eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠انچه باعث می شود 👇 🍃آن‌چه كه اخلاص را در نيّت و در عمل و در دين مى‌نشاند، تا در نيّت از دنيا كه هيچ، حتى از طمع بهشت و ترس جهنم فراتر برود، و در عمل از بدعت و فساد و انحراف جدا شود و در دين از التقاط‌ و تبعيض اعتقاد، نجات بيابد، آن‌چه كه اخلاص در اين وسعت را مى‌طلبد و زمينه سازى مى‌كند همين دل بزرگ كردن و از دنيا بيشتر خواستن و از پوسته بيرون زدن است. 🍃اخلاص كه جهت عمل و صالح بودن عمل را شكل مى‌دهد چون حسنات و خوبى‌ها آن‌گاه صالحات مى‌شوند كه در جايگاه و در جهت مناسب نشسته باشند، اخلاص، كه اين صلاحيت را مى‌سازد، ريشه در رجاء لقاء خدا و اشتياق لقاء خدا و انس به لقاء خدا و تمناى لقاء خدا دارد و هر اندازه كه درجه‌ى رجاء بالاتر برود و به تمنا و اشتياق و انس برسد، اخلاص عميق‌تر و گسترده تر خواهد شد و تصعيد نيّت و توفير نيّت شكل خواهد گرفت. 🍃دلى كه موقف دنيا براى او گشاد است و اين مرتع براى او سرسبزى و شادابى دارد، كوچ نمى‌كند و رحل نمى‌بندد و بانگ رحيل را انتظار نمى‌كشد و حتى بر نمى‌تابد كه خط‌ زندگى او با خط‌ مرگ تقاطع دارد و مرگ او را از كارها و خواسته‌ها و آرزوها و نتايج كارهايش جدا مى‌كند و از بت‌هايش دور مى‌سازد. 📚 وارثان عاشورا (صفحه ۱٧) @tabyinchannel
: ⭕️اخلاص هرجا باشد برکت به‌ دنبال دارد 🔷عزیزان من، برادران و خواهران نمازگزار! برکت دارد. هر جا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاصِ بندگان مخلصش می‌دهد، کار برکت پیدا می‌کند، رشد و نمو پیدا می‌کند، کار به نحوی می‌شود که اثر آن به همه می‌رسد، برکات آن در میان مردم باقی می‌ماند. این ناشی از اخلاص است. ۹۸/۱۰/۲۷ @tabyinchannel
✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷✨🇮🇷✨ 🇮🇷 ✅یک دنیا محتوا! ⭕️جمله به جمله در خطبه های تاریخی، یک محتوای مؤثر است؛ این حکیم الهی چون دارد خداوند متعال حکمت ها را بر زبانش جاری ساخته. 1️⃣ ماجرای حضرت موسی(ع) و بنی اسرائیل: 🔷«در غار ثَور تنها، بی‌کس، به همراهش میگوید «لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا» خدا با ما است؛ این را نشان نمیدهد؟ آیا این فرمایش حضرت موسیٰ را به قوم بنی‌اسرائیل که ترسیده بودند میگفتند «اِنّا لَمُدرَکون» الان است که نیروهای فرعون بیایند ما را محاصره کنند و از بیخ و بُن کار ما را تمام بکنند، حضرت موسیٰ فرمود، «کَلّا إِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین»؛ آیا اینجا «اِنَّ مَعِیَ رَبّی» را انسان نمیشود ببیند؟» 🔺اراده خدا بر پیروزی این ملت صبار و شاکر است. 👇👇👇👇👇
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️دستاوردهای طلایی (بخش اول) 🔶تجاوز غیر انسانی و ددمنشانه رژیم بعثی عراق در ۳۱ شهریور ۵۹ یکی از اتفاقات نابخشودنی، غیرانسانی و ظالمانه ای است که هرچند مشکلات و مصیبتهای فراوانی را برای جامعه اسلامی ایران به بار آورده و خانواده های فراوانی را داغدار و مصیبت زده کرد، ولی با این وجود، مدیریت و رهبری امام(ره) و همچنین غیرت و مردانگی یاران با وفایش در آن سالهای پر مخاطره موجب شد آن امتحان بزرگ الهی و ، آثار و برکات فراوانی را برای ایران اسلامی به دنبال داشته باشد، آثار و برکات ارزشمند و ماندگاری که نقطه عطفی در مسیر پیشرفت، اقتدار و گام برداشتن در مسیر تمدن نوین اسلامی بود، در این نوشتار تلاش داریم به برخی آثار و برکات جنگ تحمیلی در ابتدای انقلاب اشاره داشته باشیم و دستاوردهای مهم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن را مورد واکاوی قرار دهیم. 💠الف)دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی 1⃣خودباوری و اعتماد به نفس: یکی از مهمترین و با ارزش ترین دستاوردها و برکات جنگ تحمیلی، قوه و نیروی و اعتماد به نفس در جامعه اسلامی بود، در بهبوهه جنگ و در زمانی که ایران اسلامی تحت ناجوانمردانه ترین حملات غیرانسانی ابرقدرتهای جهانی قرار داشت، بطوری که حتی کشورهای همسایه نیز از دادن ناچیز ترین کمکهای انسان دوستانه و دفاعی از جمله تحویل سیم خاردار به ایرانیان امتناع و خودداری میورزیدند، اصحاب و یاران امام خمینی(ره) به این نتیجه رسیدند که نباید به ابرقدرتهای جهانی اعتماد و تکیه نمایند و میبایست، با بهره گیری از بن مایه دینی، فرهنگی، علمی و اخلاقی روی پای خود بایستند و بار دیگر بعد از انقلاب فرهنگی و اجتماعی آیات الهی را به گونه ای دیگر در مسیر سازندگی و شکوفایی در زندگی خود نهادینه نمایند. «و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!»[۱]. 🔷در واقع وارد شدن در عرصه  و و انقلابی در عرصه دفاع از آرمانهای انقلابی و دینی موجب تقویت حس شد، چراکه رزمندگان بسیجی برای رفع نیازهای خود در عرصه دفاعی ثابت کردند که میتوانند چنان ضربه ای کاری به دشمن وارد نمایند که تا قرنها به خود جرأت تجاوز و زورگویی به ایران اسلامی را نداشته باشد. 2⃣تولد تفکر و فرهنگ بسیجی گری: یکی از زیباترین و با ارزش ترین نتایج و آثار دفاع مقدس دستیابی به تفکر و در مسیر دستیابی به تمدن نوین اسلامی بود، شاخص و عنصری ارزشمند که مسیر دستیابی به آرمانهای مهم انقلابی و دینی را میسرتر میکرد، در واقع که ایدئولوژی کارآمد دفاع مقدس به شمار می آمد در مدرسه عشق امام(ره) عینیت بخشید و تربیت یافتگان این مدرسه، زیباترین حماسه ها را در تاریخ انقلاب اسلامی به منصه ظهور رساندند، در زمان کنونی نیز قداست و طهارت بسیجی  مرهون ایثار و شهادت طلبی های بسیجیان دوران دفاع مقدس بود که هیچگاه نباید مورد مصرف سیاسی و صنفی قرار گیرد.[۲] دفاع مقدس به کشورهای مظلوم و ستمدیده جهان ثابت کرد که کابوس شکست ناپذیری قدرتهای بزرگ جهانی در اذهان جهانی شکسته شد. 🔷مقام معظم رهبری در تبیین و تشریح روحیه و تفکر بسیجی گری این چنین بیان داشته اند: «روحیه‌ بسیجی...، یک منطقه‌ محدود نیست، فقط منطقه‌‌ نظامی نیست؛ همه‌‌ بخش های کشور میتوانند دارای باشند. علم‌‌آموزی بسیجی، ثروت‌‌اندوزی بسیجی، دیپلماسی بسیجی، سیاست‌‌ورزی بسیجی، مدیریت بسیجی، سازماندهی بسیجی؛ مفهوم بسیج شامل حال همه‌‌ این زمینه‌‌ها می‌شود؛ معنایش هم عبارت است از نوآوری و ابتکار و اخلاص. پایه‌ی اصلی کار بسیجی، است. ، از جمله‌ی تعبیرات امام است: «مکتب شاهدان و شهیدان گمنام». «گمنام» یعنی دنبال نام و نشان نبودن. برای خدا کار کردن، که این ناشی است از روحیه‌ی اعتماد به خدا؛ میدانیم که پیش خدای متعال ضایع نمیشود. 3⃣رشد و شکوفایی باورهای دینی و اخلاقی: یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی دفاع مقدس، تقویت و و اخلاقی در مسیر تثبیت آرمانهای انقلاب اسلامی بود. همه چیز در دوران دفاع مقدس بخصوص در میدان جهاد و حماسه رنگ و بوی الهی به خود گرفته بود، و جهادگران عرصه جنگ تحمیلی تلاش داشتند در فضایل و مکارم اخلاقی از یکدیگر سبقت بگیرند و خود را به قله های نیک نامی برسانند، میادین نبرد در سنگرهای رزمندگان، آکنده از حضور خدا و اهل بیت(ع) بود نیایش و شب زنده داریها و توسل خالصانه ی رزمندگان و امت شهید پرور به ائمه ی معصومین علیهم السلام فضای کشور را به عطر ایمان و معنویت معطر کرده بود و روح عبودیت در میان مردم موج میزد.[۳] پی نوشتها: [۱]ترجمه آیه۱۳۹ بقره [۲و۳]آشنایی با دفاع مقدس-دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، ص۲۸۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
نگاه اجمالى به آيات قرآن ما را به اين نكته اساسى مى‌رساند كه دنيا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه مى‌كنند و فروش جنس در اين بازار اجبارى است. 👇حضرت على عليه السلام «نفس المرء خطاه الى اجله» نهج البلاغه حکمت ۷۴» 🍁نفس كشيدن انسان گامى به سوى مرگ است.🍁 ⭕️ پس انسان الزاماً سرمايه عمر را هر لحظه از دست مى‌دهد و ما نمى‌توانيم از رفتن عمر و توان خود جلوگيرى كنيم. بخواهيم يا نخواهيم توان و زمان ماازدست ما مى‌رود. لذا در اين بازار آنچه مهم است انتخاب مشترى است. ❌ افرادى با خدا معامله مى‌كنند و هر چه دارند در طبق گذاشته و در راه او و براى رضاى او گام بر مى‌دارند اين افراد، را باقى كرده و دنيا را با و الهى معامله مى‌كنند.این دسته از میباشند۰ @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️علمای شيعه حافظان دين (بخش اول) 🔷 به آن دسته از دانشمندان گفته ميشود كه پس از امام دوازدهم شيعه، به اشاره آن حضرت را انجام داده و از اصول و ارزشها و احكام دين اسلام پاسداری می‌نمايند. اگر چه در دوران حضور امامت (تمام ائمه) عده‌ای به نام اصحاب و شاگردان ائمه، گروهی از علمای شيعه را تشكيل ميدهند، افرادی چون كميل بن زياد، و ابی حمزه ثمالی و زرارة بن اعين و ابن ابی‌عمير، بكير بن اعين، علی بن يقطين، جابر بن يزيد الجعفی، فضيل بن يسار...، [۱] و اصحاب ائمه ديگر كه در حفظ و تبليغ دين نقش داشته‌اند، طبقه‌ای از علمای شيعه دين محسوب ميشوند. چون در حفظ دين در عصر ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ نقش داشته و از طرف ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيابت و مأموريت تبليغ را داشته‌اند. [۲] امّا در اين نوشتار منظور از علمای شيعه، ،  است، كه در نقش بسيار اساسی و برجسته‌ای را ايفاء نموده‌اند.  در اين دوره در رده‌های مختلف، به همت نموده‌اند كه به اختصار به برخی از اين موارد اشاره مي‌نماييم. بنابر نص (عج)  بطور عموم، از طرف آن حضرت عهده‌دار مسئوليت و بوده و هستند، «و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله عليهم...»؛ [۳]  🔷با اين توقيع، و اصالت آن، كه در نهفته است به عهده  قرار گرفت. طبقه‌ای از  كه در حفظ دين مسئوليت داشته و ايفای نقش نموده‌اند، طبقه‌ای بوده‌اند كه با و ، ، و به همت نموده‌اند؛ علمايی همچون ابن هشام، خواجه نصير طوسى، ميرداماد، ميرفندرسكي، ملاصدرا، علامه طباطبايى، شهيد مطهری و... [۴]  نيز با ايفای نقش در تكاپو كرده و دين اسلام و احكام آن را، در نسل‌های مختلف زنده داشته‌اند، كه كار اينها از دو طبقه فوق سخت‌تر بوده است، چون تمام دستاوردهای طبقات پيشين، اعم از مراجع تقليد و محققان و مؤلفان، توسط اين طبقه به زبان عاميانه و عرفی و كارآمد به مردم منتقل شده است. اينها مروجين و حافظان شريعت اسلامی بوده‌اند. دين ارزش‌محوری و ارزش‌مداری است، يعنى همواره آنچه را كه در دين ملاك و معيار عملكرد است هستند، ارزشهای اخلاقی، و ارزشهای درونی و بيرونی، مانند و ، و و دوری از معاصی كبيره و صغيره، به تصريح قرآن ملاك برتری انسانها در پيشگاه خداوند فقط تقواست [۵] و  با توانسته‌اند كاركرد مثبت داشته باشند. 🔷 و به عنوان تكليف فردی و حقوق اجتماعی كه اجزای پديدآورنده و اركان و ساختار تقوا هستند، توسط  و طبقات مختلف از تا حال حاضر، به مردم و رگه‌های اجتماعی، مانند واكسن‌هایی تزريق شده و در فرآيند فرهنگ سازی، فرهنگ غالب و چهره و نمای ظاهری، را شكل داده است. برای نمونه عزاداری برای معصومين و سيدالشهداء به صورت يك فرهنگ عمومی در‌آمده است؛ اكنون بايد پرسيد كه اين فرهنگ عمومی چگونه به وجود آمده است؟ چنانكه به تاريخچه عزاداری و فرهنگ آن نگريسته شود، در به وجود آمدن اين ارزش دينی و تبديل آن به عنوان يك فرهنگ عالی شيعه روشن خواهد شد. [۶] ساير امور مذهبی و ارزشی هم اينگونه بوده است، ‌جزئيات زندگی يك فرد كه در آن نمادهای فرهنگ شيعه به عنوان ارزش مطرح میباشد، توسط علمای شيعه در فرهنگ مردم جای گرفته است. سلام گفتن و آغاز كردن ديدار و ملاقات با واژه سلام، يك فرهنگ دينی ارزشمند است، چنانكه روايات وارده و آيات قرآنی مربوط به اين جزئيات فرهنگی را بررسی كنيم، به اين حقيقت ميرسيم كه نقش آنان كه اينگونه فرهنگ‌ها را در زندگي روزمره مردم جاری كرده‌اند چه مقدار برجسته است. ... پی نوشت‌ها: [۱] شيخ مفيد، الاختصاص، چ ششم، جامعه مدرسين، ۱۴۱۸، ص ۸ [۲] دكتر ابوالقاسم گرجی، تاريخ فقه و فقهاء، چ اول، سمت، ۱۳۷۵، ص ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰ ـ ۱۲۷ [۳] شيخ صدوق، اكمال الدين، چ سوم، مدرسين ۱۴۱۶، ج ۲، ص ۴۸۴ [۴] ر.ك: شهيد مطهری، پيشين، ص ۴۱۸ [۵] ان اكرمكم عند الله اتقاكم...؛ حجرات، ۲۱ [۶] ر.ك: رضا مختاری، سيمای فرزانگان، چ چهارم، ناشر دفتر تبليغات، ۱۳۷۱، ص ۳۱، كه به تفصيل داستانهايی از پرهيزكاری و اخلاص علما در راه حفظ و ترويج دين بيان شده است. ✍امیرعلی حسنلو منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نفوذ پنهان شیطان 🔸«امام خمینی» (ره) به عنوان بنیانگذار مکتب انقلاب اسلامی، دارای اندیشه و آرمان هایی است که بدلیل گسترش روزافزون این اندیشه  اسلامی نو و بی بدیل در جهان، حساسیت مخالفان این تفکر را بر آن داشت تا با براندازی نظام تشکیل یافته، به مقابله با آن در آیند، اما زمانی که پروژه بصورت پی در پی با شکست مواجه می‌شد، پروژه کلید خورد. یعنی نفوذ در انقلاب، به گونه ای که «انقلاب را استحاله کنند؛ یعنى صورت انقلاب باقى بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود». [۱] و در مرحله بعد با ناکارآمد جلوه دادن این تفکر در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همراه با تحریف بنیانگذار آن، پایه های نظام را از درون سست کنند و ریشه این مکتب اسلامی را بخشکانند. 💠نفوذ 🔹اولین قدم در مورد «نفوذ»، تحریف شخصیت امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار مکتب انقلاب اسلامی است، به این معنا «که ارکان اصلی شخصیّت آن انسان بزرگ، یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا بصورت انحرافی و سطحی معنا شود» [۲] و قطعا تحریف شخصیتی که به عنوان رهبر و الگوی جامعه اسلامی است، منجر به تغییر و شبهه در افکار یک ملت خواهد شد و زیان بزرگی در پی خواهد داشت. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرماید: «بعضی اینجور میخواهند: امام یک شخصیّت محترمی است، در تاریخ این کشور که روزگاری بود، فعّال بود، مفید بود، بعد هم از میان جمعیّت رفت و روزگار او تمام شد؛ احترامش می‌کنیم، نامش را با تجلیل می‌آوریم، صرفاً همین؛ بعضی می‌خواهند امام را اینجور بشناسند و بشناسانند و اینجور تلقّی کنند؛ این غلط است» [۳] در صورتی که ایشان با داشتن زمینه‌ های برجسته‌ی علمی و اخلاقی با اصول و مبانی فکری انقلابی، وارد میدان مجاهدت فی‌سبیل‌الله شد و سلطنت ظالمانه و موروثی چند هزار ساله را در ایران براندازی کرده و با ایجاد و تشکیل یک نظام جمهوری اسلامی، کار را بدست مردم سپرد، «که این هم در تاریخ کشور ما بلکه بعد از صدر اسلام در تاریخ کلّ اسلام بی‌سابقه بود» که قطعا مصداق بارز این فرمایش خداوند میباشد که: «وَ جاهِدُوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ؛ [حج، ۷۸] و در (راه) خدا بگونه ای که شایسته اوست جهاد کنید». 🔹امروزه بحث «نفوذ» به عنوان موثرترین روش در تغییر افکار و عقاید مردم یک ملت و با هدف همسو کردن آنها با اهداف شوم خود بوده، که در زمینه های سیاسی و فرهنگی پررنگ‌تر می‌باشد. نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد، زیرا خداوند سرنوشت «نفوذ دشمن» را از دست رفتن دین و دنیا دانسته، و در مورد یهودیان و مسیحیان به این نکته اشاره می‌کند که تا جامعه مسلمانان، دست از اسلامشان برندارند، اینها راضی نمی‌شوند: «یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی...» [ترجمه بخشی از آیه ۱۲۰ بقره]؛ همچنین در جای دیگر در مورد شرارت یهودیان حتی در حالت قرابت و دوستی می‌فرمايد: «...آنها از هرگونه شرّ و فسادی درباره شما کوتاهی نمی‌کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه های) دشمنی از دهان (و کلام) شان آشکار شده...». [ترجمه بخشی از آیه ۱۱۸ آل عمران]. در موردشان نزول این آیه از ابن عباس نقل شده اين آيات هنگامى نازل شده كه عده‏ اى از مسلمانان با يهوديان، به سبب قرابت، يا همسايگى، يا حق رضاع، و يا پيمانى كه پيش از اسلام بسته بودند، دوستى داشتند و به قدرى با آنها صميمى بودند كه اسرار مسلمانان را به آنان میگفتند. بدينوسيله قوم يهود كه دشمن سرسخت اسلام و مسلمين بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان قلمداد میكردند، از اسرار مسلمانان مطلع میشدند. آيه نازل شد و به آن عده از مسلمانان هشدار داد كه چون آنان در دين شما نيستند، نبايد آنها را محرم اسرار خود قرار دهيد، زيرا آنان درباره شما از هيچ شر و فسادى كوتاهى نمیكنند، آنان میخواهند شما هميشه در رنج و عذاب باشيد. [۴] 🔹بی شک دفاع از این سنگر اسلامی درصورتی امکان پذیر است که معرفت و لازم نسبت به این تفکر اسلامی و بنیانگذار آن حاصل شود و طبق فرمایش امام علی(ع) علمداران این عرصه کسانی هستند که با بصیرت و با معرفت باشند، یعنی قدرت تشخیص حق از باطل را داشته باشند: «ِاین پرچم را تنها کسانی میتوانند بر دوش بگیرند که اهل بینش، پایداری و آگاه به مواضع حق باشند». [۵] و تنها راه کسب بصیرت طبق فرمایش قرآن کریم در نیت و انجام عمل برای خداست: «اگر خداترس و پرهیزکار شوید خدا به شما فرقان میبخشد...». [ترجمه بخشی از آیه ۲۹ انفال] یعنی دیده میدهد تا به نور باطن، حق را از باطل فرق گذارید». پی نوشت‌ها؛ [۱] بیانات رهبری ۸۹/۱۱/۱۵ [۲] همان ۹۴/۳/۱۴ [۳] همان [۴] مجمع البیان، ذیل آیه۱۱۸همین سوره [۵] بحارالانوار،ج۶۹، ص۴۷ منبع وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عمل صالح چيست؟ آيا شرايط و معياری هم دارد؟ 🔹اهميت ، بيش از آنكه به اندازه و مقدار آن مربوط باشد، به چگونگی آن ارتباط دارد. اين است كه عملِ‌ خالصِ‌ درستِ‌ استواری كه با و با و هدف‌داری انجام پذيرد، ارزشمند و گرانبهاست، هرچند اندك باشد؛ و عمل تهی از صلاح و خلوص و استواری و آميخته به ريا و تظاهر - هرچند زياد باشد - چيزى محسوب نمی‌شود. به همين جهت در قرآن آمده است: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا...؛ آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می‌کنید...»؛ [ملک، ۲] و به جای آن نگفته است: «اكثر عملا» (كدام يك كار بيشتری ميكنيد). پس چيزی كه به ارزش و كرامت می‌بخشد و آن را بالا می برد، جوهره و كيفيت آن است. البته آنچه كه به عمل انسانی شكل می‌دهد  است، كه از اعتقاد برمی‌خيزد، همچنان كه قرآن ميفرمايد: «قل كل يعمل علی شاكلته؛ بگو هر كس طبق روش و خلق و خوی خود عمل ميكند». [اسراء، ۸۴] 🔹لذا گاهی نيت را به خود عمل تفسير نموده، و گاهی آن را برتر از عمل دانسته‌اند. به هر حال، خط عمل منشعب از خط نيت است.  در حقيقت، عملی است بجا و ثمربخش و رشد دهنده فرد و جامعه به سوى  كمال نهايی؛ و لذا كسى كه بخواهد عملش، صالح باشد، بايد از شناخت همه جانبه‌ای برخوردار باشد، زيرا ممكن است انسان مومن، بدون شناخت، عملی را انجام دهد كه به خيال خود صددرصد صالح است، ليكن از آنجا كه از شناخت و آگاهى بی بهره بوده، اين عمل، بيجا صورت گرفته و فاسد محسوب شود. بنابراين عمل صالح، يك مفهوم كلی است كه در شرايط گوناگون و زمان‌ها و مکان‌ های مختلف، شکل‌ های متفاوت به خود می‌گيرد، زيرا دارای يك بعد نيست كه با توجه به رويدادهای گوناگون اجتماعی، به صورت يكنواخت و تكراری انجام گيرد، بلكه دارای ابعاد گوناگون است كه در برابر پديده‌ های مختلف، چهره‌ های گوناگون می‌يابد. 🔹 : هر عمل ما سه جنبه دارد كه مراقبت از هر سه جنبه ضروری است:  اول: بايد خود عمل، فی‌نفسه خوب باشد، به تعبیر علمای اخلاق، حسن فعلی داشته باشد. دوم:  چگونگی انجام عمل می‌باشد؛ به این ترتیب که برای اينكه هر كارى به نتيجه مطلوب برسد و تأثير آن احساس شود، بايد مراقب بود كه آن عمل به بهترين صورت انجام گيرد؛ مثلا در كمك به يك مستمند بايد مراقب بود كه آبرويش حفظ شود. سوم: نيت و انگيزه شخصِ عامل، شرط دیگر است. مهم‌ترين جنبه هر عملی، نيت آن است. بايد عمل از سر صدق و اخلاص انجام شده و به اهداف دنيوی و پست آلوده نگردد. همچنان كه از پيامبر اکرم (ص) روایت است كه ارزش و بهای هر عملی به آن بستگی دارد؛ «لا عمل الا بنيه». [کافی، ج ۱، ص ۷۰] 🔹نتيجه اینکه عملی است كه مطابق با وظيفه هر فرد در شرایط گوناگون باشد؛ بطور مثال هنگامی كه جهاد در راه خدا وظيفه باشد، جهاد كردن عمل صالح است، و لذا اگر به جای جهاد هر عمل ديگرى انجام شود، عمل صالح در آن ظرف زمان نيست. يا اينكه خدمت به خلق، عمل صالح است، ولی هنگام عبادت، وظيفه عبادت است نه خدمت به خلق! در هر صورت بايد ملاحظه شود كه در اين شرایط خاص وظيفه شخص چيست؟ آيا وظيفه تحصيل است يا خودسازی يا جهاد يا تفريح و... اگر عمل مطابق با وظيفه [شخص يا جامعه؛ دو سطح] باشد عمل صالح محسوب ميشود، و هرگز هزار ركعت نماز جای يك ساعت جهاد، در جايی كه وظيفه فعلی جهاد باشد را نمی‌گيرد. همچنين است چند سال جهاد، جای دو ركعت نماز، در جایی كه وظيفه فعلی نماز باشد را نمی‌گيرد. البته همه واجبات و ساير اعمالی كه مطلوب شرع مقدس اسلام است، بايد از روی و با انجام شود تا عمل صالح محسوب گردد! منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️باطن «اخلاص» و «ریا» چیست؟ 🔹 دارای شئون و آثاری مثل و است، و اين عقل همان نوری است كه وسيله شناخت و پرستش خدا و در نهايت بهشتی شدن انسان میشود. [۱] هرگاه اين نور بدون هيچ مانع و خسوفی تابش داشت، حالت و ايجاد می‌شود، و هرگاه اين عقل به سبب پيروى از ، مكسوف و پوشيده شد، حالت و بيدار می‌شود. شيخ كلينى (ره) از امام صادق (ع) روايت كرده است: «لَيْسَ بَيْنَ الْإِيمَانِ وَ الْكُفْرِ إِلَّا قِلَّةُ الْعَقْلِ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ يَرْفَعُ رَغْبَتَهُ إِلَى مَخْلُوقٍ فَلَوْ أَخْلَصَ نِيَّتَهُ لِلهِ لَأَتَاهُ الَّذِی يُرِيدُ فِی أَسْرَعَ مِنْ ذَلِك‏». [۲] آری مرز ايمان و كفر چيزى جز نيست؛ چون انسان به منظور جلب توجه ديگران عبادت می‌كند در حالی كه اگر اين عبادت را برای خدا خالصانه انجام دهد، خداوند زودتر او را به مطلوبش می‌رساند. شبيه اين روايت نيز از امام باقر (ع) نقل شده كه حضرت فرق بين حق و باطل را «كم ‏عقلی» بيان فرمود. 🔹پس ، است و كسی كه عاقل نيست، مخلص نخواهد بود؛ در نتيجه «ريا» می‌كند. چنانكه عاقل، رياكننده نيست و «رياكار» عاقل نخواهد بود. حذيفة بن يمان می‌گويد: از رسول خدا معنای اخلاص را پرسيدم، حضرت فرمود: «من از جبرئيل و او از خدا سؤال كرد. خدای سبحان فرمود: سرّی است كه در دل محبوب خود قرار ميدهم». [۳] بنده سالك وقتی دوستدار خدای سبحان شد، تابع و پيرو چيزى است كه بر زبان دوست و حبيب خدا نازل شود، و آن كسی نيست جز وجود اقدس رسول اكرم (ص). پيروى او سبب محبوبيت خدای تعالی می‌شود. آرى پيروى از محبوب، محبوبيت می آورد؛ چنانكه خدای سبحان ميفرمايد: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهُ فَاتَّبِعُونی يُحْبِبْکُمُ الله». [آل عمران، ۳۱] در اين صورت، وعده قرب ولایی عملی می‌شود. چون خود وعده فرموده: هر كس به وسيله «نوافل» تقرب جويد، لاجرم محبوب حق تعالی شده به مقامی می‌رسد كه خدا، گوش، چشم و دست وی می‌شود. [۴] 🔹پس «اخلاص» كه اساس در نيت است، حكمتی ملكوتی دارد، كه كسى جز محبوب خدا به آن نمی‏رسد و كسى را خدا دوست ندارد، مگر آنكه نوافل و فرايض را انجام دهد. «ريا»، يعنی اينكه به مردم نشان دهد برای خدا كار ميكنم، در حالی كه برای خدا كار نكند، و معنای «سُمعه» آن است كه به گوش ديگران ميرساند كه برای خدا كار ميكنم، در حالی كه نكند. ريا و سُمعه اگر در متن عمل عبادی باشد، عمل باطل است. لذا در عبادات، نيت را شرط ميكنند و ريا را مبطل عمل می‏دانند. در بعضی از نصوص آمده است كه اگر كسى كار خيری را انجام داد و برای مردم بازگو كرد، مقداری از ثواب آن كم ميشود. اگر چند بار گفت، كم كم بی ‏ثواب ميگردد. مثل اينكه باغبانی زحمت بكشد گُلی را فراهم كند، سپس برگهای لطيف اين گل را مكرر لمس كند اين گل كم كم پژمرده ميشود. عمل خيری كه انسان انجام داد، اگر يكبار برای ديگران گفت، مثل آن است كه يكبار به برگ گل دست بزند، ده بار گفت مثل اينكه ده بار برگ گل را لمس كند، سرانجام، گل به صورت تفاله‌ای درمی‌آيد. 🔹 در عبادات لازم است ولی در مسائل غير عبادی (توصليات) دستوری نيست كه حتماً برای خدا كاری را انجام دهد. ولی اگر همين توصلی را رنگ عبادی داده در آن ريا كند، خود را گرفتار كرده است. مثلا لازم نيست دست آلوده را با قصد قربت بشويد، بلكه برای پاك شدن، صرف شستن كافی است. ولی اگر شخص نشان دهد كه اين عمل را برای رضای خدا ميكنم، شرك و معصيت محسوب ميشود؛ زيرا او مى توانست عمل را مثل ساير توصّليات انجام دهد، اما اگر خواست ثواب ببرد، بايد به قصد قربت باشد. پس شريك قرار دادن حرام است؛ زيرا اگر كسى در گوشه ‏ای از كارهای خود غير خدا را شريك قرار داد، در آن قسمت ديگر عبد خدا نيست. در نتيجه عمل او به خاطر ناقص بودن مورد قبول پروردگار نبوده و او بنده خدا نيست. در خطبه شعبانيه از رسول خدا (ص) رسيده است كه خدا را با نيتهای صادق و قلب طاهر بخوانيد. امام صادق (ع) ميفرمايد: قلب طاهر قلبی است كه در آن خاطره ‏ای غير [از] خاطره «الله» نباشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سئل عن الصادق(ع) ما العقل؟ قال: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ، وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏» (كافی ج۱ ص۱۱) [۲] همان ص۲۸ [۳] روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ابوالفتوح رازى، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ج۲، ص۱۹۰ [۴] «وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْت‏...» (كافى، ج۲، ص۳۵۲) 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ۱۵، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ابوزهره در تمجید از سجایاى اخلاقى «امام صادق (علیه السلام)» چه گفتارى دارد؟ (بخش اول) 🔸استاد محمد ابوزهره در تمجید از سجایاى اخلاقى و مکارم «حضرت امام صادق (علیه السلام)» سخنانى در کتاب خود «الامام الصادق (علیه السلام)» آورده که ما بخشى از آن را در اینجا ذکر مى کنیم: 💠اخلاص امام صادق (علیه السلام) 🔹وى در این باره مى نویسد: «امام صادق (علیه السلام) در طلب حقیقت از هر هواى نفس یا عرضى از اعراض دنیا برى و خالى بود. هیچ گاه به دنبال دنیا نبود؛ و به دنبال امرى که شباهت به شهوات داشته یا شبهه ناک بود نمى رفت، بلکه به دنبال طلب حقایق روشن و واضح و طلب حق به جهت خود حق بود... و هر گاه امرى که در آن شبهه بود بر او وارد مى شد، اخلاصش او را به حقیقتِ آن رهنمون مى ساخت... اخلاص، از مثل (علیه السلام) ناشى از اصل و ریشه او است؛ زیرا او از است، و اصل اخلاص در آن بیت طاهر ثابت است... آنان را از یکدیگر به ارث برده و فرع از اصل، اخذ کرده است. آنان هر چیزى را فقط به خاطر خدا دوست دارند و این را از و مى دانند؛ زیرا پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: «لا یؤمن أحدکم حتّى یحبّ الشىء الاّ لله...؛ [۱] ایمان نمى آورد یکى از شما تا این که چیزى را به جز براى خدا دوست ندارد». 💠سخاوت امام صادق (علیه السلام) 🔹ابوزهره در این باره مى نویسد: «بسیارى از مفسرین مى گویند: آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً؛ [۲] و غذاى خود را با این که به آن علاقه و نیاز دارند، به مسکین و یتیم و اسیر مى دهند»، در شأن على بن ابيطالب (علیه السلام) نازل شده است... مسلّم آن است که على بن ابيطالب (علیه السلام) از سخى ترین افراد صحابه، بلکه از سخى ترین عرب بود. نسل و ذریه او نیز بعد از آن حضرت همینطور بودند. علىّ بن الحسین زین العابدین (علیه السلام) غذا را شبانه به دوش مى کشید تا درب خانه هاى مستمندان توزیع نماید... هیچ عجیب به نظر نمى رسد که (علیه السلام) - که در آن بیت کریم رشد کرده - سخى و اهل جود باشد. او کسى بود که به مستحقّان عطا مى کرد. 🔹همیشه برخى از پیروانش را امر مى کرد تا کارهایى را که در آن خسارت بوده تحمل کنند و به سبب آن باعث ایجاد خصومت بین مردم نشود. او مى فرمود: «لایتمّ المعروف الاّ بثلاثة: بتعجیله، و تصغیره و ستره؛ کار خیر به جز با سه چیز تمام نخواهد شد: با عجله کردن، کوچک شمردن و پوشاندن آن». و لذا در بیشتر اوقات عطا را مخفى مى کرد، و در این امر به جدّش على بن الحسین (علیه السلام) اقتدا مى نمود. هر گاه قحطى مى رسید انبانى از نان و گوشت و دراهم را برداشته و به پشت خود مى انداخت، آنگاه آنها را بین مستمندان اهل مدینه توزیع مى کرد، و این در حالى بود که کسى نمى دانست چه کسى این ها را عطا مى کند، تا وقتى که حضرت از دنیا رحلت نمود، و آنچه که مخفى بود بر ملا شد... در کتاب «حلیة الاولیاء» آمده است: «جعفر بن محمّد (علیه السلام) آنقدر به مستمندان کمک مى کرد که بر عیالش چیزى باقى نمى ماند». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الامام الصادق (ع)، ص ۶۱ [۲] سوره انسان، آیه ۸ [۳] الامام الصادق (ع)، ص ۶۴ و ۶۵ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اسلامی چگونه مردم می توانند با سرعت از «پل صراط» بگذرند؟ 🔹از پاره اى روايات استفاده مى شود كه سرعت عبور مردم از بستگى به ميزان و و آنها دارد. در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ الْبَرْقِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَسِ وَ مِنْهُمُ مَنْ يَمُرُّ حَبْواً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مَشْياً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مُتَعَلِّقاً قَدْ تَاُخُذُ النَّارُ مِنْهُ شَيْئاً وَ تَتْرُكُ شَيْئاً!؛ [۱] بعضى از آن مى گذرند، و بعضى همچون ، بعضى با ، بعضى همچون و بعضى به آن مى شوند [و مى گذرند] گاه از آنها چيزى را مى گيرد و چيزى را رها مى كند». 🔹آری گروهى با در سايه و از اين جاده خطرناك مى گذرند. علاوه بر این بدون شك ارتباط با (صلى الله عليه و آله) و (ص) مى تواند عبور از اين جاده مخوف را آسان سازد. در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) مى خوانيم: «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ اِلا مَنْ كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيه وَلايَةُ عَليِّ بْنِ اَبيطالِب (عليه السلام)!؛ [۲] روز هنگامى كه روى جهنّم قرار داده شود، تنها كسانى از آن عبور مى كنند كه اجازه اى داشته باشند و در آن اجازه، (عليه السلام) بوده باشد». 🔹نظير همين معنا به تعبير ديگر درباره بانوى اسلام (عليها السلام) آمده است. بديهى است ولايت (عليه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) از ولايت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر و و با اين پيشوايان بزرگ برقرار نباشد، عبور از ممكن نيست، و در اين زمينه روايات متعددى وارد شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، تهران، ‏‏۱۳۷۶ش، چ۶، ص۱۷۷ [۱] الأمالی، طوسى، دارالثقافة، قم‏، ۱۴۱۴ق، ‏چ۱، ص۲۹۰ [۳] علاقمندان براى آگاهى بيشتر مى توانند به بحارالأنوار، مجلسى محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۸، ص ۶۸، باب ۲۲ (الصراط)، روايات ۱۲ تا ۱۷ مراجعه كنند. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بخشی از نامه ۳۱ نهج البلاغه (وصیتنامه امام علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام) - (بخش اول) 🔹پسرم تو را سفارش مى‏كنم به ، و ملازمت امرش، و آباد كردن دل به يادش، و چنگ زدن به ريسمانش، و كدام رشته محكم‏تر از رشته بين تو و خداوند است اگر به آن چنگ زنى؛ دلت را با زنده كن، و با بى‏رغبتى به دنيا بميران، آن را با قوى كن و با ، نورانى نما، و با فروتن و خوار كن، و به اقرار به فانى شدن همه چيز وادار، و به فجايع دنيا بينا گردان، و از صولت روزگار، و قبح دگرگونى شبها و روزها بر حذر دار، 🔹اخبار گذشتگان را به او ارائه كن، آنچه را بر سر پيشينيان آمد به يادش آور، در شهرهاى آنان و در ميان آثارشان سياحت كن، در آنچه انجام دادند و اينكه از كجا منتقل شدند و در كجا فرود آمدند و منزل كردند دقّت كن، مى‏يابى كه از كنار دوستان رفتند، و به ديار غربت وارد شدند، و گويى تو هم به اندك زمانى چون يكى از آنان خواهى شد. پس منزلگاه نهايى‏ات را اصلاح كن، و را با دنيا معامله مكن، در باره آنچه علم ندارى سخن‏ مگو، و در باره وظيفه‏اى كه بر عهده‏ات نيست حرفى مزن. 🔹در راهى كه از گمراهى در آن بترسى قدم منه، زيرا حفظ خويش به هنگام سرگردانى، بهتر از اين است كه آدمى خود را در امور خطرناك اندازد. كن تا اهل آن باشى، با دست و زبان نما، و با كوششت از اهل منكر جدا شو. در راه خدا كن، جهدى كامل، و ملامت ملامت كنندگان تو را از جهاد در راه خدا باز ندارد. به راه هر جا كه باشد در مشكلات و سختى‏ها فرو شو، در پى باش، خود را در امور ناخوشايند به و مقاومت عادت ده، كه صبر در راه حق اخلاق نيكويى است. 🔹وجودت را در همه امور به خود واگذار، كه در اين صورت خود را به ، و نگاهبانى قوى وا مى‏گذارى. در مسألت از خداوند پيشه كن، كه بخشيدن و نبخشيدن به دست اوست. از خدايت بسيار طلب خير كن، و وصيّتم را بفهم، و از آن روى مگردان، مسلّما بهترين سخن سخنى است كه سود بخشد. معلومت باد در دانشى كه سود نيست خير نيست، و در علمى كه فرا گرفتنش سزاوار نيست بهره‏اى نمى‏باشد. ... منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امتحان به غیبت امام زمان از شدیدترین امتحانات است؟ (بخش اول) 🔹یکی از حکمتها و و پنهان‌ زیستی (عج)، و آزمایش انسانها ـ به‌ خصوص شیعیان ـ است. آنان در این ابتلا و ، باید پایبندی و باور عمیق خود به و نیز میزان و علاقه‌‌ خود را نشان دهند. در غیبت شباهتهایی به پیشین وجود دارد؛ به‌ ویژه آنکه آنها نیز دارای ـ کوتاه مدت یا طولانی ـ بودند. همانطور که با غیبت پیامبران، امت آنان را کرده است، می‌خواهد امت اسلامی را نیز و شاید این برابری طول با غیبت مجموع پیامبران، برای این باشد که میخواهد این امت را با آزمایشهایی سخت‌تر از آزمون آنها، بیازماید. 🔹از روایات مختلف، به دست می‌آید که در ، گرفتار خواهند شد؛ چنانکه نیز دچار آزمونها و ابتلائات مختلفی بودند؛ در قرآن کریم، سوره عنکبوت، آيات ۲و۳ میفرماید: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَ‌کُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُون. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّـهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِین» 🔹[ترجمه آیات:] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها میشوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمیگیرند؟ در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش میشوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] گفته اند میشناسد، و قطعاً را نیز میشناسد). به سبب طولانی شدن ، عده‌ای از مردم دچار تردید، حیرت و می شوند و از باور به ، برمیگردند؟! این آسیبها و عوامل مشکل‌زا در ، عبارت است از: 1⃣حیرت و سرگردانی 🔹 (ع) فرمود: «بدانید که فرزندم خواهد داشت که ، در آن دچار میشوند و آنها که برای ظهورش از پیش خود وقت تعیین می‌کنند، به دروغگویی می‌افتند». [۱] ابن عباس نیز گفته است: «پس از یک و ، ظاهر می‌شود». [۲] 2⃣گمراهی و ضلالت 🔹در دوران پرآشوب ، عده‌ای از مردم از مسیر برگشته، دچار اختلاف و میشوند و از هدایتهای الهی باز می‌مانند. (ص) میفرمود: «تکونُ له غیبة و حیرة تَضِلُّ فیها الامم» [۳] (برای او و برای امت خواهد بود که خیلی‌ها در آن دوران خواهند شد). سدیر میگوید: (ع) فرمود: «...وای بر شما! در [۴] نظر انداختم... و در ولادت ما و غیبت او و طولانی‌ شدن آن و مدت عمر وی، تأمل کردم و دیدم که ، گرفتار و مصیبتها هستند و به‌ جهت طولانی‌ شدن ، در دلهایشان شک و تردید راه می‌یابد و بیشتر آنها از دینشان برمیگردند...». [۵] 3⃣برگشت از اعتقاد به مهدویت 🔹 (ع) از پدران بزرگوارش از (ع) نقل میکند: «در دوران غیبت جز ـ که در جانشان رسوخ کرده و خداوند از آنان بر ما پیمان گرفته و در جانشان ثابت کرده و به دم الهی یاریشان نموده است ـ کسی بر اعتقاد خود، استوار نخواهد ماند». [۶] به همین مضمون از امام عسکری و امام سجاد‌ (ع) نیز روایاتی نقل شده است. [۷] 4⃣قساوت و تیره‌شدن دل‌ها 🔹در روایت است: «به‌ جهت طولانی‌ شدن ، دلها سخت و تیره میشود و جز آنها که خداوند به او را در قلوبشان نشانده و به دم الهی یاریشان کرده است، کسی دیگر بر اعتقاد او باقی نماند». [۹] 5⃣عدم تحمل و برداری 🔹 (ع) نیز فرموده است: «شتاب مردم برای اینکار آنان را هلاک می‌سازد. خداوند برای شتاب مردم، شتاب نمیکند. برای این امر، مدتی هست که باید پایان پذیرد. اگر مدت آن سرآید، نه ساعتی جلو می‌افتد و نه ساعتی تأخیر میشود». [۱۰] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] اثبات‌الهداة، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۴۸۲، ح۱۸۹. [۲] یوم‌الخلاص، کامل سلیمان، ج۱، ص۳۴۶. [۳] بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۲. [۴]  عنوان کتاب حدیثی است که به املای (ص) و خط (ع) بر پوست بزغاله نوشته شد. کتاب از ودایع امامت و از  به شمار می‌آید که مطابق برخی از روایات، تنها پیامبر(ص) و اوصیای او می‌توانند به آن نگاه کنند. (ویکی شیعه). [۵] اثبات‌الهداة، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۴۷۵، ح۱۶۲. [۶] همان، ص۴۶۴، ح۱۱۷. [۷] ر.ک: همان، ص۷۹، ح۱۸۰؛ ص۴۶۷، ح ۱۲۷. [۸] همان، ص۴۸۸، ح۲۰. [۹] اصول کافی، ج۱، ص۳۶۹ منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
⭕️امام علی علیه السلام: 🔹سر آغاز دین، است، و كمال شناخت خدا، داشتن او، و كمال باور داشتن خدا، شهادت به اوست، و كمال توحید (شهادت بر یگانگى خدا) ، و كمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا كردن است، زیرا هر صفتى نشان مى دهد كه غیر از موصوف، و هر موصوفى گواهى مى دهد كه غیر از صفت است. 🔹پس كسى كه خدا را با صفت مخلوقات تعریف كند او را به چیزى نزدیك كرده، و با نزدیك كردن خدا به چیزى، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزایى براى او تصوّر نموده و با تصّور اجزا براى خدا، او را نشناخته است. 🔹و كسى كه را نشناسد به سوى او اشاره مى كند و هر كس به سوى خدا اشاره كند، او را محدود كرده، به شمارش آورده. و آن كس كه بگوید «خدا در چیست» او را در چیز دیگرى پنداشته است، و كسى كه بپرسد «خدا بر روى چه چیزى قرار دارد» به تحقیق جایى را خالى از او در نظر گرفته است، در صورتى كه همواره بوده، و از چیزى به وجود نیامده است. 🔹با همه چیز هست، نه اینكه همنشین آنان باشد، و با همه چیز فرق دارد نه اینكه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهنده همه كارهاست، بدون حركت و ابزار و وسیله، بیناست حتّى در آن هنگام كه پدیده اى وجود نداشت، و تنهاست، زیرا كسى نبوده تا با او انس گیرد، و یا از فقدانش وحشت كند. ● جهت اجتناب از ، از آوردن متن عربی فرمایش حضرت صرف نظر گردیده است. 📕نهج البلاغه، از خطبه ۱ منبع؛ وبسایت اهل البیت عليهم السلام @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز اول وقت 🔹سر اهمیت در توحیدی بودن و به نیت در اول وقت است. در «نماز اول وقت»، شما تمام انگیزه ها و گرایش ها و خواسته‌های نفس خود را فدای خواست مولی می کنید و از خودتان می گذرید، تا اراده و را اجابت کنید. وقتی کسی را به تاخیر می اندازد، معنایش این است که برخی خود را بر خواست خدا مقدم داشته، در حالی که و بندگی، تقدم خواست خدا بر خواست های نفسانی خود است. نزدیک بودن به و قابل مقایسه با نماز آخر و وسط وقت نیست. 🔹 (ره) می فرماید: مطلق تو را به درجات بالای بندگی می رساند، یعنی حتی نماز با خستگی و بدون رعایت مستحبات و حضور قلب کامل هم، اگر اول وقت رعایت شود است. سر این فرمایش ایشان در روح بندگی و عبودیت بیشتری است که در «نماز اول وقت» نهفته است، لذا حتی اگر با خستگی اقامه شود، موثر می شود و بر نماز با تاخیر اولویت دارد، زیرا «نماز با تاخیر» حتی اگر با شرایط کمال باشد، چنان که باید از و اخلاص برخوردار نیست. بعضی می گویند: الان خسته ام و حال ندارم و اگر نماز را از اول وقت آن به تاخیر بیندازم حال بیشتری خواهم داشت. 🔹بله ممکن است که شخص، واقعاً پس از استراحت مختصری نماز با حال تری بخواند، ولی باید توجّه داشت که این موضوع شاید به شکل عادت در بیاید؛ زیرا ممکن است به همین وسیله آدمی را فریب داده و از فیض محروم سازد. به لحاظ اجتماعی هم وقتی مقید به خواندن نماز در اول وقت باشند، در هر منطقه غالب مردم همزمان به می ایستند. این مسئله آمادگی آنان را برای و ایجاد صفوف گسترده و پر جمعیت بیشتر می کند، در حالی که نماز در غیر اول وقت، در بین زمان های مختلف پراکنده می شود و از اجتماع و و انس و در مراکز دینی می کاهد. 🔹 گفت‌وگو و دیدار با است، که جز حضرت حق، دوست و ولی نعمتی برای خود نمی شناسند، مشتاقانه در انتظارند تا در اولین فرصت، جسم و روح خسته از دنیای مادیت خود را جانی درباره بخشند. از این رو حتی قبل از رسیدن وقت ، با انجام مقدمات واجب و مستحب و با نظافت و معطّر نمودن بدن و لباس، خود را برای حضور در پیشگاه معشوق آماده می کنند. (صلی الله علیه و آله) وقتی هنگام می شد، چهره اش تغییر می کرد و به بلال می فرمودند: ارحنا یا بلال. ای بلال ما را با اذان به راحتی و آرامش برسان. 🔹گرچه برای هر یک از نمازهای یومیه، وقت موسّع و طولانی در نظر گرفته شده است، اما همانگونه که موذن بر آن دعوت می کند، (بشتابید به سوی نماز) تأکید بر این است که در ، با شتاب و عجله همگی به سوی حرکت کنند و در آن را اقامه نمایند، و هیچ کار و مشغله ای را بهانه برای تأخیر قرار ندهند. 🔹 (صلّی الله علیه و آله) فرموده اند که: نباشد نمازی که وقت آن برسد، مگر آنکه ملکی در برابر مردم (یعنی هرگاه وقت یکی از نمازهای پنجگانه، که عبارت از صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء است داخل شود، ملکی از ملائک آسمان در برابر مردمی که به دایره تکلیف در آمده اند) ندا کند: که ای ! برخیزید به جانب آتش هایی که به واسطه ارتکاب و مبادرت به امور ناشایست، بر پشته ی خود برافروخته اید، با گزاردن که پروردگار شما بر شما فرض کرده است، فرونشانید. [۱] 🔹 (علیه السلام) در میدان جنگ، آن هم در بدترین شرایط، را اقامه کرد و حاضر نشد که آن‌را از دست بدهد و حتی سه نفر از یاران آن حضرت برای دفاع، در مقابل تیرها ایستادند و شهید شدند. آن حضرت حتی و قتال با دشمنان را مانع نمی بیند؛ ایشان نمی گوید، وقت بسیار است، بگذارید اول تکلیف جنگ را معلوم کنیم، آن حضرت نمی گوید: هم اکنون وقت کار و جهاد است، بلکه می فرماید: ندای اذان سر دهید تا گزاریم؛ زیرا او برای می کند؛ همان کاری که پدرشان (عليه السلام) در کرد؛ همان کسی که فرمود: « را در وقت معین آن بخوان، و به خاطر اینکه بیکاری، پیش از وقت آن را به جا نیاور، و به بهانه کار داشتن، آن را به تأخیر مینداز». [۲] پی نوشت‌ها: [۱] اربعین شیخ بهایی، ص ۷۰۲ [۲] نهج البلاغه، نامه ۲۷ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق روایات و تفاسیر اهل سنت «آيه انفاق» در شأن چه کسی نازل شده است؟ 🔹در «آيه ۲۷۴ سوره بقره» می خوانیم:  «اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ بِاللَّيلِ وَ النَّهارِ سِرّاً وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لَا خوفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ کسانی که را در شب و روز و پنهان و آشکار می کنند، برای آنان نزد پروردگارشان و مناسب است؛ و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.». بدون شك مفهوم آيه كلّى و جامع است و تشويق به در راه خدا در اشكال مختلف است، آشكارا و پنهان، در شب و روز، و به كسانى كه مى كنند مى دهد که هم نزد پروردگارشان بزرگ است و هم [اين كه] و اندوهى از گذشته و آينده نخواهند داشت؛ 🔹ولى از روايات اسلامى استفاده مى شود كه فرد شاخص آن، امیرالمؤمنین (عليه السلام) است؛ زيرا در اين آيه، وارد شده كه نشان مى دهد نخستين بار درباره (عليه السلام) نازل گشت. ابن عبّاس مى گويد: اين آيه درباره (عليه السلام) نازل شد؛ او فقط چهار درهم داشت، درهمى را در ، درهمى را در ، درهمى را و درهمى را در راه خدا كرد. (ص) فرمود: «ما حَمَلَكَ عَلى هذا؟؛ چه چيز تو را بر اين كار واداشت؟»، عرض كرد: «حَمَلَنى عَلَيْها رَجاءَ اَنْ اَسْتَوجِبُ عَلَى اللهِ ماوَعَدَنى؛ براى اين بود كه وعده اى را كه خدا به من داده است استحقاق پيدا كنم»؛ رسول خدا (ص) فرمود: «اَلا ذلِكَ لَكَ؛ آگاه باش كه اين وعده درباره تو تحقّق يافت»؛ در اين هنگام نازل گشت. 🔹اين حديث را حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل» به اضافه هفت حديث ديگر! به همين مضمون از طرق مختلف آورده است. [۱] سيوطى در «الدّرالمنثور» از طرق متعدّد، همين مضمون را از ابن عبّاس نقل مى كند، كه اين درباره (عليه السلام) نازل شده؛ (عليه السلام) چهار درهم داشت، درهمى را در شب، درهمى را در روز، درهمى را پنهان و درهمى را آشكارا كرد و اين آيه نازل شد. [۲] معنى اين حديث آن است كه (عليه السلام) براى جلب خشنودى خداوند بوسیله از هر درى وارد مى شدند؛ اوّلا: آنچه در بساط داشت در راه خدا انفاق كرد، ثانياً در شب و در حال مختلف (پنهان و آشكار) انفاق كرد و در روز نيز در دو حالت مختلف (پنهان و آشكار) انفاق نمود. 🔹اين و آميخته با اشتياق فراوان براى جلب از هر طريق ممكن، مقبول درگاه الهى واقع شد و آيه شريفه نازل گشت. از كسانى كه روايت فوق را نقل كرده اند، محبّ الدين طبرى در «ذخائر العقبى» و سبط بن جوزى در «تذكره» و علامه گنجى در «كفاية الطّالب» و مفسّر معروف قرطبى در تفسيرش و گروهى ديگر اين حديث را به عين همان عبارت يا با تفاوت مختصرى در كتاب هاى خود آورده اند. شبلنجى در «نورالابصار» و شيخ سليمان قندوزى در «ينابيع المودة» نيز آن را ذكر كرده اند. نويسنده فضائل الخمسه در كتاب خود اين حديث را از گروه ديگرى نيز نقل مى كند از جمله ابن اثير در «اسد الغابه» و ابن حجر در «الصّواعق المحرقه» و واحدى در «اسباب النّزول». 🔹اين احاديث را با جمله اى از ابن ابى الحديد معتزلى پايان مى دهيم. او به هنگام برشمردن صفات والاى (عليه السلام) هنگامى كه به مسأله جود و سخاوت مى رسد، بعد از اشاره به آيات سوره «هَل آتى» مى گويد: «وَ رَوَى الْمُفَسِّرونَ اَنَّهُ لَم يَمْلِكْ اِلاّ اَرْبَعَةَ دَراهِمَ، فَتَصَدَّقَ بِدِرْهَم لَيْلا، وَ بِدِرْهَمِ نَهاراً، وَ بِدِرْهَمِ سِرّاً، وَ بِدِرْهَمِ عَلانِيَةً، فَاَنْزِلَ فيهِ اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ اَمْوالُهُمْ...؛ مفسّران نقل كرده اند كه (علیه السلام) فقط چهار درهم داشت، درهمى را در و درهمى را در ، درهمى و درهمى كرد و خداوند اين آيه را درباره او نازل فرمود». [۳] اين تعبير نشان مى دهد كه مسأله در ميان مفسّران مورد اتفاق يا لااقل مشهور است. پی نوشت‌ها؛ [۱] شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حسكانى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، ۱۴۱۱ ق، چ اول، ج ‏۱، ص ۱۴۰ [۲] الدرالمنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ ق، ج ‏۱، ص ۳۶۳ [۳] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، کتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم،‏ ۱۴۰۴ ق، چ اول، ج ‏۱، ص ۲۱ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ ش، چ ششم، ج ۹، ص ۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امانتداری» از چه خصلت هایی ناشی می شود؟ 🔹 از و به پروردگار عالم، و از علم به قدرت و اعتماد به وعده هاى پروردگار سرچشمه مى گيرد، زائيده ، و توجه به و نتايج كارها است. دليل بر ، و رهايى او از چنگال اوهام و پندارهاى هوس آلود است. از شخصيت والاى انسان سرچشمه مى گيرد، چرا كه حاضر نمى شود خود را به مال و مقام و مواهب زودگذرى بفروشد كه از طريق حاصل مى شود. 🔹و در يك كلمه، مولود فهم و ، عقل و ، و و است. گاه و انسان را در پرتگاه قرار می دهد. افرادی كه در جامعه به حقوق مشروع خود نرسیده، و تحت فشار فقر قرار مى گيرند، خود را آلوده به مى کنند، از این رو در فرامین اسلامى آمده كه براى حفظ ، در قضاوتش بايد به طور كامل او را از بيت المال اداره كرد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در عهدنامه «مالك اشتر» كه عالیترين برنامه های مديريتی است، مى فرمايد:  🔹«وَافْسَحْ لَهُ فِى الْبَذْلِ، ما يُزِيلُ عِلَّتَهُ، وَتَقِلُّ مَعَهُ، حاجَتُه اِلىَ النّاسِ، وَ اَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَيْكَ ما لا يَطْمَعُ فِيهِ غَيْرُهُ مِنْ خاصَّتِكَ لَيأْمَنَ بِذلِكَ اِغْتِيالَ الرِّجالِ لَهُ عِنْدَكَ، فَانْظُرْ فى ذلِكَ نَظَراً بَلِيْغاً؛ و در بذل و بخشش به او [] سفره سخاوتت را بگستر، آنگونه كه از ميان برود، و حاجتى به مردم پيدا نكند، و از نظر مقام و آن قدر مقامش را نزد خودت بالا ببر كه هيچيك از ياران نزديكت به نفوذ كردن در او طمع نكند، و از توطئه اينگونه افراد نزد تو در امان باشد، و در اين موضوع با دقت بنگر». [۱] 🔹 (عليه السلام) در حديث پر معنايى، به بیان سرچشمه‌ هاى و ، می پردازد، آن حضرت مى فرمايند: «مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة فَاَدّاها فَقَدْ حَلَّ اَلْفَ عُقْدَة مِنْ عُنُقِهِ مِنْ عُقَدِ النّارِ، فَبادِرُوا بِاَداءِ الاْمانَةِ، فَاِنَّ مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة وَكَّلَ بِهِ اِبْلِيسُ مِأَةَ شَيْطان مِنْ مَرَدَةِ اَعْوانِهِ لِيُضِلُّوهُ وَ يُوَسْوِسوا اِلَيْهِ حَتّى يُهْلِكُوهُ اِلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛ هر كس به او سپرده شود و آن را ادا كند، هزار گره از گره هاى آتش دوزخ از گردن او گشوده می شود، پس در تعجيل كنيد، زیرا هر فردی که به كسى بسپارد يك صد نفر از شياطين از دستيارانش را مأمور او مى كند تا او را گمراه سازند، و در دل او كنند تا هلاكش كنند مگر كسى كه خداوند متعال او را حفظ كند». [۲] پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، للصبحي صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۳۵، نامه ۵۳ [۲] الأمالی، ابن بابويه،كتابچى‏، تهران، چ۶، ص ۲۹۵؛ و... 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بی نیاز شدن روح از بدن‏ 🔹انسان در نتیجه به خداوند - و تقرب به خداوند در نتیجه و و خود را فراموش کردن و در نزد پروردگار و در برابر - می‌رسد به این مرحله که در عین اینکه بدنش نیازمند به است، روحش از بی‌نیاز می‌شود، چطور؟ ما الآن، هم نیازمند به بدن‌مان است، هم نیازمند به روح‌مان. الآن اگر آن روح و ما نباشد، این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمی‌تواند کاری بکند. 🔹اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه در نتیجه به خدا و پروردگار، می‌رسند به این حد که لااقل از بدن‌شان بی‌نیاز می‌شود. چطور بی‌نیاز می‌شود؟ یعنی این را پیدا می‌کنند که به اصطلاح را از این بدن تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. 🔹در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی را از منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. را می‌بیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، را دارد می‌بیند. شیخ شهاب الدین ، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم، مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه خودش را از بدنش خلع کند. 🔹 می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر در آن مرحله‏‌ای که برایش ملکه شده‏ باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی‌کنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن‌ های خودتان کمی پایین بیایید... 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۶۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام کار را برای خدا انجام داد 🔹 در امام بزرگوار، در درجه‌ی اول، خود او بود. امام کار را برای انجام داد. از اول، هر چه که احساس میکرد اوست، آن را انجام می داد. از در این راه، امام ابا نکرد. از در سال ۱۳۴۱، امام اینجور عمل کرد؛ با پیش رفت. به مردم و مسئولین هم این درس را بارها گفت و تکرار کرد که آنچه مهم است، است. ما تکلیف را انجام می دهیم، ترتّب نتیجه بر کار ما دست . 🔹بنابراین مظهر مهم معنویت در رفتار امام، او بود. برای خاطر تعریف و تمجید این و آن، حرفی نزد، کاری نکرد، اقدامی نکرد. آنچه که برای انجام داد، به وسیله‌ی خدای متعال به آن برکت داده شد؛ شد. خاصیت این است. امام همین توصیه را به هم تکرار میکردند. امام ماها را امر می کردند به این که اهل باشیم، اهل اعتماد به خدا باشیم، اهل حسن‌ظن به پروردگار باشیم، برای خدا کار کنیم. 🔹خود او اهل بود، اهل بود، اهل بود، اهل استمداد از خدا بود، اهل بود. بعد از پایان ماه رمضان، انسان وقتی امام را می‌دید، به طور محسوسی در او احساس نورانیت می کرد. از فرصت های زندگی برای به خدای متعال، برای پاکیزه‌ کردن دل و جان مطهرِ خودش استفاده می کرد. دیگران را هم امر می کرد و می‌گفت: ما در هستیم. عالَم، محضر خداست. 🔹عالَم، محل حضور جلوه‌ های الهی است. همه را به این راه سوق میداد. خود او اهل رعایت بود، دیگران را هم به اخلاق سوق می‌داد. بخش‌ مهمی‌ از در عبارت است از ، دوری از ، دوری از ، دوری از ، دوری از ، دوری از ، دوری از جداسازی دلها از یکدیگر. خود این چیزها را رعایت می کرد، به مردم هم سفارش می کرد، به مسئولین هم سفارش میکرد. بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ۹۰/۳/۱۴ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش سوم) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است از شبانه روز را با خود داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. 💠فلسفه نماز چیست؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 6⃣«تکامل معنوی و اخلاقی»:  🔹 وسيله ، و انسان است؛ چرا كه انسان را از جهان‌ محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مى برد، به دعوت مى كند، و با همصدا و همراز مى سازد. خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر مى بيند، و با او به گفتگو برمى خيزد. 🔹همچنین تكرار اين عمل در شبانه روز آن هم با تكيه روى صفات خدا، و و او اثر قابل ملاحظه اى در پرورش در وجود انسان دارد. مخصوصا با كمك گرفتن از سوره‏ هاى مختلف بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوى و است. لذا در حديثى از امير مؤمنان (علیه السلام) مى خوانيم كه در فلسفه نماز فرمود: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ‏ كُلِّ تَقِي‏»؛ [۱] ( وسيله هر پرهيزكارى به خدا است). [۲] 7⃣«تقویت روح اخلاص»:  🔹 به انسان و روح مى دهد، چرا كه روح اخلاص را زنده مى كند، زيرا مجموعه اى است از و و . تكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير را در جان انسان مى پاشد و روح را تقويت مى كند. لذا در حديث معروفى مى خوانيم كه (علیه السلام) در وصاياى خود بعد از آن كه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: «اللهَ اللهَ فِی الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ»؛ [۳] (خدا را خدا را درباره ، چرا كه ‏_دين‏ شما است). 🔹هنگامى كه ارتباط بندگان با خدا از طريق از ميان برود، اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهد داد؛ چنان که در حديثى از (علیه السلام) مى خوانيم: «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ‏ بِهِ‏ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِه‏»؛ [۴] (نخستين چيزى كه در از بندگان حساب مى شود است، اگر مقبول افتاد سایر اعمال شان قبول مى شود، و اگر مردود شد ساير اعمال نيز مردود مى شود). شايد دليل اين سخن آن باشد كه رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحيح انجام گردد و كه وسيله قبولى سایر اعمال است در او زنده مى شود؛ و گرنه بقيه اعمال او مشوب و آلوده مى‏ گردد و از درجه اعتبار ساقط مى شود. [۵] 8⃣«پاکسازی جان و جسم»:  🔹 ، قطع نظر از محتواى خودش، با توجه به شرایط صحت، دعوت به مى كند، چرا كه مى دانيم مكان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى كه بر آن نماز مى خواند، آبى كه با آن وضو مى گيرد و غسل مى كند، محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى شود بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد. كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، كم فروشى، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد چگونه مى تواند را فراهم سازد؟ بنا بر اين تكرار در در شبانه روز خود دعوتى است به رعايت . [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغه، صالح، صبحی، انتشارات هجرت‏، قم، ۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۹۴، كلمات قصار ۱۳۶؛ [۲] تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۷۴ش، چ ۱۶، ج ‏۱۶، ص ۲۹۲؛ [۳] نهج البلاغه، همان، ص ۴۲۲، نامه ۴۷؛ [۴] وسائل الشيعه، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، ج ‏۴، ص ۳۴؛ [۵] تفسير نمونه، همان، ج ‏۱۶، ص ۲۹۳؛ [۶] همان منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره لزوم «اخلاص» در «دعا» چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ به فرزندش (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ، فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ». (به هنگام ، پروردگارت را با بخوان [و تنها دست به دامان لطف او بزن] چرا كه و به دست اوست). 🔹 نيز از ثمرات به است؛ زيرا هنگامى كه انسان بداند «لَا مُؤَثِّرَ فِی الْوُجُودِ إِلَّا اللهُ» يقين پيدا مى كند كه و به دست اوست. به هنگامى كه به اين امر پيدا كرد تنها به در خانه او مى رود و با هرچه مى خواهد از او مى خواهد. 🔹به همين دليل در روايات وارد شده است كه ؛ (عليه السلام) مى فرمايد: «كُلُّ رِيَاءٍ شِرْكٌ إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ وَ مَنْ عَمِلَ للهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللهِ»؛ [۱] (هر است، هر كس كارى براى كند پاداش خود را بايد از مردم بگيرد، و هركس براى انجام دهد او بر ). 🔹اين جمله در ضمن به اين حقيقت نيز اشاره دارد كه خواسته هاى خود را بايد فقط از بخواهد، نه از غير خدا و اگر طبق عالَم اسباب به سراغ غير خدا مى رود باز هم را مى داند كه گاه به دست تحقق مى يابد و جمله «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ» نيز بيانگر همين حقيقت است. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۲۹۳، (باب الرياء). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۵۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (عليه السلام) در خطبه ۱۹۵ نهج البلاغه، «باورهاى دينی» دارای چند مرحله هستند؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۵ پس از حمد خداوند مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، شَهَادَةَ إِيمانٍ وَ إِيقَانٍ، وَ إِخْلَاصٍ وَ إِذْعَانٍ [۱]» (و گواهى مى دهم كه جز نيست، گواهی‌ای برگرفته از و و و ). 🔹اين چهار تعبير (ايمان و ايقان و اخلاص و اذعان) اشاره به چهار مرحله از است؛ ، مرحله اوّل است كه انسان چيزى را مى پذيرد و باور مى كند، هر چند ممكن است در اطراف آن، شك ها و شبهات جزئى وجود داشته باشد؛ 🔹ولى مرحله ، مرحله اى است كه گرد و غبار آن شبهات و شك ها زدوده مى شود و باورهاى قلبى شفاف و درخشنده مى گردد. مرحله ، مرحله نفى ما سوى الله است كه همه چيز را غير از خدا كنار مى زند، تنها او را مى بيند و به او عشق می ورزد و با او سخن مى گويد و از او طلب مى كند، 🔹و سرانجام مرحله فرا مى رسد كه به گفته اهل لغت به معناى اقرار آميخته با خضوع است؛ يعنى او در جاى جاى و و او آشكار مى شود و همه زندگى او به رنگ الهى در مى آيد و مصداق «صِبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً» [۲] مى شود. بديهى است هر گاه ايمان و يقين و اخلاص در وجود انسان ريشه دار شود ثمره نهايى آن همان اعمال انسان است. پی نوشت: [۱] «اذعان» از ريشه «ذعن» بر وزن «وطن» به معناى خضوع و فرمانبردارى و اطاعت است، لذا در عبارت بالا امام (عليه السلام) آن را در چهارمين مرحله قرار داده است. نخست ايمان و بعد يقين و بعد مرحله اخلاص فرا مى رسد و نتيجه آن اطاعت و فرمانبردارى حق است. [۲] سوره بقره، آيه ۱۳۸ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه می توان بصیرت مهدوی خود را افزایش داد و به معرفت «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسید؟ 🔹وظیفه هر فرد با ایمانی به عنوان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است که مانند یک «منتظر واقعی» زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا کسی باشد، تمام رفتار و نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب میکند، وسایل پذیرایی را آماده میکند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار میماند. چنین کسی میتواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. 🔹اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است، اگر ادعا کند که در میهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید. بنابراین باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از و او فهمیده شود. بنابراین یک اهل و به دنیا نیست، چرا که چنین کسی نمیتواند از وابستگیها و دلبستگیها و آلودگیها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. 💠با توجه به نکات ذکر شده میتوان برخی وظایف منتظر «امام زمان» را چنین ذکر کرد: 🔹اولین شرط انتظار، است. تا انسان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد، او نخواهد شد. در مورد انتظار (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم چنین است، و طبیعی است که هر مقدار انسان نسبت به بیشتر باشد، انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که و ناآگاه به ارزش ، هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت، و بدین جهت از زمره او بیرون هستند. 🔹ریشه محبّت و دلدادگى به امام در معرفت ایشان نهفته است، هرچه و عمیق‌تر باشد محبّت حاصله نیز شدیدتر و قوى‌تر خواهد بود. دومین شرط انتظار، ایجاد با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. وضعیت روحی و فکری و عملی خود را به گونه ای سامان میدهند که با امام داشته باشند. آیا میتوان منتظر قدوم کسی بود و با او و سنخیت نداشت؟ آیا می توان کسی را داشت، اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ 🔹ایجاد سنخیت با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طریق و و و درجات معنوی حاصل میشود، و تنها در این صورت است که میتوان ادعای محبت به را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت، او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت. طبیعی است که هرچه قدر این بیشتر باشد، محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت. 🔹البته شناخت و هم سنخ شدن با (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، متوقف بر عمل به دستورات دین و پیشه کردن ، یعنی انجام و ترک و عمل برای رضای خداست. اگر در این مسیر بورزید، خداوند از درون، شما را خواهد کرد و موانع را برطرف میکند، و روی توفیق، شامل حالتان خواهد شد و روز به روز بر ظرفیت وجودی شما افزوده خواهد شد. میفرماید: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...» [۱] (کسانی که در راه ما کنند راههای را به آنان می نماییم...). 🔹و نیز میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ...» [۲] (کسانی که گفتند ما است و در این راه ورزیدند، بر آنان نازل خواهد شد...). و در کلمات (علیهم السلام) آمده: «من اخلص لله اربعین یوما انبت الله الحکمة فی قلبه و یجری من قلبه علی لسانه و جوارحه» (کسی که تمام کارهایش فقط و فقط برای باشد، خداوند نور و بینایی را بر دلش میفشاند و حکمت از دلش بر زبانش و اعضا و جوارحش جاری میشود (یعنی همه رفتارش حکیمانه میشود)). بنابراین با در مسیر و عبودیت محض خداوند، ظرفیت وجودی انسان بسط پیدا میکند و و سعادت هموار میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آيه ۶۹ [۲] همان، سوره فصلت، آيه ۳۰ منبع: وبسایت سراج نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحان» و «آزمودن» انسان ها چيست؟ 🔸خداوند متعال را آفريده و آنها را به سوی هدايت كرده است. انسان ضمن برخورداری از اين هدايت عمومی، از نيز بهره می‌برد. هدايت خاص انسان، با تحقق می‌يابد، تا او با اختيار و اراده خود را پيموده و از اين رهگذر، خود را پس داده، خود را به فعليت، و كمال های مكنون خود را به منصه ظهور برساند، و به جايگاه‌ نهايی‌ لايق‌ خود، سعادت ابدی يا شقاوت دائمی، شكر يا ناسپاسی، پيروزی يا شكست برسد. در برخی آياتی كه از نمونه ها و مصاديق سخن به ميان آورده، به جزييات نيز اشاره كرده، كه در ادامه به آنها می‌پردازیم. 💠توبه و بازگشت به حق 🔹خداوند برخی بندگان را با و و و آزموده، تا اندرز گرفته كنند، و به حق بازگردند: «وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ [اعراف، ۱۶۸] و آنها را به نيكيها و بدی‌ها ، شايد بازگردند». 💠خالص كردن مومنان و نابودی كافران 🔹خداوند در گذر زمان و به تدريج با آزمونها را از شائبه های كفر و نفاق و... دور ساخته، و آنها را خالص ميگرداند و را كه كفر و شرك آنها را فرا گرفته به محق و نابودی ميكشاند: «وَ لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ [آل عمران، ۱۴۱] و تا خداوند را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و را تدريجا نابود سازد». 💠ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاك از خبيث 🔹 برای ظاهر کردن سريره های انسانها، و پيدا شدن يا آنان است: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِكُمْ...؛ [آل عمران، ۱۵۴] ...و اينها برای اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است ، و آنچه در دلهای شما (از ايمان) میباشد خالص گرداند...». بنابراين خداوند براساس سنت ، پاكان را از افراد خبيث و پليد جدا میسازد: «...حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...؛ [آل عمران، ۱۷۹] ...تا آنكه را از جدا سازد...». 💠شناخته شدن نيكوكارتران 🔹خدای سبحان آسمانها و زمين و مرگ و زندگی و... را آفريد تا انسانها را و معلوم شود چه كسی عملش نيكوتر است: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ [هود، ۷] او كسی است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد... (به خاطر اين آفريد) تا شما را كند تا كداميك عمل‌تان بهتر است». 💠سنجش ميزان صبر بر محروميتها و رضايت از برخورداریها 🔹انسانها بوسيله يكديگر میشوند تا اينكه شكيبايی آنها معلوم گردد: «...وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ...؛ [فرقان، ۲۰] ...و بعضی از شما را، وسيله بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبایی میكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر می آئيد)». و رضايت هركس به آنچه از آن برخوردار شده يا از آن محروم گشته آشكار شود. 💠شناخته شدن مجاهدان و صابران 🔹از ديگر اهداف ، شناخت پيكارگران و صابران بيان شده، تا بدين وسيله ايشان خود را دريافت كنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ...؛ [محمد ص، ۳۱] ما همه شما را قطعا می‌كنيم، تا معلوم شود و از ميان شما كيانند...». 💠دستيابی به تقوا 🔹خداوند مومنان را تمرين داده يا سختی و مشقت را بر آنها تحميل میكند، تا با اين ، قلب هايشان به متخلق گردد. «أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى؛ [حجرات، ۳] كسانی هستند كه خداوند قلوبشان را برای خالص نموده است». 💠مشخص شدن شاكر و ناسپاس 🔹بجز مواردی كه خداوند در آن مستقيما فلسفه امتحان را بيان داشته، در آيه ای نيز از قول (ع) چنين نقل كرده كه برخورداری وی از برای اوست، تا معلوم گردد كه وی سپاسگزاری میكند يا كفران می‌ورزد: «...قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ...؛ [نمل، ۴۰] ...گفت اين از فضل‌ پروردگار من است تا مرا كند، كه آيا او را بجا می آورم يا ميكنم...». 💠گذشته از موارد ياد شده، در روايات نيز تهذيب نفس و رسيدن به مقام رضا و رسيدن انسانها به پاداش و كيفر اعمال نيك و بد خويش، از فلسفه‌ های امتحان ياد شده است. [۱] پی‌نوشت؛ [۱] دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، ج۴، ص ۲۶۸-۲۷۰ منبع: وبسایت انوارطاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش سوم) 🔸«نماز» ‏ و افراد با ايمان است و كسى كه «نماز» را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی‌قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 7⃣«تقویت روح اخلاص» 🔹 به سایر اعمال انسان و مى دهد، چرا كه «نماز» روح اخلاص را زنده مى كند، زيرا مجموعه اى است از «نيت خالص» و «گفتار پاك» و «اعمال خالصانه». تكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير را در جان انسان مى پاشد و روح اخلاص را تقويت مى كند. لذا در حديث معروفى مى خوانيم كه امير مؤمنان (علیه السلام) در وصاياى خود بعد از آن كه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: «اللهَ اللهَ فِي‏ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ» [۱] (خدا را خدا را درباره ، چرا كه ‏_دين‏ شما است). 🔹هنگامى كه ارتباط بندگان با خدا از طريق از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهد داد؛ چنان که در حديثى از (علیه السلام) مى خوانيم: «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ‏ بِهِ‏ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِه‏» [۲] (نخستين چيزى كه در از بندگان حساب مى شود است، اگر مقبول افتاد سایر اعمال شان قبول مى شود، و اگر مردود شد سایر اعمال نيز مردود مى شود). شايد دليل اين سخن آن باشد كه رمز ارتباط خلق و خالق است؛ اگر به طور انجام گردد و كه وسيله قبولى سایر اعمال است در او زنده مى شود، و گرنه بقيه اعمال او مشوب و آلوده مى‏ گردد و از درجه اعتبار ساقط مى شود. [۳] 8⃣«پاکسازی جان و جسم» 🔹 قطع نظر از محتواى خودش با توجه به شرایط صحت دعوت به مى كند، چرا كه مى دانيم «مكان نمازگزار»، «لباس نمازگزار»، «فرشى كه بر آن نماز مى خواند»، «آبى كه با آن وضو مى گيرد و غسل مى كند»، «محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى شود» بايد از هر گونه و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد. كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، كم فروشى، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد چگونه مى تواند را فراهم سازد؟ بنا بر اين تكرار در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعايت حقوق ديگران. [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغه، صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، چ ۱،ص ۴۲۲، نامه ۴۷. [۲] وسائل الشيعه، تفصيل، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت، لإحياء التراث، چ ۱، ج ‏۴، ص ۳۴. [۳] تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ ۳۲، ج ‏۱۶، ص ۲۹۳. [۴] همان منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel