eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
👌مساله فشار و عذاب قبر اگر چه در قرآن بالخصوص مورد اشاره قرار نگرفته است ، اما در سنت قطعی پیامبر گرامی و اهل بیت علیهم السلام مورد تاکید و تبیین قرار گرفته است و همه اسلامی به آن معتقدند . ❕شیخ صدوق می‌فرماید ؛ 🔸 «عقیده ما در مورد سؤال در قبر این است که آن حق است و هر کس که پاسخ صحیح گوید برای او در قبر، سرور و شادمانی است، و بهشت در سرای دیگر و آن کس که پاسخ صحیح نگوید، در قبر و سپس در عالم آخرت خواهد شد». 📚اعتقادات الامامیه ص 58 👌شیخ مفید می‌فرماید ؛ «در اخبار صحیح از پیامبر روایت شده است که فرشتگان به قبور فرود آمده و از آنان درباره دین آنها سؤال می‌کنند، در برخی از روایات آماده است که دو فرشته که به آنها«نکیر و منکر» می‌گویند بر میت نازل می‌شوند و از پروردگار و از پیامبر و امام و دینش سؤال می‌کنند پس اگر پاسخ درست گوید او را به ملائکه نعمت و تسلیم می‌کنند و گرنه او را به ملائکه عذاب واگذار می‌کنند». 📚تصحیح الاعتقاد ص 45 👌محقق طوسی در این باره می‌گوید ؛ «عذاب در قبر، واقع خواهد شد، زیرا کاری است شدنی و ممکن و دلایل در حد تواتر بر آن اقامه شده است». 📚کشف المراد، مقصد ۶، مسأله ۱۴. 🔸احمد بن حنبل در رساله خود که رؤوس عقاید اهل حدیث را در آن نوشته است می‌گوید ؛ «عذاب قبر حق است و در آن از گناهان بندگان و از پروردگارشان و از بهشت و دوزخ می‌کنند و مسأله دو فرشته به نام«منکر و نکیر» نیز حق است». 📚طبقات الحنابله ص 226 ❕امام صادق علیه السلام فرمود: « فشار قبر برای مومن کفاره کردن نعمت ها از ناحیه او است» 📚بحار الانوار ج6 ص221 👌در روایت دیگر امام علی علیه السلام فرمود: « معیشت تنگ همان است که خداوند را از عذاب و فشار قبر بر حذر داشته است» 📚بحار الانوار ج6 ص218 ❗️پیامبر گرامی در مورد سعد بن معاذ فرمود: « او گرفتار فشار قبر شد زیرا در خانه با خانواده اش رفتار نداشت» 📚بحار الانوار ج6 ص220 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « یکی از خوبان از دنیا رفت . فرشتگان عذاب به سراغ او آمده و خبر از فشار قبر به او دادند زیرا او روزی بدون وضو نماز خوانده و از نصرت ضعیفی خود داری کرده بود» 📚بحار الانوار ج6 ص221 👌حضرت علی فرمود: « فشار قبر به سبب سخن چینی و نکردن از بول و دوری کردن از همسر است» 📚بحار الانوار ج6 ص222 👌چون بیشتر مومنان اعمال خوب و بد را با هم آمیخته اند و گناهانی در پرونده اعمالشان است لذا امام صادق علیه السلام فرمود: « چه کم کسانی هستند که فشار قبر ندارند» 📚بحار الانوار ج6 ص260 👌البته باید توجه داشت که منظور از فشار و عذاب قبر ، عذاب شدن در عالم برزخ است و منظور از قبر ، است نه قبر مادی نیست چنان که علامه مجلسی می نویسد ؛ « مراد به قبر در اکثر اخبار ، چیزی است که روح در آن در عالم قرار دارد » 📚بحار الانوار ج 6 ص 271
⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️ 💥 ⭕️ و نکاتی کوتاه و گویا در رابطه با عليه السلام 🔷اميرالمومنين علیه السلام در هیچ و جهادی شرکت نکرد، مگر این که برگشت. (۱) 🔷رسول خدا (ص) میفرمود: «عَلی اَشْجَعُ النّاسِ قَلْبا؛ علی، و مردم است.» (۲) 🔷 را فقط با میکشت و در حدیث است که: «کانت ضرباتة وترا؛ ضربت شمشیر او همیشه تک ضرب بود.»(۳) 🔷 پیامبر اسلام میفرمود: «علی سیفُ اللّه عَلی اَعْدائِهِ؛ است که بر روی خدا کشیده می شود.»(۴) 🔷اميرالمومنين علیه السلام بیشتر و اگر هم سوار اسبی می شد، چندان برایش مهم نبود. به حضرتش گفته شد که چرا سوار اسب نمی شود؟‌پاسخ داد: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد و یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد و من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت تعقیبش کنم. پس اسب را برای چه می خواهم؟(۵) 🔷حضرت را میپوشاند و . از او پرسیدند که چرا زرهش پشت ندارد؛ آیا نمی ترسد که کسی از پشت به او ضربتی بزند؟ در پاسخ فرمود: من هرگز به دشمن پشت نمی کنم و از میدان نمی گریزم و خدا هرگز آن روز را نخواهد آورد.(۶) 🔷 و امام علی علیه السلام در جنگ ها چنان بود که هرگاه و او را در جنگ می دیدند به همدیگر می کردند، مثل این که مرگ را با چشم خود دیده باشند.(۷) 🔷هرگاه که دو صف برای جنگ مقابل هم صف می کشیدند، مردم به یکدیگر می گفتند: ملک الموت در همان صفی باید باشد که با آن صف است و صف مقابل خواهی نخواهی باید خود را برای مرگ آماده کنند.(۸) 🔷روزی یکی از سرداران سپاهش به او گفت که اگر اسب ها آشفتند و ما از همدیگر دور شدیم، تو را کجا بیابیم؟ در پاسخ فرمود: در همان جایی که از من دور شده اید. حاکی از این که در همین جایی که هستم خواهم بود.(۹) 🔷وقتی که در پرچم را به پسرش محمّد حنفیه داد، به او چنین فرمود: «کوه ها هم از هم بپاشند،‌ تو از خود مپاش؛ دندان هایت را به هم بفشار؛  کاسه سرت را به خدا بسپار؛ پاهایت را چون میخ به زمین بکوب؛ به انتهای سپاهیان دشمن چشم بدوز؛ و از تنگ نظری و دون همّتی چشم بپوش و بدان که پیروزی بی گمان پیش خداوندِ سبحان است.»