده است، ولى این مبحث هم چنان باز است و جاى بحث و بررسى بیشترى دارد. به ویژه در این عصر که طرح پرسش‏های سیاسی و اجتماعی و یا ایجاد شبهه‏ ها در میان جوانان و نوجوانان، از سوى مغرضان و بدخواهان به صورت گسترده و همه گیر در جریان است و نیاز به پاسخ‏هاى تازه‏اى دارد. 🔷در اینجا این پرسش مطرح مى‏گردد که آیا صلح با دشمن و چشم‏ پوشى از حق خود و حقوق مؤمنان و مسلمانان با مبانى شیعه و مکتب اهل بیت (ع) منافاتى ندارد؟ اصولاً راز پذیرش صلح امام حسن (ع) چه بوده است؟ علل و عواملى سیاسی و اجتماعی که وى را وادار به پذیرش صلح نموده‏اند، چه بوده است؟ در پاسخ  اولا بعنوان مقدمه یک توهمی که در اذهان بعضی از جوانها می تواند باشد بهتر است بیان شود و آن این است که (ع) با که دشمن دیرینه پدرش بوده، صلح کرد؟ بله درست است که صلح کرد، اما باید دید در چه شرایطی و حالاتی این کار صورت گرفته است. این مطلب خیلی مهمی است. در واقع باید گفت (ع) صلح نکرد، بلکه . وضعیت مردم و حالات جامعه طوری بود که صلح به عنوان یک مسئله ضروری بر امام تحمیل شد و حضرت جز پذیرفتن صلح چاره ای نداشت. [۱] 🔷در زمان حاضر و شرایط حاضر بعضی از جوانها در مسایل سیاسی کشور گفتگو میکنند و میگویند که برای برجام هم اجازه دادند، مگر ایشان نمیدانستند که نتیجه برجام چه خواهد شد؟ مگر نمیدانستند که آمریکا قابل اعتماد نیست، پس چرا قبول فرمودند که این توافق صورت بگیرد؟ خوب اینجا بحث زیاد است، اما نکته مهم همان این مسئله بر ایشان است؛ یعنی رهبر معظم انقلاب در شرایطی قرار گرفتند که جز صلح و قبول مذاکره چاره ای ندیدند، دلیل تحمیل شدن هم این است که ایشان در سخنرانی های مختلف و متعدد فرمودند «بنده به این مذاکرات خوش بین نیستم» [۲] و لذا در مورد مذاکرات بعدی چون میدانستند که مردم این را به خوبی فهمیده اند و درک کرده اند، که مذاکره با آمریکا، با این شرایطی که دارد، هیچ فایده ای نداره، لذا همان زمان فرمودند «مذاکره مطلقا ممنوع و سم است و با این دولت فعلی [آمریکا] سم مضاعف است». [۳] 🔷 (ع) هم با صلح نکرد، شاید یکی از علت هایش می تواند همین باشد که مردم آن زمان از صلح برادرش (ع) فهمیده بودند که اینها (بنی امیه) اهل صلح نیستند، و هستند، چون همه پیمان های صلح را زیر پا گذاشتند، مثل دولت وقت آمریکا که همه تعهدات برجام و بین المللی را زیر پا گذاشت. حالا با این مقدمه به علل و عوامل صلح می پردازیم: در کتاب خوب «سیره پیشوایان» عوامل و علل زیادی برای (ع) بیان شده است که بحث طولانی را می طلبد و در این نوشتار نمی گنجد، خوانندگان محترم میتوانند به این کتاب مراجعه کنند. در اینجا عوامل صلح امام حسن (ع) از یک زاویه دیگر ذکر میشود و آن از لحاظ اعتقادی، اجتماعی سیاسی و نظامی است. یعنی از لحاظ اعتقادی آیا صلح امام درست بود یا نه؟ 💠دلیل اعتقادی صلح 🔷در پاسخ این سؤال در خصوص دلیل اعتقادی، به جهت عدم اطاله کلام اکتفا به جمله ای از خود (ع) در این رابطه می نماییم. امام (ع) در پاسخ این سؤال، عنوان داشتند: «آیا من بر مردم نیستم؟ آیا من همان کسی نیستم که پیامبر (ص) درباره من و برادرم فرمود: و (علیهم السلام) چه کنند و چه (قیام نکنند)؟ ای اباسعید پس من امام هستم، چه قیام کنم و چه بنشینم. پس وقتی که من امامم چرا نباید رای من و آنچه که انجام می دهم مورد اطمینان و قبول باشد، چه در صلح و چه در جنگ، هرچند که ممکن است مواردی هم بر شما مشتبه باشد... کار من شما را خشمگین و ناخشنود کرد، زیرا به و این کار جاهل هستید؛ بدانید که اگر این کار را انجام نمی دادم یک نفر از شیعیان ما بر روی زمین باقی نمی گذاشتند مگر کشته می شد». [۴] پس معلوم میشود که (ع) کاملا طبق موازین شرعی و بوده است، و هیچگونه تضاد یا مخالفتی با احکام الهی ندارد. ... پی نوشت ها: [۱] پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۹۷ [۲] بیانات در دیدار مردم تبریز و شهرهای مختلف استان آذربایجان شرقی ۹۲/۱۱/۲۸ [۳] بیانات در جمع کارگزاران نظام ۹۸/۰۲/۲۴ [۴] ابن بابویه، علل الشرایع، ج۱، ص۲۱۱ پدید آورنده: شهزاد عباس مولایی منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش اول) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۱) 🔹 فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در با رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز شد و روز به روز گسترش پیدا کرد. کار به جایی رسید که در عصر و ارزش های اسلامی و معنوی یکی پس از دیگری جای خود را به ارزش های مادی و جاهلی دادند؛ که این روند انحرافی در اواخر عمر معاویه به اوج خود رسید. [۱] در این دوره تاریخی مبارزه با مبانی و ارزشهای اسلامی شکل علنی به خود گرفت و بار دیگر با همه ویژگی‌هایش ظهور یافت و در معرض نابودی قرار گرفت. به طور کلی مبارزه با قرآن کریم و سنت رسول خدا (ص) به مرحله جدیدی وارد شده و شکل علنی به خود گرفت. لذا ، جدی شد. [۲]  🔹و همه اینها به خاطر رفتارهای ضد دینی حکومت و زمامداران وقت بود. از وقتی خلیفه شد، ابزارهای دینی و دنیوی را به استخدام درآورد و جامعه را از ارزش های الهی و معنوی تهی ساخت و به سوی ارزش های مادی و جاهلی سوق داد. [۳] فضای کلی به این گونه بود که عده ای را با تطمیع و جماعتی را با تهدید، مطیع خود ساخته بودند. خواص امت در مقابل ستمکاران سکوت کرده و عوام امت نیز هر یک به طریقی گرفتار بدبختی و تباهی شده بودند. 🔹در حالی که (ص) یکی بعد از دیگری از بین می رفت، کسی فریاد نمی کشید و و در جامعه اسلامی تعطیل شده بود. سرسپردگی به دنیا فخر شمرده می شد. ارزش های دینی و معنوی رنگ باخته بودند. اولیای خدا در رنج و شکنجه گرفتار آمده بودند. فقر و بی چیزی جماعتی از خلق را به ستوه آورده بود. سنت های جاهلی بار دیگر در جامعه اسلامی رخ می نمود و جماعتی به احیای آن سنت ها فخر می فروختند. حکام با هوسبازی و خودخواهی در منجلاب سلطنت غوطه می خوردند و در برابر خدای متعال گستاخی می کردند. فحشا و منکرات آشکارا انجام می گرفت و حتی در مقدس ترین شهرها استعمال آلات لهو و لعب و شراب خواری رواج یافته بود. [۴] اما این تباهی و سقوط با به حکومت رسیدن به اوج خود رسید. یکی از ویژگی های که نزد مورخین مشهور است این است که اهل لهو و لعب و اهل مسکرات بوده است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی، حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ص ۳۷۱ [۲] همان [۳] همان [۴] همان، ص ۳۷۲ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش دوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۲) 🔹 (ع) در یکی از نامه های خود به معاویه، بعد از یادآوری بدعت های او می نویسد: «ثُمَّ وَلَّيْتَ ابْنَكَ وَ هُوَ غُلَامٌ يَشْرَبُ الشَّرَابَ وَ يَلْهُو بِالْكِلَابِ فَخُنْتَ أَمَانَتَكَ وَ أَخْزَيْتَ رَعِيَّتَكَ وَ لَمْ تُؤَدِّ نَصِيحَةَ رَبِّكَ فَكَيْفَ تُوَلِّي عَلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) مَنْ يَشْرَبُ الْمُسْكِرَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْفَاسِقِينَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْأَشْرَارِ وَ لَيْسَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ بِأَمِينٍ عَلَى دِرْهَمٍ فَكَيْفَ عَلَى الْأُمَّة؛سپس فرزندت را ولیعهد خود نمودی. او جوانی است که شراب می خورد و اهل بازی با سگ هاست. تو در امانت خیانت کردی و امور رعیت را به تباهی کشاندی و به خیرخواهی و [اوامر] پروردگارت بی توجهی نمودی. [ای معاویه] چگونه [وجدانت قبول کرد] را بر امت محمد (ص) ولایت بدهی در حالی که شرابخوار از فاسقان و از اشرار شمرده میشود؛ شرابخوار بر درهمی امین نیست چگونه می تواند بر امتی امین باشد؟!». [۱] 🔹 (ع) در بیان دیگری چنین فرموده است: «یزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْر...وَ مِثْلِی لَا يُبَايِعُ مِثْلَه‏؛ شخصیتی چون من با بیعت نمی کند». [۲] علنا شراب می خورد و غنا گوش می داد و در مدح غنا و شراب شعر می سرود و دیگران را به این امور ترغیب می کرد. [۳] در مواجهه با چنین وضعیتی (ع) با هدف قيام و حركت خويش را آغاز كرد. در مرحله نخست - اگر ممكن است - با و در غير اين صورت با خود و يارانش به مقصود بزرگ خود برسد. به هر حال، مى بايست و فراموش شده رسول خدا (ص) را زنده كرد و چه كسى سزاوارتر از فرزند رسول خداست كه پيشگام چنين حركتى شود؟ 🔹تأمل صحیح و دقیق در تاریخ نشان می دهد که (ع) در اين راه را نصيب خود کرد. هر چند ایشان و یاران با وفایشان به رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جبّاران افكندند و در نتيجه را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى (ص) جلوگيرى كردند و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات دادند. در زيارت معروف اربعين مى خوانيم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛ [۴] او [حسين] خون پاكش را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و حيرت گمراهى نجات دهد». [۵] ... پی نوشت ها؛ [۱] بحارالانوار، دار إحياء التراث العربی، بیروت، چ دوم، ج ۶۳، ص ۴۹۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۳] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ۳۷۸ [۴] بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۳۱ [۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، مکارم شیرازی، ناصر، ناشر: مولف‏، قم، بی تا، چ اول، ص ۲۳۴ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️قیامِ لله شکست ندارد 🔹 - سلام الله علیه - با چند نفر از اصحاب، چند نفر از ارحامشان، از مخدَّراتشان قیام کردند. چون بود، اساس سلطنت آن خبیث را به هم شکستند. در صورتْ، ایشان کشته شدند، لکن اساس سلطنت را، اساس سلطنتی که می‌خواست اسلام را به صورت سلطنت طاغوتی درآورد. خطری که و برای اسلام داشتند این نبود که غصب خلافت کردند؛ این یک خطر، کمتر از آن بود؛ خطری که اینها داشتند این بود که را به صورت سلطنت در می‌خواستند بیاورند، می‌خواستند معنویت را به صورت طاغوت درآورند، به اسم اینکه «ما خلیفه رسول الله هستیم» اسلام را منقلب کنند به یک رژیم طاغوتی. این مهم بود. آن قدری که این دو نفر ضرر به اسلام می‌خواستند بزنند یا زدند جلوتری‌ها آن طور نزدند. اینها اصل اساس اسلام را وارونه می‌خواستند بکنند. 🔹سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان. «خلیفه رسول الله» و در مجلسِ شرب خمر؟! و در مجلس قمار؟! و باز «خلیفه رسول الله» نماز هم می‌رود در جماعت می‌خواند! این خطر از برای اسلام خطر بزرگ بود. این خطر را - سلام الله علیه - رفع کرد. قضیه، قضیه غصب خلافت فقط نبود. - سلام الله علیه - قیام بر ضد سلطنت طاغوتی بود. آن سلطنت طاغوتی که اسلام را می‌خواست به آن رنگ درآورد که اگر توفیق پیدا می‌کردند، اسلام یک چیز دیگری می‌شد. اسلام می‌شد مثل رژیم ۲۵۰۰ ساله سلطنت. اسلامی که آمده بود و می‌خواست رژیم سلطنتی را و امثال این رژیمها را به هم بزند و یک سلطنت الهی در دنیا ایجاد کند، می‌خواست «طاغوت» را بشکند و «الله» را جای او بنشاند، اینها می‌خواستند که «الله» را بردارند، «طاغوت» را جایش بنشانند. همان مسائل جاهلیت و همان مسائل سابق. کشته شدن سیدالشهداء - سلام الله علیه - شکست نبود، چون قیامْ لله بود، شکست ندارد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۰۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا عزاداری؟ 🔶اهداف و آثار عزاداری برای اهل بيت عليهم السلام 💠در بيان بايد گفت اگر در ميان شيعيان عزاداری يك سنت رايج شده است انگيزه‌های گوناگونی دارد كه به طور اختصار عبارتند از: 🔹۱) شناساندن مقام پيشوايان بزرگ اسلام كه سراسر زندگی آنان برای جامعه اسلامی الگو و سرمشق است، خواه در مبارزه با طاغوتيان يا مسايل اخلاقی و روحی و...؛ ۲) افزايش عشق و محبت اهل‌ بيت كه پاداش رسالت پيامبر اکرم (ص) است؛ ۳) كمال‌خواهی و فضيلت‌طلبی؛ ۴) دعوت به دين و آگاه شدن از حقايق آن و فراخوانی مردم به صلاح و اصلاح و دوری از انحراف و فساد؛ ۵) بر ضد طاغوتيان و آشنا كردن مردم با ويژگی های (ع)؛ ۶) اطعام عده‌ای از نیازمندان در پرتو مجالس عزا كه از دستورات مؤكد قرآن و اسلام است؛ ۷) ياد مصيبت اهل‌ بيت عليهم السّلام كه موجب آسان شدن مصائب و سختيهای دوستداران آنان است؛ ۸) همدردی با رسول خدا (ص) و حضرت زهرا (س) و ساير ائمه عليهم السّلام؛ ۹) فراموش نشدن ؛ چرا كه اگر اين عزاداری ها نبود نسل‌های آينده نمی‌دانستند (ع) را كشته است. 🔹۱۰) افشاگری جنايات ستمگران، بويژه بنی اميه و بنی عباس؛ ۱۱) رشد فضائل و كرامت‌های انسانی و الهی و پروش روحيه شهادت طلبی؛ هر قطره اشك كلامی است كه شهادت را چون پيامی به مردم ابلاغ ميكند، و گريه نشانه آن است كه فاجعه‌ای روی داده و ظلمی صورت گرفته است. نه يك روز، نه ده روز، نه يك ماه، بلكه در تمام سال برای اين است كه ملتی كه در شهادت زندگی ميكند بايد عزادار باشد و در مجالس عزا با بيان فلسفه شهادت و با يادآوری از شهيدانش، روحيه شهادت‌طلبی را همچنان تازه نگه دارد. بی‌شك به خاطر نشر فلسفه شهادت و ايثار و كرامت‌های انسانی است كه به بهانه مرگ برادر، عمو، دايی و... جلسه برگزار ميكنند و يك‌باره به كربلا گريز ميزنند و از حسين سخن ميگويند. ۱۲) زنده_نگهداشتن_اسلام با استفاده از ابزار عزاداری. را زنده كرد و اگر (ع) قيام نميكرد، اثری از اسلام باقی نمی‌ماند. 🔹اساس شكل‌گيری انقلاب اسلامی نيز نهضت امام حسين (ع) است. امام خمينی (ره) درباره تجديد و تكرار عزاداريها ميفرمايد: «آن کسانی که می‌گویند (ع) را نخوانید، اصلاً نمی‌فهمند (ع) چه بوده و نميدانند یعنی چه؛ نمی دانند اين گريه ها و روضه ها حفظ کرده اين مکتب را. الان ۱۴۰۰ سال است که با این منبرها و با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند. تا حالا آورده اند اسلام را. این عده از جوانهایی که اینطور نیستند که سوء نیت داشته باشند، خیال می‌کنند حالا باید ما حرف روز بزنيم! حرف سيدالشهداء حرف روز است، همیشه حرف روز است، همیشه حرف روز را سيدالشهداء آورده است دست ما داده و سيدالشهداء را اين گريه ها حفظ کرده است و مکتبش را این مصيبت‌ها حفظ کرده؛ این سینه زنی ها و این دسته جات و عرض می‌کنم اینها حفظ کرده... همينهاست كه اين نهضت را پيش برده، اگر (ع) نبود اين نهضت را پيش نمی‌برد...». [۱] 🔹بنابراين (ع) يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعی است. [۲] عزاداری ها سبب ميشود كه شور و عاطفه، از شعور و شناخت برخوردار گردد و ايمان را در ذهن جامعه زنده نگه دارد، و به عنوان يك فكر سازنده و حادثه الهام‌بخش، همواره تأثير خود را حفظ كند. احيای خط خون و شهادت و رساندن صدای مظلوميت آل علی (ع) به گوش تاريخ است... هم بر مظلوميت امام گريه ميشود و هم در سايه آن، (ع) از نهضت و حركت، شناخته ميشود، روضه‌های خانگی و دسته‌های عزاداری و هيأت‌های زنجيرزنی، پوشيدن لباس مشكی و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپايى مجالس و نوحه‌خوانی و سينه‌زنی و... هر يك به نوعی سربازگيری جبهه حسينی است و اين پيوند قلبی را عمق و غنا می‌بخشد. [۳] اين موارد، انگيزه‌های برگزاری مجالس سوگواری و عزاداری است و آنچه در اين ميان وجود ندارد، گريه ضعف و ذلت است. پی نوشت: [۱] قيام عاشورا در كلام و پيام امام، ‌ص ۱۶ [۲] نهضت‌های اسلامی صد ساله اخير، مرتضی مطهری، ص ۸۹ [۳] فرهنگ عاشورا، ص ۳۱۴ نویسنده: حسين رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش سوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 2⃣بیانات امام حسین(ع) در نقاط مختلف حرکت اصلاح‌گرانه خود 🔹یکی از بهترین اسناد قابل بررسی هنگام تحلیل (ع) مطالعه سخنان و نامه های ایشان است. آن حضرت از زمان حرکت از مدینه و بعد از آن در مکه و در مسیر کربلا و حتی در روز واقعه، بیانات و مکتوباتی را متوجه برخی بستگان، اصحاب، عموم مردم و حتی دشمنانشان کرده اند که مطالعه دقیق آنها می تواند فهم اهداف حرکت اصلاح‌گرانه آن حضرت را مقدور سازد. (مجموع این بیانات را محقق ارجمند مرحوم آیت الله محمد صادق نجمی در کتاب ارزشمند «سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا» گرد آورده است). در اینجا برای رعایت اختصار، برخی از برجسته ترین بیانات آن حضرت را با هم مرور می کنیم: (ع) در پاسخ فرماندار مدینه که به حکم یزید، می خواست به اجبار از (ع) بیعت بگیرد، فرمود: «ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و جایگاه رحمت هستیم. خداوند امور را با ما می گشاید و با ما می بندد. مردی فاسق، باده گسار، آدم کش و اهل فسق و فجور آشکار است. همانند من با کسی همانند او بیعت نمی کند». [۱] 🔹علاوه بر آن، (ع) در بخشی از وصیتنامه خود برای برادرشان محمد حنفیه می نویسد: « ... و من از سرِ مستى و طغیان و فسادانگیزى و ستمکارى قیام نکردم. تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم؛ مى خواهم و کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب (ع) رفتار نمایم. هر کس سخن حقّ مرا پذیرفت پس خداوند به پذیرش (و پاداش) آن سزاوارتر است، و هر کس دعوت مرا نپذیرفت، صبر مى کنم تا خداوند میان من و این مردم به حق داورى کند که او بهترین داوران است». [۲] همچنین ایشان هنگام سفر به کربلا فرمودند: «بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستيابی به كالای دنيا نيست، بلكه هدف ما اين است كه را به جای خود برگردانيم و بلادت را اصلاح نماييم تا ستمديدگان از بندگانت امنيت يابند و به و و دستورهای دينت عمل شود». [۳] 🔹همچنین از دیگر بیانات به جا مانده از ایشان در این سفر پر مخاطره این است که فرمود: «هان ای مردم! پيامبر خدا (ص) فرموده است كسی كه زمامداری ستمگر را ببيند كه حرام خدا را حلال می سازد و عهدش را می شكند و با سنّت پيامبر (ص) مخالفت می ورزد و در ميان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل می كند، ولی در مقابل او با عمل يا گفتار اظهار مخالفت ننمايد بر خداوند است كه او را با همان ظالم در جهنّم اندازد». [۴] همچنین از ایشان نقل شده که هنگام مواجهه با لشکر حر ضمن سخنانی آنها را اینگونه مورد عتاب قرار داد که: «الا تَرَوْنَ الَى الْحَقِّ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ الَى الْباطِلِ لا يُتَناهى‏ عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً؛ آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است راغب ديدار پروردگارش [شهادت] باشد». [۵] 🔹همه این بیانات نشانگر روح انقلابی و مبارز آن حضرت در مقابل انحرافات پدید آمده در اسلام و تصمیم ایشان در اقدام عملی علیه دستگاه ظالم حاکم بود. یعنی و ایشان صرفا امری زبانی نبود، بلکه عمل به این فریضه الهی را به منتهاى اوج خود رساند و بالاترين مرحله عملى آن را انجام داد و با شجاعتى وصف‏ ناپذير به همگان اعلام كرد: «أَيُّهَا النَّاسُ! فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ يَصِبرُ عَلى‏ حَدِّ السَّيْفِ، وَ طَعْنِ الْأَسِنَّةِ، فَلْيَقُمْ مَعَنا وَ إِلَّا فَلْيَنْصَرِفْ عَنا؛ اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه ها شكيبا است با ما بماند، و الّا از ما جدا شود». [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۹-۳۳۰ [۳] همان، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱ [۴] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۲ [۵] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۱ [۶] ينابيع المودة، قندوزى حنفی، سلیمان بن ابراهیم، دارالاسوه، قم، چ اول، ص ۴۰۶ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش چهارم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۱) 🔹انبيا و اولياى الهى در طول تاريخ براى پيشبرد اهداف مقدّس خويش، درصدد تشكيل حكومت برآمدند؛ چرا كه بدون شك با ، بهتر مى توان مردم را به سوى و انسانى سوق داد و در راه اجتماعى كوشيد و را به صورت ضابطه مند اجرا كرد و به و و شرك و بيدادگرى كمك نمود. همچنين بسيارى از وجود دارد که نمى توان آنها را اجرا كرد و يا لا اقل به طور مطلوب تحقّق نمى يابد. 🔹با تشكيل حكومت دينى و پذيرش به خوبى مى توان به اجراى احكام الهى كمك كرد و اصول، اخلاق و را تحقّق عينى بخشيد. (ع) كه شايسته و وارث حاكميّت نبوى و علوى و رهبر معنوى امّت اسلامى بود، براى و و عدل و به هدف تشكيل حكومت اسلامى به پا خاست، به اين قصد كه اگر ممكن شود با تشكيل حكومت اسلامى، و گرنه با و يارانش، چهره واقعى بنى اميّه را آشكار سازد و به ريشه كن ساختن درخت ظلم و كفر و نفاق شان بپردازد و و امّت مظلوم اسلامى را يارى كند. 🔹آنحضرت در خطبه اى با صراحت هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان ميكند: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنافُساً فِي سُلْطانٍ، وَ لا الِتماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لكِنْ لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِينِكَ، وَ نُظْهِرَ الْإِصْلاحَ فِي بِلادِكَ، وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ، وَ يُعْمَلُ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكامِكَ‏؛ [۱] خداوندا! تو میدانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه تو را آشكار سازيم و و درستى را در همه بلاد برملا كنيم، تا بندگان مظلومت آسوده باشند و و سنّت ها و احكامت مورد عمل قرار گيرد». ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش پنجم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۲) 🔴پس از مرگ معاويه و به خلافت رسيدن يزيد، شرايط براى مبارزه با ستمگران و - بيش از زمان گذشته - فراهم شده بود و (ع) در اين مسير اقداماتى را در پيش گرفت: 💠الف) ترك بيعت با يزيد (و اعلام عدم شايستگى او براى خلافت): 🔹با توجّه به اينكه (ع) را هرگز شايسته اين جايگاه رفيع نمیدانست و خود را به حق، شايسته ترين فرد براى امر خلافت مى ديد با يزيد بيعت نكرد و حكومت او را به رسميّت نشناخت. از اين رو، هنگامى كه خبر مرگ معاويه به مدينه رسيد و آن حضرت توسّط والى‏ مدينه احضار شد، امام (ع) در پاسخ به عبدالله بن زبير كه پرسيد چه خواهى كرد؟ فرمود: «هيچگاه با بيعت نخواهم كرد، چرا كه امر خلافت پس از برادرم حسن تنها شايسته من است». [۱] 🔹همچنين و همانطور که پیش از این نیز اشاره شد به والى مدينه نيز فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنُ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلِفُ الْمَلائِكَةِ... وَ يَزيدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْرِ، قاتِلُ النَّفْسِ الُمحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ، وَ مِثْلِي لا يُبايِعُ لِمِثْلِهِ‏؛ [۲] ما از و و جايگاه رفيع رفت و آمد فرشتگانيم... در حالى كه مردى است، فاسق، مى گسار، قاتل بى گناهان؛ او كسى است كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. بنابراين، هرگز شخصى همانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد». علاوه بر آن (ع) در پى اصرار «مروان بن حكم» براى بيعت با يزيد، با قاطعيّت فرمود: «هنگامى كه امّت اسلامى به زمامدارى مثل گرفتار آيد، بايد فاتحه اسلام را خواند! من از جدّم رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است». [۳] در واقع (ع) با اين جمله، عمق فاجعه زمامدارى يزيد را بيان مى كند و با استشهاد به كلام رسول خدا (ص) تصدّى خلافت توسّط فرزندان ابوسفيان را حرام مى شمارد. 💠ب) تصريح به شايستگى خود براى خلافت‏: 🔹 (ع) علاوه بر آنكه را شايسته اين جايگاه والا نمى دانست، به شايستگى خود نسبت به امر ولايت و حاكميّت اسلامى تصريح مى كند. در واقع امام (ع) با اين جملات در مسير و به عهده گرفتن حركت مى كند. (ع) در خطبه اى كه پس از نماز عصر در جمع لشكريان «حرّ» خواند، فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ! أَنَا ابْنُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ نَحْنُ أَوْلى‏ بِوِلايَةِ هذِهِ الْأُمُورِ عَلَيْكُمْ مِنْ هؤُلاءِ الْمُدَّعِينَ ما لَيْسَ لَهُمْ‏؛ [۴] اى مردم! من فرزند دختر رسول خدايم، ما به ولايت اين امور بر شما [و امامت مسلمين] از اين مدّعيان دروغين سزاوارتريم». همه اينها علاوه بر مواردى است كه (ع) در حيات معاويه و آنگاه كه مسأله ولايتعهدى يزيد مطرح شد به شايستگى خويش بر امر خلافت تأكيد ورزيد و در منابع حدیثی نیز ثبت شده است. [۵] 💠ج) پاسخ به دعوت كوفيان‏: 🔹از نمودهاى تلاش (ع) براى تشكيل حكومت اسلامى، پاسخ به دعوت‏ كوفيان جهت پذيرش رهبرى قيام بر ضدّ است. همچنین فرستادن مسلم به عقیل به کوفه به عنوان سفیر و برای ارزیابی دعوت آنان و بسيج نيروها و گرفتن بيعت از مردم، حكايت از عزم امام (ع) جهت و الهى دارد. با توجّه به اين كه كوفه مركز علاقمندان و شيعيان على بن ابیطالب (ع) بود، پس از مرگ معاويه و به دنبال يك گردهمايى در منزل «سليمان بن صرد خزاعى» جمعى از بزرگان كوفه نامه اى به محضر امام (ع) نوشته و براى پذيرش رهبرى آن حضرت جهت برپايى نهضتى همگانى اعلام آمادگى كردند. [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مقتل الحسين، خوارزمى، موفق بن احمد، مكتبة المفيد، چ اوّل، ج ۱، ص ۱۷۲ [۲] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۳] همان، ص ۳۲۶ [۴] الفتوح ابن اعثم، ابن عثم کوفی، دارالندوة الجديدة، چ اول، ج ۵، ص ۱۳۷ [۵] برای مثال ر.ک: موسوعة كلمات الحسين (ع)، لجنه الحدیث فی معهد باقرالعلوم، دارالمعروف، چ اول، ص ۲۶۵ [۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص ۲۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هفتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۱) 🔹واقعیّت موجود آن عصر چنین بود که اجازه نمی داد کسی چون (ع) بدون بیعت با او راحت به زندگی مشغول شود؛ چون حضرت، کسی نبود که به آرامی زندگی کند، در این صورت تنها انتخاب در صورت عدم بیعت، کشتن (ع) بود. از طرفی، گذشته از شام، مدینه و مکّه و به طور کلّی حجاز در شرایطی نبود که در برابر خواست یزید مبنی بر کشتن امام، مقاومتی از خود نشان دهد. (ع) می بایست به جای دیگری می اندیشید. رفتن به مکه به صورت موقت پسندیده بود، زیرا به هر روی، این شهر حرم تلقی می شد و برای مدتی می توانست امنیت داشته باشد، اما همین شهر نیز نمی توانست به عنوان سنگری دائمی مورد توجه قرار گیرد. به علاوه که مکه، هواداری خاصی از امام نمی کرد و حتی در جریان بیعت با امیرالمومنین (ع) هم، مکه با تانی بیعت کرده بود. در این صورت تنها که کانون شیعیان امام بود می توانست مورد توجه قرار گیرد. این منطقه از جهات دیگری نیز از شام متنفر بود. درخواست کوفه از امام (ع) این احتمال را تقویت کرد و با اوج گرفتن این دعوت، درصد احتمال پیروزی رو به فزونی نهاد. 🔹البته معنای این تحلیل این نیست که هیچ خطری در عراق نبوده است، اما سوال این است که اگر امام (ع) بنا داشت در جایی مستقر شود، کجا را باید بر می گزید؟ آیا (ع) کسی بود که بیعت کند؟ آیا کسی بود که اجازه دهد امام (ع) بدون بیعت، زنده بماند؟ اگر سيدالشهداء (ع) به عراق نمی رفت، در آن صورت همه کتب تاریخی نمی نوشتند: اگر به عراق رفته بود پیروز می شد؟ یا چرا به نامه های مردم پاسخ مثبت نداد؟ چرا اجازه داد که در حجاز به دست عمّال یزید به شهادت برسد و هیچ اقدامی نکند؟ این سوالات و نمونه آنها، مواردی است که در صورت عدم انتخاب و مسافرت به کوفه در ذهن هر عاقلی مطرح می شد. به هر حال پاسخ (ع) به تمام دعوتهای به ظاهر خیرخواهانه ای که ایشان را به مماشات با یزید توصیه می کرد منفی بود، و برای همین نیز مکه از سوی عمال یزید برای (ع) در حال ناامن شدن بود. از نکاتی که امام (ع) در موارد متعدد بدان اشاره فرموده، این است که و عمّالش اجازه ادامه حیات را در مکّه به او نخواهند داد و به هر صورت او را به قتل خواهند رساند. (ع) در برابر اعتراض ابن عباس، فرمود: «این که دو وجب دورتر از مکّه کشته شوم، بهتر از آن است که یک وجب دورتر کشته شوم». [۱] 🔹این نکته علاوه بر اشاره به حفظ حرمت مکّه به این نکته نیز توجه می داد که (ع) در خطر است و حضرت باید در این باره اقدامی بکند. نیز آن حضرت در برابر اعتراض ابن عمر فرمود: «این گروه مرا رها نخواهند کرد ... آنها اصرار دارند تا من بیعت کنم و من نمی خواهم چنین کنم، بنابراین آنها مرا خواهند کشت». [۲] این جمله به خوبی وضعیّت سيدالشهداء (ع) و واقعیّت موجود را نشان می دهد. امام (ع) در مورد دیگری فرمود: «اگر در سوراخ جانوران بیابان نیز پنهان شوم، مرا بیرون آورده و به قتل خواهند رساند». [۳] همچنین زمانی که از حضرت پرسیدند که چرا برای رفتن عجله می کند، امام (ع) فرمود: «اگر تعجیل نکنم مرا دستگیر خواهند کرد». [۴] و بار دیگر فرمود:  « مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرویم تعرّض کردند، صبر کردم، خواستند خونم را بریزند، گریختم». [۵] این نقل‌ها شاهد صدق این گفته است که به هر حال آنها تصمیم بر قتل ایشان داشتند و امیدی به زنده بودن، به صورتی که بیعتی نیز صورت نگیرد، نمی توانسته وجود داشته باشد. طرف دیگر قضیه رفتن به سمت عراق است. وقتی قرار شد آن حضرت از مکّه خارج شود، کدامین نقطه می بایست انتخاب می شد؟ ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، دارالفكر، بيروت، چ اول، ج۳، ص ۱۶ [۲] همان [۳] الفتوح، ج۵، ص۱۱۶ [۴] تاريخ طبرى، ج۴، ص۲۹۰ [۵] الفتوح، ج۵، ص۱۲۴ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هشتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۲) 🔹در فاصله ماه شعبان تا ذیحجه که (ع) در مکه بود، نامه های مکرّری از عراق به دست ایشان رسید. این نامه ها به شکلی بود که بعدها به صورت دلیل عمده امام (ع) برای رفتن به عراق شد. در بسیاری از موارد وقتی اعتراض به رفتن می شد، امام مساله نامه‌ها را مطرح می‌کرد. [۱] هنگامی که (ع) در برابر حرّ رسید، همین نامه‌ها را دلیل آمدن خود ذکر کرد. زمانی که عمر بن سعد علّت آمدن امام را به عراق جویا شد، پاسخ، همان نامه ها بود. امام (ع) در برابر این نامه چه می توانست بکند؟ او تا مسلم را نفرستاده بود، اطمینان کافی نداشت، امّا اکنون نامه نماینده اش رسیده بود که بهترین دلیل بر بیعت مردم کوفه با امام (ع) بود. از این رو در برابر اعتراض ابن عباس در آخرین مرحله، (ع) به او فرمود: «من می دانم که تو اهل نصیحت کردن هستی، امّا مسلم به من نامه نوشته که مردم بر بیعت و یاری من اجتماع کرده و من نیز تصمیم به رفتن گرفته ام». [۲] 🔹در پایان، با توجه به آنچه گفته شد و به عنوان جمع بندی می گوییم که همانطور که گفته شد (ع) نمی خواست به هیچ وجه موافقتی با و حاکمیّت او داشته باشد، حتی اگر این مخالفت منجر به شهادت حضرتش بشود. در عین حال در پی چاره بود تا در صورت امکان، انقلابی را علیه یزید برپا کرده و خود بر جامعه حاکمیّت پیدا کند. این چهار چوب، خواست (ع) بود. جهان اسلام همانطور که دیدیم از نظر سیاسی در آن شرایط ویژگی های خاصی داشت که عموما مساعد با اهداف و خواست های اصلاحگرانه ایشان نبود؛ بنابراین باید به گونه ای رفتار می کردند که بتوانند با توجه به آن شرایط به اهداف خویش در جهت دفاع از اسلام و اقامه حکومتی عادلانه با موفقیت دست یابند. طبیعی است که (ع) به تناسب، اهدافی در چند سطح را در نظر داشت. تشکیل حکومت (بعنوان زمینه ای برای اجرای احکام و فرامین الهی، بسط عدالت و...) می توانست بالاترین موفقیتی باشد که حضرت به آن می اندیشد. اما اینگونه نبود که با منتفی شدن زمینه های این هدف حداکثری، ایشان و انقلابی خود را ناکام و تمام شده تلقی کنند و از میانه راه بازگردند. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، همان، ج۳، ص۱۶۳ تا ۱۶۵ [۲] مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، دارالاندلس، بیروت، ج۳، ص۵۴ و ۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ‍ ⭕️حضرت زینب (س) پیروز جنگ روایت های بعد از واقعه عاشورا 🔹سال ۶۱ هجری قمری، (ع) و یارانش در کربلا به شهادت میرسند. دورانی که تصور بر این است فاقد معنا بوده و هنوز اثری از تکنیک های رسانه ای وجود نداشته است، اما نگاهی به قبل، حین و بعد از این حادثه نمایانگر چیزی جز آنچه می پنداریم، است. برای وقوع چنین جنایتی آماده سازی افکار عمومی و تغییر DNA فکری جامعه دارای اهمیت است. حاکمان آن دوران با تکیه بر شیوه های رسانه ای همچون و سعی در اقناع افکار عمومی برای همراهی با برنامه هایشان را داشتند، و از همین روی مردم کوفه به یکباره تحت تاثیر روش های مورد اشاره، تغییر رویکرد داده و از همراهی با امام (ع) منصرف می شوند. آنها که خود حسین ابن علی (ع) را دعوت کرده بودند، تحت تاثیر القائات آن زمان، رفتاری مغایر با آنچه باید را اتخاذ کردند. در واقع با ایجاد اختلال در معیار، در رویه و محاسبات نیز اختلال ایجاد شد. 🔹عملیات روانی گسترده دستگاه حاکم و در پوشش واقعیت، آن دوران را برای همراهی در جنگ علیه خاندان رسالت، اقناع و متقاعد کرد. پنهان سازی بخشی از واقعیت و استفاده از توسط دستگاه حاکم، باعث شد تا بعد از حادثه عاشورا بسیاری ندانند آنکسی که و از او به عنوان خارجی یاد کردند و به قتلش رساندند، نوه رسول خدا (ص) بوده است. آنها با روایت سازی و تمسک به و عنوان سازی، مردم را متقاعد کردند علیه کسی وارد جنگ شوند که در برابر حکومت خروج کرده است و روایت قیام علیه ظلم را به روایت «خروج علیه خلیفه» تغییر دادند. بنابراین استفاده از تکنیک های مختلف پیش از وقوع حادثه کربلا، در وقوع آن نقش مهمی را ایفا کرد. حین حادثه عاشورا تک تک رفتارهای (ع) و یارانشان کارکرد رسانه ای خاص خود را داشته است. از نماز ظهر عاشورا در میان جنگ تا توبه حر و رفتار ابوالفضل العباس و… همگی حاوی پیام رسانه ای به مخاطب است. 🔹اما نکته مهم رفتار و (س) پس از عاشوراست. نقش رسانه ای ایشان در این مقطع تاریخی بر کسی پوشیده نیست. اوست که پیام عاشورا را در محیطی که دستگاه حاکم با القای دروغ و انگاره سازی های مختلف علیه امام حسین (ع) وارد عمل شده است، به گوش افکار عمومی زمانه‌ی خویش می رساند، و با خطبه های تاریخی اش و رفتار توام با صبر و وقارش به گوش دنیا میرساند که آنچه به آن ها گفته شده، دروغ بوده و آنکه در دشت کربلا به شهادت رسیده، حسین (ع) بوده و آنجاست که مردم متوجه میشوند چه روی داده و آنکسی که علیه اش وارد جنگ شدند نوه رسول گرامی اسلام بوده است. (س) با افشاگری خود، انگاره سازی و دستکاری واقعیت توسط دستگاه حاکم را ناکارآمد می کند. حضرت زینب (س) توانست تمام عمق فاجعه دشت کربلا را به گوش همگان برساند. 🔹بانوی گرامی کربلا پس از حادثه، با ایفای نقش رسانه‌ای خود امکان هرگونه دستکاری یا رمزگشایی اشتباه را از مخاطب سلب، و او را با حجمی از اطلاعات مواجه میکند تا چرایی و اهداف قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در برابر ظلم را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد که اگر او و خطبه هایش نبودند، ، حادثه عاشورا را به گونه ای دیگر روایت می کرد. این نقش آفرینی رسانه ای قدرتمند ایشان بود که توانست افکار عمومی را آگاه، و تمام فضاسازی های شکل گرفته را بی اثر کند. آنچه به عنوان کارکرد رسانه ای آن دوران توسط حاکمیت صورت گرفته بود، سرکوب افکار از طریق حذف و قلب حقایق بود. آنها با ، گاه بخشی از حقیقت را حذف و گاه بخشی غیرواقعی به آن اضافه میکردند و دست به تخریب و میزدند. آنها با برچسب زدن (خروج علیه خلیفه) به ایجاد حوزه معنایی منفی برای سرکوب موضوع و فرد موردنظر، می‌پرداختند. 🔹 (س) در عصر تحریف و دروغ و نیرنگ، توانست با ایفای نقش دقیق و بهنگام خود، پیام واقعی کربلا و آنچه رخ داده بود را به گوش افکار عمومی برساند و تمام تکنیک های رسانه ای حاکمان دورانش را خنثی و پیام واقعی کربلا را برای همیشه در تاریخ زنده نگه دارد. در دوره ای که روایت های ارائه شده مبتنی بر دروغ و نیرنگ و تحریف عمیق تاریخی بوده است، (س) با ارائه روایت مبتنی بر واقعیت و اثرگذاری ویژه، افکار عمومی را با حقیقت بزرگی روبرو کردند که بنیانگذار جریانات پس از عاشورا و تا ابد خواهد بود. و شاعر چه نیکو گفته است: «سر نی در نینوا میماند اگر نبود؛ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود». نویسنده: دکتر معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانه‌ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امت اسلامی در عصر معاويه و يزيد، دچار مرگ اراده شده بود؟ 🔹در روزگار و (لعنت الله علیهم)، ، و اختياری از خود نداشت و كالبدی بی جان بود كه نه احساسی داشت و نه اختيارى؛ زيرا قيد و بندهای گرانی بر آن بسته بودند و روزنه های نور و بينش را به رويش مسدود كرده و ميان آن و ميان اراده اش حايل ساخته بودند. ، به تخدير مسلمين و فلج ساختن انديشه آنان همّت گماشت‌. 🔹، دل‌هايشان همراه (عليه السلام) بود، اما آنان نمی توانستند از قلب ها و ضميرهايشان پيروى كنند، از آن جهت كه ، به زور بر آنها تسلط يافته بودند و چيزى از كارهای خود را مالك نبودند؛ نه بر ايشان بود و نه ، نه و نه تصميمى، همچون مجسمه هايى شده بودند كه در آنها نه احساسی بود و نه حركتى، 🔹جامه خواری بر آنها پوشانيده شده و در زير تازيانه های و تجاوز آنان، فرومايه و بی مقدار گشته بودند. (علیه السلام)، به سوی صحنه های و فداكاری رهسپار گشت تا در ، روح و بدمد. شهادت آن حضرت، نقطه تحولی در تاريخ مسلمين و حيات آنان بود، آنگاه آنان به يكباره دگرگون گشتند و به سلاح نيروی و ، مسلح شدند، 🔹و از همه منفی بافی هايى كه بر آنها دست يافته بود، رها گشتند و مفاهيم ترس و تسليم كه بر آنان پنجه زده بود، به اصول انقلاب و مبارزه مبدّل شدند. آنان دست در دست، های فراوانی را به پا كردند كه تخت های سلطنت را درهم كوبيد و قدرت شان را به نابودی كشيد. منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
🔹با عنایت به نکته فوق باید اشاره کنیم که چنین مورّخینی سعی دارند شیعه را به گونه‌ای نشان دهند که اهل وفای به عهد نیستند. به سخن دیگر، دشمنان شیعه بر آن هستند تا گناه عدم حمایت مردم کوفه را بر عهده شیعیان بگذارند. در حالی که توضیحات ذیل تا حدودی نشان خواهد داد که تنها بخشی از مردم کوفه در آن شرایط، شیعه بودند و آنها نیز در شرایطی قرار گرفتند که نتوانستند از امام حسین (علیه السّلام) دفاع کنند، گرچه اگر در حدّ ایثار، قصد فداکاری داشتند، می‌توانستند چنین کنند. این سخنی است که باید درباره آن به اختصار شواهدی ارائه دهیم. 🔹تصویری که از شرایط کوفه در آن زمان می‌ توان به دست داد چنین است: کسی بود که گرچه برای مردم شام تحمّلش آسان بود، امّا برای مردمی چون مردم عراق تحمّلش قدری مشکل می‌نمود. هنگامی که روی کار آمد، شیعیان کوفه مخالفت را آغاز کردند. بسیاری از مردم کوفه نیز که جانشین مناسبی برای جایگزینی یزید نداشتند، بر اثر جوّ عمومی، حسین بن علی (علیه السّلام) را برگزیدند. به علاوه که عراق در شرایط طبیعی مایل به پذیرش حکومت شام نبود. وقتی که دعوت از ناحیه شیعیان آغاز شد، نه تنها عوام مردم - با روحیه خاص خود - پشتیبانی خود را اظهار کردند، بلکه کسانی نیز که موقعیّت خود را در خطر می‌دیدند و یا تحت تأثیر روحیّه دیگر مردم، اظهار حمایت از (علیه السّلام) کردند. [۱] نتیجه آن، پیدایش جوّ کاذب اما عمومی در حمایت از امام حسین (علیه السّلام) بود. 🔹جوّی که به خاطر خلأ سیاسی پس از مرگ معاویه، بنی امیّه نیز برای مدتی نتوانستند جای آن را پر کنند. به ویژه، با حاکمیّت نعمان بن بشیر که فردی سهل‌گیر بود، این جوّ گسترش یافت و تا وقتی که ابن زیاد به کوفه نیامده بود به سرعت رو به فزونی بود. با توجّه به حدیثی از امام حسین (علیه السّلام)، می‌توان احتمال دیگری را نیز برای دعوت از ناحیه بزرگان پذیرفت، و آن این که آنها عمداً به این جوّ دامن زده بودند تا امام را به عراق کشانده و در آنجا به شهادت برسانند. فرمایش امام حسین (علیه السّلام) چنین است: «وَ مَا کَانَتْ کَتَبَ إِلَیَّ إِلَّا مَکِیدَةً لِی وَ تَقَرَّبَا إِلَی ابْنِ مُعَاوِیَةَ». [۲] در هر حال مسلّم است که قسمت اعظم این جوّ جلوه مثبت داشت، و زمانی که مسلم بدان دیار رفت فضا را چنان دید که باید هر چه زودتر از امام بخواهد تا به کوفه بیاید. پی نوشت‌ها؛ [۱] افرادی چون عمرو بن حجاج و شبث بن ربعی که خود در کربلا فرماندهی سپاه ابن زیاد را داشتند، از کسانی بودند که به امام حسین (علیه السّلام) نامه نوشته بودند. (الفتوح، الكوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم، دارالکتب العلمیه، بيروت، ۱۴۰۶ق، ج ۵، ص ۵۰-۵۱). [۲] كتاب جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، أحمد بن يحيى بن جابر، تحقيق: سهيل زكار، رياض زركلى، دارالفكر، بيروت، ۱۴۱۷ق، چاپ اول، ج ۳، ص ۱۸۵؛ الفتوح، همان، ج ۵، ص ۱۶۹ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم‌السلام)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، ۱۳۸۱ش، چاپ ششم، ص ۱۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دین، تأمین‌کننده دنیای انسان 🔹دنیای بهتر هم با علیه‌ السلام بود، نه با ، ولی انسان، خوشی و راحتی می‌خواهد و به هر چه می‌رسد، بالاتر از آن را طالب است و آرامش ندارد تا به نفس مطمئنه برسد. اما جهل و یا غفلت دارد که داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: «أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ هان! دل‌ها فقط به یاد خدا آرام می‌گیرند». [رعد، ۲۸] یعنی تنها وسیله آرامش دل، ذکر الله است، ولی ما بر اسباب تکیه می‌کنیم، 🔹و از مُسَبب‌ الاسباب غافل هستیم، و حال اینکه خداوند متعال می‌ فرماید: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِله جَميعاً؛ قدرت، توانایی همگی فقط از آن خداست». [بقره، ۱۶۵] مگر اینکه انسان خودش از میان برود، که: «أَعْدی عَدُوک، نَفْسُک التی بَینَ جَنْبَیک؛ بزرگترین دشمن تو، نفس تو است که در وجود تو نهفته است». [۱] برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که با حسین علیه‌ السلام هستیم، یا با یزید. پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۶ و ۶۴؛ ج ۷۱، ص ۲۷۱ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۸۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند 🔹 هر راهی را بدون و پایبندی به و برود، روزبه‌روز می‌ کند و تاریخ، از جمله قضایای و پیامدهای آن مانند ، هر روز تکرار می‌ شود؛ زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق می‌ شود، و همیشه و مثل حسین (علیه السلام) و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یا در رکاب (علیه السلام) است. بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل است و یا و پیرو آن. 📕رحمت واسعه، ص۱۶۱ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
⭕️نقش غذا در سعادت و شقاوت انسان 🔹وای بر ما اگر در خصوص و از اجتناب نکنیم؛ زیرا همین که و و یا ما می‌شود، و یک وقت نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که به ایمان آورده‌ایم! از آیه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ» [۱] (و نزدیک این درخت نشوید، تا مبادا از ستمکاران شوید)، استفاده می‌شود که همین و بود که در سلسله علل و معالیلِ علیه‌ السلام قرار گرفت! 🔹 که قابلیت و فرشته‌ شدن را دارد، هر چند طرف مقابل آن در پستی اسفل‌ السافلین می‌باشد، در اثر و است که نیروی آن در خون، و بالاخره اثر آن در اعضا، بلکه در و مغز و انسان ظاهر می‌شود. علمای سابق که آن‌ همه در علم و عمل موفق بودند و عمر با برکت داشتند و از انحراف فکری سالم بودند، در اثر خوردن و از بوده است. پی‌نوشت [۱] بقره، ۳۵؛ اعراف ۱۹ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۳۷ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️نهضت امام حسین علیه السلام 🔹 - سلام الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ، در مقابل ، در مقابل چه باید کرد. با اینکه از اول می‌دانست که در این راه که می‌رود، راهی است که باید همه خودش و خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای قربانی کند، لکن عاقبتش را هم می‌دانست. 🔹اگر نبود این نهضت؛ - علیه السلام - و اتباع یزید، را وارونه به مردم نشان می‌دادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به حقد و حسد داشتند. با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائله‌ای و چه وارد شد. 🔹و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع شد، علاوه بر این، در طول آموخت به همه که راه همین است. از نترسید، عدد، کار پیش نمی‌برد، اعداد، ، اعدای ، آن است که کار را پیش می‌برد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در توانا باشند و . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۷/۲۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️عاقبت قیام بر ضد خدا 🔹آن کسی که بر ضد قیام کند، بر ضد قیام کند، آن کسی که کند بر اسلام، خیانت کند بر مملکت مسلمین، عاقبتش این است، و این عاقبت سهلی است؛ عاقبت‌های بالاتر در کار هست. این الآن بهشتش این است که در دنیا باشد با همه ! این موفق به نخواهد شد. من نمی‏ گویم نباید بشود اما نخواهد شد! 🔹 - سلام الله علیه - از قراری که منقول است به یاد داد که از چه راه توبه کن. حضرت می‏ گویند: حضرت زینب فرمود، آخر به این!؟ [امام سجاد پاسخ فرمودند] این موفق نمی‏شود به توبه. کسی که را بکشد موفق به توبه نمی ‏شود. اگر موفق می ‏شد به صحیح، قبول می‏ کرد خدا لکن نمی‏ شود. 🔹یعنی جوری می ‏شود، قلب انسان طوری می ‏شود که دیگر برای انسان امکان ندارد آن قلب را از آن طبعی که برایش واقع شده است، از آن که برایش واقع شده است، بتواند نجات بدهد. دعا کنید که انسان این طور نشود. خداوند در مُهر نگذارد؛ یک مُهری که دیگر نتواند خودش هم هیچ کاری بکند. 📕صحیفه امام، ج ۶، ص ۳۱۵ منبع: پرتال امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات مجالس عزاداری و گريه بر سیدالشهداء (عليه السلام) حفظ رمز نهضت حسينی است. 🔹به راستی چرا در دوران منحوس سلاطين و پادشاهان جور از برپايی مجالس عزای (عليهم السلام) به خصوص جلوگيری می شد؟ آيا نه اين است كه و دیگر امامان شيعه، سبب می شود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابی، مردم را از ظلم های حکومت‌ها آگاهی دهند و انگيزه قيام آن حضرت كه و است به اطلاع مردم برسد. آری، اينگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاه هايى است كه به بهترين روش و زيباترين اسلوب مردم را به سوى دين خوانده و عواطف را آماده می كند، 🔹و جاهلان و بی‌خبران را از خواب سنگين غفلت بيدار می‌سازد و نيز در اين مجالس است كه مردم، را همراه با ، از مكتب (عليه السلام) می‌آموزند. گريه بر (عليه السلام) و تشكيل «مجالس عزای حسينی» نه تنها را حفظ می‌كند، بلكه باعث می گردد شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين برخوردار شده و در جهت رشد و پرورش يابند. 🔹كدام اجتماعی است كه در عالم چنين اثری را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثه‌ای است مانند «حادثه جانسوز كربلا» كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدينسان اثر خود را در جامعه بشريت گذارده، و روز به روز دامنه آن وسيعتر و پيروی و تبعيت از آن بيشتر گردد؟ از اين رو بايد گفت كه در حقيقت مراسم ، حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس  (عليه السلام) و در نتيجه حافظ اسلام و ضامن بقای آن است. 🔹«موريس دوكبری» اندیشمند فرانسوی می‌نويسد: «اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را می‌دانستند و درك می‌كردند كه چه روزی است، اين عزاداری را مجنونانه نمی پنداشتند، زيرا پيروان (عليه السلام) به واسطه (عليه السلام) می‌دانند كه و و استعمار را نبايد قبول كنند، زيرا شعار پيشرو و آقای آنان تن به زير بار و ستم ندادن است. قدری تعمق و بررسی در مجالس عزاداری (عليه السلام) نشان می‌دهد كه چه نكات دقيق و حيات بخشی مطرح می‌شود، 🔹در مجالس عزاداری (عليه السلام) گفته مى شود كه (عليه السلام) برای حفظ و مردم و بزرگی مقام و مرتبه ، از و و گذشت، و زير بار استعمار و ماجراجويی نرفت؛ پس بياييد، ما هم شيوه او را قرار داده از زيردستی استعمارگرايان خلاصی يابيم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجيح دهيم...»  منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️وجوب قیام علیه ظلم با علم بر شهادت 🔹 قیام کردند بر ضد ؛ و شاید و همان طور هم بود که خوب، اطمینان به این بود که موفق به اینکه را از سلطنت بیندازند نشوند؛ این اخبارش هم این طور است که ایشان مطلع بودند بر این مطلب؛ در عین حال برای همین معنی که بر ضد یک قیام کنند - و لو اینکه کشته بشوند - کردند و کشته دادند و کشتند و خودشان هم کشته شدند. بیانات‌حضرت‌امام در جمع ایرانیان مقیم خارج، درباره وجوب مبارزه با حکومت های ظالم ۵۷/۰۸/۲۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه امام سجاد (علیه السلام) برای زنده نگهداشتن عاشورا 🔸یکی از اتفاقات مهم در دوران زندگی (علیه السلام) حضور ایشان در بود که به علت که داشتند، در جنگ حضور پیدا نکردند و رسالت انتقال و را برعهده گرفتند. 💠امام سجاد (علیه السلام)؛ احیاء انقلاب کربلا با مولّفۀ تعمیق معارف دینی 🔹 (علیه السلام) از زمانی که پدر بزرگوارش (علیه السلام) به سوی مکه و از آنجا به ، حرکت کرد، همراه کاروان حسینی بود و همه‌ی مصیبت‌ها و سختی‌ها را برای احیاء نهضت حسینی به جان خرید، و در راه تبیین (عليه السلام) از هیچ تلاشی فروگذار نکرد، لذا شاهدیم  پس از حادثه‌ی جانگداز روز که امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران او به شهادت رسیدند، بقیه‌ی خاندان و بستگان آن حضرت‌، از جمله (عليه السلام) را از کربلا به و از آنجا به به بردند، 🔹و اسرای کربلا، به خصوص امام سجاد (علیه السلام) و (سلام الله علیها) در پیام رسانی و و قیام (علیه السلام) نقش اصلی را ایفا نمودند. اگر (علیه السلام) و (سلام الله علیها) چهره‌ی زشت و پلید را معرفی نکرده بودند، در تاریخ از تاثیرگذاری خبری نبود؛ لذا همچنان افشاگری امام سجاد (علیه السلام) ادامه داشت. ایشان با این افشاگری رسالت خود را که آگاه سازی مردم بود، به نحو شایسته انجام داد و سخنان و خطبه‌های آتشین و منطقی آن بزرگوار موجب پیدایش شک و تردید نسبت به حکومت شد. 🔹 (عليه السلام) که پرورش یافته خاندان رسالت و امامت بود، همچون پدرش و دیگر مصلحان آسمانى، هیچگاه در راه مبارزه با ستم از خود سستی نشان نداد و در مقابل هیچ ظالمی سر خم ننمود. با این حال چون در دوران ایشان و با وجود تازه بودن خاطره مبارزه ماندگار پدر گرانقدرش در واقعه ، و تجربه بی وفایی مردم زمانشان، مبارزه مسلحانه نمی توانست تاثیر زیادی داشته باشد، به همین دلایل ایشان شیوه جدیدی در مبارزه را پیش گرفتند. (علیه السلام) ترجیح داد که برای ایجاد در جامعه اسلامی از مسیر و تبیین مقولۀ استکبارستیزی، در قالب بسط و گسترش و بصیرت بخش، و دیگر معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) اقدام نماید. 🔹از آنجا که ایشان در عصر اختناق زندگی میکرد، و نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را به صورت آشکار و صریح بیان کند، از این رو با شیوه ، و «آثار تربیتی و اخلاقی»، و با محوریت عمق بخشی به معارف اسلامی و از طریق و راز و نیاز، ابعاد مختلف حماسه را با تعمیق مردم، در شناخت استکبار زمان تبیین کردند، و نسبت به احیاء انقلاب کربلا اقدام نمودند. همچنین باید اذعان نمود (علیه السلام) با تداوم بر حادثه کربلا و پیرامون این موضوع، سعی بر این نمود که یاد و خاطره (عليه السلام) در اذهان زنده بماند و ضمن زنده ماندن و ایثار، حس کنجکاوی مردم پیرامون ‌ (علیه السلام) و یارانش از از بین نرود. 🔹در این زمینه نقل نمودند که حضرت به مدت بیست سال در عزای پدرش امام حسین (علیه السلام) گریست. هیچ وقت طعامی به محضرشان نیاوردند، مگر آن که چشم هایش پر از اشک گردید. در اینجا باید اعتراف نمود که همین عزاداری های امام سجاد (علیه السلام) و تلفیق آن با معارف ناب اهل بیت (ع)، و تأکید بر در مقولۀ ستیز با استکبار، و قیام در برابر ، بنیان و اساس مراسم های امروز است، که در نتیجه آن، ما شاهد عزاداری های هر ساله مسلمانان جهان در ماه محرم الحرام و بیان اهداف و انگیزه های قیام امام حسین (علیه السلام) میباشیم. 🔹تکرار این عزاداری ها باعث گردیده است که واقعیات این موضوع نسل به نسل در بین مسلمانان انتقال یابد و مسلمین در هر گوشه ای از جهان، از تلاش های (علیه السلام) جهت اصلاح جامعه اسلامی آگاهی یافته، و هر ساله بیان اهداف این قیام در محافل و مجالس خرد و کلان، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. فراتر از این مهم، تداوم این مسئله در بین مسلمانان باعث گردیده است که با گذشت سالها از این حادثه، غیر مسلمانانی همچون گاندی و دیگران خود را شاگردان مکتب (عليه السلام) بخوانند و از این مکتب به عنوان مکتبی جاوید یاد کنند. منبع: وبسایت راسخون به نقل از مرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه اسلامی داشت؟ 🔹 در عموماً، و در عصر حاکمیّت و خصوصاً، نبودند. آنها نمیدانستند که «بنى امیّه» جانشینان برحق رسول الله (ص) نیستند و دلسوز و حامى اسلام نمیباشند، و آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا بودند. آیا آنها نمى دانستند بازماندگان دوران و کینه دیرینه اى از دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خونها هستند، 🔹و از آنجا که پیامبر (ص) پیش بینى این روزها را مینمود، خلافت را بر حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب ، امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! 🔹 فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همانگونه که دیشب در مجلس ولیدبن‌عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که ميفرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به کرد». [۱]  🔹مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مینویسد: دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او میگوید: «پس از شهادت (ع) و حسن مجتبى(ع) که بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على(ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام ميگيرم که نام (ص) را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲]  🔹عناد و مخصوصاً با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیرقابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمیشناختند. که معروف به ، آدم کشى، و و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳]  🔹هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هرکس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هرچند میتوان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] 🔹(ع) براى بیدارى و قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱]لهوف ص۲۰؛ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج۵ ص۱۳۰؛ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴]همان؛ [۵] جواهرالکلام ج۲۰ ص۴۸-۴۶؛ و ج۴۱ ص۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت زینب» (سلام الله علیها) پرچمدار بصیر عاشورا 🔸خداوند پیامبرانش را برای هدایت انسانها مبعوث کرد و آنها پیام خداوند را ابلاغ کردند. در این میان در طول تاریخ کسانی بودند که وظیفه‌ «تبلیغ دین و اشاعه آن» را به عهده گرفتند. آنها با حمایت از دین خدا جانانه تلاش کردند تا پرچم دین روی زمین نماند. همچنین بودند کسانی که نگذاشتند ، نام «خداوند» و «پیامبران» و «ائمه اطهار» را از ذهن انسانها پاک کنند و راه آنها را منحرف سازند. 💠«مبلغ نهضت» 🔹 (سلام الله علیها) پس از شهادت (علیه السلام) پرچم دین را به دوش گرفت و به آگاه‌ سازی و مشغول شد. ایشان با «ادله‌ قوی و استدلال‌های محکم» با مردم سخن می‌گفت و آنان را از راهی که (عليه السلام) در آن قدم گذاشت، مطلع می‌کرد و سعی داشت با «اثرِ خون امام حسین» (علیه السلام) را به انسان‌ها تعلیم دهد. (سلام الله علیها) در مقاطع زمانی و مکانی مختلف با خطابه‌ های آتشین و حماسی خود آن‌چنان در راستای ابلاغ گام نهاد که همگان را به حیرت واداشت. 🔹سخنان این بانوی باعظمت در مواجهه با و و در دفاع از حرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بی‌نظیر است. این بانوی برگزیده اسلام توانست با ابزارها و شیوه‌های گوناگون و و شناخت بی‌کران خود به از حرکت برادر خود (علیه السلام) دفاع کند، تا آنجا که (علیه السلام) زبان به مدح عقیله بنی‌هاشم گشوده است و می‌فرماید: «ای عمه، تو به حمد الهی هستی که نزد کسی تعلیم ندیده‌ای و هستی که نزد کسی نیاموختی». [احتجاج طبرسی، ص ۱۶۶] 🔹 (سلام الله علیها) در غم از دست دادن برادر خود و فرزندان و خویشان صبر کرد تا به و بصیرت‌افزایی‌اش لطمه وارد نشود. ایشان با اتکا به آیات قرآن و بیانات جد و پدرش می‌فرمود: «تا آنجا صبر می‌کنم که خود صبر نیز از نوع صبر من عاجز بماند». [خصائص زینبیه، ص ۲۴۶] خداوند نیز پیشاپیش به ایشان و رهروان راهش بشارت بهشت داد و فرمود: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة» [فصلت، ۳۰] (آنان که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه کردند فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند). 🔹رحلت جانگذار (سلام الله علیها) بنا بر اقوال قوی در روز پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری، در سن پنجاه‌ و شش سالگی، و یک سال و نیم پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) بود. ایشان به برادرش عرض کرد حسین جان، من بعد از تو نمی‌توانم زندگی کنم و همین اتفاق افتاد. «مبلغ‌ نهضت عاشورا» در حالی که پیراهن خونین و چاک‌چاک برادر را در آغوش گرفته بود، از این دنیا هجرت کرد. ایشان از همسرش خواست لحظه مرگ اجازه دهد در زیر نور آفتاب جان دهد. 🔹در اینکه چرا ایشان به سفر کردند اقوال زیادی وجود دارد و دلیلی قطعی در کتب تاریخی دیده نمی‌شود؛ اما بیشترین احتمالی که برای رفتن ایشان به شام داده می‌شود این است که چون حضرت با روحیه ظلم‌ ستیزی‌ای که داشت، در هر محفل و مجلسی علیه دستگاه خلافت سخنرانی و می‌فرمود، به همین خاطر موالیان حکومتی که از شورش مردم هراس داشتند با کسب تکلیف از یزید، ایشان را از مدینه بیرون کردند و این احتمال وجود دارد که حضرت به تبعید شده باشد. 🔹بنا بر نظر برخی دیگر نیز ایشان به رسیدند. عمر پربرکت حضرت سراسر در و طاعت حضرت حق گذشت. او همواره در شدیدترین بلاها و سخت‌ترین حالات جز آنچه پسند خدا بود، نگفت و جز آنچه بود، نکرد. از (علیه السلام) نقل است: «عمه‌ام با این همه مصیبت‌های از کربلا تا شام هیچ‌گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته می‌خواند؛ نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می‌دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم». منبع: راسخون @tabyinchannel
⭕️اعتراف معاویه به غصب حق اهل‌بیت علیهم‌ السلام 🔹اهل منبر خوب استقصا نمی‌کنند روایات عامه (اهل سنت) را درباره این مطالب که آن‌چه این‌ها نقل کرده‌اند حجت است. می‌گوید حضرت تشریف داشت، هم بود، هم بود، شاید کس دیگری هم بوده که این را نقل کرده. سلام الله علیه، کلمه‌ای گفت، [که] در نظر آن‌ها تند بود، بر علیه بود. [اما] وقتی که داشت تشریف می‌برد، [معاویه] یک جایزه خطیره‌ای (بزرگی) برای او حواله داد. 🔹 اعتراض کرد؛ او آن حرف را به تو زد، [تو] به او این مقدار جایزه می‌دهی؟ [معاویه] گفت: «یا بُنَیَّ، والله إنَّ أَلْحَق لَهُمْ، أَخَذْناهُ مِنْهُمْ أَفَلا نُرْدِفُهُمْ دآبةً أَخَذْناها مِنْهُمْ؟!» (فرزندم! [حکومت] از آن ایشان (خاندان پیامبر) است، و ما [به ظلم] از آن‌ها گرفته‌ایم! آیا آن‌ها را بر مرکبی که از آن‌ها غصب کرده‌ایم، سوار نکنیم!)؛ حاضر نباشیم پشت سر خودمان هم بنشینند؟ چه کلمه بسیار عجیب و غریبی است! آدم این‌ها را نباید حفظ کند؟ ما در روایات خودشان، عجائب و غرائب دیده‌ایم، بر له (به نفع) علیهم السلام، علیه دشمنان اهل بیت. بیانات حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) در درس خارج فقه، کتاب حج، ١۴ دی ١٣٨۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel