eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
442 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️توجه اسلام به جو سالم جامعه 🔹 تکیه فراوانی روی این مسئله دارد، که جو نباید جو تهمت و بهتان و افترا و بدگویی باشد. مردم مسلمان موظفند که هر وقت چیزی در مورد برادران و خواهران مسلمان خود شنیدند، مادامی که به سر حدِ یقین قطعی، نه ظن و گمان، نرسیده اند که جای شک و شبهه نباشد و یا بینه شرعی اقامه نشده است، آنچه می‌شنوند، به اصطلاح معروف «از این گوش بشنوند و از گوش دیگر بیرون کنند»، و به تعبیر دیگر همانجا که می‌شنوند دفن کنند، و حتی به صورت اینکه «من شنیدم» هم نقل نکنند؛ 🔹نه تنها به صورت یک امر قطعی نقل نکنند، حتی اینطور هم نگویند که «من چنین چیزی شنیده ام». همین گفتن شنیدم هم پخش است و اسلام از پخش این نوع خبرهای ناپاک و آلوده ناراضی است. مخصوصا یک جمله در ذیل دارد که می‌فرماید: «والله یعلم و انتم لا تعلمون؛ و خدا می‌داند و شما نمی دانید»، می‌خواهد بفرماید که شما نمی دانید این جنایت، چقدر جنایت بزرگی است و طبعا هم نمی دانید که عقوبت این جنایت چقدر بزرگ است. اسلام می خواهد که محیط و جو جامعه اسلامی بر اساس اعتماد متقابل و حسن ظن و ظن خیر و بر اساس خوب گویی باشد، نه بر اساس بی اعتمادی و بدگمانی و بدگویی؛ 🔹و لهذا اسلام غیبت را آنچنان حرام بزرگی دانسته است که تعبیر قرآن این است: «وَ لَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا؛ [حجرات، ۱۲] و کسی از شما غیبت دیگری نکند، آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟». بدین معنا آنکه از کس دیگر غیبت می کند، در واقع دارد گوشت او را می خورد، در حالی که او مرده است. روی همین اساس است که قرآن با بیانات گوناگون، این مطلب را تأکید و تکرار می کند. 📕مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ص ۴۷ - ۴۸ منبع: وبسایت طهور @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش اول) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است.   💠مبانی‌تربیتی در تربیت‌ عاشورایی امام سجاد (ع) 1⃣خداشناسی و اهتمام خاص به تربیت توحیدی 🔹در نظام تربیتی (ع)، اتکا بر مباحث و به عنوان اولین مبنا شناخته شده است. انسانی که خود را در مدار تربیت توحیدی قرار داده، علاوه بر اینکه روحیه خداجویی در نهان او قوت می‌یابد، تمایل و کشش فراوانی به سوی نور و خوبیها پیدا میکند، از طرفی به هر اندازه انسان خود را از این نور دور نماید، بیشتر در سیاهی‌ها گم شده و به تاریکی ها مبتلا میشود. انسانی که در زندگی، جایگاه ممتاز و ویژه ای برای مباحث خداشناسی و تربیت توحیدی تعریف نکرده، به راحتی به خود اجازه میدهد که وارد در هر منطقه ممنوعه شده و خود را به هر آلودگی مبتلا نماید. 🔹موضوعی که نمود عینی آن را می توان در رفتار شقی ترین افراد روی زمین در صحرای کربلا مشاهده کرد؛ کسانی که با فراموش کردن خدا دست خود را به خون ولی خدا آغشته کردند. برگزیدن‌ قالب‌ دعا و نیایش با خدای متعال، بهترین گواه بر توجه و اهتمام خاص (ع) به نظام تربیت توحیدی است. این موضوع نشان دهنده این مطلب است که حضرت تلاش دارد در قالب دعا و نیایش، انسان غرق شده در روزمرّه‌گی های مادی و دنیوی را با زیبایی‌های نگاه توحیدی آشنا سازد. یکی از این موارد توجه به مباحث خداشناسی و توحیدی را به خوبی میتوان در فرازهای ابتدایی خطبه ای که حضرت در شام ایراد فرمودند، مشاهده کرد. 🔹از جمله نکات درس آموز و توحیدی که امام‌ سجاد (ع) در خطبه شام به آن اشاره کردند، سخنران مجلس یزید لعنت‌ الله‌ علیه، که در مقام مدح یزید سخن می‌گفت را مورد خطاب قرار داده و به او این چنین نهیب می‌زنند: «وَیْلَکَ أَیُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَیْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَکَ مِنَ النَّار؛ [۱] اى خطیب، واى بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدى. جایگاه تو پر از آتش خواهد شد». نکته‌ تربیتی‌ این‌ سخن‌ حضرت بسیار روشن است؛ انسانی که خود را در نظام تربیت توحیدی پرورش داده است، برای رضایت و خوشایند غیر خدا کاری بر خلاف رضایت الهی انجام نمی‌دهد، اصل‌ و محور رضایت‌ الهی است. این باور انسان را از بسیاری از تباهی ها و وارد شدن در مناطق ممنوعه باز می دارد. ... پی نوشت: [۱] بحار الأنوار،ج‏۴۵ص۱۳۷ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش دوم) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است. 💠مبانی‌ تربیتی در تربیت ‌عاشورایی امام سجاد (ع) 2⃣اسوه‌ و ملاک‌ قرار دادن‌ پیامبر (ص) 🔹از جمله مهم‌ترین و پیچیده‌ترین ظلم هایی که از صدر خلقت تا کنون به وقوع پیوسته، پشت پا زدن به سنت و سیره نبوی در جامعه اسلامی بود، موضوع مهمی که ریشه اصلی همه مشکلات تربیتی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و اعتقادی به شمار می آمد، در واقع زمانی که جامعه انسانی فرهنگ نبوی و محتوای انسان ساز وحیانی را مورد بی مهری خود قرار داده و به آن تمکین نمی‌نماید و خود را مطیع خواهش های نفسانی و شیطانی قرار میدهد، واقعه تلخ و دردناک سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا به وقوع می‌پیوندد. 🔹 (ع) نیز به نوعی ریشه مشکلات به وقوع پیوسته را، دوری از سیره و سبک زندگی نبوی معرفی کرده و تلاش دارد در خطبه شام، مردم را متوجه این فراموشی مرگبار نماید، از این رو نسبت و ارتباط خود را با منبع وحی مشخص میکند: «هر کس مرا شناخت که شناخت، و براى آنان که مرا نشناختند، با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. اى مردم! من فرزند مکه و منایم؛ من فرزند زمزم و صفایم؛ من فرزند کسى هستم که حجرالاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود؛ من فرزند بهترین طواف و سعى کنندگانم؛ من فرزند بهترین حج ‌گزاران و تلبیه‌گویان هستم؛ من فرزند آنم که بر براق سوار شد؛ من فرزند پیامبرى هستم که در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر کرد؛ من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرةالمنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزدیکترین جایگاه‏ مقام بارى تعالى رسید». [۱] 🔹در واقع فراموشی جایگاه و منزلت امامت و ولایت در تربیت اسلامی نیز ریشه در فراموشی سنت نبوی و دخیل کردن اجتهاد و تفسیر به رأی، در برابر نص صریح بود. قاعدتاً جامعه‌ای که سنت نبوی را به حاشیه رانده و به نوعی تفاسیر سیاسی و شخصی را جایگزین آن می‌نماید، بهره ای از مقام و منزلت امامت نخواهد داشت و این چنین در سال ۶۱ هجری به مصاف آن خواهد شتافت. ... پی‌نوشت؛ [۱] عوالم‌ العلوم‌ والمعارف‌ والأحوال من‌ الآیات‌ والأخبار والأقوال (مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۸ - السجادع، ص۳۰۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز اول وقت 🔹سر اهمیت در توحیدی بودن و به نیت در اول وقت است. در «نماز اول وقت»، شما تمام انگیزه ها و گرایش ها و خواسته‌های نفس خود را فدای خواست مولی می کنید و از خودتان می گذرید، تا اراده و را اجابت کنید. وقتی کسی را به تاخیر می اندازد، معنایش این است که برخی خود را بر خواست خدا مقدم داشته، در حالی که و بندگی، تقدم خواست خدا بر خواست های نفسانی خود است. نزدیک بودن به و قابل مقایسه با نماز آخر و وسط وقت نیست. 🔹 (ره) می فرماید: مطلق تو را به درجات بالای بندگی می رساند، یعنی حتی نماز با خستگی و بدون رعایت مستحبات و حضور قلب کامل هم، اگر اول وقت رعایت شود است. سر این فرمایش ایشان در روح بندگی و عبودیت بیشتری است که در «نماز اول وقت» نهفته است، لذا حتی اگر با خستگی اقامه شود، موثر می شود و بر نماز با تاخیر اولویت دارد، زیرا «نماز با تاخیر» حتی اگر با شرایط کمال باشد، چنان که باید از و اخلاص برخوردار نیست. بعضی می گویند: الان خسته ام و حال ندارم و اگر نماز را از اول وقت آن به تاخیر بیندازم حال بیشتری خواهم داشت. 🔹بله ممکن است که شخص، واقعاً پس از استراحت مختصری نماز با حال تری بخواند، ولی باید توجّه داشت که این موضوع شاید به شکل عادت در بیاید؛ زیرا ممکن است به همین وسیله آدمی را فریب داده و از فیض محروم سازد. به لحاظ اجتماعی هم وقتی مقید به خواندن نماز در اول وقت باشند، در هر منطقه غالب مردم همزمان به می ایستند. این مسئله آمادگی آنان را برای و ایجاد صفوف گسترده و پر جمعیت بیشتر می کند، در حالی که نماز در غیر اول وقت، در بین زمان های مختلف پراکنده می شود و از اجتماع و و انس و در مراکز دینی می کاهد. 🔹 گفت‌وگو و دیدار با است، که جز حضرت حق، دوست و ولی نعمتی برای خود نمی شناسند، مشتاقانه در انتظارند تا در اولین فرصت، جسم و روح خسته از دنیای مادیت خود را جانی درباره بخشند. از این رو حتی قبل از رسیدن وقت ، با انجام مقدمات واجب و مستحب و با نظافت و معطّر نمودن بدن و لباس، خود را برای حضور در پیشگاه معشوق آماده می کنند. (صلی الله علیه و آله) وقتی هنگام می شد، چهره اش تغییر می کرد و به بلال می فرمودند: ارحنا یا بلال. ای بلال ما را با اذان به راحتی و آرامش برسان. 🔹گرچه برای هر یک از نمازهای یومیه، وقت موسّع و طولانی در نظر گرفته شده است، اما همانگونه که موذن بر آن دعوت می کند، (بشتابید به سوی نماز) تأکید بر این است که در ، با شتاب و عجله همگی به سوی حرکت کنند و در آن را اقامه نمایند، و هیچ کار و مشغله ای را بهانه برای تأخیر قرار ندهند. 🔹 (صلّی الله علیه و آله) فرموده اند که: نباشد نمازی که وقت آن برسد، مگر آنکه ملکی در برابر مردم (یعنی هرگاه وقت یکی از نمازهای پنجگانه، که عبارت از صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء است داخل شود، ملکی از ملائک آسمان در برابر مردمی که به دایره تکلیف در آمده اند) ندا کند: که ای ! برخیزید به جانب آتش هایی که به واسطه ارتکاب و مبادرت به امور ناشایست، بر پشته ی خود برافروخته اید، با گزاردن که پروردگار شما بر شما فرض کرده است، فرونشانید. [۱] 🔹 (علیه السلام) در میدان جنگ، آن هم در بدترین شرایط، را اقامه کرد و حاضر نشد که آن‌را از دست بدهد و حتی سه نفر از یاران آن حضرت برای دفاع، در مقابل تیرها ایستادند و شهید شدند. آن حضرت حتی و قتال با دشمنان را مانع نمی بیند؛ ایشان نمی گوید، وقت بسیار است، بگذارید اول تکلیف جنگ را معلوم کنیم، آن حضرت نمی گوید: هم اکنون وقت کار و جهاد است، بلکه می فرماید: ندای اذان سر دهید تا گزاریم؛ زیرا او برای می کند؛ همان کاری که پدرشان (عليه السلام) در کرد؛ همان کسی که فرمود: « را در وقت معین آن بخوان، و به خاطر اینکه بیکاری، پیش از وقت آن را به جا نیاور، و به بهانه کار داشتن، آن را به تأخیر مینداز». [۲] پی نوشت‌ها: [۱] اربعین شیخ بهایی، ص ۷۰۲ [۲] نهج البلاغه، نامه ۲۷ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️حق طلبی امیرالمؤمنین در هر شرایطی 🔹یک‌سطراز سطورکتاب قطور منقبت (ع) این است که این بزرگوار درطول این زندگی پرماجرای خود به چیزهایی اهتمام داشتند، از جمله و . اینها برای ما درس است. وحدت امت اسلامی برای امیرالمؤمنین(ع) مهم بود. استقرار در میان امت اسلامی هم برای امیرالمؤمنین (ع) مهم بود. آن بزرگوار در هر دوجا خود را نشان میدهد؛ هم در آنجایی که در پی دشوارترین آزمونهای زندگی خود را تحمل میکند؛ 🔹آن سختیها را، آن مجاهدتهای دشوار را، آن جنگهایی را که بر آن بزرگوار تحمیل شد - آن سه جنگ دوران کوتاه حکومت، که اینها را تحمل میکند؛ چون دنبال است. را در اینجا با قاطعیت تعقیب میکند - هم در آنجایی که (ع) به خاطر خدا، به خاطر ، به خاطر ، از حقی که برای خود او مسلّم است، چشم‌ پوشی میکند و در مقام معارضه برنمی‌آید؛ را، را، را، وحدت اسلامی را پاس میدارد. 🔹«فامسکت یدی حتّی رأیت راجعة النّاس قد رجعت عن الاسلام یدعون الی محقّ دین محمّد (ص)»؛ یعنی آن وقتی که دیدم مسئله مطرح است، مصالح اسلامی، مصالح جامعه اسلامی مطرح است، در آنجا دیگر سکوت را جایز ندانستم، آمدم وسط میدان برای ایجاد وحدت. مال دوران اولِ پس از رحلت پیغمبر و آن دوران محنت امیرالمؤمنین است؛ آنجا هم را با قاطعیت دنبال میکند. این حق در اینجا وحدت است. اینها برای ما درس است. بیانات مقام معظم رهبری۸۸/۴/۱۵ منبع: وبسایت دفتر معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ پس از اشاره به جنایات در بصره چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر يك تن از را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، قتل همه آن لشكر بر من روا بود؛ زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، همدستِ مفسدان‌ فى‌ الارض بودند] و حال آنكه، از به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، كرده اند.). 🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى يك نفر را مى كشتند قتل‌ تمام‌ لشكرشان جايز بود، تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از عناوين فقهى مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع چهار جواب به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از: 1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه را مباح مى شمرند و اين نوعى انكار است و به اين ترتيب مى شوند. 2⃣برخى گفته اند: كشتن آنها به دليل بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است. 3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق بودند؛ چرا كه لشكرى به راه انداختند و خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، به راه انداختند؛ بنابراين داخل در آيه شريفه مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [۱] و اگر (عليه السلام) مى فرمايد: گناه آنها اين بود كه در برابر فجايع آنان سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات و مفسد بودن آنها. 4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر (عليه السلام) و بر ضدّ خروج كند، است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۲] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ» (كسانى كه با (عليه السلام) به جنگ برخيزند )؛ زيرا مى دانيم (صلى الله عليه و آله) به (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است). 🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان و را قصاص نفرمود؟ حتى به حكم محاربه با امام مسلمين و قيام بر ضدّ و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را با احترام به مدينه بازگرداند؟ 🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و شرايط بحرانى بود كه اگر امام (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، به آسانى مى توانستند توده هاى را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از عمروعاص مى خوانيم كه به عايشه گفت: «اى كاش در روز كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما كشتن‌ تو را بزرگترين دستاويز بر ضدّ قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى (عليه السلام) كه از باقيماندگان صرف نظر كرد و با اين كار خود، را نجات داد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دو اثر شوم ترک «امر به معروف» و «نهی از منکر» 🔸«امر به معروف» و «نهی از منکر» دو واجب از در دین مبین اسلام هستند؛ این دو واجب جایگاه بسیار مهمی در این آیین، و به خصوص مذهب تشیّع دارند و در لسان (علیهم‌ السلام) مورد تاکید بسیاری قرار دارند. اگر به احادیث معصومین (علیهم‌ السلام) رجوع کنیم خواهیم دید آن بزرگواران به شدّت بر انجام این دو واجب در تاکید می‌کردند و شیعیان خود را نسبت به انجام این دو واجب فرا می‌خواندند. 💠برای نمونه به چند مورد از این احادیث اشاره می‌کنیم: 🔹پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر كس و را انجام دهد، جانشين خدا در زمين و جانشين رسول اوست در میان امت». [۱] امام علی (عليه السلام) نیز فرمودند: «تمام‌ کارهای‌ نیک، حتی جهاد در راه خدا در برابر «امر به معروف» و «نهی از منکر» چون قطره‌ی آبی است در برابر دریای پهناور». [۲] همچنین در حدیث دیگری فرمودند: «قوام شريعت به و و بر پاداشتن حدود [الهى] است. [۳] 🔹حضرت در این دو روایت بیان می‌کنند که ارزش و جایگاه «امر به معروف» و «نهی از منکر» از تمام واجبات الهی بالاتر، بلکه مانند قطره در مقابل دریاست، که به زیبایی گویای ارزش و اهمیت این است. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: « و فریضه بزرگ الهی است که با آن، برپا می‌شود و به وسیله‌ی آن، امنیت برقرار می‌گردد، کسب و کار مردم حلال و حقوق افراد تامین می‌شود و در سایه‌ی آن آبادانی می‌آید و از دشمنان انتقام گرفته می‌شود و کارها سامان پیدا می‌کند». [۴] 🔹در این روایت، حضرت به زیبایی می‌فرمایند تمام به انجام این بستگی دارد، و اگر این مورد رعایت نشود، دیگر واجبات نیز انجام نخواهد شد. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند (عز و جل) از كه دين ندارد نفرت دارد؛ عرض شد: مومنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نمی‌كند». [۵] 🔹در این روایت، حضرت می‌فرماید «امر به معروف» و «نهی از منکر» آنقدر مهم است که انجام ندادن آن، به معنای عدم دین و ایمان است؛ یعنی کسی که این را انجام ندهد، اصلا دین و ایمان ندارد، و لو اینکه سایر واجبات را به خوبی انجام داده باشد. این فریضه‌ مهم‌ الهی آن‌قدر مورد مهم و حیاتی است که ترک آن علاوه بر این‌ که را از بین می‌برد، دارای آثار شومی برای است نیز می‌باشد؛ 🔹امیرالمومنین (عليه السلام) در وصیت خود به امام‌ حسن‌ مجتبی (عليه السلام) در این باره فرمودند: « و را ترک نکنید، که افراد شرور و بدکار جامعه بر شما مسلط می‌شوند و آن‌گاه هر چه دعا کنید به اجابت نرسد». [۶] در این حدیث حضرت می‌فرمایند اگر در جامعه‌ای «امر به معروف» و «نهی از منکر» ترک شود، دو اثر شوم در پی خواهد داشت، یکی اینکه بَدان و اشرار جامعه بر مردم مسلط شده و زمام امور را به دست خواهند گرفت؛ دیگری اینکه خوبان جامعه نیز هر چه دعا کنند، دعایشان مستجاب نمی‌شود. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۹؛ [۲] نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴؛ [۳] غرر الحكم، حدیث ۶۸۱۷؛ [۴] وسائل الشیعه، ج ۱۱، باب اول، حدیث ۶، ص ۳۹۵؛ [۵] الكافی، ج ۵، ص ۵۹؛ [۶] نهج البلاغه، نامه‌ی ۴۷ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف امام حسن (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹 و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که دربر داشته باشد، و این یک در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط را به وى واگذار کرد که در اداره امور تنها بر اساس قوانین و روش (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر امام تنها رسیدن به قدرت و تشکیل نبود، بلکه هدف اصلى، و نگهدارى در اجتماع و بر اساس این قوانین بود و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه را به عهده بگیرد، و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع و بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک ریشه دارى در آمده بود و و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹 که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال ، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه مرتکب شده‏ اند؟! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى حکومت اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیحه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد به وقوع پیوست به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: «معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب و (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام سجاد (علیه السلام) و تحقق جامعه آرمانی خیررسان 🔹، موجب تکامل روحی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی می‌شود، به همین جهت است که کلام گهربار علیهم‌ السلام ضرورتاً باید در پیشانی همه کارهای قرار گرفته، و همت و رغبت همگان در تحقق بخشیدن به کلام آن بزرگواران باشد. برای ساخته شدن ، راهی نیست جز آن که همه افراد آن جامعه، به سهم و اندازه و توان خود در شکل‌دهی ارزشهای واقعی جامعه نقش داشته باشند. در این باره، سخن بسیار راهگشای (علیه السلام) میتواند محور اساسی نیل به چنین جامعه آرمانی باشد.  🔹 (عليه السلام) در این باره با زبان دعا و درخواست از خدای متعال، عرض می‌دارد: «به دست من برای مردم و جاری کن و آن را با منّت‌گذاری من تباه مکن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشی نگاه‌دار». [۱] در دین رساندن به دیگران، یکی از دغدغه‌های اساسی مؤمنان شمرده شده است؛ تا جایی که (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «هرکس صبح کند و به همت نورزد، مسلمان نیست». [۲]  🔹 به جامعه اسلامی، ابعاد و مصادیق گوناگون و مصادیقی متناسب با شرایط زمان و مکان دارد. برای گسترش افراد جامعه نسبت به یکدیگر مراحلی قابل تصور است؛ چنانکه در دعای مذکور (علیه السلام) نیز دیده میشود. شوق و آن حضرت، اولین عامل سوق‌دهنده ایشان به سوی به مردم است و به همین خاطر است که از خدای متعال درخواست میکند او را واسطه خیررسانی به مردم قرار دهد. با اینکه به نظر میرسد این مرحله، چندان اهمیتی نداشته باشد، اما در واقع مهم‌ترین مرحله برای به مردم همین مرحله است.  🔹در توضیح آن باید گفت؛ کسی میتواند خواهان واقعی رسیدن به دیگران باشد که قبل از آن، روح خود را از رذایل اخلاقی بزرگی همچون تنگ نظری، حسد، تکبر و... آسوده کرده باشد. در غیر اینصورت، همچنان که در عبارت بعدی دعای (علیه السلام) آمده است، شخص در هنگام کمک به دیگران، ارزش و فایده کار خود را با بر دیگران از بین می‌برد و کار خود را ضایع میکند؛ به عبارت دیگر کسی میتواند میل و رغبت وافر نسبت به به دیگران داشته باشد که راه خود را از هر مانع اخلاقی هموار ساخته باشد. 💠ریشه‌های منت‌گذاری 🔹با اینکه گاهی، اخلاق اطرافیان موجب میشود تا انسان نیز همانند آنها به در کارهای خیر عادت کرده باشد، اما منت نهادن در هنگام انجام خوبیها، ریشه‌هایی عمیقتر از این دارد. به خدا و یا غفلت از آخرت از جمله اصلی‌ترین دلایلی است که موجب میشود انسان به جای امید داشتن به اجر اخروی، درصدد یادآوری کار نیک خود برآید. ، منت گذاری را از نظر تأثیر، همانند ریاکاری دانسته و میفرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، صدقه‌‏هاى خود را با و آزار، باطل نکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد». [۳] 💠ضعف شخصیت درونی 🔹تفاوت اساسی و درونی با دیگر افراد این است که آنها بر خلاف دیگران، ظرف دل خود را با ارزش‌تر از آن میدانند که بخواهند آن را با دلبستگی‌ های کم ارزشی مثل و یا با اخلاقهای پستی همچون تکبر و حسد پر کنند. کسی که خود را به دیگران گوشزد میکند، شرایطی دارد که کار نیکش، دلش را پر کرده؛ در حالی که افراد بزرگوار، از سویی کارهای نیک خود را به راحتی فراموش میکنند و از سوی دیگر، کار نیک دیگران را یادآوری میکنند؛ چنانکه (علیه السلام) در این باره میفرماید: «هرگاه کسی در حق تو احسان و کار خوبی انجام داد آن را یادآور شو و هرگاه تو کار خوبی در حق کسی انجام دادی آن را فراموش کن». 🔹عدم توانایی در فراموشی کارهای خوبی که انجام داده‌، از سویی و یادآوری آنها به دیگران که موجب از دست رفتن ارزش آن کار نیک میشود، از سوی دیگر، نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی درونی و شخصیتی فرد در فراموش کردن کارهای نیکش است. همچنان که در ادامه دعای (علیه السلام) آمده است، نشانه دیگر ضعف شخصیت افراد آن است که به خاطر کارهایی که انجام داده‌اند یا میتوانند انجام دهند به دیگران میکنند. (عليه السلام) نیز در این باره میفرماید: «، از بى‌مقدارى است». برای داشتن جامعه‌ای بزرگ و آرمانی، باید همه افراد، دلهایی بزرگ، همت هایی برای به یکدیگر بدون منت گذاری داشته باشند. پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه سجادیه، نیایش بیستم [۲] علل الشرائع، ص۱۳۱ [۳] ترجمه آیه ۲۶۴ سوره بقره حجت‌‌الاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم منبع: تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مناظرات امام رضا (علیه السلام) چه ره‌آورد و پیام هایی برای علما و دانشمندان جهان اسلام در عصر حاضر دارد؟ 🔹مناظرات (عليه السلام) مسئله ای تاريخی و متعلق به گذشته نيست، بلكه از نظر پاسداری از حريم اسلام و حفظ مكتب، و بسيار جامعی برای امروز و هر زمان ديگر است. جالب اين است كه در آن روز وسايل ارتباط جمعی مثل امروز گسترده نبود، ولی (عليه السلام) از دربار مأمون به عنوان يكى از «مؤثرترين وسايل ارتباط جمعی» آن روز بهره كافی گرفت؛ زيرا اخبار اين جلسات به دليل شرايط خاص حاكم بر آن، در سرتاسر كشورهای اسلامی پخش می شد. 🔹 (عليه السلام) از اين طريق، نه تنها توطئه های تخريبی را خنثی فرمود و او را ناكام گذاشت، بلكه آن روز را كه در شرايط بسيار حساسی از نظر فكری و فرهنگی به سر می برد، از رهايی بخشيد. آری بعيد نيست يكى از دلايل (عليه السلام) برای پذيرش ولايت عهدی تحميلی مأمون، انجام اين رسالت بزرگ باشد. (دقت كنيد) كيفيت برخورد آن حضرت با پيروان مكاتب مختلف نيز از جهات متعددى برای ما درس آموز و الهام بخش است؛ از جمله: 1⃣ با پيروان مكتب های ديگر قبل از هر چيز بايد برخورد باشد. تا جنگ را بر مسلمانان تحميل نكرده اند، آنان نبايد دست به اسلحه برند و از منطق و چشم بپوشند. در گذشته، از طريق و پيش رفته است، و در آينده نيز چنين خواهد بود. «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ». [۱] 2⃣ به قدری است كه از منطق مكتب های ديگر ابداً واهمه ندارد؛ و به همين دليل، در به همه آن ها مجال كافی داده شده است تا عقايد خود را نشر دهند و پاسخ خود را بشنوند. حتی به كسانى كه اصلاً ايمان به خدا و مكتب انبياء نداشتند، آزادی بحث داده می شد، هر چند متأسفانه آنها از اين آزادى سوء استفاده كردند و برنامه ها به شكل ديگرى درآمد و توطئه های گوناگون شروع شد، اقدامات تخريبی ادامه يافت و آنچه ما مايل نبوديم بشود، شد. 3⃣ در هر زمان بايد از تمام مكاتب و مذاهب باخبر باشند و بايد بتوانند با منطق خودشان با آنان سخن بگويند و را بر هر مكتب ديگر اثبات كنند. بنابراين، بحث و گفت‌وگو درباره تمام مكتب ها ـ بدون استثنا ـ بايد در متن دروس حوزه های علميّه باشد. 4⃣در ميان بايد كسانى باشند كه با آشنايی داشته باشند و بتوانند به هنگام لزوم، بدون وساطت مترجمان كه گاه بر اثر ناآگاهی و گاه برای اعمال غرض شخصی، مسائل را تحريف می كنند، با اهل زبان های ديگر سخن بگويند. از اين جا ضرورت تدريس زبان های خارجی در كنار دروس حوزه های علميّه احساس می شود. 5⃣ بايد از «وسايل ارتباط جمعی موجود در جهان» حداكثر بهره گيری را داشته باشند و صدای و تعليمات قرآن را به گوش همه جهانيان برسانند. بديهى است كه اين كار بدون وجود يك حكومت نيرومند اسلامی كار بسيار مشكلی است، چرا كه حكومت های ديگر هرگز چنين فرصتی را به پيروان مكتب اسلام نمی دهند، و نه تنها با سانسور شديد مانع از نشر دعوت اسلامی می شوند، بلكه با ايجاد خفقان و سلب آزادی، نفس را در سينه ها حبس می كنند. اين ها قسمتی از درس ها و الهاماتی است كه از برنامه مناظرات (عليه السلام) مى توان گرفت. 📕مناظرات تاريخى امام رضا (علیه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، بنياد پژوهشهاى اسلامى‏ آستان قدس رضوى، مشهد، ‏۱۳۸۸ش، ‏چاپ دوم‏، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دشمن شناسی» با قوه تعقل 💠«تفکر»، راهی به سوی شناخت دشمن 🔹خداوند متعال در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُون‏». (اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه و درباره شما، كوتاهى نمی‌كنند. آنها دوست دارند شما در و زحمت باشيد. [نشانه‏ هاى] از دهان [و كلام] شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما [و راه‌ هاى پيشگيرى از شرّ آنها] را براى شما بيان كرديم اگر كنيد!). 🔹این آیه، به در مورد روابط شان با کشورهای غیر مسلمان هشدار می‌دهد و جامعه اسلامی را به و در رابطه با فرا می‌خواند. واضح است که به سرکردگی ، دشمنی خود را با «انقلاب اسلامی ایران» به شکل‌های مختلف نشان داده است. مثل حادثه طبس و جنگ تحمیلی و... چند سال گذشته هم در قضیه برجام. 🔹همه دنیا دید که جمهوری اسلامی ایران در توافق برجام چقدر از مواضع خود کوتاه آمد؛ ولی روز به روز دشمنی‌ های آمریکا بیشتر شد و اینکه به تعبیر رهبر انقلاب «وزیر امور خارجه وقت آمریکا در نامه خداحافظی خود، به دولت بعدی توصیه می‌کند که «تا می‌توانید به ایران سخت بگیرید و تحریم‌ها را حفظ کنید، زیرا با سخت گیری میتوان از ایران امتیاز گرفت». [۱] کمتر عاقلی بعد از این همه تجربه و دولت‌ های مستکبر با ایران، در دشمنی آنها شک می‌کند. 💠عاقل از تجربه پند گیرد 🔹معمولاً انسان عاقل، از تجربه‌ها پند گرفته و اشتباهات قبلی را جبران می‌کند. (علیه السلام) در حدیثی در مورد ، بیان می‌کند که: «اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ». [۲] (، اندوختن تجربه ها [و عمل به آن] است، و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده). تجربه‌ای که ملت ایران از سالیان پیش، از دشمنی گرفته و هم در قضیه برجام تکرار شد، باید فراروی جامعه اسلامی قرار گیرد و به آن بها داده شود؛ زیرا که به حکم و گفتار حدیث (صلی الله علیه و آله) «مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود». [۳] کسی است که به فرموده امام على (عليه السلام) تلاش او ثمره‌ای را در بر داشته باشد. 🔹روایت امام علی (علیه السلام) این است: «اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ» [۴] ( كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى كند، به جا باشد). بنابراین براساس تجربه‌ های زیاد از دشمنی آمریکا و دنیای غرب با ملت ایران، و نیز تجربه تلخ برجام، شکی برای دشمن بودن دشمنان قسم خورده‌ی این مرز و بوم وجود ندارد؛ و سخن آخر اینکه بر اساس آموزه‌های ، دشمنان جامعه اسلامی در صدد تخریب روزافزون جامعه اسلامی هستند و باید آحاد جامعه اسلامی در این نکته تأمل و دقت کنند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۱۰/۱۹ [۲] كشف المحجة لثمرة المهجه، ص۲۳۱ [۳] من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۸ [۴] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، ص۵۴ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه امر به معروف و نهی از منکر (بخش دوم و پایانی) 💠«جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سخنان پیامبر اکرم» (صلی الله علیه و آله) 🔹در کلام (صلی الله علیه و آله) رهنمود های گوناگونی درباره این دو و اهمیت آن آمده است که نمونه ای از آن چنین است: «قالَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللهَ عَزَّ و جلَّ لَيُبْغِضُ المُؤْمِنَ الضَّعيفَ الّذی لا دِينَ لَهُ، فقيلَ لَهُ: و ما المُؤْمِنُ الّذي لا دِينَ لَهُ؟ قالَ: الّذی لا يَنهى عَنِ المُنكَرِ» [۱] (خداوند عزّ و جلّ از كه دين ندارد نفرت دارد. عرض شد: مؤمنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نمى كند). 🔹 به واسطه «امر به معروف» و «نهی از منکر»، نوعی «مراقبت عمومی و وظیفه نظارت بر همگان» را بر عهده همه قرار داده است، لذا یک نمی تواند فقط خودش خوب بوده و کاری به دیگران نداشته باشد. باید به وسیله دیگران را نیز به خوبی ها واداشته و به وسیله آنان را از کارهای زشت باز دارد. هر فردی در برابر همه دارد، اجتماع، خانواده، زیردستان و بالادستانش. خلاصه در حد توان، دارد، که اگر این مسئولیت را انجام داد، وظیفه دینی اش را انجام داده و مسلمان درستی است وگرنه اسلامش ناقص است.   🔹یک فرد نمی تواند بگوید: «من فقط خودم نماز می خوانم، حالا دیگران بی نماز هستند، باشند»؛ یا پدر بگوید: «من خودم نماز می خوانم، اما اگر پسرم بی نماز باشد کاری ندارم، یا چنانچه برادر و خانواده ام و یا دیگران بی نماز باشند ربطی به من ندارد». این را نمی پذیرد، بلکه می گوید: خودت نماز بخوان و داری دیگران را هم نمازخوان کنی: «کُلُکم راع و کُلُکم مسؤول عَن رَعیته»؛ همه در مقابل یکدیگر مسئولیت دارید. حتی سرباز در برابر فرماندهش مسئولیت دارد. آحاد رعیت در برابر رئیس و نیز کل حکومت مسئولیت دارند. 🔹 چنین وضعی را خواسته است. ما این همه دستور «امر به معروف» و «نهی از منکر» داریم، و از اسلام هم هست، اما چرا ما این گونه شدیم! قاعدتا اگر این وظیفه انجام می‌گرفت، دیگر در میان ما نبود، یا بسیار کم بود. در باید همه خوب باشند، اما متأسفانه این واجب از بین ما رخت بربسته، اصلا احساس مسئولیت در برابر گناهان نمی کنیم. اگر کسی را ببینیم ظلم می کند، یا فعل حرامی را مرتکب می شود، به راحتی رد می شویم و فکر نمی کنیم که ما هم مسئولیم. می‌گوییم: «او گناه می کند، ما را که با او داخل یک قبر نمی گذارند!» 🔹این تفکر، غلط و غیر اسلامی است. اگر انسان گناهی را می بیند و و نکند و وظیفه اش را انجام ندهد، در مسئول است. فردی که واجباتش را انجام می دهد و محرمات را ترک می کند، آدم مقدس خوبی است؛ در منزل عبادت می کند، اما کاری به خانواده اش و دیگران ندارد، او خودش فکر می کند خیلی آدم خوبی است و توقع دارد همین که از دنیا رفت، ملائکه فوری به استقبالش آمده و او را به بهشت می برند! اما چنین نیست؛ گرچه او کارهای خوبی دارد و انجام وظیفه کرده، اما وظایف بالاتر و دو واجب مهم را ترک گفته و آن و است... پی نوشت؛ [۱] الكافی، ۵/۵۹/۱۵ 📕مهم ترین واجب فراموش شده؛ امر به معروف و نهی از منکر، آیت الله ابراهیم امینی، ص‌ ۲۳-۱۸، مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) چ دوم منبع: راسخون @tabyinchannel