(۱۰) 🔷اميرالمومنين علیه السلام از نان دنیا به بسنده کرده بود و از نان گندم نمی خورد تا آنجا که مردم از تعجّب می پرسیدند: پسر ابوطالب با این غذا و خوراک اندک چگونه در کشتن هم آوردان و پهلوانان ناتوان نمی شود؟! مولا علی علیه السلام در پاسخ فرمود: بدانید آن درختی را که در بیابان خشک می روید،‌ شاخه اش سخت تر باشد، ولی سبزه ها و گیاهان خوش نما را پوست نازک تر باشد. آری خارها و بوته های صحرایی را آتشی افروخته تر باشد و خاموشی آنها دیرتر رخ دهد، ولی گیاهی که در ناز و نعمت روییده باشد،‌ چون بیدی به هر بادی بلرزد(۱۱) 🔷از سخنان آن حضرت است که می فرمود: «وَ اللّه لَو تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلی قِتالی لَمّا وَلَّیتُ عَنها... ؛ به خدا سوگند اگر همه عرب ها پشت به پشت هم دهند و به جنگ با من بشتابند، هرگز از آنان روی برنتابم و اگر فرصتی دست دهد، به پیکار همه بشتابم.»(۱۲) 🔺منابع (1) - طبرانی، معجم الاوسط 3/87 ☆(2176)؛ مسند احمد 1/199 (1720). (2) - ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب / 143 (188). (3) - ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه 1 / 20. (4) - شیخ صدوق، الامالی / 61. (5) - ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب 3 / 298. (6) - ابن بکار، الاخبار الموفقیات / 343 (194)؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه 20 / 280. (7) - ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب / 140 (109)؛ زمخشری، ربیع الابرار 3 / 319. (8) - راغب اصفهانی، المحاضرات 3 / 138. (9) - ابشیهی، المستطرف 1 / 178 باب 41. (10) - نهج البلاغه، خطبه 11. (11) و (12) - نهج البلاغه، نامه 45. @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مأیوس کردن نیروهای داخلی، نشانه انحراف و نفاق است 🔷مروری بر تاریخ در در می‌یابیم این جنگ، تمام دسته‌جات ، یعنی کفار و مشرکین (ص) و سپاه اسلام جهت بود؛ آیات هفده گانه‌اى که در در این زمینه وارد شده است. از همین رو نام این جنگ به شهرت یافت. در این بین نیز بر آتش این فتنه دمیدند و با هم‌پیمان شدند. خداوند در این باره در آیه ۱۲ سوره احزاب می‌فرماید: «وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً؛ و هنگامى که و کسانى که در دلهایشان بیمارى است مى‌گفتند: خدا و فرستاده‌اش جز فریب به ما وعده‌اى ندادند». در واقع خداوند مى‌خواست در این میدان، آخرین ضربه بر فرود آید و از مسلمین تمیز، و دست را رو کند، و را سخت در قرار دهد. آیات هفده گانه‌اى که در سوره احزاب در این زمینه وارد شده، اهمیت این موقف را به خوبى مجسم مى‌کند. 🔷حدود سه سال قبل در بخشی از فرمایشات خویش در دیدار رئیس و نمایندگان و جمعی از کارکنان مجلس شورای اسلامی با اشاره به دشمنی همه‌جانبه با مردم ایران در چهل سال گذشته فرمودند: «چهل سال است که جبهه عظیمی از همچون جنگ احزاب در صدر اسلام، با هر کار ممکن مانند و و ، سخت‌ترین اقدامات خصمانه را علیه ملت ایران انجام داده‌اند، اما امروز علم، اقتدار، پیشرفت، عظمت و حضور بین‌المللی ایران روزافزون و غیرقابل مقایسه با روز اول انقلاب است». با توجه به این موضوع گذری بر آیات مربوط به سوره احزاب خواهیم داشت. خداوند در اولین آیه این سوره خطاب به پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لَا تُطِعِ الْكَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللهَ كَانَ عَلِیمًا حَكِیمًا؛ ای پیامبر تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت نکن زیرا خدا دانا و حکیم است». بر این اساس طبق فراز «الکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ» می‌توان نتیجه گرفت  و در یک خط هستند؛ نیز باید با ، جلوی منکر را بگیریم؛ زیرا ابتدا سپس دوری از کافران و منافقان مطرح شده است: «إتَّقِ اللّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ».  🔷نکته دیگری که می‌توان از این آیات برداشت کرد، این است که بر اساس فراز «اتَّقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ» پیروی از کافران و منافقان، بی تقوایی است و نیز طبق فراز «لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ» کفار و منافقان در نظر دارند به هر نحو ممکن نظر رهبران دینی را به خود جلب کنند. در آیه ۱۲ همین سوره، خداوند از صحبت می‌کند که در میدان نبرد سعی در را داشتند. «وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاّ غُرُوراً؛ و آنگاه که و کسانی که در روحشان بیماری (شکّ و تردید) بود، گفتند: خدا و پیامبرش جز وعده های فریبنده به ما ندادند. سه پیام مهم این آیه از قرار ذیل است: ۱) دائمی است. «یَقُولُ الْمُنافِقُونَ»؛ ۲) رزمندگان و تضعیف روحیّه آنان، و است. ما وَعَدَنَا اللّهُ... ؛ ۳) در میان یاران پیامبر (ص)، برخی دچار شک و تردید و برخی دچار نفاق و دورویی بودند. «ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاّ غُرُوراً» 📕تفسیر نور حجت‌الاسلام قرائتی منبع: تسنیم @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️رابطه تقوا و بصیرت (بخش اول) 🔶خداوند انسان را مختار آفریده و به همین جهت، انسان همیشه در مسیر زندگی، بر سر دو راهی قرار میگیرد كه سعادت دنیا و آخرت انسان، در گرو تصمیماتی است كه او بر سر این دو راهی ها اتخاذ میكند. در چنین شرایطی شناخت و ، نیك و بد، دوست و دشمن اهمیت فراوانی دارد. برای شناختن این مسائل نیز، و فوق العاده ای لازم است. این را میداند. 💠مفهوم تقوا 🔷 در لغت به در برابر آنچه كه بیم می رود به او زیان برساند، معنا شده است. گاهی تقوا به خوف هم معنا می شود. چون خوف مقدمه تقواست، این امر سبب شده كه گاهی خوف مجازاً به معنای تقوا استعمال شود. [راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص۸۸۱، ۱۶۶] ابتدایی ترین معنای این واژه، به كاربرد آن در میان اعراب پیش از اسلام برمیگردد. فعل در زبان آنها به این معنا بوده كه شخص میان خود و چیزی كه از آن می ترسد، مانع مادی قرار دهد تا از گزند آن حفظ شود. [دانشنامه جهان اسلام، ج۷، ص۷۹۸، ۷۹۷] كلمه یك و است و در ، بسیار بر روی این كلمه تكیه شده است. و مشتقات آن، حدود ۲۵۰ مرتبه در به كار رفته است. در منابع روایی شیعه و سنی نیز، احادیث بسیاری در این باره وارد شده كه حاكی از جایگاه و در فرهنگ اسلامی است. 💠آثار تقوا 🔷در آثار زیادی برای ذكر شده است. مجموعه این آثار به خوبی نشان میدهد كه هم در و هم در خواهد بود. این آثار را می توان به سه دسته زیر تقسیم كرد: دسته اول، آثاری هستند كه در نصیب می شود، نظیر جلب روزی. در سوره طلاق، آیه ۲و ۳، خداوند به این مطلب اشاره كرده و می فرماید: «من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب؛ هر كس كه از كند، خدا برای او راه بیرون شدن (از مشكلات و تنگناها را) قرار می دهد، و او را از جایی كه گمان نمی برد روزی می دهد». دسته دوم، آثاری هستند كه در متقین از آنها بهره مند میشوند؛ مانند برتری متقین بر كفار. خداوند در سوره بقره، آیه۲۱۲، به این مطلب اشاره كرده و می فرماید: «زین للذین كفروا الحیوه الدنیا و یسخرون من الذین آمنوا و الذین اتقوا فوقهم یوم القیامه؛ زندگی (زودگذر) دنیا برای آراسته شده و (به این سبب) را مسخره می كنند، در حالی كه در (از هر جهت) برتر از آنان هستند». دسته سوم، آثاری است كه هم در و هم در نصیب متقین می شود، مثل آسان شدن امور. یكی از آیاتی كه به این مطلب اشاره دارد آیه ۴، سوره طلاق است. 🔷خداوند در این آیه می فرماید: «من یتق الله یجعل له من امره یسرا؛ هر كسی كه از خدا كند، برای او در كارش آسانی قرار می دهد». در تفسیر این آیه گفته شده؛ به سبب ، امور دنیا و آخرت برای متقی آسان می شود. [فضل بن حسن طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۴] یكی از آثار مهم ، و روشن بینی است. آیات بسیاری در وجود دارد كه به شكل مستقیم یا غیرمستقیم، و پاكی از گناه را در و روشن بینی مؤثر دانسته است. در حقیقت، ارتباط میان تقوا و بصیرت، یكی از اصول مسلم قرآن است. مهم ترین آیه ای كه به این مطلب به طور مستقیم اشاره كرده، آیه ۲۹ سوره انفال است. خداوند در این آیه می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لكم فرقانا؛ ای اهل ایمان! اگر (در همه امورتان) از خدا كنید، برای شما [بینایی و بصیرتی ویژه] برای از قرار می دهد». مفسرین، را در این آیه به و روشن بینی تفسیر كرده اند. [ناصر مكارم شیرازی و همكاران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۹۲۱؛ سید محمد حسین حسینی همدانی، انوار درخشان، ج۷، ص۷۹۲] ... تنظیم: جهرمی زاده، گروه دین و اندیشه تبیان منبع: تبیان به نقل از رادیو قرآن @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفو» و «گذشت» از نگاه اسلام 🔹در این مقاله به بررسی جایگاه و در می پردازیم. بـررسـی مـنـابـع اسـلامـی نـشـان مـی دهـد کـه یـکـی از اصـول اسـاسـی در برخورد با لغزش افراد با ایمان است. ، حتّی در همان آیاتی که و مجازات را برای مجرمان و تشریح میکند و مؤمنان را از خطر و زیان آنان بر حذر می دارد،  و چشم پوشی از خطایشان را نیز به عنوان یک برتر مطرح می سازد. به عنوان مثال، در آیه ای، پس از بیان چگونگی میفرماید: «...فَمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاِحْسانٍ... » [۱] (پـس اگـر کـسی از سوی برادر (دینی) خود مورد قرار گیرد (و از قصاص او صرف نظر شود)، باید از راه پسندیده پیروی کند و (دیه را) با نیکی به عفو کننده بپردازد). 🔹نـکـته جالبی که از تعبیر «مِنْ اَخیهِ» در آیه مزبور به دست می آید، این است که «قرآن کریم» را در میان مسلمانان، حتّی بعد از ریختن خون های ناحقّ، همچنان برقرار می داند و برای ، ولی مـقتول را برادر قاتل معرّفی می کند و با این تعبیر، آنان را به و گذشت تشویق می نماید. در آیـه دیـگـری، در برابر خشونت نیازمندانی که بر اثر هجوم گرفتاری ها، گاهی پـیمانه صبرشان لبریز شده و سخنان تند و خشونت آمیزی بر زبان می‌رانند را ستوده، می فرماید: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ» [۲] ( (در برابر نیازمندان) و (و گذشت از خشونت های آنان) از بخششی که آزاری در پی آن باشد، بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است». 🔹بـدیـهـی اسـت کـه تحمّل خشونت اینگونه افراد و از برخوردهای زننده آنان، به ویژه اگـر بـا ، یـعـنـی و دلداری، دلجویی و راهنمایی همراه باشد، از عقده هایشان می‌کاهد و به آنان آرامش می بخشد. در آیه ای دیگر به توصیه میکند که حتّی از لغزش و منکران قیامت نیز (اگر مفسده نداشته باشد) بگذرند و کار آنها را به خدا واگذارند: «قُلْ لِلَّذینَ امَنُوا یغْفُِروا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ اَیامَ اللهِ...» [۳] (به آنان که ایمان آورده اند بگو: کسانی را که روزهای (واپسین) خدا را امید ندارند، کنند). در آیـه دیـگـری از (صلی الله علیه و آله) مـی خـواهـد کـه بـا یعنی به طریقه نیکو از درگذرد: «...فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ» [۴] (به طریق نیکو کن). از (عليه السلام) در تـفـسـیـر ایـن آیـه چـنـیـن نـقـل شـده اسـت: «، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است». [۵] 🔹پيشوايان عظیم الشأن اسـلام نیز در سیره عملی خود، انسان های باگذشت و بزرگواری بـودنـد، چـنـانکـه نـقـل شـده روزی ابـوهریره نزد (علیه السلام) آمد و سخنان ناروایی دربـاره آن حـضـرت گـفـت؛ فـردای آن روز شرفیاب شد و خواسته هایی را خدمت حضرت مطرح کـرد. (علیه السلام) همه آنها را برآورده ساخت. این کار (عليه السلام) بر برخی از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد؛ آن حضرت به ایشان فرمود: «اِنّی لاََسْتَحْیی اَنْ یغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مَسْاءَلَتُهُ جُودی» [۶] (مـن از ایـنـکه نادانی او بر ، گناه او بر و درخواست او بر چیره شود، شرم میکنم). 🔹 (عليه السلام) می فرماید: «اِنّا اَهْلُ بَیتٍ، مُرُوَّتُنا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا» [۷] (ما خاندانی هستیم که، ، از کسی است که بر ما ستم کرده است). و از سوی دیگر، پیروان خویش را به آن توصیه می کردند، چنان‌که (عليه السلام) در عهدنامه خود به  می نویسد: «فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ» [۸] (پس، از و بخشايش خويش [مردم را] نصيبشان ده، همان گونه كه دوست دارى كه نيز از و بخشايش خود تو را نصيب دهد). پی نوشت ها: [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۷۸ [۲] همان، آیه ۲۶۳ [۳] همان، سوره جاثیه، آيه ۱۴ [۴] همان، سوره حجر، آيه ۸۵ [۵] تفسیر مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۴۴ [۶] بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۴۹ [۷] همان، ج ۷۱، ص ۴۰۱ [۸] نهج البلاغه، ص ۹۹۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
⭕️کلام نور 🔸«وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ» 🔹و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از شد. 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه ۳۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از معاشرت و دوستی با این افراد بپرهیزید! 🔹در اینجا از تاثیر سخن گفته شده و همچنین افرادی که با آنها از نظر معیارهای اسلامی ممنوع است معرفی شده اند. در زندگی همواره از کسانی که با آنها رفت‌و آمد‌ دارند  های رفتاری خود را برداشت می کنند و همین امر موجب تأثیرگذاری مستقیم در و می باشد. خداوند متعال نقش همنشین را تا حد عاقبت به شر نمودن انسان بیان فرموده است: 🔹«وَ یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یا وَیلَتی لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ کانَ الشَّیطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا». [فرقان، ۲۷-۲۸] (به خاطر بیاور روزی را که دست خویش را از شدت حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم، ای وای بر من! کاش [شخص گمراه] را خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق ساخت، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود، و همیشه مخذول کننده انسان بوده است». 🔹پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره میفرماید: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْینْظُرْ أَحَدُکمْ مَنْ یخَالِل». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۲] (انسان بر دین دوستش است، پس هریک از شما مراقب باشد که با چه کسی میکند». لذا اجازه و برقراری ارتباط با هرکسی را نداده و برای معاشرت با دیگران را مطرح نموده و از پیروان خود میخواهد از همنشینی با کسانی که این ارزش ها و معیارها را ندارند دوری کنند. از همین رو در آیات و روایات متعددی از معاشرت و دوستی با برخی افراد که از لحاظ و ، با معیارهای اسلامی سنخیت ندارند، منع نموده که به تعدادی از آنها به صورت فهرست وار اشاره می‌نماییم: 💠کافران 🔹در قرآن کریم آمده است: «لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ...». [آل عمران، ۲۸] (افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند) 💠دشمنان خدا و مؤمنین 🔹خداوند متعال در قرآن میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ». [ممتحنه، ۱] (ای کسانی که ایمان آورده اید! من و دشمن خودتان را دوست نگیرید!) 💠منحرفان اعتقادی 🔹امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِیرُوا عِنْدَ النَّاسِ کوَاحِدٍ مِنْهُمْ». [کافی، ج۲، ص ۳۷۵] (رفاقت نکنید با ، و همنشین آنها نشوید تا در نظر مردم یکی از آنها شمرده شوید) 💠سبک شمارندگان نماز 🔹امام صادق (ع) میفرماید: «اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکمْ بِخَصْلَتَینِ فَإِنْ کانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَی الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَالْیسْر». [کافی، ج۲، ص۶۷۲] (دو خصلت‌اند که در هر که باشند خوب است و اگر در کسی نباشند دور شو از او، سپس دور شو و باز هم دور شو، گفته شد که آن دو خصلت کدامند؟ فرمود:  در وقت خودش و مواظبت بر آن، و نیکی کردن به برادران دینی در سختی و راحتی) 💠غافلان از یاد خدا 🔹خداوند متعال میفرماید: «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً». [کهف، ۲۸] (و از کسانی که قلبشان را از یاد خود ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است) 💠کسانی که احکام دین را نادیده میگیرند 🔹رسول خدا (ص) فرمود: «چهار چیز دل را می میراند که یکی از آنها همنشینی با مردگان است؛ سوال کردند: همنشینی با مردگان چیست؟ حضرت فرمود: همنشینی با کسانی که را گم کرده و از پایبند بودن به آنچه را که امر کرده منع میکنند». [بحار، ج۱، ص۲۰۳] 💠دروغگو، گناهکار، بخیل، نادن و قاطع رحم 🔹امام سجاد (ع) در توصیه ای فرزندشان امام باقر (ع) را از رفاقت با پنج دسته بر حذر داشتند و فرمودند: «ای فرزندم، به پنج گروه نظر کن و با آنها رفاقت نکن و سخن نگو و همراه آنها نشو: از رفاقت با   بپرهیز که او مانند سراب است که نزدیک را دور و دور را نزدیک جلوه میدهد؛ از دوستی با (گناهکار) اجتناب کن که تو را به یک لقمه یا کم تر میفروشد؛ از رفاقت با خودداری کن که تو را در زمانی که نیاز به او داری، رها میکند؛ از مصاحبت با بپرهیز که او میخواهد به تو نفع رساند، اما ضرر میرساند؛ از دوستی با کسی که از بریده، دوری کن که او را در قرآن ملعون یافته ام». [بحار، ج۷۱، ص۱۹۹] منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش دوم) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 2⃣نفی سلطه کفار بر سرزمین اسلامی و سرنوشت مسلمین 🔹با دقت در آیات و روایات، از جمله آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء « ...لَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا»، (خداوند هرگز را بر تسلّطی نداده است) در می‌یابیم که در سیاست خارجی ، پس از موضوع جهاد، بر هیچ مسئله سیاسی دیگری، نظیر «نفی ولایت غیر مسلمانان بر مسلمان» تأکید نشده است؛ به عبارت بهتر در دیدگاه ، خصوصاً فقه امامیه، و چیرگی بر جامعه اسلامی و امری نارواست. با توجه به این عقیده، هر گونه مبادلات و که باعث افزایش و گسترش نفوذ غیر مسلمانان و در جامعه اسلامی گردد، به نحوی که آنان بتوانند در دخالت کنند، و نادرست تلقی می‌شود. 🔹 (ره) در ذیل آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء «لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» چنین می‌نویسد: «ممکن است بگویم قاعده وجه دارد، و در مقام توجه دادن به این امر مهم که لازم است از به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا تسلط آنان امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد، بلکه رضایت دادن به این ، و است و خداوند از این بری است». [۱] 🔹براساس این قاعده فقهی، نظام پادشاهی که از خودش نداشت و در قانونگذاری و از حامیان خود دستور می گرفت، تلقّی می شد؛ جریان لایحه نمونه بارز از بر سرنوشت مسلمانان می باشد. امام خمینی (ره) بعد از تصویب این قانون با آن مخالفت و چنین فرمودند: «مجلس به پیشنهاد دولت، ملت ایران را امضا کرد... بدون اطّلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، را در تحت قرار داد... اکنون من اعلام می کنم که این رأی ننگین مجلسین، و قرآن است». [۲] 🔹ایشان در جای دیگر نیز می فرماید: «ما را فروختند، ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این رأی ننگین، اگر یک یا یک خادم مستشار آمریکایی به یکی از ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از عالی رتبه ایران هر بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!». [۳] 🔹بنابراین یکی از اصول و که ، بر اساس آن شکل گرفت، قاعده فقهی نفی سبیل و بر سرزمین اسلامی و سرنوشت آنان می باشد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۲، ص ۷۲۵ [۲] همان، ج ۱، ص ۴۰۹ [۳] همان، ص ۴۱۱ و ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۸ نهج البلاغه، درباره برتری «اسلام» بر سایر ادیان چه فرموده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۸ می فرماید: «أَذَلَّ الْأَدْيَانَ بِعِزَّتِهِ، وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ، وَ أَهَانَ أَعْدَاءَهُ بِكَرَامَتِهِ، وَ خَذَلَ مُحَادِّيهِ بِنَصْرِهِ، وَ هَدَمَ أَرْكَانَ الضَّلَالَةِ بِرُكْنِهِ، وَ سَقَى مَنْ عَطَشَ مِنْ حِيَاضِهِ، وَ أَتْأَقَ الْحِيَاضَ بِمَواتِحِهِ». 🔹(خداوند و ديگر را با عزّت و قدرت بخشيدن به ضعيف كرد و ملل ديگر را با اعتلاى اسلام فرود آورد، و با احترام و نفوذ آن، را خوار نمود، با يارى اسلام سرسختش را درمانده ساخت و با تقويت آن، را در هم كوبيد، را از سرچشمه زلال آن كرد، و آبگاهش را پر آب نمود). 🔹جمله هاى «أَذَلَّ الْأَدْيَانَ بِعِزَّتِهِ، وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ...»، با توجّه به اينكه ضمير در آنها به برمیگردد، اشاره به همان چيزى است كه در آمده است: «هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ [۱] (او كسى است كه خود را با و فرستاد، تا او را بر غالب سازد، هر چند ناخشنود باشند). 🔹در آيه قبل از آن مى خوانيم: «يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»؛ [۲] (آنان مى خواهند را با دهان خود خاموش سازند؛ ولى نور خود را كامل مى كند، هر چند خوش نداشته باشند). 🔹 بر اديان ديگر در دو جبهه بود؛ يكى از نظر سياسى و نظامى و ديگر از نظر منطق، استدلال و برهان؛ زيرا قوى ترين را براى اثبات معارف دينى اقامه كرده، كه هر فرد منصفى را وادار به پذيرش مى كند، و همان گونه كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمودند: «تشنگان را از چشمه هاى جوشان خود سيراب و آب‌گاه هاى و را با پر مى سازد». پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره صفّ، آيه ۹ [۲] همان سوره، آيه ۸ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «دشنام» و «لعن» افراد جایز است؟ 🔹بسيارى از لغت دانان تصريح كرده اند كه «سبّ» همان شتم و و كردن است و بعضى را هم مصداقى از آن دانسته اند. به يقين هيچ را نبايد و كرد، و درباره و نيز اصل بر آن است، چرا كه غالباً با دو اثر منفى همراه است: نخست اينكه چه بسا طرف مخالف، كند و به توهين نمايد. 🔹خداوند در آيه ۱۰۸ سوره انعام میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم»؛ (به [معبود] كسانى كه غير خدا را مى پرستند، ندهيد مبادا آنها نيز از روى نادانى [و ظلم] خدا را دشنام دهند). ديگر اينكه ممكن است اينگونه آنها را كند و به اصطلاح روى دنده بيفتند و آنها در و بيشتر گردد. ولى اين قاعده نیز مانند هر قاعده كلى ديگر موارد استثنايى دارد. 🔹به همين دليل در يا عبارات ديگر (ع) گاه مذمت هايى نسبت به شده و نيز بعضی گروهها را فرموده است. در خطبه ۱۹ نهج البلاغه، (ع) به منافق كه و بى ادبانه در برابر امام (ع) گفت، فرمود: «عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللهِ وَ لَعْنَةُ اللاّعِنينَ حائِكٌ بْنُ حائِكَ مُنافِق بْنُ كافِر»؛ ( و لعنت همه لعنت كنندگان بر تو باد اى بافنده [دروغ] فرزند بافنده و اى فرزند كافر). 🔹همچنین هنگامى كه در اسير شد و او را خدمت (ع) آوردند، (ع) و (ع) نزد پدر خود براى او شفاعت كردند و حضرت او را آزاد ساخت. امام حسن (ع) و امام حسين (ع) عرض كردند: اى امير مؤمنان! لازم است مروان با شما بيعت كند؟ امام (ع) فرمود: مگر بعد از قتل عثمان با من بيعت نكرد من نياز به بيعت او ندارم. دست او همچون دست يهودى است «إِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةُ». 🔹ولى از است؛ در حديثى از (ص) مى خوانيم كه فرمود: «سبّ و گناه بزرگى است، و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشت او (غيبت كردن) معصيت است، و احترام مالش همچون احترام خون است». [۱] همچنین در حديث ديگرى مى خوانيم كه مردى خدمت پيامبر اكرم (ص) عرض كرد: مرا وصيّتى كن! از جمله امورى كه رسول خدا به او سفارش كرد اين بود: «به مردم سبّ و ندهيد كه سبب و دشمنى در ميان آنها مى شود». [۲] 🔹اين نكته قابل توجّه است كه ، هر چند جزء و ظالمان و بودند باز امام (ع) اصحاب خود را از آنها در ايّام نهى فرمود، زيرا در آنجا شرايط خاصّى بود كه ممكن بود سبّ آنها را شعله ورتر سازد. در مورد نيز از استفاده مى شود كه خداوند عده اى را كرده و يا اجازه لعن آنها را داده است؛ از جمله درباره مى فرمايد: «وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِى إِلَى يَوْمِ الدِّين»؛ [۳] (و مسلماً من بر تو تا روز قيامت خواهد بود). 🔹و در ارتباط با گروهى از مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»؛ [۴] (كيفر آنها اين است كه و و همگى بر آنها خواهد بود). و درباره نيز مى فرمايد: «أَلاَ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين». [۵] و درباره و و در زمين مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار» [۶] و درباره كسانى كه مى كنند، مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون»؛ [۷] (خداوند و همه لعنت كنندگان آنها را مى كنند). 🔹بى شك در لغت به معناى طرد كردن و دور ساختن است، كه گاه به صورت عملى انجام میشود، و گاه به صورت لفظى يا در شكل نفرين؛ مثلا گفته مى شود: «لعنة الله عليك» يعنى تو را از دور دارد. مسلّم است كه هيچ را نمیتوان كرد؛ ولى و و كسانى كه گناه عظيمى مانند و و و ايجاد در زمين و امثال آن مرتكب میشوند مستحق ، بنابراين لعن مخصوص كافران و منافقان نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴ ج ۲ ص۳۶۰ ح۲؛ [۲] همان؛ [۳] قرآن کریم، سوره ص آيه۷۸؛ [۴] همان، سوره آل عمران آيه۸۷؛ [۵] همان، سوره هود آيه۱۸؛ [۶] همان، سوره رعد آيه۲۵؛ [۷] همان، سوره بقره آيه۱۵۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ۱، ۸، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دشمن شناسی و راهکارهای مقابله با آن از منظر قرآن چیست؟ 🔹 و بیان شیوه‌های مقابله با آن یکی از مباحث مهمی است که در بیان شده است. از نگاه قرآن دشمن به چند دسته تقسیم می‌شود؛ مانند ، ، ، ، و بعضی از همسران و فرزندان. 🔹شیوه‌های کلی اقدامات نیز از منظر موارد مختلفی است که از آن جمله است: و تحیر به منظور سست نمودن اعتقادات، ایجاد اختلاف و برای از بین بردن اتحاد و ایجاد شکاف در صفوف مستحکم مؤمنان، و می‌باشد. 🔹 از چنین رفتارهایی القای یأس و در مردم و روی برگرداندن از اولیاء الله و می‌باشد. از سوی دیگر، استراتژی‌های متعددی را برای با ارائه نموده است که برخی از آنها عبارت‌اند از: تجهیز به قدرت ایمان، افزایش قدرت نظامی، ممنوعیت دوستی با بیگانگان و جهاد و مبارزه. منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق بیان قرآن چه عواملی باعث شد برخی حلال های الهی برای قوم یهود حرام و ممنوع گردد؟ 🔹خداوند در سوره نساء مى فرمايد: «فَبِظُـلم مِنَ الَّذينَ هادوا حَرَّمنا عَلَيهِمْ طَيِّبات اُحِلَّتْ لَهُم و بِصَدِّهِم عَن سَبيلِ اللهِ كَثيراً وَ اَخْذِهِمُ الرِّبا و قَد نُهوا عَنهُ و اَكْلِهِمْ اَموالَ النّاسِ بِالباطِلِ و اَعْتَدنا لِلكافِرينَ مِنهُم عَذابـًا اَلِيمـًا» 🔹[ترجمه آیات شریفه:](به خاطر كه از صادر شد، و نيز به خاطر سنگ اندازی های فراوان آنها در راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، كرديم و [همچنين] به خاطر ، در حالى كه از آن نهى شده بودند؛ و به شیوه باطل [و حرام]؛ و براى آنها، عذاب دردناكى آماده كرده ايم). [۱] 💠مطابق اين آيه، مرتكب چهار عمل و مى شدند كه باعث بعضى از طيّبات بر آنها شد: [۲] 1⃣ و ستمى كه اينها بر خود و ديگران روا مى داشتند. 2⃣آنها به طور وسيع و گسترده انجام مى شدند. 3⃣ مى كردند. 4⃣از راه مى نمودند؛ مانند كم فروشى، غش و تقلّب در معامله، شراب فروشى، قمار و مانند آن، كه از تمام آنها تعبير به اكل مال به باطل شده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نساء، آيه ۱۶۰ و ۱۶۱ [۲] از اين آيه شريفه استفاده مى شود كه همواره حرمت، دليل بر وجود مفسده اى در «شىء حرام شده» نيست؛ بلكه گاهى از اوقات، تحريم به عنوان عقوبت و مجازات است. 📕ربا و بانكدارى اسلامى‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ‏ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، ۱۳۸۰ش، چ۱، ص ۱۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحان» و «آزمودن» انسان ها چيست؟ 🔸خداوند متعال را آفريده و آنها را به سوی هدايت كرده است. انسان ضمن برخورداری از اين هدايت عمومی، از نيز بهره می‌برد. هدايت خاص انسان، با تحقق می‌يابد، تا او با اختيار و اراده خود را پيموده و از اين رهگذر، خود را پس داده، خود را به فعليت، و كمال های مكنون خود را به منصه ظهور برساند، و به جايگاه‌ نهايی‌ لايق‌ خود، سعادت ابدی يا شقاوت دائمی، شكر يا ناسپاسی، پيروزی يا شكست برسد. در برخی آياتی كه از نمونه ها و مصاديق سخن به ميان آورده، به جزييات نيز اشاره كرده، كه در ادامه به آنها می‌پردازیم. 💠توبه و بازگشت به حق 🔹خداوند برخی بندگان را با و و و آزموده، تا اندرز گرفته كنند، و به حق بازگردند: «وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ [اعراف، ۱۶۸] و آنها را به نيكيها و بدی‌ها ، شايد بازگردند». 💠خالص كردن مومنان و نابودی كافران 🔹خداوند در گذر زمان و به تدريج با آزمونها را از شائبه های كفر و نفاق و... دور ساخته، و آنها را خالص ميگرداند و را كه كفر و شرك آنها را فرا گرفته به محق و نابودی ميكشاند: «وَ لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ [آل عمران، ۱۴۱] و تا خداوند را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و را تدريجا نابود سازد». 💠ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاك از خبيث 🔹 برای ظاهر کردن سريره های انسانها، و پيدا شدن يا آنان است: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِكُمْ...؛ [آل عمران، ۱۵۴] ...و اينها برای اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است ، و آنچه در دلهای شما (از ايمان) میباشد خالص گرداند...». بنابراين خداوند براساس سنت ، پاكان را از افراد خبيث و پليد جدا میسازد: «...حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...؛ [آل عمران، ۱۷۹] ...تا آنكه را از جدا سازد...». 💠شناخته شدن نيكوكارتران 🔹خدای سبحان آسمانها و زمين و مرگ و زندگی و... را آفريد تا انسانها را و معلوم شود چه كسی عملش نيكوتر است: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ [هود، ۷] او كسی است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد... (به خاطر اين آفريد) تا شما را كند تا كداميك عمل‌تان بهتر است». 💠سنجش ميزان صبر بر محروميتها و رضايت از برخورداریها 🔹انسانها بوسيله يكديگر میشوند تا اينكه شكيبايی آنها معلوم گردد: «...وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ...؛ [فرقان، ۲۰] ...و بعضی از شما را، وسيله بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبایی میكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر می آئيد)». و رضايت هركس به آنچه از آن برخوردار شده يا از آن محروم گشته آشكار شود. 💠شناخته شدن مجاهدان و صابران 🔹از ديگر اهداف ، شناخت پيكارگران و صابران بيان شده، تا بدين وسيله ايشان خود را دريافت كنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ...؛ [محمد ص، ۳۱] ما همه شما را قطعا می‌كنيم، تا معلوم شود و از ميان شما كيانند...». 💠دستيابی به تقوا 🔹خداوند مومنان را تمرين داده يا سختی و مشقت را بر آنها تحميل میكند، تا با اين ، قلب هايشان به متخلق گردد. «أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى؛ [حجرات، ۳] كسانی هستند كه خداوند قلوبشان را برای خالص نموده است». 💠مشخص شدن شاكر و ناسپاس 🔹بجز مواردی كه خداوند در آن مستقيما فلسفه امتحان را بيان داشته، در آيه ای نيز از قول (ع) چنين نقل كرده كه برخورداری وی از برای اوست، تا معلوم گردد كه وی سپاسگزاری میكند يا كفران می‌ورزد: «...قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ...؛ [نمل، ۴۰] ...گفت اين از فضل‌ پروردگار من است تا مرا كند، كه آيا او را بجا می آورم يا ميكنم...». 💠گذشته از موارد ياد شده، در روايات نيز تهذيب نفس و رسيدن به مقام رضا و رسيدن انسانها به پاداش و كيفر اعمال نيك و بد خويش، از فلسفه‌ های امتحان ياد شده است. [۱] پی‌نوشت؛ [۱] دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، ج۴، ص ۲۶۸-۲۷۰ منبع: وبسایت انوارطاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تقوا و پرهيزكارى» چگونه انسان را به بهشت می رساند؟ 🔹یکی از عوامل ورود به ، و پرهيزكارى است كه در آيات فراوانى از نيز روى آن تكيه شده است، از جمله در «آیه ۶۳ سوره مريم» بعد از اشاره «جَنَّاتُ عَدْنٍ»؛ (باغ هاى جاودانه بهشت) و بخشى از نعمت هاى آن مى فرمايد: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنَا مَنْ كانَ تَقِيّاً» [۱] (اين همان بهشتى است كه ما به ارث به بندگان پرهيزكار خود مى بخشيم). مى دانيم در نظام ارزشى ، موقعيت بسيار والايى دارد، همانگونه كه در «آيه ۱۳ سوره حجرات» كه به عنوان يك شعار اسلامى مشهور شده است مى خوانيم: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله اَتْقاكُمْ» (گرامی ترين شما نزد خدا شماست). 🔹با اين حال جاى تعجب نيست كه در آيات فراوانى از ، در حقيقت به عنوان شناخته شده و مى دانيم تقوا به معناى و پرهيز از و هرگونه در برابر فرمان خدا و حقّ و عدالت است؛ يا به تعبير ديگر آن حالت و كنترل درونى است، كه انسان را از هرگونه بازمى‌دارد، يعنى چنان دارد كه انجام همه وظایف الهى و اخلاقى انسان را فرا مى گيرد. تعبير به «تلك» در آغاز آيه - كه اشاره به دور است - در واقع اشاره اى است به عظمت ، گويى آنچنان والاست كه از دسترسى فكر و انديشه ما فراتر است. 🔹تعبير به ممكن است اشاره به يكى از نكات زير باشد: ۱) «ارث» به معناى هرگونه است؛ زيرا تنها ملكى كه قابل فسخ و بازگشت نيست، ملكى است كه از طريق به انسان مى رسد، براى پرهيزكاران نيز چنين است. ۲) بيش از آنكه جنبه قانونى و تشريعى داشته باشد، جنبه و دارد، كه طبق آن، صفات پدران و مادران به فرزندان منتقل مى گردد، بنابراين منظور از تعبير به در آيه فوق، وجود يك «رابطه معنوى تكوينى» ميان و است. 🔹۳) اموالى كه به مى رسد، اموالى است كه معمولا انسان براى آن زحمتى نكشيده؛ گويى آنچنان عظيم است كه در مقابل آن كاملا ناچيز محسوب مى شود، مثل اينكه را بدون زحمت و مجاناً به آنها داده اند؛ چرا كه زحمات آنها در برابر اين نعمت، بسيار كم اهمّيّت است، و به تعبير ديگر درست است كه اعمال انسان و او پايه استحقاق بهشت است؛ ولى «عظمت نعمت‌ هاى بهشتى» چنان است كه گويى رايگان به پرهيزكاران داده مى شود. اينجاست كه مى گوييم در عين اسحقاقى بودن، جنبه نيز دارد. 🔹۴) در روايت پر معنايى از (صلی الله علیه و آله) در تفسير اين مطلب مى خوانيم: «مَا مِنْ اَحَدٍ اِلَّا وَ لَهُ مَنْزِلٌ فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْزِلٌ فِی النَّارِ!: فَاَمَّا الْكافِرُ فَيَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النّارِ وَ الْمُؤْمِنُ يَرِثُ الْكافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنّةِ» (هر در و منزلگاهى در دارد، ، منزلِ دوزخى مؤمنان را به ارث مى برند و ، جايگاه بهشتىِ كافران را!). اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه همه آزاد آفريده شده اند، هم استعداد را دارند و هم را و اين بسته به انتخاب خود آنهاست. [۳] پی نوشت: [۱] آيات زير نيز اشاره به رابطه «تقوا» و «ورود در بهشت» دارد: آل عمران، ۱۵، ۱۳۳ و ۱۹۸؛ رعد، ۳۵؛ حجر، ۴۵؛ نحل، ۳۱؛ فرقان، ۱۵؛ شعراء، ۹۰؛ زمر، ۲۰ و ۷۳؛ دخان، ۵۱؛ محمّد، ۱۵؛ ق، ۳۱؛ ذاريات، ۱۵ و آيات ديگر. [۲] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان‏، ‏چ ۴، ج ۲، ص ۳۱ [۳] تعبير به «ارث» در مورد بهشت منحصر به آيه فوق نيست و در سور مؤمنون، آيات ۱۰ و ۱۱؛اعراف، ۴۳؛ زخرف، ۷۲؛ شعراء، ۸۵ نيز آمده است و اين يك تعبير پرمعناست. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ ۹، ج ۶، ص ۱۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel